پاورپوینت کامل فاطمیون ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فاطمیون ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فاطمیون ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فاطمیون ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ زمینه‌ها و پیدایش

۱.۱ داعیان اسماعیلی
۱.۲ عبیدالله مهدی

۲ قلمرو و نفوذ

۲.۱ مغرب
۲.۲ مصر
۲.۳ شام و عراق
۲.۴ جزیرهالعرب

۳ حکومت‌های همسایه
۴ اختلافات داخلی و انحطاط

۴.۱ کشمکش اقوام
۴.۲ جدایی نزاریان
۴.۳ جدایی طیبیان
۴.۴ ضعف خلفا و قدرت وزرا

۵ سیاست مذهبی فاطمیان

۵.۱ دوره مغرب
۵.۲ دوره مصر
۵.۳ خلافت الحاکم بالله و پیدایش دروزیان
۵.۴ دستگاه دعوت

۶ تمدن عصر فاطمیان

۶.۱ معماری و شهرسازی
۶.۲ هنرها و صنایع
۶.۳ تجارت
۶.۴ علم و دانش

۷ پانویس
۸ منابع

زمینه‌ها و پیدایش

داعیان اسماعیلی

حکومت فاطمیان در مراکش کنونی واقع در شمال آفریقا تأسیس شد و هسته اصلی نیروهای نظامی آن را قبایلی از بربرهای این مناطق تشکیل می‌دادند که توسط یکی از داعیان اسماعیلی به نام حسین بن احمد بن زکریا مشهور به ابو‌عبدالله شیعی، به مذهب اسماعیلی گرویده بودند. ابوعبدالله شیعی، داعی اسماعیلی که در اصل یمنی بود، در سال ۲۸۰ قمری به افریقیه سفر کرد تا به تبلیغ مذهب اسماعیلی در این دیار بپردازد. در آن سال‌ها، یمن یکی از مراکز اصلی دعوت اسماعیلیان بود و رهبری این دعوت را ابن‌حوشب بر عهده داشت که مبلغان زیادی به نقاط دور و نزدیک سرزمین‌های اسلامی می‌فرستاد. ابوعبدالله شیعی نیز به فرمان ابن‌حوشب به افریقیه رفت و توانست گروهی از قبایل کتامه را که خود بخشی از قبیله بزرگ صنهاجه به شمار می‌رفتند، به کیش اسماعیلی درآورد.[۱]

دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سال‌های زوال قدرت حکومت اغلبیان بود که از ۱۸۴ق زیر نظر خلفای عباسی قدرتی نیمه‌مستقل در مغرب تشکیل داده بود. در ۲۹۷ق قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر رقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی سپس به سوی غرب حرکت کرد و با شکست حکومت بنی مدرار و رستمیان و غلبه بر شهر سجلماسه حکومت تازه‌ای بنا کرد و با آزادی عبیدالله مهدی از زندان، او را به مقام خلافت رساند.[۲]

عبیدالله مهدی

در مورد شخصیت عبیدالله المهدی نخستین خلیفه فاطمی اختلاف بسیار است. برخی وی را از نسل محمد بن اسماعیل بن جعفر می‌دانند و در مقابل برخی نسبت وی را به امام جعفر صادق(ع) کذب می‌شمرند.[۳] [یادداشت ۱] عبیدالله در پی ادعای امامت با مخالفت عوامل خلافت عباسی و سایر گروه‌های اسماعیلی از جمله قرامطه مواجه شد و مورد تعقیب آنان قرار گرفت.[۵] زکرویه بن مهرویه یکی از داعیان اسماعیلی در شام قیام کرد و مناطقی از شام را تصرف کرد و به دنبال دستگیری عبیدالله برآمد. بدین ترتیب عبیدالله از شام خارج شد و به فلسطین، مصر، طرابلس و سپس مغرب سفر کرد و در سجلماسه به دست حکومت بنی مدرار (۱۶۸-۳۶۶ق.) دستگیر و بازداشت شد.[۶] ابوعبدالله شیعی به سال ۲۹۶ به سجلماسه رسید و با شکست حاکم، عبیدالله مهدی را از حبس رهانیده و به خلافت گماشت و بدین ترتیب عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمیان شد.[۷]

در زمان عبیدالله، شهر مهدیه، که امروزه در تونس واقع شده، به عنوان مرکز حکومت فاطمیان ساخته شد. این شهر در شبه جزیره‌ای ساخته‌شد که تنها از یک سو به خشکی‌ پیوسته بود و با دیواری مستحکم محافظت می‌شد. عبیدالله مهدی، اندکی بعد ابوعبدالله شیعی و برخی از سران قبیله کتامه را به قتل رساند و قدرت را به طور کامل از آن خود کرد.[۸]

قلمرو و نفوذ

مغرب

دروازه شهر مهدیه واقع در تونس امروزی، نخستین شهری که فاطمیان ساختند

در دوران خلافت سه خلیفه نخست فاطمی یعنی عبیدالله المهدی (۲۹۷-۳۲۲)، القائم بامر الله (۳۲۲-۳۳۴)، المنصور بالله (۳۳۴-۳۴۱) و نیمی از خلافت معز لدین الله، بیشترین توجه خلفای فاطمی معطوف به تثبیت قدرت و سرکوب مخالفان داخلی و شورش قبایل و نیز کشورگشایی در غرب آفریقا بود و قلمرو حکومت آنان محدود به افریقیه بود.


از مهم‌ترین شورش‌هایی که حکومت نوپای فاطمی با آن مواجه شد، شورش فردی از خوارج اباضی مذهب به نام ابایزید ملقب به صاحب‌الحمار بود. شورش وی در زمان امارت دومین خلیفه فاطمی، قائم بامر الله، آغاز و تا زمان خلافت منصور بالله ادامه داشت. قیام این گروه تا حدی گسترده شد که بر قیروان، رقاده و بسیاری از شهرهای زیر سلطه فاطمیان دست یافتند و شهر مهدیه را در سال ۳۳۳ قمری محاصره کردند و به نام عبدالرحمن اموی حاکم اندلس خطبه خواندند؛ ولی فاطمیان بعد از گذشت یک سال توانستند بر آنان غلبه کنند.[۹]


در زمان خلیفه چهارم فاطمی، المعز لِدین‌الله (۳۴۱ق تا ۳۶۵ق/۹۳۱-۹۷۵م.) فاطمیان توانستند قدرت خود را در مغرب تثبیت کنند. فرمانده سپاه او به نام جوهر صِقلی (سیسیلی)، توانست بقایای خارجیان صفریه، بنی مدرار و ادریسیان را از شمال آفریقا بیرون و بعد از سلطه کامل بر سرزمین‌های غربی به سوی شرق و مصر حرکت کند. پیش از آن نیز فاطمیان تلاش‌هایی برای فتح مصر صورت دادند از جمله در زمان عبیدالله مهدی، بعد از غلبه بر بَرْقَه، مدتی اسکندریه را نیز تصرف کردند اما موفق به غلبه بر مصر نشدند.[۱۰]

مصر

حدود گسترش خلافت فاطمیان

درگذشت کافور اخشیدی (۳۵۵ق یا ۳۵۷ق) حاکم مصر، موجب آشفتگی امور، قحطی و هرج و مرج شد و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد.[۱۱] جوهر در ۳۵۸ق به فسطاط، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند.[۱۲] جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهره المعزیه در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در قاهره ساکن شد.[۱۳]
هنگامی که معز قصد سفر به مصر و انتقال پایتخت فاطمیان از مهدیه به قاهره کرد، بلکین بن زَیری، رئیس قوم صنهاجه را که از سردارانش بود، جانشین خود بر افریقیه و مغرب کرد و او را در قیروان بر تخت نشاند و به او لقب ابوالفتوح داد.[۱۴] بدین ترتیب حکومت بر مغرب، به خاندان بنی زَیری واگذار شد که به تدریج بر قدرتشان افزودند و به صورت مستقل بر مغرب حکومت می‌کردند.[۱۵]

شام و عراق

هدف نهایی فاطمیان برچیدن خلافت عباسی و سلطه بر سراسر جهان اسلام بود؛ از این رو بیشترین توجه فاطمیان بعد از انتقال پایتخت به مصر، مصروف کشورگشایی در سرزمین‌های شرقی شد.
کشورگشایی در شرق با تصرف مناطقی از شام به دست جوهر در دوره خلافت معز آغاز شد و در زمان خلفای بعدی ادامه یافت. جوهر بعد از غلبه بر مصر، یکی از سرداران خود به نام جعفر بن فلاح را به سوی شام فرستاد که توانست دمشق را در سال ۳۵۹ق. تصرف کرده و در آن به نام خلیفه المعز فاطمی خطبه بخواند.[۱۶] حلب که در دست حمدانیان بود مقاومت بیشتری کرد تا اینکه در سال ۴۰۷ در زمان خلافت حاکم بامر الله به دست فاطمیان افتاد. فاطمیان در شام و برخی مناطق شمال عراق حکومت‌های محلی را به شکل دست نشانده ابقا کردند. کشمکش فاطمیان با حکومت‌های محلی شام که بعضی مواقع ادعای استقلال می‌کردند و نیز حکومت بیزانس که با برخی از این حکومت‌ها اتحادهای موقتی تشکیل می‌داد، در سراسر دوران غلبه فاطمیان بر شام ادامه داشت.


حکومت‌های شیعی محلی عراق مانند عقیلیان (۳۷۹-۴۸۹)، که بر مناطقی از عراق و جزیره حاکم بودند،‌ مزیدیان (۴۰۳-۵۴۵) که در حله حاکم بودند و مرداسیان (۴۷۲-۴۱۴) که بر شمال شام غلبه یافتند، اغلب در دوره‌هایی سلطه فاطمیان را پذیرفتند و روابط دوستانه‌ای با آنان برقرار کردند.


همزمان با انحطاط و ضعف آل بویه در بغداد فاطمیان مجال بیشتری برای خودنمایی در عراق و شام پیدا کردند. اوج قدرت فاطمیان در عراق زمانی بود که در هرج و مرج و کشمکش انتقال قدرت از آل بویه به سلجوقیان، بساسیری یکی از سرداران ترک خلیفه عباسی که در سال ۴۵۰ بر بغداد، غلبه یافت، حدود یک سال در این شهر، یعنی پایتخت خلافت عباسی، خطبه به نام مستنصر بالله خلیفه فاطمی خواند و بدین ترتیب خلفای فاطمی را به آرزوی نابودی خلافت عباسی نزدیک کرد؛ هر چند این دوره چندان پایدار نبود و با غلبه سلجوقیان در ۴۵۱ق بر بغداد پایان یافت.[۱۷]


سلجوقیان سنی مذهب خود را همچون ناجیان خلافت عباسی می‌شناساندند و دشمنی با فاطمیان شیعه و احیای مذهب سنی را از اصول کسب مشروعیت خود به شمار می‌آورند. سلجوقیان که دوران اوج قدرت خود را می‌گذراندند به سرعت بر شام نیز حاکم شدند و در سال ۴۷۱ دمشق را از فاطمیان پس گرفتند و حکومت فاطمیان را به مصر محدود کردند. آنان همچنین به نفوذ فاطمیان بر شرفای مکه و مدینه پایان دادند.[نیازمند منبع]

جزیرهالعرب

سلطه بر جزیره العرب که به واسطه وجود شهرهای مکه و مدینه، از اهمیت زیادی برای سلاطین مسلمان برخوردار بود از همان آغاز مورد توجه فاطمیان قرار گرفت. جوهر در سال ۳۵۹ قمری با ارسال هدایا و اموالی برای روسای شهرهای مکه و مدینه آنان را به خواندن خطبه به نام خلیفه فاطمی واداشت. از این تاریخ، نزاعی طولانی بین فاطمیان و عباسیان بر سر نفوذ بر مکه و مدینه درگرفت و امرای مکه و مدینه که حکومتی مستقل داشتند، گاهی به نام خلیفه فاطمی و گاهی به نام خلیفه عباسی خطبه می‌خواندند.[۱۸]

در یمن دعوت اسماعیلی سابقه‌ای طولانی مدت داشت اما سلطه سیاسی فاطمیان بر این سرزمین تا نیمه قرن پنجم که علی بن محمد صُلَیحی حکومتی در آن تشکیل داد و به نام خلیفه فاطمی خطبه خواند، به تاخیر افتاد. علی بن محمد که از داعیان فاطمی بود در سال ۴۳۹ در مناطق کوهستانی یمن شورش کرد و با برتری بر حکومت‌های محلی یمن، در سال ۴۵۵ یمن را به طور کامل تصرف کرد.[۱۹] حکومت صُلَیحیان تا سال ۵۳۲ حدود یک قرن در یمن ادامه یافت و در این مدت ارتباط بسیار دوستانه‌ای با فاطمیان مصر داشته و مورد حمایت آنان بودند.[۲۰]

حکومت‌های همسایه

در مرزهای شمالی، روابط فاطمیان با امویان اندلس (۱۳۸-۴۲۲)، بیشتر اوقات با کمشکش، دشمنی و رویارویی نظامی در نقاط مرزی آفریقا و اندلس همراه بود. امویان از مخالفان داخلی فاطمی حمایت می‌کردند و آنان را در شورش علیه فاطمیان، حمایت می‌کردند و با امپراتوری بیزانس بر ضد فاطمیان همپیمان می‌شدند.[۲۱]


فاطمیان در مرزهای شمالی خود همچنین با امپراتوری بیزانس روبرو بودند. فاطمیان که بر سیسیل حاکم بودند، در مرزهای این جزیره و سایر جزایر جنوب ایتالیا با بیزانس رویارویی نظامی داشتند. آنان در قسمت‌های شمالی شام نیز با بیزانس درگیر بودند.[۲۲]

اختلافات داخلی و انحطاط

کشمکش اقوام

یکی از مشکلات و عوامل ضعف حکومت فاطمیان، اختلاف اقوام در قلمرو تحت سلطه آنان و به خصوص رقابت گروه‌های مختلف نظامی در به دست آوردن قدرت بود.[۲۳] فاطمیان در آغاز کار خود بر قدرت نظامی نیروهای قبیله‌ای بربر و بومی شمال آفریقا و مغرب متکی بودند و سران سپاه فاطمیان را همین گروه تشکیل می‌دادند. بعد از اینکه فاطمیان در مصر مستقر شدند، با به کار گیری نیروهایی از اقوام دیگر برای کارهای نظامی از اتکای خود بر بربرها کاستند. معز خلیفه فاطمی بعد از ورود به مصر، گروهی از غلامان را از قومیت‌های مختلف خریداری کرد و به عنوان نیروی تحت فرمان خود به کار گرفت. بعد از مدتی فاطمیان به جنگجویان ترک و دیلم نیز روی آوردند.[۲۴]


تشکیل سپاه از اقوام مختلف در دوره‌های بعدی خلافت فاطمی ادامه یافت. بدین ترتیب نیروهای نظامی فاطمیان به گروه‌هایی از نژادهای مختلف (به خصوص ترک و بربر) تقسیم شدند که برای به دست آوردن قدرت با یکدیگر رقابت می‌کردند. رقابتی که به کودتا و عزل بسیاری از وزرا و گاه شورش بر ضد خلفا می‌انجامید.[۲۵] خلفا و مدعیان خلافت نیز برای غلبه بر رقبای خود از این دسته‌بندی‌ها بهره می‌بردند و با یکی از این گروه‌های قومی برای غلبه بر گروه دیگر متحد می‌شدند.

جدایی نزاریان

نوشتار اصلی: نزاریان

بعد از مرگ المستنصر خلیفه فاطمی، دوپارگی بزرگی در خلافت فاطمیان ایجاد شد. مستنصر پسر ارشدش نزار را به جانشینی خود منصوب کرده بود اما افضل پسر بدر الجمالی که وزیر بود و قدرت اصلی را در دست داشت، ابو القاسم احمد جوانترین فرزند مستنصر را برای خلافت مطرح کرد و توانست در قاهره برای وی بیعت گرفته و او را در سال ۴۸۷ با لقب المستعلی بالله بر خلافت بگمارد.[۲۶] نزار به اسکندریه فرار کرد و در آنجا با برخی از نیروهای مخالف وزیر، شورشی را علیه قاهره به راه‌ انداخت که بعد از به دست‌ آوردن پیروزی‌هایی، نافرجام ماند و در پی آن نزار دستگیر و زندانی شد.[۲۷] با اینکه دستگاه اسماعیلیان مصر، بیشتر اسماعیلیان سوریه و نیز همه اسماعیلیان یمن و پیروان آن در هند غربی، خلافت مستعلی را قبول کردند و او را به عنوان امام نهم فاطمی پذیرفتند، اسماعیلیان ایران که ریاستشان را حسن الصباح برعهده داشت و گروهی از اسماعیلیان سوریه، بر حق نزار برای خلافت تاکید کردند. بدین ترتیب اسماعیلیه به دو فرقه نزاریه و مستعلویه (منسوب به مستعلی) تقسیم شدند. بعدها نزاریان را با عنوان «الدعوه الجدیده» (دعوت جدید) نیز می‌شناختند که در مقابل مستعلویان که «الدعوه القدیمه»(دعوت قدیم) خوانده می‌شدند، قرار می‌گرفت.[۲۸]

جدایی طیبیان

اتفاق مشابهی بعد از کشته شدن آمر خلیفه فاطمی در ۵۲۴ق، به دوپارگی‌ دیگری در خلافت فاطمی منجر شد. آمر فرزندی نداشت و بعد از قتلش، پسر عمویش عبدالمجید به قدرت رسید. عبدالمجید در آغاز به عنوان نیابت و ولایتعهدی حکومت می‌کرد اما بعد از مدتی در سال ۵۲۶ او را به عنوان خلیفه، با لقب الحافظ لدین الله بر کار گماشتند و از سندی سخن گفتند که بر اساس آن، آمر پیش از مرگش خلافت را به پسر عمویش منتقل کرده بود چنان که پیامبر(ص) امامت را به پسرعمویش علی(ع) سپرده بود. بخش بزرگی از اسماعیلیان یمن، این ادعای عبدالمجید را نپذیرفتند. آنان معتقد بودن آمر فرزندی به نام طیب داشته است که چند ماه قبل از مرگ آمر به دنیا آمده و جانشین قانونی پدر است. پژوهشگران از وجود اسنادی خبر می‌دهند که ادعای وجود فرزند آمر را تایید می‌کند.[۲۹]

ضعف خلفا و قدرت وزرا

در نیمه دوم خلافت فاطمیان،‌ قدرت و نفوذ وزرا به تضعیف خلافت فاطمی انجامید. در این دوران وزرا امور خلافت را بر عهده گرفتند و افزون بر امر و نهی بر خلیفه، گاه با نصب خلیفه ناتوان به قدرت خود می‌افزودند. در این شرایط هنگامی که وزارت را فردی قوی بر عهده داشت اوضاع به شکل موقت سر و سامان می‌یافت و با از میان رفتن او درگیری برای تصاحب منصب وزارت، دربار فاطمیان را دچار کشمکش‌های طولانی بر سر قدرت می‌کرد.
بدر الجمالی از مشهورترین وزرای دوران فاطمیان است که در زمان مستنصر به وزارت رسید و بعد از یک دوره آشفتگی که طی آن در مدت ۹ سال ۴۰ وزیر به قدرت رسیدند و عزل شدند، برای مدت طولانی مقتدرانه وزارت کرد و اوضاع مصر را سر و سامان داد. بعد از او، پسرش افضل ۲۷ سال منصب وزارت را در دست داشت تا اینکه به فرمان آمر کشته شد. بعد از مرگ افضل بار دیگر تغییر مکرر وزرا و توطئه‌های درباریان و نظامیان برای به دست آوردن منصب وزارت از سر گرفته شد.

از زمان خلافت حافظ، فاطمیان دچار ضعف و درگیری‌های شدید داخلی شدند. در این زمان وزرا و حکام مناطق مختلف قیام می‌کردند و در نصب و برکناری خلفا نقش داشتند. در ۵۴۸ق، نور‌الدین زنگی، حاکم محلی شام، شیرکوه و صلاح الدین ایوبی را به مصر فرستاد. با ورود شیرکوه به قاهره، عاضد خلیفه وقت فاطمی او را وزیر خود کرد و بعد از مرگ شیرکوه صلاح الدین ایوبی وزیر شد. صلاح الدین ایوبی نهادهای خلافت فاطمی را تضعیف و تشیع را محدود کرد و علمای سنی را به قدرت رساند؛ سرانجام در محرم ۵۶۷ق در حالی که هنوز چند روزی به مرگ آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.