پاورپوینت کامل غالیان ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غالیان ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غالیان ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غالیان ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ غلو
۲ حکم فقهی
۳ گروه‌های مشهور غالیان

۳.۱ سبائیه (سبئیه)
۳.۲ کیسانیه
۳.۳ مختاریه
۳.۴ هاشمیه
۳.۵ کربیه
۳.۶ جناحیه
۳.۷ مغیریه
۳.۸ بیانیه
۳.۹ حارثیه
۳.۱۰ حربیه
۳.۱۱ منصوریه
۳.۱۲ خطابیه
۳.۱۳ یاران سرّی
۳.۱۴ بشاریه
۳.۱۵ بشیریه (مَمطوره)
۳.۱۶ افراد غالی
۳.۱۷ دوره غیبت صغری

۴ شورش‌ها و حکومت‌های منسوب به غلات

۴.۱ بابکیه
۴.۲ قرامطه (قرمطیه)

۵ غالیان جعلی
۶ فرقه‌های معروف به نام عقاید خود

۶.۱ اثنینیه
۶.۲ ازدریه
۶.۳ بدائیه
۶.۴ تفویضیه
۶.۵ رجعیه

۷ پانویس
۸ منابع

غلو

نوشتار اصلی: غلو

«غلوّ» در لغت به معنای زیاده و گزافه گفتن و در معتقدات دینی و مذهبی بدین معنا است که انسان چیزی را که بدان اعتقاد دارد، از حدّ خود بسیار فراتر ببرد. در ملل و نحل، غلوّ به ائمه اهل بیت اختصاص یافته و در معنای به حد نبوت یا خدایی رساندن آنان به کار رفته است. از این روی، هر گاه واژ «غلات» در ملل و نحل بدون قرینه به کار برود، منظور از آن افراد یا فرقه‌هایی هستند که به خدایی امامان شیعه یا حلول روح خدایی در آنان اعتقاد داشته‌اند.[نیازمند منبع]

حکم فقهی

برخی فقهای شیعه، غلات را خارج از فرقه‌های شیعی و حتی مسلمانان دانسته و آنان را به اجماع کافر دانسته‌ند. [۱]

گروه‌های مشهور غالیان

سبائیه (سبئیه)

این فرقه منسوب به عبدالله بن سبا است و در منابع، عقایدی غلو آمیز از قبیل رجعت و بازگشت حضرت محمد(ص) به دنیا، خدا بودن حضرت علی(ع)، تناسخ و… به آن نسبت داده‌اند. همچنین در برخی کتاب‌ها، اصل ظهور شیعه و نیز بسیاری از عقاید شیعه را به او نسبت می‌دهند.

برخی معتقدند که طبق تحقیقات تاریخی در زمان حضرت علی(ع) شخصی به نام عبدالله بن سبا وجود نداشته و داستان عبدالله بن سبا، افسانه‌ است[۲] و فرقه‌ای منسجم از غلات به نام سبائیه به رهبری عبدالله بن سبا، در زمان آن وجود نداشته است. با این حال، از شواهد تاریخی و روایی برمی‌آید که در زمان آن حضرت، عده‌ای دربار او عقایدی غلوآمیز داشته‌اند.

کیسانیه

نوشتار اصلی: کیسانیه

فرقه کیسانیه در کتب ملل ونحل به عنوان یکی از فرقه‌های اصلی شیعه و در ردیف فرقه‌هایی همانند امامیه و زیدیه قرار گرفته است. این فرقه، پس از فرقه سبائیه به عنوان اصلی‌ترین، انتشار دهنده عقاید غلوآمیز درباره ائمه اطهار مطرح شده است، تا جایی که گاه اصل غلو را از این فرقه می‌دانند.

اصل این فرقه منسوب به کیسان است. دربار کیسان اقوال زیر مطرح شده است:

لقب یکی از غلامان آزادشد حضرت علی(ع) که در قیام مختار بر ضد بنی‌امیه نقش اصلی را داشت.
لقب «ابوعَمره»، رئیس پلیس کوفه در زمان تسلط مختار بر کوفه.
لقب خود مختار ثقفی.
لقب محمد بن حنفیه فرزند حضرت علی(ع.[۳]

در کتب ملل و نیز نوشته‌های مستشرقان، نکات زیر را به مختار نسبت داده‌اند:

مختار، اولین غالی بود که از غلو در راه جذب شیعیان به خود و پیشبرد قیامش سود می‌جست؛[۴]
مختار با بدعت‌های خود نوع جدیدی از دین آورد؛[۵]
اولین بار مختار عقیده مهدویت را مطرح ساخت. او محمد بن حنفیه را مهدی موعود و خود را نمایند او معرفی کرد؛[۶]
عقید بداء، یعنی تغییر در علم الاهی، را او اختراع کرد؛[۷]
مختار ادعای نبوت داشت.[۸]

همچنین عقاید زیر را نیز به کیسانیه نسبت داده‌اند:

اعتقاد به رجعت و بازگشت رهبران خود به دنیا پس از مرگ؛[۹]
اعتقاد به بداء؛
اعتقاد به تناسخ؛
تأویل زیاد در قرآن؛
اعتقاد به این که حضرت علی در ابرها است؛[۱۰]
اعتقاد به پیامبری حضرت علی و سه فرزندش، حسن، حسین و محمد بن حنفیه؛[۱۱]
اعتقاد به این که امام رمز علم الاهی است؛
اعتقاد به این که فقط امام می‌تواند شریعت را تأویل بکند.[۱۲]

برخی معتقدند قیام مختار، قیامی سیاسی، با هدف انتقام از قاتلان شهیدان کربلا و براندازی حکومت بنی امیه بود. او برای گرد آوردن شیعیان به دور خود، نیاز به تأیید یکی از بزرگان اهل بیت داشت و این تأیید را از محمدبن حنفیه گرفت. در این قیام، مختار هیچ ادعای گزافی نداشت و صرفاً خود را صاحب اجازه از طرف محمد بن حنفیه معرفی می‌کرد و هیچ عقید کفرآمیزی ابراز نکرد.[۱۳] او هیچ فرق مذهبی تشکیل نداد و اصلاً نام کیسانیه در آن زمان مشهور نبود.

در حقیقت، عباسیان برای پیشبرد نهضت خود و استفاده از شور و احساسات مردم، دربار محمدبن حنفیه و فرزندش غلو کردند و آنان را امام قرار دادند تا بتوانند خلافت خود را منتسب به فرزندان حضرت علی و چنین القا کنند که آل علی به نفع آنان از حکومت دست برداشته‌اند.[۱۴] بنابراین، منشأ غلو و ساختن فرقه‌های غالی آنان بودند، نه شیعیان.

مختاریه

مختاریه، از فرقه‌هایی است که گاه به عنوان کیسانیه[۱۵] و گاه به عنوان یکی از زیرشاخه‌های کیسانیه[۱۶] مطرح می‌شود و مستقل از کیسانیه نیست.

هاشمیه

هاشمیه فرقه‌ای است که به ابوهاشم عبدااله بن محمد بن حنفیه نسبت داده می‌شد. گفته می‌شد طرفداران او اعتقاد داشتند ابوهاشم، مهدی موعود بوده و زنده است و می‌تواند مردگان را زنده کند. شهرستانی این فرقه را یکی از زیرشاخه‌های کیسانیه به حساب آورد.[۱۷]

کربیه

کربیه، یاران «ابن کرب»[۱۸] یا «ابوکرب ضریر»[۱۹] هستند. به او چنین نسبت داده‌اند که معتقد بود محمد بن حنفیه ملقّب به مهدی است و این لقب را پدرش، علی(ع)، به او داده است. او نمرده است و نخواهد مرد. اساساً مردن برای او امکان‌پذیر نیست. لیکن اکنون غایب شده است و مکان او معلوم نیست. روزی ظهور خواهد کرد و مالک زمین خواهد شد و تا رجوع او هیچ امامی نخواهد بود.[۲۰] از این فرقه، به عنوان زیرشاخ کیسانیه نام برده شده است.

یکی از افراد مهم این فرقه، شخصی به نام حمزه بن عماره بربری بود. او که اهل مدینه بود، پس از چندی از این فرقه جدا شد و ادعا کرد که محمد بن حنفیه، خدا و ابن کرب، پیامبر او و حمزه، امامی از طرف اوست و ادعا کرد که ۷ سبب از آسمان بر او نازل می‌شود که به وسیل آنها زمین را می‌گشاید و مالک آن می‌شود. عده‌ای از اهالی مدینه به او پیوستند و گروهی را تشکیل دادند.[۲۱]

وقتی عقاید حمزه را به امام باقر(ع) خبر دادند، او را لعنت و عقاید او را تکذیب کرد و از یاران خود خواست تا از او بیزاری بجویند.[۲۲]

گفته می‌شود که حمزه اباحی مسلک بود و می‌گفت که هر کس امام خود را شناخت، در انجام هر کاری آزاد است. او حتی با دختر خود ازدواج کرد.[۲۳]

جناحیه

فرق جناحیه به عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب منسوب است. چون پیامبر اکرم(ص) جعفر را پس از شهادت ذوالجناحین لقب داد، این فرقه را جناحیه خوانده‌اند. نمونه‌ای از عقایدی که به عبدالله و یارانش نسب داده شده است بدین قرار است:

تناسخ ارواح؛[۲۴]
انکار قیامت؛
حلال دانستن هم محرّمات؛[۲۵]
اعتقاد به این که عبدالله وصی ابوهاشم، عبدالله بن محمد حنفیه است؛[۲۶]
حرام اعلام کردن ختنه.[۲۷]

فرقه‌های حارثیه و حربیه و بعضی از عقاید آنان را منسوب به عبدالله بن معاویه می‌دانند.

مغیریه

فرق مغیریه، به مغیره بن سعید بجلی منسوب است که در زمان امام محمد باقر(ع) می‌زیست.[۲۸] مغیره ابتدا خود را نایب از طرف امام باقر(ع) معرفی کرد. سپس، امام را به حد خدایی رساند و خود را پیامبر و امام او دانست.[۲۹] مغیره در راه پیشبرد اهداف خود از سحر و شعبده و نیرنگ استفاده می‌کرد. او در آغاز کار خود، با کمک یارانش، کتاب‌های حدیثی اصحاب امام را به بهان استنساخ می‌گرفت و عقاید غلوآمیز خود را با سلسله اسنادی همانند آنچه در آن کتاب‌ها بود در نسخه‌های استنساخ‌شد آن کتاب‌ها[یادداشت ۱] جای می‌داد و کتب استنساخ‌شده را در بین شیعیان رواج می‌داد.

برخی از عقاید نسبت داده شده به مغیره بدین قرار است:

او خود را پیامبر می‌دانست؛
ادعا داشت که اسم اکبر خدا را می‌داند؛
مدعی بود که می‌تواند با اسم اعظم، مردگان را زنده کند؛
خدا را مانند مردی دارای اعضا و جوارح و تاج می‌دانست؛
قائل به رجعت و بازگشت هم مردگان به دنیا بود؛
بسیاری از آیات قرآن را تأویل می‌کرد.

به نوشت تواریخ، مغیره و بیان بن سمعان، در سال ۱۱۹ق در کوفه به همراه عده‌ای دیگر از سران غُلات که از ۶ نفر تجاوز نمی‌کردند و به آنها وُصَفا می‌گفتند، قیام علنی خود را شروع کردند. خالد بن عبدالله قسری، حاکم عراق، آنها را محاصره کرد و با نفت سوزانید.[۳۰]

بعدها طرفداران مغیره خود را به محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن علی بن ابی طالب[یادداشت ۲] منتسب کردند و او را مهدی موعود دانستند. وقتی او کشته شد، گفتند او نمرده است، بلکه زنده است و در کوه‌های منطقه‌ای به نام حاجز زندگی می‌کند تا زمان ظهورش برسد.[۳۱]

بیانیه

نوشتار اصلی: بیانیه

بیانیه، منتسب به بیان بن سمعان تمیمی نهدی، است. بیان مورد لعنت امام صادق (ع) بود.

کتاب‌های فرقه‌شناسی، عقاید زیر را به بیان و یارانش نسبت داده‌اند:

ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه او را وصی خود قرار داده است؛
بیان ادعا می‌کرد که مقصود خداوند از بیان در آیه هَـذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ[ آل‌عمران–۱۳۸] او است و خداوند نام او را در قرآن آورده و نبوت او را تثبیت کرده است؛[۳۲]
ادعا می‌کردند که روح خدا در علی(ع)، بعد از علی در محمد بن حنفیه، پس از او در ابوهاشم و پس از وی در بیان فرود آمد.[۳۳]
معتقد بودند که خداوند مانند یک انسان است و در پایان، هم قسمت‌های بدن او غیر از صورتش نابود خواهد شد، زیرا در قرآن آمده است: کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ[ قصص–۸۸] ؛[۳۴]
بیان ادعا داشت که با استفاده از اسم اعظم خدا، سیاره زهره را صدا می‌زند و سیاره جوابش را می‌دهد.[۳۵]

حارثیه

حارثیه را بر دو فرقه اطلاق کرده‌اند: پیروان حارث شامی و پیروان عبدالله بن حارث مدائنی.[۳۶] گفته شده است که اصحاب عبدالله بن حارث مدائنی به امامت ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه و پس از او به امامت عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب معتقد بودند و بر این باور بودند که «هر کس امام را شناخت، هر چه بخواهد می‌تواند انجام دهد». [نیازمند منبع]

شهرستانی در ملل و نحل، این فرقه را همان فرق اسحاقیه، منسوب به اسحاق بن زید بن حارث انصاری، می‌داند و می‌گوید «حارثیه می‌گفتند روح عبدالله بن معاویه در اسحاق حلول کرده است».[۳۷] در بعضی از کتب رجالی، ابوعبدالله حرث شامی را از کسانی دانسته‌اند که به نام امام سجاد(ع) حدیث جعل می‌کرد.[۳۸]

حربیه

فرقه حربیه به عبدالله بن عمرو بن حرب کندی کوفی منتسب است و از جمله انشعابات کیسانیه به شمار می‌آید. عقاید زیر به این فرقه نسبت داده شده است:

ابوهاشم، عبدالله بن عمرو بن حرب را به عنوان امام نصب کرده است؛
روح ابوهاشم در عبدالله حلول کرده است؛
بر این باور بودند که اسباط (فرزندان و اوصیاء پیامبر) ۴ نفر هستند:
سبط ایمان و امن، علی(ع)
سبط نور، حسن(ع)
سبط حجت و مصیبت، حسین (ع)
سبطی که اسباب در دست اوست، سوار بر ابر است، بادها را حرکت می‌دهد، مدّ را به وجود می‌آورد، به آسمان هفتم می‌رود و جو را از بین می‌برد، محمد بن حنفیه؛ او را مهدی منتظر می‌دانستند و معتقد بودند که نمرده است، بلکه در کوی رَضوی زندگی می‌کند و ۲ شیر و ۲ ببر از او محافظت می‌کنند و ملائکه با او انس می‌گیرند تا زمانی که ظهور بکند.[۳۹]
آیه وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ وَطُورِ‌ سِینِینَ وَهَـذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ[ تین–۱ – ۳] [یادداشت ۳] را این گونه تأویل می‌کردند که مراد از تین، علی؛ مراد از زیتون، حسن؛ مراد از طور سینین حسین؛ و مقصود از و هذا البلد الامین، محمد بن حنفیه است که از بلد و شهر امن خارج خواهد شد و با تعدادی از یارانش که به‌انداز اصحاب بدر، یعنی ۳۱۳ نفر، هستند جباران را نابود خواهد کرد.[۴۰]

بسیاری از یاران عبدالله بن عمرو بن حرب وقتی به دروغ او در وصیت ابی هاشم پی بردند، از دور او پراکنده شده، به عبدالله بن معاویه پیوستند[۴۱] و بعضی از آنها به فرق حارثیه ملحق شدند.[۴۲]

منصوریه

فرقه منصوریه، به ابومنصور عجلی از تیره بنی عجل کوفه منسوب است. ابومنصور، فردی بادیه‌نشین و بیسواد بود. وی بعد از وفات امام باقر(ع) ادعا کرد که امام زین‌العابدین (ع) او را وصی و جانشین امام باقر قرار داده است.[۴۳] سپس پا را فراتر گذاشت و ادعا کرد که علی بن ابی طالب، حسن، حسین، علی بن الحسین و محمد بن علی پیامبر بودند و من نیز پیامبر هستم؛ پس از من ۶ نفر از فرزندانم به پیامبری می‌رسند که آخرین آنها قائم است.[نیازمند منبع]

ابومنصور، پیروانش را به ترور مخالفان خود فرمان می‌داد و می‌گفت هر کس با شما مخالفت ورزد، کافر و مشرک است، پس باید کشته شود و این همان جهاد مخفی است. همچنین، خمس مال کشته‌شدگان را حق قاتل می‌دانست.[۴۴] عقاید دیگری که بدو نسبت داده‌اند بدین قرار است:[نیازمند منبع]

ادعای این که جبرئیل از سوی خدا برای او وحی می‌آورد؛
خداوند، محمد(ص) را برای تنزیل قرآن فرستاد و ابومنصور را برای تأویل آن؛
خداوند او را نزد خود فرا خوانده، با او صحبت کرد. آن گاه بر سر او دست کشید و گفت:‌ای پسر، از سوی من پیام ببر و آن گاه او را به زمین فرستاده است؛
آل محمد آسمان هستند و شیعه زمین. ابو منصور نیز همان پاره‌ای از آسمان (کِسف) است که بر زمین فرود می‌آید که قرآن می‌فرماید وَإِن یرَ‌وْا کسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یقُولُوا سَحَابٌ مَّرْ‌کومٌ (ترجمه: و اگر پاره‌سنگى را در حال سقوط از آسمان ببینند مى‌گویند: «ابرى متراکم است.»)[ طور–۴۴] ؛ به همین

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.