پاورپوینت کامل شاه عباس ماضی ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شاه عباس ماضی ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شاه عباس ماضی ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شاه عباس ماضی ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ زندگی‌نامه
۲ جنگ‌ها

۲.۱ هجوم ازبکان به خراسان
۲.۲ نبرد با عثمانی‌ها

۳ اقدامات مهم شاه عباس

۳.۱ تشکیل سپاه دائمی
۳.۲ متمرکز کردن حکومت
۳.۳ تغییر در مناصب مهم حکومتی
۳.۴ گسترش و حمایت از مذهب تشیع
۳.۵ اقدامات عمرانی
۳.۶ سپردن شاهزادگان به حرمسرا
۳.۷ تبدیل املاک ممالیک به املاک خالصه (شاه)

۴ وفات
۵ پانویس
۶ منابع

زندگی‌نامه

عباس میرزا در رمضان سال ۹۷۸ق در هرات به دنیا آمد. پدرش محمدشاه خدابنده از شاهان صفوی، او را از کودکی حاکم هرات، یکی از مهم‌ترین شهرهای ایران کرد و به دلیل کمی سن، یک قزلباش، سرپرست او در حکومت هرات بود.

در سال ۹۹۶ق، پس از حدود ۱۲ سال اغتشاش و ناآرامی که پس از وفات شاه تهماسب سراسر کشور را فراگرفت، محمدشاه خدابنده توسط قزلباشان عزل شد و شاه عباس در هجده سالگی به تخت پادشاهی نشست.[۱]

در دوازده سالی که شاه اسماعیل دوم (حدود یک سال) و محمدشاه خدابنده حاکم ایران بودند، سران قزلباش (بدنه اصلی سپاهیان صفوی) اطاعت محض خود از پادشاه صفوی را از دست داده بودند و به همین دلیل، ازبکان حملات خود را به خراسان گسترش دادند. هرات محاصره شد و امپراتوری عثمانی بسیاری از نقاط مهم غربی ایران از جمله تبریز را گرفته بود.[۲]

شاه عباس ابتدا پدرش محمد شاه خدابنده – شاه مخلوع- را به همراه برادرش ابوطالب میرزا، در قلعه ورامین محبوس کرد.[۳] پس از آن، قدرت قزلباشان را محدود کرد؛ برخی سران قزلباش مانند مهدی‌قلی‌خان حاکم شیراز[۴] و مرشدقلی‌خان، وکیل دیوان عالی را به قتل رساند. مرشدقلی‌خان، نقش مهمی در پادشاه شدن شاه عباس داشت و در امر حکومت دخالت می‌کرد.[۵] شاه عباس، وزیرش میرزا محمد را هم به قتل رساند[۶] و برخی شورش‌های داخلی مانند شورش گیلان را سرکوب کرد و به تدریج همه را مطیع خود ساخت.

جنگ‌ها

هجوم ازبکان به خراسان

ازبکان در عصر شاه عباس به خراسان حمله کردند و قتل و غارت وسیعی در مشهد به راه انداختند. هر کس از مردان را که می‌دیدند، به قتل می‌رساندند و زنان را به اسیری به ماوراءالنهر می‌بردند. مردم زیادی به حرم امام رضا(ع) پناه بردند. عبدالمومن خان ازبک، فرمانده ازبکان، وارد حرم شد و همه را به قتل رساند. اموال و کتابخانه حرم مطهر به تاراج رفت و فقط برخی از مردم توانستند مخفی شده و جان خود را نجات دهند. پس از سه روز قتل و غارت، کسانی که زنده مانده بودند در روز چهارم اجازه یافتند که یا اموال‌شان را به ازبکان بدهند و یا زن و فرزندان‌شان را.[۷]

جنازه شاه تهماسب که در حرم امام رضا(ع) دفن شده بود، توسط ازبکان از قبر بیرون آورده شد و این رخداد، به تحقیر خاندان صفوی انجامید. پس از آن، ازبکان اطلاع یافتند که قبر شاه تهماسب در مکان دیگری است و فردی به نام دوستم بهادر مامور شد تا استخوان‌های شاه تهماسب را به بخارا ببرد. در میانه راه، یکی از علاقمندان خاندان صفوی، دوستم بهادر را تطمیع کرد و او را به بازگرداندن استخوان‌های شاه تهماسب راضی ساخت.[۸] شاه عباس اول پس از آن اعلام کرد که جسدی که پیش از این مورد اهانت قرار گرفته، از آنِ شاه تهماسب نبوده. به همین سبب مردم بسیاری به دیدن جسد شاه تهماسب شتافتند.[۹] سپس، استخوان‌های مذکور به عتبات عالیات فرستاده شد تا در محلی نامعلوم دفن شود.[۱۰]

ازبکان در سال ۱۰۰۵ق از راه کویر عازم یزد شدند و علیقلی‌خان قورچی ترکش، حاکم یزد، توانست آنها را شکست دهد.[۱۱]

خبر هجوم ازبکان و گرفتن دیگر نقاط خراسان، به گونه‌ای وحشتناک بود که شاه از قزوین به تهران رفت و در حرم شاه عبدالعظیم در ری اقامت گزید تا زمانی که خبر بازگشت عبدالمومن خان به ماوراءالنهر را شنید و به قزوین بازگشت.[۱۲]

پس از پایان هرج و مرج داخلی، شاه عباس به فکر خراسان افتاد و لشکری به هرات فرستاد که مهم‌ترین شهر خراسان بود. شاه عباس که برای بیرون راندن عثمانی‌ها به غرب رفته بود، سریعا بازگشت و ازبکان را که از هرات خارج شده بودند و همواره سیاست تخریب و فرار داشتند، به دام انداخت و در جنگی سخت در سال ۱۰۰۷ق بر آنان پیروز شد.[۱۳] شاه پس از تحمیل قراردادی با ازبکان بازگشت.[۱۴] شاه عباس اول، فرهاد خان را که فرمانده کل سپاه بود و در جنگ ابتدایی با ازبکان شکست خورده بود، اعدام کرد. این اقدام شاه صفوی، قزلباشان را کاملا مطیع ساخت و مانع از هر گونه تمرد احتمالی در آینده شد.[۱۵]

نبرد با عثمانی‌ها

در سال ۹۹۹ق، شاه عباس اراضی وسیعی از سرزمین ایران را به موجب قراداد صلح استانبول واگذار کرد تا ناچار نباشد در دو جبهه بجنگد. همچنین شاه عباس متعهد شد که به لعن خلفای سه‌گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) پایان دهد.[۱۶] پس از این قرارداد که در سال سوم پادشاهی او امضا شد، شاه عباس تا دوازده سال در غرب ایران با مشکلی مواجه نشد. برخی معتقدند که این قرارداد تحمیلی، کمک بسیار خوبی به محکم کردن پایه‌های حکومت شاه عباس کرد.[۱۷]

در سال ۱۰۱۰ق، شاه عباس پس از ایجاد آرامش داخلی و بیرون راندن همسایه شرقی از کشور، متوجه غرب شد. گرچه حکومت صفوی در مقایسه با عثمانی، امکانات کمتری داشت، اما شاه عباس اول با تشکیل سپاه دائمی از قزلباشان و غلامان و تاجیک‌ها، توانست قدرت نظامی ایران را افزایش دهد. کارت رایت درباره سربازان شاه می‌نویسد:

«و اما سربازان وی اکثرا افرادی هستند به غایت دلیر و اصیل و از هر حیث به مراتب برتر از لشکریان عثمانی. سواره‌نظام عثمانی از لحاظ تجهیزات به هیچ وجه طرف قیاس با سربازان زبده ایرانی نیست… اکنون سرباز ایرانی از هر لحاظ می‌تواند در برابر سرباز ترک پایداری ورزد و ارتش ایران از لحاظ نفرات و توپخانه و سایر ادوات جنگی به پایه‌ای رسیده است که قدرت دارد بر عثمانی ضربات جانکاهی وارد کند».[۱۸]

شاه پس از برقراری آرامش در تمامی کشور، در پی حمله به عثمانی برآمد. شاه عباس به بهانه رفتن به مازندران، به راه افتاد؛ ولی مسیر خود را به سمت تبریز کج کرد و با توجه به استقبال مردم، آنجا را به آسانی فتح کرد. فتح تبریز روحیه سپاه را بسیار بالا برد. سپس وارد ارمنستان شد و پس از شکست سردار عثمانی علی پاشا، آن را فتح کرد و تا بغداد پیش رفت. سرانجام نیروهای عثمانی در وان شکست خوردند و جنگ صوفیان در نزدیکی تبریز، به خروج عثمانی از خاک ایران انجامید.[۱۹] با این حال، جنگ با نیروهای عثمانی به طور پراکنده و تا زمان مرگ شاه عباس اول ادامه داشت.[۲۰]

طبق نامه‌های شاه عباس و اروپاییان، آنها تعهد کرده بودند که در حمله به عثمانی، شاه عباس را یاری کنند، اما این اتفاق هیچ گاه رخ نداد. نامه محرمانه پادری پل سیمون در رمضان ۱۰۱۶ق، علت این امر را روشن‌تر می‌کند:

قدرت شاه ایران به درجه‌ای رسیده است که وقتی دو سال قبل (۱۰۱۴ق) بر دژهای عثمانی در نزدیکی تبریز هجوم برد، سرداران ترک به قدری از او هراسان بودند که حتی یک سرباز برای مقابله با وی نفرستادند. اکنون متصرفات وی به مراتب زیادتر از سرزمین‌هایی است که نیاکانش از کف داده بودند… اگر این شاه نیرومند به دریای مدیترانه یا قسطنطنیه نزدیک شود، ممکن است وجودش برای کلیسای مقدس ما در حکم دومین تازیانه‌ی خدا باشد.[یادداشت ۱]

اقدامات مهم شاه عباس

مهر شاه عباس با نقش «بنده ولایت، شاه عباس»

تشکیل سپاه دائمی

از مهمترین اقدامات شاه عباس، جایگزین کردن نیروهای نظامی با برخی نیروهای قزلباش متمرد بود. شاه عباس از نیروهای چرکس، گرجیان و ارامنه مسلمان شده که در زمان شاه تهماسب به عنوان غلامان شاه وارد سپاه شده بودند، استفاده کرد.[۲۱]

در زمانی که بسیاری از امرای قزلباش به دنبال کسب قدرت بیشتر بودند و تاجیک‌ها هم جایگاه ویژه‌ای نداشتند، شاه غلامان تازه‌مسلمانی را وارد سپاه کرد که گرچه مانند قزلباشان، دلبستگی و اعتقاد کاملی به خاندان صفوی و تشیع نداشتند، اما در عوض مطیع کامل شاه بودند. با قدرت گرفتن همین غلامان، آنها نیز وارد جنگ قدرت شده و در مواردی مانند توطئه شورش پسر شاه، نقشی اساسی ایفا کردند.[۲۲]

شاه توانست یک ارتش دایمی حدودا چهل هزار نفره را همیشه در اختیار داشته باشد که در جریان لشکرکشی‌ها و جنگ‌های شاه، نقش اساسی داشتند.[۲۳] شاه عباس با تبدیل املاک ممالک (که در اختیار یک فرمانده بود) به املاک خالصه شاه، مشکل مخارج این ارتش را رفع کرد. این عمل در طولانی مدت، یکی از علل ضعف و حتی (به نظر برخی از مورخین) از عوامل سقوط صفویه به شمار می‌آید، زیرا صاحبان ولایات به ظلم به مردم روی آوردند و خصوصا در نواحی مرزی، سلسله صفویه را از نظر نظامی تضعیف کردند.[۲۴]

تشکیل سپاه دائمی توانست قدرت را به ایران برگرداند. شاه عباس اول، توپخانه و سلاح آتشبار جنگی وارد کرد. او همچنین با کمک برادران شرلی توانست ساخت سلاح را در اصفهان راه‌اندازی کند. برای نخستین بار سپاه از سه قسمت اصلی پیاده نظام، سواره نظام و توپ خانه تشکیل شد و فرماندهانشان مهمترین افراد سپاه شدند.[۲۵]

متمرکز کردن حکومت

ایران دوران شاه عباس، برخلاف دوران شاهان صفوی پیش از او که نظام ملوک الطوایفی و فئودالی بود، به ایرانی تحت نظر حکومت مرکزی تبدیل شد. این تغییر را می‌توان با سیاست یکپارچگی و اطاعت مرکزی دوران ساسانیان بر پایه مذهب مقایسه کرد. برای تسریع این امر، شاه عباس در نوروز ۱۰۰۷ق با برگزاری جشن باشکوهی، پایتخت را از قزوین به اصفهان انتقال داد[۲۶] تا بتواند در مرکز ایران بهتر حکمرانی کند و در عین حالی که به ازبکان و عثمانی‌ها نظارت داشته باشد، به داد وستد از طریق خلیج فارس اشراف بیشتری داشته باشد. البته سردی هوای قزوین، وجود عده‌ای از اهل تسنن در این شهر و حتی فرقه نقطویه که بنا به نقل اسکندر بیک منشی خود شاه آنها را پس از تلاش زیاد قلع و قمع کرد[۲۷] و هجوم ازبکان، در انتقال پایتخت بی‌تاثیر نبود.

تغییر در مناصب مهم حکومتی

پس از بروز مشکلات زیاد که خصوصا سپاهیان قزلباش عامل آن بودند، مقام مهم وکیل نفس نفیس همایونی و فرماندهی کل نیروها (امیر الامرا) کاملا حذف شد. با حذف این دو مقام مهم که در دست قزلباشان بود، واضح بود که دیگر سازمان‌های اداری بر قدرتشان افزوده می‌شود. وزیر توانست حدود بسیاری از این وظایف را برعهده بگیرد. قوللر آقاسی یا فرمانده لشکر غلامان و تفنگچی آقاسی یا فرمانده تفنگ‌داران بوجود آمد. قزلباشان گرچه کاملا از صحنه خارج نشدند، ولی شاه از تکیه بر آنها کاست؛[۲۸&

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.