پاورپوینت کامل کتاب انسان دویست و پنجاه ساله ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کتاب انسان دویست و پنجاه ساله ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کتاب انسان دویست و پنجاه ساله ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کتاب انسان دویست و پنجاه ساله ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ نام کتاب
۲ موضوع و رویکرد
۳ باببندی و چینش
۳.۱ اشاره
۳.۲ مقدمه
۳.۳ فصل اول: پیامبر اعظم
۳.۴ فصل دوم: امامت
۳.۵ فصل سوم: امیرالمؤمنین
۳.۶ فصل چهارم: حضرت فاطمه الزهرا
۳.۷ فصل پنجم: امام حسن(ع)
۳.۸ فصل ششم: امام حسین(ع)
۳.۹ فصل هفتم: حرکت زینب کبری و سفیران کربلا
۳.۱۰ فصل هشتم: شرایط اجتماعی و سیاسی پس از حادثه کربلا
۳.۱۱ فصل نهم: امام سجاد(ع)
۳.۱۲ فصل دهم: امام باقر(ع): دوران سازندگی فکری و تشکیلاتی
۳.۱۳ فصل یازدهم: اواخر حکومت بنی امیه و امامت امام صادق(ع)
۳.۱۴ فصل دوازدهم: امام صادق(ع)
۳.۱۵ فصل سیزدهم: تشکیلات پنهان
۳.۱۶ فصل چهاردهم: امام کاظم(ع)
۳.۱۷ فصل پانزدهم: امام رضا(ع)
۳.۱۸ فصل شانزدهم: امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)
۳.۱۹ فصل هفدهم: غایت حرکت انسان ۲۵۰ ساله
۴ حلقههای تکمیلی
۴.۱ فصل بندی حلقه سوم
۵ ترجمه به زبانهای دیگر
۶ جستارهای وابسته
۷ پانویس
۸ منابع
نام کتاب
نام «انسان ۲۵۰ ساله»، اشاره به دوران امامت امامان شیعه است که سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و از مراجع تقلید، از وفات پیامبر(ص) در سال ۱۱ هجری تا آغاز غیبت صغری در سال ۲۶۰ را به جای آنکه چند دوره متمایز و متفاوت بداند، آن را یک حرکت مستمر و طولانی تلقی میکند و ائمه شیعه را به مثابه انسانی با عمر ۲۵۰ ساله تصویر میکند.[۱]
پشت جلد کتاب، به نقل از سید علی خامنهای آمده است: زندگی این بزرگواران، علیرغم تفاوت ظاهری، در مجموع یک حرکت مستمر و طولانی است که از سال دهم یازدهم هجرت شروع میشود و ۲۵۰ سال ادامه پیدا میکند و به سال ۲۶۰ که سال شروع غیبت کبری است، در زندگی ائمه(ع) خاتمه پیدا میکند.
موضوع و رویکرد
بنابر آنچه در مقدمه کتاب به آن تصریح شده، محتویات «انسان ۲۵۰ ساله»، چند رویکرد کلی دارد:
ائمه معصومین واحدند و شخصیت و رویکرد و هدف و جهت واحد دارند. بر این اساس، اختلاف در تاکتیکها و اختیارهای موضعی، به تناسب مقتضیات و مصالح متغیر زمانه است.[۲]
زندگی مستمر ائمه، با جهتگیری سیاسی همراه است.[۳]
ائمه در یک مبارزه حاد سیاسی بودند و فقط مبارزه علمی و اعتقادی و کلامی نداشتند.[۴]
آنها به دنبال مبارزه مسلحانه نبودند. کسانی که مبارزه مسلحانه میکردند را به طور مطلق تخطئه نمیکردند، اما خود هم وارد آن نمیشدند.[۵]
ائمه از لحظه وفات رسول خدا تا سال ۲۶۰، درصدد تشکیل حکومت اسلامی در جامعه بودند و همه کارهای ائمه غیر از کارهای معنوی و روحی، در راستای تشکیل حکومت اسلامی بود.[۶]
باببندی و چینش
کتاب «انسان ۲۵۰ ساله»، یک اشاره، یک مقدمه و ۱۷ فصل دارد. در انتهای کتاب، فهرست تفصیلی در بیش از ۲۰ صفحه آمده که با مروری بر آن میتوان به خلاصه و چکیده محتوای کتاب دست یافت. نحوه چینش عناوین فصلها، به ترتیب تاریخی زندگی ائمه از دوران پیامبر(ص) است.[۷]
اشاره
این بخش، اشارهای کوتاه به ویژگیهای کتاب و شیوه جمعآوری و تدوین آن دارد. به علاوه، نکاتی درباره شخصیت و ویژگیهای سید علی خامنهای بیان شده است.
مقدمه
در مقدمه کتاب، بخشی از سخنان سید علی خامنهای در ۲۸ تیر ۱۳۶۵، ۲۳ فروردین ۱۳۶۴ و ۲ بهمن ۱۳۶۶ ذکر شده است. برخی از سرفصلها و مطالب مهم مقدمه عبارتند از:
مبارزه سیاسی حاد ائمه[۸]
واحد بودن زندگی ائمه به رغم تفاوتهای ظاهری[۹]
مبارزه در راستای تشکیل حکومت اسلامی[۱۰]
همه ائمه نمیخواستند در زمان خودشان حکومت اسلامی تشکیل دهند.[۱۱]
ائمه حداقل از دوران امام حسن(ع) به بعد، یک حرکت زیرزمینی همهجانبه سیاسی و انقلابی را به قصد قبضه کردن حکومت شروع کرده بودند.[۱۲]
علت اصلی نزاع خلفا با ائمه، داعیه حکومت اسلامی آنها بوده است.[۱۳]
فصل اول: پیامبر اعظم
این فصل، مروری گذرا بر زندگی سیاسی پیامبر اسلام است؛ از بعثت پیامبر که آغاز بیداری خوانده شده، تا شالودهریزی نظام اسلامی، حراست از نظام اسلامی، و تثبیت آن. برخی از سرفصلهای مهم این فصل عبارتند از:
بعثت خاتم، آغاز بیداری[۱۴]
شالودهریزی نظام اسلامی[۱۵]
دین از سیاست جدا نیست[۱۶]
هدف همه انبیا، تشکیل حکومت اسلامی بوده است.[۱۷]
دوران مدینه، نمونه و الگویی است از حاکمیت اسلام برای همه زمانها[۱۸]
۷ شاخص برجسته نظام حکومتی پیامبر[۱۹]
بسیاری از مفاهیمی که قرنهای بعد برای بشریت تقدس پیدا کرد؛ مثل مفهوم مساوات، برادری، عدالت و مردمسالاری، همه تحت تأثیر تعلیم او بود.[۲۰]
۳ خصوصیت اصلی یهودیهای مدینه[۲۱]
بعد از ورود به مدینه، ایجاد وحدت و میثاق دستهجمعی عمومی، اولین کار پیغمبر بود.[۲۲]
حراست از نظام اسلامی در برابر ۵ دشمن[۲۳]
تثبیت نظام اسلامی: معرفی امیرالمؤمنین به عنوان نمونه کامل انسان طراز اسلام، مسئله غدیر نشانه جامعیت اسلام.[۲۴]
فصل دوم: امامت
این فصل، در پی بیان آمیختگی ۳ مفهوم «رهبری سیاسی»، «آموزش دینی» و «تهذیب روحی» در شخصیت ائمه است. سید علی خامنهای، امامت را منصبی در برابر خلافت و حکومت نمیداند و این نگاه را سطحینگرانه معرفی میکند و معتقد است امام در فرهنگ تشیع، «رهبر امت» است؛ هم در امور دنیایی و اداره جامعه، و هم در تعلیم و ارشاد معنوی. مهمترین سرفصلهای این بخش عبارتند از:
امام، رییس دولت و ایدئولوگ[۲۵]
مبارزه سیاسی قطعا در زندگی همه ائمه وجود داشته است.[۲۶]
۴ دوره جریان امامت: سکوت و همکاری، به قدرت رسیدن، شروع کار نیمهمخفی شیعه، تعقیب و ادامه مبارزه پنهانی تشکیلاتی در برنامهای درازمدت.[۲۷]
مبارزه حادّ سیاسی با هدف تشکیل حکومت علوی[۲۸]
فصل سوم: امیرالمؤمنین
این فصل، به دنبال بیان تلاش مستمر امام علی(ع) در راه برپا کردن نظام اسلامی و حفظ کردن آن است. سید علی خامنهای، بزرگترین خصوصیت امام را تقوای او میداند. بخشهای مهم زندگی امیرالمؤمنین پس از پیامبر، در این فصل، اینچنین بیان شده است.
دوران سکوت و همکاری: سختترین دورانهای زندگی امیرالمؤمنین[۲۹]
دوران خلافت: جنگ با سه خط جداگانه ناکثین، قاسطین و مارقین[۳۰]
اقتدار، مظلومیت و پیروزی در زندگی امیرالمؤمنین[۳۱]
فصل چهارم: حضرت فاطمه الزهرا
در این فصل، بشریت یکجا مرهون فاطمه زهرا(س) معرفی شده. موارد دیگری در این فصل بیان شده:
فاطمه(س)، تسلیبخش پیامبر پس از دو حادثه درگذشت خدیجه و ابوطالب.[۳۲]
در تاریخ ولادت آن حضرت، روایات مختلف است.[۳۳]
فاطمه زهرا(س)، مثل یک مادر، مشاور و پرستار برای پیامبر بوده است.[۳۴]
وقتی از دنیا رفته، بین ۱۸ سال تا ۲۵ سال سن داشته. ۱۸ سال هم گفتهاند، ۲۵ سال هم گفتهاند.[۳۵]
بوسه بر دست فاطمه زهرا(س) از طرف پیامبر(ص) را هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد…. این حاکی است که این دختر جوان،… در اوج ملکوت انسانی قرار داشته.[۳۶]
بنابر آنچه که در بعضی از روایات است، فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارائه میدهند.[۳۷]
الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.[۳۸]
جمع سه بُعد: ۱- زندگی یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایف در خانه، ۲- یک انسان مجاهد، غیور، خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی، ۳- یک عبادتگر و به پادارنده نماز در محراب عبادت.[۳۹]
فاطمه زهرا، کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان بوده است.[۴۰]
فصل پنجم: امام حسن(ع)
صلح امام حسن(ع) در کل روند انقلاب اسلامی صدر اول، حادثهای بینظیر بود.[۴۱]
جریان مخالف حکومت اسلامی در دوران امام حسن(ع) به اوج قدرت خود رسید.[۴۲]
هر کدام از ائمه به جای امام حسن(ع) بودند، همین تصمیم را میگرفتند.[۴۳]
پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ[۴۴]
اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، کشتهشدن او شهادت به حساب نمیآمد.[۴۵]
نوع تربیت دستگاههای اموی و عباسی، صورتی اسلامی اما محتوایی جاهلی و شیطانی داشت.[۴۶]
داستان تملقگویی از معاویه، مصداقی از تربیت غلط دستگاه اموی.[۴۷]
غلبه دستگاه تبلیغات معاویه در حدی بود که اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، خطر از بین رفتن کل اسلام بود.[۴۸]
صلح امام حسن(ع) در حقیقت مکری بود در مقابل مکر معاویه، برای بقای شیعه.[۴۹]
روایتی از امام صادق که موید تلاش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای بازپسگیری حکومت در آیندهای کوتاهمدت است.[۵۰]
جریان حق نمیتواند در تبلیغ از هر روشی استفاده کند.[۵۱]
علت شکست ظاهری امام حسن(ع)، آمیخته شدن ایمان افراد به انگیزههای مادی بود.[۵۲]
مردمانی که در آن دستگاهها پرورش پیدا میکردند، عادت داده میشدند که هیچ چیزی را برخلاف میل و هوای خلیفه بر زبان نیاورند.[۵۳]
پس از اینکه امام حسن(ع) صلح کرد، نادانان و ناآگاهان با زبانهای مختلف حضرت را نکوهش کردند.[۵۴]
در جنگهای اسلامی با ایران، امام حسن(ع) حضور داشته.[۵۵]
فصل ششم: امام حسین(ع)
دو خطر عمده، اسلام را تهدید میکند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطر اضمحلال داخلی است. اسلام، جهاد را راه علاج این دو آفت قرار داده است. نمونه اعلای جهاد با این هر دو آفت، حرکت امام حسین(ع) است.[۵۶]
زمینه مهمتر قیام امام حسین(ع)، احیای روحیه مبارزه با ظلم و فساد در مردم بود.[۵۷]
قیام عظیم حسینی برای مبارزه با روحیه راحتطلبی فسادپذیر در جامعه بود.[۵۸]
برخی هدف قیام امام حسین(ع) را تشکیل حکومت دانسته و برخی دیگر شهادت را هدف قیام معرفی کردهاند، اما هدف قیام، نه شهادت بود و نه حکومت؛ بلکه انجام واجبی بود که نه قبل از امام حسین(ع) پیش آمده بود و نه بعد از ایشان در دوران سایر ائمه. اگر خطر انحراف، اصل اسلام را تهدید کرد، یک حرکت انقلابی از هر واجبی واجبتر است.[۵۹]
کاری که در زمان امام حسین(ع) انجام گرفت، نسخه کوچکش هم در زمان امام خمینی ما انجام گرفت.[۶۰]
انجام این تکلیف چه به شهادت منتهی شود چه به حکومت، واجب است و در هر دو صورت هم فایده دارد.[۶۱]
قیام امام حسین(ع)، یک اصلاح و مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر بود.[۶۲]
امام حسین(ع) برای انجام این واجب از همه شایستهتر بود.[۶۳]
در واقع قیام امام حسین(ع) برای احیای روحیه مسئولیتپذیری و ظلمستیزی بود.[۶۴]
امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد.[۶۵]
چرا میگوییم روحیه مسئولیتپذیری مرده بود؟ به دلیل اینکه امام حسین(ع) از مدینه که مرکز بزرگزادگان اسلام بود، به مکه رفت؛ فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدر اسلام، همه اینها در مدینه جمع بودند و هیچ کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین(ع) کمک کند.[۶۶]
فصل هفتم: حرکت زینب کبری و سفیران کربلا
حماسه زینب کبری:
شناخت موقعیت و انتخاب درست، زینب(س) را ساخت.[۶۷]
یک حسین دوم در پوشش یک زن[۶۸]
زینب کبری کاری کرد که پیروزی ظاهری دشمن، به یک شکست دائمی تبدیل شد.[۶۹]
زنی همچون زینب کبری، دیگر ضعیفه نیست، الگوست.[۷۰]
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانی مثل ابن عباس و ابن جعفر و چهرههای نامدار صدر اسلام که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چهکار باید بکنند، ولی زینب کبری گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد و رفت.[۷۱]
او یک زن بود؛ زنی که برای مأموریت، از شوهر و خانوادهاش جدا میشود و به همین دلیل هم بود که بچههای خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد.[۷۲]
کربلا بدون زینب کربلا نبود. عاشورا بدون زینب کبری، آن حادثه تاریخی ماندنی نمیشد.[۷۳]
خواهری که شوهرش را رها کرد، خانوادهاش را رها کرد با امام حسین(ع) آمد؛ تنها هم نیامد، عون و محمد، پسرهایش را هم آورد. من احتمال میدهم که عبدالله بن جعفر حتی راضی هم نبود که پسرهایش بیایند. یقین ندارم که عبدالله راضی بود، اما زینب آنها را آورد.[۷۴]
اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثه کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد که واقعا پیروز شد، عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ و الا خون در کربلا تمام شد.[۷۵]
حرکت امام سجاد(ع) در دوران اسارت
یک جمع مؤمن اما پراکنده، بیتشکیلات، مرعوب و در حقیقت از راه امامت عملا منصرفشده؛ این میراثی بود که از جمع شیعه برای امام سجاد(ع) باقی ماند.[۷۶]
امام سجاد(ع) این شخصیت عظیمی است که در مقابل عبیدالله بن زیاد، در مقابل انبوه جمعیت فریبخورده شام، در دستگاه اموی، در مقابل مأمورین یزید، نمیترسد، حرف حق را میزند، روشنگری میکند. اینچنین نیست که برای او زندگی، مایه و مقداری داشته باشد.[۷۷]
در شام، چه در مجلس یزید و چه در مسجد در برابر انبوه جمعیت، حقایق را با روشنترین بیان برملا میکند و این گفتارها و خطبهها متضمن حقانیت اهل بیت برای خلافت و افشای جنایتهای دستگاه حاکم موجود، و هشدار تلخ و زننده به آن مردم غافل و ناآگاه است.[۷۸]
نقش امام سجاد در این سفر، نقش حضرت زینب بود، یعنی پیامآور انقلاب حسین بن علی(ع).[۷۹]
فصل هشتم: شرایط اجتماعی و سیاسی پس از حادثه کربلا
پس از حادثه کربلا، رعب و وحشت در میان شیعیان به وجود آمد.[۸۰]
مردم پس از امام حسین(ع) مرتد شدند، مگر ۳ نفر.[۸۱]
با اینکه ارعاب شدیدی… پیش آمده بود، اما آنچنان نبود که به کلی نظام کار دوستان اهل بیت را از هم بپاشد و آنها را دچار پراکندگی و ضعف بنماید.[۸۲]
با وجود اینکه تشکیلات شیعی در اثر حادثه عاشورا دچار ضعف شده بود، اما حرکات شیعی در قبال این ضعف، مشغول فعالیت بود که مجددا آن تشکیلات را به وضع اول درآورد.[۸۳]
واقعه حره در تاریخ تشیع مقطع بسیار عظیمی است که ضربه بزرگی را وارد آورد.[۸۴]
آن حادثه (واقعه حره)، بزرگترین وسیله ارعاب دوستان و پیروان اهل بیت شد.[۸۵]
حادثه بعد که باز موجب سرکوب و ضعف شیعیان شد، حادثه شهادت مختار در کوفه و تسلط عبدالملک بن مروان بر همه جهان اسلام شد.[۸۶]
فصل نهم: امام سجاد(ع)
در ذهن اغلب سیرهنویسان و تحلیلگران، اینطور وارد شده است که این بزرگوار در گوشهای نشسته و به عبادت مشغول بود و کاری به سیاست نداشت. بعضی از مورخان و سیرهنویسان، این مسئله را با صراحت بیان کردهاند و آنهایی که با صراحت اینچنین نگفتهاند، برداشتشان از زندگی امام سجاد(ع) چیزی جز این نیست.[۸۷]
پس از صلح امام حسن(ع) که در سال ۴۰ قمری اتفاق افتاد، اهل بیت پیامبر به این قانع نشدند که در خانه نشسته و تنها احکام الهی را آنچنان که میفهمند بیان کنند، بلکه از همان آغاز صلح، برنامه همه امامان این بود که مقدمات را فراهم کنند تا حکومت اسلامی به شیوهای که مورد نظرشان بود بر سر کار آورند.[۸۸]
امام سجاد(ع) درصدد تحقق همان آرمانی بودند که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آن را دنبال میکردند.[۸۹]
اگر ائمه از جمله امام سجاد(ع) در آن شرایط میخواستند به چنین حرکات آشکار و قهرآمیزی دست بزنند، یقینا ریشه شیعه کنده میشد و هیچ زمینهای برای رشد مکتب اهل بیت و دستگاه ولایت و امامت در دوران بعد باقی نمیماند.[۹۰]
امام سجاد(ع) در قضیه مختار اعلام هماهنگی نمیکنند، گرچه در بعضی از روایات آمده است که ارتباطاتی پنهانی با مختار داشتند، ولی هیچ شکی نیست که آشکارا با او هیچ روابطی نداشتهاند.[۹۱]
وقتی مسلم بن عقبه در ماجرای حرّه به مدینه میآمد، کسی شک نکرد اولین شخصیتی که مورد نقمت او قرار میگیرد، علی بن الحسین است. لکن امام سجاد(ع) با تدبیر و روش حکیمانه طوری رفتار کردند که این بلا از سر ایشان دفع شد و آن حضرت باقی ماندند و طبعا محور اصلی شیعه باقی ماند.[۹۲]
بدون شک هدف نهایی امام سجاد(ع)، ایجاد حکومت اسلامی است و همانگونه که در آن روایت امام صادق(ع) آمده است، خدای متعال سال ۷۰ را برای حکومت اسلامی در نظر گرفته بود و چون در سال ۶۰ حضرت حسین بن علی به شهادت رسید، تا سال ۱۴۷-۱۴۸ به تأخیر افتاد.[۹۳]
بزرگترین نقش امام سجاد(ع) این است که تفکر اصیل اسلامی یعنی توحید، نبوت، مقام معنوی انسان، ارتباط انسان با خدا و بقیه چیزها را تدوین کرده است و مهمترین نقش صحیفه سجادیه همین بود.[۹۴]
یکی از اهداف و حرکت مهم دیگر امام سجاد(ع)، این است که میبایست مردم را نسبت به حقانیت اهل بیت و اینکه مقام ولایت و امامت و حکومت، حق اینهاست و اینان خلیفه واقعی پیامبر(ص) هستند، روشن سازند.[۹۵]
کار دیگر امام سجاد(ع) این است که تشکیلات شیعی را به راه بیندازد.[۹۶]
در ماجراهای متعددی یاران امام یا خود امام در مجامع، به اظهاراتی دست میزنند که این اظهارات فقط برای این است که آن فضای مختنق را بشکند و یک هوای لطیفی در بین این جو گرفته به وجود بیاید.[۹۷]
امام در فکر این نبودند که حکومت اسلامی در زمان خودشان تشکیل شود، چون میدانستند که در آینده تشکیل خواهد شد.[۹۸]
بیانات امام سجاد(ع)؛ تجلیگاه مبارزه سیاسی[۹۹]
اگر آن برخوردهای تندی که ما در برخی از کلمات امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) ملاحظه میکنیم، از امام سجاد(ع) سر میزد، عبدالملک مروان که در اوج قدرت خود بود، به آسانی میتوانست بساط تعلیمات اهل بیت را برچیند.[۱۰۰]
اگر ۳۵ سال تلاش امام سجاد(ع) را از زندگی ائمه(ع) قطع کنیم، قطعا به آنجایی نخواهیم رسید که امام صادق(ع) رفتاری آنچنان صریح و آشکار با حکومت اموی یا بعدها با حکومت عباسی داشت.[۱۰۱]
برخورد شدید امام سجاد(ع) با علمای درباری[۱۰۲]
این وضعیت موجب شده بود که یک ذهنیت و فرهنگی بسیار مخلوط، مجعول و نادرست از اسلام، در جهان اسلام وجود داشته باشد و منشأ این ذهنیت غلط، همان محدثین و علمایی بودند که در خدمت قدرتمندان و صاحبمنصبان آن زمان بودند.[۱۰۳]
فصل دهم: امام باقر(ع): دوران سازندگی فکری و تشکیلاتی
دوره امام باقر(ع)؛ دوره شکلگیری تشکیلات حزبی شیعه[۱۰۴]
مبارزه امام باقر(ع) با تحریف در معارف و احکام اسلامی، گستردهتر از گذشته بود.[۱۰۵]
امام باقر(ع) شروع کننده یک مبارزه فرهنگی بود[۱۰۶]
گسترش دامنه دعوت امام باقر(ع) به مناطقی از جمله خراسان[۱۰۷]
عمق گمراهی مردم و جریان وابسته به حکومت، نیازمند تلاش ویژه امام باقر(ع) بود.[۱۰۸]
موضعگیری امام باقر(ع) و یارانش در مقابل جریان وابسته به حکومت[۱۰۹]
تحریک عواطف و گرایشهای انقلابی مردم نسبت به فساد قدرتهای مسلط[۱۱۰]
علت عکسالعملهای تند و خشن دستگاه خلافت اموی نسبت به امام باقر(ع)، عمل تند ایشان بود.[۱۱۱]
هشام در واکنش به موضعگیری امام باقر(ع)، وی را به زندان میافکند.[۱۱۲]
روشنگری امام باقر(ع) در راه بازگشت به مدینه، همچون نهیب شعیب پیامبر بر سر گمراهان زمان خود است.[۱۱۳]
پرهیز امام باقر(ع) از درگیری آشکار و مسلحانه با قدرت حاکم و تکیه بر کار فرهنگی و فکری[۱۱۴]
شیوههای امیدبخش امام باقر(ع) در برخورد با یاران نزدیک، نمایانگر نزدیکی آینده پیروزمندانه شیعه است.[۱۱۵]
نقشه جهاد افشاگرانه و تقیهآمیز امام باقر(ع) پس از مرگ، تداوم ۱۹ سال مبارزه آرام و عمیق[۱۱۶]
گسترش دعوت شیعی از هزارها کانال عظیمترین شبکه تبلیغاتی جهانی آن روزگار[۱۱۷]
فصل یازدهم: اواخر حکومت بنی امیه و امامت امام صادق(ع)
اوضاع و احوال آشفته و گرفتاریها و سرگرمیهای بیشمار حکومت اموی در سراسر کشور پهناور مسلمان، مانع از آن نبود که هشام از توطئه و بدسگالی نسبت به قلب تپنده تشکیلات شیعی -یعنی امام باقر(ع)- غافل بماند. به توصیه او، مزدورانش امام را مسموم کردند و طاغیه جبار اموی لذت و سرمستی فتوحاتش در مرزهای غربی و شرقی کشور را با قتل بزرگترین و خطرناکترین دشمن خود در داخل کشور کامل کرد.[۱۱۸]
رجال روحانی و قضات و محدثان و مفسران که میبایست ملجأ و پناه مردم بینوا و مظلوم باشند، نه فقط به کار گرهگشایی نمیآمدند، غالبا خود نیز به گونهای و گاه خطرناکتر از رجال سیاست، بر مشکلات مردم میافزودند. نامآوران و چهرههای مشهور فقه و کلام و حدیث و تصوف،… در حقیقت مهرههایی در دستگاه عظیم خلافت و یا بازیچههایی در دست امیران و فرمانروایان بودند.[۱۱۹]
قرآن و حدیث که میبایست نهال معرفت و خصلتهای نیک را زنده و بارور بدارد، به ابزاری در دست قدرتمندان یا اشتغالی برای عمر بیثمر این تبهکاران و تبهروزان تبدیل شده بود.[۱۲۰]
استراتژی کلی امامت، ایجاد انقلاب توحیدی و علوی است؛ در فضایی که گروه لازمی از مردم، ایدئولوژی امامت را دانسته و پذیرفته و مشتاقانه در انتظار عینیت یافتن آن بوده و گروه لازم دیگری، به جمع مصمم تشکیلات
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 