پاورپوینت کامل دانش فقه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دانش فقه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانش فقه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دانش فقه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ مفهوم شناسی
۱.۱ فقه
۱.۲ حکم شرعی
۲ ادله احکام و منابع فقه
۲.۱ کتاب
۲.۲ سنت
۲.۳ عقل
۲.۴ اجماع
۳ ابواب فقه
۴ تاریخچه فقه و اجتهاد شیعی
۴.۱ عصر تشریع
۴.۲ عصر تفسیر و تبیین
۴.۳ عصر محدثان
۴.۴ عصر آغاز اجتهاد
۴.۵ عصر توسعه همه جانبه اجتهاد
۴.۶ عصر توقف اجتهاد
۴.۷ عصر شروع دوباره اجتهاد
۴.۸ عصر انشعاب فقه و پیدایش اخباریگری
۴.۹ عصر شکست اخباری گری
۴.۱۰ عصر جدید استنباط
۴.۱۰.۱ دورههای این عصر
۵ مکتبها و مدرسههای فقهی
۵.۱ مکتب مدینه
۵.۲ مکتب کوفه
۵.۳ مکتب قم و ری
۵.۴ مکتب بغداد
۵.۵ مکتب نجف
۵.۶ مکتب حلّه
۵.۷ مکتب جبل عامل و جزین
۵.۸ مکتب اصفهان
۵.۹ مکتب کربلا
۵.۱۰ مکتب قم(دوره معاصر)
۶ پانویس
۷ منابع
۸ پیوند به بیرون
مفهوم شناسی
فقه
فقه در لغت به معنای فهم، علم و زیرکی به کار رفته است.[۱] در اصطلاح نیز به معنای علم به احکام جزیی شرعی یا به دست آوردن و شناخت وظیفه عملی مکلف از منابع و ادله شرعی است.[۲]
حکم شرعی
نوشتار اصلی: حکم شرعی
حُکم در اصطلاح فقهی، خطابی است شرعی که بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم به فعل مکلّف تعلق میگیرد.[۳] احکام دستهبندیها و اقسام گوناگونی مختلفی دارند. احکام وضعی و تکلیفی دو قسم از مهمترین اقسام حکم شرعیاند. احکام اولی، ثانوی و احکام حکومتی و ولایی از دیگر اقسام مهم حکم شرعیاند.
ادله احکام و منابع فقه
نوشتار اصلی: ادله اربعه
منابعی که از طریق آن میتوان به احکام شرعی دست یافت را ادله احکام و منابع فقه میگویند. این ادله نزد شیعیان، چهار منبع است: قرآن، سنت، عقل و اجماع. اما اخباریان فقط به حجیت و اعتبار کتاب و سنت معتقدند و حجیت اجماع و عقل را نمیپذیرند.[۴]
کتاب
نوشتارهای اصلی: قرآن، احکام القرآن و آیات الاحکام
در اصطلاح فقه و اصول منظور از کتاب، قرآن کریم است که اولین و مهمترین سرچشمه تشریع احکام و منبع فقه اسلامی است. «قرآن، دربردارنده قوانین الهی و معیار داوری میان اخبار و احادیث بوده و خواهد بود و بر همین اساس است که از زمان نزول بر پیامبر اکرم(ص) تا به امروز و برای همیشه به عنوان اولین مرجع احکام مورد توجه فقهای اسلامی بوده است و خواهد بود. تاریخ فقاهت و اجتهاد، خود گواه این مدعاست».[۵] مهمترین نقش قرآن کریم در زمینه فقه، مربوط به آیات الاحکام است. معروف است که حدود ۵۰۰ آیه از آیات قرآن، در مورد مباحث فقهی و در زمره آیات الاحکام است.[۶]
البته استنباط احکام شرعی از قرآن، نیازمند تسلط بر علوم زبانی و ادبی (از جمله لغت و نحو و معانی و بیان)، علوم قرآنی (از جمله شناخت ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و اسباب نزول)، مبادی فقه و اصول فقه است.
سنت
نوشتارهای اصلی: سنت و حدیث
در اصطلاح فقها، سنت عبارت است از قول، فعل و تقریر معصوم. مراد از تقریر این است که شخصی در برابر معصوم، کاری انجام دهد و معصوم او را از آن کار باز ندارد؛ البته به شرطی که معصوم توان نهی داشته باشد، مثلاً در وضعیت تقیه نباشد.[۷]
در بین اهل سنت، سنت منحصر به قول، فعل و تقریر پیامبر(ص) است. اما از آنجا که به اعتقاد شیعیان امامان از جانب خداوند منصوباند و در کلام پیامبر به عنوان جانشینان وی معرفی شدهاند، قول، فعل و تقریر ایشان نیز به عنوان سنت معتبر و منبعی برای استنباط احکام شرعی مورد پذیرش بوده است.[۸]
عقل
نوشتار اصلی: عقل
از عقل در فرایند استنباط فقهی استفاده میشود و به عنوان منبع حکم شرعی در کنار کتاب و سنت به شمار میآید. همچنین برای اثبات اعتبار و صحت متون دینی نیز از عقل استفاده میشود. عقل برخی از قواعد استنباط حکم شرعی را کشف میکند و ملاک و معیار احکام شرعی نیز به کمک عقل به دست میآید.[۹]
اجماع
نوشتار اصلی: اجماع
اجماع از منابع چهارگان استنباط احکام شرعی به شمار میرود و در بخش حجج و امارات اصول فقه از جنبههای گوناگون مورد بحث قرار گرفته است.
اهل سنت، آن را به صورت مستقل، معتبر و یکی از ادله چهار یا سه گانه استنباط حکم میدانند و به خاطر همین اهمیت، آنان را اهل سنّت و جماعت میگویند.[۱۰]
اما فقهای امامیه، اجماع را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار قرآن و سنت به شمار نمیآورند، بلکه معتقدند اجماع از آنجا که از رای و نظر امام معصوم خبر میدهد، حجت و قابل استناد است.[۱۱]
ابواب فقه
نوشتار اصلی: ابواب فقه
مسائل فقهی در کتابهای فقهی در چندین بخش ارائه شده است که نام هر یک به عنوان یک باب فقهی معروف شده است. دسته بندیهای متعددی برای مسائل فقهی ارائه شده است که هیچ کدام بر اساس ملاک منطقی نیست بلکه بیشتر بر اساس سلیقه است. بر اساس دستهبندی محقق حلی در شرایع الاسلام، از طهارت تا دیات را در برمیگیرد و به ۵۲ باب میرسد. این دستهبندی بعد از محقق حلی نیز تقریباً مورد قبول فقها قرار گرفت و حتی رسالههای عملیه نیز بر همین اساس از مباحث طهارت شروع و به حدود و دیات ختم میشود.
در یک دسته بندی کلی، این ابواب ۵۲ گانه را میتوان به چهار قسمت تقسیم کرد:
عبادات، که مربوط به آن دسته از اعمالی است که به قصد به دستآوردن منفعت یا دفع کردن ضرر اخروی باشد. این مسائل در ۱۰ باب ارائه شده است که عبارتند از: طهاره، صلاه، زکاه، خمس، صوم، اعتکاف، حج، عمره، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر؛
عقود؛ قراردادهایی است که تحقّق آنها احتیاج به دو طرف دارد. این دسته از احکام، شامل ۱۹ باب است که برخی از آنها عبارتند از کتاب التجاره، کتاب الرهن، کتاب الحجر، کتاب الضمان؛
ایقاعات، قراردادهایی یک طرفه است که تحقق آنها احتیاج به یک طرف دارد و شامل ۱۱ باب است؛ از جمله طلاق، جعاله، نذر؛
احکام، که منظور، چیزهایی است که نه عبادت است و نه نیازی به قرارداد و صیغه دارد، بـلکه حکم خدا در این موارد، بدون نیاز به اجرای صیغه جریان مییابد. این دسته از مسائل فقهی در ۱۲ باب ارائه شده است؛ از جمله صید و ذباحه، ارث، حدود و دیات.[۱۲]
تاریخچه فقه و اجتهاد شیعی
فقه شیعی دورههای متعددی را سپری کرده است که هر یک مشخصات و ویژگیهای خاصی دارد. در هر دوره، فقیهانی ظهور کردهاند و هر یک نقشی در پیشرفت فقه داشتهاند. از اولین دوره بعد از وفات پیامبر(ص) -که فقه شیعه به واسطه وجود امامان(ع) صرفا بیان احادیث بود- تا دوره معاصر، این علم دستخوش تغییرات روشی و محتوایی زیادی قرار گرفته است.[نیازمند منبع]
عصر تشریع
عصر تشریع، دوره ۲۳ ساله بعثت پیامبر است که از آغاز بعثت ایشان تا پایان عمر ایشان را شامل میشود. فقه اسلامی در این دوره به یکباره پدیدار نشد، بلکه به صورت تدریجی ظهور یافت، زیرا رسول اللّه(ص) فقه و احکام الهی را به صورت تدریجی به مسلمین ابلاغ مینمود، و هر از چندی یکی از مسائل فقه و احکام الهی را که از ناحیه خداوند دریافت کرده بود را به مردم ابلاغ مینمود. پیروان ایشان نیز بدون هیچ واسطه به خود ایشان مراجعه میکردند.
گاهی اوقات نیز پیامبر(ص) برخی از اصحاب خویش را به پارهای از مناطق مسلمان نشین روانه میکردند تا مسائل فقهی و احکام شرعی را بیان کنند. همانطور که معاذ بن جبل را برای تبلیغ دین و بیان مسائل شرعی به سوی یمن روانه کرد. رشد فقه اسلامی در این مرحله از این حد فراتر نرفت.[۱۳]
در این دوره، تنها اثری که در همان دوره یا با فاصلهاندکی بعد از ایشان جمع و تدوین شد و از تحریف مصون مانده است، قرآن کریم است.[۱۴] تشریع و به دست آوردن احکام نیز در این دوره، وحی الهی است و پیامبر تمامی احکام مورد نیاز مسلمانان را از طریق وحی از جبرئیل دریافت نمود. مواردی که در همان زمان مورد نیاز بود را خودشان بیان کردند و مواردی که بعدها مورد نیاز مسلمانان میشد را به حضرت علی(ع) آموخت و ایشان آنها را در کتابی ثبت نمود.[۱۵]
در این مرحله، فقه به تمام مباحث شرعی از جمله اصولی، فرعی، اخلاقی و غیره فقه گفته میشد و به کسی که با آیات قرآن کریم و مباحث آن آشنا بود، قاری گفته میشد نه فقیه. از آنجا که همه اصحاب و یاران پیامبر، اهل نظر و فتوا نبودند، این امر تنها به حافظان و قاریان قرآن اختصاص داشت که با آیات قرآن و ارتباط آنها با یکدیگر کاملا آشنا بودند.
پس از توسعه شهرهای اسلامی و توسعه سواد و علم آموزی میان مسلمانان و زیاد شدن کسانی که نسبت به قرآن کریم عالم بودند، کم کم، واژه فقیه به جای قاری و حافظ به کار رفت.[۱۶]
عصر تفسیر و تبیین
این دوره، از زمان رحلت پیامبر شروع و تا پایان غیبت صغرا (۳۲۹ه) ادامه دارد.
در این عصر به جهت حضور امامان، شیعیان برخلاف اهل سنت، احتیاجی به اجتهاد پیدا نکردند. هرچند کسانی که از محل زندگی امامان دور بودند، به صورت سادهای در مسائل اجتهاد میکردند؛ مثلا ناگزیر بودند به روایات معتبر عمل کنند یا به ظواهر قرآن یا حدیث نبوی و یا روایات امامان عمل کنند.[۱۷]
امتیازات:
با وجود اینکه در این دوره، اجتهاد به صورت گسترده مطرح نبود در عین حال دارای امتیازاتی است که عبارتند از:
کثرت احادیث: در این دوره، تدوین و جمع آوری احادیث از همان زمان زندگانی پیامبر توسط حضرت علی(ع) شروع و این سیره توسط اصحاب امامان ادامه یافت، درحالی که نگارش و نقل احادیث و سنت پیامبر، حداقل تا زمان عمر بن عبدالعزیز در بین اهل سنت ممنوع بوده است.
رد قیاس و استحسان: شیعه در این دوره، در مسائل عملی و فقهی خود به ائمه(ع) مراجعه میکرد و با مراجعه به ایشان، تمامی مسائل مورد نیاز خود را از حجت الهی حل میکرد، در حالیکه اهل سنت به واسطه نداشتن منبع کافی برای مسائل خود، به قواعد غیر معتبری چون قیاس، استحسان، مصالح مُرسَله، سدّ و فتح ذرایع استناد میکرد.
کثرت اختلاف و صدور اخبار علاجیه: در سده اول صدر اسلام، نقل حدیث ممنوع بود و شیوع کمی داشت، اما در عصر صادقین(علیهما السلام) نقل حدیث رو به گسترش یافت. در این زمان، افرادی به انگیزههای مختلف مذهبی و شخصی، اخباری را جعل کردند و در میان اخبار وارد کردند. به همین جهت در بین احادیث، تعارض و اختلاف پدید آمد و نیاز به ملاکهایی برای شناخت اخبار صحیح از اخبار جعلی و غیر معتبر احساس میشد. این روایات که به نام اخبار علاجیه معروفند از سوی امامان معصوم، بیان شد.
وجود تقیه: به جهت وجود اختلافات مذهبی زیاد در میان مسلمانان، برخی از دشمنان ائمه، فضا را بر خلاف شیعیان تیره ساخته بودند. امامان نیز که از این مسئله آگاه بودند، گاهی اوقات در ظاهر، احکام را موافق با اهل سنت بیان میکردند تا اختلاف نظر میان شیعه و اهل سنت مشخص نشود.[۱۸]
فقها: فقیهان این دوره، غالبا فقط احادیث فقهی را نقل میکردند و هیچگاه در آن تصرف نمیکردند، با این حال، از این جهت که دارای فهم و استنابط خاصی بودند، میتوان به آنان فقیه گفت. این فقها در سه گروه قرار میگیرند و عبارتند از:
علی بن ابی رافع، سعید بن مسیب، قاسم بن محمد بن ابی بکر، ابو خالد کابلی، زراره بن اعین شیبانی، معروف بن خرّ بوذ، برید بن معاویه عجلی، ابوبصیر اسدی، محمد بن مسلم بن رباح، جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، عبدالله بن بکیر بن اعین، حماد بن عیسی، یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی بجلی کوفی، محمد بن ابی عمیر، حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر.
[۱۹]
عصر محدثان
این دوره، از حدود غیبت کبرا(یعنی اواسط نیمه اول قرن چهارم) تا نیمه اول قرن پنجم را در برمیگیرد.
رهبراین این دوره که از بزرگترین محدثان و فقهای شیعه امامیه شمرده میشوند، غالبا در دو شهر مذهبی و فرهنگی آن روزگار یعنی قم و ری زندگی میکردند.
کتابهای حدیثی این دوره، اصلیترین منبع فقه شیعه امامیه را تشکیل میداد و حکومت شیعی آلبویه در این عصر، در پیدایش و رشد فقه در این دوره نقش موثری داشت.[نیازمند منبع]
امتیازات: این دوره دارای امتیازات و ویژگیهای چندی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
تدوین مهمترین منابع حدیثی شیعه؛
تالیف اولین کتابهای فقهی فتوایی؛
وجود دانشمندان بزرگ و معروفی به ویژه در علم حدیث.[نیازمند منبع]
کتابهای فقهی:
کتابهای فقهی این دوره، به چند صورت ارائه شد:
کتابهایی به صورت پاسخ به سوالات فقهی؛ مانند جواب المسائل البصریات، جواب المسائل القزوینیات، جواب المسائل الکوفیات، جواب المسائل المصریات، جواب المسائل الواسطیه که به نقل نجاشی، همه اینها از تالیفات شیخ صدوق بوده است.
کتابهایی که در ابتدا برای شخص خاصی نوشته شده بود؛ مانند “رساله الی ولده” که علی بن بابویه به فرزندش صدوق نوشت.
کتابهایی که برای گروهی خاص نوشته شده بود؛ مانند جواب مسأله نیشابور.
کتابهایی که در مورد بخشی از مسائل فقهی یا باب خاصی از فقه نوشته شده است؛ مانند الاعتکاف، التیمم و جامع الحج و جامع فقه الحج.
کتابهایی که در قسمتی از فقه و یا دوره کامل فقه نوشته شده است؛ مانند مقنعه و هدایه.[نیازمند منبع]
فقیهان:
در این دوره نیز، به جهت نزدیکی به عصر ظهور ائمه، هنوز بازار حدیث رونق دارد و مسائل فقهی به صورت نقل حدیث مطرح میشد و شخصیتهای فقهی نیز با عنوان محدث معروف شدهاند. برخی از معروفترین فقیهان این دوره عبارتند از:
علی بن ابراهیم قمی، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، جعفر بن محمد بن جعفر قولویه، علی بن حسین بن موسی بن بابویه، شیخ صدوق.[نیازمند منبع]
عصر آغاز اجتهاد
این دوره نیز مقارن باغیبت کبرا به وسیله دو فقیه بزرگ این دوره، یعنی ابن ابی عقیل عمانی و ابن جنید اسکافی شروع و تا نیم قرن ادامه یافت.
علم فقه در این دوره، برخلاف دوره قبل، به صورت اجتهادی درآمد و به برکت علم اصول رونق گرفت و برای اولین بار به دست دانشمندان شیع امامیه مسائل فقهی از نصوص استخراج و تحقیق و تنقیح شد و فروع فقهی بیشتری به دست آمد.
این شیوه که با شیخ مفید به اوج کمال خود رسید و توسط سید مرتضی ادامه یافت.
امتیازات:
در این دوره برای اولین بار، شیوه بیان مسائل فقهی از شیوه نقل عین روایات جدا شد و به صورت فنی در آمد؛
متون کاملی در زمینه اصول فقه توسط فقهای شیعی نگاشته شد؛
بر اثر اجتهاد، حکم مسائلی که روایات به صورت خاص به آنها نپرداخته بود، در این دوره بیان و کتابهایی در این زمینه جمعآوری شد؛
فقهای نامآوری چون ابن ابی عقیل، ابن جنید، شیخ مفید و سید مرتضی پای به عرصه علم و فقاهت نهادند.[۲۰]
عصر توسعه همه جانبه اجتهاد
این دوره از فقه شیعه، سراسر دوره زندگانی شیخ طوسی را در برمیگیرد. وی که یکی از بزرگترین و موثرترین فقیهان شیعی است، در ۳۸۵ق در خراسان به دنیا آمد و بعد از درگذشت سید مرتضی زعامت مرجعیت شیعه را بر عهده گرفت.
او در فقه چند کار عمده و مهم انجام داد:
توسعه بخشیدن به اجتهاد شیعی؛
نگارش کتابهایی برجسته و کامل در تمام بخشهای فقه شیعی؛
استقلال بخشیدن به اجتهاد شیعه در برابر اجتهاد اهل سنت.
امتیازات این دوره:
اجتهاد به اطلاق و کمال خود رسید. خصوصا شیخ طوسی به همه مباحث فقهی مطرح شده در آن عصر را بر اساس اصول خود پرداخته است؛
نگارش کتابهای فقه مقارن؛
پذیرش اجماع به عنوان یکی از منابع احکام شرعی؛
رشد دانشمندان بزرگ شیعه و نگارش کتابهای مهم فقهی.[۲۱]
عصر توقف اجتهاد
پس از وفات شیخ طوسی(۴۶۰ق) تا ابن ادریس حلی(۵۹۸ ق) در حدود یک قرن دانشمندان غالبا در احکام اسلامی نظری از خود ابراز نمیداشتند و بیشتر نظرات قبلی را تکرار میکردند. این کار، به جهت مقام علمی شیخ طوسی و نیز احساس ناتوانی در برابر مبانی و استدلالهای قوی وی بوده است. گاهی نیز ارائه نظر جدید، نوعی اهانت به جایگاه علمی شیخ طوسی به شمار میرفت. به همین جهت، در این دوره، کتاب فقهی زیادی تألیف نشده است. اولین کسی که دوباره، باب اجتهاد مرسوم در فقه شیعه را گشود ابن ادریس حلّی بود. ابن ادریس از همین جهت دانشمندان این عصر را “مقلّده” مینامید.[۲۲]
فقیهان: با وجود ویژگی فقهای این دوره که به تعبیر ابن ادریس، آنان بیشتر مقلد شیخ طوسی بودند، در این دوره نیز دانشمندانی به ظهور پیوستند و از خود آثاری نیز به یادگار گذاشتند که برخی از معروفترین آنان عبارتند از: فضل بن حسن طبرسی، قطب الدین راوندی، احمد بن علی طبرسی، ابن حمزه، ابن شهرآشوب،[۲۳] ابوالصلاح حلبی، عبدالعزیز بن براج، سلار دیلمی، ابن زهره، قطب الدین بیهقی.[۲۴]
عصر شروع دوباره اجتهاد
وضعیتی که در نیمه دوم قرن پنجم و سراسر قرن ششم حاکم شده بود، در انتهای قرن ششم از سوی فقهای بزرگی چون ابن ادریس حلی مورد مخالفت واقع شد. به همین جهت، وی به همراه دیگر معاصران خویش در صدد شکستن روند جاری در تقلید از شیخ طوسی و انتقاد نسبت به آرای فقهی وی برآمد. او در کتاب سرائر، در تمام فروع فقهی، نظر شیخ را بیان و سپس بهطور کامل به نقد آن میپردازد. این روش، به تدریج توسط فقیهانی چون محقق حلی، علامه حلی و فخرالمحققین دنبال شد و از این رهگذر، فقه شیعه بار دیگر در مسیر پیشرفت خود قرار گرفت. این دوره از زمان ابن ادریس تا دوره ظهور اخباریان در قرن یازده ادامه داشت.[۲۵]
امتیازات:
بازگشت دوباره اجتهاد به فقه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 