پاورپوینت کامل جاودانگی ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جاودانگی ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جاودانگی ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جاودانگی ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ مفهوم‌شناسی
۲ جایگاه

۲.۱ باور ادیان به خلود
۲.۲ استعمال در قرآن

۳ عوامل خلود در بهشت
۴ عوامل خلود در جهنم
۵ خلود و دوام آسمان و زمین
۶ در حدیث
۷ در کلام

۷.۱ خلود اهل بهشت
۷.۲ خلود اهل جهنم
۷.۳ خلود و عدم خلود فاسقان

۸ در عرفان

۸.۱ دیدگاه ابن عربی
۸.۲ دیدگاه عبدالرزاق کاشی
۸.۳ دیدگاه قیصری
۸.۴ نقد دیدگاه ابن عربی و پیروانش

۹ در فلسفه

۹.۱ دیدگاه ابن سینا
۹.۲ دیدگاه سهروردی
۹.۳ دیدگاه ملاصدرا
۹.۴ دیدگاه فیض کاشانی
۹.۵ دیدگاه علامه طباطبائی

۱۰ پانویس
۱۱ منابع
۱۲ پیوند به بیرون

مفهوم‌شناسی

خلود از ریشه «خ ل د» به معنای جاودانه شدن، همیشه ماندن و بقای طولانی است.[۱] نیز خلود به معنای فاسد نشدن و باقی ماندن در حالتی است که دارد.[۲]
درباره مفهوم خلود چند نظر مطرح شده است:

خلود به معنای ماندن طولانی است و فقط در یک مورد بر ابدی بودن دلالت دارد و آن خلود کافران در آتش است. اما در مورد مؤمنان گناهکار، خلود به همان معنای اول است؛ زیرا آنان به سبب ایمانشان، مستحق ثواب دائم و به سبب گناهانشان، سزاوار عذاب پایان‌پذیرند و اگر این گروه هم مستحق دوام عذاب باشند، ثواب ایمان که ثواب دائم است با عذاب دائم تعارض می‌یابد.[۳]
خلود به معنای بقای همیشگی، چه در بهشت و چه در جهنم است.[۴]
در آیات بشارت به ثواب، هر جا تعبیر «خالدین فیها» همراه با لفظ «ابداً» آمده، خلود به معنای جاودانه ماندن است. در آیات بیم‌دهنده از عذاب که «ابداً» بعد از «خالدین فیها» ذکر شده، به خلود ابدی کفار دلالت دارد و ذکر نشدن «ابداً» در آیات وعید درباره گناهکاران مؤمن نشان می‌دهد که عذاب ایشان قطع می‌شود.[۵]
خلود در جنت به معنای باقی ماندن چیزها و امور بر حالت ثابت خود، بی‌آنکه در معرض تباهی قرار گیرند، است.[۶]

جایگاه

باور ادیان به خلود

خلود و جاودانگی روح آدمی بعد از مرگ، جزو آموزه‌های دین اسلام و بسیاری از ادیان دیگر از جمله یهودیت و مسیحیت است.[۷]

استعمال در قرآن

واژه خلود در قرآن فقط یک بار در ترکیب «یوم الخلود» به کار رفته است.[۸] اما کلماتی که با خلود ترادف لفظی و معنایی دارند، ۸۷ بار در قرآن استعمال شده‌اند[۹] که از این‌ها به جز چند مورد، از جمله «شجره الخلد» و «اخلد الی الارض..»، بقیه درباره خلود در بهشت و جهنم است.[۱۰] گفتنی است که خلود اهل بهشت با عباراتی چون «خالدین فیها ابداً» و «هم فیها خالدون» بیان شده است.[۱۱]

عوامل خلود در بهشت

پاره‌ای از صفات و اعمالی که مطابق آیات قرآن موجب ورود به بهشت و در پی آن خلود بهشتیان در بهشت است عبارت‌اند از:

ایمان و عمل صالح[۱۲]
تقوا،[۱۳]
پیروی از خدا و رسول او،[۱۴]
راست‌کرداری و راست‌گفتاری،[۱۵]
احسان و نیکوکاری،[۱۶]
انفاق در راه خدا،[۱۷]
استقامت و پایداری،[۱۸]
جهاد با مال و جان،[۱۹]
تزکیه و خودسازی،[۲۰]
تولی و تبری، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا.[۲۱]

عوامل خلود در جهنم

بیش از چهل آیه قرآن بر خلود انسان‌هایی در جهنم دلالت دارند. در برخی آیات مانند آیه ۱۶۹ سوره نساء و آیه ۶۵ سوره احزاب و آیه ۲۳ سوره جن که درباره کافران و ظالمان و عاصیان در برابر خدا و پیامبر اوست، بعد از «خالدین فیها» عبارت «ابداً» آمده است.[۲۲]
به طور کلی، این افراد یا گروه‌ها در قرآن به خلود در آتش وعید داده شده‌اند: کافران،[۲۳] مشرکان،[۲۴] و منافقان[۲۵]

خلود و دوام آسمان و زمین

یکی دیگر از مسائل مورد اختلاف مفسران، تفسیر آیه ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره هود است: فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ ۱۰۶ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ (امّا شقاوت‌مندان در آتشند؛ و برای آنان در آنجا، «زفیر» و «شهیق» [= ناله‌های طولانی دم و بازدم‌] است…(۱۰۶) جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمین برپاست؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد!) که در آن درباره دوزخیان و بهشتیان، بعد از «خالدین فیها» عبارت «مادامت السموات و الارض الا ماشاء ربک» آمده است. طبرسی[۲۶] فهم مراد از دوام آسمان‌ها و زمین را دشوار دانسته است. کسانی همچون ابن‌قیم جوزی[۲۷] از آیات یاد شده ابدی نبودن آتش و عدم خلود در جهنم را برداشت کرده‌اند. محمد رشیدرضا در تفسیر المنار[۲۸] بر این باور است که بر خلاف وعده خلود اهل جنت، وعید خلود اهل آتش به مشیت الهی بستگی دارد، یعنی اگر خدا بخواهد آنان از آتش نجات می‌یابند. مسئله در اصل این است که آیات قرآن، از یک سو تصریح دارند بر اینکه آسمان‌ها و زمین تا ابد باقی نیستند و از سوی دیگر، در مورد خلود در جهنم و بهشت نص صریح قرآنی وجود دارد و این دو ظاهراً ناسازگارند.

در نظر علامه طباطبایی[۲۹] قرآن درباره خلود و جاودانگی عذاب صراحت دارد: «و ما هم بخارجین من النار»[۳۰] روایات متعدد اهل بیت نیز در این باب واضح است؛ از این رو برخی روایات غیرشیعی که حاکی از انقطاع عذاب است، به دلیل مخالفت با قرآن باید کنار گذاشته شود. اما از منظر عقل، خلود نه تنها ممکن بلکه نتیجه ذاتی برخی از نفس‌هاست. ضمن آنکه استدلال کردن با مقدمات کلی برای خصوصیاتی که در شرع درباره معاد آمده، مقدور نیست و یگانه راه در این باب، تصدیق نبوت پیامبر صادق است که از جزئیات معاد خبر آورده، از آن رو که بر راستگویی او برهان اقامه شده است. وی[۳۱] در شرح قید «ما دامت السموات و الارض» با استفاده از آیات دیگر قرآن، می‌گوید که آسمان‌ها و زمین قیامت غیر از آسمان‌ها و زمین دنیاست و اگر در دو آیه مورد بحث، بقای بهشت و دوزخ و اهل آن به بقای آسمان‌ها و زمین مقید شده، به این سبب است که معنای این دو اسم از حیث آسمان و زمین بودن هیچگاه از بین نمی‌رود، آنچه از بین می‌رود آسمان و زمین این دنیاست. اما آسمان و زمین آخرت فنانشدنی است، پس ناسازگاری پیش نمی‌آید و خلود به جای خود باقی است.

برخی دیگر آسمان و زمین را همین آسمان و زمین دنیا دانسته و مراد از بهشت و جهنم را بهشت و جهنم برزخی که تا قیامت و برچیده شدن نظام آسمان و زمین فعلی است می‌دانند.[۳۲]

در حدیث

مضمون اصلی برخی احادیث خلود اهل بهشت و جهنم است. از جمله در حدیثی از پیامبر آمده است که وقتی اهل بهشت وارد بهشت شدند و اهل جهنم وارد آتش، مؤذنی در میان آن دو گروه برمی‌خیزد و ندا سر می‌دهد که‌ای بهشتیان و ای دوزخیان، دیگر مرگی نیست و در هر جا که هستید جاودانه‌اید.[۳۳] و در حدیث مشابه دیگری از پیامبر روایت شده که به اهل بهشت و جهنم گفته می‌شود «خلود لاموت»[۳۴] در حدیث دیگری نقل شده است که وقتی اهل بهشت به بهشت و اهل جهنم به آتش وارد شدند، مرگ را میان بهشت و جهنم قرار می‌دهند، و آن را نابود می‌کنند. پس از آن، منادی ندا در می‌دهد که‌ای اهل بهشت و ای اهل جهنم، دیگر مرگی نیست و شما جاودانه‌اید. بدین‌سان، بر شادی و خوشی اهل بهشت و بر غم و اندوه اهل جهنم افزوده می‌شود.[۳۵] علاوه بر این‌ها، احادیثی نیز صرفاً درباره خلود اهل بهشت وجود دارد.[۳۶]

در باب خلود در جهنم روایات فراوانی ذکر شده است. به تعبیر علامه طباطبایی،[۳۷] روایات منقول از اهل بیت درباره اصل خلود عذاب به حد استفاضه رسیده است. در برخی روایات، خلود در آتش و عذاب دائم مختص کافران و اهل انکار و شرک دانسته شده است، از جلمه در حدیثی از امام موسی بن جعفر نقل شده که خداوند جز اهل کفر و شرک، کسی را در آتش مخلد نمی‌کند و در ادامه از پیامبر نقل کرده که شفاعت من شامل کسانی از امتم که مرتکب گناه کبیره شده‌اند، خواهند شد.[۳۸] در عین حال در خصوص علت خلود در آتشِ شخص گناهکاری که ایامی معدود معصیت کرده، از پیامبر سؤال شد و ایشان پاسخ دادند که خلود او در آتش به سبب نیت اوست. چون نیت او بر این بوده که اگر عمر جاوید داشت گناه کند و چنین نیتی بسیار بدتر از عمل است. همان‌طور که جاویدان بودن کسی در بهشت به سبب این نیت او بوده که اگر همواره در دنیا زندگی می‌کرد از طاعت خداوند دست برنمی‌داشت و چنین نیتی از عمل بهتر است. بنابراین، بر اساس نیات، اهل بهشت در بهشت جاودانه خواهند بود و اهل جهنم در آتش.[۳۹]

در پاره‌ای دیگر از روایات آمده است که موالیان حضرت علی(ع) در عذاب ابدی نخواهند ماند، اما دشمنان آن حضرت (اصطلاحاً: ناصبیان) همیشه در عذاب دوزخ خواهند ماند[۴۰] در حدیثی آمده است که امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش جابر درباره آیه «و ماهم بخارجین من النار» فرمودند فقط پیشوایان ستمکار و پیروانشان (ائمه الظلم و اتباعهم..) از آتش دوزخ بیرون نخواهند آمد.[۴۱] در هر صورت، طبق شماری از احادیث، همه دوزخیان در عذاب ابدی نمی‌مانند.[۴۲] علامه مجلسی از مجموع احادیث ذکر شده درباره خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران اصول دین اسلام و دشمنان اهل بیت در آتش ابدی خواهند بود جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا حجت بر آنان تمام نشده است.

در کلام

خلود اهل بهشت

در باب خلود اهل بهشت، در میان متکلمان به جز جهم بن صفوان و برخی پیروان وی، اختلاف نظری وجود ندارد.[۴۳]

خلود اهل جهنم

خلود کافران در جهنم: اکثر متکلمان[۴۴] معتقد به خلود کافران در جهنم بوده‌اند.
خلود کافران معاند: جاحظ و عبدالله بن حسن عنبری معتقد بوده‌اند خلود در عذاب برای کافر معاند صادق است، اما اگر کسی کوشش کند و دلایل حق برایش آشکار نشود و اسلام نیاورد، معذور است و عذابش در جهنم قطع می‌شود.[۴۵]
فنای بهشت و جهنم و نفی خلود: جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی نیز چون قائل به فنای جهنم و بهشت بوده‌اند، طبعاً به خلود اعتقاد نداشته‌اند.[۴۶]

خلود و عدم خلود فاسقان

در این میان، درباره خلود مؤمن مرتکب گناه کبیره که توبه ناکرده از دنیا رفته، بیش‌ترین اختلاف آرای کلامی وجود دارد.[۴۷] خوارج و به ویژه دو شاخه وعیدیه و ازارقه معتقد بودند که مرتکب کبیره اولاً کافر و ثانیاً مخلد در آتش است.[۴۸]

عقیده و ادله معتزله: معتزله بر آن بودند که هر فرد از امت اسلام که مرتکب کبیره شده و به اصطلاح فاسق گشته، نه کافر است و نه مؤمن، بلکه جایگاه او منزلت بین المنزلتین است. با این حال، معتزله، به استثنای دو تن[۴۹] در اینکه چنین شخصی در آتش جهنم مخلد خواهد بود با خوارج هم‌رأی بودند.[۵۰]
از جمله استدلال‌های نقلی معتزله دراین‌باره، این است که آیات ۱۴ سوره نساء و ۲۳ سوره جن از خلود عاصیان در برابر خدا و رسولش، در آتش خبر داده است. از طرفی، عاصی هم بر فاسق و هم بر کافر حمل می‌شود، لذا خلود در آتش شامل فاسقان نیز می‌شود و خداوند آن‌ها را به طور مشخص ذکر کرده است. همچنین در آیه ۷۴ سوره زخرف واژه «مجرم» هم بر کافر و هم بر فاسق اطلاق می‌شود و اگر خداوند می‌خواست میان آن دو تفاوت قائل شود، آن را بیان می‌کرد. ولی چون بیان نکرده، پس فاسق نیز مانند کافر در آتش مخلد است.[۵۱][۵۲]
عقیده و ادله اشاعره:اشاعره بر خلاف خوارج و معتزله، بر این باور بودند که صاحب گناه کبیره که توبه ناکرده در گذشته است، از عذاب نجات می‌یابد.[۵۳] مثلاً به گفته سعدالدین تفتازانی (متوفی ۷۹۳) ج۵، ۱۳۵ به نحو قطعی نمی‌دانیم که آیا مؤمنان مرتکب گناه کبیره بخشوده می‌شوند یا عقاب؛ زیرا هر دو حالت به خواست و مشیت خدا بستگی دارد؛ اما اعتقاد قطعی داریم که آنان در عذاب آتش مخلد نخواهند بود. با این توضیح که آیا بر خداوند واجب نیست او را از آتش خارج کند، بلکه این به سبب نوید رحمت اوست. می‌رسید شریف جرجانی[۵۴] برای این نظر اشاعره چنین استدلال کرده که غیرکفار، شامل عاصیان و مرتکبان گناه کبیره، در آتش جاویدان نیستند زیرا خداوند فرموده است: «هر کس هم وزن ذره‌ای نیکی کند، آن را خواهد دید.»[۵۵] مرتکب گناه کبیره، بی‌تردید واجد عمل نیک است که همان ایمان اوست. پس او باید ثواب عملش را بچشد؛ اگر ثواب عملش را قبل از ورود به آتش ببیند و سپس در آتش باقی بماند، عقلاً نادرست است، اما اگر بعد از خروج از آتش ثواب عملش را ببیند، مطلوب است و خروج از آتش و عدم خلود در آن یعنی همین.
عقیده و ادله متکلمان شیعه: متکلمان شیعه در این موضوع با اشاعره هم‌عقیده و با خوارج و معتزله مخالف‌اند. به اعتقاد این متکلمان[۵۶] خلود در آتش به کافران اختصاص دارد. ازجمله دلایل آنان درباره انقطاع عذاب مرتکب کبیره این‌هاست:
استحقاق ثواب به خاطر ایمان: مؤمن مرتکب کبیره به سبب ایمانش مستحق ثواب دائم است زیرا در قران[۵۷] بر تعلق پاداش به همه اعمال خیر حتی کوچک‌ترین آن‌ها تصریح شده و ایمان بزرگ‌ترین عمل خیر است. حال اگر اول ثواب داده شود و سپس عذاب، به اجماع عقلانادرست است، زیرا ثوابی که به ایمان تعلق می‌گیرد، ثوابی جاویدان است و اگر نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد، این همان مطلوب است و منظور از انقطاع عذاب در آتش نیز همین است. فرض دیگر این است که ثواب و عقاب با هم جمع شوند، که این فرض پذیرفتنی نیست.
قبح یک‌سانی مؤمن گناه‌کار و مشرک: اگر عذاب مؤمن مرتکب کبیره همیشگی باشد، لازم می‌آید کسی که یک عمر اعمال شایسته داشته، ولی در اواخر عمر گناه کبیره‌ای از او سرزده است با اینکه ایمانش محفوظ بوده، همانند کسی که عمری شرک ورزیده در عذاب مخلد باشد. حال آنکه همه عقلا چنین حکمی را قبیح می‌دانند.
قبح عقاب نامتناهی برای معصیت متناهی: معصیت فاسق مرتکب کبیره متناهی است، ل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.