پاورپوینت کامل بسط تجربه دینی ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بسط تجربه دینی ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بسط تجربه دینی ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بسط تجربه دینی ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ زمینه‌ها و تاریخچه
۲ عبدالکریم سروش
۳ تبیین نظریه بسط تجربه نبوی

۳.۱ وحی به مثابه تجربه دینی و سیر تکامل آن در پیامبر
۳.۲ گسترش تجربه نبوی به غیر پیامبر
۳.۳ نتیجه بسط تجربه نبوی

۴ مخالفان

۴.۱ قرآن خود را کلام خداوند معرفی می‌کند و نه کلام پیامبر
۴.۲ وجود خطا در تجربه دینی و مقدس نبودن آن
۴.۳ لزوم وجود معیار در تجربه دینی غیرمعصوم

۵ بسط تجربه دینی و معنای خاتمیت

۵.۱ نقد

۶ بسط تجربه دینی و مسئله امامت

۶.۱ نقد

۷ پانویس
۸ منابع
۹ پیوند به بیرون

زمینه‌ها و تاریخچه

نظریه بسط تجربه نبوی را وابسته به این دانسته‌اند که از وحی به عنوان یک تجربه دینی یاد شود.[۱] سروش نیز از وحی با عنوان «تجربه دینی» یاد می‌کند.[۲]

برخی پژوهشگران معاصر معتقدند تجربه دینی بودن وحی، ریشه در تفکرات غربی دارد.[۳] متفکرانِ عصر روشنگری، تنها علم تجربی را معتبر می‌دانستند و معتقد بودند درستی، بطلان و ارزشمندی معرفت‌های دیگر، تنها به وسیله علوم تجربی سنجیده می‌شود.[۴] این معیار سبب شد آموزه‌های دینی، به خصوص وحی که پیوستگی بسیار با ماوراء داشتند، پوچ و باطل شمرده شوند.[۴]

شلایرماخر، فیلسوف آلمانی و الهی‌دان پروتستان مسیحی در قرن نوزدهم میلادی،[۵] برای رهابخشی مسیحیت از این نوع اشکالات، نظریه فلسفی تجربه دینی را مطرح کرد که براساس آن، تجربه دینی، گوهر و اساس دین برشمرده و افکار، عقاید و اعمال دینی جنبه ثانوی دین دانسته شد.[۶]

پیش از شلایرماخر در دیدگاه سنتی مسیحی، وحی حاصل تجربه انسان‌های برگزیده بود.[۷] پس از او این فکر که دین نه حاصل تجربه انسان‌های برگزیده بلکه پیامد تجربه‌ای است که به‌طور بالقوه در درون همه انسان‌ها وجود دارد، مطرح گردید. البته این دیدگاه به افراد دیگری غیر از شلایرماخر نیز منسوب است.[۷]

نظریه تجربه دینی، موافقان و مخالفان بسیاری داشته و برای آن اقسام و تعاریف مختلفی نیز ارائه شده است.[۸] برخی تجربه دینی را احساس صِرف یا پیچیده‌ای دانسته‌اند که به شکل‌های مختلف ظاهر می‌شود.[۹] گروهی آن را وَجدهای عرفانی بیان‌ناپذیر[۱۰] و عده‌ای نیز آن را تجربه‌هایی که به هیچ یک از تجربه‌های عادی ما شباهت ندارد و در نتیجه بیان‌ناپذیر هستند، تعریف کرده‌اند.[۱۰]

عبدالکریم سروش پس از نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت که از زمینی و تاریخی بودن معرفت دینی سخن گفت، به نظریه بسط تجربه نبوی پرداخت و در آن از بشری بودن و تاریخی بودن خود دین و تجربه دینی سخن گفت.[۱۱]

عبدالکریم سروش

نوشتار اصلی: عبدالکریم سروش

عبدالکریم سروش در سال ۱۳۲۴ش در شهر تهران متولد شد.[۱۲] سروش دارای مدرک داروسازی از دانشگاه تهران است. او سپس به انگلستان رفت و در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد اما آن را رها کرده و به رشته فلسفه علم روی آورد. او دوره دکتری فلسفه ذهن در انگلستان را می‌گذراند که با وقوع انقلاب اسلامی ایران پیش از اتمام رساله دکتری به ایران بازگشت.[۱۳]

سروش دغدغه ذهنی خود را چنین نقل می‌کند که از یک سو دل در گرو معنویت و دین دارد و از سوی دیگر دل در گرو دانش و خِرَد نوین.[۱۴] او معتقد است خواستن این دو با هم کاملاً ممکن است و به دنبال این است که «دیالوگ و داد و ستدی میان دو سرمایه بزرگ بشریت یعنی دین و خرد نوین» برقرار کند، چنانکه «نه خرد نوین را تابع دیانت کند و نه دیانت را تابع خرد نوین».[۱۵]

تبیین نظریه بسط تجربه نبوی

سروش نظریه بسط تجربه نبوی را ابتدا در سال ۱۳۷۶ش در یک سخنرانی به مناسبت میلاد پیامبر در تهران مطرح کرد. سپس در مجله کیان شماره ۴۷ و سایر مجلات منتشر ساخت و پس از آن در کتابی به نام بسط تجربه نبوی مطرح کرد.[۱۶] وی معتقد است این نظریه مذمتی برای پیامبر اسلام و پایین آوردن مقام او نیست.[۱۷] سروش، پیامبر را فردی مدیر، مُصلِح و فوق‌العاده موفق معرفی می‌کند.[۱۷] او معتقد است اگر شخصی همه تعلیمات اسلامی از جمله توحید، معاد، عدل و امامت را بپذیرد اما محمد بن عبدالله را به پیامبری نشناسد مسلمان نیست.[۱۸]

وحی به مثابه تجربه دینی و سیر تکامل آن در پیامبر

سروش از وحی که آن را مقوم شخصیت و نبوت انبیاء می‌داند، با عنوان «تجربه دینی» یاد می‌کند.[۱۹] او همچنین دین را تجربه روحی و اجتماعی پیامبر معرفی می‌کند.[۲۰]

او معتقد است پیامبر اسلام(ص) در دو سطح تجربه داشت و به مرور زمان، در هر دو تجربه، مجرب‌تر شده و اسلام محصول این دو گونه تجربه است:

تجربه بیرونی: پیامبر اسلام در تجربه بیرونی، مدینه را ساخت، مدیریت کرد، به جنگ رفت و دوستان و یارانی را پرورش داد.[۲۱] داد و ستد پیامبر با بیرون از خود، در رسالت او و در گسترش تجربه پیامبرانه تأثیر داشت. دین اسلام یک بار و برای همیشه بر پیامبر نازل نشد، بلکه به تدریج رشد پیدا کرد و دینی که رشد تدریجی دارد، حرکت و حیات بعدی هم خواهد داشت.[۲۲]
تجربه درونی: پیامبر در تجربه درونی خود، وحی، رؤیا، الهام، معراج، مراقبه و تفکر داشت. پیامبر در این تجربه هم به‌تدریج پخته‌تر و پردست‌آوردتر شد.[۲۱] او روز به روز با منزلت، رسالت و نهایت کار خود آشناتر شد و در انجام وظیفه خود مصمم‌تر و مقاوم‌تر گردید.[۲۳]

در نهایت سروش معتقد است اسلام گسترش تاریخی یک تجربه تدریجی‌الحصول پیامبرانه است.[۲۴] از نگاه او، کامل‌تر شدن شخص پیامبر باعث کامل‌تر شدن دین است؛ زیرا دین، خلاصه و عصاره تجربه‌های فردی و جمعی او است.[۲۵]

گسترش تجربه نبوی به غیر پیامبر

در نظریه بسط تجربه نبوی، دین خلاصه و عصاره تجربه‌های فردی و جمعی پیامبر دانسته شده است. بنابر این نظریه، در زمان غیبت پیامبر هم باید تجربه‌های درونی و برونی پیامبرانه توسعه یابد و بر غِنا و فربهی دین بیافزاید.[۲۵] از نگاه سروش نباید فکر کرد عارفان و متفکران فقط شارحان سخنان پیشین و تکرار کننده تجربه‌های نخستین بوده‌اند. غزالی، مولوی، ابن‌عربی، سهروردی، ملاصدرا و دیگران هم کشف‌های دینی تازه داشته‌‌اند.[۲۶]

سروش معتقد است پس از پیامبر نیز گویی از نو وحی می‌رسد و گویی از نو واقعیت در تجربه و درک دینی منظور می‌شود. بر این اساس، امروز هم باید دین را چون تجربه‌ای در حال تحول و تولد عرضه کرد.[۲۷] البته سروش به این نکته توجه می‌دهد که نفس تجربه دینی، کسی را پیامبر نمی‌کند و با صِرف دیدن فرشته یا پس پرده عالم شهادت، نبوت نمی‌آید. فرشته الهی بر مریم ظاهر شد و عیسی را به او هدایت کرد، در حالی که مریم پیامبر نبود.[۲۸] سروش میان تجربه پیامبر با دیگر صاحبان تجربه، تفاوت‌هایی می‌گذارد.[۲۹] وی در بحث خاتمیت پیامبر به تفصیل به تفاوت این دو تجربه پرداخته است.[۳۰]

نتیجه بسط تجربه نبوی

عبدالکریم سروش:

«مادامی که دست خداوند را در قرآن مستقیماً در کار ببینیم و قرآن را محصول علم بیکران خداوند بدانیم، معضلات (قرآن) هیچ‍گاه حل نخواهد شد. کافی است انسانی الهی را فاعل و خالق این اثر مهم ببینیم که هر چه می‌گوید و می‌بیند، تجربه ای در خور ظرفیت او، و با فاعلیّت تامّ و تمام اوست؛ آن‍گاه مسئله «کلام الهی» حلّ و منحلّ خواهد شد.»[۳۱]


از نگاه سروش نظریه بسط تجربه نبوی، بشری، تاریخی و زمینی بودن وحی و تجربه دینی و دین را نشان می‌دهد.[۳۲] براساس این نظریه، قرآن تجربه و کلام پیامبر(ص) است و تخیل خلاق و تجربه‌های دینی او آن را به وجود آورده است.[۳۳]

برخی شارحان نظریه تجربه دینی معتقدند با نگاه رسمیِ دین مشکل تعارض علم و دین حل نمی‌شود و نظریه بسط تجربه نبوی، آغازی بر حل این مسئله است.[۳۴] از نگاه اینان باید نظریه‌هایی مانند زبان بشری و زبان عرفی مطرح شود.[۳۵]

به باور عبدالکریم سروش، نظریه بسط تجربه نبوی، به تبیین و حل برخی مشکلات کلامی و تفسیری کمک می‌کند؛ از جمله:

تاریخمندی قرآن و تأثیر آن از فرهنگ عربی و قبائلی، مثل توصیف نعمت‌های بهشتی به گونه‌ای که اعراب حجاز آن دوران می‌پسندیدند؛ مانند حوریان نشسته در خیمه‌ها.
تعارض برخی آیات با نظریات علمی جدید، مانند آسمان‌های هفت‌گانه، خروج نطفه از پشت مرد، شهاب‌های آسمانی به‌منزله تیرهایی که به پیکر شیاطین اصابت می‌کنند و… که به اعتقاد سروش، مفسران جدید برای رهایی از آن، به انواع توجیهات سخت روی آورده‌اند و در نهایت مشکلی را نیز حل نکردند.
منافات برخی احکام فقهی با عدالت و کرامت آدمی، همچون بریدن دست و پای مفسدان یا جواز برده‌داری.[۳۶]

مخالفان

منتقدان نظریه بسط تجربه نبوی، انسانی و بشری بودن وحی را کلام تازه‌ای ندانسته و معتقدند اعراب عصر جاهلی نیز وحی را از درون پیامبر و تخیلات او می‌پنداشتند، هرچند چنین تصوری، در قالب بسط تجربه نبوی با تعبیراتی زیباتر و پسندیده‌تر ارائه شده است.[۳۷] همچنین تجربه نبوی بودن وحی و انکار کلام خدا بودن قرآن را مخالف آیات قرآن دانسته‌اند.[۳۸] نقدهای وارد شده بر نظریه بسط تجربه نبوی عبارتند از:

قرآن خود را کلام خداوند معرفی می‌کند و نه کلام پیامبر

حبیب‌الله طاهری، در مقاله‌ای با عنوان «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، آیات قرآن را مجموعه حقایقی دانسته است که از طرف خدا بر پیامبر(ص) نازل شده و در هیچ جا سخن از تجربه باطنی پیامبر نیست، و کم‌ترین اشاره‌ای در آیات قرآن دیده نمی‌شود که قرآن جوشیده از درون پیامبر و سخن او است؛[۳۹] بلکه قرآن به صراحت با چنین تصوری مخالفت کرده است؛ چرا که:

قرآن کلام‌الله معرفی شده است:
«وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ؛ و اگر یکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود».[۴۰] این نوع آیات با نظریه بسط تجربه نبوی منافات دارند.[۴۱]
«وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبّ‏ِ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ*عَلىَ‏ قَلْبِک؛ و این قرآن به یقین فرستاده خداوند است که روح الامین آن را بر قلب تو فرود آورده است».[۴۲] آیت الله منتظر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.