پاورپوینت کامل انسان در تعادل ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انسان در تعادل ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انسان در تعادل ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انسان در تعادل ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ ویژگیها
۴ وضعیت کتاب
۵ پانویس
۶ منابع مقاله
۷ وابسته‌ها

ساختار

کتاب انسان در تعادل اثری یک جلدی و به زبان فارسی است، در نوشتار این نویسنده، به ویژه در این کتاب چیزی از مغلق نویسی و ابهام زایی نمی‌بینیم و نگارشی ساده و روان را در کار تإلیف کرده است.

کتاب انسان در تعادل مجموعاً در چهار فصل نوشته و فهرستی کاملاً مختصر را به خود اختصاص داده است. گفتنی است که مقدّمه نیز فصل نخست را در بردارد و عنوان آن هم «پیدا و پنهان انسان» است. سه فصل دیگر عبارتند از: «فلسفه، عرفان و انسان»، «در گستره‌ی واژگان عدالت»، و نهایتاً «انسان در تعادل» که نام کتاب هم از همین فصل انتخاب شده است.

نخستین فصل که مقدّمه و پیدا و پنهان انسان است با یک رباعی فلسفی از خودِ نویسنده آغاز شده که پیدا و پنهان انسان را هم از همین رباعی گزینش کرده است، غیر از آن نخستین عبارت این کتاب که زمینه‌ی بحث را نشان می‌دهد چنین است: آنتروپولوژی anthropology یا انسان شناسی امری است دیرینه که به بررسی هویّت و حقیقت انسان می‌پردازد، از کِی بودن آن معلوم نیست ولی اگر آدم ابوالبشر را نخستین انسان متفکّر و خردمند تلقّی کنیم، باید بگوییم که این نوع از معرفت یا دانش از زمان او، یعنی حدود هفت هزار سال پیش آغاز شده است. چه، کسی مثل آدم که متعلّم به تعلیم ربوبی بوده، نمی‌تواند از خود غافل بوده باشد. آنچه که در نخستین ماجرای عالم بشری در داستانهای دینی و کتابهای مقدّس رخ داده که چالش ابلیس و آدم است، تمام کردارها و گفتمانی که در آنجا صورت گرفته نشان از همین امر دارد. از گشت و گذار در باغ بهشت سان تا محدود شدنِ ایشان، از تقریب به شجره‌ی ممنوعه و بحث و مناظرات و درگیریهایی که به هبوط و توبه‌ی آدم انجامید، همه در راستای معرفت نفس و شناخت حقیقت و هویّت انسان بود. [۱].

نویسنده کاظم محمّدی در بخشی دیگر از مقدّمه نگرش خود را در باره‌ی «تعادل» به روشنی بیان می‌کند: تعادل، برازنده ی حقیقت انسان و انسان حقیقی است. اگر تعادل را از انسان حذف کنید او هر چیزی می‌تواند باشد جز انسان. طبیعتاً مراد از انسان، همین موجود متعادل است که اگر از تعادل خارج شود، می‌تواند بسیاری چیزها باشد که در طبیعت هم وجود دارد ولی انسان نیست. انسان به تعادل انسان است و اگر این تعادل در معادله‌ی زیستن و زندگی، در تداومِ خود حضوری پر رنگ داشته باشد، تقویم انسانی شکل گرفته و فرد به کمال خود رسیده است. کمال انسان را باید در انسان کامل دید و انسان کامل، انسانی است در اوج تعادل، بدون هیچ کجی و انحرافی، به سوی افراط و تفریط. اگر انسان کامل خلیفه‌ی حق باشد و مظهر اسماء و صفات الهی منظور شده باشد، بی تردید باید در اوج اعتدال واقع شده باشد و بدون اعتدال، هرگز نمی‌تواند در مدار عدل الهی از سوی او، نیابت و یا خلافت داشته باشد. نیز اگر در اوج اعتدال نباشد، نمی‌تواند به عدالت دعوت کند و اعتدال را در فرد و جامعه ایجاد نماید. [۲].

گزارش محتوا

تعادل انسان محوریّت این کتاب را تشکیل می‌دهد و تمام کتاب در صدد بیان همین مسئله است ولی آنچه که هست برای تبیین این مسئله راهی سخت را باید پیمود تا بتوان تعادل را چنانکه باید در جای خود نشاند. این مسیری است که مؤلف در پی طی کردن و به کرسی نشاندن آن است.

فصل نخست که از پیدا و پنهانِ انسان سخن می‌گوید مبنایی انسان شناختی دارد و نشان از کاوشی گسترده و عمیق از انسان، هست و بایدهای او را مدّ نظر قرار داده و چگونگی آن را خواسته است. نویسنده در بخشی از همین فصل گرایش و باور خود را در راه پژوهش انسان شناختی چنین بیان می‌کند: اگر برخی فلسفه ها انسان گرا هستند، ادیان تماماً انسان گرایند. گر چه هیچ دینی، انسان را به مانند پروتاگوراس Protagoras محک و ملاک حقّ و حقیقت و معیار ارزش ها نمی‌داند ولی انسان را مرکز تلاش خود کرده و بر قوام آن می‌چرخد، بدین معنا که هم برای او آمده و هم برای آن است تا انسان را به آسمان متوجّه کند، البتّه که کاری سخت و دشوار است، ولی نه به سختی کار فلاسفه در انکار و ابطال فکر آسمانی و متافیزیک [۳]. این مطلب نوع نگرش مؤلّف را به خوبی نشان می‌دهد، با آنکه انسان محوری را در دین و عرفان و فلسفه اصل می‌داند با این حال نگرشی پروتاگوراستیک ندارد و انسان را معیار همه چیز قلمداد نمی‌کند، بلکه وی را در راستای حقیقت بر می‌نهد و او را به طور حقیقی و در راه حقیقت می‌طلبد.

نویسنده در بخش دیگری از این فصل نگاه خود را به انسان چنین توضیح می‌دهد: به هر جهت من در این اثر از انسان سخن می‌گویم، و فکر فلسفی را هم چاشنیِ آن می‌کنم تا با حقیقت انسان مواجه شویم و چیزی را ناظر باشیم که بایسته است، و این کار را در کنار برخی دیگر کارها که در شناخت بهینه‌ی انسان در کار آنتروپولوژی امّا از طریق اونتولوژی و اپیستمولوژی مدّ نظر قرار داده‌ام، می‌نهم تا در این مجموعه کار را عمیق تر و ژرفتر در نظر آوریم و هر لحظه به انسان و انسانی تر شدن نزدیک و نزدیکتر شویم [۴].

بخش دوّم کتاب از ارتباط میان انسان، عرفان و فلسفه سخن می‌گوید، در واقع انسان را منظر فلسفه و عرفان دنبال می‌کند تا در نقطه ای به تعریف واحد برسد. نویسنده خود این سه راهی که در پیش انسان است و انسان از آن طرق می‌تواند به خود بنگرد و به تحلیل خود بنشیند، یعنی دین، عرفان و فلسفه، عنوان ««سه گانه‌ی معنوی» می‌دهد [۵]. در این فصل به مسئله‌ی اگزیستانسیالیسم و اومانیسم توجّه ویژه ای صورت گرفته و فلاسفه ای که از این بابت سخن گفته و صاحب اثر بوده اند مورد نقد قرار می‌گیرد. در همین راستا دکارت و اندیشه‌ی «می‌اندیشم پس هستم» را اصلی برای جستجو قرار می‌دهد. گاه با لئون مینار، نویسنده‌ی کتاب شناسایی و هستی در می‌افتد، گاه با ماکس شلر فیلسوف شهیر آلمانی چالش می‌کند. در مواردی نظریات کاسیرر فیلسوف فرهنگ را در معرض نقد قرار می‌دهد و در عین حال نکات برجسته‌ی هر یک را در تبیین نظریه‌ی خود بر می‌گزیند و در راستای کار خود قرار می‌دهد. مؤلّف کاظم محمّدی در بخشی از این فصل می‌نویسد: شناخت انسانِ کلّی، که بر عهده ی فلسفه است، یاری گر خوبی برای کشف دقایقی از حقایق وجودیِ اوست. انسان از این بابت که هست، هستیِ او نیز قابل طرح و بررسی است و اگر به گونه‌ی اگزیستانسیل به او بنگریم، او را باید انسانِ وجودی قلمداد کنیم و انسانیّت او را در قالب وجود داشتن و اعتبار وجودش بسنجیم. گرچه در جنبه ی وجودی هرچه که کشف ش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.