پاورپوینت کامل الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا

۲.۱ تنوع مطلب
۲.۲ اصلاح ساختار فکرى عموم افراد
۲.۳ بیان حقایق و بدور از تعصب
۲.۴ جدال احسن
۲.۵ دفاع شجاعانه از حریم تشیع و دفع اتهامات
۲.۶ بررسى واقعه غدیر
۲.۷ اثبات تواتر حدیث غدیر به ذکر راویان
۲.۸ غدیر در آینه ادب
۲.۹ شرح حال شعراء و مردانى نامى چون حضرت ابوطالب
۲.۱۰ مغالات در فضایل خلفا
۲.۱۱ ذکر وضاعین و احادیث موضوعه

۳ پانویس
۴ وابسته‌ها

ساختار

محتوای این اثر یازده جلدی چنین است:

جلد اول حاوی مقدمه شش بخشی؛
جلد دوم حاوی مقدمه و متن کتاب؛
جلد سوم تا پایان جلد یازدهم حاوی ادامه متن کتاب.

گزارش محتوا

تنوع مطلب

این کتاب مجموعه بى‌مانندى است؛ شامل فنون مختلف، رموز دانش‌ها، دقائق تاریخ و شرح حال مردانى نامى، شاید بگوئیم یکى از بزرگ‌ترین کتاب‌هاى دائرهالمعارفى است که مشتمل بر بسیارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دینى است. و اگرچه هدف اصلى و اولیه آن اثبات حدیث شریف غدیر و تواتر آن بوده، ولى در عین حال هر آن چه را که براى امت اسلامى حائز اهمیت مى‌دانسته، در این کتاب جمع‌آورى نموده است.

عالم جلیل القدر مرحوم میرزا محمّدعلى اورد آبادى، در مقاله‌اى تحت عنوان (بین الحقایق و الاوهام) که در ابتداى جلد سوم «الغدیر» نسخه قدیمى درج گردیده و دقایق فصاحت و بلاغت از مضامین آن آشکار است به این نکته با بیانى زیبا اشاره فرموده که بخشى از ترجمه آن اینچنین است:

«هر که در اولین وهله نام این کتاب (الغدیر) را بشنود گمان خواهد نمود که این کتاب فقط شامل موضوعى است که بدان نامیده شده: ولى پس از ورود باین منبع گوارا خواهد یافت که در آن. پیرامون بسیارى از دلائل و براهین امامت گفتگو و کاوش و بررسى شده و با بیان مستدلّ آن تمام خار و خاشاک‌هاى اشکالات از جلو راه سالکین طریق حق زدوده گشته و سخنان ناروا و دردناک که پیوسته موجب شکاف و باعث اختلاف بین ملل مسلمان گردیده، همه را ابطال و آنچه نیات سوء و کینه‌توزى‌ها و عوامل بنیان کن در این میان بوده، همه را نابود ساخته و نسبت‌هاى ناروا و ننگینى که از قدیم الایام قلم‌هاى خائن و مزدور به پیروان اهل‌بیت پیغمبر(ص) چسبانیده‌اند، همه را از میان برداشته و ملت خود را از آن افتراها مبرّا نموده، به طورى که دیگر مجال و فرصت و دست‌آویزى براى سودطلبان و ماجراجویان و خرافات منفورشان که به منظور تفرقه میان امت اسلامى و دامن‌زدن اختلاف و دشمنى بکار مى‌بردند، باقى نگذارده است».

و نیز در تقریظى که به قلم آقاى سید‌ ‎عبدالمهدى منتفکى به رشته تحریر در آمده و در ابتداى جلد هشتم کتاب چاپ شده، مى‌فرماید:

هر روز صدها کتب و نشریات از چاپخان‌ها بیرون آمده و در دسترس ارباب مطالعه قرار گرفته است؛ ولى: بسیار کم است نشریه و کتابى که مقصود خواننده را در برداشته و از هر حیث و هر جهت اطمینان و میل ارباب مطالعه را تأمین نماید!

این کتاب، مجموعه عظیم و گرانبهائى است که از هر حیث جامع و کامل است، و بمانند چراغ روشنى بخش و راهنماى حساسى است، براى اهل بینش و کمال، این کتاب بالاتر از آنست که ارزشى براى آن تعیین و یا وزن واقعى آن با مقیاس‌ها سنجیده شود!

این مجموعه با کیفیت مخصوص به خود بر هر نسبتى فزونى دارد و اثر و فایده آن از هر نظر بر هر مقیاسى غلبه مى‌نماید!

در خور اعجاب و شگفتى نیست! چه؟! این کتاب تراوشى از افکار یک شخصیتى است که دریائى انباشته از علوم معقول و منقول است. این کتاب از نتایج قریحه فروزانى است که بدانشمند بزرگوار ما آقاى شیخ عبدالحسین (ابن) احمد امینى اعطاء شده، خداوند عمر او را دراز و ما را از آثار گرانبهاى او بهرمند فرماید.

اصلاح ساختار فکرى عموم افراد

از نکات قابل توجه در نوشتار این گنجینه عظیم توجه مؤلف بزرگوار به اصلاح ساختار فکرى عموم افراد امت اسلامى است و با این که اغلب آثار منتشره از طرف علماء اعلام، مخصوص گروه خاص و پسند افراد معدودى بوده و نتیجه مطالعات و اصول نظریات خود را به طورى که براى هر کسى در خور تبعیت و تأسى باشد، منتشر نساخته‌اند…؛ ولى مرحوم علامه گرانقدر امینى در این کتاب در اثر وسعت فکر و فضیلت روحى خود که موهبتى است، الهى توانسته از منبع جوشان سینه خود، که برگرفته از کتاب و سنت است حقائقى تابان و اندیشه‌هائى بزرگ و فروزان بروز دهد که مورد توجه و قبول عموم خردمندان باشد.

بیان حقایق و بدور از تعصب

نیک مى‌دانیم که استاد بزرگوار مرحوم امینى از جام محبت پیشوائى چون على(ع) و پیروان او سیراب و سرخوش گشته و این عشق جاودانى او را بر آن داشته که براى بدست آوردن وسیله قرب به پیشگاه خاندان بزرگ علوى از بذل عزیزترین نیروهاى روحى و جسمى خود دریغ ننموده و از فروغ دانش و بینش خود حدّاکثر استفاده را بنماید تا بتواند با این فداکارى بى‌نظیر به نداى مذهب و کیش خود پاسخ داده و وظیفه نهائى خود را بانجام برساند.

آرى، آئین دوستى و شیفتگى چنین است و این چنین دوستى و فداکارى در خور ملامت نیست. زیرا. باید با صراحت اذعان نمود که این دانشمند بزرگوار و متتبّع در عین محبت سرشار و شیفتگى که سراسر وجود او را فرا گرفته است. از عصبیّت و هواى نفسانى بدور است.

او دانشمندى است که نتیجه دانش اندوزى خود را در راه محبت بى‌منتهائى که به على(ع) و پیروان او دارد بکار بسته و در عین حال عواطف نفسانى خود را تحت نظام علم و درستى و آراستگى بحث‌هاى مستدلّ و حسّاس و متین خود از یاوه و سرکشى باز داشته و این چنین پایدارى در وادى محبت است که در خور ملامت نیست.

آن کس در خور ملامت است که علاقه و محبت بشخص یا چیزى او را از مسیر حق و راستى منحرف سازد و اسیر دلخواه و عصبیّت باطل گردد؛ و استاد بزرگوار ما (امینى) از این صفت منزّه و مبرّا است؛ زیرا: تمام کوشش او در راه کشف حقیقت و بر افکندن نقاب از چهره مقصود است.

دانشمند معروف مسیحى استاد «بولس سلامه» در نامه‌اى که در مجلد هفتم «الغدیر» درج شد بر دقت در مطالعه و نیروى تشخیص و استدلال‌هاى محکم و متقن خالى از هر گونه تعصب و هواى نفس مؤلف اشاره نموده و در فرازى از آن مى‌فرماید:

… و لقد لغت نظرى على الاخص ما ذکرتموه بشأن الخلیفه الثانى، فللّه درّکم، ما اقوى حجتکم و اسطع برهانکم؟! فلو حاول بعد هذا مکابر ان یرد تلک الحجج المکینه لکان مثله مثل الوعل الذى ناطح الصخره!..

براستى مطالبى را که درباره خلیفه دوم بیان داشته‌اید، توجه مخصوص مرا به خود جلب نمود. خیر زیاد خداوندى براى شما باد چقدر استدلال شما قوى است؟! و برهان شما روشن و تابانست؟!

اگر بعد از این دلایل و براهین متین و استوار شما؛ لجوج و مکابرى آهنگ ردّ و انکار آنها را بنماید، درست مانند آن بز کوهى است که با شاخ‌هاى خود با قطعه سنگ بزرگ و سختى معارضه و نبرد نماید..؟!

جدال احسن

علامه بزرگوار در اثبات مباحث و مطالب از شیوه «الزام الخصم بما یدعیه» تبعیت نموده و با ذکر کتب و مدارکى از دست نوشته‌هاى آنان به طریق جدال احسن برخورد و آنان را ملزم به قبول مى‌نماید، به طور مثال در اثبات تواتر حدیث شریف غدیر پس از ذکر راویان از صحابه و تابعین و علماء به مؤلفان پیرامون این حدیث اشاره و مصادر و مسانید و مدارکى که راویان مذکور حدیث غدیر را از آن ذکر نموده‌اند را، بیان نموده، آن هم با تعیین خصوصیات هر یک از کتب مذکوره و تصریح به ذکر شماره صفحات و بیان توثیقات در حول راوى و مؤلف مذکور.

و یا در اثبات وصایت امیرالمؤمنین على(ع) و در حمایت از حریم ولایت به ذکر حدیث تهنیت پرداخته و از مورخ مشهور محمد بن جریر طبرى در کتاب «الولایه» حدیثى را از پیامبر گرامى اسلام نقل مى‌نمایند:

امام طبرى- محمّد بن جریر- در کتاب (الولایه) حدیثى را به اسناد خود آورده، از زید بن ارقم که قسمت زیادى از آن در صفحات ۹۲ -۸۹ ذکر شد و در پایان حدیث مزبور است که رسول خدا(ص) فرمود، اى گروه مردم بگوئید: پیمان بستیم با تو از صمیم قلب و عهد نمودیم با زبان و دست بیعت دادیم بر این امر، عهد و پیمان و بیعتى که اولاد و اهل‌بیت و کسان خود را بدان وادار نمائیم و به جاى این سیره مقدّس روش دیگرى را نپذیریم و تو گواه بر ما هستى و خداوند از حیث گواهى کافى است، بگوئید آنچه را بشما تلقین و تعلیم نمودم و سلام کنید بر على با تصریح بفرماندهى اهل ایمان و بگوئید: الحمد لله الذى هدانا لهذا و ما کنا لنهتدى لولا ان هدانا الله همانا خداوند هر صدا و آهنگى را مى‌شناسد و مى‌شنود و به خیانت هر خائن واقف است، پس هر کس پیمان شکنى کند به زیان خود کرده و کسى که به پیمان خدائى وفادار بماند، خداى پاداش بزرگ به او خواهد داد، بگوئید چیزى را که موجب رضایت خداوند است و اگر ناسپاسى کنید خداوند از شما بى‌نیاز خواهد بود.

زید بن ارقم گفت: در این هنگام مردم رو بطرف رسول خدا(ص) شتافتند؛ در حالى که همه مى‌گفتند: «سمعنا و اطعنا على امر اللّه و رسوله بقلوبنا»؛ یعنى: شنیدیم و بر امر خدا و رسولش از صمیم قلب فرمانبرداریم، و اول کسانى که دست خود را به عنوان اطاعت و بیعت با پیغمبر(ص) و على(ع) رسانیدند، ابى‌بکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر بودند با باقى مهاجرین و انصار، و سایر مردم تا هنگامى که نماز ظهر و عصر در یک وقت خوانده شد و این جریان امتداد یافت تا نماز مغرب و عشاء نیز در یک وقت خوانده شد و تا سه روز امر دست دادن و بیعت پیوسته ادامه داشت.

و نیز نقل داستان تهنیت شیخین و تقدم و پیشى گرفتن آنان بر دیگران در تبریک گوئى به امیرالمؤمنین على(ع)، از قول تعداد کثیرى از پیشوایان حدیث و تفسیر و تاریخ اهل سنّت، چون احمد بن حنبل، محمد بن جریر طبرى، ابن بطه، ابن مردویه، ابواسحاق ثعلبى، بیهقى، ابن مغازلى، ابوحامد غزالى، خوارزمى، جلال‌الدین سیوطى و…. چه آنها که این داستان را به طور مرسل تردید ناپذیر روایت نموده‌اند و چه آنها که آن را به مسانید صحیح – و رجال ثقه و مورد اعتماد روایت نموده و سلسله ناقلین آن را به تعدادى از صحابه؛ مانند ابن عباس و ابى هریره و براء بن عازب و زید بن ارقم منتهى کرده‌اند، قابل توجه است و برهانى است روشن و قاطع که انکار آن جز مکابره و لجاجت و عناد چیز دیگرى نخواهد بود.

این شیوه و روش است که «الغدیر» را در نظر خواننده، به مانند دریائى بى‌کران نمایان نموده و در آن کتب معتبره‌اى؛ مانند: اسد الغابه، الاصابه، تهذیب التهذیب، تاریخ خطیب بغدادى، تهذیب الکمال، تاریخ الخلفاء سیوطى، البدایه و النهایه ابن کثیر، نخب المناقب، مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه، و ده‌ها کتب حدیث و تفسیر و تاریخ چون سیل خروشان جلوه‌گر است.

دفاع شجاعانه از حریم تشیع و دفع اتهامات

علامه بزرگوار در این کتاب سعى بلغ در دفاع از حریم تشیع و دفع اتهامات وارده پیرامون این مکتب و پیروان آن دارد، به طورى که همواره و در موارد متعدد به نقد کتبى که خواسته و یا ناخواسته عقائد حقه را مورد هجمه خود قرار داده و بهتان‌هاى ناروا بر آن وارد ساخته‌اند، مى‌پردازد و با استدلال‌هاى محکم آن را رد مى‌سازد.

به طور مثال در بخشى از شرح حال سید‌ ‎حمیرى، پس از بیان دین، آئین و مذهب سید‌ ‎و سخن اعلام پیرامون عقایدش، به نقد کلام دکتر طه حسین مصرى در صفحه ۳۸۵ کتاب «ذکرى ابى العلاء» که در آن قول به تناسخ را به سید‌ ‎نسبت داده مى‌پردازد و مى‌فرماید:

اگر این نسبت ساختگى، از پیشینیان طه حسین، آن یاوه سرایان عصر خرافات و سخنگویان نادان و نویسندگان بى‌کنکاش و نسبت دهندگان بى‌پروا، صادر شده بود، مرا به تعجب نمى‌انداخت؛ امّا شگفتا که این سخن، از مردى است که خود را جستجوگر مى‌داند و خویشتن را، انسان عصر طلائى، عصر نور و روزگار کاوش مى‌شناسد.

روزگارى که به بلاى وجود این دکتر و یاوه سرایان و دروغ پردازانى چون او گرفتار آمده است، مردمى که مى‌خواهند گروه بزرگ و بزرگوارى از امت اسلامى را با نسبت کفر آمیز: تناسخ و حلول، خوار و زبون کنند تا گروه مخالف، با اعتقاد به کفر این دسته، آنان را دشنام دهند و این دسته نیز از شنیدن چنین نسبت نادرستى به خشم آیند و کار به سرانجام ناستوده پراکندگى و جدائى انجامد و آرزوى آن که طه حسین را به چنین کار ناروائى مى‌گمارد و وادار مى‌کند، نیز همین است.

آیا جستجوگرى از این مرد نپرسیده است: مصدر این نسبت نادرست چیست، آیا در کتابى از کتب شیعه خوانده‌اى یا از شیعه‌اى شنیده‌اى؟ یا خبر چنین نسبتى از ناحیه دانشمندى از دانشمندان امامیّه به تو رسیده است؟ این شیعه و کتاب‌هاى اوست که از نخستین روز تا به امروز، به کفر قائلان به تناسخ و حلول، حکم کرده است، و به برائت از آنان گرایش دارد. پس چرا این دکتر، پیش از آن که چنین تهمتى زند و چنین ناروائى نویسد، به این کتب مراجعه نکرده است؟ آرى قبل از او، «ابن حزم اندلسى» در کتاب «الفصل» نسبت تناسخ را به سید‌ ‎داده است و تو اى خواننده! در صفحه ۳۲۲ -۳۲۹ جلد اول این کتاب، ابن حزم و جدل‌هاى وى را باز شناخته‌اى. امّا قول به رجعت از سنخ قول به تناسخ و حلول نیست، زیرا کتاب و سنت به آن ناطق است، همان طور که تفصیل آن، در کتب کلامى آمده است و تألیفات جداگانه اعلام نیز، متضمن این مطلب هست و آن که وقوفى بر اخبار و اشعار و حجت‌آورى‌هاى سید‌ ‎دارد، مى‌داند که ساحت وى ازین نسبت‌هاى ناروا دور است، اگر این دکتر از آن کسانى نباشد که کوشش بسیار در محبّت خاندان پیغمبر و مهرورزى و ستایشگرى و جانبدارى از آنان را سخافت دان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.