پاورپوینت کامل خالق (اسم الله) ۴۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خالق (اسم الله) ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خالق (اسم الله) ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خالق (اسم الله) ۴۰ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ واژه خالق در لغت
۲ فرق خالق با صانع و بارئ
۳ خالق در قرآن
۴ انحصار خالقیت به خدا
۵ پانویس
۶ منابع
واژه خالق در لغت
«خلق» در اصل بمعنى اندازه گیرى و تقدیر است و چون آفریدن توأم با اندازه گیرى است، لذا خلق را آفریدن معنى مى کنند. راغب گوید: اصل خلق بمعنى اندازه گیرى درست مى باشد.[۱] پس خالق بمعنى اندازه گیر است و بالمناسبه بمعنى آفریدگار مى باشد.[۲]
مرحوم طبرسى گفته: اصل خلق به معنى ساختن چیزى است پس از اندازه گیرى آن به نحو دقیق آنچنان که کم و کاست و نقص و عیبى در آن نباشد، و این کار جز به دست تواناى خداوند قادر حکیم صورت نگیرد، آرى این اطلاق به نحو مسامحه و تجوّز در غیر خداوند، صحیح و معقول است.
فرق خالق با صانع و بارئ
در کتاب لوامع مقداد آمده که فرق میان صانع و خالق و بارئ آنست که صانع کسى است که چیزى را از عالم نیستى بعالم هستى آورده باشد، و خالق کسى است که به مقتضاى حکمت اشیاء را اندازه گیرى کرده باشد خواه ایجادشان کرده باشد یا نه، و بارئ کسى است که اشیاء را بدون نقص و کمبود ایجاد کرده باشد.[۳]
خالق در قرآن
این صفت خداوند در سوره انعام/ ۱۰۲، سوره رعد/ ۱۶، سوره حجر/ ۲۸، سوره فاطر/ ۳، سوره ص/ ۷۱، سوره زمر/ ۶۲، سوره غافر/ ۶۲، سوره طور/ ۳۵، سوره واقعه/ ۵۹ و سوره حشر/ ۲۴ آمده است.
«هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى …»; او است معبودى که آفریننده عالم امکان و پدیدآورنده جهان و جهانیان است… .[۴]
«هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیرُ اللَّهِ یرْزُقُکمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»; آیا جز خدا آفریننده اى هست که شما را از فراز و جوّ هوا و از زمین روزى دهد.[۵]
«اللَّهُ خَالِقُ کلِّ شَیءٍ وَهُوَ عَلَى کلِّ شَیءٍ وَکیلٌ»; خداوند خود آفریدگار هر چیزى است و او بر همه چیز نگهبان است.[۶]
انحصار خالقیت به خدا
پاره اى از آیات قرآن مانند «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ» (اعراف/۵۴) خالقیت را منحصر به خدا دانسته است، همچنین مى فرماید: «…قُلِ اللّهُ خالِقُ کلّ شَىء وَهُوَ الواحِدُ القَهّار».(رعد/۱۶) «بگو خدا آفریدگار همه چیز است و او است یگانه و غالب».
و نیز مى فرماید: «…هَلْ مِنْ خالِق غیرُ اللّهِ یرْزُقُکمْ مِنَ السَّماءِوَ الأَرْض لا إِلهَ إِلاّهُوَ فأَنّى تُؤْفَکونَ».(فاطر/۳) «بگو آیا آفریننده اى جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزى مى دهد، جز او خدایى نیست، پس چرا سرگشته اید؟».
اگر در این آیات خلقت از آن خدا شمرده شده، ولى در برخى از آیات خالقهاى دیگرى نیز معرفى شده اند، مثلاً به هنگام آفرینش انسان، خدا خود را «تَبَارَک اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» (مؤمنون/۱۴): «بهترین آفریدگارها» توصیف مى کند.
در آیه دیگر آفرینش را به غیر خدا نیز نسبت مى دهد و به حضرت مسیح (علیه السلام) خطاب کرده و مى فرماید:
«…وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کهَیئَهِ الطَّیرِ بِإِذْنِى…».(مائده/۱۱۰) «آن گاه که از گل، شکل پرنده اى به اذن من آفرید».
آیات گذشته به روشنى دلالت مى کنند که خالقیت مخصوص خدا است، ولى در تفسیر این اختصاص دو نظر وجود دارد که به طور مشروح بیان مى شوند:
اشاعره و قبل از آنها سلفى ها، مفهوم بدوى این آیات را گرفته، همه جهان و آثار و افعال موجودات را مخلوق بلا واسطه خدا مى دانند و هر نوع تأثیر را از هر موجودى سلب مى کنند و مى گویند: او است که هر پدیده را بدون سبب و واسطه اى مى آفریند و حتى درباره افعال انسان که مسئولیت آن با خود او است، مى گویند: به هنگام اراده انسان، خدا فعل او را ایجاد مى کند، بدون آن که اراده و وجود انسان تأثیرى در پدیده داشته باشد.
در این نظریه، کلیه علل و اسباب طبیعى نادیده گرفته شده است و نظامى به نام «علت و معلول» وجود ندارد، هرچه هست در صفحه هستى، یک علت بیش نیست و آن خدا است و تمام جلوه هاى هستى نتیجه مستقیم وجود او است و هیچ نوع واسطه اى میان خدا و دیگر پدیده ها وجود ندارد و این نظریه مستند به مفهوم بدوى آیاتى است که خالقیت و تدبیر را مختص خدا مى داند.
گاهى آنان به این نظریه رنگ فلسفى مى دهند و مى گویند: هرگاه ما به نظام علِّى و معلولى معتقد بشویم و بگوییم در میان پدیده هاى طبیعى تأثیر و تأثر است، چگونه مى توانیم این دو آیه یاد شده در زیر را که قیام آسمانها را مربوط به خود خدا مى داند تفسیر کنیم، چنان که مى فرماید:
«إِنَّ اللّهَ یمْسِک السَّماواتِ وَالأَرض أَنْ تَزولا…».(فاطر/۴۱) «خدا آسمان ها و زمین را از فرو ریختن نگه مى دارد».
وباز مى فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَماءُ وَ الأَرْض بِأَمْرِهِ…».(روم/۲۵) «از نشانه هاى وجود او این است که آسمان و زمین به فرمان او برپا است».
آنان مى گویند هرگاه برپایى آسمان و زمین در پرتو علل طبیعى اشیا باشد، چگونه مى توان او را با اسم «قیوم» هماهنگ دانست، زیرا مفهوم این اسم این است که همه جهان به فرمان او برپا است; در حالى که بنابر نظریه علت و معلول در درون موجودات قوه و توانى است که در یکدیگر اثر مى گذارند و سرانجام انسجام و هماهنگى پدید مى آید.
هرگاه ما این تصور را صحیح بدانیم، وصف «قیومیت» از بین مى رود و با آیه «یمْسِک السَّماوات والأَرضَ أَنْ تَزولا» منافات پیدا مى کند. زیرا مفاد وجود نظام علّى و معلولى، استقلال آنها در بقا و پایندگى است، بدون آن که به کمکى نیازمند باشند، در این صورت شبیه کامپیوتر مى شود که فقط براى تغذیه معلومات نیاز به فاعل دارد، ولى در بقا و عرضه اطلاعات خودکفا مى باشد.[۷]
تحلیل این نظریه:
این نظریه از دو جهت قابل ملاحظه است:
الف. در وحى الهى بر خلاف این نظریه تصریح شده است، زیرا در آیات زیادى آثار و یک رشته فعالیتها به موجوداتى مانند جنود الهى و فرشتگان و بندگان نسبت داده شده است. یعنى قرآن در حالى که خدا را «قیوم» مى داند یک رشته پدیده ها را به غیر خدا نسبت مى دهد; از باب نمونه، میراندن افراد، و گرفتن جانهاى بندگان و فرستادن آنها به سراى دیگر، پدیده اى است که هم به خدا نسبت داده شده و هم به رسولان، یعنى فرشتگان خدا و هم به ملک الموت،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 