پاورپوینت کامل یزید (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یزید (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یزید (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یزید (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل یزید (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

یزید بن معاویه، پس از مرگ پدر با وصیت ایشان جانشین و خلیفه‌ی پس از وی می‌شود. وی به جهت عمل نکردن به سیره‌ی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، و عامل اصلی به شهادت رساندن فرزند رسول خدا (صلی‌الله علیه‌وآله‌وسلَّم)، امام حسین (علیه‌السلام) از منفورترین خلفا در بین غالب مسلمانان به‌شمار می‌رود. در این بین ابن تیمیه و پیروان او ـ وهابیت ـ با علمای اهل سنت مخالف نموده، و نقش یزید را در به شهادت رساندن امام حسین (علیه‌السلام) نپذیرفته‌اند. با تحقیقات انجام‌ شده، به دست می‌آید که یزید، برخلاف ادعای ابن تیمیه، دستور به کشتن امام حسین (علیه‌السّلام) داد و با شهادت امام حسین (علیه‌السلام)، بسیار خوش حال شده بود. اهل بیت (علیهم‌السّلام) نیز به عنوان اسیر به شام فرستاده شدند و بعضی از علمای اهل سنت مانند: ذهبی و آلوسی، یزید را ناصبی نامیده‌اند.
قیام امام حسین (علیه‌السلام) در مقابل یزید ـ برخلاف توهمات ابن تیمیه که معتقد است: در قیام امام حسین (علیه‌السلام) فساد بوده است ـ حق و موافق شرع بوده است. ابن تیمیه اعتقاد دارد، لعن یزید جایز نیست. در حالی که بسیاری از بزرگان اهل سنت مثل: احمد و اصحابش (خلال، عبدالعزیز، ابویعلی و ابن جوزی)، قائل به لعن یزید بودند و برای آن دلایلی ذکر کرد ه‌اند. یزید از جمله کسانی بود که اصرار بر گناه داشت و گزارشی مبنی بر توبه یزید در تاریخ ثبت نشده است.
کلید واژه‌ها: امام حسین (علیه‌السلام)، یزید، لعن، ابن تیمیه، اهل سنت، کربلا، شهادت.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – دستور یزید به قتل امام حسین
۲.۱ – دیدگاه علمای اهل سنت
۳ – ناراحتی یزید برای قتل امام حسین
۳.۱ – نقد دیدگاه ابن تیمیه
۴ – اسارت اهل‌بیت
۴.۱ – نقد دیدگاه
۵ – ارسال سر امام حسین به شام
۵.۱ – نقد دیدگاه
۶ – مصلحت‌ نداشتن قیام امام حسین
۶.۱ – نقد دیدگاه
۷ – جایز نبودن لعن یزید
۷.۱ – نقد دیدگاه
۷.۲ – استدلال‌ها
۷.۳ – پاسخ به استدلال‌ها
۷.۴ – کفر یزید و جواز لعن وی
۷.۵ – مورد لعن قرار گرفتن آزار دهنده‌ی خدا و رسولش
۸ – ادعای ابن‌تیمیه در مورد اهل سنت
۸.۱ – نقد دیدگاه
۸.۱.۱ – دیدگاه مشهور اهل سنت
۸.۱.۲ – تحریف روایت احمد
۸.۱.۳ – دیدگاه ابن جوزی
۸.۱.۴ – جواز لعن یزید نزد اهل سنت
۹ – احتمال توبه یزید
۹.۱ – نقد دیدگاه
۹.۱.۱ – فساد اخلاقی و اعتقادی یزید
۹.۱.۲ – انتقام نگرفتن از قاتلین امام حسین
۹.۱.۳ – اصرار برگناه
۹.۱.۴ – مرگ در حال مستی
۱۰ – نتیجه
۱۱ – فهرست منابع
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

۱ – مقدمه

تاریخ از یزید به عنوان یک حاکم ستم‌گر و شخصی فاسق یاد کرده است. انهدام کعبه و محاصره شهر مدینه و کشتار اهالی آن، به دلیل عدم بیعت و از همه مهم تر، جریان کربلا و به شهادت رساندن امام حسین (علیه‌السلام)، زمینه‌ی تنفر و انزجار از یزید را فراهم کرد. علمای مذاهب، تنفر و انزجار خود را با لعن بر یزید و حمایت ازنهضت حسینی نشان می‌دهند. بزرگان اهل سنت معتقدند که لعن یزید، به خاطر فسق و فجورش جایز است. چرا که به اعتقاد علمای اهل سنت، أشعار کفر آمیزی که یزید سروده، او را از دایره مسلمانی خارج کرده است. اما برخی از افراد مانند ابن تیمیه و وهابیت، از یزید حمایت می‌کنند و او را در شهید کردن امام حسین (علیه‌السلام) و اسارت اهل بیت (علیهم‌السّلام) و کارهای زشتش، تبرئه کرده و صراحتا در سخنان خود فسق یزید را به طوری که لعن او جایز باشد، ثابت نمی‌دانند. در مقابل، علمای بزرگ اهل سنت نه‌ تنها اعمال یزید را نکوهش می‌کنند، بلکه خشنودی و رضایت او از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) را موجب لعن و نفرین او می‌دانند. از آنجایی که ابن تیمیه، جزء علمای اهل سنت شمرده می‌شود، لذا بر آن شدیم که نظرات ابن تیمیه در تطهیر یزید (در شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و جریان کربلا)، بر اساس مبانی و اقوال علمای اهل سنت بررسی شود و نقش اصلی یزید در واقعه کربلا نمایان گردد.

۲ – دستور یزید به قتل امام حسین

ابن تیمیه می‌نویسد: یزید دستور قتل امام حسین (علیه‌السلام) را نداد و یزید بر اساس وصیت پدرش، امام حسین (علیه‌السّلام) را اکرام نموده و مقام او را شامخ می‌دانست.

[۱] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴،ص۴۷۲.

[۲] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۵۵۷

ابن تیمیه ادعای اتفاق کرده، بدون اینکه دلیلی از مورخین و محدثین بیاورد. اما با رجوع به تاریخ مشخص می‌گردد، یزید دستور به قتل امام حسین (علیه‌السلام) داده است. چنان چه یعقوبی و ابن اعثم کوفی می‌گویند: یزید بن معاویه به والی مدینه (به نام ولید بن عتبه)، نامه می‌نویسد: امام حسین (علیه‌السلام) و عبدالله بن زبیر را دست گیر کن و به بیعت وادار نما. اگر امتناع کردند، گردن هر دو را بزن و سرشان را برای من بفرست.

[۳] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴۱.

[۴] ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۵، ص۱۰.

ابن عباس در پاسخ نامه‌ی یزید نوشت: چگونه امکان پذیر است که من از تو دفاع کنم؟ تو امام حسین (علیه‌السّلام) را کشتی و جوانان عبدالمطلب را به خاک و خون کشیدی، در حالی که اینها ستارگان هدایت بودند. لشکریان تو، به دستور تو، در یک روز، همه را به خاک و خون کشیده و با بدن‌های عریان رها کردند. آنها را با لب تشنه کشتند و نه کفن‌شان کردند و نه دفن‌شان نمودند.

[۵] بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، ج۵، ص۳۰۶.

[۶] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴۸.

[۷] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۲۵-۲۲۴.

ابن اعثم کوفی از قول یزید می‌آورد: جوابی که از مدینه برای من می‌فرستی، سر بریده امام حسین (علیه‌السلام) باید ضمیمه‌اش باشد. اگر این کار را انجام بدهی، جایزه هم خواهی داشت.

[۸] ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۵، ص۱۸.

ابن عساکر می‌نویسد: به یزید خبر رسید که امام حسین (علیه‌السّلام) از مکه به سوی کوفه خارج شده است. بنابراین او به عبیدالله بن زیاد که عامل و کارگزارش در عراق بود، نامه نوشت و او را امر نمود تا با امام حسین (علیه‌السلام) به محاربه بپردازد و اگر بر او پیروز شد، امام حسین (علیه‌السلام) را به سویش، بفرستد.

[۹] ابن عساکر، علی، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۱۳.

۲.۱ – دیدگاه علمای اهل سنت

سیوطی می‌نویسد: یزید به والی عراق (عبیدالله بن زیاد)، نوشته است که با امام حسین (علیه‌السلام) بجنگد.

[۱۰] سیوطی، عبدالرحمن، تاریخ الخلفاء، ص۱۵۷.

ذهبی می‌گوید: یزید دولت خودش را با شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) آغاز کرد و پایان دولتش هم با واقعه حره بود و در عمرش روز خوشی ندید.

[۱۱] ذهبی، محمّد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۸.

ابن اثیر می‌نویسد: برخی از مردم، عبیدالله بن زیاد را ملامت می‌کردند که چرا دستت را به خون فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آلوده کردی؟ وی در جواب گفت: من که امام حسین (علیه‌السّلام) را کشتم، ‌به دستور خود یزید بود. او به من گفت یا امام حسین (علیه‌السّلام) را بکش، یا تو را می‌کشم. لذا من هم برای این که کشته نشوم، امام حسین (علیه‌السّلام) را کشتم.

[۱۲] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۳۴.

ابن اثیر در مقدمه کتابش تصریح می‌کند، آنچه در این کتاب آورده است، صحیح و مشهور است.

[۱۳] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۷.

شبراوی می‌نویسد: هیچ عاقلی تردید ندارد که یزید، شخصاً قاتل امام حسین (علیه‌السّلام) است‌. زیرا او عبیدالله را به قتل حسین ترغیب کرد.

[۱۴] شبروای، عبدالله، الاتحاف، ص۱۷۴.

ابن تیمیه ادعا می‌کند که یزید با امام حسین (علیه‌السّلام) با احترام برخورد کرد. در حالی که طبری آورده: یزید به والی مدینه نامه نوشت که از امام حسین (علیه‌السّلام) و ابن عمر و ابن زبیر بیعت بگیر و بر آنها سخت گیر باش! چراکه رخصتی برای آنها نیست تا اینکه بیعت کنند.

[۱۵] ابن جریر طبری، محمّد، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۳۳۸.

طبرانی و ذهبی می‌نویسند: یزید به ابن زیاد نامه نوشت که امام حسین (علیه‌السّلام) به طرف کوفه می‌آید. تو در امتحان سختی هستی و کوفه هم امتحان سختی باید بدهد. البته در میان کارگزاران، تو باید امتحان سخت تری بدهی! یا در این امتحان موفق می‌شوی (آزاد می‌شوی)، و یا عبد می‌شوی. پس ابن زیاد امام حسین (علیه‌السّلام) را کشت و سر او را برای یزید فرستاد.

[۱۶] طبرانی، سلیمان، معجم الکبیر، ج۳، ص۱۱۵.

[۱۷] ذهبی، محمّد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۰۵.

بلاذری می‌نویسد: یزید به ابن زیاد نوشت: به من خبر رسید که امام حسین (علیه‌السلام) به سوی عراق می‌آید. عرصه را بر او تنگ کن و جاسوسان را از هر جهت بر او بگمار. هر فردی که کوچک‌ترین ارتباطی با امام حسین (علیه‌السلام) دارد، او را بگیر و زندانی کن و هر روز تمام وقایعی را که در کربلا می‌گذرد، برای من بنویس.

[۱۸] بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، ج۲، ص۸۵.

۳ – ناراحتی یزید برای قتل امام حسین

ابن تیمیه می‌نویسد: یزید وقتی خبر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) را شنید، قلبش به درد آمد و اظهار ناراحتی کرد. او حتی مراسم گریه در خانه‌اش برپا نمود.

[۱۹] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۴، ص۴۸۶.

[۲۰] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۴۷۲.

۳.۱ – نقد دیدگاه ابن تیمیه

در اینجا ابن تیمیه فقط ادعا می‌کند، بدون اینکه دلیلی ارائه بدهد. در حالی که با مطالعه‌ی دقیق کتب تاریخی روشن می‌گردد، یزید با شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، بسیار خوش حال شد. چنان چه طبری می‌گوید: عبیدالله وقتی امام حسین (علیه‌السّلام) را کشت و سر شهدا را برای یزید فرستاد، یزید ابتدا خیلی خوش حال شد و جایگاه عبیدالله نزد او نیکو گردید. اما خیلی نگذشت که از کشتن امام حسین (علیه‌السّلام) پشیمان شد.

[۲۱] ابن جریر طبری، محمّد، تاریخ الرسل و الملوک، ج۵، ص۵۰۶.

[۲۲] ذهبی، محمّد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۷.

[۲۳] ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۲۰.

سند این روایت صحیح است. به همین دلیل ذهبی در ادامه، سند این نقل را رد نکرده است.
ابن اثیر و سیوطی می‌نویسند: وقتی سر امام حسین (علیه‌السّلام) به یزید رسید، جایگاه ابن زیاد نزد او نیکو شده بود و جوایزی به او داد و از این کار خوش حال شد. سپس خیلی نگذشت که به او خبر رسید، مردم به خاطر این قضیه او را دشمن می‌دارند و او را لعن و سب و ناسزا می‌گویند. حتی به نظر او، مردم حق داشتند که کینه ی او را در دل داشته باشند. لذا از کشتن امام حسین (علیه‌السّلام) پشیمان شد.

[۲۴] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۹۰.

[۲۵] سیوطی، عبدالرحمن، تاریخ الخلفاء، ص۱۵۸.

۴ – اسارت اهل‌بیت

ابن تیمیه می‌نویسد: اسارت اهل بیت (علیه‌السّلام) از دروغ‌های واضح است که از بعضی منابع‌ نقل می‌شود.

[۲۶] ابن تیمیه، احمد، راس الحسین، ص۲۰۸.

۴.۱ – نقد دیدگاه

ادعای ابن تیمیه، ادعای بدون دلیل است. چراکه ابن جوزی می‌نویسد: یزید، امام سجّاد (علیه‌السّلام) ‌ و کودکان و زنان را فراخواند، در حالی‌که ریسمان به گردن آنها‌ انداخته بودند. پس اهل بیت (علیه‌السّلام) بر یزید داخل شدند و امام سجّاد (علیه‌السّلام) فرمود: ‌ای یزید! تو به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه نظر داری‌؟ آیا ریسمان به گردن ما بسته‌ای و ما را مستحق آن می‌دانی‌؟

[۲۷] ابن جوزی، عبدالرحمن، الرد علی المتعصب العنید، ص۶۰.

‌ همچنین بلاذری و ابن اثیر و ابن کثیر از حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نقل می‌کنند: وقتی کنار بدن امام حسین (علیه‌السّلام) آمد، فرمود: ‌ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دختران تو اسیر شدند و ذریه تو را کشتند.

[۲۸] بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۶.

[۲۹] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۸۵.

[۳۰] ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۵۶۰.

ابن کثیر و ابن اثیر می‌نویسند: ابن زیاد، امام سجّاد (علیه‌السّلام) را همراه اهل بیتش به سمت یزید فرستاد، در حالی که بر گردن و دست‌های امام سجّاد (علیه‌السّلام) غل و زنجیر بود و مابقی اهل بیت هم در حالت بدی بودند.

[۳۱] ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۵۶۰.

[۳۲] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۸۷.

۵ – ارسال سر امام حسین به شام

ابن تیمیه می‌نویسد: به اسناد مجهول رسیده که سر امام حسین (علیه‌السّلام) به سوی یزید فرستاده شد و یزید با چوب، دندان‌های امام حسین (علیه‌السّلام) را زد و این نقل کذب است و ثابت نیست.

[۳۳] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۵۵۷.

همچنین می‌آورد: از اهل حدیث، افرادی که در مقتل امام حسین (علیه‌السّلام) کتاب تصنیف کرده‌اند، مانند بغوی و ابن ابی الدنیا به این داستان (عدم انتقالِ سر به شام‌)، داناتر و راست‌گوتر هستند.

[۳۴] ابن تیمیه، احمد، راس الحسین، ص۲۰۶.

۴.۱ – نقد دیدگاه

اولا: ابن جوزی از ابن ابی الدنیا از زید بن ارقم نقل می‌کند: نزد یزید بودم. سر امام حسین (علیه‌السّلام) را برای یزید آوردند و یزید با چوب به دو لب مبارک امام حسین (علیه‌السّلام) می‌زد.

[۳۵] ابن جوزی، عبدالرحمن، الرد علی المتعصب العنید، ص۵۸.

ابن جوزی و ابن کثیر از ابن ابی الدنیا می‌آورند: یزید سر حسین (علیه‌السّلام) را در بین دو دست خود گذاشت‌ و با چوبی که در دست داشت بر لب‌های امام اشاره می‌کرد.

[۳۶] ابن جوزی، عبدالرحمن، الرد علی المتعصب العنید، ص۵۸.

[۳۷] ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۵۵۹.

ابن ابی الدنیا از حسن بصری نقل می‌کند و می‌گوید: یزید بن معاویه از روی طعنه با چوب خیزران بر بوسه‌گاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌زد.

[۳۸] ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۵۵۹.

پس چطور ابن تیمیه بیان می‌کند که ابن ابی الدنیا این واقعه (نرفتن سر به شام) را ذکر نکرده است.

[۳۹] ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، ج۵، ص۳۴۴.

همچنین ابن سعد می‌گوید: یزید سر امام حسین (علیه‌السّلام) را به سوی والی آن منطقه (عمرو بن سعید) فرستاد.

[۴۰] ابن سعد، محمّد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۳۸.

ثانیا: طبرانی در معجم کبیر و دیگران از لیث بن سعید می‌آورند که وقتی سر امام حسین (علیه‌السّلام) را جلوی یزید گذاشتند، او با چوب به دندان‌های جلوی امام حسین (علیه‌السّلام) زد.

[۴۱] طبرانی، سلیمان، معجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۴.

[۴۲] ابن عساکر، علی، تاریخ دمشق، ج۷۰، ص۱۴.

[۴۳] ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۹.

[۴۴] ذهبی، محمّد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۹.

هیثمی این روایت را صحیح دانسته است.

[۴۵] هیثمی، علی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۹۵.

ابوالفرج اصفهانی می‌نویسد: سر امام حسین (علیه‌السّلام) را در طشت جلوی یزید (لعنه الله) گذاشتند و یزید با چوب به دندان امام حسین (علیه‌السّلام) می‌زد.

[۴۶] ابوالفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۹.

ابن کثیر می‌آورد: اظهر و اشبه این است که سر امام حسین (علیه‌السّلام) به شام فرستاده شد و آثار زیادی بر آن وارد شده است.

[۴۷] ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۵۵۷.

سفارینی حنبلی می‌گوید: این خبیث (یزید)، وقتی سر امام حسین (علیه‌السّلام) نزدش بود، با چوب می‌زد و دندان‌هایش را نشان می‌داد.

[۴۸] سفارینی حنبلی، محمد، غذاء الالباب، ص۹۶.

ابن وردی در تاریخش می‌نویسد: ابن زیاد سرهای کربلا و زنان و کودکان را به سوی یزید فرستاد و یزید، سر امام حسین (علیه‌السّلام) را جلوی خودش قرار داد و زنان و کودکان پیش یزید بودند.

[۴۹] ابن وردی، عمر، تاریخ ابن الوردی، ج۱، ص۱۶۴.

ذهبی می‌نویسد: من با سندهای متعدد آورده‌ام که در داستان کربلا، سر مقدس امام حسین (علیه‌السّلام) را برای یزید بردند.

[۵۰] ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۳۶.

ابن حجر هیتمی می‌آورد: قول مشهور این است که ابن زیاد سر امام حسین (علیه‌السّلام) و اهل بیتش را به سوی یزید فرستاد و یزید با چوب خیزران به سر امام حسین (علیه‌السّلام) می‌زد.

[۵۱] هیتمی، احمد، الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۷۹.

۶ – مصلحت‌ نداشتن قیام امام حسین

ابن تیمیه می‌گوید: در قیام امام حسین (علیه‌السّلام) نه مصلحت دین بود و نه مصلحت دنیا! بلکه این ظالمین سرکش نوه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را شهید کردند. در واقع در قیام او و کشته شدن او آن قدر فساد بود که اگر در شهر خود نشسته بود، آن قدر فساد نمی‌شد.

[۵۲] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۵۳۱-۵۳۰.

۴.۱ – نقد دیدگاه

اولا: این کلام ابن تیمیه خلاف مبانی فکری خودش است. چراکه ابن تیمیه قائل است، فهم سلف برتر از فهم خلف است

[۵۳] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۴، ص۱۵۸.

و امام حسین (علیه‌السّلام) هم جزو سلف صالح است. پس چطور ابن تیمیه فهم خودش را بر فهم امام حسین (علیه‌السّلام) مقدم می‌دارد.
ثانیا: خود امام حسین (علیه‌السّلام) در روایات فراوانی جواب داده که انگیزه قیامش، احیای سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مقابله با ظلم یزید و تعطیلی احکام و فتنه و فساد بوده است که حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کرده بودند.

[۵۴] ابن جریر طبری، محمّد، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۴۰۳.

[۵۵] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۵۹.

[۵۶] طبرانی، سلیمان، معجم الکبیر، ج۳، ص۱۱۴.

[۵۷] ذهبی، محمّد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۰.

ثالثا: علمای اهل سنت مانند ابن خلدون، یزید را فاسق معرفی می‌کند و قیام امام حسین (علیه‌السّلام) را سبب ظهور و آشکار شدن فسق یزید می‌داند.

[۵۸] ابن خلدون، عبدالرحمن، دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب، ص۲۷۱-۲۶۹.

شوکانی می‌آورد: برخی از اهل علم، راه افراط پیش گرفته و حکم نمودند که این نوه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از فرد شراب خوار و دائم الخمر نافرمانی نمود و حرمت یزید را هتک کرده است. خداوند آنان را لعنت کند! چه سخنان تعجب انگیزی گفتند که از شنیدن آنها موی بر بدن انسان راست می‌شود.

[۵۹] شوکانی، محمّد، نیل الاوطار، ج۷، ص۲۰۸.

رشیدرضا می‌نویسد: قیام امام حسین (علیه‌السّلام) بر یزید ظالم و فاسق، حق و موافق شرع بود و خروج امام حسین (علیه‌السّلام) بر امام جور و ظالمی بود که با مکر و توانایی، امر مسلمانان را بر عهده گرفت و خداوند او را خوار کرد. هر کسی که او را یاری کرد نیز (کرامیه و نواصب)، خوار کرده است.

[۶۰] رشیدرضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، ج۱۲، ص۱۵۱ .

[۶۱] رشیدرضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)،ج۶، ص۳۰۴.

۷ – جایز نبودن لعن یزید

ابن تیمیه لعن بر قاتلین و کمک کنندگان به قتل امام حسین (علیه‌السّلام) و کسانی که رضایت بر این قتل دارند را قبول دارد.

[۶۲] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۴، ص۴۸۷.

ابن تیمیه برای اینکه این لعن، شامل یزید نشود، نقش یزید را در شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) تبرئه کرده است. ابن تیمیه ادله و شواهدی ذکر می‌کند که لعن یزید جایز نیست که عبارت‌اند از:
بخاری از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت کرده است: «اَوَّلُ جَیْشٍ مِنْ اُمَّتِی یَغْزُونَ مَدِینَهَ قَیْصَرَ مَغْفُورٌ لَهُمْ».

[۶۳] بخاری، محمّد، صحیح بخاری، ج۴، ص۴۲.

ابن تیمیه استدلال می‌کند که یزید به خاطر این روایت در این جنگ (قسطنطنیه)، شرکت کرده، پس مورد غفران است. لذا لعنش جایز نیست.

[۶۴] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۵۷۲.

۴.۱ – نقد دیدگاه

اولا: رفتن یزید در این جنگ از روی اجبار معاویه بوده است. نه اینکه یزید به خاطر این روایت و از روی اختیار و قربه الی الله به جنگ رفته باشد. چراکه بلاذری و دیگران نوشتند: معاویه سپاه عظیمی را به فرماندهی سفیان بن عوف برای حمله به بلاد روم فرستاد و به یزید دستور داد با آنان برود. این کار بر یزید گران آمد و خود را به مریضی زد. آن گاه پدرش او را از این کار معاف کرد. می‌گویند سپاه، گرفتار بیماری و گرسنگی شد و یزید این شعر را سرود: «من باکی ندارم از کشته شدن و اسیر گردیدن و از زحمت‌ها و آزاری که به جماعت مسلمانان رسیده، من در دیر مرّان به بالش تکیه کرده‌ام و‌ ام کلثوم (همسرش) در کنار من است». وقتی این شعر به گوش معاویه رسید، قسم خورد که او را نزد سفیان در سرزمین روم بفرستد. پس او را همراه جمعیت زیادی به آنجا فرستاد.

[۶۵] بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، ج۵، ص۸۶.

[۶۶] ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۶.

[۶۷] ابن خلدون، عبدالرحمن، دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۲.

ثانیا: ابن حجر عسقلانی و عزیزی از ابن تین و ابن منیر نقل می‌کنند: دخول یزید در عموم روایت لازم نمی‌آید که با دلیل خاص خارج نشود. چون اهل علم اتفاق دارند که کلام رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «مغفور لهم»، مشروط به این است که آنها اهل مغفرت باشند. لذا اگر کسی از آن شرکت کنندگان در جنگ قسطنطنیه مرتد شود، این روایت همان شخص را شامل نمی‌شود. پس مراد، کسانی هستند که اهل مغفرت باشند.

[۶۸] ابن حجر عسقلانی، احمد، فتح الباری، ج۶، ص۱۰۲.

[۶۹] عزیزی، علی، السراج المنیر، ج۲، ص۲۰۵.

این استدلال مورد قبول ابن حجر و عزیزی است، لذا رد نکرده‌اند. چنان چه مناوی می‌گوید: یزید با دلیل خاص از این روایت خارج است و مورد مغفرت نیست و جمعی از محققین لعن یزید را حلال شمردند و در عدم ایمان یزید (کفر یزید)، توقف نکردند.

[۷۰] مناوی، محمد، فیض القدیر، ج۳، ص۸۴.

ثالثا: این روایت گناهان گذشته را شامل می‌شود و گناهان آینده را شامل نمی‌شود. یعنی کسی که در این جنگ شرکت داشته باشد و شهید شود در این صورت گناهان او بخشیده شده، ولی کسی بعد از این جنگ زنده باشد، گناهان آینده او را شامل نمی‌شود.

۷.۲ – استدلال‌ها

ابن تیمیه می‌گوید: برای لعن کردن یزید نیاز به دو مقدمه است که عبارت‌اند از:
اولا: باید اثبات شود که یزید جزو فاسقین و ظالمین است و بر این فسق و ظلم اصرار داشته و در این حال بمیرد.
دوما: جواز لعنِ معینِ فاسق باید اثبات شود و کسانی که لعن یزید را جایز نمی‌دانند در این دو مقدمه اشکال می‌کنند و مخصوصا بر مقدمه اول ایراد دارند.

[۷۱] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۵۷۱.

ابن تیمیه می‌نویسد: لعن معین بر فاسق، جایز نیست. چنان چه در بخاری آمده، صحابه شارب خمری را لعن کردند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: او را لعنت نکنید، قسم به خدا تا جایی که می‌دانم، او خداوند و رسولش (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دوست دارد.

[۷۲] بخاری، محمّد، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۵۸.

همچنین می‌نویسد: بعضی از اصحابِ احمد (مثل ابوبکر عبدالعزیز)، لعن معین را جایز نمی‌دانند و احمد لعن معین را مکروه می‌دانست.

[۷۳] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۵۶۹.

۷.۳ – پاسخ به استدلال‌ها

اولا: بیان شد که یزید دستور به قتل امام حسین (علیه‌السّلام) داد و با چوب خیزران به لب و دندان امام حسین (علیه‌السّلام) زد. اهل بیتش را به اسارت برد و اصرار بر گناهان کبیره (خوردن خمر، قتل مردم مدینه)، داشت.
ثانیا: بسیاری از علمای اهل سنت (احمد، قاضی ابویعلی، پسرش، سفارینی، ابن جوزی، آلوسی، ابن کمال، تفتازانی، ابن عقیل و دیگران)، به خاطر کارهایی که از یزید سر زد، حکم به کفر و جواز لعنش کردند. یزید بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) اشعاری را سروده که دال بر کفر یزید است.

[۷۴] ابن جریر طبری، محمّد، تاریخ الرسل والملوک، ج۱۰، ص۶۰.

[۷۵] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، ج۶، ص۱۲-۱۳.

[۷۶] ابوالفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۹.

[۷۷] دینوری، احمد، الاخبار الطوال، ص۲۶۷.

[۷۸] عصامی، عبدالملک، سمط النجوم العوالی، ج۳، ص۱۸۲.

لذا ابن حجر هیتمی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.