پاورپوینت کامل میرزا ابراهیم دنبلی خوئی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میرزا ابراهیم دنبلی خوئی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا ابراهیم دنبلی خوئی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا ابراهیم دنبلی خوئی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ابراهیم دنبلی خویی
میرزا ابراهیم دُنبُلی خویی (۱۲۴۰-۱۳۲۵ ه.ق)، فقیه و محدّث امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود.
میرزا ابراهیم در شهرستان خوی و بعد نجف اشرف علوم دینی را آموخته و به درجه اجتهاد رسید، پس از آن به زادگاهش برگشته و به تدریس، تحقیق و ارشاد مردم پرداخت. او از شاگردان شیخ انصاری، سید حسین کوهکمری، مهدی آل کاشفالغطاء، محمّدحسین بن محمّدهاشم کاظمی به شمار میرود.
از خصوصیات بارز میرزا ابراهیم، تقوی، پرهیزکاری، اطعام فقرا، کثرت زیارت قبور ائمه (علیهمالسّلام)، وقف اموال در راه خدا و رسیدگی به امور مردم بر شمردهاند. از ایشان تالیفات بسیاری در علوم مختلف برجای مانده است. این عالم در جریان مشروطه در خوی به شهادت رسید.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – تحصیلات
۲.۱ – خوی
۲.۲ – نجف
۲.۳ – بازگشت به زادگاه
۳ – استادان
۴ – شاگردان
۵ – دعای مستجاب
۶ – مناظره با مجدّد شیرازی
۷ – سجایای اخلاقی
۸ – وقف اموال
۹ – تالیفات
۹.۱ – الاربعون حدیثا
۹.۲ – جنگ
۹.۳ – حاشیه بر فرائدالاصول
۹.۴ – ماه خبر
۹.۵ – الدرّه النّجفیّه
۹.۶ – الدّعوات
۹.۷ – رساله فی الاصول
۹.۸ – شرح الشّرایع
۹.۹ – ملخّص بحارالانوار
۹.۱۰ – ملخّص المقال
۱۰ – آثار اجتماعی
۱۱ – از نگاه دیگران
۱۱.۱ – علامه امینی
۱۱.۲ – مدرّس تبریزی
۱۱.۳ – شیخ عبّاس قمی
۱۱.۴ – حرزالدّین
۱۱.۵ – سفیر فرانسه
۱۲ – داستانهایی از زندگی میرزا
۱۲.۱ – قحطی در عراق
۱۲.۲ – تثبیت بازار
۱۲.۳ – اهتمام به غسل جمعه
۱۲.۴ – برخورد با آرایشگر
۱۳ – بحران مشروطه در ایران
۱۳.۱ – خوی در مشروطه
۱۳.۲ – شهادت میرزا
۱۳.۳ – پس از شهادت
۱۴ – فهرست منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع
۱ – معرفی اجمالی
ابراهیم دنبلی خویی فرزند حسین سال ۱۲۴۰ هـ. ق (در نقباء البشر، و دائره المعارف تشیّع، ولادت وی ۱۲۴۷ هـ. ق. ذکر شده است.
[۱] تبریزی، علی بن موسی، مرآهالکتب، ج۱، ص۱۱۰.
[۲] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، ج۸، ص۱۱۲.
[۳] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص۱۳.
) در شهر خوی متولد شد. (در وجه تسمیه خوی، از لغت کردی، به معنی نمک و نمکزار گرفته شده و علّت آن، وجود معادن نمک متعددی بوده که در اطراف شهر وجود داشته است. این شهر دارای قدمتی تاریخی است، که در سفرنامهها، از قرن ششم میلادی ذکر شده، ولی اهمیّت و شهرت این شهر را میتوان به پس از جنگ چالدران، که بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی در گرفته بود، بیان کرد. شهرستان خوی از شهرهای استان آذربایجان غربی، دارای آب و هوایی معتدل، و دارای سابقه طولانی فرهنگی است، و در زبانها به دارالمؤمنین، شهرت دارد. خوی دارای حوزه علمیه قدیمی بوده و از این شهر علما و فرهیختگان برجستهای برخاستهاند، که میتوان به حاج میرزا محمّدحسن زنّوزی خویی، صاحب «ریاض الجنه» متوفّا ۱۲۲۳ ه ق.، سیّد حبیبالله خویی، صاحب «شرح نهج البلاغه»، مرجع بزرگ عالم تشیّع آیتالله سیّد ابوالقاسم خویی و نویسنده عالیمقام، دکتر عبّاس زریاب خویی و دیگران اشاره کرد.
[۴] ر. ک: اخگر، ایرج، مرگ هست و بازگشت نیست، ص۱۳۳ – ۱۳۴.
[۵] آقاسی، مهدی، تاریخ خوی، ص۶ – ۷.
)
(طایفه دنبل از بزرگترین طوایف آذربایجان و شعبهای از اکراد میباشد. بزرگان آن طایفه از آغاز سلسله صفویه به بعد، در خوی و اطراف آن، قدرتی به هم رسانیدند. اغلب، حکومت خوی از طرف پادشاهان وقت، به این طایفه، تفویض میشود.
[۶] آقاسی، مهدی، تاریخ خوی، ص۴۶۶.
)
اجداد وی از خوانین و طبقه اشراف شهر بودند. پدرش از خانهای معروف و رجال صاحب نام خوی و مدّتی والی خراسان بود. پدر میرزا ابراهیم، ارادت خاصّی به ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) داشت. او قسمتی از اموال خود را وقف امور خیریه همچون برپایی مراسم عزاداری سیّدالشهدا (علیهالسّلام) و دادن افطار به فقرا در ماه مبارک رمضان نموده بود.
ثقهالاسلام تبریزی (شهادت در ۱۳۳۰)
[۷] تبریزی، علی بن موسی، مرآهالکتب، ج۱، ص۱۰۹.
میرزا ابراهیم را اولین فرد از این خاندان میداند که به جرگه علمای دینی پیوسته، اما حبیبآبادی
[۸] حبیبآبادی، محمدعلی، مکارمالآثار، ج۴، ص۱۳۰۷.
پدر او را نیز از عالمان دین دانسته است. از سوی دیگر، سعیدی
[۹] اوبن، اوژن، ایران امروز، ج۱، ص۸۴، پانویس ۲۵.
پدرش را از والیان خراسان برشمرده است. میرزا ابراهیم منسوب به طایفهای از کردها به نام دنبلی است،
[۱۰] سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۵، ص۳۸۱.
که خود را از نژاد برمکیان میدانستند و از زمان صفویه در نواحی آذربایجان قدرت و نفوذ یافتند.
[۱۱] مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، ج۱، ص۴۷.
۲ – تحصیلات
میرزا ابراهیم، تحصیلات علوم دینی را در خوی و نجف گذرانده است.
۲.۱ – خوی
میرزا ابراهیم از دوران کودکی عزمش را جزم نمود تا از راهی که پدرانش دنبال میکردند جدا شده و در حلقه اهل علم قرار گیرد. بنابراین به سوی حوزههای علمیّه، روآورد تا درس بیاموزد. میرزا ابراهیم، تحصیلات مقدّماتی حوزه را در شهرستان خوی، و در محضر عالمانی همچون شیخ محمّد نمازی (متوفّای ۱۲۵۰ هـ. ق.)، ملاّ حسن خویی (امام جمعه خوی، متوفّای ۱۲۴۶ هـ. ق.)، ملاّ علی خویی (متوفّای ۱۲۵۶ هـ. ق.)، و عدّهای دیگر از بزرگان اهلِ علم سپری نمود.
[۱۲] آقاسی، مهدی، تاریخ خوی، ص۴۶۵.
[۱۳] صدرایی، علی، سیمای خوی، ص۱۷۸.
[۱۴] صدر حاج سیدجوادی، احمد، دایره المعارف تشیّع، ج۷، ص۳۴۴.
میرزا ابراهیم، در رابطه با تحصیل و ورود خود به حوزه علمیّه چنین مینویسد:
«اگرچه من اقلّ علماً و عملاً و اکثر خطاً و زللاً هستم، ولی خواستم که خود را در جمله جمیله ایشان منظور بدارم تا اسم من در ذکر اسامی شریفه جلیله، داخل بشود. فاقول: رفتم به معلّم به سعی و التماس خودم و علوم ادیبه را در بلده خوی، خواندم و خود را در سلک مشتغلین و محصلین قرار دادم و حال آن که من از اهل این مراتب نبودم، الاّ اینکه وارد شده «من تشبّه بقوم فهو منهم» هرکسی خود را به قومی تشبیه کند، پس از ایشان است.»
[۱۵] دنبلی خویی، ابراهیم، ملخص المقال، ص آخر کتاب.
[۱۶] واعظ خیابانی، محمّدعلی، علماء معاصرین، ص۹۱.
۲.۲ – نجف
میرزا ابراهیم برای تکمیل تحصیلات خود، در سال ۱۲۶۲ هـ. ق.
[۱۷] اوژن اوبن، ایران امروز، ترجمه علیاصغر سعیدی، ص۸۴.
[۱۸] ریاحی، محمّدامین، تاریخ خوی، ص۲۴۹.
راهی نجف شد. او در محضر استادانی والامقام تلمّذ نمود. و در علوم مختلف به بالاترین مراتب علمی رسید.
دنبلی، مطابق زندگینامه خودنوشتی که در پایان مُلخّص المقال آورده است، پس از اینکه مقدمات علوم اسلامی را در زادگاهش فرا گرفت، حدود بیستسالگی به نجف رفت و در درس شیخ انصاری (متوفی ۱۲۸۱) و سید حسین کوهکمری تبریزی (متوفی ۱۲۹۹) شرکت کرد،
[۱۹] تبریزی، علی بن موسی، مرآهالکتب، ج۱، ص۱۰۹.
[۲۰] حرزالدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۳۶.
[۲۱] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص۱۳.
وی افزون بر شیخ انصاری، از کسانی چون مهدی آل کاشفالغطاء (متوفی ۱۲۸۸) و محمدحسین کاظمی (متوفی ۱۳۰۸) اجازه روایت گرفت.
[۲۲] حرزالدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۳۷.
[۲۳] موسوعه مؤلفی الامامیه، ج۱، ص۲۰۲.
۲.۳ – بازگشت به زادگاه
پس از چندین سال اقامت در نجف و پس از پایان تحصیلات، با اخذ درجه اجتهاد با دستی پر به زادگاهش بازگشت و به ارشاد، تحقیق و تدریس پرداخت.
[۲۴] آقاسی، مهدی، تاریخ خوی، ص۴۶۴.
[۲۵] ریاحی، محمّدامین، تاریخ خوی، ص۲۴۹.
[۲۶] صدر حاج سیدجوادی، احمد، دائره المعارف تشیّع، ج۷، ص۳۴۴.
۳ – استادان
اکنون به شرح اسامی استادانی که حاج میرزا ابراهیم در نجف، اکثر اندوختههای علمی خود را از آنان فراگرفته است میپردازیم.
۱. شیخ مرتضی انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ هـ. ق.) ، وی غالب دروس خود را در نجف از محضر شیخ بهرهمند شده است. او در اینباره میگوید:
«تلمذت فی الفقه و الاصول عند الشّیخ المرتضی الانصاری الّذی لم یکتحل حدقه الزّمان له بمثل و لا نظیر
[۲۷] دنبلی خویی، ابراهیم، ملخص المقال، ص آخر.
در نزد عالم نحریر، شیخ انصاری، که چشم روزگار مثل او را ندیده در اصول و فقه تلمّذ نمودم.»
۲. سیّد حسین بن محمّد کوهکمری (متوفّای ۱۲۹۹ هـ. ق.) بعد از رحلت شیخ انصاری، شیخ ابراهیم، ادامه تحصیلات خود را در محضر این سیّد گرانمایه گذراند.
شیخ ما از بزرگانی چون شیخ مهدی بن علی آل کاشف الغطاء نجفی، (۱۲۲۶-۱۲۸۹ هـ. ق.) که از بزرگان و مراجع و فقهای زمان خود بود، و شیخ محمّدحسین بن محمّدهاشم کاظمی (۱۲۳۰-۱۳۰۸ هـ. ق.)، صاحب کتاب فقهی «هدایه الانام فی شرح شرایع الاسلام»، دارای اجازه روایی بود. حاج میرزا ابراهیم، در آخر کتاب «الاربعون حدیثا» به نقل روایات خود اشاره نموده است.
[۲۸] مدرّس تبریزی، محمّدعلی، ریحانه الادب، ج۵، ص۱۰۵.
[۲۹] امین، سیّد محسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۱۳۵.
[۳۰] موسوعه مؤلفی الامامیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۱، ص۲۰۲.
[۳۱] قمی، شیخ عبّاس، فوائد الرضویه، ص۶.
[۳۲] واعظ خیابانی، محمّدعلی، علماء معاصرین، ص۸۹.
[۳۳] دنبلی خویی، ابراهیم، الاربعون حدیثاً، آخر کتاب.
۴ – شاگردان
در این قسمت اسامی چند تن از شاگردان میرزا ابراهیم را ذکر میکنیم:
۱. شیخ عبدالحسین بن محمّد اعلمی (۱۲۹۰-۱۳۷۰ هـ. ق.)
وی تحصیلات اولیه را، در شهرستان خوی، از حاج میرزا ابراهیم دنبلی، بهرهمند و با تشویق استاد خود، راهی نجف اشرف گردید. آقای اعلمی نقل میکند: ما در طلیعه صبح در جلسه استاد حاضر میشدیم در حالی که هنوز آفتاب نزده بود و در روشنایی چراغ از فرمایشات استاد بهره میبردیم.
[۳۴] اعلمی، عبدالحسین، کلمه سواء.
[۳۵] حرزالدّین، محمّد، مقدمه معارف الرجال، ج۱، ص۳۷.
[۳۶] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۱، ص۱۰.
[۳۷] بصیری، حسن، کرامات و حکایات پندآموز، ص۳۱.
شیخ عبدالحسین اعلمی، در نجف، از شاگردان ملاّ محمّدکاظم خراسانی و ملاّ هادی تهرانی بود. از آثار علمی وی میتوان به کتابهای «کلمه سواء» که به زبان عربی است و در مورد توحید نوشته شده و کتاب «اقامه الحجه فی ازاله الشّبهه» در ردّ غلات و بهائیّت که به زبان فارسی است، اشاره کرد.
۲. حاجی میر محمود ساجدی؛
۳. میرزا علیقلی؛
۴. میرزا ابراهیم سلماسی کاظمی (۱۲۷۴-۱۳۴۲ هـ. ق.)؛
عالم جلیل و فقیه بزرگوار، شیخ ابراهیم بن زینالعابدین سلماسی کاظمی، تنها کسی است که دارای اجازه روایی از شیخ ابراهیم دنبلی است.
۵ – دعای مستجاب
دعا، از بالاترین عبادات است در رابطه با مکان و زمان و تاثیر آن در استجابت دعا تاکید فراوانی شده است. در حالات حاج میرزا ابراهیم آوردهاند:
زمانی که برای اداء فریضه حج، عازم مکه مکرّمه شد استار کعبه را گرفته از خدا سه حاجت خواسته بود. اوّل این که: خدایا! مرا در هیچ جهت محتاج دیگران نکن. گویند: حتّی در طبابت نیز به دیگران محتاج نبود. دوم: خدایا! به من اولاد صالح عطاء کن و اگر صلاح نیست، بدون اولاد بمانم. سوم: مرگم را، شهادت در راه خودت قرار بده! هر سه دعای وی به اجابت رسید او تا آخر عمر صاحب فرزند نشد و به هیچ کسی، محتاج نبود و با شهادت از دنیا رفت.
[۳۸] بصیری، حسن، کرامات و حکایات پندآموز، ص۳۰.
او فرزندی نداشت، اما میرزا یحیی خوئی، پسر خواهرش، که بعدها امام جمعه مشهور و عضو مجلس شورای ملی و مجلس مؤسّسان شد، تحت تربیت و مراقبت او بود.
[۳۹] تبریزی، علی بن موسی، مرآهالکتب، ج۱، ص۱۱۰.
[۴۰] حرزالدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۳۷.
[۴۱] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۵۴.
[۴۲] موسوعه مؤلفی الامامیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۱، ص۲۰۲.
۶ – مناظره با مجدّد شیرازی
برای پی بردن به مقام علمی حاج میرزا ابراهیم خویی، به داستان مناظره وی با مُجدّد شیرازی (میرزا محمدحسن شیرازی (متوفی ۱۳۱۲)) اشاره میکنیم.
آیتالله سیّد علی آقا شیرازی (۱۲۷۸-۱۳۵۵ هـ. ق.) فرزند امام مجدّد شیرازی، نقل کرده است که: روزی حاج میرزا ابراهیم خویی، در یکی از سفرهایش به عتبات مقدسه، در انجمنی که پدرم حضور داشت شرکت کرد و در رابطه با یک موضوع فرعی فقهی، میان آن دو دانشمند مناظرهای درگرفت. امام مجدّد شیرازی، درباره مسالهای نظری داد که مخالف با نظریه علاّمه خویی بود. حاج میرزا ابراهیم، به کاظمین رفت و امام مجدد شیرازی در فتوای خود تجدید نظر نمود و از رای خود عدول کرد و برایش ثابت شد که حقّ به جانب علاّمه خویی است.
[۴۳] انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیّت شیخ انصاری، ص۲۰۵.
[۴۴] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۲، ص۱۹۴.
[۴۵] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص۱۴.
[۴۶] امینی، عبدالحسین، شهداء الفضیله، ج۱، ص۳۴۳.
۷ – سجایای اخلاقی
این عالم، از نوابغ روزگار و دارای صفات حمیده و اوصاف کثیره است. او از نظر اخلاق پیشوای صاحبان اخلاق و در جود و کرم، انفاق در راه خدا، و تواضع و پرهیزکاری یگانه روزگار بود. عالمی عابد، زاهدی متّقی بود. شجاع بود و در گفتن حرف حقّ از هیچ مقامی پروا نداشت. همه ساله تمام فقیران شهر را بلکه تمام اهل شهر را بدون استثناء اطعام میکرد و در ماه مبارک رمضان، به نوبت به هر یک از پیش نمازهای شهر، اقتدا مینمود. به کسانی که ورشکست میشدند، کمک میکرد و هر که نیاز به سرمایه داشت، برایش سرمایه فراهم مینمود.
هنگام صحبت کلمه من را، هرگز به زبان نیاورده همواره از کلمه ما استفاده میکرد. از نظر مراعات آداب در اوج قرار داشت. علاقه شدیدی به ائمه اطهار (علیهمالسّلام) داشت. در میان عالمان، معروف بود و کثیر الزیاره. هم ریاست مذهبی را بر عهده داشت و هم از توانگرترین مردم شهر خوی بود.
ثروت زیادی را، از راه ارث، تجارت و کشاورزی در دست داشت امّا مقدار ناچیزی را به مصرف شخصی و بقیه را در راه خیر و رضای خدا مصرف میکرد. هیچ فقیری از در خانهاش، دست خالی برنمیگشت و در کارهای روزمره خود، دارای نظم بود.
[۴۷] واعظ خیابانی، محمّدعلی، علماء معاصرین، ص۹۱.
[۴۸] آقاسی، مهدی، تاریخ خوی، ص۴۶۶.
[۴۹] بصیری، حسن، کرامات و حکایات پندآموز، ص۲۸-۳۰.
۸ – وقف اموال
از جمله اموری که در اسلام، جایگاه ویژهای دارد سنّت وقف اموال در راه خدا است. این عالم به تبعیت از ائمه طاهرین (علیهمالسّلام)، تمام اموال خود را در راه خدا وقف نمود. گفتهاند همه ثروت و منابع املاک خود را وقف کارهای خیر و تنها پنجدرصد از درآمدش را صرفِ خانوادهاش میکرد.
[۵۰] تبریزی، علی بن موسی، مرآهالکتب، ج۱، ص۱۱۰.
[۵۱] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص۱۳.
او موقوفات خود را به صورت کتابچهای ـ در بیست و هشت صفحه با یک مقدمه و سه باب و چند فصل ـ تنظیم و به امضای علمای معروف آن زمان و میرزا محمّدعلی ـ ولیعهد حکومت وقت ـ رساند. در مقدّمه وقفنامه، درباره بیاعتباری دنیا و مصرف اموال در راه خدا چنین آورده است:
«بر ضمائر صافیه اولی الالباب و قلوب راکیه ارباب بصیرت، مخفی و مستور نیست که هر آفریده را اندیشه بقای جاودانی محض خیال و بنی نوع انسان را در این سرای فانی، ثبات و قرار فرض محال است.»
در جایی دیگر میفرماید:
«مالی که برای آدمی ابد الآباد دستگیر باشد، همان [۱۰] که در راه خدا و در وجوه برّ و احسان مصروف و در صدقه جاریه مبذول شود.»
باب اوّل، در بیان موقوفات، در چهار فصل نوشته شده است. فصلی در بیان اموال، فصلی در محلّ و مصرف منافع موقوفات و فصلی در متولّی و مباشر موقوفات و شرایط آن.
از محورهای مهمّ وقفنامه، این است که، تولیت آن را به عهده علمای معروف و مورد وثوق شهر گذاشته تا منافع آن را ضبط و در جاهایی که مورد نظرِ واقف است، مصرف نمایند. قسمتی از فرازهای مهمّ این وقفنامه به این شرح است:
پرداخت هزینه تعمیر مساجد خوی، تامین هزینه طلاّب نیازمند خوی، رسیدگی به فقیران و مستحقین خوی، احسان در دهه عاشورای حسینی به صورت هر ساله، افطاریه در شبهای ماه مبارک رمضان، برقراری مجلس روضه سیّدالشهداء (علیهالسّلام)، حج و زیارت عتبات به صورت نیابتی از طرف وی در هر سال، وقف چند دستگاه منزل مسکونی در نجف برای طلاّب نیازمند، وقف پانصد جلد کتاب ـ که در واقع کتابخانه شخصی وی بود ـ بعد از وفاتش به مدرسه نمازی خوی.
قابل یادآوری است که هماکنون این موقوفات در اختیار اوقاف شهر است که سالانه چند میلیون تومان منافع آن در موارد مذکور صرف میشود.
۹ – تالیفات
با اینکه میرزا ابراهیم فردی آذری زبان بوده، امّا همه آثار خود را به زبان عربی نگاشته است. در این قسمت به آثار برجای مانده از وی اشاره میکنیم:
۹.۱ – الاربعون حدیثا
الاربعون حدیثا (تألیف در ۱۲۷۴)،
[۵۲] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذّریعه، ج۱، ص۴۰۹.
وی در این اثر به چهل حدیث در مسائل اخلاقی، عقیدتی و فقهی با شرح لازم همراه با بررسی سند و متن آنها پرداخته است.
از کتاب چهل حدیث وی، نسخه خطّی (نسخههایی به شماره: ۲۹۲ و ۲۱۳ در مدرسه نمازی خوی موجود است.) به شماره ۹۶۶۱ در کتابخانه آیتالله مرعشی موجود است. در ضمن این کتاب در سال ۱۲۹۹ هـ. ق. در تبریز، در قطع وزیری به چاپ رسیده است.
[۵۳] مشار، خانبابا، فهرست کتابهای چاپی عربی.
[۵۴] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۱، ص۴۰۹.
[۵۵] موسوعه مؤلفی الامامیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۱، ص۲۰۲.
در آخر این کتاب اجازه روایت خود را از دو استاد خود بیان میکند.
۹.۲ – جنگ
کتاب جُنگ در موضوعات متفرقه فقهی، اصولی، ادبی و عقیدتی نوشته شده است.
[۵۶] موسوعه مؤلفی الامامیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۰۴.
نسخه خطّی آن، به شماره ۲۹۱ در مدرسه نمازی خوی موجود است.
۹.۳ – حاشیه بر فرائدالاصول
کتاب حاشیه علی فرائد الاصول به زبان عربی، حاشیهای است بر فرائد الاصول شیخ مرتضی انصاری.
[۵۷] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذّریعه، ج۶، ص۱۵۲.
از نسخههای خطّی (نسخههایی با شماره ۷۲۳۲ و ۲۸۷۷ در کتابخانه آستان قدس رضوی نیز موجود است.
[۵۸] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۲، ص۱۹۵.
[۵۹] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 