پاورپوینت کامل محمد بن اسحاق مطلبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل محمد بن اسحاق مطلبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محمد بن اسحاق مطلبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل محمد بن اسحاق مطلبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ابناسحاق ابوبکر محمد بن اسحاق مطلبی مدنی
اِبْنِ اِسْحاق، ابوعبدالله، یا ابوبکر محمد بن اسحاق بن یسار بن خیارِ مطلبی مدنی (۸۰ -۱۵۱ق/۶۹۹ – ۷۶۸م)، محدث و نخستین سیرهنویسی که زندگانی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را به رشته نگارش درآورده است.
[۱] ابن حبان، محمد، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰، مشاهیر علماء الامصار، به کوشش فلایشهامر، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹م.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – جد
۳ – کسب دانش
۴ – اساتید
۵ – نقل حدیث از ائمه
۶ – تبحر و وسعت معلومات
۷ – خصوصیات ظاهری
۸ – سفرها
۸.۱ – مصر
۸.۲ – بازگشت به مدینه
۸.۳ – عراق
۸.۴ – ری
۸.۵ – بازگشت به مدینه
۹ – درگذشت و اختلاف در سال آن
۱۰ – جایگاه علمی
۱۰.۱ – امیرالمحدثین
۱۰.۲ – دیدگاه بزرگان
۱۰.۳ – شهرت در روایت حدیث و تاریخ
۱۰.۴ – ایرادات وارد شده بر ابن اسحاق
۱۰.۵ – ستایش ابن اسحاق
۱۰.۶ – شاگردان
۱۱ – روابط تیره ابن اسحاق با هشام
۱۲ – روابط تیره ابن اسحاق با مالک
۱۳ – اتهامات وارد شده بر وی
۱۴ – دوستدار اهل بیت
۱۵ – عقاید ویژه ابن اسحاق
۱۶ – متهم کردن ابن اسحاق به تدلیس
۱۷ – آثار
۱۷.۱ – سیره یا مغازی
۱۷.۱.۱ – شیوه نگارش
۱۷.۱.۲ – دلیل نگارش
۱۷.۱.۳ – عدم دسترسی به اصل سیره
۱۷.۱.۴ – محتوای سیره
۱۷.۱.۵ – شروح و تعلیقات
۱۷.۲ – سایر آثار
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع
۱ – ولادت
به گفته ذهبی ابن اسحاق در ۸۰ ق در مدینه زاده شد،
[۲] ذهبی، محمد، ج۷، ص۳۴، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
اما برخی از محققان معاصر نظر دادهاند که ابن اسحاق در حدود سال ۸۵ق متولد شده است
[۳] سقا، مصطفی و دیگران، مقدمه بر السیره النبویه ابن هشام، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۴] زریاب خوئی، عباس، ج۱، ص۸۱، «ابن اسحاق»، بزم آورد، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۵] زریاب خوئی، عباس، ج۱، ص۸۳، «ابن اسحاق»، بزم آورد، تهران، ۱۳۶۸ش.
که ظاهراً این نظر بیتوجه به نوشته ذهبی اظهار شده است. ابن اسحاق از زُمره موالی است.
۲ – جد
جد او یسار بن خیار یا یسار بن کوتان (که ضبط دیگر آن کوثان است
[۶] ذهبی، محمد، ج۷، ص۳۳، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
) از مسیحیانی بود که در نُقیره (روستایی در حوالی عین التمر) زندانی بود. خالد بن ولید پس از گشودن این قلعه در ۱۲ق/۶۳۳م علاوه بر زنان و کودکان آنجا، ۴۰ پسر را نیز که توسط اهالی نقیره به گروگان گرفته شده و در کلیسا محبوس بودند، به اسارت گرفت. از جمله این ۴۰ تن، یسار جد محمد بن اسحاق بود که پس از ورود به مدینه مولای قیس بن مَخرمه شد
[۷] بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۲۴۸، فتوح البلدان، به کوشش رضوان محمد رضوان، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۸] شباب، خلیفه بن خیاط، ج۲، ص۶۷۸، طبقات، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۶م.
[۹] ابن سعد، محمد، ج۷، ص۳۲۱، طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
[۱۰] بخاری، محمد، ج۱(۱)، ص۴۰ ، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
، اما تنها قهپایی مینویسد که او پس از اسارت و ورود به مدینه به بردگی فاطمه بنت عتبه درآمد.
[۱۱] قهپایی، عنایتالله، ج۱، ص۱۹۹، مجمع الرجال، به کوشش ضیاءالدین علامه اصفهانی، تهران، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۳م.
[۱۲] قهپایی، عنایتالله، ج۵، ص۱۴۸- ۱۴۹، مجمع الرجال، به کوشش ضیاءالدین علامه اصفهانی، تهران، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۳م.
به نوشته بکری اندلسی این گروگانها عرب تبارانی بودند که در اختیار کسری قرار داشتند،
[۱۳] بکری، اندلسی، ج۱، ص۳۱۹، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، قاهره، ۱۳۶۴ق/ ۱۹۴۵م.
اما این سخن مسلم نیست.
[۱۴] زریاب خوئی، عباس، ج۱، ص۸۲، «ابن اسحاق»، بزم آورد، تهران، ۱۳۶۸ش.
یسار ۳ پسر داشت: اسحاق، موسی و عبدالرحمان
[۱۵] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۴۹۲، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
که هر ۳ از محدثان و راویان حدیث بودند. اسحاق با دختر صَبیح یکی از موالی حُوَیْطِب بن عبدالعُزّی ازدواج کرد. حاصل این زناشویی ۳ پسر به نامهای محمد، ابوبکر و عمر (د ۱۵۴ق/۷۷۱م) بود. این هر ۳ فرزند به پدر تأسی کردند و از جمله طالبان حدیث گردیدند که احادیث زیادی از آنان روایت شده است.
[۱۶] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۳، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۱۷] شباب، خلیفه بن خیاط، ج۲، ص۶۷۸، طبقات، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۶م.
[۱۸] ابن حبان، محمد، ج۷، ص۳۸۰، الثقات، حیدرآباددکن، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
[۱۹] یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۶.
۳ – کسب دانش
محمد بن اسحاق دوران کودکی و نوجوانی را در مدینه گذراند. نخست نزد پدر و عموهایش موسی بن یسار و عبدالرحمان بن یسار و آنگاه نزد عالمان دیگر به کسب دانش پرداخت.
[۲۰] طبری، «المنتخب من کتاب ذیل المذیل»، ج۱۱، ص۶۵۴، مندرج در ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۲۱] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳، تذکره الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲-۱۳۳۴ق.
او در این شهر مانند بیشتر طالبان علم در آن دوره، و به ویژه موالی، به کسب علوم متداول زمان پرداخت. شوق موالی برای فراگرفتن دانشها از دیگران بیشتر بود، زیرا آنان از جوامعی بودند که در آنها کتابت و دانش بیشتر از جامعه عرب رواج داشت، و به علاوه، موالی از نظر جایگاه اجتماعی در طبقات پایینتر بودند و بهترین چیزی که میتوانست مرتبه اجتماعی آنان را بالا برد و این نقص را جبران کند، وصول به مقامات علمی خاصه دانش دین و فقه و حدیث بود.
[۲۲] زریاب خوئی، عباس، ج۱، ص۸۳، «ابن اسحاق»، بزم آورد، تهران، ۱۳۶۸ش.
۴ – اساتید
کسان دیگری که ابن اسحاق پیش از همه نزد آنان به تحصیل پرداخت، ابوسلمه بن عبدالرحمان و سالم بن عبدالله بودند.
[۲۳] ابن معین، یحیی، ج۲، ص۷۳، معرفه الرجال، به کوشش محمدمطیع حافظ و غزوه بدیر، دمشق، مجمعاللغه العربیه.
اساتید دیگر او عاصم بن عمر بن قتاده، یزید بن رومان ، محمد بن ابراهیم ، قاسم بن محمد ، نافع مولی ابن عمر ، و به ویژه ابن شهاب زهری ، عبدالله بن ابوبکر بن محمد مدنی ، محمد بن سائب کلبی و بسیاری دیگر بودند که ابن اسحاق از آنها دانشهای معمول را فرا گرفت و هم از این گروه روایت کرد. او مغازی عروه بن زبیر را از شاگردش یزید بن رومان آموخت و به دنبال آن مغازی عبدالله بن کعب را شنید.
[۲۴] ابن سعد، محمد،بخش چاپ نشده طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
[۲۵] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۳-۴، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۲۶] مهدوی، ج۱، ص۷- ۸، حاشیه، اصغر، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۲۷] ذهبی، محمد، ج۷، ص۳۴، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ابن شهاب زهری استاد برجسته ابن اسحاق چنان مجذوب قدرت علمی وی گردید که اعلام داشت تا زمامی که این اَحول (لوچ) یعنی ابن اسحاق در حجاز است، حجاز مرکز علم خواهد بود
[۲۸] ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، ج ۲(۳)، ص۱۹، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
[۲۹] بسوی، یعقوب، ج۲، ص۲۷، المعرفه و التاریخ، به کوشش ضیاء العمری، بغداد، ۱۹۷۵م.
ابن عدی جرجانی داستانی نقل کرده که بر اساس آن ابن شهاب زهری اجازه داد ابن اسحاق هرگاه که مایل باشد به دیدار وی برود.
[۳۰] ابن عدی جرجانی، عبدالله، ج۶، ص۲۱۱۹، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۵ – نقل حدیث از ائمه
غیر از اساتید یاد شده، محمد بن اسحاق در مدینه در سلک یاران امامان شیعه ، حضرت باقر علیهالسلام و حضرت صادق علیهالسلام درآمد و از آنان نقل حدیث کرد.
[۳۱] برقی، احمد، ص۱۰، کتاب الرجال، به کوشش محدث ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۳۲] ذهبی، محمد،ج۱، ص۱۷۲، تذکره الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲-۱۳۳۴ق.
[۳۳] سیوطی، ص۸۲، طبقات الحفاظ، بیروت، ۱۹۸۳م.
همین روابط سبب شد که گروهی او را شیعه یا دارای گرایش شیعی بدانند.
[۳۴] یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۷.
محمد بن اسحاق به شنیدن سخنان اساتید خود اکتفا نکرد، بلکه کوشش ورزید احادیث و روایات را از زبان راویان مشهور دیگر نیز بشنود و گردآوری کند.
۶ – تبحر و وسعت معلومات
تبحر و وسعت معلومات وی باعث شد که طبری او را پر دانش و آگاه به همه علوم متداول عصر بخواند.
[۳۵] طبری، «المنتخب من کتاب ذیل المذیل»، ج۱۱، ص۶۵۴ – ۶۵۵، مندرج در ج ۱۱ تاریخ طبری.
هنگامی که به مصر رفته بود، در مجلس درس یزید بن ابی حبیب (د ۱۲۸ق/۷۴۶م) که از معاریف محدثین آن دیار بود، حاضر گشت و از محضر او بهره برد.
[۳۶] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۵، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
۷ – خصوصیات ظاهری
از خصوصیات ظاهری او که منابع به آن تصریح دارند، اینکه وی احول بوده است. و بارها از او با این لقب یاد کردهاند.
[۳۷] ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، ج ۲(۳)، ص۱۹۱،الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
[۳۸] ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۷۶.
۸ – سفرها
۸.۱ – مصر
ابن اسحاق سرانجام به سبب مشکلاتی که برای او در زادگاهش فراهم گشته بود، به ویژه دشمنیهای مالک بن انس و هشام بن عروه در حدود ۳۰ سالگی راهی سفر شد. سفر نخستین او به سوی غرب بود. در ۱۱۵ق/۷۳۳م به مصر رفت و مدتی در اسکندریه اقامت گزید و در آنجا نزد گروهی از استادان به آموزش فقه و حدیث پرداخت. از اساتید او در آنجا غیر از یزید بن ابی حبیب میتوان از ثُمامه بن شُفَیّ، قاسم بن قرمان، عُبیدالله بن ابی جعفر نام برد
[۳۹] ذهبی، محمد، ج۷، ص۴۷- ۴۸، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۴۰] سزگین، فؤاد، ج۱ (۲)، ص۸۷ – ۸۸، تاریخ التراث العربی، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۱] سقا، مصطفی و دیگران، مقدمه بر السیره النبویه ابن هشام، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
ابن حجر سفر او را به مصر در ۱۱۹ق/۷۳۷م ضبط کرده
[۴۲] ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۹، ص۴۴، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۶ق/ ۱۹۰۸م.
که درست به نظر نمیرسد و مورد تأیید سایر منابع نیست.
۸.۲ – بازگشت به مدینه
اقامت او در مصر ظاهراً چندان نپایید و از آنجا به مدینه بازگشت. برخلاف آنچه که اغلب پنداشته میشود، وی یکسره به عراق نرفت. در مدینه به کار خود ادامه داد و به گردآوری اخبار و احادیث در زمینه احوال پیامبر و همچنین اخبار مربوط به پادشاهان و قبایل دیرین عرب همت گماشت، ولی باز هم محیط مدینه را برای ماندن مناسب ندانست. روابط شخصی او با مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی و هشام بن عروه محدث بزرگ، هر یک به جهاتی نامطلوب بود. مالک بیش از همه در ایجاد جو نامناسب برای ابن اسحاق تلاش میکرد. افزون بر همه اینها، ابن اسحاق در مدینه برای تأمین معاش گرفتار تنگدستی و سختی شد.
۸.۳ – عراق
کسی در این هنگام او را به عراق دعوت کرد و او با آنکه داوود بن خالد او را از این کار باز میداشت،
[۴۳] ابن عدی جرجانی، عبدالله، ج۶، ص۲۱۱۸، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
ناگزیر راه سفر در پیش گرفت.
[۴۴] ابن سعد، محمد، ج۷، ص۳۲۲، طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
[۴۵] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۲۳، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
در آغاز به کوفه و جزیره و حیره ، سپس به بغداد و پس از مدتی به ری رفت و بیشتر سالهای پختگی و کمال را در این شهرها گذراند و شاگردان زیادی تربیت کرد. به این جهت است که از اهالی مدینه غیر از ابراهیم بن سعد کسی از او روایت نکرده است.
[۴۶] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
[۴۷] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۷- ۸، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۴۸] ذهبی، محمد، ج۷، ص۴۷- ۴۸، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
اقامت او در کوفه ظاهراً به طول انجامید. در حدود ۱۴۲ق/۷۵۹م در سلک اطرافیان عباس بن محمد برادر منصور خلیفه عباسی که حاکم منطقه جزیره بود، درآمد.
[۴۹] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۶، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
از آنجا نزد منصور که در این هنگام در حیره بود، رفت و کتاب مغازی را نخستین بار برای او نگاشت،
[۵۰] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۲۱، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
[۵۱] ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۷۷.
هر چند از سالها پیش از آن در اندیشه تدوین آن کتاب بود و منابع و روایات مورد نیاز خود را به ویژه از طریق راویان مدینه و مصر – قبل از رفتن به عراق – تهیه کرده یود.
شاگردان وی در کوفه و حیره و جزیره کتاب او را از خود وی شنیدند و بسیاری از آنان به روایت آن پرداختند.
[۵۲] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۴۹۲، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۵۳] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
[۵۴] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۶، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۵۵] یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۶.
[۵۶] ذهبی، محمد، ج۷، ص۴۷- ۴۸، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ابن اسحاق پس از مدتی اقامت در جزیره از سوی منصور به بغداد – که تازه بنا شده و پایتخت عباسیان گردیده بود – فراخوانده شد. خلیفه در آنجا از وی خواست که کتابی در تاریخ از زمان حضرت آدم تا عصر او تألیف کند.
[۵۷] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۱۲۲، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
[۵۸] سقا، مصطفی و دیگران، مقدمه بر السیره النبویه ابن هشام، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
۸.۴ – ری
ابن اسحاق از بغداد به ری که ظاهراً در آن اوقات اقامتگاه و مقر ولیعهد خلیفه یعنی مهدی بود، رفت. او در ری به تربیت شاگردان و روایت اخبار و احادیث و بیان مغازی پرداخت و این مباحث را به افراد بسیاری آموخت. راویان او در ری بیشتر از مدینه بودند. احتمالاً او زمانی طولانی در این شهر اقامت داشته است.
[۵۹] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۲۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
۸.۲ – بازگشت به مدینه
پس از چند سال زندگی در ری، چون مهدی آهنگ بغداد کرد، همراه او بدین شهر آمد و تا پایان زندگی در آنجا زیست.
۹ – درگذشت و اختلاف در سال آن
پس از مرگ، او را در گورستان خیزران این شهر (منسوب به خیزران مادر هارون الرشید و هادی) به خاک سپردند.
[۶۰] ابن سعد، محمد، ج۷، ص۳۲۲، طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
سال دقیق مرگ او محل اختلاف است: ابن سعد ،
[۶۱] ابن سعد، محمد، ج۷، ص۳۲۲، طبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
ابن عدی جرجانی ،
[۶۲] ابن عدی جرجانی، عبدالله، ج۶، ص۲۱۱۶، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
بخاری
[۶۳] بخاری، محمد، ج ۱ (۱)، ص۴۰، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
[۶۴] بخاری، محمد، ج ۲، ص۱۰۴، التاریخ الصغیر، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۴م.
و برخی دیگر چون عامری حرضی یمانی، مؤلف غربال الزمان
[۶۵] عامری حرضی یمانی، یحیی، ج۱، ص ۱۴۰، غربال الزمان، به کوشش محمد ناجی زعبی العمر، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
درگذشت او را در ۱۵۱ق/۷۶۸م دانستهاند. گروه زیادتری به تفاوت سالهای ۱۵۰ تا ۱۵۳ق را سال مرگ وی ضبط کردهاند.
[۶۶] ابن حبان، محمد، ج۷، ص۳۸۰، الثقات، حیدرآباددکن، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
[۶۷] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۰۵.
[۶۸] ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۹۴.
[۶۹] یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۶.
[۷۰] شباب، خلیفه بن خیاط، ج۲، ص۶۶۰، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
[۷۱] ذهبی، ج۷، ص۵۵، به نقل از ابن معین، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
با این حال طبری و ابن سعد به نقل از فرزند ابن اسحاق درگذشت پدر وی را در ۱۵۰ق نوشتهاند،
[۷۲] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۷- ۸، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۷۳] طبری، «المنتخب من کتاب ذیل المذیل»، ج۱۱، ص۶۵۵، مندرج در ج ۱۱ تاریخ طبری.
قولی که نویسنده «دائره المعارف اسلام۱» آن را پذیرفته است. خطیب بغدادی بدون اظهارنظر سنوات مختلف را ذکر کرده است
[۷۴] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۴، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
و ابن خلکان ضمن برشمردن همه اقوال، سال ۱۵۱ق را صحیحتر میداند.
[۷۵] ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۷۷.
گفتهاند که بر درِ آرامگاه او در بغداد با گچ نوشته شده بود: «هذا قبر محمد بن اسحاق بن یسار صاحب مغازی رسولالله صلیالله علیه و سلم».
[۷۶] ابن عدی جرجانی، عبدالله، ج۶، ص۲۱۱۶، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۱۰ – جایگاه علمی
۱۰.۱ – امیرالمحدثین
رجال شناسان در زمینه مقام علمی ابن اسحاق نظرهای گوناگون ابراز کردهاند. برخی او را ثقه و مورد اطمینان، و دستهای دیگر دروغگویش دانستهاند. او حافظهای قوی داشت. گفتهاند در مدینه هر کس ۵ حدیث یا بیشتر میدانست، برای آنکه فراموشش نشود، نزد ابن اسحاق به ودیعه میگذاشت و از او میخواست آنها را حفظ کند تا اگر خود فراموش کند، کسی آنها را در خاطر داشته باشد.
[۷۷] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۲۰، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
به سبب همین حافظه بیمانند، او را امیرالمحدثین خواندهاند.
[۷۸] بخاری، محمد، ج ۱ (۱)، ص۴۰، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
۱۰.۲ – دیدگاه بزرگان
ذهبی میگوید ابن اسحاق در دانش همچون دریایی خروشان بود و در مدینه نخستین کس بوده که علوم زمان خود را تدوین کرده است.
[۷۹] ذهبی، محمد، ج۷، ص۳۵، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
وی از طبقه سوم محدثانی است که در مدینه احادیث و روایات مربوط به تاریخ و مغازی را گرد آوردند. از علی بن مدینی نقل کردهاند که: علم سنت نزد ۱۲ تن است که یکی از آنها ابن اسحاق است.
[۸۰] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۱۹، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
ابن اسحاق احادیث بسیاری روایت کرد، اما محمد بن اسماعیل میگفت وی هزار حدیث مختص به خود دارد که کسی در روایت آن با او شریک نیست.
[۸۱] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۲۴۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/ ۱۹۳۰م.
۱۰.۳ – شهرت در روایت حدیث و تاریخ
ابن اسحاق نه تنها در تاریخ و قصص و اخبار مربوط به وقایع و مغازی شهرت داشت، بلکه در روایت احادیث مربوط به احکام و سنن، ثقه و صاحب رأی به شمار میآمد، به گونهای که دیگران بر او رشک میورزیدند.
[۸۲] ابن حبان، محمد، ج۷، ص۳۸۳، الثقات، حیدرآباددکن، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
[۸۳] مهدوی، اصغر، ج۱، ص۴، مقدمه سیرت رسولالله، ترجمه رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
ابن اسحاق به علم سنن عنایت تام داشت و با روشی استوار به گردآوری احادیث میپرداخت. وی از طرق مختلف روایت میکرد: از مشایخی که ایشان را دیده بود، از مشایخی که از مشایخ او نقل مینمودند و نیز از کسانی که مشایخشان از مشایخ وی روایت میکردند؛ و این حاکی از صدق و امانت ابن اسحاق در نقل احادیث است.
[۸۴] ابن حبان، محمد، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰، مشاهیر علماء الامصار، به کوشش فلایشهامر، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹م.
به گفته ابن خلکان روایات ابن اسحاق نزد اکثر علما مقبول بود و در مغازی و سیر هیچ تردید در پیشوایی او نیست. از شافعی روایت کردهاند که گفته است: هرکس بخواهد در آموزش مغازی تبحر یابد، باید نزد ابن اسحاق رود.
[۸۵] ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۷۶.
ابن معین و علی بن مدینی در تأیید او مطالبی گفتهاند. سفیان بن عیینه میگوید مردم مدینه از او حدیث نقل نمیکنند، ولی من متجاوز از ۷۰ سال با او بودم و نشنیدم که اهل این شهر او را به چیزی متهم کنند، یا اتهام و خدشهای بر او وارد سازند
[۸۶] ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، ج۳ (۲)، ص۱۹۲، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
[۸۷] بخاری، محمد، ج۱ (۱)، ص۴۰، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
. سفیان همچنین گفته است که ابن اسحاق به راستی امیرالمؤمنین حدیث است و از بهترین کسانی است که اخبار را روایت کرده است.
[۸۸] ابن حبان، محمد، ج۷، ص۳۸۳، الثقات، حیدرآباددکن، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
۱۰.۴ – ایرادات وارد شده بر ابن اسحاق
ایرادی که بر ابن اسحاق گرفتهاند، این است که از طریق ضعفا روایتهای زیادی نقل کرده است و همین سبب شده که مطالب ناپسندی در کتاب او وارد شود.
[۸۹] ابن حبان، محمد، ج۷، ص۳۸۳، الثقات، حیدرآباددکن، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
و از این روست که دستهای او را کاذب خواندهاند. مطالب طعنآمیز علیه او را ابن عدی جرجانی و خطیب بغدادی و ابن سیدالناس (در عیون الاثر ) گرد آوردهاند.
[۹۰] سقا، «س» مصطفی و دیگران، مقدمه بر السیره النبویه ابن هشام، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
ابن قتیبه نیز به این موضوع اشارهای دارد.
[۹۱] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص ۴۹۲، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
ابن عدی جرجانی افراد چندی را برمیشمارد که احادیث منقوله از ابن اسحاق را معتبر نمیشمارند؛ میگوید: در مجلس فریابی بودم، از او خواسته شد حدیثی از ابن اسحاق بگوید و او ابن اسحاق را زندیق خواند.
[۹۲] ابن عدی جرجانی، عبدالله، ج۶، ص۲۱۱۷، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
اما معروفترین کسانی که در تخطئه او سخن گفتهاند، هشام بن عروه و مالک بن انس هستند که به روابط میان آنها پس از این اشاره خواهد شد. ابوسعید یحیی بن سعید قطان بصری (د ۱۹۸ق/۸۱۳م)، ابومحمد سلیمان بن بلال تیمی (د ۱۷۳ق/۷۸۹م) و وُهیب بن خالد بن عجلان بصری (د ۱۶۵ یا ۱۶۹ق/۷۸۱ یا ۷۸۵م) نیز ابن اسحاق را غیر ثقه و غیر معتبر شمردهاند.
[۹۳] ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۹،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 