پاورپوینت کامل محمد بربهاری ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل محمد بربهاری ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محمد بربهاری ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل محمد بربهاری ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint :
ابومحمد حسن بن علی بربهاری
بَرْبَهاری، ابومحمّدحسن بن علی بن خَلَف، محدث، فقیه، واعظ و شیخ حنبلیان در بغداد در نیمه دوم قرن سوم و آغاز قرن چهارم است.
فهرست مندرجات
۱ – وجه نامگذاری بربهاری
۲ – مشحصات بربهاری
۳ – زندگی نامه
۴ – مذهب بربهاری
۵ – شهرت بربهاری
۶ – حیات سیاسی
۷ – دستگیری بربهاری
۸ – نظر مورخین در مورد بربهاری
۹ – وفات بربهاری
۱۰ – آثار بربهاری
۱۱ – آرا و عقاید
۱۲ – سخن آخر
۱۳ – فهرست منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منابع
۱ – وجه نامگذاری بربهاری
بربهار نام داروهایی گیاهی بود که از هند به بصره میآوردند و در آنجا تاجرِ آنها را بربهاری میگفتند.
[۱] سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۲، ص۱۳۳، چاپ عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
۲ – مشحصات بربهاری
تاریخ ولادت بربهاری را فقط زرکلی
[۲] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۲۰۱، بیروت ۱۹۸۹.
و عمررضا کحّاله
[۳] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۳، ص۲۵۳، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶).
نوشته و آن را ۲۳۳ ذکر کردهاند که به نظر میرسد استنتاجی از گزارش تاریخ وفات و مدت عمرش بوده است که در آن اختلاف نظر وجود دارد.
وی در ناحیه غربی بغداد، در باب مُحَوَّلْ اقامت داشت و بیشتر عمر خود را در این شهر به کسب دانش سپری کرد و مدتی را در مصاحبت ابوبکر احمد مَرّوذی (متوفی ۲۷۵) از شاگردان و نزدیکان احمدبن حنبل، گذرانید و بیشتر دانش خود را در حدیث و فقه از او فرا گرفت.
علوم دینی را چنان آموخت که بعدها به ریاست حنبلیان در بغداد نایل شد.
[۴] تنّوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج۲، ص۲۹۵، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱۱۹۷۳.
[۵] ابن ابی یَعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۸، بیروت (بی تا).
[۶] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه والنهایه فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۰۱، بیروت (بی تا).
[۷] ابن عماد، عبد الحی بن أحمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۴، ص۱۵۸.
به مشایخ صوفیه گرایش داشت و به کلام کسانی چون فُضیل بن عیاض و سفیان ثوری استشهاد میکرد.
مدتی در ملازمت سَهْل تُستَری به سر برد و عمری به زهد و قناعت گذراند؛ و نوشتهاند که از تمام میراث پدرش، که بیش از هفتاد هزار درهم بود، چشم پوشید.
[۸] ابن ابی یَعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۸، بیروت (بی تا).
[۹] ابن ابی یَعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۴۲۴۳، بیروت (بی تا).
[۱۰] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه والنهایه فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۰۱، بیروت (بی تا).
۳ – زندگی نامه
ابومحمد حسن بن علی بن خلف (متوفی ۳۲۹ هـ ق) پیشوای متعصب حنبلیان بغداد در زمان خود و برپا کننده چندین شورش مذهبی در این شهر است.
[۱۱] قاضی ابن ابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، تحقیق: عبدالرحمن العثیمین، ریاض، الامانه العامه للاحتفال بمرور ماه عام علی تاسیس مملکه العربیه، ۱۴۱۹ق. ج۳، ص۳۶.
[۱۲] گذشته، ناصر، مدخل بربهاری، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، بنیاد دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱. مقاله شماره ۴۷۰۹.
از سالزاد او اطلاعی در دست نیست، ولی با توجه به اینکه دو روایت متفاوت ۹۶ و ۷۷ سال، درباره مدت عمر بربهاری در دست است، وی باید در سال ۲۳۳ یا ۲۵۲ هـ ق به دنیا آمده باشد. از دوران تحصیل وی تنها همین اندازه میدانیم که در خدمت استادانی چون ابوبکر مروزی ( متوفی ۲۷۵ هـ ق)، نزدیکترین شاگرد و مونس احمدبن حنبل، و سهل بن عبدالله تستری (متوفی ۲۸۳ هـ ق)، صوفی بلندآوازه، به شاگردی پرداخته است. از میان شاگردانش میتوان از ابوبکر محمد بن محمد مغربی، ابن بطه، ابوالحسین ابن سمعون و ابوعلی نجاد یاد کرد.
[۱۳] قاضی ابن ابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۸.
[۱۴] گذشته، ناصر، مدخل بربهاری، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، بنیاد دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱. مقاله شماره ۴۷۰۹.
«بربهار» ادویهای از خانوادهی گیاهان دارویی است که از هند میآمد و تاجران دریانورد و اهل بصره به آن بربهار و به واردکننده آن بربهاری میگفتند.
[۱۵] سمعانی، ابوسعید، الانساب، تحقیق:عبدالرحمن المعلمی، حیدر آباد، مجلس دائره المعارف العثمانی، ۱۳۸۲ق، اول، ج۲، ص۱۳۳.
گویا خانواده بربهاری در بصره، واردکننده این ادویه بودند و او بدین جهت بربهاری خوانده شده است. اگرچه زادگاه بربهاری به درستی معلوم نیست، اما آنگونه که از زندگی سهل تستری، استاد بربهاری، بدست میآید بربهاری در بصره زاده شده و تا ۲۸۳ هـ ق، یعنی سال وفات سهل، بصره محل اصلی زندگی او بوده است و از آن به بعد در بغداد ساکن شده.
[۱۶] بوروینگ، گرهارد، سهل تستری، سایت دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، مدخلها و مقالهها پیش از چاپ، حرف س، شماره ۲۵، http://www. encyclopaediaislamica. com/index. php.
اما پیش از آن سفرهایی به بغداد داشته که در خلال این سفرها شاگردی ابوبکر مروزی (ساکن و درگذشته در بغداد)
[۱۷] ابن ابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۱، ص۱۴۸.
را کرده است. عدهای نیز برای بالا بردن مقام بربهاری پارهای کرامات و امور غیبی را در جریان وفات او و پس از آن ذکر کردهاند که بیشتر با مذاق صوفیان میسازد و نه وهابیت و سلفیه که امروز در ضدیت آشکار با چنین مرام صوفیانهای، خود را وامدار و وارث امثال بربهاری و پیرو آنان میدانند. گذشته از آنکه این کرامات را ما تنها در آثار کسانی چون ابن جوزی و ابن عماد میبینیم، یعنی حنبلیانی که جانبدارانه به تاریخ نگریسته و آن را مینویسند و در کنار ذکر این کرامات هیچ اشارهای به فتنه گریهای بربهاری نکردهاند.
[۱۸] ابن الجوزی، ابو الفرج عبد الرحمن بن علی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، تحقیق:محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲/۱۹۹۲، اول، ج۱۴، ص۱۴و۱۵.
[۱۹] ابن الجوزی، ابو الفرج عبد الرحمن بن علی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، تحقیق: محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲/۱۹۹۲، اول، ج۱۳، ص۳۴۸-۳۵۰.
[۲۰] ابن العماد، عبد الحی بن أحمد، شذرات الذهب، تحقیق:الارناؤوط، دمشق – بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶/۱۹۸۶، اول، ج۴، ص۱۲۱.
[۲۱] ابن العماد، عبد الحی بن أحمد، شذرات الذهب، تحقیق:الارناؤوط، دمشق – بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶/۱۹۸۶، اول، ج۴، ص۱۵۸- ۱۶۴.
۴ – مذهب بربهاری
بربهاری در عهد خود خطیب نافذالکلمهای بود و خصوصاً به خاطر دفاع سرسختانه از مذهب احمدبن حنبل، مقابله با اموری که کژدینی و بدعت میدانست و نیز اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر نزد حنبلیان بغداد، از عامّه و خاصّه، محترم بود.
از ابن بَطّه عُکْبَری روایت شده که اگر بربهاری از مردم برای کاری دینی درخواست کمک مالی میکرد، خواستهاش را بر میآوردند.
[۲۲] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۴۳، بیروت (بی تا).
ابن ابی یعلی
[۲۳] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۴۴، بیروت (بی تا).
گزارش دیگری از کثرت پیروان او ـ که گاه از آنها با عنوان بربهاریّه یاد میشود ـ در ۳۲۳ آورده که خلیفه عباسی، راضی باللّه را بیمناک کرد و در پی برخی رویدادهای خشونتبار که طرفداران بربهاری موجب آن بودند
[۲۴] ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، ج۱، ص۳۲۲، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۲/۱۹۱۴، چاپ افست بغداد (بی تا).
از رئیس شرطه بغداد، بدر خَرشَنی، خواست که گرد آمدن پیروان بربهاری، حتی دو نفر را ممنوع اعلام کند.
[۲۵] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه والنهایه فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۰۱، بیروت (بی تا).
[۲۶] ابن اثیر، ابو الحسن علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۰۷ ۳۰۸، بیروت ۱۳۹۹۱۴۰۲/۱۹۷۹۱۹۸۲.
بربهاری از متکلمان به شدت انتقاد میکرد، کلام را بدعت میشمرد و آن را منشأ همه بدعتها، و گمراهیها میدانست؛ پرداختن به مطالعات رایج کلامی از نظر او ناروا و زیانبار بود و حتی نشستن در حلقههای علمی اهل کلام را منع میکرد.
[۲۷] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۹، بیروت (بی تا).
[۲۸] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۷، بیروت (بی تا).
[۲۹] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۳۴، بیروت (بی تا).
[۳۰] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۳۷، بیروت (بی تا).
این مخالفت، گذشته از دیدگاه وی درباره بدعت بودن کلام، به روش متکلمان نیز باز میگشت.
از فقرات برجای مانده کتابش به نام شرح کتاب السّنه بخوبی معلوم است که کاربرد رأی و قیاس را در امور دینی نمیپسندید
[۳۱] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۳۱، بیروت (بی تا).
و با هرگونه کوشش عقلی برای فهم آموزههای دینی و یا تفسیر و تأویل آنها مخالف بود،
[۳۲] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۹، بیروت (بی تا).
[۳۳] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۳، بیروت (بی تا).
[۳۴] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۹، بیروت (بی تا).
اساس دین را «تقلید» از رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اصحاب میدانست
[۳۵] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۳۹، بیروت (بی تا).
و آن را «دین عتیق» می نامید.
[۳۶] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۳۲۳۳، بیروت (بی تا).
هنگامیکه ابوالحسن اشعری بعد از جدا شدن از مکتب اعتزال و اعلان رسمی پیروی از احمدبن حنبل
[۳۷] اشعری، علی بن اسماعیل، الابانه عن اصول الدیانه، ج۱، ص۱۷، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
نزد وی آمد و گزارش ردّیّه نویسی خود را بر پیروان فرق و ادیان باز گفت، بربهاری نپذیرفت و گفت فقط آنچه را که احمدبن حنبل گفته است میشناسد، و این سخن گویا تعریضی بود بر روش کلامی اشعری.
نوشتهاند که اشعری به دنبال این مواجهه، کتاب الابانه را، که بیان اصول دیانت بر پایه آرای احمدبن حنبل بود، نگاشت؛ ولی بربهاری همچنان نسبت به وی بی مهر ماند.
[۳۸] ابن ابی یَعلی،، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۸، بیروت (بی تا).
[۳۹] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۹۱.
۵ – شهرت بربهاری
شهرت بربهاری بیشتر به خاطر دفاع سرسختانه از مذهب حنبلی، تأکید بر پشتیبانی از آرای سلف و مخالفت با هرگونه افزایش یا دگرگونی در آن و بر آشفتن از نقد رفتار صحابیان بود.
این دیدگاه در قرن چهارم در میان حنبلیان رواج یافته بود و علاوه بر بربهاری، استادش مَرّوذی نیز با جدّیت از این دیدگاه حمایت میکرد.
گذشته از آن، بربهاری در امربه معروف و نهی از منکر بسیار میکوشید و در فعالیتهای خود، پیش از آنکه به تألیف رساله و کتاب بپردازد، روش خطابه و برانگیختن مردم را برگزیده بود.
به همین سبب چندین حادثه خشونت آمیز اجتماعی و سیاسی و فرقهای در سالهای حضورِ آشکار و فعّال وی در بغداد روی داد که یا مستقیماً آنها را هدایت میکرد و یا بازتابی از جلسات وعظ و خطابهاش بود.
ابوعلی تنّوخی (متوفی ۳۸۴) از پدرش قاضی ابوالقاسم تنّوخی و دیگران روایت کرده است که در روزگار اقتدار حنبلیان در بغداد، برپا کردن مجالس نوحه سرایی امام حسین (علیهالسلام) و نیز رفتن به زیارت حائر حسینی بسیار دشوار بود و زایران با آزار حنبلیان روبرو میشدند و حتی بربهاری دستور داد زنی از مردم بغداد، به نام خِلْب را که در مجالس عزاداری، پنهانی نوحه میخواند، بیابند و بکشند، در حالی که شعر او کمترین تعریضی به سلَف نداشت.
[۴۰] تنّوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج۲، ص۴۴، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
[۴۱] تنّوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج۲، ص۲۳۱ ۲۳۳، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱۱۹۷۳.
نزاع حنبلیان با گروهی از عامّه را درباره معنای مراد از «مقام محمود» در آیه ۷۹ از سوره اسراء، که در سال ۳۱۷ روی داد، مستقیماً به بربهاری نسبت ندادهاند
[۴۲] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه والنهایه فی التاریخ، ج۱۱، ص۱۶۲، بیروت (بی تا).
اما با توجه به اینکه آنها را پیروان مرّوذی دانستهاند و بربهاری نیز از شاگردان و پیروان جدّی او بود، و نیز به نوشته ابن ابی یعلی
[۴۳] ابن ابی یَعلی، ، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۴۳، بیروت (بی تا).
در تمام مجالس خود به مضمون این آیه از دیدگاه حنبلی اشاره داشت، به ظنّ قوی وی بیش از دیگران در این «فتنه» سهم داشته است.
در ۳۲۳ هنگامی که محمّدبن احمدبن ایوب، معروف به ابن شَنبوذ ، مُقری بغدادی به قرائتهای شاذّ روی آورد و با مخالفت معاصرانش روبرو شد، حنبلیان در برانگیختن مردم و دستگاه خلافت بر ضدّ او نقش داشتند تا جایی که خلیفه او را احضار کرد و وی توبه نمود؛ ولی به فرمان خلیفه حبس و تبعید شد.
[۴۴] صولی، محمد بن یحیی، اخبار الراضی بالله والمتقی للّه، ج۱، ص۶۲۶۳، چاپ هیورث دن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۴۵] صولی، محمد بن یحیی، اخبار الراضی بالله والمتقی للّه، ج۱، ص۸۵، چاپ هیورث دن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
۶ – حیات سیاسی
بربهاری در روزگاری در بغداد سربرآورد که آکنده از حوادث گوناگون بود و توطئههای رنگارنگ، خلافت را به ضعف عباسی گاه در دست سپهسالاران، گاه در چنگ وزراء و زمانی دستخوش هوسبازیهای حرم و حاشیه دارالخلافه قرار میداد؛ به گونهای که اقتدار و یکپارچگی خلافت را متزلزل ساخته بود. ضعف اقتدار امریست که کار را به شورشهای فکری و سیاسی و بحرانهای حاد اقتصادی میکشانید. در این میان، بربهاری بر آن بود تا با ایجاد یک جنبش مذهبی بر پایه عقاید حنبلی، اوضاع را به سمت اقتدار و تسلط حنابله سوق دهد. از اینرو، هم با گروههای شیعی (از جمله قرامطه) و هم با سیاست تساهل دینی دستگاه خلافت مقتدربالله عباسی (حک ۲۹۵-۳۲۰ هـ ق) به ستیز برخاست. مشی فکری بربهاری بر این نظر مبتنی بود که هیچگونه تسامح و تساهلی، حتی در مورد کوچکترین بدعتها، نباید نشان داد و گرنه این بدعتها قوت میگیرند و به سنت تبدیل میگردند. بربهاری در ۳۱۲ هـ ق به هنگام بروز بحرانهایی که قرامطه به وجود آورده بودند و به کاروان حاجیان حمله میبردند برای کمک مالی به حاجیان پیش قدم شد و اظهار کرد که در صورت خواست خلیفه میتواند مردم بغداد را به پرداخت کمکهای مالی هنگفت تشویق کند. این مطلب نفوذ و اقتدار چشمگیر بربهاری را نشان میدهد. وی با هر گونه برگذاری مراسم عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام) مخالف بود و با آن به سختی برخورد میکرد. شیعیان از بیم آزار حنابله، یا در خانه رؤسا و یا مخفیانه، به سوگواری میپرداختند. به هر روی در این دوره، نقش پنهان و آشکار بربهاری را میتوان در همه شورشهایی که حنبلیان در بغداد به راه انداختند، پی گیری کرد.
[۴۶] ابن الجوزی، ابو الفرج عبد الرحمن بن علی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، تحقیق:محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲/۱۹۹۲، اول، ج۱۴، ص۱۴و۱۵.
[۴۷] ابن الجوزی، ابو الفرج عبد الرحمن بن علی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، تحقیق: محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲/۱۹۹۲، اول، ج۱۳، ص۳۴۸-۳۵۰.
[۴۸] ابن العماد، عبد الحی بن أحمد، شذرات الذهب، تحقیق:الارناؤوط، دمشق – بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶/۱۹۸۶، اول، ج۴، ص۱۲۱.
[۴۹] ابن العماد، عبد الحی بن أحمد، شذرات الذهب، تحقیق:الارناؤوط، دمشق – بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶/۱۹۸۶، اول، ج۴، ص۱۵۸- ۱۶۴.
رابطه بربهاری با دستگاه خلافت ثبات چندانی نداشت. او گاهی از مقربان و زمانی نیز مغضوب بود. یکبار در ۳۲۱ هـ ق مورد غضب خلیفه القاهر قرار گرفت، خود او متواری و یارانش به بصره تبعید شدند. پس از آن با روی کار آمدن خلیفه الراضی بار دیگر او از مقربان خلیفه گردید. اما در ۳۲۳ هـ ق بار دیگر مورد قهر الراضی قرار گرفت و تا پایان عمر در اختفا به سر برد و در همان حال درگذشت.
[۵۰] الزرکلی، خیر الدین، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۹م، هشتم، ج۲، ص۲۰۱.
[۵۱] ابن اثیر، ابو الحسن علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ترجمه: ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۹۸.
شاید علت اصلی این رابطه متزلزل، گذشته از کشمکشهای شیعه و سنی در بغداد آن روز، همان شیوه افراط گرایانه بربهاری و پیروانش در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بوده که در مواردی از حد معمول تجاوز کرده و منجر به سلب آسایش و امنیت عمومی شده است. مثلا ابن اثیر درباره آخرین مورد از آنها که در ۳۲۳ هـ ق سبب متواری شدن بربهاری برای همیشه شد، مینویسد: «در آن سال حنبلیان نیروی عظیمی پیدا کردند، به حدی که بر خانه سالاران و فرماندهان و سایر مردم هجوم میبردند که اگر باده یا آلت طرب باشد آنها را میریختند و میشکستند و تاراج میکردند. اگر هم مردی با زن یا بچه راه میرفت وضع او را تحقیق میکردند که با آن زن یا بچه چه نحو انتسابی دارند، اگر جواب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 