پاورپوینت کامل متعه الحج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل متعه الحج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل متعه الحج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل متعه الحج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
حج تمتع
حج تمتّع یکی از اقسام سهگانه حج (قران، افراد، تمتع) و حجی است که حجگزار ابتدا برای مناسک عمره محرم شده و بعد از خروج از احرام از داخل مکه برای حج محرم میگردد. این نوع حج به خاطر تحلل بین عمره و حج به این اسم معروف شده است.
حج تمتع در سال دهم هجری در جریان حجه الوداع از طرف خداوند و توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تشریع گردید اما با وجود این خلیفه دوم با آن مخالفت نمود و در دوران خلافت خود از آن ممانعت میکرد؛ اما امام علی (علیهالسلام) و بعضی از صحابه دیگر با تحریم تمتع مخالف بوده و آن را مراعات نمیکردند.
این حج از دو بخش عمره و حج تشکیل یافته و عمره باید قبل از حج ادا شود. عمره تمتع، از بخشهای احرام، طواف و نماز آن، سعی و تقصیر تشکیل شده و به نظر فقیهان شیعه و برخی فقیهان اهل سنت پس از تقصیر، محرّماتِ احرام بر احرامگزار حلال میشود. بخش حج، از احرام، وقوف در عرفات، وقوف در مشعر، مناسک منا، طواف زیارت و نماز آن، سعی، طواف نساء و نماز آن، بیتوته در منا و رمی جمرات تشکیل شده است.
نیت، به جا آوردن عمره در ماههای حج، ادای حج و عمره در یک سال، احرام حج از مکه، ادای حج و عمره توسط یک فرد و یا از طرف یک شخص، خارج نشدن از مکه بعد از خارج شدن از احرام عمره و قبل از احرام حج، تقدم عمره بر حج و تحلل بین عمره و حج از شرایط حج تمتع محسوب میشوند.
فهرست مندرجات
۱ – واژهشناسی
۲ – تمتع در قرآن
۳ – حکمت تشریع
۴ – منع عمر از تمتع
۴.۱ – دلیل بدعت عمر
۴.۲ – مخالفان بدعت عمر
۵ – حکم حج تمتّع
۶ – چگونگی حج تمتّع
۷ – شرایط حج تمتّع
۷.۱ – نیت
۷.۲ – به جا آوردن عمره در ماههای حج
۷.۳ – ادای حج و عمره در یک سال
۷.۴ – احرام حج از مکه
۷.۵ – ادای حج و عمره توسط یک فرد
۷.۶ – خارج نشدن از مکه
۷.۷ – تقدم عمره بر حج
۷.۸ – تحلل از احرام عمره پیش از احرام حج
۸ – ویژگیهای حج تمتّع
۸.۱ – پیوند استوار حج با عمره
۸.۲ – لزوم تقدم عمره بر حج
۸.۳ – لزوم ادای عمره تمتّع در ماههای حج
۸.۴ – ضرورت ادای حج و عمره در یک سال
۸.۵ – مواقیت احرام
۸.۶ – طواف نساء
۸.۷ – زمان قطع تلبیه
۸.۸ – پیشانداختن و تاخیر برخی مناسک
۸.۹ – قربانی
۸.۱۰ – چگونگی انعقاد احرام
۸.۱۱ – ادای طواف
۸.۱۲ – عدول
۸.۱۳ – چگونگی تحلل
۹ – فهرست منابع
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
۱ – واژهشناسی
واژه تمتّع، به معنای برخوردار شدن و بهره بردن
[۱] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۳، ص۱۲۸۲، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
[۲] ابناثیر، علی بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۴، ص۳۹۲، متع، به کوشش طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۴ش.
و اصطلاح فقهی حج تمتّع، به معنای حجی است که در آن حجگزار ابتدا برای مناسک عمره تمتّع محرم میشود و پس از خروج از احرام، دوباره برای حج احرام میبندد.
[۳] ابنرشد اندلسی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
[۴] آبی، حسن بن ابیطالب، کشف الرموز، ج۱، ص۳۳۶، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۸ق.
[۵] شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، ج۲، ص۲۸۷، یروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
از آن رو به این نوع از حج، تمتّع گفته میشود که اداکننده آن در فاصله زمانی میان حج و عمره میتواند کارهایی را که در حال احرام حرام شمرده میشد، انجام دهد.
[۶] نراقی، احمد، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۰۸، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
[۷] دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۹، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
[۸] ابنرشد اندلسی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
از آنجا که ارتباط میان این عمره و حج تمتّع به گونهای است که به منزله یک عمل محسوب میشوند، گویا این تمتّع و بهرهمندی در حج روی داده است.
[۹] شهید ثانی، زینالدین بن علی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۲، ص۲۰۴، تحقیق سیدمحمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
[۱۰] طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، ج۶، ص۱۰۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
[۱۱] سبزواری، هادی، شرح نبراس الهدی، ص۲۶۳، قم، بیدار، ۱۴۲۱ق.
برخی فقها انجام یافتن حج و عمره در یک سفر و بینیازی از سفرهای متعدد را وجه نامگذاری این نوع حج به تمتّع دانستهاند.
[۱۲] دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۹، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
[۱۳] ابنرشد اندلسی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
با تحلیل اخیر حج قِران، از دیدگاه اهل سنت، به معنای حجی که در آن احرام به حج و عمره، در یک زمان صورت میگیرد، از مصادیق حج تمتّع به شمار میرود.
[۱۴] ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، التمهید، ج۸، ص۳۵۴، به کوشش مصطفی بن احمد العلوی و محمد عبدالکبیر البکری، مغرب، وزاره الاوقاف و الشؤون الاسلامیه، ۱۳۸۷ق.
[۱۵] ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط، ج۲، ص۸۶، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
[۱۶] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموع الفتاوی، ج۲۶، ص۲۷۱، به کوشش عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، قاهره، مکتبه ابنتیمیه، بیتا.
معدودی دیگر بهره بردن احرامگزار را از ثواب عمره در ماههای حج ـ که در عصر جاهلی امری ناپسند شمرده میشد ـ وجه نامیده شدن آن به حج تمتّع دانستهاند.
[۱۷] بدرالعینی، محمود بن احمد، البنایه فی شرح الهدایه لمرغینانی، ج۴، ص۳۰۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
[۱۸] بدرالعینی، محمود بن احمد، البنایه فی شرح الهدایه لمرغینانی، ج۴، ص۳۱۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
۲ – تمتع در قرآن
واژه تمتّع برگرفته از آیه ۱۹۶ بقره «فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ اِلَی الْحَجِّ…»
[۱۹] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.
است و گاهی این نوع حج در احادیث
[۲۰] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۳۷، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۲۱] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۲۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۲، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۲۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۶۴، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
و به تبع آن در منابع فقهی «متعه الحج» خوانده شده
[۲۴] ابنرشد اندلسی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ج۱، ص۲۶۸، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
[۲۵] بیهقی، محمد بن حسین، اصباح الشیعه بمصباح الشریعه، ص۱۳۱، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه الامام الصادق، ۱۴۱۶ق.
[۲۶] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
و انجامدهنده آن متمتّع خوانده میشود.
[۲۷] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی، ج۴، ص۴۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۲۸] محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج۲، ص۷۹۱، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
به نظر بسیاری از فقیهان امامی
[۲۹] بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۳۲۰، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۳۰] نراقی، احمد، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۱۵، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
[۳۱] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۰، ص۶۰۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی و موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
و اهل سنت،
[۳۲] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۱۵۳، بیروت، دارالفکر.
[۳۳] ابننجیم، زینالدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۳۸۴، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
این آیه بر مشروعیت حج تمتّع دلالت دارد. و بر این مشروعیت ادعای اجماع مسلمانان نیز شده است.
[۳۴] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۴۱۲، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۳۵] بدرالعینی، محمود بن احمد، عمده القاری، ج۹، ص۱۹۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
قرآن از میان اقسام سهگانه حج (افراد، قران و تمتّع) تنها به حج تمتّع تصریح کرده است که بر اهمیت خاص آن دلالت دارد
[۳۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۹۲، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۳۷] ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۳۴، بیروت، دارالکتب العلمیه.
بر پایه روایتی، امام باقر (علیهالسّلام) تمتّع را برترین نوع حج شمرده
[۳۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۹۱، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
و در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) و امام باقر (علیهالسّلام) چنین نقل شده که «اگر هزار حج به جا آوریم، جز حج تمتّع انجام نمیدهیم».
[۳۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۹۲، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۴۰] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۹، به کوشش سیدحسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
شماری از اهل سنت، با توجه به تعریف گسترده خود از حج تمتّع که شامل حجگزارانی که قربانی به همراه میبرند نیز میشود، برآنند که حج پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حجه الوداع حج تمتّع بوده است.
[۴۱] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی، ج۴، ص۴۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۴۲] ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۳۵، بیروت، دارالکتب العلمیه.
هر چند به نظر امامیان، این حج به، سبب همراه داشتن قربانی، حج قران بوده است.
[۴۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۴۹، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۴۴] طوسی، محمد بن حسن، الخلاف فی الاحکام، ج۲، ص۲۶۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۳ – حکمت تشریع
بر پایه روایات، حکمت تشریع حج تمتّع در سال دهم هجری
[۴۵] ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن ابیداود، ج۱، ص۴۲۵-۴۲۶، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ق.
تخفیفی از جانب خداوند برای حجگزاران و جلوگیری از طولانی شدن و در نتیجه فساد احرام است.
[۴۶] صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع و الاحکام، ج۱، ص۲۷۴، به کوشش سیدمحمدصادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
اعراب در جاهلیت، حج و عمره را جدای از هم و با فاصلهای زمانی انجام میدادند و جمع کردن حج و عمره را ممنوع میپنداشتند.
[۴۷] نک: بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵۲، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۴۸] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۳۷، بیروت، دارالکتب العلمیه.
از این رو فرمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، مبنی بر ادای عمره در سفر حج، در قالب حج تمتّع بر آنان، گران آمد و با ایستادگی در برابر آن حضرت، ایشان را به خشم آوردند.
[۴۹] نک: شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۸۶، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۵۰] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۳۳-۳۴، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۵۱] صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع و الاحکام، ج۲، ص۴۱۴، به کوشش سیدمحمدصادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
برخی منابع از مخالفت عمر بن خطاب با حج تمتّع در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گزارش دادهاند.
[۵۲] محمد بن محمد، مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۴، تحقیق موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
[۵۳] حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، مقدمه سیدشهابالدین مرعشی نجفی، ج۱، ص۲۵۰، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۲ق.
[۵۴] مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۷، ص۲۰۲، اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق.
۴ – منع عمر از تمتع
حج تمتّع در حجه الوداع توسط اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز چند سال پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجام شد، ولی عمر بن خطاب، در دوران خلافت خود، ضمن اعتراف به جواز حج تمتّع در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، آن را ممنوع شمرد و در این باره سختگیری کرد
[۵۵] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۳۷، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۵۶] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۷، ص۲۰۶، بیروت، دارالفکر.
[۵۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۰، ص۶۲۹، بیروت، داراحیاء التراث العربی و موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
؛ حتی مخالفان را کیفر میداد
[۵۸] نووی، یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۸، ص۱۶۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
[۵۹] عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری شرح عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، ج۳، ص۳۳۲، تحقیق محمد فواد عبدالباقی و محبالدین خطیب، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
تا آنجا که برخی از صحابیان، درباره این موضوع، سکوت را برگزیدند و حتی به دیگران سفارش میکردند که در زمان حیاتشان، سخنی مبنی بر جواز حج تمتّع از آنان نقل نشود.
[۶۰] نک: نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۸، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۶۱] ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۱۵۹، دار الفکر، ۱۴۰۷ه.
این منع، از بدعتهای عمر بن خطاب شمرده شده است.
[۶۲] حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۸۴، به کوشش عین الله حسنی ارموی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۷ق.
پس از عمر، عثمان و معاویه نیز مردم را از حج، به گونه تمتّع، باز میداشتند
[۶۳] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵۱، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۶۴] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۶، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۶۵] ابنحزم، علی بن احمد، المحلی بالآثار، ج۷، ص۱۰۷، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۸ق.
و گاه بر آن سختگیری میکردند.
[۶۶] نک:عسکری، مرتضی، معالم المدرستین، ج۲، ص۲۱۰ -۲۱۱، بیروت، النعمان، ۱۴۱۰ق.
به تدریج، به ویژه در عصر عباسیان، ظاهراً به استناد نظر ابنعباس، این منع برداشته شد و حج تمتّع آزاد گردید.
[۶۷] عسکری، مرتضی، معالم المدرستین، ج۲، ص۲۲۲-۲۲۳، بیروت، النعمان، ۱۴۱۰ق.
۴.۱ – دلیل بدعت عمر
دلیلی که عمر بن خطاب برای ممنوعیت حج تمتّع اقامه میکرد، ناخوشایند بودن آمیزش و تمتّعات جنسی، در فاصله زمانی عمره و حج، و نیز رواج یافتن زیارت کعبه و ادای عمره در طول سال با سفرهای جداگانه و در نتیجه، رشد اقتصادی مکیان بود.
[۶۸] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۵۰، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۶۹] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۶، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۷۰] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۲۱، بیروت، دارالفکر.
[۷۱] هندی، متقی، کنز العمال، ج۵، ص۱۶۴، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
برخی فقها، فرمان عمر درباره ترک حج تمتّع و انجام جداگانه عمره را مصداق اتمام عمره (در آیه ۱۹۶ بقره) به شمار آوردهاند.
[۷۲] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۱۵۸، بیروت، دارالفکر.
در پاسخ باید گفت: اولاً در این صورت صدر آیه با این ذیل تعارض خواهد داشت؛ ثانیاً مراد از اتمام حج، به تصریح شماری از مفسران،
[۷۳] طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۵۴، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۳م.
[۷۴] فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۲۹۶-۲۹۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
انجام کامل عمل است؛ به ویژه آنکه در مقابل فرض احصار (ناتوانی از انجام کامل حج) ذکر شده است. گذشته از این که استناد به آیه در کلام عمر مطرح نشده است.
[۷۵] سبحانی، جعفر، اضواء علی عقائد الشیعه، ص۴۸۶، قم، موسسه امام صادق، ۱۴۲۱ق.
از این رو، در منابع امامی
[۷۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۹۲، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۷۷] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش سیدحسن موسوی خرسان و علی آخوندی، ج۵، ص۲۶-۲۹، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
و اهل سنت تحریم حج تمتّع خلاف نص قرآن و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
[۷۸] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۹۰۰، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۷۹] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۶، ص۲۷، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۸۰] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳۸۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. خسرو ۱۳۶۴ش.
و عمل صحابه
[۸۱] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۹، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۸۲] نسائی، احمد بن علی، سنن النسائی، ج۵، ص۱۵۱، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۳۴۸ق.
[۸۳] ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۳۸، بیروت، دارالکتب العلمیه.
خوانده شده و حتی برخی از اهل سنت، نهی او را نامعتبر دانستهاند
[۸۴] ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۳۸، بیروت، دارالکتب العلمیه.
شماری دیگر از آنان در صدد توجیه این نهی بر آمده و گفتهاند که با توجه به برتر بودن حج افراد از تمتّع، نهی عمر تنزیهی بوده و هدف وی، ترغیب مردم به حج افراد بوده است.
[۸۵] نووی، یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۸، ص۱۶۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
برخی دیگر گفتهاند که مراد عمر، ممنوعیت عدول از حج افراد به عمره تمتّع بوده است.
[۸۶] نووی، یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۸، ص۱۶۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
[۸۷] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳۹۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. خسرو ۱۳۶۴ش.
بر پایه نظری دیگر، به استناد برخی روایات،
[۸۸] ازدی، محمد بن فتوح، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، ج۱، ص۲۷۱، تحقیق علی حسین البواب، بیروت، دار ابنحزم، ۱۴۲۳ق.
حج تمتّع ویژه صحابه است.
[۸۹] نک:بدرالعینی، محمود بن احمد، عمده القاری، ج۹، ص۱۸۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ولی این توجیهات را با سخن صریح عمر بن خطاب و نیز رویه عملی او در این باره ناسازگار شمرده و نقد کردهاند.
[۹۰] نک:بدرالعینی، محمود بن احمد، عمده القاری، ج۹، ص۱۸۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
[۹۱] مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، ج۱، ص۱۷۸، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۳ق.
[۹۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۰، ص۶۳۲-۶۳۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی و موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۴.۲ – مخالفان بدعت عمر
به رغم سکوت یا انعطاف برخی از صحابیان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در برابر تحریم حج تمتّع، شماری از آنان به صراحت با آن به مخالفت برخاستند و حتی در مقام عمل، این ممنوعیت را مراعات نکردند؛ از جمله:
۱. امام علی (علیهالسّلام):
[۹۳] مالک بن انس، اصبحی، الموطّا، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، ج۱، ص۳۳۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
[۹۴] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵۱، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۹۵] نسائی، احمد بن علی، سنن النسائی، ج۵، ص۱۵۲، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۳۴۸ق.
آن حضرت در برابر اعتراض عثمان بن عفان به سبب ادای حج تمتّع تصریح کرد که نمیتوان سخن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به خاطر دیگران رها ساخت.
[۹۶] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۹۵، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۹۷] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۲۱، بیروت، دارالفکر.
۲. عبدالله بن عمر: فرزند عمر، در موارد متعدد، بر جواز حج تمتّع تاکید کرده و با تصریح به مستند قرآنی آن و سیره نبوی، نهی پدرش را نادرست و بدون مستند شمرده است.
[۹۸] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۲۱، بیروت، دارالفکر.
[۹۹] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳۸۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. خسرو ۱۳۶۴ش.
۳. عایشه: او در پاسخ به نهی معاویه از ادای حج تمتّع، به غلامان و نزدیکان خود دستور داد که حج تمتّع به جا آورند. وی خطاب به معاویه تاکید کرد که رفتار او مطابق واقعیت است.
[۱۰۰] نک:ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۳۸، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۴. عبدالله بن عباس: ابنعباس نیز همواره بر اینکه این نوع حج را همراه با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مهاجران و انصار انجام داده، تاکید داشت
[۱۰۱] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۳۷، بیروت، دارالصادر، بیتا.
و در پاسخ به پرسش شخصی از او در این باره، صریحاً آن را جایز شمرد.
[۱۰۲] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۴۸، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۱۰۳] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۵۵، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
۵. ابی بن کعب: وی در مخالفت با ممانعت عمر از متعه حج، به او صریحاً گفت که با توجه به نزول آیه درباره آن و نیز سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، وی حق این کار را ندارد.
[۱۰۴] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۵۲۱، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۶۵ق.
[۱۰۵] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۵، ص۱۲۸، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
۶. سعد بن ابیوقاص: او در پاسخ به پرسشی درباره حج تمتّع گفت که آن هنگام که نهیکننده از حج تمتّع کافر به شمار میرفت، ما با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این نوع حج را انجام میدادیم.
[۱۰۶] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۳۸، بیروت، دارالصادر، بیتا.
[۱۰۷] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۸۹۸، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
[۱۰۸] ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۱۴۵، دار الفکر، ۱۴۰۷ه.
۷. عمران بن حصین: او با تصریح به اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میان حج و عمره جمع کرد (در قالب حج تمتّع) و پس از آن آیهای در نسخ آن نازل نشده، تحریم حج تمتّع را صرفاً دیدگاه شخصی عمر میدانست.
[۱۰۹] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۶، ص۲۷، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۱۱۰] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۹۰۰، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
همچنین بر پایه احادیث شیعه، امامان (علیهمالسّلام) به صراحت اعلام کردهاند که در ادای حج تمتّع، تقیه را روا نمیدارند و آن را انجام میدهند.
[۱۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۲، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۱۱۲] صدوق، محمد بن علی، منلایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۸، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴.
[۱۱۳] طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، ج۲، ص۱۵۱، به کوشش سیدحسن موسوی خرسان، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
۵ – حکم حج تمتّع
به اجماع فقیهان امامی، آنچه به عنوان حجه الاسلام بر آفاقیان (غیرساکنان مکه و اطراف آن) واجب است، حج تمتّع است.
[۱۱۴] محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج۲، ص۷۸۴، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
[۱۱۵] سبزواری، محمدباقر، ذخیره المعاد، ج۲، ص۵۵۰، آل البیت.
[۱۱۶] طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، ج۶، ص۱۰۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
مستند آنان در این باره، افزون بر آیه ۱۹۶بقره ـ که حج تمتّع را ویژه افرادی خاص، یعنی غیر حاضران در محدوده مکه «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ اَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» دانسته ـ، روایات پرشمار
[۱۱۷] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۳۹-۲۴۵، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
است.
[۱۱۸] قمی، علی بن بابویه، فقه الرضا، ص۲۱۵، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا، ۱۴۰۶ق.
[۱۱۹] صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۲۱۵، قم، انتشارات موسسه الامام الهادی، ۱۴۱۵ق.
[۱۲۰] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
پارهای از منابع، وجوب تمتّع را بر آفاقی، از ضروریات فقه امامی شمردهاند.
[۱۲۱] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
مستند برخی فقها بر این حکم، بخشی دیگر از آیه مذکور «وَ اَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّه» است.
[۱۲۲] علم الهدی، سیدمرتضی، الانتصار، ص۲۳۹-۲۴۰، منشورات سید شریف، قم.
[۱۲۳] حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۱۰، ص۱۲۱، آستان قدس رضوی، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیه.
در فقه امامی درباره جواز حج تمتّع برای غیر آفاقیان (ساکنان مکه و پیرامون آن) اختلاف نظر است و معدودی از امامیان، به کفایت آن از حجه الاسلام قائل شدهاند.
[۱۲۴] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۰۶، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۲۵] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۱۷۹، قم، مؤسسه الإمام الصادق، ۱۳۹۴.
احادیثی هم بر این نظر دلالت دارد.
[۱۲۶] صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع و الاحکام، ج۲، ص۴۱۱، به کوشش سیدمحمدصادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
ولی به نظر بیشتر امامیان، وظیفه این افراد تنها با ادای حج قران یا افراد ساقط میشود.
[۱۲۷] حلی، محمد بن ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۲۰.
[۱۲۸] طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، ج۶، ص۱۲۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
[۱۲۹] نراقی، احمد، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۳، ص۱۰۱، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
فقهای اهل سنت، درباره اینکه حج آفاقیان میتواند حج تمتّع باشد، اتفاق نظر دارند. اما درباره اینکه غیر آفاقیان هم میتوانند حجه الاسلام خود را به گونه حج تمتّع به جا آورند یا نه، اختلاف دارند.
[۱۳۰] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳۹۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. خسرو ۱۳۶۴ش.
[۱۳۱] ابنرشد اندلسی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
حنفیان، به استناد آیه ۱۹۶ سوره بقره، حج تمتّع را برای اهل مکه و ساکنان میان شهر مکه و مواقیت، مجزی نمیدانند
[۱۳۲] کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۲، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۱۳۳] ابننجیم، زینالدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۳۹۲، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
و به احادیثی هم استناد کردهاند.
[۱۳۴] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۴، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
[۱۳۵] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۲۳، بیروت، دارالفکر.
مالک بن انس نیز حج تمتّع را برای مکیان مکروه دانسته است.
[۱۳۶] ابنرشد اندلسی، محمد بن احمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
در مقابل، سایر فقهای اهل سنت، حجگزاران، اعم از مکی و غیر مکی، را در انتخاب هر یک از انواع سهگانه حج مخیر شمردهاند.
[۱۳۷] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۵۰۳، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۱۳۸] شیبانی، یحیی بن محمد، اختلاف الائمه العلماء، ج۱، ص۲۷۰.
آنان ضمیر ذلک را در آیه شریفه، اشاره به حکم وجوب قربانی دانستهاند نه انجام دادن حج تمتّع، و بر این اساس گفتهاند که وجوب قربانی بر متمتّع، منوط به آن است که وی اهل مکه و اطراف آن نباشد.
[۱۳۹] عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری شرح عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، ج۳، ص۳۴۶، تحقیق محمد فواد عبدالباقی و محبالدین خطیب، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
ولی در نقد این نظر گفتهاند که اولاً ذلک اسم اشاره دور است و به اصل حکم حج تمتّع باز میگردد که نسبت به موضوع وجوب قربانی دورتر است. ثانیاً برای بیان وجوب غالباً کلمه «علی» به کار میرود، نه حرف جر «لام» که در این آیه به کار رفته است و از آن تنها جواز ادای تمتّع برای غیر مکیان استنباط میشود، نه وجوب چیزی بر آنان.
[۱۴۰] ابننجیم، زینالدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۳۹۲، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
گذشته از اینکه احادیثی از امامان شیعه (علیهمالسّلام) مراد از آیه را عدم تشریع حج تمتّع برای اهل مکه ذکر کردهاند.
[۱۴۱] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۲-۳۳، به کوشش سیدحسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
امامیان، به استناد روایات،
[۱۴۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۹۱-۲۹۲، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۱۴۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۹، به کوشش سیدحسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
بر آنند که در مواردی که مکلف، میان انواع سهگانه حج (افراد، قران و تمتّع) مخیر است (مانند حج مستحب)، حج تمتّع بر دیگر انواع حج برتری دارد.
[۱۴۴] سبزواری، محمدباقر، ذخیره المعاد، ج۲، ص۵۵۶، آل البیت.
[۱۴۵] مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۷، ص۴۸۱، اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق.
[۱۴۶] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۴۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
میان فقهای مذاهب اهل سنت، حنبلیان
[۱۴۷] ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۳۲، بیروت، دارالکتب العلمیه.
و برخی شافعیان،
[۱۴۸] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۱۵۰، بیروت، دارالفکر.
[۱۴۹] شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، ج۲، ص۲۸۷، یروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
حج تمتّع را با فضیلتترین نوع حج دانستهاند. البته برخی از آنان این برتری را منوط به آن شمردهاند که حجگزار همراه خود قربانی نیاورده باشد.
[۱۵۰] شیبانی، یحیی بن محمد، اختلاف الائمه العلماء، ج۱، ص۲۷۱.
[۱۵۱] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، مجموعه الفتاوی، ج۲۶، ص۳۵.
[۱۵۲] سیدسابق، فقه السنه، ج۱، ص۶۵۷.
۶ – چگونگی حج تمتّع
حج تمتّع، به معنای عام خود، از دو بخش عمره و حج تشکیل شده است. عمره تمتّع با احرام بستن از میقات در یکی از ماههای حج (شوال، ذیقعده و ذیحجه)، ادای طواف و نماز آن، سعی و تقصیر انجام میگیرد و پس از آن ـ به نظر امامیان
[۱۵۳] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۶۳، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۵۴] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۶، ص۳۰.
[۱۵۵] خویی، سیدابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۵، ص۱۱۹، به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
و برخی فقیهان اهل سنت
[۱۵۶] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی، ج۴، ص۶۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۱۵۷] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۱۷۱ بیروت، دارالفکر.
ـ انجام دادن محرمات احرام بر احرامگزار، حلال میشود. البته برخی از اهل سنت تحلل از احرام عمره را تنها برای آنان که قربانی همراه ندارند، قائلند و در غیر این صورت، بر آنند که محرم با تقصیر از احرام خارج نمیشود.
[۱۵۸] کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۱۵۹] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، مجموعه الفتاوی، ج۲۶، ص۵۶.
[۱۶۰] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۵۱۲، بیروت، دارالکتب العلمیه.
به نظر مشهور فقیهان امامی، تراشیدن سر در عمره تمتّع و نیز در فاصله زمانی میان حج تمتّع و عمره، حرام و گاه موجب ثبوت کفاره است.
[۱۶۱] حر عاملی، محمد بن حسن، هدایه الامه الی احکام الائمه، ج۵، ص۳۵۴، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
[۱۶۲] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۴۵۰-۴۵۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
به تصریح برخی از آنان، انجام عمره مفرده هم در این فاصله زمانی جایز نیست.
[۱۶۳] خویی، سیدابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۳، ص۲۰۵، به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
[۱۶۴] تبریزی، جواد، التهذیب فی المناسک، ج۳، ص۱۲۶، قم، دارالتفسیر، ۱۴۲۳ق.
[۱۶۵] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه، ج۲، ص۲۱۶.
[۱۶۶] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه، ج۲، ص۲۴۴.
از دیدگاه آنان مستحب است متمتّع در این فاصله، شبیه احرامگزاران شده و از پوشیدن لباس دوخته اجتناب کند.
[۱۶۷] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۶۳، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۶۸] حلبی، علی بن حسن، اشاره السبق، ص۱۳۳.
[۱۶۹] بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره، ج۱۶، ص۳۰۴، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
بر پایه فقه امامی، حج تمتّع مرکب از این مناسک است: احرام بستن از مکه در روز ترویه یا در زمانی که وقوف در عرفات را در روز عرفه درک کند؛ وقوف به عرفات در روز عرفه، وقوف در مشعرالحرام در شب عید قربان، انجام دادن مناسک منا (رمی جمره عقبه، قربانی و حلق یا تقصیر) در روز عید قربان، طواف زیارت و نماز آن، سعی میان صفا و مروه، طواف نساء و نماز آن، بیتوته در منا ـ در شبهای یازدهم، دوازدهم و در پارهای موارد، شب سیزدهم ذیحجه ـ، رمی جمرات سهگانه در روزهای یازدهم و دوازدهم و در پارهای موارد روز سیزدهم ذیحجه.
[۱۷۰] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۲۱۱-۲۱۲، به کوشش عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
[۱۷۱] حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۵۶.
[۱۷۲] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۳-۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
در فقه اهل سنت هم مناسک حج تمتّع همینگونه است
[۱۷۳] سمرقندی، محمد بن احمد، تحفه الفقهاء، ج۱، ص۳۸۱.
[۱۷۴] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۸، ص۲۶۶، بیروت، دارالفکر.
؛ با این تفاوت که آنان طواف نساء را واجب نمیدانند و به جای آن، طواف وداع را از مناسک واجب یا مستحب شمردهاند.
[۱۷۵] شیرازی، ابراهیم بن علی، التنبیه، ج۱، ص۸۰.
[۱۷۶] نووی، یحیی بن شرف، المجم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 