پاورپوینت کامل فضلالله کجوری ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فضلالله کجوری ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فضلالله کجوری ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فضلالله کجوری ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
شیخ فضلالله نوری
شیخ فضلالله نوری (۱۲۵۹-۱۳۲۷ ه ق)، از مجتهدان و علمای شیعه در تهران و از پیشروان جنبش مشروطه مشروعه در ایران بود.
وی از شاگردان میرزا حبیبالله رشتی، شیخ راضی و میرزای شیرازی در نجف بود و برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران روانه تهران شد. او از جمله علمایی بود که در امر سیاست ورود پیدا کرد و حمایت از نهضت عدالتخانه، مقابله با روشنفکران غربزده و فراماسونها در تهیه و تصویب قانون اساسی منهای دین و شریعت، مخالفت با کیفیت حکومت مشروطه و رهبری مشروطه مشروعه از جمله اقدامات اجتماعی و سیاسی شیخ فضلالله بود. سرانجام مشروطهخواهان بعد از پیروزی بر نیروهای دولتی و فتح تهران و تشکیل حکومت، به تصفیه حساب با مخالفان مشروطه پرداخته و شیخ را در دادگاهی محاکمه و به دار آویختند.
فهرست مندرجات
۱ – تاریخ ولادت
۲ – تحصیلات
۳ – فعالیتهای علمی
۴ – شاگردان
۵ – مقام علمی
۶ – آثار
۷ – در نهضت تنباکو
۸ – حمایت از نهضت عدالتخانه
۹ – مبارزه با غربگراها در تصویب قانون اساسی
۱۰ – مخالفت با مشروطه
۱۱ – سقوط و ظهور دوباره مشروطیت
۱۱.۱ – حکومت مشروطهخواهان
۱۱.۲ – پیشنهادها به شیخ
۱۱.۳ – محاکمه شیخ
۱۲ – اعدام و شهادت
۱۳ – پس از شهادت
۱۴ – حمایت امام خمینی از دیدگاه شیخ
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع
۱ – تاریخ ولادت
شیخ فضلالله نوری فرزند ملا عباس کجوری، در سال ۱۲۵۹ق. در روستای لاشک در منطقه کجور مازندران به دنیا آمد.
۲ – تحصیلات
فضلالله پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد. تحصیلات ابتدایی را در «بَلَده» (مرکز منطقه نور) آغاز کرد.
[۱] ابوالحسنی (منذر)، علی، پایداری تا پای دار، ص۱۳۹.
پس از آن به تهران مهاجرت کرد و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد. سپس برای تکمیل دانش خویش به نجف هجرت کرد و نزد استادان بزرگ حوزه نجف میرزا حبیبالله رشتی و شیخ راضی به تحصیل پرداخت و بعد از مدّتی در درس میرزای شیرازی بزرگ شرکت کرد. هیبت، وقار و تیزهوشی استاد، طلبه جوان را آنچنان شیفته وی ساخت که با هجرت میرزای شیرازی به سامرا وی نیز حوزه نجف را رها کرد و راهی سامرا شد. حضور مستمر در درس میرزای بزرگ و هشت سال حضور در درس شیخ راضی و میرزا حبیبالله رشتی به همراه پشتکار و مداومت در درس و تحصیل، از شیخ فضلالله مجتهدی برجسته و فقیهی نامدار ساخت.
به حقیقت باید او را وارث علم میرزای رشتی و سیاست و مدیریت میرزای شیرازی دانست.
۳ – فعالیتهای علمی
موقعیت حساس سیاسی و اجتماعی ایران موجب شد تا شیخ فضلالله با اشاره میرزای شیرازی و برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران در سال ۱۳۰۳ ق. روانه تهران شود.
[۲] خاطرات سیاسی، تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی، ترجمه علی کاظمی با مقدمه آیتالله شیخ حسین لنکرانی، ص۱۷.
شیخ فضلالله پس از مهاجرت به تهران، با اقامه جماعت و تألیف و تدریس علوم اسلامی و حوزوی پرداخت. مهارت او در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی و شناختش از مسائل روز جامعه موجب شد تا خیلی زود مورد استقبال و توجه طلاب و روحانیان قرار گیرد. «مجلس درس شیخ در تهران دارای اعتبار و اهمیّت فوقالعاده بود و بسیاری از روحانیان به شرکت در درس او مباهات داشتند و مجتهدان بسیاری در حوزه درس او حاضر و اغلب علمای تهران از افادات علمی او بهره میبردند.»
[۳] انصاری، مهدی، شیخ فضلالله نوری و مشروطیت، ص۲۶.
۴ – شاگردان
از حوزه تعلیم و تدریس شیخ فضلالله، شخصیهای بزرگواری برخاستهاند، از آن جملهاند:
حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم؛
سید حسین طباطبایی قمی؛
آقا سید محمود مرعشی (پدر آیتالله سید شهابالدین مرعشی (ره))
سید اسماعیل مرعشی؛
ملا علی مدرس؛
میرزا ابوالقاسم قمی؛
شیخ حسن تهرانی؛
علامه محمد قزوینی.
[۴] ابوالحسنی (منذر)، علی، پایداری تا پای دار، ص۳۰۵.
۵ – مقام علمی
مقام علمی شیخ فضلالله مورد توافق دوست و دشمن بود. او علاوه بر علوم اسلامی از دانشهای دیگر هم اطلاع داشت و به مسائل جامعه و مقتضیات زمان آگاه بود. یکی از کسانی که شیخ را ملاقات کرده است، مینویسد: «مراتب علمی شیخ را هیچ کس از دوست و دشمن منکر نبود و لکن گمان میکردند که فقط معلومات او منحصر به همان فقه و اصول است. نگارنده در چند جلسه فهمیدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقیه علوم هم اطلاع کافی دارند.»
[۵] ترکمان، محمد، مکتوبات، اعلامیهها، … و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضلالله نوری، ج۲، ص۳۲۶.
ناظم الاسلام مینویسد: «نگارنده روزی که مشارالیه (شیخ فضلالله) در خانه آقای طباطبایی بود، در مجلس در ضمن مذاکره گفت ملاّی سیصد سال قبل به کار امروز نمیخورد. شیخ در جواب گفت: خیلی دور رفتی بلکه ملای سی سال قبل به درد امروز نمیخورد. ملای امروز باید عالِم به مقتضیات وقت باشد، باید مناسبات دول را نیز بداند.»
[۶] ناظم الاسلام کرمانی، میرزا محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، ص۲۵۶.
ادوارد براون، محقق و تاریخنویس نامدار مینویسد: «شیخ فضلالله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف و فقیه جامع و کامل … مجتهد سرشناس و عالمی متبحّر … و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود …»
[۷] ادوارد براون، انقلاب ایران، ترجمه احمد پژوه، ص۳۵۵.
مهدیقلی هدایت چنین گفته است: «مقام علمیاش بالاتر از (دو سید) مسندنشین (طباطبایی و بهبهانی) است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.»
[۸] هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، ص۱۵۵.
ابوالحسن علوی میگوید: «شیخ فضلالله از شاگردهای نمره اوّل حاجی میرزا حسن شیرازی معروف بود. در پایتخت مرجع امورات شرعی بود.»
[۹] ابوالحسن علوی، رجال عصر مشروطیت، ص۸۱.
فریدون آدمیت نوشته است: «متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضلالله نوری بود. از علمای طراز اوّل که پایهاش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و بهبهانی شناختهاند.»
[۱۰] آدمیت، فریدون، ایدئولوژی نهضت مشروطیت، ص۴۲۹.
احمد کسروی مینویسد:
«حاجی شیخ فضلالله نوری … از مجتهدان بنام و باشکوه تهران شمرده میشد.»
[۱۱] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۳۱.
و بالاخره یپرم خان ارمنی ـ که خود عاقبت مجری حکم اعدام شیخ شد ـ در یادداشتهای خصوصی خود نوشته است:
«شیخ فضلالله نوری … روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق، وحی مُنزل محسوب میشد.»
[۱۲] رائین، اسماعیل، یپرم خان سردار، ص۲۵۲.
۶ – آثار
شیخ فضلالله علاوه بر فعالیتهای اجتمای و سیاسی و تدریس و تبلیغ دارای آثار علمی ارزندهای است که برخی را تألیف کرده و بر بعضی کتابها شرح و توضیح نوشته است، قسمتی از این آثار عبارتند از:
۱. رساله منظوم فقهی «الدّرر التنظیم» به عربی.
۲. بیاض (کتاب دعا).
۳. رساله فقهی فی قاعده ضمان الید.
۴. رساله فی المشتق.
۵. صحیفه قائمیه (صحیفه مهدویه).
۶. ضمایمی بر کتاب تحفه الزائر از مرحوم مجلسی (در پایان کتاب).
۷. الاقبال سید بن طاووس با توضیحات شیخ.
۸. رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مکه معظمه.
۹. روزنامه شیخ (لوایح آقا شیخ فضلالله).
۱۰. تحریم مشروطیت.
۱۱. حاشیه بر کتاب شواهد الربوبیه ملاصدرا.
۱۲. حاشیه بر کتاب فرائد الاصول شیخ انصاری.
[۱۳] انصاری، مهدی، شیخ فضلالله نوری و مشروطیت، ص۲۹ – ۳۰.
۷ – در نهضت تنباکو
شیخ فضلالله در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود، نقش فعّالی داشت. او نخستین عالمی بود که به حمایت از میرزای آشتیانی برخاست.
[۱۴] اعظام قدسی، حسن، خاطرات من، ج۱، ص۶۲.
وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود. به طوری که پس از لغو قرارداد تا وقتی که میرزای شیرازی به وسیله شیخ فضلالله از لغو قرارداد اطمینان حاصل نکرد، حکم حرمت استعمال توتون و تنباکو را لغو ننمود.
[۱۵] تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ص۱۷۹.
۸ – حمایت از نهضت عدالتخانه
با قتل ناصرالدین شاه، فرزندش مظفرالدین شاه به سلطنت رسید. وی ارادهای ضعیف داشت، سادهلوح و زودباور بود و از علم و تدبیری که لازمه فرمانروایی است بیبهره بود. از اینرو اوضاع کشور آشفته بود. این اوضاع نابسامان ملت را تحت فشار قرار داده بود، مردم که یک بار پیروزی در نهضت تنباکو را تجربه کرده بودند، در صدد تغییر وضع موجود برآمدند. از این زمان انجمنهایی برای هدایت مبارزات مردم تشکیل شد که مهمترین آن انجمن مخفی بود که بوسیله آیتالله طباطبایی اداره میشد.
در محرم سال ۱۳۲۳ ق. سخنرانان در مجالس مذهبی به انتقاد از دولت پرداختند. در همین زمان عکسی از مسیو نوژ بلژیکی که در اداره گمرک ایران کار میکرد با لباس روحانی پخش شد. عالمان و مردم مذهبی این عکس را توهین به جامعه روحانیت دانستند و همین موضوع موجب تظاهراتی در بازار شد. این وضع در تهران با رویدادهای سایر شهرها از جمله خشم مردم کرمان به جهت برخورد ناشایست حاکمان کرمان با رهبران روحانی آنجا و نیز نارضایتی مردم خراسان، قزوین و سبزوار از حاکمان محلّی سبب نارضایتی عمومی در کشور گردید.
مردم و بازرگانان در مسجدی در تهران متحصن شدند. آیتالله طباطبایی و آیتالله بهبهانی به آنان پیوستند و تظاهراتی صورت گرفت که مورد هجوم نیروهای دولتی قرار گرفت. رهبران روحانی به همراه مردم به حرم عبدالعظیم (علیهالسّلام) پناهنده شدند و در آنجا خاستههای خود را که مهمترین آنها اجرای قوانین اسلامی و ایجاد عدالتخانه بود به اطلاع شاه رساندند. با اعلام موافقت با خواستهای مهاجران، روحانیان و مردم به شهر بازگشتند امّا عین الدوله که پذیرش خواستهها قدرتش را محدود میکرد با خواستههای آنها مخالفت کرد و به زندان و تبعید عدالتطلبان پرداخت. مردم نیز مبارزات خود را تشدید کردند و به رهبری روحانیان دست به راهپیمایی و تظاهرات زدند. در این جریان یکی از طلاب به نام سید عبدالحمید به شهادت رسید. مردم جسد شهید را برداشته، در شهر به راهپیمایی پرداختند و پس از آن در مسجد جامع متحصن شدند.
آیتالله طباطبایی و آیتالله بهبهانی که رهبری نهضت عدالتطلبی را به عهده داشتند، از قدرت و نفوذ شیخ فضلالله در جامعه آگاهی داشتند از اینرو با وی به گفتگو پرداخته، و از او درخواست همکاری کردند. شیخ نیز برای همراهی و حمایت از نهضت عدالتخانه به مبارزان پیوست. او در ابتدای همکاری و همراهی گفت: من راضی به بیاحترامی به روحانیت و توهین به شریعت نیستم و شما را تنها نمیگذارم هر اقدامی که انجام دادید من هم با شما حاضرم ولی باید مقصود اسلام و شرع باشد.
[۱۶] محید مافی، هاشم، مقدمات مشروطیت، ص۹۲.
۹ – مبارزه با غربگراها در تصویب قانون اساسی
یکی از مهمترین کارهای مجلس تدوین قانون اساسی بود. در مورد قانون اساسی دو دیدگاه متفاوت مطرح بود. روحانیان و در رأس آنها شیخ فضلالله خواهان قانونی بودند که بر پایه اسلام و شریعت باشد و روشنفکران غربزده و فراماسونها قانونی همسان قوانین کشورهای غربی میخواستند و این اختلاف که ناشی از دیدگاه فکری و اعتقادی آنها بود، سرآغاز تفرقه بین دستههای مبارزان شد.
روشنفکران وابسته و فراماسونها اکثر مجلس را تشکل میدادند بهطوری که تنها در بین شانزده نماینده تهران سیزده نفر آنها فراماسون بودند.
[۱۷] رائین، اسماعیل، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۲، ص۲۰۸.
فراماسونها و دیگر روشنفکران غربزده در نوشتن قانون اساسی و متمّم آن نقش مهمّی داشتند. رئیس هیأت تدوینکننده متمم قانون اساسی «سعد الّدوله» بود که در بلژیک به عضویت لژ فراماسونی درآمده بود.
[۱۸] رائین، اسماعیل، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۲، ص۱۹۵.
از دیگر اعضای آن حاج امین الضرب، حاج سید نصرالله سادات اخوی، سید نصرالله تقوی و تقیزاده بودند که همه فراماسون بودند.
مجلس با چنین افرادی مشغول تهیه و تصویب قانون اساسی شد. شیخ فضلالله که از قبل به توطئههای فراماسونها و روشنفکران غربزده پی برده بود، به همراه آیتالله بهبهانی و آیتالله طباطبایی در جلسات مجلس شرکت کردند تا شاید از راه نصحیت و هدایت بتوانند از تصویب قوانین غیر اسلامی جلوگیری کنند. امّا نمایندگان فراماسون به راه خویش میرفتند.
در این میان روحانیان و عالمان بزرگ حوزه علمیه نجف یعنی آیات عظام آخوند خراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین تهرانی نیز با اطلاعات نادرستی که از طرف مشروطهخواهان به آنها میرسید به حمایت از مشروطه برخاستند. شیخ فضلالله به تلاش خود برای اصلاح وضع موجود ادامه داد. او در مورد قانون اساسی پیشنهادهایی به مجلس داد. ذکر مذهب جعفری به عنوان مذهب رسمی کشور و اصل نظارت فقها بر قوانین مجلس شورای ملی از جمله این پیشنهادها بود که از هوشیاری و شمّ سیاسی او حکایت داشت. با اینهمه مجلس با نظرات وی مخالفت کرد و او به نشان اعتراض مجلس را ترک کرد.
از این زمان شیخ فضلالله مورد حملات ناجوانمردانه روشنفکران غربگرا و فراموسونها و دیگر ناآگاهان قرار گرفت. یکی از نمایندگان در مذاکرات مجلس درباره شیخ فضلالله گفت: چون او ریاستی پیدا نکرد، راه مخالفت پیش گرفت تا از این راه به ریاست برسد!
[۱۹] ترکمان، محمد، مکتوبات، اعلامیهها، … و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضلالله نوری، ج۲، ص۱۴۸.
از آن پس مطرحشدن بحث آزادی مطبوعات دستاویزی برای حمله به مقدسات دینی و مذهبی شد. روزنامه کوکب دری در شماره ۱۳ سال اوّل خود نوشت: «شما مردم نادان چرا اینقدر اعتقاد به این اشخاص دارید که در هزار و سیصد سال قبل به یزید بن معاویه یاغی شد و قشون فرستاد، خود (و) همراهانش را کشتند. حالا این مردم روضهخوانی مینمایند، خرج میدهند و مال خود را بیجهت تفریط مینمایند. یک جماعتی به خاک کربلا اعتقاد دارند، این خاک چه مزیت و برتری با خاکهای دیگر دارد.»
[۲۰] ترکمان، محمد، مکتوبات، اعلامیهها، … و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضلالله نوری، ج۲، ص۲۱۱.
۱۰ – مخالفت با مشروطه
هر چند که با تلاش شیخ و حمایت عالمان نجف اصل نظارت فقها با تغییراتی به عنوان اصل دوم متمم قانون اساسی تصویب شد،
[۲۱] قانون اساسی و متمم آن، ص۲۹.
شیخ فضلالله که شاهد توهین روزنامهها به دین و ائمه معصومین (علیهمالسّلام) بود، دریافت که هیچ تضمینی برای اصل نظارت فقها و تطبیق قوانین با شریعت اسلام وجود ندارد و اگر اکنون فکری اساسی برای این کار نشود فردا بسیار دیر خواهد بود.
وی با حکومت مشروطه مخالفتی نداشت، بحث او در کیفیت این نوع از حکومت در جامعه اسلامی ایران بود. او معتقد بود که قانون اس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 