پاورپوینت کامل علی اشعری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علی اشعری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علی اشعری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علی اشعری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ابوالحسن پاورپوینت کامل علی اشعری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
برای دیگر کاربردها، پاورپوینت کامل علی اشعری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint (ابهامزدایی) را ببینید.
اَشْعَری، ابوالحسن علی بن اسماعیل بن اسحاق (۲۶۰-۳۲۴ق/ ۸۷۴ -۹۳۶م)، متکلم نامدار و بنیانگذار مکتبی در عقاید اسلامی که پیروانش اشاعره (ه م) خوانده شدهاند. ویژگیاصلی این مکتبکلامی دفاع عقلانی از عقاید اهل سنت و اصحاب حدیث است، در برابر جریان فکری معتزله که از دیدگاه ایشان بدعت در دین تلقی شده است. مکتب سنتگرای اشعری با قبول عامی که نزد غالب اهل سنت یافت، کموبیش ساختار عقاید رسمی آنان را تشکیل داد.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی
۲ – اساتید
۳ – تحول عمیق در اندیشه اشعری
۴ – روی گردانی از اعتزال
۵ – مناظرات اشعری
۶ – پیامد ستیز اشعری با معتزله
۷ – درگذشت
۸ – شاگردان اشعری
۹ – دلیل تکریم خاندان اشعری
۱۰ – مخالفان مکتب اشعری
۱۱ – آثار
۱۱.۱ – آثار از میان رفته
۱۱.۲ – آثار باقی مانده
۱۱.۲.۱ – الابانه عن اصول الدیانه
۱۱.۲.۲ – اللمع فی الرد علی اهل الزَیغ و البدع
۱۱.۲.۳ – مقالات الاسلامیین
۱۱.۲.۴ – رساله فی استحسان الخوض فی علم الکلام
۱۱.۲.۵ – رساله کتب بها الی اهل الثغر
۱۱.۲.۶ – رساله الایمان
۱۲ – مبانی کلام اشعری
۱۲.۱ – مهمترین منبع درباره مبانی کلامی اشعری
۱۲.۲ – انواع معرفت انسانی
۱۲.۳ – تمایز اشعری از معتزله
۱۲.۴ – حسن و قبح شرعی
۱۲.۵ – آغاز تکلیف انسانها
۱۲.۶ – نظر و تعقل در باب عقاید دینی
۱۲.۷ – تفاوت عقیده او با اصحاب حدیث
۱۳ – مؤسس مذهب اشعری
۱۴ – فهرست منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع
۱ – معرفی
ابوالحسناشعری از دودمان ابوموسیاشعری (ه م) صحابی معروف پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود. خطیب بغدادی
[۱] خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.
و ابنعساکر
[۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
نسب کامل او را تا ابوموسی آوردهاند. شهرت اشعری به ابن ابی بشر
[۳] مسعودی، علی، ج۱، ص۳۴۳، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیلصاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۴] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۳۱.
به روایت صحیحتر به کنیه جد او اسحاق باز میگردد و ابوبشر کنیه پدرش نبوده است.
[۵] درباره بحثهایی که در نسب او شده است، نک، ج۱، ص۳۴-۳۶، ابنعساکر، علی، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۶] درباره بحثهایی که در نسب او شده است، نک، ج۱، ص۳۷۴-۳۷۶، ابنعساکر، علی، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
اشعری در بصره زاده شد.
[۷] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
[۸] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۳۱.
[۹] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۵، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
مطابق یکی از قدیمترین گزارشها، پدر ابوالحسن که خود بر مذهب اصحاب حدیث بود، هنگام وفاتش زکریا بن یحیی ساجی (د ۳۰۷ق)، محدث و فقیه شافعی را وصی خویش قرار داد.
[۱۰] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۵، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
در شمار استادان اشعری نیز از این شخص نام برده شده است. نظر به اینکه وطن و محل تدریس ساجی، بصره بوده است،
[۱۱] ذهبی، محمد، ج۱۴، ص۱۹۷- ۱۹۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
باید اشعری سالهای نخست زندگی و تحصیل را در بصره گذرانده باشد. ابنجوزی
[۱۲] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
نیز میگوید که وی بیشتر عمر خویش را در بصره به سر برده است.
۲ – اساتید
استادان اشعری در حدیث که احتمالاً محضر اکثر آنان را در بصره دریافته است، عبارت بودهاند از: ابوخلیفه جمحی ، سهل بن نوح بصری ، محمد بن یعقوب مقری و عبدالرحمان بن خلف ضبی .
[۱۳] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۴۰۰، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۴] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۶، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
وی در تفسیر خود که اکنون در دست نیست، از یحیی ساجی و دیگر استادان خویش در حدیث، روایات بسیار نقل کرده است.
[۱۵] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۶، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۱۶] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۷] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۴۰۰، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۸] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۵۴- ۳۵۵، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
اشعری در بصره به درس ابوعلی جبایی (د ۳۰۳ق) متکلم بزرگ معتزلی که معتبرترین حوزه درس کلام به شمار میآمد، راه یافت.
[۱۹] حاکم جشمی، محسن، ج۱، ص۳۹۲، «شرح العیون»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۲۰] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۱، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
وی همچنین در حلقه درس فقیه معروف شافعی ابواسحاق مروزی (د ۳۴۰ ق) حاضر میشد، نزد او فقه میآموخت و او نیز کلام را را از اشعری فرامیگرفت.
[۲۱] خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۲۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۲۳] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۵۴- ۳۵۵، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
۳ – تحول عمیق در اندیشه اشعری
مهمترین واقعه در زندگی اشعری، تحول عمیقی بود که در اندیشه او روی داد. ابنعساک ر به نقل از ابن فورک تاریخ این فصل تازه از حیات اشعری و انتشار آثار جدید او را بعد از ۳۰۰ق دانسته است.
[۲۴] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۵۶، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۲۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
اشعری تا دیر زمانی بر مذهب اعتزال بود و با استادش ابوعلی جبایی پیوندی نزدیک داشت. در برخی منابع آمده است که او ۴۰ سال شاگرد ملازم جبایی بود
[۲۶] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
که البته این مطلب را با توجه به سال درگذشت جبایی نمیتوان پذیرفت؛ اما این روایت را که وی ۴۰ سال معتزلی بود،
[۲۷] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
[۲۸] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۹، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
میتوان به معتزلی بودن او تا ۴۰ سالگی تعبیر کرد. در برخی منابع متأخر نیز گفته شده است که مادر اشعری پس از مرگ پدر او به همسری جبایی درآمده، و اشعری فرزندخوانده او محسوب میشده است.
[۲۹] ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، ج۳، ص۱۱۳، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۳۰] مقریزی، احمد، ج۲، ص۳۵۹، الخطط، بولاق، ۱۳۱۲ق.
اشعری درباره کتابی که در موضوع صفات الهی نوشته است، میگوید که در آن کتاب به نقد و نقض اثری که خود پیش از کشف حقیقت، بر پایه اصول معتزلی نوشته بوده، پرداخته است. وی میافزاید که مانند آن اثر را در نوشتههای معتزله نمیتوان یافت.
[۳۱] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۳۱، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
۴ – روی گردانی از اعتزال
درباره روی گردانی او از اعتزال روایات گوناگونی وجود دارد و قدیمترین آنها از ابنندیم است که میگوید وی روز آدینهای در مسجد جامع بصره بر بلندی قدم نهاد و با صدای رسا خود را معرفی کرد و اعلام داشت که من معتقد بودهام که قرآن مخلوق است و خداوند رؤیت نمیشود و افعال بد آدمیان مخلوق خود ایشان است. اکنون توبه کردهام و به رد معتزله معتقد گشتهام و عیب و رسوایی ایشان را بر ملا میسازم.
[۳۲] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۳۱.
به روایت ابنعساکر، وی پس از ۱۵ روز کنارهگیری از مردم به مسجد درآمد و اعلام کرد که آن مدت را به تأمل گذرانده، و نتوانسته است از راه دلایل عقلی به حقیقت دست یابد، و سرانجام به هدایت الهی و بازخوانی کتاب و سنت، بطلان عقاید پیشین بر او آشکار گشته است.
[۳۳] ابنعساکر، علی، ج۱، ص ۳۹، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
درباره انگیزه تحول فکری اشعری روایتهای دیگری نیز وجود دارد که در پارهای از آنها از رؤیا و الهام نیز سخن رفته است.
[۳۴] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۸-۴۳، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۳۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۱، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۳۶] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
[۳۷] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۴۷- ۳۴۹، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
۵ – مناظرات اشعری
موضوع دیگری که درباره رویگردانی او از معتزله نقل کردهاند، وقوع چند مناظره میان او و استادش ابوعلی جبایی است که همه این مناظرهها با غلبه اشعری پایان مییابند. مشهورترین آنها بحثی است در موضوع عدل و اصلح . وی در این بحث میکوشد تا برای این اعتقاد معتزله که خداوند همواره بهترین خیر ممکن را به بندگانش میرساند، نمونه نقض بیاورد (درباره گزارشهای گوناگون از این مناظرهها به این منابع رجوع کنید
[۳۸] بغدادی، عبدالقاهر، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۱، الفرق بینالفرق، بهکوشش محمد زاهدکوثری، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
[۳۹] اسفراینی، طاهر، ج۱، ص۸۵ -۸۶، التبصیر فی الدین، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۰] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۵۶- ۳۵۸، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
[۴۱] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۱۸۵، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۴۲] ابنخلکان، وفیات، ج۴، ص۲۶۷- ۲۶۸.
). روشن نیست که بحثها میان این دو، بعد از جدایی اشعری از معتزله روی داده است یا آنکه اسباب این جدایی را فراهم ساخته است، اما آنچه در این باره تأمل برانگیز است، نبودن ذکری از این مناظرهها در کتاب ابن عساکر است، با آنکه به نظر میرسد او از نقل هیچ خبر معتبری درمورد اشعری فروگذار نکرده باشد. وی همین اندازه اشاره میکند که اشعری گاهی پرسشهایی را در مجلس درس بر استادانش عرضه میداشته، اما جواب قانعکنندهای از آنها نمیگرفته است.
[۴۳] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
اگر تاریخ نگارش رساله الثغر اشعری، چنانکه از دیباچه آن بر میآید، ۲۹۸ق باشد، نظر به اینکه موضوع آن عقاید اهل سنت است و از سوی دیگر در آن انتقاد آشکاری از معتزله دیده نمیشود، باید آن را دلیل بر گسستن تدریجی او از معتزله دانست، و گفته ابن فورک را در تعیین تاریخِ بعد از ۳۰۰ق به اعلام برائت از آنان بازگرداند.
میتوان تصور کرد که روی گردانی اشعری از معتزلیان، تا چه حد بر آنان گران آمده است، بهویژه آنکه وی با آگاهی کافی از روش و مبانی معتزله و مهارتی که در فن مناظره داشت، به رد ایشان کمر بسته بود. در قدرت جدلی او آوردهاند که زمانی به نیابت از ابوعلی جبایی مجالس مناظره را به عهده میگرفت.
[۴۴] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۱، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
از مناظرههای سخت او با معتزله نیز حکایاتی آوردهاند.
[۴۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۳- ۹۵، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۴۶] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۳۲، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۴۷] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۵، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای ۳۲۱-۳۳۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
[۴۸] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۴۹-۳۵۰، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
ابن خفیف ، از مشایخ صوفیه ، در آغاز جوانی شاهد یکی از این مناظرات در بصره بود و از همانجا به اشعری پیوست.
[۴۹] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۵-۹۶، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۵۰] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۴۹-۳۵۰، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
از او نقل شده است که «در میان قوم کسی با اشعری در فن نظر برابری نمیکند».
[۵۱] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
۶ – پیامد ستیز اشعری با معتزله
بدینگونه ستیز اشعری با معتزله لطمه شدیدی به اقتدار آنان وارد کرد.
[۵۲] خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۵۳] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۹۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۵۴] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۵، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای ۳۲۱-۳۳۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
با اینهمه، گویا برخورد اشعری با گروههای مخالف کمتر از برخی متکلمان، آمیخته با تکفیر بوده است. زاهر بن احمد که در لحظههای پایانی عمر اشعری در کنار او بوده است، نقل میکند که وی به من گفت شهادت بده که من احدی از اهل قبله را کافر نمیخوانم، زیرا همه آنان از معبود واحدی سخن میدارند و اختلافشان در عبارات است.
[۵۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۴۹، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۵۶] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۸، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۷ – درگذشت
اشعری در بغداد درگذشت. در بیشتر منابع تاریخ وفات او در فاصله سالهای ۳۲۰ و ۳۳۰ق ذکر شده است،
[۵۷] خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۵۸] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
[۵۹] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۲۶۷، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷م.
[۶۰] ابناثیر، الکامل، ج۸، ص۳۹۲.
و این با تعیین سال ۳۲۴ق که در روایتهای معتبرتر آمده است، تعارضی ندارد.
[۶۱] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۶۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۴۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۶۳] نسفی، میمون، ج۱، ص۳۶۰، تبصره الادله، به کوشش کلود سلامه، دمشق، ۱۹۹۳م.
[۶۴] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۶، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای ۳۲۱-۳۳۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
[۶۵] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۸، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای ۳۲۱-۳۳۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
مدفن او در بغداد، میان کرخ و باب بصره واقع است.
[۶۶] خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۶۷] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۴۱۳، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
ابنعساکر که خود به آنجا رفته، میگوید بارها مقبره او مورد تعرض حنابله افراطی قرار گرفته است.
[۶۸] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۴۱۳، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۶۹] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۳، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
[۷۰] ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، ج۳، ص۱۱۳، قاهره، ۱۹۵۹م.
۸ – شاگردان اشعری
از شاگردان اشعری اینان را نام بردهاند: ابوعبدالله ابن مجاهد بصری ،
[۷۱] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۷۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
ابوالحسن باهلی ،
[۷۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۷۳] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۷۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۷۴] بغدادی، عبدالقاهر، ج۱، ص۲۲۱، الفرق بینالفرق بهکوشش محمد زاهدکوثری، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
ابوسهل صعلوکی نیشابوری ،
[۷۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۷۶] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۸۳، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
زاهر بن احمد سرخسی ،
[۷۷] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۷۸] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۴۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۷۹] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۲۰۶، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
بندار بن حسین شیرازی صوفی ،
[۸۰] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۷۹، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۸۱] خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.
ابوزید مروزی ،
[۸۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۸۳] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۸۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
ابوالحسن عبدالعزیز طبری ،
[۸۴] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۹۵، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
ابوالحسن علی طبری ،
[۸۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۹۵، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۸۶] بغدادی، عبدالقاهر، ج۱، ص۳۱۰، اصول الدین، استانبول، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م.
ابوالحسن رمانی ، بوعبدالله حمویه سیرافی ، ابونصر کوار شیرازی ،
[۸۷] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۸۸] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۷، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
ابوجعفر اشعری نقاش ،
[۸۹] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۹۶، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۹۰] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۸، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای ۳۲۱-۳۳۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
ابوالحسن کرمانی و ابومحمد عراقی .
[۹۱] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۷، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۹۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۸۱، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۹۳] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۶۸- ۳۶۹، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
[۹۴] عبادی، محمد، ج۱، ص۹۹، طبقات الفقهاء الشافعیه، لیدن، ۱۹۶۴م.
شماری از این گروه واسطه انتقال سنت اشعری به پیروان برجسته او بودهاند، همچون ابنمجاهد استادِ ابوبکر باقلانی ، و ابوالحسن باهلی استاد ابن فورک و ابواسحاق اسفراینی .
[۹۵] بغدادی، عبدالقاهر، ج۱، ص۳۱۰، اصول الدین، استانبول، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م.
[۹۶] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۷۷، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۹۷] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۷۸، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
۹ – دلیل تکریم خاندان اشعری
قیام اشعری به دفاع از عقاید اهل سنت و جماعت اعجاب و ارادت آنان را به او برانگیخت، تا جایی که برخی در ذکر مناقب او به نقل روایاتی از این دست پرداختند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فضایل بسیاری برای خاندان ابوموسی اشعری برشمرده، و این مایه تکریم در حق این خاندان را به پیشگویی پیامبرصلیاللهعلیهوآله و بشارت او به ظهور ابوالحسن اشعری تأویل کردهاند.
[۹۸] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۵۷ -۹۰، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۹۹] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۴۲-۱۴۶، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۰۰] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۶۴- ۱۶۵، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۰۱] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۶۱- ۳۶۵، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
در اغلب این ستایشها چهرهای از اشعری به عنوان مصلح دین و «ناصر السنه» ترسیم شده است، چنانکه بر پایه حدیثی مشهور که خبر از احیای شریعت در رأس هر قرن میدهد، اشعری مصداق بارز تجدید شریعت در آغاز سده ۴ ق دانسته شده است. در این زمینه، خبری که تحول فکری او را به حدود سال ۳۰۰ق مربوط میسازد، دستمایهای برای پیروان او فراهم ساخته بود.
[۱۰۲] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۵۰ -۵۶، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
۱۰ – مخالفان مکتب اشعری
با اینهمه، مکتب اشعری در میان غیر معتزله نیز مخالفانی داشت و پارهای شواهد نشان میدهد که خود اشعری نیز با برخی از اینگونه مخالفتها روبهرو بوده است.
[۱۰۳] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۲، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
در تاریخ عقاید اسلامی برخورد انتقادی گروههای غیر معتزلی با تفکر اشعری دو وجه داشته است: نخست مخالفت با روش عقلانی او، از جانب کسانی از اصحاب حدیث که علم کلام و نظر را بدعت میشمردند، و دیگر برخی آراء خاص وی در مسائلی چون کلام الهی . نمونهای از ستیز سخت و تعصبآمیز با او، اثری است از ابوعلی اهوازی (د ۴۴۶ق) منسوب به سالمیه ، یکی از فرقههای اهل تشبیه ، با عنوان «مثالب ابنابیبشر الاشعری» که ابنعساکر تبیین کذب المفتری را در رد آن نوشت. کتاب تبیین بجز ارزشی که در موضوع حیات و آثار اشعری دارد، منبعی سودمند در تاریخچه معارضه با اشعری و اشعریان به شمار میرود.
[۱۰۴] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۰۸-۱۱۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۰۵] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۳، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
[۱۰۶] حاکم جشمی، محسن، ج۱، ص۳۹۲، «شرح العیون»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۱۰۷] ابنجوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۳۳۲، المنتظم، بیروت، ۱۳۵۹ق.
[۱۰۸] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۸۶، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۱۰۹] سبکی، عبدالوهاب، ج۳، ص۳۵۳-۳۵۴، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۵م.
۱۱ – آثار
آنچه از نوشتههای اشعری بر جای مانده است، بخش اندکی از آثار پرشمار اوست. وی در یکی از آثار خود به نام العُمَد فی الرؤیه که در ۳۲۰ق نگاشته، فهرستی از مصنفات خود را آورده است. بیشترین عناوین آثار او که ابن عساکر در تبیین ذکر میکند، از فهرست خود اشعری است. وی این بخش از کتاب مفقود العمد را از طبقات المتکلمین ابن فورک – که منبعی مهم درباره اشعری بوده است – عیناً نقل میکند.
[۱۱۰] ابنعساکر، علی، ج۱، ص۱۲۸-۱۳۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.
این فهرست به علاوه آنچه ابن فورک و ابن عساکر در مورد آثار سالهای ۳۲۰ق به بعد، بر آن افزودهاند، مجموعهای بالغ بر ۱۰۰ عنوان است.
۱۱.۱ – آثار از میان رفته
شماری از آثار از میان رفته اشعری اینهاست:
۱. الجوابات فی الصفات، که آن را بزرگترین کت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 