پاورپوینت کامل عقاید جمالالدین ابوالفرج ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عقاید جمالالدین ابوالفرج ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عقاید جمالالدین ابوالفرج ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عقاید جمالالدین ابوالفرج ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
ابن جوزی (عقاید)
ابوالفرج جمالالدین عبدالرحمان بن علی قرشی تیمی بکری بغدادی معروف به اِبْنِ جَوزی (۵۱۱ -۵۹۷ق/۱۱۱۷-۱۲۰۱م)، مورخ، واعظ، مفسر و فقیه حنبلی در قرن ششم هجری قمری بود. نسب وی به محمد فرزند ابوبکر بن ابی قحافه، میرسد.
ابن جوزی در علوم و موضوعات مختلف آگاهی زیادی داشته و در زمینههای مختلف بحث و نظر و عقایداش را بیان نموده که با جستجو در آثارش میتوان آنها را به دست آورد.
فهرست مندرجات
۱ – عقاید و آراء ابن جوزی
۱.۱ – تشیع
۱.۱.۱ – دلایل تشیع ابنجوزی
۱.۱.۲ – رد دلایل
۱.۲ – تصوف
۱.۳ – علم کلام
۱.۴ – حدود عقل
۱.۵ – جامعه
۱.۶ – سلاطین
۱.۷ – بازرگانان
۱.۸ – پیشهوران
۱.۹ – اراذل
۱.۱۰ – بیکارگان و راهزنان
۱.۱۱ – کشاورزان
۱.۱۲ – زنان
۱.۱۳ – اخلاق مردم
۱.۱۴ – علما
۱.۱۵ – فقر
۱.۱۶ – حکومت و سیاست
۲ – پانویس
۳ – منبع
۱ – عقاید و آراء ابن جوزی
ابن جوزی با اینکه به عنوان شخصیت ممتاز حنبلیان در روزگار خویش شناخته شده است و معاصران او شوکت و رونق مذهب حنبلی را بر اثر مجاهدات و شخصیت علمی او میدانستهاند، بزرگانی از حنبلیان پس از او چون شیخ موفقالدین مقدسی در باب او گفتهاند، از تصانیف وی در سنت و از روش وی در پیروی از سنت خشنود نیستیم.
[۱] ابن رجب، عبدالرحمان، ذیل طبقات الحنابله، ج۲، ص۴۸۸.
[۲] ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۳۸۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ابن قادسی پس از ستایش ابن جوزی در زهد و عبادت مینویسد: گروهی از مشایخ ائمه مذهب ما، از او ناخشنودند، زیرا در سخنانش گرایش به تأویل دیده میشود.
[۳] ابن رجب، عبدالرحمان، ذیل طبقات الحنابله، ج۱، ص۴۱۴، قاهره، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م.
به نظر میرسد که برخی از سخنان وی در مجالس وعظ و نیز بعضی از آثار وی در ایجاد ناخشنودی هممذهبانش بیتأثیر نبوده است. سبط ابن جوزی مینویسد: روزی جدم ابوالفرج در حضور خلیفه الناصر و دانشمندان بزرگ بغداد بر منبر بود، یزید را لعن کرد، گروهی برخاستند و مجلس را ترک کردند
[۴] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۶۱، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۵] ابن جوزی، یوسف، مرآه الزمان، ج۸، ص۴۹۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
همو مینویسد که جدم در کتاب الرد علی المعتصب العنید المانع من ذمّ یزید گفته: در حدیث آمده است که هر کس صد یک اعمال یزید را مرتکب شده باشد، ملعون است… و در این زمینه احادیثی را که بخاری و مسلم در صحاح خویش آوردهاند، ذکر میکند.
[۶] ابن جوزی، یوسف، مرآه الزمان، ج۸، ص۴۹۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
نوشتهاند که وی در عصبیت و تازش به دیگران تحت تأثیر خطیب بغدادی بوده و سبط او در مرآه الزمان از این امر اظهار شگفتی کرده است.
[۷] محفوظ، محمد، مقدمه بر مشیخه.
۱.۱ – تشیع
ستایشهای ابنجوزی از اهل بیت نظیر ذکر فضایل علی (علیهالسلام)
[۸] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۸۴، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
و حضرت فاطمه (علیهاالسلام)
[۹] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۷۸، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
و ذکر روایاتی در ستایش از حضرت امام حسین (علیهالسلام)
[۱۰] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۴۵، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۱] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۴۶، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۲] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۵۲، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
و نقل حدیث از برخی امامان معصوم
[۱۳] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۳۲۴، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
بعضی از بزرگان شیعه را بر آن داشته که در باب شیعه بودن ابن جوزی سخن گویند.
۱.۱.۱ – دلایل تشیع ابنجوزی
خوانساری
[۱۴] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۵، ص۳۸، به کوشش اسدالله اسماعیلیان، قم، ۱۳۹۲ش.
مینویسد: بعید نیست که ابن جوزی شیعه بوده و بنا بر مصلحت تظاهر به تسنن میکرده است. آنگاه این دلایل را برای نظر خویش بیان میکند:
۱. او بر منبر روایت «رد الشمس» را در شأن علی (علیهالسلام) نقل کرده است.
۲. چنانکه جمهور علما روایت کردهاند، روزی با حضور پیروان دو مذهب (تشیع و تسنن) از وی سؤال شد که ابوبکر افضل است یا علی (علیهالسلام) ؟ وی در پاسخ گفت: «من کان بنته فی بیته». نیز در رجال محدث نیشابوری آمده است که از وی درباره شمار امامان سؤال شد. وی پاسخ داد: «اربعه اربعه اربعه».
۳. از او سؤال شد چگونه قتل امام حسین (علیهالسلام) را به یزید نسبت میدهند، در حالی که یزید در شام بود و امام در عراق؟ وی در پاسخ این بیت شریف رضی را خواند:
سهم اصاب و رامیه بذی سلم ••• من بالعراق لقد ابعدت مرماک
[۱۵] سید شریف رضی، دیوان الشریف الرضی، ج۲، ص۹۹.
۱.۱.۲ – رد دلایل
اما با توجه به نکات زیر پذیرفتن تشیع وی درست نیست:
۱. آنچه خوانساری در مورد حدیث «رد الشمس» مینویسد با عبارات ابن جوزی در همین مورد در تلبیس ابلیس
[۱۶] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۸۹.
مغایرت دارد: غلو رافضیان در دوستی علی (علیهالسلام) آنان را به جعل احادیث بسیاری در فضایل او وا داشته است که او خود از آن احادیث بیزار است و من برخی از آنها را در کتاب الموضوعات آوردهام. از آن جمله است حدیث رد الشمس. به نظر میرسد که خوانساری در مورد این حدیث ابن جوزی را با سبط وی اشتباه کرده باشد. زیرا سبط بن جوزی در تذکره الخواص سخن جد خویش را درباره موضوع بودن این حدیث نفی میکند و مینویسد سخن جد من که گفته «این حدیث بلاشک مجعول است»، ادعایی بیدلیل است…، این حدیث را از عدول ثقهای روایت کردهایم که به هیچیک از آنها طعنی وارد نشده و در اسناد آن کسی نیست که تضعیف شده باشد.
[۱۷] ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۱، ص۵۳ -۵۴، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۲. توریه ابن جوزی در عبارت «من بنته فی بیته» بیش از آنکه تقیه یک شیعه از اهل سنت باشد، ممکن است تقیه یک حنبلی زیرک از قدرت روزافزون شیعیان به شمار آید، خاصه آنکه ذهبی در سیر اعلام النبلاء
[۱۸] ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۳۷۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
چنین آورده: این سؤال در زمان اقتدار شعیه به عمل آمده و جواب آن برای خشنودی فریقین است.
۳. وی در کتاب تلبیس ابلیس برخی از عقاید اصلی شیعه را ذکر میکند و آنها را تلبیس ابلیس میشمارد
[۱۹] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۲۲، بیروت، ۱۳۶۸ق.
[۲۰] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۸۷.
همچنین برخی از آرای فقهی شیعه را از بدعتها و خرافاتی میداند که با اجماع منافات دارد.
[۲۱] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۹۹، بیروت، ۱۳۶۸ق.
۴. وی با فاطمیان علناً مخالفت میکرد – چنانکه در المنتظم از آنان با عنوان «دولت آل عبید» و از خلیفه فاطمی با عنوان «صاحب مصر» یاد میکند
[۲۲] ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۱۸، ص۱۴۳.
و هنگامی که صلاحالدین ایوبی حکومت آنان را برانداخت (۵۶۷ ق) و پس از حدود ۲۸۰ سال مجدداً نام خلیفه عباسی بر منابر مصر در خطبهها آورده شد، او به مناسبت این حادثه کتاب النصر علی مصر را تألیف و به المستضی تقدیم کرد.
[۲۳] ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۱۸، ص۱۹۶.
۵. به عنوان مبارزه با بدعتها تا آنجا پیش رفت که بر منبر اعلام کرد: خلیفه به موجب فرمانی به من اجازه داده است که با بدعتها مبارزه کنم. پس اگر کسی را دیدید که به صحابه اهانت روا میدارد، حتی اگر از وعاظ باشد، به من گزارش دهید تا خانه او را ویران کنم و او را تا ابد به زندان افکنم.
[۲۴] ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۱۸، ص۲۲۲.
[۲۵] ابن رجب، عبدالرحمان، ذیل طبقات الحنابله، ج۲، ص۴۷۶.
از قراین بر میآید که وی شیعیان را از آن جمله محسوب میداشته است.
۶. ابن جوزی خود در المنتظم تصریح میکند که در ۵۷۱ق پس از آنکه همه وعاظ از سخنرانی منع شدند، به ۳ تن اجازه سخنرانی داده شد: ابن جوزی از حنبلیان، قزوینی از شافعیان و داماد ابومنصور مظفر ابن اردشیر مروزی عبادی از حنفیان.
[۲۶] ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۱۸، ص۲۰۲.
۷. سبط ابن جوزی پرسش و پاسخی را از جدش نقل میکند که عبدالرحمان در آن احادیثی را به منزله نصّ بر خلافت ابوبکر معرفی کند.
[۲۷] ابن جوزی، یوسف، مرآه الزمان، ج۸، ص۴۹۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
افزون بر این ابن جوزی خود کتاب آفه اصحاب الحدیث را درباره احادیث مربوط به نماز خواندن ابوبکر در روزهای بیماری پیامبر، که از دیدگاه او نصّ بر خلافت اوست، تألیف کرده است.
با این حال معرفت و ارادت او را نسبت به علی (علیهالسلام) نمیتوان انکار کرد. وی فصلی از کتاب صید الخاطر را با عنوان «الحق مع علی بن ابی طالب» به بیان منزلت والای آن حضرت نزد پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اختصاص داده است و میگوید: علما در این نظر منفقند که علی (علیهالسلام) نجنگید مگر آنکه میدانست که حق با وی است و با این حدیث مشهور نبوی استشهاد میکند که «اللهم ادر معه الحق کیفما دار».
[۲۸] ابن جوزی، عبدالرحمان، صید الخاطر، ج۱، ص۳۹۷.
۱.۲ – تصوف
ابن جوزی شدیدترین انتقادات را از صوفیه به عمل میآورد و بیشترین بدعتها را به آنان نسبت میدهد تا آنجا که مفصلترین باب کتاب خود، تلبیس ابلیس
[۲۹] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ص۱۴۵.
را به «تلبیس ابلیس بر صوفیان» اختصاص داده است. با این حال، کتابهای منفرد و مستقلی در مناقب عرفای بزرگ همچون ابراهیم ادهم، بشر حافی، رابعه، سفیان ثوری و فضیل بن عیاض تألیف کرده است
[۳۰] علوچی، عبدالحمید، مؤلفات ابن الجوزی، ج۱، ص۲۳۷، بغداد، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵م.
بدینسان از نظر وی باید میان صوفیان و عرفای بزرگ امتیاز قائل شد.
نگاهی به عنوان فصول باب دهم تلبیس ابلیس نموداری از نظرات وی در باب صوفیه به دست میدهد: فریبکاری شیطان در طهارت، نماز، مسکن، ترک مال، لباس، خوردن و آشامیدن؛ ذکر احادیثی که نادرستی افعال صوفیان را آشکار میسازد. سماع و رقص و وجد، ادله کراهت غنا و نوحهسرایی، غنای مجاز، مصاحبت با نوجوانان، ادعای توکل و ترک دارایی و درمان، ترک نماز جماعت و جمعه و روی آوردن به تنهایی و گوشهنشینی، خشوع و خضوع متکلفانه، ترک نکاح، امتناع از داشتن فرزند، سیر و سیاحت بیزاد و توشه، اعمال خلافت شرع در سفر، بازگشت از سفر، مرگ نزدیکان، ترک تحصیل علم، برخی از سخنان صوفیه در باب قرآن، شطح و طامات، منکرات (اعمال خلافت شرع)، اباحیه در پوشش صوفیه و رد شبهات اباحیه. ابن جوزی در سراسر این باب، چنانکه شیوه تألیف وی است، به آیات و احادیث و اخبار استناد کرده است.
از مباحث مهم این باب بحث نسبتاً مفصل غنا، وجد و سماع است.
[۳۱] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۱۹۸.
وی پس از مقدمهای کوتاه مینویسد: در موضوع غنا به تفصیل سخن گفتهاند. بعضی آن را حرام، بعضی مباح و بعضی مکروه دانستهاند. باید گفت: پیش از اطلاق حرمت یا کراهت یا جز آن بر چیزی، باید نخست ماهیت آن را شناخت. واژه غنا در موارد مختلف به کار برده میشود، از آن میان آواز حاجیان در راه حج است که در آن اشعاری در وصف کعبه، زمزم و مقام ابراهیم میخوانند و گاه همراه با خواندن اشعار ضربهای بر طبل فرود میآورند. این اشعار مباح است و خواندن آنها طربانگیز نیست و انسان را از اعتدال خارج نمیسازد. آنچه جنگجویان میخوانند نیز از این نوع است،
[۳۲] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۱۹۸.
آنگاه بحث را با استناد به روایات پیش میبرد و در مواردی که صوفیان برای توجیه اعمال خویش محملی از آیات و احادیث تمهید میکنند، با نقد احادیث و جرح راویان آنها نظر آنان را باطل میشمرد.
[۳۳] ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۱۹۹.
مخالفت بنیادی ابن جوزی با آنچه بدعت میشمارد، او را بر آن داشته که حافظ ابونعیم را نیز به سبب آنچه در حلیه الاولیاء
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 