پاورپوینت کامل عصر اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عصر اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عصر اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عصر اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

بنی امیه

برای مقالات مرتبط، امیه – به ضم الف و میم (مفردات‌نهج‌البلاغه) را ببینید.

بنی امیه، شاخه‌ای مشهور از قریش و یکی از دو تیره بنام بنی عبد مناف است.

فهرست مندرجات

۱ – نسب بنی امیه
۲ – از تبار امیه اکبر
۳ – دو گروه فرزندان امیه
۳.۱ – اعیاص
۳.۲ – عنابس
۴ – دیگر قبایل بن امیه
۵ – بنی‌امیه تا بعثت پیامبر
۵.۱ – مراکز عمده تجمع بنی امیه
۵.۲ – امویان در عصر جاهلی
۵.۳ – شخصیتهای معروف در دوره جاهلی
۵.۴ – نزاع میان بنی امیه و بنو زهره
۵.۵ – نزاع بنی امیه با بنو مخزوم
۵.۶ – رقابت امیه با هاشم در دوره جاهلی
۶ – بنی‌امیه و پیامبر
۶.۱ – حسادت بنی‌امیه بر بنی هاشم
۶.۲ – بنی‌امیه از آغاز بعثت تا غزوه بدر
۶.۳ – دشمنان سرسخت اموی پیامبر
۶.۴ – بنی امیه در غزوه بدر
۷ – بنی‌امیه از بدر تا فتح مکه
۷.۱ – ابوسفیان رهبر بنی امیه
۷.۲ – بنی امیه در غزوه‌های حُنین، طائف و تبوک
۷.۳ – بدترین و شرورترین قبایل عرب
۸ – بنی‌امیه پس از پیامبر
۸.۱ – موقعیت بنی امیه در دوره ابوبکر
۸.۲ – موقعیت بنی امیه در دوره عمر
۸.۳ – موقعیت بنی امیه در دوره عثمان
۹ – بنی‌امیه و حضرت علی
۹.۱ – رفتار بنی امیه در زمان امام علی
۹.۱.۱ – بیعت نکردن با حضرت علی
۹.۱.۲ – بنی امیه در جنگ جمل و صفین
۹.۲ – بنی امیه پس از شهادت امام علی
۹.۲.۱ – کشتار شیعیان
۹.۲.۲ – تاسیس دیوانهای جدید
۹.۲.۳ – سقوط حکومت بنی امیه
۱۰ – بنی‌امیه در شأن نزول آیات
۱۰.۱ – علت نیامدن نام بنی امیه در قرآن
۱۰.۲ – آیات نازل شده درباره بنی امیه
۱۰.۲.۱ – دسته نخست
۱۰.۲.۱.۱ – آیه اول
۱۰.۲.۱.۲ – آیه دوم
۱۰.۲.۱.۳ – آیه سوم
۱۰.۲.۱.۴ – آیه چهارم
۱۰.۲.۲ – دسته دوم
۱۰.۲.۳ – دسته سوم
۱۰.۲.۳.۱ – روایت سعید بن مسیّب در مورد شان نزول
۱۰.۲.۳.۲ – روایت طبری در مورد شان نزول
۱۰.۲.۳.۳ – روایت دیگر در مورد شان نزول
۱۰.۲.۳.۴ – نظر علامه طباطبایی در مورد شان نزول
۱۰.۲.۴ – دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱ – آیه اول دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۲ – آیه دوم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۳ – آیه سوم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۴ – آیه چهارم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۵ – آیه پنجم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۶ – آیه ششم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۷ – آیه هفتم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۸ – آیه هشتم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۹ – آیه نهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۰ – آیه دهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۱ – آیه یازدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۲ – آیه دوازدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۳ – آیه سیزدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۴ – آیه چهاردهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۵ – آیه پانزدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۶ – آیه شانزدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۷ – آیه هفدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۸ – آیه هجدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۱۹ – آیه نوزدهم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۲۰ – آیه بیستم دسته چهارم
۱۰.۲.۴.۲۱ – دیگر آیات
۱۱ – مقالات مرتبط
۱۲ – فهرست منابع
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع

۱ – نسب بنی امیه

نسب آنان به امیه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی می‌رسد و با بنی هاشم در جد سوم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم؛ عبد مناف مشترک‌اند.

[۱] المعارف، ص۷۲-۷۴.

[۲] النسب، ص۱۹۸-۱۹۹.

عبد شمس برادر هاشم فرزندانی به نامهای امیه اصغر، نوفل، عبد امیه، حبیب، ربیعه، عبد العزی، عبدالله و امیه اکبر داشت. نسل عبد شمس به عبشمی شهرت دارند.

[۳] لسان العرب، ج۳، ص۵، «ح».

[۴] القاموس المحیط، ج۱، ص۸۹.

۲ – از تبار امیه اکبر

از میان فرزندان وی نوفل، عبد امیه، و امیه اصغر به نام مادرشان عبله دختر عبید به «عبلات»

[۵] الانساب، ج۴، ص۱۴۴.

[۶] النسب، ص۱۹۸- ۱۹۹.

[۷] جمهره النسب، ص۳۷.

شناخته می‌شوند و بنی امیه معروف، از تبار امیه اکبرند.

[۸] جمهره انساب العرب، ص۷۸.

[۹] النسب، ص۱۹۸-۱۹۹.

به نظر می‌رسد که فرزندان امیه اکبر به مرور جمعیت قابل توجهی به خود اختصاص داده، از بنی عبد شمس جدا شده و به بنی امیه شهرت یافته باشند.
البته فرزندان ربیعه بن عبد شمس نیز از موقعیت برجسته‌ای برخوردار بودند؛ اما همچنان عبشمی باقی ماندند و شاخه‌ای جداگانه تاسیس نکردند.

[۱۰] لسان العرب، ج۳، ص۵.

[۱۱] القاموس المحیط، ج۱، ص۸۹.

عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، فرزندان عتبه از جمله هند (همسر ابوسفیان) و برادرانش ولید و ابوحذیفه از افراد مشهور نسل ربیعه بن عبد شمس بودند.

[۱۲] النسب، ص۲۰۱-۲۰۲.

۳ – دو گروه فرزندان امیه

فرزندان امیه نیز که این مقاله به آنان می‌پردازد به دو گروه «اعیاص» و «عنابس» تقسیم شدند.

۳.۱ – اعیاص

عاص (عاصی)؛ ابوالعاص (ابوالعاصی)؛ عیص (عیصی) و ابوالعیص از این رو که در نامشان شباهت وجود دارد به اعیاص شهرت یافتند. مروان بن حکم و فرزندانش آل مروان که از سال ۶۴ تا ۱۳۲ هجری به حکومت پرداختند از اعیاص بودند.

[۱۳] النسب، ص۱۹۹.

[۱۴] تاج العروس، ج۴، ص۱۹۵.

[۱۵] «عماس»، ص۴۱۱، «عیص».

بنا به نقل ابن قتیبه، از اعیاص تنها عیص بود که از خود نسلی بر جای نگذاشت؛

[۱۶] المعارف ص۷۴.

اما ابن حزم عُویص را نیز از اعیاص دانسته، وی را بی نسل می‌داند.

[۱۷] جمهره انساب العرب، ص۷۸.

۳.۲ – عنابس

عنابس دسته دیگری از فرزندان امیه بودند که به جهت مقاومت در نبرد عکاظ به عَنْبَسَه (شیر) تشبیه و مشهور شدند.

[۱۸] تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۳۲.

[۱۹] العقد الفرید، ج۳، ص۳۱۶.

[۲۰] الکامل، ج۱، ص۵۹۴.

حرب (پدر ابو سفیان مشهور)؛ ابوحرب، سفیان، ابوسفیان (غیر معروف)؛

[۲۱] المنمق، ص۱۴۰.

[۲۲] جمهره النسب، ص۳۸.

[۲۳] عقد الفرید ج۳، ص۳۱۶.

[۲۴] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۴۲.

[۲۵] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۴۳.

عمرو و ابوعمرو

[۲۶] النسب، ص۱۹۹.

[۲۷] جمهره انساب العرب، ص۷۸.

[۲۸] تاج العروس، ج۸، ص۳۷۸، «عموس».

از عنابس هستند. برخی عنبسه را نیز از عنابس دانسته‌اند؛ اما برخی دیگر وی را همان ابوسفیان می‌دانند.

[۲۹] جمهره النسب، ص۳۸.

[۳۰] المنمق، ص۱۴۰.

از میان عنابس تنها نسل حرب ادامه پیدا کرد.

[۳۱] جمهره النسب، ص۳۸.

[۳۲] المنمق، ص۱۴۰.

معاویه بن ابی سفیان و جانشینانش (یزید و معاویه بن یزید) که از سال ۴۱ تا ۶۴ هجری بر جهان اسلام حکومت کردند از عنابس و به «آل ابی سفیان» مشهورند.

[۳۳] الطبقات، ج۵، ص۳۹.

[۳۴] الاخبار الطوال، ص۲۴۳.

عنابس به تدریج پس از اسلام به بطون و زیر مجموعه‌هایی تقسیم شدند. بنو ابان بن عثمان، بنو حیدر بن ولید، بنو خالد بن یزید از آن جمله‌اند.

[۳۵] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱.

[۳۶] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۲۲.

[۳۷] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۲۹.

[۳۸] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۸۴۳.

[۳۹] الاعلام، ج۲، ص۲۹۱.

۴ – دیگر قبایل بن امیه

به جز اعضای اصلی بنی امیه مجموعه‌هایی نیز وجود دارند که با پیمان نامه به بنی امیه پیوسته‌اند، از جمله می‌توان به بنوجحش بن رئاب و بنو نوفل بن عبد مناف اشاره کرد.

[۴۰] المغازی، ج۱، ص۳۰۰.

[۴۱] السیره النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۷۰-۴۷۱.

[۴۲] السیره النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۹۱.

افزون بر قریش در میان عرب قحطانی نیز تیره‌ای با نام بنو امیه بن زید بن قیس از زیر مجموعه‌های اوس وجود دارد

[۴۳] جمهره انساب العرب، ۴۷۱.

[۴۴] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۴۶.

که از شهرت برخوردار نیستند و این مقاله بدانان نمی‌پردازد.

۵ – بنی‌امیه تا بعثت پیامبر

بنی امیه به سبب سکونت در اطراف کعبه و مرکز مکه از قریش بطائح (قریشیان مرکز) به شمار می‌آمدند.

[۴۵] المحبر، ص۱۶۷.

[۴۶] مروج الذهب، ج۲، ص۶۰۳.

بعدها با فتح مکه ( سال هشتم هجرت) برخی از آنان به مدینه مهاجرت کردند، چنان که در پایان خلافت عثمان شمار آنان با موالی ایشان در آن شهر حدود ۱۰۰۰ تن دانسته شده است.

[۴۷] المنتظم، ج۶، ص۱۲.

۵.۱ – مراکز عمده تجمع بنی امیه

با گسترش فتوحات، بنی امیه افزون بر شام، محل امارت یزید بن ابی سفیان و برادرش معاویه و جانشینان وی،

[۴۸] الطبقات، ج۲، ص۲۷۲.

[۴۹] الطبقات، ج۳، ص۲۳۶.

[۵۰] الطبقات، ج۷، ص۲۸۵.

[۵۱] فتوح البلدان، ج۲، ص۱۷۸.

[۵۲] معجم البلدان، ج۲، ص۹۶.

[۵۳] معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۰.

[۵۴] معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۳.

در عراق

[۵۵] فتوح البلدان، ج۲، ص۳۹۵.

و آفریقا

[۵۶] معجم البلدان، ج۴، ص۴۳۲.

[۵۷] معجم قبایل العرب، ج۳، ص۱۰۹۴.

نیز حضور یافتند. از قرن دوم به بعد یکی از مراکز عمده تجمع آنان اندلس بود.

[۵۸] معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵.

[۵۹] معجم قبایل العرب، ج۲، ص۵۰۶.

[۶۰] تاریخ دمشق، ج۵۵، ص۸۰.

با توجه به اینکه بنی امیه تا هنگامه ظهور اسلام در شمار بنی عبد مناف شمرده می‌شدند، در گزارشهای عصر جاهلی جز اشاراتی پراکنده، اخباری از بنی امیه به صورت مستقل ارائه نشده است.

۵.۲ – امویان در عصر جاهلی

امویان در عصر جاهلی، از توانگران قریش به شمار می‌آمدند و تجارت پیشه بودند. جد اعلای آنان عبد شمس عامل پیمان تجاری قریش با حبشه

[۶۱] الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۶۱.

[۶۲] المحبر، ص۱۶۳.

[۶۳] تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۴.

یا عراق

[۶۴] مبهمات القرآن، ج۲، ص۷۴۶.

بود، از این رو از اصحاب ایلاف به شمار می‌آید.

[۶۵] المحبر، ص۱۶۲-۱۶۳.

[۶۶] تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۳۹.

[۶۷] مبهمات القرآن، ج۲، ص۷۴۵.

ابوسفیان (صخر) پسر حرب نیز در آستانه ظهور اسلام به عنوان رئیس کاروانهای تجاری قریش با شام داد و ستد داشت.

[۶۸] اخبار مکه، ص۱۱۵.

[۶۹] المعارف، ۵۷۵.

[۷۰] الاستیعاب، ج۴، ص۲۴۰.

از میان مناصب به ارث رسیده از قصی، حرب منصب قیادت را بر عهده داشت، چنان که قبل از او در اختیار جدش عبد شمس بود،

[۷۱] اخبار مکه، ص۱۱۵.

از این رو در نبرد فجار، حرب فرمانده سپاه قریش

[۷۲] تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲.

و پس از او ابوسفیان عهده دار این منصب بود، افزون بر این، حرب و ابوسفیان از داوران قریش شمرده شده‌اند.

[۷۳] المحبر، ص۱۳۲.

۵.۳ – شخصیتهای معروف در دوره جاهلی

از شخصیتهای معروف آنان در این عصر، می‌توان افزون بر حرب و پسرش ابوسفیان به ابواحیحه سعید بن عاص بن امیه اشاره کرد.

[۷۴] المحبر، ص۱۶۵.

شواهد نشان می‌دهد که فرزندان عبد مناف خود دو دسته بوده‌اند: هاشم با بنی مطلب ارتباط نزدیکی داشتند و بنی عبد شمس با بنی نوفل، چنان که در گزارشی به همپیمانی بنی امیه با بنی نوفل تصریح شده است.
رقابتها و درگیریهای بنی امیه را با زیر مجموعه‌های قریشی می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: آنان، گاه زیر لوای بنی عبدمناف با دیگر قبایل قریش درگیر و گاه به صورت مستقل وارد عمل می‌شدند. از آنجا که بنی امیه بخشی از بنی عبد مناف بودند در درگیری بنی عبد مناف با بنی عبدالدار و همپیمانانشان برای تصدی مناصب کعبه حضور داشتند.

[۷۵] المنمق، ص۳۳.

[۷۶] تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.

[۷۷] المفصل، ج۴، ص۵۸.

همچنین در رقابت بنی عبد مناف با بنی سهم، که به نظر برخی مفسران سوره تکاثر درباره ایشان نازل شده، بنی امیه نیز نقش داشتند.

[۷۸] اسباب النزول، ص۴۰۰.

[۷۹] مجمع البیان، ۱۰، ص۸۱۱.

[۸۰] تفسیر بغوی، ج۴، ص۴۸۸.

۵.۴ – نزاع میان بنی امیه و بنو زهره

در ارتباط با درگیری مستقیم بنی امیه با دیگر قبایل قریشی می‌توان از درگیری آنان با بنی زهره و بنی عدی یاد کرد. به موجب خبری، نزاعی میان بنی امیه و بنو زهره روی داد. بنی امیه که خود را قدرتمندتر از رقیب می‌دیدند، درصدد اخراج ایشان از مکه برآمدند؛ اما با حمایت بنوسهم از تیره‌های مطرح قریش از بنی زهره که خویشاوند آنان بودند، امویان ناکام ماندند.

[۸۱] النزاع والتخاصم، ص۴۱.

۵.۵ – نزاع بنی امیه با بنو مخزوم

در خصوص نزاع بنی امیه با بنومخزوم، از دیگر شاخه‌های پر نفوذ قریش در گزارشی کوتاه و مبهم آمده است: فردی از کنانه، همپیمان مخزومیها با فردی از بنی زبید، همپیمان بنی امیه به تفاخر پرداختند. در پی آن گروهی از دو طرف نزد حِجر اسماعیل اجتماع کرده، برتری خود را به رخ یکدیگر کشیدند و با اوج گرفتن نزاع برای داوری نزد یکی از کاهنان (سطیح کاهن) رفتند. وی نیز به نفع بنو مخزوم حکم کرد.

[۸۲] المنمق، ص۱۰۴ – ۱۰۶.

از نزاع بنی امیه با بنی عدی بن کعب نیز گزارشی ارائه شده است.

[۸۳] المنمق، ص۹۴.

۵.۶ – رقابت امیه با هاشم در دوره جاهلی

برخی منابع به گونه‌ای برجسته از رقابت امیه با هاشم و فرزندان ایشان با یکدیگر در دوره جاهلی سخن گفته‌اند، چنان که امیه (جد امویان) به هاشم بن عبد مناف، جد اعلای رسول خدا، از این رو که با اقدامهای شایسته‌اش، منزلت اجتماعی فوق العاده‌ای یافته بود، حسادت میورزید، از این رو در این راستا کارهای بی ثمری انجام داد. سرانجام این رقابت و نزاع با داوری کاهنی از قبیله خزاعه به نفع هاشم پایان یافت و امیه به مدت ۱۰ سال طبق شرط از پیش تعیین شده به شام تبعید شد.

[۸۴] الطبقات، ج۱، ص۶۲.

[۸۵] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۴.

برخی محققان این گزارش را به افسانه تشبیه و آن را انکار کرده‌اند.

[۸۶] تاریخ صدر اسلام، ص۹۵.

مشابه چنین گزارشی درباره حرب فرزند امیه نیز وجود دارد. گویند: وی به مقام و موقعیت عبدالمطلب بن هاشم رشک می‌برد و او نیز چون پدرش که پس از داوری محکوم گردید، ناچار شد به داوری تن دهد. این بار نیز، رئیس وقت بنی امیه محکوم شد.

[۸۷] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۵.

[۸۸] المنمق، ص۳۶۴.

[۸۹] سبل الهدی، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۶.

به موجب گزارش ابن خلدون جمعیت بنی امیه در آن دوره بر بنی هاشم فزونی داشته است.

[۹۰] تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲.

در درگیریها و اختلافات میان بنی امیه و بنی هاشم که هر دو از شاخه‌های بنی عبد مناف بودند، شاخه بنی نوفل بن عبد مناف در کنار بنی امیه

[۹۱] تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۹.

و شاخه بنی مطلب بن عبد مناف در کنار بنی هاشم قرار گرفتند، چنان که در محاصره اقتصادی قریش اینان در کنار هم بودند.

[۹۲] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱.

[۹۳] تاریخ طبری، ج۲، ص۹۸.

[۹۴] تاریخ طبری، ج۲، ص۷۹.

به رغم این همه گاه پیوندهایی نیز بین بنی امیه و بنی هاشم برقرار می‌شد، چنان که ابولهب عموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با‌ام جمیل (حماله الحطب) خواهر ابوسفیان ازدواج کرده بود

[۹۵] السیره النبویه، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵.

[۹۶] الطبقات، ج۸، ص۴۰-۴۱.

[۹۷] النزاع والتخاصم، ص۵۸.

نیز دختر پیامبر، زینب با ابوالعاص بن ربیع عبشمی پیمان زناشویی داشت.

[۹۸] السیره النبویه، ج۲، ص۶۵۱.

[۹۹] الطبقات، ج۱، ص۲۳۸.

۶ – بنی‌امیه و پیامبر

در برآیند حوادث صدر اسلام می‌توان به وضوح دریافت که قبایلی چون بنی امیه، بنی مخزوم و بنی هاشم از برجسته‌ترین قبایل قریش مکه در عصر بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به شمار می‌آمدند.

۶.۱ – حسادت بنی‌امیه بر بنی هاشم

ظهور پیامبری از بنی هاشم بیش از همه رشک بنی امیه و بنی مخزوم را بر می‌انگیخت، از این رو امویان که همچون دیگر قبایل قریش پیامبری آن حضرت را در راستای برتری موقعیت بنی هاشم بر قبایل خود ارزیابی می‌کردند، بر مبنای عصبیت قبیله‌ای و از سر حسادت و رقابت، به رهبری ابوسفیان؛ مواضع سختی در برابر رسول خدا اتخاذ کردند. رد پای سران بنی امیه را در بیشتر اقدامات قریش بر ضدّ رسول خدا می‌توان یافت.

۶.۲ – بنی‌امیه از آغاز بعثت تا غزوه بدر

از آغاز بعثت تا غزوه بدر (سال دوم هجری، آنان از هر راهکاری که بتوانند دعوت اسلامی را مهار کنند، استفاده می‌کردند؛ مانند گفت و گو با ابو طالب برای بازداشتن رسول خدا از دعوتش. چنان که برخی مفسران ذیل آیه ۵۲ انعام

[۱۰۰] انعام/سوره۶، آیه۵۲.

آورده‌اند برخی از اشراف بنی عبدمناف نزد ابوطالب رفتند تا ضمن گفت و گو با ابو طالب، بزرگ بنی هاشم در آن دوره، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را از دعوتش باز دارند که مسلماً در میان این اشراف برخی از عبشمیها و بنی امیه نیز حضور داشتند.

[۱۰۱] اسباب النزول، ص۱۷۸-۱۷۹.

[۱۰۲] جامع البیان، مج ۵، ج۷، ص۲۶۵.

[۱۰۳] روض الجنان، ج۷، ص۲۹۸-۲۹۷.

ممانعت بنی عبد مناف مسلمانان را از طواف خانه خدا،

[۱۰۴] الدر المنثور، ج۶، ص۴۰-۴۳.

همراهی با قریش در محاصره اقتصادی بنی هاشم و مسلمانان در شعب ابی طالب

[۱۰۵] السیره النبویه، ج۱، ص۳۷۶.

[۱۰۶] انساب الاشراف، ج۹، ص۴۱۲.

و توطئه قتل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم

[۱۰۷] السیره النبویه، ج۲، ص۴۸۰-۴۸۱.

[۱۰۸] تاریخ طبری، ج۲، ص۷۹.

نیز از آن جمله است.

۶.۳ – دشمنان سرسخت اموی پیامبر

دشمنان سرسخت اموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در این دوره عبارت بودند از: ابوسفیان، عقبه بن ابی معیط، ابو اُحیحه، معاویه بن مغیره بن ابی العاص (که پس از غزوه احد کشته شد،

[۱۰۹] السیره النبویه، ج۳، ص۱۰۴.

[۱۱۰] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۷۸.

[۱۱۱] اسد الغابه، ج۷، ص۲۸۱.

مروان و پدرش حکم بن ابی العاص (کسی که رسول خدا امت اسلامی را از نسل او برحذر داشت)؛

[۱۱۲] کتاب الفتن، ص۷۲.

نیز‌ ام جمیل خواهر ابوسفیان

[۱۱۳] السیره النبویه، ج۲، ص۳۵۵.

که رسول خدا را آزار می‌داد. نام سه تن از عبد شمسیها ( حنظله بن ابی سفیان، عتبه و شیبه فرزندان ربیعه) در میان مقتسمین به چشم می‌خورد.

[۱۱۴] المحبر، ص۱۶۰.

مقتسمین کسانی بودند که در موسم حج در مسیر ورود زائران به مکه قرار می‌گرفتند و آنان را از ملاقات با پیامبر باز می‌داشتند.

[۱۱۵] مجمع البیان، ج۶، ص۱۳۱.

[۱۱۶] تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۵۸.

به رغم دشمنیهای قاطبه بنی امیه با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در مکه، تعداد انگشت شماری از ایشان در این دوره به رسول خدا ایمان آورده، برای حفظ ایمان خود، به حبشه هجرت کردند. خالد بن سعید بن عاص (از سابقین در اسلام

[۱۱۷] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳.

[۱۱۸] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۱.

و از کاتبان پیامبر

[۱۱۹] مکاتیب الرسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، ج۱، ص۱۵۰.

و برادرش عمرو،

[۱۲۰] الطبقات، ج۸، ص۲۲۴-۲۳۰.

[۱۲۱] الطبقات، ج۸، ص۳۳۵.

[۱۲۲] تاریخ دمشق، ج۶، ص۱۲۹.

[۱۲۳] تاریخ دمشق، ج۴۶، ص۲۴.

ابوحذیفه بن عتبه (از سابقین در اسلام،

[۱۲۴] تاریخ المدینه، ج۲، ص۴۷۳.

[۱۲۵] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳.

[۱۲۶] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۷.

عثمان بن عفان و‌ ام حبیبه دختر ابوسفیان از آن جمله‌اند.

[۱۲۷] السیره النبویه،؛ ج۱، ص۳۲۳.

[۱۲۸] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۱.

[۱۲۹] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۷.

نیز عبدالله و برادرش عبیدالله بن جحش پسر عمه‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از بنی اسد بن خزیمه و ابو موسی اشعری و برخی دیگر از همپیمانان آنان در این هجرت حضور داشتند.

[۱۳۰] السیره النبویه، ج۱، ص۳۲۴.

‌ام کلثوم دختر عقبه بن ابی معیط اموی نیز پس از حدیبیه ( سال ششم) به مدینه هجرت کرد.

[۱۳۱] عیون الاثر، ج۲، ص۱۲۳.

[۱۳۲] تاریخ المدینه، ج۲، ص۴۹۴.

در پی بسته شدن پیمان عقبه دوم و فراهم شدن زمینه هجرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به یثرب، امویان به مصادره دارایی برخی از مهاجران همپیمان خود (بنو جحش) مبادرت کردند. در این میان،

[۱۳۳] اخبار مکه، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.

[۱۳۴] المنمق، ص۲۳۸.

[۱۳۵] السیره النبویه، ج۲، ص۴۹۹.

ابوسفیان رئیس بنی امیه نیز طی نامه‌ای مردم یثرب را به سبب پناه دادن رسول خدا نکوهش کرد.

[۱۳۶] المحبر، ص۲۷۱.

وی از این پس جز در نبرد بدر، در تمام توطئه‌ها و اقدامات نظامی ـ سیاسی بر ضدّ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم؛ رهبری و فرماندهی قریش را بر عهده داشت.

[۱۳۷] جمهره النسب، ص۴۹.

[۱۳۸] انساب الاشراف، ج۵، ص۱۲.

۶.۴ – بنی امیه در غزوه بدر

در غزوه بدر (سال دوم) که در غیاب ابوسفیان رخ داد، شمار قابل توجهی از بنی عبد شمس و بنی امیه و همپیمانانشان حضور داشتند.

[۱۳۹] الآحاد والمثانی، ج۱، ص۲۶۲.

از کشته شدگان بنی امیه در این نبرد می‌توان به حنظله بن ابی سفیان

[۱۴۰] السیره النبویه، ج۳، ص۱۲۳.

[۱۴۱] الارشاد، ج۱، ص۶۹.

[۱۴۲] بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۶۱.

و عقبه بن ابی معیط

[۱۴۳] النزاع والتخاصم، ص۵۱.

و از کشتگان عبشمیها به عتبه بن ربیعه و برادرش شیبه، پسرش ولید (اینان در آغاز نبرد در جنگ تن به تن کشته شدند) و نیز عاص و عبیده پسران سعید بن عاص

[۱۴۴] تاریخ دمشق، ج۶، ص۱۲۹.

[۱۴۵] شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۹۹.

اشاره کرد؛ همچنین از این دو مجموعه، ۱۲ تن اسیر شدند

[۱۴۶] سبل الهدی، ج۴، ص۷۸.

عمرو فرزند ابوسفیان

[۱۴۷] سبل الهدی، ج۴، ص۷۸.

[۱۴۸] اسدالغابه، ج۲، ص۴۶۵.

[۱۴۹] شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۰۰.

و حارث بن ابی وجزه

[۱۵۰] السیره النبویه، ج۳، ص۴.

هر دو از بنی امیه و ابوالعاص بن ربیع عبشمی داماد رسول خدا

[۱۵۱] السیره النبویه، ج۲، ص۶۵۳.

از جمله اسیران بودند. ابن هشام اسرای همپیمان ایشان را ۷ تن ذکر کرده است.

[۱۵۲] السیره النبویه، ج۳، ص۴.

۷ – بنی‌امیه از بدر تا فتح مکه

پس از غزوه بدر (سال دوم) روابط پیامبر با بنی امیه وارد مرحله‌ای جدید شد.

۷.۱ – ابوسفیان رهبر بنی امیه

با توجه به اینکه در این نبرد بزرگانی از بنی مخزوم و بنی عبد شمس و دیگر قبایل قریش کشته شدند، فضای مناسبی در اختیار ابوسفیان قرار گرفت تا افزون بر رهبری بنی امیه از نفوذ خود در رهبری قریش بهره برد،

[۱۵۳] تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۳.

[۱۵۴] شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۳۴.

به ویژه آنکه نقش فرماندهی سپاه (قیادت) به ابوسفیان به ارث رسیده بود، از این رو وی در این دوره در جنگهای بزرگی چون احد

[۱۵۵] تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۳.

[۱۵۶] الطبقات، ج۲، ص۲۲.

[۱۵۷] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷.

و احزاب

[۱۵۸] تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۳.

[۱۵۹] الطبقات، ج۲، ص۵۰.

[۱۶۰] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۶.

سپاه قریش را فرماندهی می‌کرد. افزون بر اینها او اقدامهای دیگری بر ضد رسول خدا داشت؛ از جمله طرح ترور آن حضرت (پس از غزوه بنی نضیر در سال چهارم) که به نتیجه نرسید.

[۱۶۱] الطبقات، ج۲، ص۹۴.

[۱۶۲] تاریخ دمشق، ج۴۵، ص۴۲۶.

[۱۶۳] البدایه والنهایه، ج۴، ص۷۹.

منابع نخستین با ارائه چنین تصویری از این دوره، کمتر به جزئیات پرداخته، از دیگر اعضای بنی امیه یا همپیمانانشان اخباری ارائه نمی‌کنند.
ابوسفیان در غزوه احد (سال سوم) فرماندهی سپاه قریش رابر عهده داشت. پسرش معاویه مدعی به شهادت رساندن حمزه سیدالشهدا بود.

[۱۶۴] فتوح البلدان، ج۲، ص۳۹۲.

نیز معاویه بن مغیره بن ابی العاص اموی جسد حمزه را مُثْله کرد.

[۱۶۵] النزاع و التخاصم، ص۵۶.

پس از ناکامی نبرد احزاب (سال پنجم) به فرماندهی ابوسفیان،

[۱۶۶] السیره النبویه، ج۳، ص۷۰۱.

[۱۶۷] التنبیه والاشراف، ص۲۱۶.

صلحی میان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و قریش در سال ششم، برقرار شد که ابوسفیان در آن نقشی آشکار داشت.

[۱۶۸] السیره النبویه، ج۳، ص۳۱۵.

با پیمان شکنی قریش و تلاشهای بی ثمر سرکرده آنان (ابوسفیان) برای تجدید پیمان، زمینه‌های فتح مکه فراهم و سرانجام آن شهر در سال هشتم گشوده شد.

[۱۶۹] السیره النبویه، ج۴، ص۸۵۱.

در جریان فتح مکه (سال هشتم) رسول خدا با توجه به جایگاه ابوسفیان منزل او را از مکانهای پناهندگی مردم اعلام کرد.

[۱۷۰] اخبار مکه، ج۲، ص۲۳۵.

[۱۷۱] السیره النبویه، ج۴، ص۸۵۱.

[۱۷۲] الاستیعاب، ج۴، ص۲۴۰.

[۱۷۳] الطبقات، ج۲، ص۱۳۳.

رسول خدا پس از فتح مکه، گذشت فراوانی نسبت به بنی امیه و دیگر دشمنان نشان داد و با فرمان عفو عمومی، قریش از جمله بنی امیه را «طُلَقاء» (آزاد شدگان) نامید

[۱۷۴] الثقات، ج۲، ص۵۶.

[۱۷۵] تاریخ طبری، ج۲، ص۳۳۷.

[۱۷۶] البدایه والنهایه، ج۴، ص۳۴۴.

و بدین ترتیب با گذشت ۲۱ سال از بعثت آن حضرت، و عناد و دشمنی بنی امیه با رسول خدا، آنان با وی بیعت کرده، مسلمان شدند.

۷.۲ – بنی امیه در غزوه‌های حُنین، طائف و تبوک

آنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را در غزوه‌های بعدی (حُنین، طائف و تبوک) همراهی کردند، چنان که در نبرد حُنین (سال هشتم) پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از غنایم ویژه آن به چند تن از بزرگان اموی (ابوسفیان و دو تن از پسرانش یزید و معاویه،

[۱۷۷] الطبقات، ج۷، ص۲۸۵.

طلیق بن سفیان و فرزندش حکیم بن طلیق

[۱۷۸] النسب، ص۱۳۸.

[۱۷۹] جمهره انساب العرب، ص۷۹.

و خالد بن اسید اموی) سهمی بخشید تا ایشان را به خویش متمایل سازد، از این رو آنان جزو «مؤلفه قلوبهم» قرار گرفتند.

[۱۸۰] المغازی، ج۳، ص۹۳۸.

[۱۸۱] السیره النبویه، ج۴، ص۴۸۸.

[۱۸۲] تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.

در غزوه طائف (سال هشتم) نیز سعید بن سعید اموی که همراه پیامبر بود کشته شد.

[۱۸۳] السیره النبویه، ج۴، ص۴۸۶.

[۱۸۴] الارشاد، ج۱، ص۱۴۵.

پیامبراعظم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در حالی از دنیا رفت که چند تن از امویان را کارگزار خود قرار داده بود؛ عتاب بن اسید در مکه،

[۱۸۵] تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۹-۶۰.

[۱۸۶] الانساب ج۱، ص۱۵۹.

[۱۸۷] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۲.

عمرو بن سعید بن عاص در وادی القری

[۱۸۸] فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰.

[۱۸۹] تاریخ دمشق، ج۴۶، ص۲۴ – ۲۵.

و پسرانش ابان و خالد بن سعید در مناطقی از یمن

[۱۹۰] انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۹.

[۱۹۱] فتوح البلدان، ج۱، ص۸۲.

[۱۹۲] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۲.

[۱۹۳] تاریخ طبری ج۲، ص۱۹۹.

یا بحرین

[۱۹۴] البدایه والنهایه، ج۵، ص۲۷۶.

[۱۹۵] البدایه والنهایه، ج۷، ص۲۷.

[۱۹۶] النزاع والتخاصم، ص۷۲.

[۱۹۷] تاریخ دمشق، ج۶، ص۱۳۷.

کارگزار بودند. ابوسفیان نیز مامور جمع آوری خراج نجران بود.

[۱۹۸] انساب الاشراف، ج۵، ص۱۸.

[۱۹۹] اسدالغابه، ج۳، ص۱۲.

[۲۰۰] المحبر، ص۱۲۶.

[۲۰۱] فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۳.

۷.۳ – بدترین و شرورترین قبایل عرب

منابع اسلامی سخنانی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم درباره بنی امیه نقل کرده‌اند؛ از جمله آنکه آن حضرت فرمود: «ویل لبنی امیه

[۲۰۲] اسد الغابه، ج۲، ص۴۶.

[۲۰۳] تاریخ المدینه، ج۲، ص۶۰۰.

[۲۰۴] ینابیع الموده، ج۲، ص۸۴.

[۲۰۵] الاصابه، ج۲، ص۱۰۴.

=وای بر بنی امیه». نیز بنا به نقلی رسول خدا آنان را از بدترین و شرورترین قبایل عرب

[۲۰۶] سبل الهدی ج۱۰، ص۱۲۳.

[۲۰۷] ینابیع الموده، ج۲، ص۷۶.

[۲۰۸] النصائح الکافیه، ص۱۳۹.

و دشمن‌ترین آنان نسبت به بنی هاشم معرفی کرد.

[۲۰۹] المستدرک، ج۴، ص۴۸۷.

[۲۱۰] ینابیع الموده، ج۲، ص۴۶۹.

[۲۱۱] سبل الهدی، ج۱۰، ص۱۵۲.

مشخص نیست نقل قولهای یاد شده به چه دوره‌ای باز می‌گردد. چنانچه به پیش از پذیرش اسلام ایشان مربوط باشد، حکایت از دشمنی پیشین آنان با پیامبر دارد. شاید ناظر به وضعیت آنها پس از اسلام آوردنشان نباشد، به ویژه آنکه این چنین سخنانی برخلاف رفتار پیامبر با بنی امیه پس از فتح مکه است و می‌توانست بر دشمنی ایشان بیفزاید. احتمال آن نیز وجود دارد که این سخنان، پیشگویی پیامبرانه باشد و از اقدامهای بعدی ایشان پرده بردارد، چنان که بیشتر محدثان و مورخان به این سخن رسول خدا اشاره دارند که فرمود: «هرگاه فرزندان ابو العاص (یا بنی امیه) به تعداد ۳۰ یا ۴۰ تن برسند، سرزمینهای خدا را چون مِلْک شخصی زیر فرمان و بندگان خدا را چاکران و دین خدا را به دغلبازی خواهند گرفت.»

[۲۱۲] المستدرک، ج۴، ص۴۸۰.

[۲۱۳] المعجم الصغیر، ج۲، ص۱۳۵.

[۲۱۴] بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۲۶.

۸ – بنی‌امیه پس از پیامبر

این بخش از مقاله در مورد رفتار، اعمال و نقش بنی امیه، در حکومت بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم یعنی در دوره خلافت ابوبکر و عمر و عثمان می‌باشد.

۸.۱ – موقعیت بنی امیه در دوره ابوبکر

بنی امیه در آغاز با جانشینی ابوبکر مخالفت کردند، از این رو ابوسفیان از امیر مؤمنان، امام علی علیه‌السّلام خواست قیام کرده، از هواداری بنی امیه و قریش برخوردار شود؛ اما امام که از نیّت شوم او با خبر بود به سخن وی وقعی ننهاد.

[۲۱۵] انساب الاشراف، ج۲، ص۲۷۱.

[۲۱۶] تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۷.

در گزارشی دیگر آمده است که آنان پس از رحلت رسول خدا بر عثمان اجتماع کرده، چون از بیعت مردم با ابوبکر اطلاع یافتند، با او بیعت کردند.

[۲۱۷] الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۸.

[۲۱۸] الاحتجاج، ج۱، ص۹۴.

گویند: عمر که از نفوذ ابوسفیان می‌ترسید، خطر او را به ابوبکر گوشزد کرد. ابوبکر نیز با بخشش زکات جمع آوری شده به دست خود ابوسفیان به وی، دل بنی امیه را به دست آورد.

[۲۱۹] العقد الفرید، ج۴، ص۲۴۰.

[۲۲۰] شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۴.

نیز بعدها احتمالا به کارگیری یزید بن ابی سفیان به عنوان فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شامات،

[۲۲۱] فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۹.

[۲۲۲] فتوح البلدان، ج۱، ص۱۳۴.

[۲۲۳] تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۶.

در سکوت بنی امیه بی تاثیر نبوده و آنان مصلحت را در همکاری با دستگاه خلافت تشخیص داده، به همکاری پرداختند. عثمان از دیگر بزرگان اموی است که در خلافت ابوبکر، به عنوان کاتب خلیفه،

[۲۲۴] تاریخ دمشق، ج۳۹، ص۱۸۵.

[۲۲۵] المحبر، ص۳۷۷.

پس از عمر، مقام دوم را در تشکیلات خلافت دارا بود.

۸.۲ – موقعیت بنی امیه در دوره عمر

موقعیت بنی امیه در دوره عمر نخست با امارت یزید بن ابی سفیان بر ولایت شام و پس از مرگ او در طاعون عمواس با امارت معاویه در شام، فلسطین و اجناد شام تثبیت شد.

[۲۲۶] فتوح البلدان، ج۱، ص۱۶۶-۱۶۷.

[۲۲۷] تاریخ دمشق، ج۵۹، ص۱۱۱.

ابوسفیان نیز نزد عمر منزلتی خاص داشت و از معدود کسانی بود که می‌توانست بر فرش ویژه‌ای که برای خواص پهن می‌شد بنشیند.

[۲۲۸] تاریخ دمشق، ج۵۹، ص۱۱۷.

به کارگیری و توجه خاص عمر به معاویه موجب شد تا معاویه بعدها تسلط خود بر مردم را ناشی از منزلتش نزد عمر و عثمان معرفی کند.

[۲۲۹] تاریخ دمشق، ج۹، ص۱۶۱.

بنا به نوشته طه حسین، عمر در دوران خلافتش نتوانست یا نخواست با استبداد و فزونخواهی معاویه مقابله کند، از این رو زمینه را برای حکومت امویان فراهم ساخت.

[۲۳۰] علی و فرزندان، ص۵۵.

۸.۳ – موقعیت بنی امیه در دوره عثمان

در شورای عمر برای انتخاب خلیفه بعد از خویش، بنی امیه با جمع شدن دور عثمان و رقابت با بنی هاشم با افرادی چون عمار که از علی علیه‌السّلام حمایت می‌کرد به بحث پرداخته، وی را دشنام دادند

[۲۳۱] البدء والتاریخ ج۵، ص۱۹۱.

[۲۳۲] تاریخ طبری ج۳، ص۲۹۷.

عبدالرحمن بن عوف زهری که به سبب
خویشاوندی با عثمان (همسر خواهر وی بود) نقش زیادی در دستیابی وی به خلافت داشت، می‌گفت: عثمان عمید بنی امیه است.

[۲۳۳] حیاه الامام حسین علیه‌السّلام، ج۱، ص۳۱۴.

[۲۳۴] حیاه الامام حسین علیه‌السّلام، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱.

با روی کار آمدن عثمان، زمینه‌های انتقال قدرت به بنی امیه فراهم آمد. ابوسفیان نیز در همان نخستین روزهای خلافت عثمان به وی توصیه کرد که خلافت را همچون گوی به افراد بنی امیه پاس داده، نگذارد از این خاندان بیرون رود.

[۲۳۵] الاغانی، ج۶، ص۳۵۶.

[۲۳۶] النزاع والتخاصم، ص۵۹.

گفته شده که خلیفه دوم از تمایلات قبیله‌ای عثمان در هراس بود؛ اما عثمان بر خلاف شرط عمر در شورا، نزدیکان اموی خود را بر مناطق حساس و ثروتمند چون مصر و عراق به کار گمارد.

[۲۳۷] تاریخ المدینه، ج۳، ص۱۰۹۵.

جرج جرداق در تعبیری کوتاه و کار آمد می‌گوید: در زمان عثمان، بنی امیه هم کلید بیت المال را در دست گرفتند و هم شمشیر سلطان را.

[۲۳۸] الامام علی علیه‌السّلام الصوت العداله الانسانیه، ج۱، ص۱۸.

عثمان به پشتوانه بنی امیه برخی صحابه گرانقدر چون ابوذر، عمار و ابن مسعود را آزرد.

[۲۳۹] الامامه والسیاسه، ج۱، ص۵۱.

[۲۴۰] تاریخ المدینه، ج۳، ص۱۰۹۹.

در نتیجه، عملکرد نامناسب آنان، موجی از نارضایتی را در میان مسلمانان فراهم آورده و موجب قیام در برابر عثمان شد.
برخلاف معاویه که در ماجرای محاصره عثمان هیچ اقدام مؤثری در حمایت از وی نکرد،

[۲۴۱] الجمل، ص۷۳.

امویان ساکن در مدینه از عثمان حمایت کردند و با طولانی شدن محاصره، امویان تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند؛ اما نقشه آنان با آگاهی قیام کنندگان خنثا شد.

[۲۴۲] الجمل، ص۷۵.

امویان مدینه پس از قتل عثمان، از ترس به‌ ام حبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه برده، نزد او پنهان شدند

[۲۴۳] الغدیر، ج۹، ص۱۹۸.

و پس از آن به شام

[۲۴۴] تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۵۱.

[۲۴۵] تاریخ طبری، ج۲، ص۶۹۸.

یا مکه گریختند.

[۲۴۶] تاریخ طبری، ج۲، ص۷۰۰.

[۲۴۷] تجارب الامم، ج۱، ص۴۶۹.

۹ – بنی‌امیه و حضرت علی

این بخش از مقاله در مورد رفتار و دشمنی بنی امیه با امام علی علیه‌السّلام و اولادش، در دوره حکومت حضرت علی و پس از شهادت وی می‌باشد.

۹.۱ – رفتار بنی امیه در زمان امام علی

۹.۱.۱ – بیعت نکردن با حضرت علی

در جریان بیعت مردم با امیر مؤمنان علیه‌السّلام چهره‌های مشهور اموی، چون مروان، سعید بن عاص؛ ولید بن عقبه و معاویه،

[۲۴۸] تاریخ طبری ج۳، ص۷.

نخست از بیعت آن حضرت سر باز زدند. نیز به پیروی از ایشان برخی صحابه دوستدار عثمان چون حسان بن ثابت شاعر و نعمان بن بشیر که هر دو از انصار بودند، از بیعت با آن حضرت خودداری کردند،

[۲۴۹] البدء والتاریخ، ج۵، ص۲۰۹.

[۲۵۰] تاریخ مختصر الدول، ص۱۰۵.

آنگاه امویان در مکّه نزد عامل عثمان، عبدالله حضرمی (حلیف بنی عبد شمس) جمع شدند و با آمدن عبدالله بن عامر از بصره که از سوی عثمان والی آن شهر بود، به خونخواهی عثمان برخاسته،

[۲۵۱] تاریخ طبری، ج۳، ص۷.

با عایشه همراه شدند و جنگ جمل را به راه انداختند.

۹.۱.۲ – بنی امیه در جنگ جمل و صفین

در نبرد جمل برخی از بنی امیه سوگند یاد کردند که امام علی علیه‌السّلام را به شهادت برسانند؛ لیکن نتوانستند.

[۲۵۲] تاریخ طبری، ج۴، ص۱۲.

با پایان یافتن نبرد، امیر مؤمنان، امام علی علیه‌السّلام فرمان عفو عمومی صادر کرد و حتی مروان بن حکم اموی را که مشاور و داماد عثمان و از نقش آفرینان در جمل بود بخشید و از آینده حکومت کوتاه مدت وی خبر داد.

[۲۵۳] نهج البلاغه، خطبه ۷۲.

پس از آن برخی امویان به معاویه در شام پیوستند و او را در اقداماتش بر ضدّ امام از جمله در جنگ صفین یاری کردند.

[۲۵۴] مروج الذهب، ج۲، ص۳۸۸.

امویان به خونخواهی عثمان پرچم طغیان را برافراشته، مشکلات بسیاری برای حکومت نوپای امام ایجاد کردند.
امیرمؤمنان، امام علی علیه‌السّلام مخوف‌ترین فتنه‌ها را فتنه بنی امیه دانست که همه جا را فرا خواهد گرفت و تنها اهل بصیرت از آن رهایی خواهند یافت.

[۲۵۵] کنزالعمال، ج۱۱، ص۳۶۴.

[۲۵۶] الغارات، ص۳۳.

و نیز فرمود: برای هر امتی آفتی است و آفت این امت بنی امیه هستند.

[۲۵۷] کنز العمال، ج۱۱، ص۳۶۴.

[۲۵۸] شرح الاخبار، ج۲، ص۵۲۹.

آن حضرت اسلام بنی امیه را تنها بر اساس مصلحت می‌دانست

[۲۵۹] نهج البلاغه، نامه ۴۵۴.

و در معرفی بنی امیه از آنان با تعبیر انکر و امکر وافجر

[۲۶۰] المنمق، ص۴۱.

[۲۶۱] العقد الفرید، ج۳، ص۳۱۵.

[۲۶۲] النزاع والتخاصم، ص۷۰.

یاد کرد. نیز آن حضرت در نامه‌ای به معاویه فضیحتهای بنی امیه را برشمرد.

[۲۶۳] نهج البلاغه، نامه ۲۸.

۹.۲ – بنی امیه پس از شهادت امام علی

۹.۲.۱ – کشتار شیعیان

اندکی پس از شهادت امام علی علیه‌السّلام و در پی صلح امام حسن علیه‌السّلام با معاویه، حکومت بر جامعه اسلامی به معاویه بن ابی سفیان رسید. وی پیروان علی علیه‌السّلام را تحت فشار شدید گذاشت. قطع دست و پا، مصادره اموال، ویرانی خانه‌ها

[۲۶۴] شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴.

و قطع حقوق از بیت المال از جمله آنهاست. نیز از دوره خلافت معاویه و بنا به دستور او امیر مؤمنان علیه‌السّلام بر منبرها و در خطبه‌ها لعن می‌شد.

[۲۶۵] تاریخ الخلفاء، ص۲۴۳.

[۲۶۶] العقد الفرید، ج۲، ص۴۶۶.

[۲۶۷] ینابیع الموده، ج۱، ص۴۴۸.

مردم از ترس وی فرزندانشان را «علی» نمی‌نامیدند

[۲۶۸] شذرات الذهب، ج۱، ص۱۴۸.

و حتی گفته شده که اگر فردی نام علی می‌داشت کشته می‌شد.

[۲۶۹] ینابیع الموده، ج۱، ص۴۴۸.

[۲۷۰] تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۲۷.

امویان کشنده امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و بسیاری از بنی هاشم و شیعیان بودند. از نظر سیاسی این تقابل، ریشه در تقابل بنی امیه با بنی هاشم در دوره جاهلی داشت.
معاویه پایه گذار حکومتی گردید که با دوره قبل تفاوتهای بارزی داشت و سنخیتی بین آن و رفتار پیامبر و حتی شیخین نبود. سیاست او سرمشق خلفای پس از او گردید. جنبه فزاینده غیر دینی (سکولار) دولت اموی موجب شد مسلمانان دولت ایشان را نه یک خلافت بلکه سلطنت بدانند.

[۲۷۱] تاریخ کمبریج، ج۱، ص۱۲۲.

تبدیل نظام خلافت به نظام استبدادی موروثی، برخورد تبعیض آمیز با غیر عرب، بی عدالتی

[۲۷۲] پرتو اسلام ج۲، ص۵۱.

و روا داشتن ستم بر مخالفان، قداست بخشیدن به خلافت، تقویت و ترویج جبرگرایی

[۲۷۳] الامامه والسیاسه، ج۱، ص۲۵.

[۲۷۴] اخبار الطوال، ص۱۲۶.

[۲۷۵] انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۹.

و نیز حمایت از عقیده مرجئه از مهم‌ترین شاخصه‌های حکومت آنان بود. مودودی هم در این رابطه، به ۷ ویژگی حکومت امویان اشاره کرده است.

[۲۷۶] خلافت و ملوکیت، ص۱۸۸ به بعد.

۹.۲.۲ – تاسیس دیوانهای جدید

در دوره آنان با تاسیس دیوانهای جدید، مانند دیوان برید، خاتم و رسائل که ملهم از تشکیلات ساسانیان و رومیان بود، تشکیلات اداری گسترش یافت.

[۲۷۷] الکامل، ۵، ص۱۱.

[۲۷۸] تجارب السلف، ص۵۹.

[۲۷۹] تاریخ الخلفا، ص۲.

[۲۸۰] تاریخ عرب، ۱۹۷-۱۹۸.

با پدید آمدن منصبی به نام حاجب، دسترسی مردم به حاکم دشوار گردید.

[۲۸۱] مقدمه ابن خلدون، ج۱، ص۲۴۰.

گسترش فتوحات از دیگر ویژگیهای حکومت امویان است که در دوره حکومت ولید بن عبد الملک (۸۵-۹۵)؛ مسلمانان در شرق به سرداری قتیبه بن مسلم باهلی در آسیای مرکزی بر قبایلی از ترکان چیره شده، مناطق وسیعی را فتح کردند.

[۲۸۲] تاریخ ابن خیاط، ص۲۳۲.

[۲۸۳] تاریخ ابن خیاط، ص۲۲۵.

[۲۸۴] مشاهیر علماء الامصار، ص۲۳۸.

[۲۸۵] الثقات، ج۷، ص۳۶۶.

در غرب نیز به اندلس راه یافتند و به این ترتیب عصر طلایی فتوحات در این دوره رقم خورد و به اوج رسید. فتوحات و تسخیر شهرها جنبه «فی سبیل الله» نداشت و با غارت و کشتار همراه بود و به قول احمد امین نتیجه آنها جز برده بردن و برده نگهداشتن نبود.

[۲۸۶] ضحی الاسلام، ص۱۱۸.

۹.۲.۳ – سقوط حکومت بنی امیه

حکومت امویان تا سال ۱۳۲ هجری حدود ۹۰ سال ادامه یافت.

[۲۸۷] مروج الذهب، ج۳، ص۲۳۴.

[۲۸۸] نهایه الارب، ج۲۱، ص۵۳۹.

در این مدت ۱۴ تن از امویان به حکومت رسیدند که از میان ایشان معاویه، عبدالملک بن مروان، هشام بن عبدالملک به جهت طولانی بودن حکومتشان (هریک به مدت حدود ۲۰ سال)

[۲۸۹] اخبارالطوال، ص۳۲۵، ۳۴۶.

[۲۹۰] مروج الذهب، ج۳، ص۱۲.

[۲۹۱] مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۵.

[۲۹۲] مروج الذهب، ج۳، ص۲۲۸.

و عمر بن عبدالعزیز بر اثر در پیش گرفتن سیاستهای متفاوت از دیگر حکمرانان بنی امیه، و عدم لعن امام علی علیه‌السّلام و بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه علیهاالسّلام

[۲۹۳] مروج الذهب، ج۳، ص۲۰۵.

[۲۹۴] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶.

و برخی اصلاحات از بقیه مشهورترند.
حکومت امویان، از آغاز با چالشهایی رو به رو شد. علویان و هواداران ایشان، خوارج و عباسیان هریک جنبشهایی را برضد بنی امیه به راه انداختند. قیام حجر بن عدی (در دوران معاویه)؛ قیامهای امام حسین علیه‌السّلام؛ ابن زبیر، مختار، توابین، زید بن علی، یحیی بن زید، عبدالله بن معاویه و قیامهای متعدد خوارج از جمله آنهاست. در نهایت، نهضت عباسیان با تکیه بر قوای خراسانی و با شعار «الرضا من آل محمد» تومار حکومت امویان را به سال ۱۳۲ هجری درهم پیچید.
با سقوط حکومت اموی، کسان بسیاری از بنی امیه به دست عباسیان کشته شدند

[۲۹۵] الام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.