پاورپوینت کامل شیخ آقا ضیاء عراقی ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیخ آقا ضیاء عراقی ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیخ آقا ضیاء عراقی ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیخ آقا ضیاء عراقی ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
آقا ضیاءالدین عراقی
ضیاءالدین علی بن ملا محمد کبیر سلطانآبادی عراقی (۱۲۷۸-۱۳۶۱ق)، معروف به آقا ضیاء عراقی و آقا ضیاءالدین عراقی، فقیه و اصولی امامی در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
او نزد اساتیدی چون سید محمدهاشم چهارسوقی، میرزا جهانگیر خان قشقایی، آخوند کاشی، میرزا حبیبالله رشتی، آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و علمای دیگر تحصیل کرده و به درجه اجتهاد رسید. وی از مدرسان حوزه بود و سی سال فقه و اصول تدریس و شاگردان بسیاری را تربیت کرد. آقا ضیاء و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند. از ایشان تالیفات بسیاری در علم فقه و اصول و همچنین تقریراتی که به قلم شاگردانش تحریر شده بر جای مانده است. این عالم را به تواضع، فروتنی، خوش اخلاقی، زهد، دقّت و نظم، ذوق سلیم، حسن معاشرت و سعه صدر ستودهاند.
فهرست مندرجات
۱ – تاریخ ولادت
۲ – پدر
۳ – تحصیلات
۳.۱ – در اصفهان
۳.۲ – اساتید در اصفهان
۳.۳ – در عراق
۳.۴ – اساتید در عراق
۴ – تدریس
۴.۱ – تدریس فقه و اصول
۴.۲ – ویژگیهای تدریس
۴.۳ – شیوه تدریس
۵ – هم بحثها
۶ – علمای معاصر
۷ – فقه و اصول در عصر آقا ضیاء
۸ – شاگردان
۹ – شاگردان فعال
۹.۱ – فعالان علمی
۹.۲ – فعالان اجتماعی و سیاسی
۱۰ – ویژگیهای اخلاقی
۱۰.۱ – معاشرت با شاگردان
۱۰.۲ – عشق به اهل بیت
۱۱ – آثار
۱۱.۱ – آثار فقهی و اصولی
۱۱.۲ – تقریرات
۱۲ – وفات
۱۳ – منبع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
۱ – تاریخ ولادت
ضیاءالدین علی بن ملا محمد کبیر، معروف به آقا ضیاءالدین عراقی و آقا ضیاء عراقی فرزند آخوند ملا محمد کبیر سلطانآبادی (عراقی) در سال ۱۲۷۸ق، در محلّه حصار قدم سلطانآباد (اراک) قدم به عرصه وجود نهاد.
۲ – پدر
ملّا محمّد، پدر آقا ضیاء (۱۲۱۰ ـ ۱۲۹۰ق) در عصر خود عالمی بزرگوار و فقیهی وارسته بود و در میان شاگردان آیتالله آقا محسن عراقی علاء المحدثین (۱۲۴۷ ـ ۱۳۲۵ق) منشی خاص آخوند خراسانی و آیتالله سید محمدشفیع جاپلقی (متوفای: ۱۲۸۰ق) مقام و مرتبهای بلند در علم داشت و به تقوا و پرهیزکاری مشهور بود. در اجازهای که آقا شفیع به وی داده، از او به عنوان «عالم فاضل و محقق مدقق و از رؤسا و قضات مورد وثوق و اطمینان»، یاد کرده است.
[۱] موسوی اصفهانی کاظمی، سیدمحمدمهدی، احسن الودیعه، ج۱، ص۱۳۲.
[۲] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۲۴۰.
آیتالله محمدعلی اراکی (۱۳۱۲ ـ ۱۴۱۲ق) از قول پدر خویش نقل میکند:
«آخوند کبیر ارتزاقش از یک قطعه زمینی در اطراف سلطانآباد (اراک) بود که زراعت میکرد و نان سال خود و اهل عیالش از همان قطعه زمین بود. یک وقت که حاصل آن زمین را در خرمنگاه جمع کرده بودند، در اطرافش هم خرمنهایی بوده است، کسی عمداً یا سهواً آتش روشن میکند، باد هم بود و آتش افتاده بود توی خرمنها، به محض افتادن آتش خرمنها آتش میگیرد. این خرمن، آن خرمن، تا آتش همه خرمنها را میگیرد. کسی به آخوند میگوید: چه نشستهای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد. آخوند ملّا محمّد تا این را میشنود، عبا و عمامه و قرآن را برمیدارد و در بیابان رو به آتش و در دستش هم قرآن، میگوید: ای آتش! این نان خانواده و اهل عیال من است، تو را به این قرآن قسم! به این خرمن متعرض نشو. پدرم گفت: تمام آن قبهها که اطراف بود، خاکستر شد و این یکی ماند. هر کس که میآمد، انگشت به دهان میگرفت و متحیر میشد که این چهجور مانده؟! خبر نداشتند، من خبر داشتم، پدر مرحوم آقا ضیاء همچو شخصی بوده است.»
[۳] نعیمی، داوود، شمس الفقهاء، ص۱۸.
۳ – تحصیلات
آقا ضیاءالدین که دارای هوشی سرشار و استعدادی فوقالعاده بود، مقدمات علوم اسلامی را نزد پدر و سایر علما، در زادگاهش فرا گرفت.
۳.۱ – در اصفهان
آقا ضیاءالدین در سال ۱۳۰۲ق، برای ادامه تحصیل، راهی اصفهان گردید و در مدرسه صدر اقامت گزید.
آیتالله العظمی اراکی (ره) درباره انگیزه سفر آقا ضیاء به اصفهان میگوید:
پدر مرحوم آقا ضیاء در هشتاد سالگی فوت کرد، در حالی که فرزندش، آقا ضیاء ۱۲ سالش بوده و غیر از ایشان دو دختر هم داشتند. حاج صمصام الملکی بود متمول و ارباب ملک و املاک و لکن از علوم هم بیاطلاع نبوده است.
مرحوم آقا شیخ فرمودند: در کربلا که بودم در مدرسه حسنخان کربلا درس میگفتم. صمصام الملک برای زیارت آمده بود، یک هفته آمد در درس من نشست و در آن هفته از استصحاب بحث میکردیم و کلمه «لاتنقض الیقین بالشّک» را میگفتیم. آخر هفته که شد، گفت: قربان آن لب و دهنی شوم که یک کلمه به این کوتاهی از آن بیرون آمده و ما یک هفته است بحث میکنیم، یک همچو آدمی بوده، بیاطلاع از عملیات نبوده، منتها ارباب ملک و املاک بود. به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملا محمد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمی داشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء ۲۴ ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصام الملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به اصفهان و بعدش هم به نجف، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد» باعث شد تا او بهطور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت.
۳.۲ – اساتید در اصفهان
آقا ضیاءالدین شش سال در حوزه علمیه اصفهان، از محضر استادان بزرگواری، همچون آیات عظام:
۱. آقا سید محمدهاشم چهارسوقی (۱۲۳۵ ـ ۱۳۱۸ق)؛
۲. میرزا جهانگیرخان قشقایی (۱۲۴۳ ـ ۱۳۲۸ق)؛
۳. میرزا ابوالمعالی کلباسی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۱۵ق)؛
۴. آخوند ملا محمد کاشی (۱۲۴۹ ـ ۱۳۳۳ق)؛
دروس سطح عالی فقه، اصول، کلام و فلسفه را آموخت.
۳.۳ – در عراق
آقا ضیاءالدین در اواسط سال ۱۳۰۷ق، به عراق مهاجرت نمود و ابتدا، به شهر سامرا که از مراکز اجتماع طلاب مهاجر و دارالعلم آن زمان بود، رفت. مدتی را به خیال و عنوان اینکه در مسند قضا نشسته، به رتق و فتق (حل و فصل) امور مردم گذراند. پس از چند ماه، ناگهان از این خیال و علاقه به مسند منصرف شد و با شنیدن آوازه و شهرت میرزا حبیبالله رشتی، سامرا را ترک و به سوی نجف حرکت کرد و تا آخر عمر در آن حوزه کهن و مهم و پایگاه و مرکز علم، ماندگار شد.
۳.۴ – اساتید در عراق
۱. میرزا حبیبالله رشتی (۱۲۳۴ ـ ۱۳۱۲ق)، مدفون در نجف: و از شاگردان بزرگ و پرآوازه شیخ انصاری بود. کتاب «بدایع الافکار» وی در علم اصول معروف است. شیخ انصاری دربارهاش فرمود: «من درس را برای سه نفر میگویم: میرزا محمّد حسن شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و آقا حسن تهرانی.» آقا ضیاء حدود ۴ سال در درس میرزا حبیب الله رشتی شرکت کرد.
[۴] جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۱۷، ص۳۷۸.
۲. آخوند ملا محمّدکاظم خراسانی (۱۲۵۵ ـ ۱۳۲۹ق)، مدفون در نجف: او از شاگردان برجسته شیخ انصاری و میرزای شیرازی بود. «کفایه الاصول» مهمترین کتاب اوست. که بیش از صد نفر تاکنون بر آن حاشیه زدهاند و یا به آن شرح نوشتهاند. آخوند خراسانی از رهبران بزرگ مشروطیت بود.
[۵] جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۱۷، ص۴۳۱.
۳. سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۳۷ق)، مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ تقلید شیعه در قرن ۱۴ بود. وی از شاگردان میرزای شیرازی و اثر مهم او «عروه الوثقی» میباشد که مراجع تقلید بعد از ایشان، بر این کتاب فقهی حاشیه زدهاند.
[۶] جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۱، ص۴۴۵.
۴. میرزا حسین خلیلی (۱۲۳۰-۱۳۲۶ هـ. ق) فرزند میرزا خلیل تهرانی مدفون در نجف: او از شاگردان شیخ انصاری و صاحب جواهر و از یاران آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی در رهبری نهضت مشروطه بود.
۴. میرزا حسین خلیلی (۱۲۳۰ ـ ۱۳۲۶ق) فرزند میرزا خلیل تهرانی.
۵. ملا فتحالله شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه (۱۲۶۶-۱۳۳۹ق)، او از فقها و مراجع بزرگ شیعه بود.
۶. سید محمد طباطبایی فشارکی.
۷. میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی.
آقا ضیاءالدین پس از سالها تحصیل، به درجه اجتهاد نائل آمد و در این دوره پیوسته مورد احترام استادانش بود و به کسی که دریایی از علم و دانش و معارف دینی در سینهاش نهفته است، شهرت دارد.
۴ – تدریس
آقا ضیاءالدین در تمام دوران تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و از برترین مدرسین و سرآمد استادان همعصر خود بود.
او پس از وفات استادش، آخوند خراسانی، حوزه تدریس مستقلی تشکیل داد و به عنوان مدرسی بزرگ، محققی مدقق، متفکری صاحبنظر و مسلط بر آراء و اندیشههای فقهی و اصولی گذشته، شهرت یافت. فضلا و محققان فراوانی گرد او آمده و از سرچشمه علوم و کمالاتش جرعهها نوشیدند و سیراب شدند. دقتنظر و احاطه علمی او به ویژه در تدریس علم اصول که با نقد و بررسی آراء و نظریات دیگران انجام میگرفت، فوقالعاده بود. این امر باعث شهرت و برتری او بر دیگران شد و وی را در شمار مجددّان علم اصول قرار داد.
۴.۱ – تدریس فقه و اصول
آقا ضیاءالدین در ۳۰ سال تدریس خود که تا پایان عمر او به طول انجامید، چند دوره اصول فقه و یک دوره فقه کامل که اکثر آن بر اساس بحثهای فقاهتی و تألیفات حاج آقا رضا همدانی (۱۲۵۰ ـ ۱۳۲۲ق) بود، را تدریس کرد و حاصل آن پرورش صدها مجتهد بود که هریک از آنها در شهرهای مختلف، منشأ آثار خیر و برکات فراوانی گردیدند.
۴.۲ – ویژگیهای تدریس
وسعت اطلاع و احاطه و تسلط بر خود در ابحاث و مناقشات علمی، حسن بیان و القاء مطالب و نکات، عنایت به آراء و اندیشههای گذشته و شاگردان، صاحبنظر و مشکلگشا در مشکلات علمی و کثرت شاگردان و برخوردار بودن آنان از حرّیت فوقالعاده در طرح مسائل، از ویژگیهای تدریس اوست. او آنچه را تدریس میکرد، مینوشت، با آنکه بعضی درسها را بارها گفته و نوشته بود.
از ویژگیهای دوره تدریس آقا ضیاء در نجف این بود که در این برهه در حوزه علمیه نجف شخصیتها و رجال برجستهای مشغول تدریس و تربیت طلاب بودند. بهترین طلاب در این زمان که بهطور مستقیم و غیرمستقیم از استادان اثر میپذیرفتند، شاگردان آقا ضیاء بودند.
۴.۳ – شیوه تدریس
شیوه آقا ضیاءالدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد. هرجا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاءالدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هرجا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست، وی از شاگردان فاضل آخوند ملا محمدکاظم شناخته میشد و در میان مدرسان «سطح» در دوران خویش مقامی والا داشت. پس از وفات آخوند (۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م) حوزه درس خارج تشکیل داد و بهویژه به عنوان استاد مسلم اصول و از مجدّدان این علم به شمار آمد. بسیاری از شاگردان آخوند در مجلس درس وی حضور مییافتند. آقا ضیاء در همین دوران مرجعیّت یافت.
۵ – هم بحثها
از هم بحثهای آقا ضیاء، میتوان از شیخ عبدالله گلپایگانی (۱۳۲۸ ـ ۱۳۷۰ق) که فقیهی فاضل و مجتهدی دقیق بود، نام برد.
۶ – علمای معاصر
از چهرههای سرشناس و معاصر آقا ضیاء میتوان به آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۷۷ ـ ۱۳۶۵ق) شیخ محمدحسین اصفهانی، معروف به کمپانی (۱۲۹۶ ـ ۱۳۶۱ق) و میرزای نائینی (۱۳۵۵ ق) اشاره کرد.
۷ – فقه و اصول در عصر آقا ضیاء
آقا ضیاءالدین و معاصرانش در دورهای جدید از علم و اصول قرار داشتند که مؤسس آن وحید بهبهانی (۱۱۱۷ ـ ۱۲۰۵ق) بود.
تحقیقات اصولی انجام شده در این دوره با پژوهشهایی که در حدود یازده قرن قبل انجام گرفته بود، در مقایسه از لحاظ کم و کیف، ترجیح داشت و تألیف کتابهایی نظیر «فرائد الاصول» شیخ انصاری و «کفایه الاصول» آخوند خراسانی گویای این مدعاست.
آقا ضیاء، محمدحسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند.
در فقه نیز این دوره از عالیترین دورههای اجتهاد به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (۱۲۱۴ ـ ۱۲۸۱ق) آغاز میشود.
او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقتنظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم «مکاسب» و «رسائل» از کتابهای سطح عالی حوزههاست که هنوز تدریس میشود.
۸ – شاگردان
از برکات وجودی آقا ضیاءا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 