پاورپوینت کامل سیره اجتماعی ابی‌الفرج عبدالرحمان ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیره اجتماعی ابی‌الفرج عبدالرحمان ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیره اجتماعی ابی‌الفرج عبدالرحمان ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیره اجتماعی ابی‌الفرج عبدالرحمان ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

ابن جوزی (سیره اجتماعی)

ابوالفرج‌ جمال‌الدین‌ عبدالرحمان‌ بن‌ علی‌ قرشی تیمی بکری بغدادی معروف به اِبْن‌ِ جَوزی‌ (۵۱۱ -۵۹۷ق‌/۱۱۱۷-۱۲۰۱م‌)، مورخ‌، واعظ، مفسر و فقیه‌ حنبلی‌ در قرن ششم هجری قمری بود. نسب وی به محمد فرزند ابوبکر بن ابی قحافه، می‌رسد.
بیشترین‌ بعد شهرت وی خطابه و موعظه اوست که تا پایان‌ عمر در آثار خود او و دیگران‌ منعکس‌ شده‌ است‌. دوران‌ زندگی‌ ابن‌ جوزی‌ مقارن‌ با خلافت‌ ۶ تن‌ از خلفای‌ عباسی‌ بوده و زندگی‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ او همراه با خطابه و وعظ، تدریس و تربیت شاگردان، منازعات‌ دینی‌ و سیاسی‌ و دوری جستن از سمت‌ها بود.

فهرست مندرجات

۱ – خطابه‌ و وعظ
۱.۱ – منبر در کودکی
۱.۲ – شهرت یافتن
۱.۳ – گزارش ابن جبیر
۱.۴ – گزارش ابن جوزی
۱.۵ – شرکت‌کنندگان
۱.۶ – تأثیرات مجالس موعظه
۱.۷ – بیان تفسیر در منبر
۱.۸ – موعظه خلیفه
۲ – تدریس‌
۲.۱ – مدارس تدریس
۲.۱.۱ – ابن‌ شمحل‌
۲.۱.۲ – بنفشه‌
۲.۱.۳ – شیخ‌ عبدالقادر
۲.۱.۴ – درب‌ دینار
۲.۱.۵ – مدرسه نظامیه
۲.۲ – شاگردان
۳ – منازعات‌ دینی‌ و سیاسی‌
۳.۱ – دوری از سمت‌ها
۳.۲ – زندانی‌شدن
۳.۳ – آزادی از زندان
۴ – پانویس
۵ – منبع

۱ – خطابه‌ و وعظ

می‌توان‌ گفت‌ که‌ زندگی‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ ابن‌ جوزی‌ با نخستین‌ مجالس‌ وعظ وی‌ آغاز می‌شود و بیشترین‌ مایه شهرت‌ وی‌ نیز همین‌ بعد زندگانی‌ اوست‌ که‌ تا پایان‌ عمر در آثار خود او و دیگران‌ منعکس‌ شده‌ است‌.

۱.۱ – منبر در کودکی

نخستین‌بار در ۵۲۰ق‌/۱۱۲۶م‌ که‌ هنوز کودکی‌ ۹ ساله‌ بود، بر منبر رفت‌. خود می‌نویسد که‌ مرا نزد ابوالقاسم‌ علی‌ بن‌ یعلی‌ علوی‌ هروی‌ بردند. او سخنانی‌ از وعظ به‌ من‌ آموخت‌ و پیراهنی‌ بر من‌ پوشاند و آنگاه‌ که‌ برای‌ وداع‌ با مردم‌ بغداد در رباطی‌ نزدیک‌ باروی‌ شهر نشست‌، مرا بر منبر فرستاد. من‌ آنچه‌ از وی‌ آموخته‌ بودم‌، در اجتماعی‌ که‌ نزدیک‌ به‌ ۵۰ هزار تن‌ می‌شد، بیان‌ کردم‌.

[۱] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۷، ص۲۳۶.

۱.۲ – شهرت یافتن

ابن‌ جوزی‌ در زمان‌ وزارت‌ ابن‌ هبیره‌، (۵۴۴ -۵۶۰ق‌) با سخنرانی‌های‌ خویش‌ که‌ هر جمعه‌ در منزل‌ او برگزار می‌شد، به‌ شهرت‌ رسید.

[۲] ابن‌ رجب‌، عبدالرحمان‌، ذیل‌ طبقات‌ الحنابله، ج۲، ص۴۶۶.

خطوط اصلی‌ محتوای‌ خطبه‌های‌ وی‌ احیاء قدرت‌ خلافت‌، دفاع‌ شدید از سنت‌، رد بدعت‌ و مخالفت‌ با اهل‌ بدعت‌، ستایش‌ از امام‌ احمد و پیروان‌ او و سرزنش‌ مخالفان‌ آنان‌ بود

[۳] ابن‌ رجب‌، عبدالرحمان‌، ذیل‌ طبقات‌ الحنابله، ج۲، ص۴۶۶.

[۴] ۲ EI

در مجالس‌ وعظ ابن‌ جوزی‌ خلفا، وزرا، دانشمندان‌ و بزرگان‌ شرکت‌ می‌کردند. وی‌ خود در المنتظم‌ به‌ برخی‌ از این‌ مجالس‌ اشاره‌ می‌کند. مثلاً می‌نویسد که‌ پس‌ از درگذشت‌ المقتضی‌ و در آغاز خلافت‌ المستنجد (ربیع‌الاول‌ ۵۵۵) مجلسی‌ برای‌ سوگواری‌ به‌ مدت‌ ۳ روز در بیت‌ النوبه‌ منعقد شد که‌ من‌ در آن‌ سخن‌ راندم‌… المستنجد در پایان‌ ماه‌ سوگواری‌ پدرش‌ به‌ من‌ و گروهی‌ از دولتمردان‌ و دانشمندان‌ خلعت‌ بخشید و به‌ من‌ اجازه‌ داد که‌ در جامع‌ قصر سخنرانی‌ کنم‌. از ۲۸ ربیع‌الاخر در این‌ جامع‌ به‌ وعظ پرداختم‌. در این‌ مجلس‌ پیوسته‌ بین‌ ۱۰ تا ۱۵ هزار تن‌ شرکت‌ می‌جستند.

[۵] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۱۴۰.

در دوره خلافت‌ المستضی‌ (۵۶۶ – ۵۷۵ق‌/۱۱۷۱- ۱۱۷۹م‌)، ابن‌ جوزی‌ به‌ اوج‌ شهرت‌ خویش‌ رسید، تا آن‌جا که‌ به‌ عنوان‌ بزرگ‌ترین‌ واعظ حنبلیان‌ شناخته‌ می‌شد. در ۲۱ جمادی‌ الاول‌ ۵۷۴ خلیفه‌ فرمان‌ داد که‌ صفه‌ای‌ در جامع‌ قصر برای‌ جلوس‌ و سخنرانی‌ شیخ‌ ابوالفتح‌ بن‌ منی‌ فقیه‌ حنبلی‌ بسازند و در جمادی‌ الاخر همین‌ سال‌ فرمان‌ داد که‌ قبر احمد بن‌ حنبل‌ را بازسازی‌ کنند. پیروان‌ دیگر مذاهب‌ از این‌ کارها که‌ برای‌ حنبلیان‌ انجام‌ می‌گرفت‌ – و پیش‌ از آن‌ معمول‌ نبود – سخت‌ آزرده‌ شدند. ابن‌ جوزی‌ می‌گوید: مردم‌ به‌ من‌ می‌گفتند: گرایش‌ خلیفه‌ به‌ حنابله‌ به‌ خاطر تو و از تأثیر کلام‌ توست‌… و من‌ بر این‌، خدای‌ را سپاس‌ می‌گویم‌.

[۶] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۴۸.

در ۵۲۷ق‌ شیخ‌ و استاد وی‌ ابوالحسن‌ بن‌ زاغونی‌ که‌ در جامع‌ منصور، نزدیک‌ قبر معروف‌، در باب‌ بصره‌ و نیز در مسجد ابن‌ فاعوس‌ مجلس‌ درس‌ و وعظ و مناظره‌ داشت‌، درگذشت‌. ابوعلی‌ بن‌ راذانی‌ جای‌ وی‌ را در این‌ مجلس‌ گرفت‌ و به‌ سبب‌ خردسالی‌ ابن‌ جوزی‌ از سپردن‌ آن‌ به‌ وی‌ خودداری‌ شد. پس‌ وی‌ نزد انوشروان‌ وزیر رفت‌ و فصلی‌ در مواعظ ایراد کرد و بدین‌سان‌ اجازه‌ یافت‌ که‌ در جامع‌ منصور به‌ وعظ بنشیند. خود می‌گوید: در نخستین‌ روز مجلس‌ من‌ همه فقهای‌ بزرگ‌ مذهب‌ ما، چون‌ عبدالواحد بن‌ شنیف‌ و ابوعلی‌ بن‌ قاضی‌ و ابوبکر بن‌ عیسی‌ و ابن‌ قسامی‌ و جز اینان‌ حضور داشتند. آنگاه‌ در مسجد نزدیک‌ قبر معروف‌ و باب‌ بصره‌ و نهر معلی‌ سخن‌ راندم‌. این‌ مجالس‌ همچنان‌ ادامه‌ یافت‌ و مورد استقبال‌ قرار گرفت‌.

[۷] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۷، ص۲۷۶.

۱.۳ – گزارش ابن جبیر

ابن‌ جبیر ضمن‌ مشاهدات‌ خویش‌ از بغداد (۵۸۰ق‌/۱۱۸۴م‌) در گزارش‌ «مجالس‌ علم‌ و وعظ» با ستایشی‌ مبالغه‌آمیز از شخصیت‌ علمی‌، ادبی‌ و دینی‌ ابن‌ جوزی‌ تصویری‌ روشن‌ از یک‌ از مجالس‌ وعظ او به‌ دست‌ می‌دهد: بامداد روز شنبه‌ در مجلس‌ شیخ‌ فقیه‌… ابن‌ جوزی‌ که‌ در برابر منزل‌ او در ساحل‌ شرقی‌ دجله‌ برپا می‌شد، حاضر شدم‌. پس‌ از جلوس‌ وی‌ بر منبر و پیش‌ از شروع‌ خطابه‌ بیست‌ و چند تن‌ قاری‌ با همخوانی‌ و ترتیبی‌ خاص‌ آیاتی‌ از قرآن‌ مجید را تلاوت‌ کردند. آنگاه‌ وی‌ به‌ خطابه‌ پرداخت‌ و در آغاز هر بخش‌ از سخن‌ خویش‌ اوایل‌ آیات‌ خوانده‌ شده‌ و در پایان‌ هر بخش‌ اواخر آن‌ آیات‌ را همچون‌ قافیه‌ می‌آورد و در عین‌حال‌ ترتیب‌ آیات‌ را نیز حفظ می‌کرد… سخن‌ او دل‌ها را شیفته‌ می‌ساخت‌ و به‌ پرواز در می‌آورد و جان‌ها را می‌گداخت‌ تا آن‌جا که‌ بانگ‌ ناله‌ برمی‌خاست‌ و گنهکاران‌ فریاد توبه‌ و استغاثه‌ بر می‌کشیدند و چون‌ پروانگان‌ که‌ خود را به‌ شعله شمع‌ می‌زنند، به‌ پای‌ وی‌ می‌افتادند… و گروهی‌ از خود بی‌ خود می‌شدند… آنگاه‌ طرح‌ مسائل‌ آغاز شد و از هر سوی‌ مجلس‌ رقعه‌های‌ سؤال‌ به‌ سوی‌ وی‌ روان‌ گشت‌. او سریعاً بدان‌ها پاسخ‌ می‌داد، بیشترین‌ فایده مجالس‌ او همین‌ پاسخ‌ به‌ پرسش‌ها بود.

[۸] ابن‌ جبیر، محمد، رحله ابن‌ جبیر، ج۱، ص‌۱۷۶.

[۹] ابن‌ رجب‌، عبدالرحمان‌، ذیل‌ طبقات‌ الحنابله، ج۱، ص۴۱۱، قاهره‌، ۱۳۷۲ق‌/۱۹۵۳م‌.

ابن‌ جبیر از دو مجلس‌ دیگر وی‌ در همان‌ سال‌ گزارش‌ می‌دهد: یکی‌ در سحرگاه‌ پنجشنبه‌ ۱۱ صفر در باب‌ بدر در صحنی‌ از کاخ‌های‌ خلیفه‌ و دیگری‌ در روز شنبه‌ ۱۳ صفر در همانجا. در گزارش‌ مجلس‌ اول‌ آورده‌ است‌ که‌ در این‌ مجلس‌، علاوه‌ بر عموم‌ مردم‌، خلیفه‌ و مادرش‌ و کسانی‌ دیگر از حرم‌ او حاضر بودند.

[۱۰] ابن‌ جبیر، محمد، رحله ابن‌ جبیر، ج۱، ص۱۷۷.

[۱۱] ابن‌ جبیر، محمد، رحله ابن‌ جبیر، ج۱، ص۱۷۹.

۱.۴ – گزارش ابن جوزی

ابن‌ جوزی‌ بارها در المنتظم‌ به‌ مجالس‌ خود و استقبال‌ مردم‌ از آن‌ها اشاره‌ می‌کند. مثلاً در یک‌جا می‌نویسد: به‌ فرمان‌ خلیفه‌ در پنجشنبه‌ ۵ رجب‌ ۵۷۰ بعد از نماز عصر مجلسی‌ در باب‌ بدر تشکیل‌ شد. مردم‌ از هنگام‌ نماز صبح‌ شروع‌ به‌ گرفتن‌ جا برای‌ خویش‌ کردند، هر صف به‌ ۱۸ نفر به‌ بهای‌ ۱۸ قیراط کرایه‌ داده‌ شد، سرانجام‌ کار بدانجا رسید که‌ برخی‌ حاضر شدند برای‌ نشستن‌ در کنار آن‌ ۱۸ تن‌ ۶ قیراط بپردازند.

[۱۲] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۱۴.

در جای‌ دیگر می‌گوید: در روز عاشورای‌ ۵۷۱ق‌ به‌ فرمان‌ خلیفه‌ مجلسی‌ در حضور وی‌ برپا شد. مردم‌ از نیمه‌ شب‌ برای‌ شنیدن‌ سخنان‌ من‌ به‌ باب‌ بدر روی‌ آوردند. انبوه‌ جمعیت‌ بیش‌ از حد بود، تا آن‌جا که‌ درها را بستند. ناگزیر گروه‌ بیشماری‌ در راه‌های‌ پیوسته‌ به‌ این‌ مکان‌ ایستادند.

[۱۳] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۱۸.

در جایی‌ دیگر آورده‌ است‌ که‌ در ۱۱ رمضان‌ ۵۷۲ در خانه ظهیرالدین‌ صاحب‌ المخزن‌ به‌ وعظ نشستم‌. خلیفه‌ حضور داشت‌، به‌ عامه مردم‌ نیز اجازه ورود داده‌ شد. در این‌ مجلس‌ چنان‌ سخن‌ گفتم‌ که‌ همه‌ شگفت‌زده‌ شدند، تا آن‌جا که‌ ظهیرالدین‌ به‌ من‌ گفت‌ که‌ خلیفه‌ به‌ وی‌ گفت‌ است‌: «این‌ مرد چنان‌ سخن‌ می‌گوید که‌ گویی‌ از آدمیان‌ نیست‌».

[۱۴] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۳۰.

۱.۵ – شرکت‌کنندگان

ابن‌ جوزی‌ در بسیاری‌ جاها به‌ مجالس‌ دیگر خود اشاره‌ می‌کند که‌ در آن‌ها خلیفه‌، وزرا، دولتمردان‌، علما، فقها، قضات‌، شیوخ‌ و بزرگان‌ و دیگر طبقات‌ مردم‌ شرکت‌ داشتند.
گفته‌ شده‌ که‌ شمار شرکت‌کنندگان‌ این‌ مجالس‌ گاه‌ به‌ ۱۰۰ هزار تن‌ می‌رسیده‌ است‌.

[۱۵] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۴۹.

[۱۶] نک:ذهبی‌، محمد، العبر، ج۳، ص۱۱۹.

[۱۷] یافعی‌، عبدالله‌، مرآه الجنان‌، ج۳، ص۳۷۰.

۱.۶ – تأثیرات مجالس موعظه

در این‌ مجالس‌ غالباً عده زیادی‌ از روی‌ تنبیه‌ توبه‌ می‌کردند و بعضی‌ از شدت‌ تأثیر موی‌ از سر می‌کندند.

[۱۸] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۴۹.

[۱۹] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۰۸، ص۲۲۳.

[۲۰] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۱۹۷.

به‌ گفته خود او بیش‌ از ۱۰۰ هزار تن‌ به‌ دست‌ او توبه‌ کردند

[۲۱] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، القصاص‌ و المذکرین‌، ج۱، ص۳۷۱.

و بیش‌ از ۱۰۰ هزار (؟) تن‌ نیز به‌ دست‌ وی‌ اسلام‌ آوردند،

[۲۲] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، القصاص‌ و المذکرین‌، ج۱، ص۳۷۱.

ولی‌ سبط او می‌نویسد: هزار تن‌ یهودی‌ و نصرانی‌ به‌ دست‌ وی‌ مسلمان‌ شدند.

[۲۳] ابن‌ جوزی،‌ یوسف‌، مرآه الزمان‌، ج۸، ص۴۸۲، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۱ق‌/۱۹۵۲م‌.

نوشته‌اند که‌ المستضی‌ پیوسته‌، حتی‌ در هنگام‌ بیماری‌ در مجالس‌ وعظ او شرکت‌ می‌جست‌.

[۲۴] ابن‌ رجب‌، عبدالرحمان‌، ذیل‌ طبقات‌ الحنابله، ج۲، ص۴۷۵.

۱.۷ – بیان تفسیر در منبر

از کارهای‌ بی‌سابقه ابن‌ جوزی‌ بیان‌ یک‌ دوره‌ تفسیر قرآن‌ بر منبر است‌. خود می‌گوید: در ۱۷ جمادی‌ الاول ۵۷۰ ق تفسیر قرآن‌ را بر منبر به‌ پایان‌ رساندم‌. پس‌ در همان‌جا سجده شکر به‌ جای‌ آوردم‌ و گفتم‌ از زمان‌ نزول‌ قرآن‌ تاکنون‌ واعظی‌ را نمی‌شناسم‌ که‌ همه قرآن‌ را در مجلس‌ وعظ تفسیر کرده‌ باشد.

[۲۵] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۱۳.

۱.۸ – موعظه خلیفه

ابن‌ جوزی‌ در مجالسی‌ که‌ خلیفه‌ حاضر بود، به‌ موعظه وی‌ می‌پرداخت‌. چنانکه‌ خود در المنتظم‌ آورده‌، در مجلس‌ خطاب‌ به‌ خلیفه‌ گفت‌: «ای‌ امیرالمؤمنین‌ اگر درباره تو سخن‌ گویم‌، از تو می‌ترسم‌ و اگر سکوت‌ کنم‌ بر تو می‌ترسم‌، اما من‌ به‌ سبب‌ محبت‌ به‌ تو ترس‌ بر تو را بر ترس‌ خویش‌ از تو مقدم‌ می‌دارم‌»

[۲۶] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۵۰.

۲ – تدریس‌

به‌جز خطابه‌ و وعظ، تدریس‌، بخش‌ مهمی‌ از زندگی‌ اجتماعی‌ ابن‌ جوزی‌ را در برمی‌گرفت‌.

۲.۱ – مدارس تدریس

وی‌ استادی‌ بزرگ‌ و مدرسی‌ توانا بود و چنانکه‌ خود می‌گوید در ۵ مدرسه‌ تدریس‌ می‌کرده‌ است‌،

[۲۷] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۴۹.

اما در منابع‌ به‌ ۴ مدرسه ذیل‌ اشاره‌ شده‌ است‌:

۲.۱.۱ – ابن‌ شمحل‌

مدرسه‌ ابن‌ شمحل‌ را ابن‌ شمحل‌ در مأمونیه‌ ساخت‌ و ابن‌ جوزی‌ مدتی‌ در آن‌ معید ابوحکیم‌ نهروانی‌ بود. سپس‌ این‌ مدرسه‌ بدو سپرده‌ شد و در آن‌ به‌ تدریس‌ پرداخت‌.

[۲۸] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۱۴۷.

۲.۱.۲ – بنفشه‌

مدرسه‌ بنفشه‌، خانه نظام‌الدین‌ ابونصر بن‌ جهیر بود. بنفشه‌ آن‌ را خرید و مدرسه‌ کرد و به‌ ابوجعفر صباغ‌ سپرد. کلید مدرسه‌ مدتی‌ در دست‌ او بود. سپس‌ از وی‌ باز ستد و بدون‌ درخواست‌ ابن‌ جوزی‌ به‌ وی‌ سپرد. این‌ مدرسه‌، چنانکه‌ ابن‌ جوزی‌ می‌نویسد، طبق‌ وقف‌نامه آن‌، وقف‌ پیروان‌ احمد بن‌ حنبل‌ بوده‌ است‌.

[۲۹] ابن‌ جوزی،‌ عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱۸، ص۲۱۴.

ابن‌ جوزی‌ از ۲۵ شعبان‌ ۵۷۰ ق درس‌ خو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.