پاورپوینت کامل سیّد عبد الله شیرازی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیّد عبد الله شیرازی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیّد عبد الله شیرازی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیّد عبد الله شیرازی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :

سیّد عبدالله شیرازی

آیت‌الله سیّد عبدالله شیرازی (۱۳۰۹-۱۴۰۵ه.ق/۱۲۷۰-۱۳۶۳ه.ش)، از علمای مبارز شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.

وی در شیراز و حوزه علمیه نجف علوم دینی را فرا گرفته و در بیست و یک سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد. آیت‌الله شیخ علی ابوالوردی، آیت‌الله میرزا محمّدصادق مجتهد و آیت‌الله حاج شیخ محمّدرضا شامنی، آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی، آیت‌الله شیخ ضیاءالدین عراقی و آیت‌الله محمّدحسین نائینی را از استادان او برشمرده‌اند.
آیت‌الله شیرازی از علمای مبارزی بود که در جریان مقابله با کشف حجاب رضاخانی و قیام مسجد گوهرشاد، اعتراض به سیاست‌های رضاخان و آگاهی بخشیدن مردم در انقلاب اسلامی ایران نقش بسزایی ایفا نمود و از حامیان جمهوری اسلامی ایران بود. از ایشان تالیفات بسیاری برجا مانده و خدمات اجتماعی زیادی داشته که از جمله آنها، تاسیس حوزه‌های علمیه، مدرسه، مساجد، کتابخانه، حسینه، درمانگاه، مجتمع‌های مسکونی، چاپ و نشر کتاب‌های اسلامی، کمک به تاسیس مساجد، مدارس علمیّه، حسینیّه‌ها و مراکز اسلامی گوناگون در کشورهای مختلف اسلامی و خدمات بسیار دیگر را می‌توان نام برد.

فهرست مندرجات

۱ – خاندان
۲ – ولادت
۳ – تحصیلات
۳.۱ – استادان در شیراز
۳.۲ – حوزه علمیّه نجف
۳.۳ – استادان در نجف
۴ – بازگشت از نجف به شیراز
۵ – هجرت به مشهد
۶ – تشکیل مجمع علمای مبارز مشهد
۷ – سید در جریان قیام گوهرشاد
۸ – بازگشت از شیراز به نجف
۹ – بازگشت از نجف به ایران
۱۰ – ویژگی اخلاقی
۱۰.۱ – تواضع
۱۰.۲ – شب زنده‌داری
۱۰.۳ – زهد
۱۱ – آثار علمی
۱۲ – خدمات
۱۳ – وفات
۱۳.۱ – سوگواری
۱۳.۱.۱ – کشورهای اسلامی
۱۳.۱.۲ – کشورهای غیر اسلامی
۱۳.۱.۳ – ایران
۱۳.۲ – پیام‌های تسلیت
۱۳.۲.۱ – پیام امام خمینی
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع

۱ – خاندان

آیت‌الله سیّد عبدالله شیرازی، از نوادگان امامزاده احمد بن موسی (علیه‌السّلام)، معروف به شاه چراغ است.
پدر بزرگش، آیت‌الله سیّد محمّدعلی شیرازی از مدافعان نهضت مشروطه و از هم‌رزمان آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری بود که بعد از شهادت وی در سال ۱۳۳۵ هـ. ق. تهران را ترک کرد و به شیراز رفت.
پدرش، آیت‌الله سیّد محمّدطاهر موسوی در سال ۱۳۳۰ هـ. ق. با ورود ساکس، فرمانده عالی رتبه انگلستان در فارس، مخالفت کرد و مردم را از استقبال او بر حذر داشت و در اطلاعیه‌ای نوشت:
«… شما اهالی شریف شیراز بدانید که هرگونه شرکت در این امر در حکم محاربه با خدای متعال… و جنگ با امام زمان… می‌باشد. لذا مبادرت به این عمل، حرام مؤکد است… و همگی طبقات شریف مردم سعی نمایند از ورود و دخالت خارجی‌ها، اعم از انگلیس‌ها و روس‌ها، در شئون بلادتان… جلوگیری نمائید. مسلماً امام زمان (سلام‌الله‌علیه) شما را کمک می‌فرماید…»
صدور این اطلاعیه سبب تبعید وی و فرزندش، سیّد عبدالله به روستای «سیوند» مرودشت شد. سرانجام وی پس از عمری مبارزه و تلاش برای اعتلای فرهنگ علوی، روز پنجشنبه هشتم رجب ۱۳۴۵ هـ. ق. مطابق با ۱۳۰۴/۱۰/۲۰، بدرود حیات گفت. پیکرش پس از تشییع با شکوه، به نجف اشرف منتقل و در جوار بارگاه امام علی (علیه‌السّلام) به خاک سپرده شد.

۲ – ولادت

سیّد عبدالله در شب ۱۳ شعبان ۱۳۰۹ هـ. ق. مطابق با ۱۲۷۰/۱۲/۲۳، در یکی از محله‌های شیراز که بیش‌ترشان سادات موسوی بودند، دیده به جهان گشود. مادرش، بی بی علویه از تبار قاضی حسین دزفولی، از خاندان خوزستانی بود.

۳ – تحصیلات

سید عبدالله در آغازین روزهای ۷ سالگی، با جمعی از کودکان هم‌بازی خود وارد مکتب‌خانه شد. او روخوانی قرآن را در آن‌جا و خواندن و نوشتن کتاب‌های فارسی و ادبیات مرسوم را نزد پدر خود فرا گرفت. وی در نزدیک‌ترین حوزه علمیّه زادگاهش، به آموختن لغت، صرف و نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخی از کتاب‌های اصولی و فقهی و منطق و فلسفه را نزد استادان حوزه علمیّه شیراز و پدر خویش آموخت.

۳.۱ – استادان در شیراز

استادان وی‌ اندک بودند. آیت‌الله شیخ علی ابوالوردی، آیت‌الله میرزا محمّدصادق مجتهد و آیت‌الله حاج شیخ محمّدرضا شامنی استادان او در حوزه علمیّه شیراز بودند.
او بسیاری از کتاب‌های درسی حوزه را مطالعه کرد. وی در ۲۱ سالگی به اجتهاد رسید. بارها استادش، آیت‌الله شیخ علی ابوالوردی در جمع علما و طلاّب، تصریح نمود: «آقا سیّد عبدالله احتیاج به نجف رفتن ندارد.» آیت‌الله شیرازی از وی اجازه اجتهاد مطلق گرفته بود.
آیت‌الله حاج سیّد محمّدباقر آیت اللهی که از استوانه‌های حوزه علمیّه شیراز بود، فرمود: «من اجازه اجتهاد مرحوم حاج شیخ علی ابوالوردی را که در سال ۱۳۳۲ هـ. ق. به آیت‌الله العظمی شیرازی داده بود، دیدم و خواندم.»

۳.۲ – حوزه علمیّه نجف

آیت‌الله شیرازی به دلیل فعالیت‌های سیاسی علیه خاندان پهلوی و استعمارگران، عرصه را بر خود تنگ دید و به ناچار در جمادی الاولی ۱۳۳۳ هـ. ق. شیراز را به قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیّه نجف، ترک گفت.
وی در مدرسه بزرگ آیت‌الله آخوند خراسانی حجره گرفت و با تمام وجود، به تحصیل علوم و معارف اهل بیت پرداخت به‌طوری که در مدتی کوتاه، طلبه مهاجر شیرازی در میان طلاّب حوزه علمیّه نجف شُهره گشت. او درباره روزهای نخست تحصیل خود در نجف می‌گوید: «… عشق و علاقه من به تحصیل و رسیدن هرچه سریع‌تر به مراتب عالیه، در این حد بود. دورانی که در مدرسه بزرگ آخوند بودم، از میان ۶۳ نفر طلبه، فقط دو نفرشان درس کفایه می‌خواندند و بقیه مراحلی از درس خارج را گذرانده بودیم و غالباً یا مجتهد بودند یا قریب الاجتهاد…. بالاخره در مدرسه قزوینی حجره گرفتم… که اکثر ساکنانش از مجتهدان مسلم یا در حد اجتهاد بودند…»

۳.۳ – استادان در نجف

آیت‌الله العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی، آیت‌الله العظمی شیخ ضیاءالدین عراقی و آیت‌الله العظمی شیخ محمّدحسین نائینی استادان او در حوزه علمیّه نجف بودند.
آیت‌الله شیخ ضیاءالدین عراقی در حضور شاگردانش، از آیت‌الله سید عبدالله شیرازی تعریف کرد و گفت: «من ایشان را برای آینده نزدیک نجف اشرف ذخیره نموده‌ام و ایشان امید علمی آینده من است.»

۴ – بازگشت از نجف به شیراز

آیت‌الله شیرازی پس از ۱۲ سال تحصیل در حوزه علمیّه نجف، در ۱۷ جمادی الثانی ۱۳۴۵ هـ. ق. از نجف اشرف به شیراز برگشت. حوزه علمیّه شیراز ـ پس از کودتای رضاخان در سال ۱۲۹۹ ش. ـ تقریباً پیکره و نظام خود را از دست داده بود و بیش‌تر طلاّب آن به حوزه‌های علمیّه اصفهان و شهرهای دیگر هجرت کرده بودند.
آیت‌الله شیرازی توانست حوزه علمیّه شیراز را بازسازی کند و طلاّب مهاجر را دوباره بازگرداند.
وی مدیریّت مدرسه بزرگ خان را به عنوان حوزه مرکزی شیراز بر عهده گرفته بود و بر بقیّه مدرسه‌های علمیّه شیراز نظارت می‌کرد. او با کمک آیت‌الله جعفر محلاتی، آیت‌الله سید عبدالباقی و علمای دیگر شیراز، حوزه علمیّه شیراز را رونق خاصی بخشید. آیت‌الله شیرازی برای هماهنگی با علمای قم جهت مبارزه با سیاست‌های ضدّ دینی رضاشاه، به صورت مخفیانه، با جمعی از علمای شیراز، راهی قم گردید تا با مؤسّس حوزه علمیّه قم، آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری مذاکره نماید. وی در این‌باره می‌گوید:
«…آخرین جلسه‌ای که در یکی از شب‌های زمستان در منزل مرحوم آیت‌الله عبدالباقی منعقد گردید… نظر بر این شد اینجانب و مرحوم حاج عبدالباقی به نمایندگی از سوی علمای منطقه فارس به قم حرکت نمائیم و با مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه و آقایان علمائی که از اصفهان به این منظور مقرر بود برسند، جلسه‌ای داشته باشیم… پاسی از شب گذشت و مرحوم آقا سیّد عبدالباقی به تهجّد… مشغول گردید و این جانب نیز… مشغول شدم و پس از این به فکر فرو رفتم… این مسئولیتی است بسیار پر اهمیّت آیا می‌توانیم این رسالت خطیر را به نحو مطلوب انجام دهیم؟!… نظر بر این شد که موضوع را موکول به استخاره نمایم. مرحوم آقا سیّد عبدالباقی قرآن را برداشت و با تضرّع و خشوع از خالق خودخواست… در اوّل صفحه این آیه شریفه بود: «اذْ هَبا اِلی فرعَوْن اِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قُوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّـرُ اَوْ یَخْشی…؛

[۱] طه/سوره۲۰، آیه۴۳ – ۴۴.

) با توکل بر خداوند متعال و توسل به ذیل عنایات خاصه اهل بیت (علیهم‌السّلام)، حرکت نموده و راهی قم شدیم…»
آیت‌الله شیرازی دو ماه در قم ماند تا با کمک علمایی که از شهرهای دیگر، به قم آمده بودند، مبارزه را سامان بخشد. تلگراف‌های علما به رضاشاه سبب شد تا رضاشاه در ظاهر، تمام خواسته‌های علما را بپذیرد و مخبر السلطنه، رئیس الوزراء و تیمور تاش، وزیر دربار را به قم اعزام کند. نمایندگان رضاشاه تعهدنامه پنج ماده‌ای را با علما امضا نمودند و جهت امضا به دربار فرستادند تا رضاخان پای آن مهر بزند… پس از مدّتی، قرارداد از طرف رضاشاه نقض گردید. او تمام مواد آن را بر خلاف مصالح کشور و خاندان پهلوی دانست و آن را لازم‌الاجرا ندانست. او در صدد بود در یک فرصت مناسب، تمام علمایی که تعهّدنامه را امضا کرده بودند، دستگیر نماید. بدین‌منظور، رضاشاه به مناسبت حلول سال نو، همسر خود را همراه جمعی از زنان، که همگی بدون حجاب بودند، به قم فرستاد. زن شاه و زنان همراه او بدون حجاب وارد حرم حضرت معصومه (علیهاالسّلام) شدند و از طرف علما، بخصوص آیت‌الله شیخ محمّدتقی بافقی مورد اعتراض شدید قرار گرفتند. خبر به رضاشاه رسید. او همراه تیمور تاش و سربازان مسلّح به قم آمد و در کنار ضریح حضرت معصومه، آیت‌الله بافقی را مورد ضرب و شتم قرار داد. آیت‌الله بافقی دستگیر و به شهر ری تبعید شد. آیت‌الله سیّد عبدالله شیرازی پس از این حادثه، ناگزیر به زادگاه خود برگشت.

۵ – هجرت به مشهد

آیت‌الله شیرازی حدود ۱۱ سال در شیراز مشغول تدریس و کارهای علمی و اجتماعی بود، تا این که اواخر محرّم ۱۳۵۴ هـ. ق. ۱۳۱۴. ش. به قصد زیارت امام رضا (علیه‌السّلام) به مشهد رفت.
خبرِ کشف حجاب دانش‌آموزان دخترِ مدرسه شاهپور شیراز (این حادثه در فروردین سال ۱۳۱۴، پس از سخنرانی علی‌اصغر حکمت در مدرسه مذبور، با کشف حجاب ۴۰ دانش‌آموز دختر اتفاق افتاد.) و مدرسه جلالیه تهران به مشهد رسید.
آیت‌الله حاج‌آقا حسین قمی خطاب به مردمی که برای اعتراض به این عمل رژیم، آمده بودند، فرمود: «امروز اسلام فدایی می‌خواهد. بر مردم است که قیام و عمل کنند…». به دنبال سخنان حماسی وی، اصناف و بازاری‌های مشهد تلگراف‌های شدیداللحنی به دربار زدند. آیت‌الله شیرازی که تازه وارد مشهد شده بود، نزد آیت‌الله قمی می‌رود و به وی می‌گوید: این مرد (رضاخان) گوشش از تلگراف‌ها پر است. اگر اثری داشته باشد، حرکت خود شماست. باید به تهران حرکت کنید و با او ملاقات نموده و به او بگویید: «من همان کسی هستم که هر وقت به مشهد مقدس می‌آمدی و سعی می‌نمودی با من ملاقات نمائی، نمی‌پذیرفتم امّا امروز با پای خود به تهران آمده‌ام، چون حساب اسلام در کار است، می‌خواهم از نوامیس اسلام دفاع نمایم…»

۶ – تشکیل مجمع علمای مبارز مشهد

آیت‌الله شیرازی حیات دوباره‌ای به حوزه علمیّه خراسان بخشید. شور و شوق زایدالوصفی در میان طلاّب و علما افتاده بود. گردهمایی‌های بزرگی از سوی طلاّب و فضلای خراسان برای مبارزه با کشف حجاب برگزار گردید. روحانیّت تشکّل یافت و می‌رفت که قیامی بزرگ علیه رژیم شاه اتفاق افتد. پس از نشست‌های فراوانِ روحانیون طراز اول شهر، اوضاع سردرگم شهر قدری انسجام بخشیدند و سمت و سوی انقلاب تا حدّی شفاف و چهره رژیم پهلوی برملا گشت. دولت از این خیزش، سخت بر آشفته شده بود.

۷ – سید در جریان قیام گوهرشاد

اولین اقدام علما، صدور اطلاعیه‌هایی مبنی بر افشای جنایات حکومت رضاخان بود و مردم را به اعتصاب و تحصن فرا خوانده بود. کم کم مبارزه شکل عملی به خود گرفت. اعتراضات خیابانی در گوشه و کنار شهر دیده می‌شد. رهبران قیام هر از چند گاهی جلساتی تشکیل می‌دادند و اهداف ضد دینی رژیم پهلوی را برای مردم افشا می‌کردند. برخی از چهره‌های انقلابی و رهبران «نهضت گوهرشاد» عبارتند از:
۱. آیت‌الله کفائی، فرزند آخوند خراسانی.
۲. آیت‌الله میرزا مهدی آشتیانی.
۳. آیت‌الله شیخ علی‌اکبر نهاوندی.
۴. آیت‌الله آقا بزرگ شاهرودی.
۵. آیت‌الله حاج سیّد‌هاشم نجف‌آبادی.
۶. آیت‌الله سیّد یونس اردبیلی.
قرار شد رهبران قیام آنچه در کشور می‌گذرد را با شاه مطرح نمایند و از او بخواهند که بیش از این به مقدسات دین و مذهب اهانت نشود. از طرف رهبران قیام، اجازه تحصن در جوار تربت امام هشتم و مسجد گوهرشاد صادر گردید که اینک به یک خاطره از آن حماسه خونین بسنده می‌شود.
آیت‌الله سیّد عبدالله شیرازی که خود از رهبران و پیشگامان نهضت گوهرشاد بود، می‌گوید:
«… هوا تاریک بود. رئیس تامینات گفت: کی هستی؟ گفتم: … سیّد عبدالله شیرازی… یکی از آن‌ها… به من گفت: واقعاً شما نمی‌دانید دیشب ما چه کردیم؟ از روس‌ها بدتر کردیم، ما کاری کردیم که روس‌ها نکردند!. .. گفتند: بفرمایید بالا رفتم… یک صاحب منصب گفت: … شما مثل اینکه محاکمه می‌شوید؟ گفتم: ظاهراً، بلی. گفت: شما شناسنامه‌تان را بیاورید. گفتم: من شناسنامه ندارم باید چکنم؟. .. بعد اجازه اجتهادی را که از مرحوم آیت‌الله آقای سیّد ابوالحسن اصفهانی (رحمه‌الله) داشتم و همراهم بود، برداشتم… نگاه کرد به آن ورقه و دید که در آن مرحوم آقا ابوالحسن اصفهانی از من تجلیل نموده و مرا مجتهد مسلم دانسته است. برخاست و گفت: چه اشتباهی کرده‌اند؟! چرا باید این‌قدر این دستگاه شاه اشتباهکار باشد؟! به من گفت: بفرمایید آزاد هستید… صبح آن روز از تهران تلگرام آمده بود که هشت نفر از علما را فوراً گرفته به مرکز بفرستند که یکی از آنان حقیر بودم و یکی دیگر مرحوم آیت‌الله سیّد یونس اردبیلی بود و نفر دیگر مرحوم آقا سیّد علی‌اکبر خوئی (پدر آیت‌الله العظمی خوئی) بود که تلگرام‌ها را به شاه جنایت کار امضا کرده بودیم… صبح ما را حرکت دادند تا وارد تهران شدیم. ما را یکسره به توقیف‌گاه بردند. دو ساعت آنجا بودیم و بعد مرا به اتفاق مرحوم آقا سیّد یونس اردبیلی به میدان توپخانه و به زندان وارد نمودند، سلول‌ها بسیار تنگ و تاریک و گرم بود و به مجرد ورود، به علت منفذ (تهویّه) نداشتن اتاق، حالم منقلب شد. پس از گذشت زمان کوتاه رئیس محبس وارد سلول شد و سلام نمود.
از او خواستم که منفذی برای سلول ترتیب دهد… گفت: … دعا کنید پهلوی اهل شود…»

۸ – بازگشت از شیراز به نجف

آیت‌الله شیرازی پس از آزادی از زندان، در ۲۸ رجب سال ۱۳۵۴ هـ. ق. به شیراز برگشت و مشغول تدریس در حوزه علمیّه شیراز شد. جاسوسان دولت لحظه‌ای ایشان را ترک نمی‌کردند، سایه به سایه وی را زیر نظر داشتند، حتی در حال اقامه نماز هم او را رها نمی‌کردند. بالاخره عرصه بر ایشان تنگ شد و به کلّی از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی باز ماند. لذا تصمیم گرفت مخفیانه شیراز را به قصد عراق ترک کند. او با زحمت فراوان، توانست در اواخر ذی حجه ۱۳۵۴ هـ. ق. شبانه شیراز را به قصد عراق ترک نماید. وی درباره علّت و نحوه هجرتش به عراق می‌گوید:
«..کار به اینجا رسید، یعنی کم کم علما باید – نعوذبالله – با عیالشان (در کوچه و بازار) بی‌حجاب می‌آمدند… روزی منزل اخوی، آیت‌الله سیّد محمّدجعفر طاهری رفته بودم، ایشان گفت: اسم‌های ما را در لیستی با دیگر علما نوشته‌اند، می‌خواهند چکار کنند؟. .. گفتم: لابد، می‌خواهند دعوت کنند برای شرکت در مراسم کشف حجاب!… چند روزی تمارض نمودم… برنامه‌های درسی و… را ترک کردم تا در شهر منتشر شود که کسالت دارم و در منزل بستری هستم و در کنار این برنامه منتظر بودم وسیله حرکت فراهم گردد… (شبی) دست فرزندم، سیّد محمّد را گرفتم و بقچه لباس‌هایم را از والده‌اش خواستم… ایشان با گریه گفت: بعد از سه چهار ماه زندان، تازه به منزل آمده‌اید… باز کجا می‌خواهید بروید…؟ ! به ایشان گفتم: به هر کجا بروم بهتر از آن است… که از من بخواهند دست تو را بگیرم و به جشن‌ها ببرم!. .. من می‌روم… یا به هدف خود که رسیدن به نجف اشرف است، می‌رسم یا دوباره زندان رفته و کشته می‌شوم ولی تن به این عار و ذلّت و ننگ نمی‌دهم…»
آیت‌الله شیرازی همراه فرزند خود، با زح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.