پاورپوینت کامل سمره به جندب ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سمره به جندب ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سمره به جندب ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سمره به جندب ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

سمره بن جندب فزاری

حکومت ننگین بنی‌امیه، مملوِّ از شخصیت‌هایی است که در دشمنی و کینه‌ورزی با اهل بیت (علیه‌السّلام) بسیار کوشیدند و برای دستیابی به امیال و آرزوهای نفسانی و غیر مشروع خود، از هیچ کوششی دریغ ننمودند. در راس این خاندان، معاویه بن ابی‌سفیان بود که به جهت استحکام بخشیدن به پایه‌های قدرت خویش و نابود ساختن اساس اسلام، افرادی را استخدام می‌کرد. این اشخاص با ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب در میان مردم به خصوص شیعیان، و نیز جعل احادیث فراوان در مدح بنی‌امیه و مذمت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، جامعه اسلامی‌ را به سمت انحراف سوق می‌دادند. یکی از این مهره‌های دنیا پرست، «سمره بن جندب» بود که در این راستا، خدمات شایانی به حکومت نامشروع اموی نمود.

فهرست مندرجات

۱ – شناخت اجمالی
۲ – سمره در دوران پیامبر
۲.۱ – سمره و قاعده‌ی لاضرر
۳ – سمره در دوران معاویه
۳.۱ – سمره و ولایت بصره
۳.۲ – جنایات سمره
۳.۳ – سمره و جعل حدیث
۳.۴ – عزل از ولایت بصره
۴ – سرانجام سمره
۵ – پانویس
۶ – منبع

۱ – شناخت اجمالی

وی «سمره بن جندب بن هلال بن حریج بن مره فزاری»

[۱] ابن عبدالبر، ابو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۶۵۳، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.

[۲] ابن اثیر، عزالدین ابو الحسن علی بن محمد، الکامل، ج۲، ص۳۰۲، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹.

است. برای او چندین کنیه ذکر کرده‌اند؛ از جمله ابوسلیمان، ابوسعید، ابوعبدالرحمن و ابوعبدالله.

[۳] ابن عبدالبر، ابو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۶۵۳، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.

[۴] ابن اثیر، عزالدین ابو الحسن علی بن محمد، الکامل، ج۲، ص۳۰۲، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹.

مادرش «الکلفاء» دختر «حارث» و از قبیله‌ی «بنی‌اسد»

[۵] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۱۶، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۹، چاپ سوم.

[۶] بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، چاپ اول، ج۱، ص۳۱۶ و ج۱۳، ص۱۸۵، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.

بود و دخترش «ام‌ثابت» همسر «مختار بن ابی‌عبیده ثقفی» بود.

[۷] دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، اخبار الطوال، ص۳۰۹، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.

[۸] طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۶، ص۶۶، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم.

«سمره» حلیف و هم‌پیمان انصار بود.

[۹] ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۵، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰، چاپ اول.

[۱۰] ابن عبدالبر، ابو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۶۵۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.

[۱۱] عسقلانی، ابن حجر، احمد بن علی، الاصابه، ج۳، ص۱۵۰، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵، چاپ اول.

وقتی پدرش از دنیا رفت، مادرش وارد مدینه شد و با یکی از انصار به نام «مرّی بن شیبان» عموی «ابوسعید خدری» ازدواج نمود و سمره در خانه او بزرگ شد.

[۱۲] عسقلانی، ابن حجر، احمد بن علی، الاصابه، ج۳، ص۱۵۰، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵، چاپ اول.

[۱۳] ابن اثیر، عزالدین ابو الحسن علی بن محمد، الکامل، ج۲، ص۳۰۲، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹.

نقل شده است که وی در زمان خلافت «عمر بن خطاب» به صورت آشکارا شراب می‌فروخت. وقتی به‌ عمر گفته‌ شد: سمره‌ شراب‌ فروخته‌ است‌، عمر گفت‌: خداوند سمره‌ را بکشد! رسول‌ خدا گفت‌: «خداوند لعنت‌ کرده‌ است‌ یهود را که‌ شحوم‌ را (پیه‌ها را) بر آنان‌ حرام‌ کرده‌ بود؛ ولی‌ آن‌ را می‌فروختند.»

[۱۴] احمد بن حنبل، مسند ابن حنبل، ج۱، ص۲۳۶.

۲ – سمره در دوران پیامبر

ابن‌جندب از صحابه پیامبر بوده و در جنگ احد شرکت داشت و نیز روایات فراوانی از او نقل کرده‌اند. علیرغم این که وی جنایات متعددی را مرتکب شده است؛ ولی از آن جهت که یک صحابی است، مورد وثوقاهل سنت بوده و تمام روایات وی را می‌پذیرند.
در بیان شرکت او در جنگ احد آمده است که چون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سوی «احد» می‌رفت و یاران خود را سان می‌دید، سمره بن جندب را که سنّ کمی‌داشت، رد کرد و به «رافع بن خدیج» اجازه داد و سمره به ناپدری خویش گفت: «پدر جان! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به «رافع بن خدیج» اجازه داد و مرا رد کرد؛ ولی من در کشتی، رافع را به زمین می‌زنم.» مری بن شیبان نیز به پیامبر گفت: «پسر مرا رد کردی و رافع بن خدیج را اجازه دادی، اما پسر من او را زمین می‌زند.» پیامبر به آنان فرمود تا کشتی بگیرند و سمره، رافع را به زمین زد و به او نیز اجازه داد که در جنگ احد شرکت کند.

[۱۵] طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۵و۵۰۶، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم.

[۱۶] بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۱۳، ص۱۸۵، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، چاپ اول.

[۱۷] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۱۶، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۹.

۲.۱ – سمره و قاعده‌ی لاضرر

سمره ماجرای معروفی داشت که قاعده مبارکه معروف «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» در داستان وی وارد شده است.
داستان از این قرار بود که سمره بن جندب مالک باغی بود که آن را به یکی از انصار فروخت و از آن یک درخت نخل را که در میان باغ بود استثنا کرد، و گفت: «این درخت برای من باقی بماند.» آن انصاری نیز موافقت کرد و بدون این که بداند بعدها چه اتفاقی خواهد افتاد، باغ را خرید.
از آن‌جا که سمره دل بیماری داشت، برای تجسس در حریم خصوصی انصاری، بدون اجازه و به بهانه‌ی نخلش، وارد باغ آن انصاری می‌شد که خودش و همسر و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کردند. مرد انصاری از او خواست که به هنگام وارد شدن به باغ اجازه بگیرد، و مثلاً یا الله بگوید یا در بزند و کاری از این قبیل بکند؛ اما سمره نپذیرفت و گفت: این نخل مال من است و راه هم راه من است، و دلیلی برای اجازه گرفتن وجود ندارد. انصاری هر چه از او خواهش کرد، او زیر بار نرفت، تا این‌که مرد انصاری نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفت و از دست سمره شکایت کرد، و از ایشان برای این مشکل راه حلی خواست. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سمره را طلبید و از او خواست که در هنگام ورود به باغ اجازه بگیرد؛ اما او این خواسته را رد کرد و گفت: نخل، مال من است و من اختیار آن را دارم، پس هر گونه که بخواهم وارد باغ می‌شوم.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: این درخت را در برابر درختی در بهشت به من بفروش. او گفت: نمی‌فروشم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: در برابر ده درخت، گفت: نه و همین طور پافشاری می‌کرد، به گونه‌ای که نشان می‌داد غرضی از این کار دارد. در این‌جا معروف است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به انصاری چنین گفت: برو و نخل را از ریشه بکن و به صورت سمره پرتاب کن، چرا که ضرر و زیان در اسلام راه ندارد؛ «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» و به سمره گفت: تو مرد مضری هستی که می‌خواهی به دیگران زیان برسانی، هدفت خرما گرفتن از نخل نیست.

[۱۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۲۹۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، چاپ چهارم.

[۱۹] حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۲۵، ص۴۲۸، آل البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۴۰۹ق، چاپ اول.

و بدین ترتیب این قاعده از قواعد فقهی معروف شد، که به آن عمل می‌شود.

۳ – سمره در دوران معاویه

اوج جنایات و کشتارهایی که سمره انجام داده است، در دوران زمام‌داری معاویه است.

۳.۱ – سمره و ولایت بصره

وقتی که معاویه عمال خود را به سرتاسر سرزمین‌های اسلامی‌گسیل داشت، «زیاد بن ابیه» را در سال ۴۵ هجری حاکم بصره نمود. در سال ۵۰ هجری که زیاد از سوی معاویه به عنوان والی کوفه برگزیده شد، وی سمره را جانشین خود در بصره قرار داد.

[۲۰] ابن اثیر، عزالدین ابو الحسن علی بن محمد، الکامل، ج۳، ص۴۶۱، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹.

وی در مدت شش ماهی که در بصره بود جنایات فراوانی انجام داد.

۳.۲ – جنایات سمره

= طبری‌ در حوادث‌ سال‌ پنجاهم‌ آورده است که «محمد بن سلیم» گفت‌: من‌ از «انس‌ بن‌ سیرین» ‌ سوال‌ کردم‌: آیا سَمره‌ بن‌ جندب‌ کسی‌ را هم‌ کشته‌ است‌؟!
۱. گفت‌: «مگر می‌توان‌ تعداد کشته‌ شدگان‌ به‌ دست‌ سمره‌ را به‌ حساب‌ آورد؟! زیاد بن‌ ابیه‌ در وقتی‌ که‌ خودش‌ والی‌ بصره‌ و کوفه‌ بود از جانب‌ معاویه‌ به‌ کوفه‌ آمد، سمره را جانشین‌ خود در بصره‌ کرد و او در مدّت‌ شش‌ ماه‌، هشت هزار نفر‌ از مردم‌ را کشت‌. زیاد به‌ وی‌ گفت‌: آیا نترسیدی‌ از این که‌ شاید در میانشان‌ یک‌ نفر بی‌گناه‌ بوده‌ باشد؟! سَمَرَه‌ گفت‌: اگر هشت‌ هزار دیگر نیز به‌ مقدار آن‌ها می‌کشتم‌ هرگز باکی‌ نداشتم‌!

[۲۱] طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۶و۲۳۷، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم.

<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.