پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به قتل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به قتل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به قتل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به قتل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

زندان در اتهام قتل

زندان در اتهام قتل از مباحث فقهی و حقوقی است و به بررسی مشروعیت و عدم آن در پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به قتل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint می‌پردازد. اصل اولی در موضوع مورد بحث عدم حبس به واسطه صرف اتهام است و باید برای اثبات آن دلیلی اقامه شود. تنها روایتی که می‌توان در این مورد بدان استناد کرد روایت سکونی است. در این باره روایات دیگری نیز نقل شده اما از نظر سند یا دلالت و یا موارد دیگر دارای ضعف هستند و نمی‌توان به آن‌ها استناد نمود. برخی از فقهای شیعه سکونی را نیز ضعیف می‌دانند و به روایت وی عمل نمی‌کنند. با توجه به روایت سکونی، مدت حبس متهم شش روز است.
درباره حبس کسی که لواط کننده با خود را کشته به یک روایتی استناد گردیده که به خاطر مرسل بودن تضعیف شده اما با این حال فقیهان ما به وجوب دفاع از خود و هدر بودن خون بدکار فتوا داده‌اند. اما درباره اثبات حبس با شهادت یک شاهد و نیز حبس خودداری‌کننده از قسم دیدگاه‌های مختلفی از فقهای شیعه و سنی نقل شده است.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – روایات
۲.۱ – روایت سکونی
۲.۲ – چند روایت از امام علی
۲.۳ – چند روایت از پیامبر
۲.۴ – روایت امام باقر
۳ – آرای فقیهان شیعه
۳.۱ – محقق حلی
۳.۲ – علامه حلی
۳.۳ – آیه‌اللّه خوانساری
۳.۴ – آیهاللّه سبزوار
۳.۵ – اقوال برخی فقهای دیگر
۴ – ثمره بحث
۵ – آرای مذاهب دیگر
۶ – بیان چند مطلب
۶.۱ – متعلق حبس
۶.۲ – درخواست حبس از طرف اولیای دم
۶.۳ – مدت حبس
۶.۴ – قصاص توسط غیر ولی دم
۶.۵ – حبس در قتل خطایی
۶.۶ – حبس در ایراد جرح
۶.۷ – وجوب یا استحباب حبس
۷ – ملحقات
۷.۱ – حبس قاتل لواط‌کننده
۷.۲ – حبس با یک شاهد
۷.۳ – حبس خودداری‌کننده از قسم
۷.۴ – دیدگاه فقیهان شیعه
۷.۵ – دیدگاه علمای اهل سنت
۸ – پانویس
۹ – منبع

۱ – مقدمه

روایاتی از هر دو فرقه (شیعه و سنی) در مورد حبس متهم به قتل وارد شده است چنان که بسیاری از فقیهان ما و مالک بن انس، به مضمون آن‌ها فتوا داده‌اند؛ اگر چه محقق حلّی، شهیدین و دیگران مخالفت کرده‌اند به این دلیل که این مورد، مجازاتی است که سببش ثابت نشده است. در مورد مدت حبس نیز اختلاف کرده‌اند: بسیاری از فقیهان فتوا داده‌اند که مدت حبس شش روز است و بعضی آن را سه روز دانسته‌اند و نیز به برخی دیگر نسبت داده شده که مدت آن را تا یک سال هم دانسته‌اند. با این حال، هم این مطالب- همان طور که صاحب جواهر بدان تصریح کرده- تنها در مورد اتهام به قتل است و اتهام ایراد جرح را شامل نمی‌شود.

[۱] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۲۶۰، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

۲ – روایات

در اینجا به روایات مربوط به بحث مورد نظر اشاره می‌کنیم:

۲.۱ – روایت سکونی

علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن النوفلی، عن السکونی، عن ابی‌عبداللّه (علیه‌السّلام) قال: «انّ النّبی کان یحبس فی تهمه الدم ستّه ایّام؛ فان جاء اولیاء المقتول ببیّنه، و الّا خلّی سبیله؛

[۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۳۷۰، ح۵، المطبعه الاسلامیه، تهران.

سکونی از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت کرده که فرمود: پیامبر متهم به قتل را شش روز زندانی می‌کرد. اگر اولیای مقتول بینه می‌آوردند بر اساس آن حکم می‌کرد، وگرنه متهم آزاد می‌شد».
شیخ طوسی این روایت را با دو سند- که در یکی از آن‌ها ابواسحاق وجود دارد- آورده است: اگر اولیای مقتول دلیلی آوردند زندانی را نگه می‌دارند، وگرنه آزادش می‌کنند.

[۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۱۵۲، ح۳۹، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

[۴] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۱۷۴، ح۲۳، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

در جای دیگر، این روایت را این گونه آورده است: اگر اولیای مقتول بینه‌ای آوردند، قتل ثابت می‌شود.

[۵] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۳۱۲، ح۵، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

علّامه مجلسی فرمود: بنا بر قول مشهور، این روایت ضعیف است.

[۶] نک:مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۶، ص۳۰۳، کتابخان آیه‌اللّه مرعشی نجفی، قم.

[۷] مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۶، ص۳۵۶، کتابخان آیه‌اللّه مرعشی نجفی، قم.

[۸] مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۶، ص۶۸۱، کتابخان آیه‌اللّه مرعشی نجفی، قم.

[۹] مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۲۴، ص۲۰۳، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

۲.۲ – چند روایت از امام علی

۱. عن علی انّه قال: «لا حبس فی تهمه الّا فی دم و الحبس بعد معرفه الحقّ، ظلم؛

[۱۰] مغربی تمیمی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۹، ح۱۹۱۶، آل البیت (علیهم‌السّلام)، قم.

[۱۱] نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:دعائم الاسلام)، ج۱۷، ص۴۰۳، ح۳، آل البیت، قم.

[۱۲] نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۲۷۲، ح۱، آل البیت، قم.

حبس، تنها در اتهام به قتل وجود دارد و حبس پس از شناخت حق، ظلم است.»
روایت دیگر این است که از علی (علیه‌السلام) روایت شده که حضرتش روزی از در رو به قبل مسجد کوفه وارد شد که جماعتی به جلو حضرت درآمدند: در میان آنان جوانی بود که می‌گریست، ولی آن جماعت ساکتش می‌کردند. علی (علیه‌السلام) در مقابلشان ایستاد و رو به جوان کرد: چرا می‌گریی؟ گفت: ‌ای امیر المؤمنین! پدرم با این جماعت برای تجارت به مسافرت رفت. آنان بازگشتند، ولی پدرم بازنگشت. از این رو، سرگذشت پدرم را از آنان پرسیدم. گفتند: مرد. از مالش پرسیدم، گفتند: چیزی به جا نگذاشت. از این رو، اینان را به نزد شریح بردم و او تنها آنان را سوگند داد و حقّ مرا از آنان نستاند و من می‌دانم پدرم مال فراوانی همراه داشت.
امیر المؤمنین فرمود: برگردید. حضرت به همراه آن جماعت و جوان نزد شریح رفت و به او فرمود: ‌ای شریح! این جوان چه می‌گوید؟ گفت: ‌ای امیرالمؤمنین! این جوان دعوایی علیه این جماعت اقامه کرده است که وقتی از او بینه خواستم، او هیچ کس را نیاورد. از این رو، آنان را سوگند دادم. فرمود: نه! نه! در این مورد چنین حکم نمی‌کنند.
گفت: پس چگونه حکم کنم؟ فرمود: در این مورد، من قضاوت می‌کنم و امروز قضاوتی بکنم که هیچ کس بعد از داوود پیامبر- علیه السلام- آن گونه قضاوت نکرده باشد. آن‌گاه بر مسند قضاوت نشست و کاتبش، عبداللّه بن ابی‌رافع، را فراخواند و به او دستور داد کاغذ و قلمی آماده کند. بعد به آن جماعت دستور داد در اطراف مسجد پراکنده شوند؛ هر کدام از آنان در کنار یکی از ستون‌های مسجد نشستند و همراه هر یک از آنان مردی را فرستاد و دستور داد سرهایشان پوشانده شود و به کسانی که در اطرافش بودند، فرمود: هنگامی که تکبیرم را شنیدید، شما نیز تکبیر بگویید.
آن‌گاه یکی از آنان را فراخواند و نقاب از صورتش برداشت و در او به دقت نگریست و فرمود: آیا گمان می‌کنید من نمی‌دانم شما با پدر این جوان چه کردید؟ اگر ندانم در این صورت باید نادان باشم! بعد به او رو کرد و از وی دربار پدر آن جوان پرسید. آن مرد گفت: ‌ای امیر المؤمنین! مرد. پس از او پرسید: بیماری او چه بود؟ چند روز بیماری او طول کشید؟ کجا بیمار شد؟ دلایل بیماری او چه بود؟ در چه زمانی به حالت احتضار افتاد و چه کسی چشمانش را بست؟ چه کسی او را غسل داد؟ در چه کفن شد؟ چه کسانی جناز او را به دوش کشیدند؟ چه کسی بر او نماز گزارد؟ چه کسی او را دفن کرد؟ چون از سؤال فارغ شد، با صدای بلند فرمود: حبس! حبس!
آن‌گاه تکبیر گفت و کسانی که با حضرتش بودند تکبیر گفتند. از این رو، آن جماعت به او بدگمان شدند و به خود شکی راه ندادند که رفیقشان اقرار کرده است. آن‌گاه حضرت یکی دیگر از آنان را فراخواند و هر آن چه به اوّلی فرموده بود به او نیز فرمود. آن مرد عرض کرد: ‌ای امیر المؤمنین! من یکی از آنان بودم و راضی به قتل او نبودم. بدین گونه اقرار به قتل کرد. آن‌گاه حضرت یک یک آنان را فراخواند و هم آنان به جز اوّلی اقرار کردند و به تمام مالی که ربوده بودند معترف شدند و اموال را بازگرداندند و آنان را به قصاص، که مستحقّ آن بودند، محکوم کرد. سپس شریح گفت: ‌ای امیر المؤمنین! حکم داوود چگونه بود که به شیو او در اینجا حکم کردید؟ …

[۱۳] مغربی تمیمی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۰۴، ح۱۴۱۸، آل البیت (علیهم‌السّلام)، قم.

[۱۴] نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:دعائم الاسلام)، ج۱۷، ص۳۸۵، ح۲، آل البیت، قم.

[۱۵] نک:حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۲۰۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۱۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۳۷۱، ح۸، المطبعه الاسلامیه، تهران.

[۱۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۰، ص۲۵۹، مؤسسه الوفاء، بیروت.

مرحوم مجلسی در مورد این حدیث فرمود: بنا بر مشهور ضعیف است.

[۱۸] مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۲۴، ص۲۰۴، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

۲. انّ علیّا حبس متّهما بالقتل، حتی نظر فی امر المتّهمین معه بالقتل؛

[۱۹] عاملی، سیدمحسن، عجائب احکام امیرالمومنین (علیه‌السلام)، ص۶۲.

علی (علیه‌السلام) متهم به قتلی را زندانی کرد تا کار کسانی را که با او در قتل متهم بودند، بررسی کند.

۲.۳ – چند روایت از پیامبر

۱. عن معمر، عن بهز بن حکیم بن معاویه، عن ابیه، عن جدّه، قال: «اخذ النبی ناسا من قومی فی تهمه، فحبسهم، فجاء رجل من قومی النبی و هو یخطب، فقال: یا محمد! علی ما تحبس جیرتی؟ فصمت النبی [عنه] فقال: انّ الناس یقولون: انّک لتنهی عن الشرّ و تستخلی به. فقال النبی: ما یقول؟! فجعلت اعرض بینهما بکلام مخافه ان یسمعها، فیدعو علی قومی دعوه لا یفلحون بعدها. فقال: فلم یزل النبی حتی فهمها. فقال: قد قالوها؟ و قال: قائلها منهم؟ و اللّه! لو فعلت لکان علیّ [و] ما کان علیهم، خلّوا [له] عن جیرانه؛

[۲۰] صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنّف، ج۱۰، ص۲۱۶، ح۱۸۸۹.

[۲۱] شیبانی، احمد بن حنبل، المسند، ج۳۳، ص۲۲۳، دار الفکر، بیروت.

[۲۲] سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابوداوود، ج۳، ص۳۱۴.

[۲۳] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۳، ص۸۰، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۲۴] ابن طلاع قرطبی، محمد بن فرج، اقضیه رسول‌اللّه، ص۷.

[۲۵] بیهقی، احمد بن حسین، سنن الکبری، ج۶، ص۵۳، دار المعرفه، بیروت.

[۲۶] کتانی، عبدالحی، تراتیب الاداریه، ج۱، ص۲۴۶، دار الارقم، بیروت.

[۲۷] طبرانی، سلیمانی بن احمد، معجم الکبیر، ج۱۹، ص۴۱۴، ح۹۹۶ و ۹۹۸، وزارت اوقاف عراق.

از معمر، از بهز بن حکیم بن معاویه، از پدرش، از جدّش روایت کرد که گفت: پیامبر گروهی از قومم را به اتهام قتل زندانی کرد. یکی از افراد قومم نزد پیامبر- که خطبه می‌خواند- آمد و گفت: ‌ای محمد! چرا همسایگانم را زندانی کردی؟ پیامبر ساکت شد. آن مرد گفت: مردم می‌گویند: تو از شرّ و بدی باز می‌داری، امّا در خلوت آن را به جا می‌آوری!
پیامبر فرمود: چه می‌گوید؟! من با کلامی گفت آن دو را قطع کردم؛ زیرا می‌ترسیدم پیامبر آن را بشنود و آن‌گاه قومم را نفرین کند که بعد از آن (نفرین) رستگار نشوند. گفت: پیامبر حرکت نکرده بود که فهمید. آن‌گاه فرمود: این را گفتند؟ و گفت: گوینده‌اش از این قوم است؟ به خدا قسم! اگر چنین کاری کردم عواقبش بر من است و بر ایشان چیزی نیست. همسایگانش را رها سازید.
۲. عن بهز بن حکیم، عن ابیه، عن جدّه: «ان النبی حبس رجلا فی تهمه؛

[۲۸] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۰۲، دار المعارف النظامیه، حیدرآباد.

[۲۹] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۳، ص۸۰، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۳۰] ابن طلاع قرطبی، محمد بن فرج، اقضیه رسول‌اللّه، ص۷.

پیامبر متهم به قتلی را زندانی کرد. شوکانی گفته است: پنج صحیح از صحاح شش‌گانه، آن را روایت کرده‌اند و این دلیل بر این است که حبس گاهی برای مجازات است و گاهی نیز به منظور روشن شدن ماجرا و بعضی ابهامات پشت پرده. ابوداوود، بابی را به آن اختصاص داده و آن را باب «حبس در مورد دین و غیر دین» نامیده است».

[۳۱] شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، ج۷، ص۱۷۸، دار الکتب العلمیه، بیروت.

۳. عن ابی هریره: «ان النبی حبس فی تهمه یوما و لیله. و قال الحاکم: استظهارا و احتیاطا؛

[۳۲] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۱۴، دار المعارف النظامیه، حیدرآباد.

پیامبر متهم به قتلی را یک شبانه‌روز زندانی کرد. حاکم گفته است: این حبس به منظور روشن شدن حقیقت و احتیاط برای جلوگیری از فرار قاتل بوده است. هیثمی گفته است: در سند، ابراهیم بن خثیم بن عراک وجود دارد که نزد علما متروک است و به روایات او عمل نمی‌شود.

[۳۳] هیثمی، ابوبکر، کشف الاستار، ج۲، ص۱۲۸، ح۱۳۶۰، مؤسسه الرساله، بیروت.

۴. ان النبی حبس رجلا فی تهمه، ساعه من نهار، ثم خلّی عنه؛

[۳۴] صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنّف، ج۸، ص۳۰۶، ح۱۵۳۱۱.

[۳۵] متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمّال، ج۵، ص۸۵۰، ح ۱۴۵۴۱، مؤسسه الرساله، بیروت.

پیامبر مردی را به جهت اتهامی، بخشی از روز زندانی ساخت، آن‌گاه آزادش نمود.

۲.۴ – روایت امام باقر

عن ابی‌جعفر: انّ علیّا (علیه‌السّلام) قال: «انّما الحبس حتی یتبیّن للامام، فما حبس بعد ذلک، فهو جور؛

[۳۶] بیهقی، احمد بن حسین، سنن الکبری، ج۶، ص۸۸، دار المعرفه، بیروت.

از ابوجعفر روایت شده است که علی (علیه‌السلام) فرمود: حبس تنها در موردی است که امر بر امام مشتبه باشد و متهم برای رفع ابهام، حبس می‌شود تا امام، ماجرا را به روشنی دریابد. پس هر حبسی که بعد از روشن شدن امر صورت گیرد، ستم است».

۳ – آرای فقیهان شیعه

در اینجا به آرای برخی از فقیهان شیعه اشاره می‌کنیم:

۳.۱ – محقق حلی

محقق حلّی: هرگاه کسی به قتل متهم شد و ولیّ دم، حبس او را طلبید تا بینه اقامه کند، اجابت خواست او مورد تردید است. مستند جواز، روایت سکونی است … و سکونی ضعیف است.

[۳۷] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۲۱۲، مؤسسه اسماعیلیان‌، قم.

در جای دیگر می‌نویسد: گفته شده است: متهم به قتل، شش روز زندانی می‌شود؛ اگر در این شش روز اتهام ثابت شد، حکم در مورد او صادر می‌شود، وگرنه آزاد می‌گردد. مدرک حدیث ضعیف است. همچنین مضمون حدیث مستلزم شتاب در مجازاتی است که سبب آن ثابت نشده است.

[۳۸] محقق حلی، جعفر بن حسن، مختصر النافع، ج۱، ص۲۹۰، قسم الدراسات الإسلامیه فی مؤسسه البعثه.

۳.۲ – علامه حلی

علّامه حلّی: اگر کسی به قتل متهم شود و مورد از موارد لوث باشد، هرگاه ولیّ دم، درخواست کند، متهم به قتل تا اقام بینه زندانی شود، با خواست او موافقت می‌شود. دلیل این مطلب، روایت سکونی از امام صادق (علیه‌السلام) است که: «پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) همیشه در اتهام به قتل، شش روز زندانی می‌کرد، اگر اولیای دم در این شش روز بینه اقامه می‌کردند، پیامبر بر اساس آن حکم می‌کرد، وگرنه متهم را آزاد می‌نمود».

[۳۹] حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۵، ص۴۸۸، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام‌).

در جای دیگر می‌نویسد: تحقیق آن است که اگر کسی به سببی نزد حاکم به قتل متهم شود، باید به منظور عمل به این روایت و حفظ جان مسلمانان از تلف، متهم را شش روز زندانی کند و اگر نزد غیر حاکم کسی به قتل متهم شود، به این اصل عمل نمی‌شود.

[۴۰] حلی، یوسف بن حسن، مختلف الشیعه، ج۹، ص۳۰۶، مسال ۲۴، چاپ سنگی، سال ۱۳۲۴ هجری.

همچنین می‌نویسد: گفته شده است: متهم به قتل به درخواست ولیّ دم زندانی می‌شود تا بینه اقامه کند.

[۴۱] حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۲۹۸، مؤسسه آل البیت، قم.

[۴۲] نک:ابن فهد حلی، احمد بن محمد، المقتصر، ص۴۳۲، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد.

۳.۳ – آیه‌اللّه خوانساری

امّا آنچه ممکن است در مورد تعجیل در عقوبت- با توجه به اینکه سبب آن عقوبت ثابت شده- گفته شود این است که، احتیاط در حفظ جان انسان‌ها، مانند احتیاط در حفظ مال، مانعی ندارد؛ مثلا بدهکاری که ادّعای ورشکستگی و عدم توانایی در پرداخت بدهکاری می‌کند، زندانی می‌شود تا وضعش روشن شود و یا اینکه مسئول تربیت کودک او را می‌زند، تا به درس اهتمام ورزد، با اینکه ممکن است معلم، قصور کرده باشد امّا مقصر نباشد.
بنای عقلا در این موارد اعتماد به خبر ثقه است با اینکه در بسیاری از موارد، خلاف مقصدشان رخ می‌دهد، از آن رو که اگر تحقق قطع لازم باشد، سبب حرج شدید، بلکه اختلال در زندگی انسان‌ها می‌شود.

[۴۳] خوانساری، سید احمد، جامع المدارک، ج۷، ص۲۴۹، نشر مکتبه الصدوق، تهران.

۳.۴ – آیهاللّه سبزوار

اگر شخصی به قتل متهم شود و ولیّ مقتول از حاکم شرعی بخواهد که متهم را تا آوردن بینه زندانی کند، اجابت خواست او جایز است البته در صورتی که متهم از افرادی باشد که محتمل است فرار کند وگرنه، می‌تواند او را زندانی نکند. اگر ولی، تا شش روز بینه اقامه نکند، متهم آزاد می‌شود.
آن‌گاه می‌گوید: چون این کار فی الجمله از شئون حسبه است و حاکم شرعی بر آن ولایت دارد و این از باب تعجیل عقوبت قبل از استحقاق نیست تا جایز نباشد و در خبر سکونی است … وجهی برای اشکال و مناقشه در حدیث به سبب ضعف سکونی نیست؛ چون این حدیث با قراینی همراه است که موجب می‌شود انسان بدان اطمینان پیدا کند یا صدور آن را درست بداند. از این رو، محققان بر آن اعتماد کرده‌اند بدون اینکه بین قتل نفس و جراحت فرقی بگذارند؛ چون بعد از اینکه حاکم شرعی صلاح کار را در آن دید و آن از شئون حسبه است، حکم موافق قاعده می‌شود پس دیگر وجهی ندارد که در این مورد به خصوص مورد نص اکتفا شود.

[۴۴] سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذّب الاحکام، ج۲۸، ص۲۷۹، مطبعه الآداب، نجف.

۳.۵ – اقوال برخی فقهای دیگر

شیخ طوسی: شایسته است متهم به قتل، شش روز زندانی شود. پس اگر مدّعی در طی این شش روز بینه‌ای آورد یا حکم در مورد او صادر شد، در زندان می‌ماند تا حکم در مورد او جاری شود، وگرنه آزاد می‌شود.

[۴۵] طوسی، محمد بن حسن، النهایه فی مجرّد الفقه و الفتاوی، ص۷۴۴، نشر قدس، محمدی، قم.

قاضی ابن برّاج: هرگاه انسانی به قتل متهم شود، واجب است شش روز زندانی شود. پس اگر مدّعی بینه‌ای آورد که بر ادّعای او شهادت دهد، یا حکم در این مورد صادر شود، حکم در مورد او جاری می‌شود، وگرنه متهم از حبس آزاد می‌شود و مدّعی هیچ حقّی بر او ندارد.

[۴۶] ابن فهد حلی، احمد بن محمد، مهذّب البارع، ج۵، ص۲۰۹، انتشارات اسلامی، قم.

ابن حمزه: متهم به قتل یا انکار می‌کند و یا اقرار. اگر انکار کرد، سه روز زندانی می‌شود. پس اگر بینه‌ای علیه او اقامه شد حکم در مورد او صادر می‌شود، وگرنه آزاد می‌گردد.

[۴۷] طوسی، علی بن حمزه، الوسیله الی نیل الفضیله، ص۴۶۱، کتابخانه آیه‌الله مرعشی نجفی، قم.

فاضل آبی: این فتوا، از روایت سکونی از امام صادق استفاده می‌شود؛ بااینکه سکونی عامی است و قائل این قول نیز شیخ طوسی است. شاید نظر شیخ طوسی این بوده است که در تفتیش خون مسلمانان احتیاط لازم است.

[۴۸] فاضل آبی، حسن بن ابی‌طالب، کشف الرموز، ج۲، ص۶۱۶، نشر جامع مدرّسین، قم.

شهید اوّل: قاعد ۲۱۷: معیار جواز حبس آن است که به دست آوردن حق بر آن منوط باشد که در بعضی از موارد ثابت می‌شود … یکی از آن موارد، حبس شش
روز متهم به قتل است.

[۴۹] شهید اول، محمد بن مکی، قواعد و فوائد، ج۲، ص۱۹۲، مکتبه المفید، قم.

فاضل مقداد: [مبحث] موارد حبس: متهم به قتل شش روز زندانی می‌شود.

[۵۰] فاضل مقداد، ابوعبدالله، نضد القواعد الفقهیه، ص۴۹۹، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، قم.

شهید ثانی: و روایت سکونی ضعیف است و این حبس، شتاب در مجازاتی است که سببش ثابت نشده، پس جایز ندانستن آن بهتر است.

[۵۱] شهید ثانی، زین‌الدین، روضه البهیّه، ج۱۰، ص۷۶، جامعه النجف الدینیه.

به اعتقاد شیخ و پیروانش، متهم به قتل شش روز زندانی می‌شود … ولی صحیح‌تر این است که پیش از اثبات حق، مطلقا حبسی در کار نباشد.

[۵۲] شهید ثانی، محمد بن مکی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۲۲۳، چاپ سنگی، سال ۱۳۱۰ هجری.

فیض کاشانی: آیا می‌توان منکر قتل را تا اقام بینه از سوی مدّعی، زندانی کرد؟ گفته شده: آری، تا شش روز می‌توان زندانی کرد- همچنان که در خبر آمده است- و گفته شده: تا سه روز، و این قول دلیلی ندارد و صحیح‌تر این است که پیش از ثبوت حق، مطلقا حبس جایز نباشد.

[۵۳] فیض کاشانی، ملا محسن، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۱۲۴.

علّامه مجلسی در مورد مساله به نقل اقوال بسنده کرده است.
شیخ محمدحسن نجفی: … به هر حال، عمل به خبر سکونی، خالی از قوّت نیست؛ زیرا این قول به سیر عملی علما، و نقل اجماع در عمل به اخبار این راوی تکیه دارد، که غالب روایات او را نوفلی نقل می‌کند و به روایات او عمل می‌شود، اگر چه متفرّد در نقل باشد. آری، ظاهر این است که حکم، به قتل اختصاص دارد، نه جرح.

[۵۴] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۲۷۷، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

آیه‌اللّه مامقانی: هرگاه مردی به قتل متهم شود و ولیّ دم از حاکم بخواهد تا اقام بینه او را زندانی کند، پس در قبول خواسته‌اش و حبس متهم تا شش روز، وجهی است که به واقع نزدیک است.

[۵۵] مامقانی، عبدالله، مناهج المتقین، ص۵۱۵، مطبعه المرتضویه، نجف.

امام خمینی: اگر مردی به قتل متهم شود و ولیّ دم از حاکم بخواهد تا اقام بینه، او را زندانی کند، ظاهر این است که اجابت خواسته‌اش جایز است، مگر آن که متهم به قتل از افرادی باشد که مطمئنا فرار نمی‌کند، و اگر مدّعی، اقام بینه را تا شش روز به تاخیر‌ اندازد متهم آزاد می‌شود.

[۵۶] موسوی خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۰، انتشارات جامع مدرّسین، قم.

آیه‌اللّه خوئی: اگر مردی به قتل متهم شود، شش روز زندانی می‌شود. اگر اولیای مقتول دل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.