توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به سرقت ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به سرقت ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل زندانی‌کردن متهم به سرقت ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

حبس متهم به دزدی

حبس متهم به دزدی از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره حکم زندانی‌کردن کسی بحث می‌کند که به دزدی متهم شده است. روایاتی وارد شده که متهم به دزدی تا زمانی که جنس دزدیده شده را بیاورد یا تا زمان تعدیل شهود و یا تا زمان حضور شهود؛ و همچنین متهمی که مدّعی است آن جنس را خریداری کرده، حبس می‌شوند.
بعضی از عامّه، فتوا به برخی از این موارد داده‌اند، ولی زندان در این موارد، محل تامل و مناقشه است؛ زیرا دلیل آن ضعیف است.

فهرست مندرجات

۱ – حبس متهم تا زمان آوردن کالای مسروقه
۱.۱ – روایات
۱.۲ – آرای دیگر مذاهب
۲ – حبس متهم به دزدی تا حضور شهود
۳ – حبس متهم تا تعدیل شهود
۴ – حبس متهم مدّعی مال
۵ – پانویس
۶ – منبع

۱ – حبس متهم تا زمان آوردن کالای مسروقه

در اینجا به روایات درباره حبس متهم تا زمان آوردن کالای مسروقه اشاره می‌کنیم:

۱.۱ – روایات

۱. اخبرنا عبد الرّزاق، عن ابن جریج، قال: اخبرنی یحیی بن سعید، عن عراک بن مالک، قال: «اقبل رجلان من بنی غفّار حتی نزلا منزلا بضجنان (کوهی در منطق یمامه و به قولی: کوه کوچکی است در دو منزلی یا دو فرسنگی مکه. در آنجا، غمیم قرار دارد که در پایین آن، مسجدی است که پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) در آن نماز گزارده است … واقدی گفته است: بین ضجنان و مکه، ۲۵ میل فاصله است.

[۱] حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۴۵۳.

من میاه المدینه و عندها ناس من غطفان عندهم ظهر لهم، فاصبح الغطفانیون، قد اضلّوا قرینین من ابلهم، فاتّهموا الغفاریین، فاقبلوا بهما الی النبی و ذکروا له امرهم، فحبس احد الغفاریین، و قال للآخر: اذهب فالتمس، فلم یکن الا یسیرا حتی جاء بهما، فقال النبی لاحد الغفاریین- قال: حسبت انّه قال: المحبوس عنده- استغفر لی! قال: غفر اللّه لک یا رسول اللّه! فقال رسول اللّه: و لک، و قتلک فی سبیله. قال: فقتل یوم الیمامه؛

[۲] صنعانی، عبدالرزاق، مصنّف عبدالرزاق، ج۱۰، ص۲۱۷، ح۱۸۸۹۲- ۱۸۸۹۳.

عراک بن مالک گفت: دو تن از بنی غفار آمدند و در ضجنان از آب‌های مدینه منزل کردند. در آنجا مردمی از غطفان بودند که شتران باری داشتند. صبح که شد غطفانیان یک جفت از شترانشان را گم کردند و آن دو غفاری را متهم ساختند. آنان را نزد پیامبر آورده و جریان را گفتند. پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یکی از ایشان را بازداشت کرد و به دیگری گفت: برو بگرد؛ او رفت و چیزی نگذشت که شتران را آورد.
پیامبر به یکی از دو غفاری- به گمانم به آن یکی که پیش او زندانی بود- گفت: برای من آمرزش بطلب. وی گفت: خدا تو را ببخشد‌ای رسول خدا! پیامبر گفت: و تو را [ببخشد] و تو را در راه خودش به شهادت برساند. راوی گفت: وی در جنگ یمامه شهید شد».
۲. حدّثنا عبد الوهاب بن نجده، ثنا بقیه، ثنا صفوان، ثنا ازهر بن عبداللّه الحرازی: «انّ قوما من الکلاعیین سرق لهم متاع فاتّهموا اناسا من الحاکه، فاتوا النعمان بن بشیر صاحب النبی (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فحبسهم ایاما ثم خلّی سبیلهم، فاتوا النعمان، فقالوا: خلّیت سبیلهم بغیر ضرب و لا امتحان؟! فقال النعمان: ما شئتم؛ ان شئتم ان اضربهم، فان خرج متاعکم فذاک، و الّا اخذت من ظهورکم مثل ما اخذت من ظهورهم. فقالوا: هذا حکمک؟ فقال: هذا حکم اللّه و حکم رسوله. قال ابو داود: انّما ارهبهم بهذا القول، ‌ای: لا یجب الضرب الّا بعد الاعتراف؛

[۳] سجستانی، ابوداود، سنن ابی‌داوود، ج۴، ص۱۳۵، ح۴۳۸۲.

[۴] نک: شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۲.

[۵] نسائی، احمد بن شعیب، سنن نسائی، ج۸، ص۶۶.

[۶] مرداوی، علاءالدین، الانصاف، ج۱۱، ص۲۶۰.

جنسی از عده‌ای کلاعی از کلاعیان دزدیده شد و آنان، عده‌ای از بافندگان را متهم کردند و نزد نعمان بن بشیر از اصحاب پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) شکایت آوردند.
نعمان چند روز ایشان را حبس کرد و آن‌گاه آزادشان ساخت. کلاعیان نزد نعمان آمدند و گفتند: بدون ضرب و امتحان، آنان را آزاد کردی؟! نعمان گفت: چه می‌خواهید؟
می‌خواهید آنان را بزنم اگر اموال دزدیده‌شد شما پیدا شد که شد وگرنه همان کاری که با آن‌ها کردم با شما هم می‌کنم. گفتند: داوری تو این است؟ گفت: این داوری خدا و داوری رسول خداست. ابوداوود گوید: با این سخن آنان را ترسانید و خواست بگوید: زدن پس از اعتراف، واجب است.

۱.۲ – آرای دیگر مذاهب

۱. سیّد سابق: مالک اجازه داده است متهم به دزدی زندانی شود.

[۷] سید سابق، فقه السنّه، ج۱۴، ص۸۳.

۲. ماوردی (در مورد ح