پاورپوینت کامل زندانی کردن راهزن ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زندانی کردن راهزن ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندانی کردن راهزن ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زندانی کردن راهزن ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
حبس راهزن
حبس راهزن از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره حکم زندانیکردن راهزن بحث میکند. روایاتی در حبس راهزن آمده است که عیّاشی از امام جواد (علیهالسلام) و در مسند زید از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل کردهاند. رای دستهای از فقیهان ما مثل حلبی، ابن زهره و … همین است؛ زیرا «نفی» را در آیه به حبس تفسیر کردهاند. ابوحنیفه هم از عامّه، چنین نظر داده است.
فهرست مندرجات
۱ – روایات
۱.۱ – روایت خاقانی
۱.۲ – روایت زید بن علی
۲ – آرای فقیهان شیعه
۳ – آرای دیگر مذاهب
۴ – نظر نگارنده
۵ – پانویس
۶ – منبع
۱ – روایات
در اینجا به دو روایت در باره حبس راهزن اشاره میکنیم:
۱.۱ – روایت خاقانی
عن احمد بن الفضل الخاقانی من آل رزین، قال: قطع الطریق بجلولاء (جلولاء: در راه خراسان قرار دارد و بین آن و خانقین هفت فرسنگ راه است.
[۱] حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۶.
) علی السابله (سابله: کسانی که در مسافرت به دنبال نیازهای خود میروند. جمع آن سوابل است.
[۲] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۱، ص۳۲۰.
) من الحجّاج و غیرهم و افلت القطاع، فبلغ الخبر المعتصم، فکتب الی العامل له کان بها: تامّر الطریق بذلک فتقطع علی طرف اذن امیرالمؤمنین ثم انفلت القطاع، فان انت طلبت هؤلاء و ظفرت بهم، و الّا امرت بان تضرب الف سوط ثم تصلب بحیث قطع الطریق. قال: فطلبهم العامل حتی ظفر بهم و استوثق منهم، ثم کتب بذلک الی المعتصم، فجمع الفقهاء و ابن ابی داود، ثم سال الآخرین عن الحکم فیهم، و ابو جعفر محمد بن علی الرضا (علیهماالسّلام) حاضرا، فقالوا: قد سبق حکم اللّه فیهم فی قوله: اِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَساداً اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدِیهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ اَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْاَرْضِ …
[۳] مائده/سوره۵، آیه۳۳.
و لامیرالمؤمنین ان یحکم بای ذلک شاء فیهم، قال: فالتفت الی ابیجعفر (علیهالسّلام) فقال له: ما تقول فیما اجابوا فیه؟ فقال: قد تکلّم هؤلاء الفقهاء و القاضی بما سمع امیر المؤمنین. قال: و اخبرنی بما عندک. قال:
انّهم قد اضلّوا فیما افتوا به و الذی یجب فی ذلک ان ینظر امیرالمؤمنین فی هؤلاء الذین قطعوا الطریق، فان کانوا اخافوا السبیل فقط و لم یقتلوا احدا و لم یاخذوا مالا امر بایداعهم الحبس. قال: ذلک معنی نفیهم من الارض باخافتهم السبیل، و ان کانوا اخافوا السبیل و قتلوا النفس، و اخذوا المال امر بقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف و صلبهم بعد ذلک. قال: فکتب الی العامل بان یمثّل ذلک فیهم؛
[۴] عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیّاشی، ج۱، ص۳۱۴، ح۹۱.
[۵] بحرانی، سید هاشم، تفسیر برهان (به نقل از:تفسیر عیّاشی)، ج۲، ص۲۸۹، ح۱۶.
[۶] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۶، ص۱۹۱، ح۱۳.
[۷] نک:فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۳۱.
[۸] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۵۳۵، ح۸.
احمد بن فضل خاقانی، از آل رزین گفت: در جلولا راهزنان، راه را بر حاجیان و دیگر مردم بستند و سپس رفتند. خبر به معتصم رسید. معتصم به کارگزار خود در جلولا نوشت:
در آنجا راه را در دست گیر؛ زیرا کنار گوش امیرالمؤمنین راهزنی میشود و راهزنان نجات پیدا میکنند. اگر آنها را تعقیب و دستگیر کردی که کردی وگرنه دستور میدهم هزار تازیانه بخوری و در همان جایی که راهزنی شده به دار آویخته شوی. گفت: کارگزار، آنان را تعقیب و دستگیر کرد و به بند کشید و سپس خبر آن را به معتصم نوشت. معتصم فقیهان و ابن ابیداوود را گردآورد و در حالی که امام جواد (علیهالسلام) حاضر بود از ایشان دربار راهزنان دستگیر شده پرسید. گفتند: خداوند حکم ایشان را گفته است: «مجازات کسانی که با خدا و رسولش میجنگند و در زمین فساد میکنند این است که کشته شوند یا به دار آویخته شوند یا دست و پایشان بر خلاف، بریده شود یا از زمین نفی (تبعید) شوند …»
امیرالمؤمنین حق دارد هر قسم را میخواهد دربار ایشان اجرا کند. معتصم به امام جواد (علیهالسلام) نگاه کرد و گفت: راجع به جواب اینان چه میگویی؟ فرمود: امیرالمؤمنین شنید که فقیهان و قاضیان چه گفتند. معتصم گفت: نظر خودتان را برای من بگویید.
فرمود: ایشان در فتوا اشتباه کردند. واجب در این مورد این است که امیرالمؤمنین ببیند اگر این افراد راهزن تنها راه را ناامن کرده و کسی را نکشته و مالی را نبردهاند دستور دهد به زندان سپرده شوند؛ این معنای نفی از زمین به جهت ناامن کردن راه است و اگر راه را ناامن کرده و کسی را کشته و مال بردهاند دستور دهد دست و پایشان بر خلاف قطع شود و پس از آن به دار آویخته شوند. راوی گفت: معتصم به عامل خود نوشت این دستور العمل دربار آنان اجرا شود.
۱.۲ – روایت زید بن علی
حدّثنی زید بن علی، عن ابیه، عن علی (رضیاللّهعنهم) قال: اذا قطع الطریق اللصوص، و اشهروا السلاح و لم یاخذوا مالا و لم یقتلوا مسلما، ثمّ اخذوا، حبسوا حتی یموتوا، و ذلک نفیهم من الارض فاذا اخذوا المال و لم یقتلوا، قطعت ایدیهم و ارجلهم من خلاف و صلبوا حتی یموتوا، فان تابوا قبل ان یؤخذوا ضمنوا المال و اقتص منهم، و لم یحدّوا؛
[۹] مسند زید، زید بن علی، ص۳۶۲.
علی (علیهالسلام) فرمود: هرگاه دزدان راه را بستند و سلاح کشیدند ولی مالی نگرفتند و مسلمانی را نکشتند، اگر دستگیر شدند حبس میشوند تا بمیرند و این معنای نفی از زمین است؛ و اگر مال گرفتند ولی کسی را نکشتند دست و پایشان بر خلاف بریده میشود و به دار آویخته میشوند تا بمیرند. اگر پیش از دستگیری توبه کردند ضامن مال هستند و از ایشان استیفای حق میشود و حد نمیخورند.
۲ – آرای فقیهان شیعه
۱. شیخ مفید: افراد شرور که در دار الاسلام سلاح میکشند و مال مردم را میگیرند امام در مجازات ایشان مخیّر است؛ اگر بخواهد آنان را با شمشیر میکشد و اگر خواست مصلوبشان میکند تا بمیرند و اگر خواست دست و پایشان را بر خلاف میبرد و اگر خواست از آن شهر به جایی دیگر تبعیدشان میکند و کسی را بر آنان میگمارد تا از آنجا به جای دیگر و باز از آنجا به جای دیگر تبعیدشان میکند و هیچ جای امنی برایشان نمیگذارد تا این که توبه و شایستگی در ایشان به ظهور رسد.
[۱۰] مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۸۰۲.
۲. شیخ طوسی: اِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ … هم فقیهان گفتهاند: مراد از این آیه راهزنان هستند؛ یعنی کسانی که سلاح میکشند و راه را ناامن میکنند تا راهزنی کنند؛ و آنچه اصحاب ما روایت کردهاند این است: مراد از آیه هر کسی است که سلاح بکشد و مردم را بترساند در خشکی باشد یا دریا، در شهر باشد یا بیابان و روایت کردهاند: دزد نیز محارب است. در برخی روایات ما دارد که مراد از آیه، قطّاع الطریق هستند- چنان که فقیهان گفتهاند. کسانی که این را گفتهاند در احکام قطّاع الطریق و کیفیت مجازات و کیفر آنها اختلاف کردهاند: دستهای گفتهاند: هر وقت سلاح کشید و راه را ناامن کرد تا راهزنی کند حکمش این است: وقتی امام او را دستگیر کرد تعزیر کند؛ یعنی از شهرش تبعید و در جای دیگر زندانی شود. در میان اهل سنّت هم کسانی گفتهاند: در غیر شهر خودش زندانی میشود. این مذهب ماست ولی اصحاب ما روایت کردهاند: وی را در آن شهر هم ثابت نمیگذارند؛ بلکه از هم شهرهای اسلامی رانده میشود حتی اگر خواست به سرزمین مشرکان پناهنده شود به آنها اخطار میشود که او را راه ندهید اگر راه دادید بر سر او با شما جنگ میشود تا این شخص بترسد و توبه کند.
اگر قطّاع الطریق بکشند ولی چیزی نبرند، کشته میشوند و کشتن آنها حتمی است و عفو آنها جایز نیست البته در صورتی کشتن آنها ناگزیر است که هدف آنها از کشتن، بردن مال باشد. امّا اگر کسی را به جز این هدف بکشند قصاص، واجب غیر حتمی است و اگر بکشند و مال ببرند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 