پاورپوینت کامل زندانی کردن دزد دست و پا بریده ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زندانی کردن دزد دست و پا بریده ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندانی کردن دزد دست و پا بریده ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زندانی کردن دزد دست و پا بریده ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

حبس دزد دست و پا بریده

حبس دزد دست و پا بریده از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره حکم زندانی‌کردن دزدی که معیوب است و دست و پا ندارد، بحث می‌کند. اگر شخصی که دست‌ها و پاهایش قطع شده، دزدی کند حکم او حبس است چنان که شیخ طوسی در نهایه و ابن برّاج در الکامل فی الفقه و علّامه حلّی در قواعد الاحکام به آن فتوا داده‌اند؛ و در تحریر الاحکام آن را قوی دانسته و فاضل هندی در کشف اللثام و صاحب جواهر برای آن دلیل آورده‌اند.
از فقیهان اهل سنت نیز مالک، شافعی، ابوثور و اصحاب رای به آن معتقدند گرچه خلاف مشهور است. اما دسته‌ای از فقهاء صریحا آن را رد کرده‌اند؛ همانند ابن ادریس، محقق در مختصر النافع و شرائع الاسلام، علّامه در مختلف الشیعه، اردبیلی در مجمع الفوائد و جمعی از معاصران.

فهرست مندرجات

۱ – روایات
۲ – آرای فقیهان شیعه
۳ – آرای دیگر مذاهب
۴ – آرای مخالفان حبس
۵ – نتیجه‌گیری
۶ – پانویس
۷ – منبع

۱ – روایات

۱. اخبرنا ابو حازم و ابو نصر بن قتاده، قالا: انبا ابوالفضل الکرابیسی، انبا احمد بن نجده، ثنا سعید بن منصور، ثنا ابو الاحوص، ثنا سمّاک بن حرب، عن عبد الرحمن بن عائذ، قال: «اتی عمر بن الخطّاب برجل اقطع الید و الرجل قد سرق، فامر به عمر ان یقطع رجله، فقاله علیّ (رضی‌الله‌عنه): انّما قال اللّه عز و جل: اِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ …

[۱] مائده/سوره۵، آیه۳۳.

فقد قطعت ید هذا و رجله فلا ینبغی ان تقطع رجله فتدعه لیس له قائمه یمشی علیها، امّا ان تعزّره و اما ان تستودعه السجن، قال: استودعه السجن؛

[۲] بیهقی، احمد بن حسین، سنن الکبری، ج۸، ص۴۷۶، دار المعرفه، بیروت.

[۳] متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمّال، ج۵، ص۵۵۳، ح۱۳۹۲۸، مؤسسه الرساله، بیروت.

[۴] ابن حزم اندلسی، محمدعلی بن احمد، المحلّی، ج۱۱، ص۳۵۵، دار الفکر، بیروت.

مردی را که یک دست و یک پایش به جهت دزدی قطع شده بود نزد عمر آوردند. عمر دستور داد: پایش قطع شود که علی (علیه‌السلام) گفت: خداوند (عزّوجل) فرموده است:
«مجازات کسانی که با خدا و رسولش می‌جنگند … این است که دست و پایشان به خلاف یکدیگر قطع شود.» و این شخص یک دست و یک پایش قطع شده، سزاوار نیست پایش را قطع کنی و پایی برای او باقی نگذاری که با آن راه برود؛ از این رو، یا تعزیرش کن یا به زندانش بسپار. عمر گفت: او را به زندان می‌سپارم.
۲. روی عن ابی سعید المقبری، عن ابیه، قال: «حضرت علی بن ابی طالب اتی برجل مقطوع الید و الرجل قد سرق، فقال لاصحابه: ما ترون فی هذا؟ قالوا: اقطعه یا امیر المؤمنین! قال: اقتله اذن، و ما علیه القتل، بایّ شی‌ء یاکل الطعام؟ بایّ شی‌ء یتوضّا للصلاه؟ بایّ شی‌ء یغتسل من جنابته؟ بایّ شی‌ء یقوم الی حاجته؟ فردّه الی السجن ایّاما ثم اخرجه فاستشار اصحابه، فقالوا مثل قولهم الاوّل، و قال لهم مثل ما قال اوّل مره، فجلده جلدا شدیدا ثم ارسله؛

[۵] بهوتی، منصور بن یونس، شرح منتهی الارادات، ج۳، ص۳۷۴، نشر المکتبه السلفیه، مدینه.

(و گفته است: حکمت و فلسفه زندانی کردن دزد این بوده است که از دزدی دست بردارد و تعزیر شود.) در حضور علی بن ابی‌طالب بودم، مردی را که یک دست و یک پایش قطع شده و دزدی کرده بود نزد ایشان آوردند به اصحابش فرمود: نظر شما دربار این شخص چیست؟
گفتند: ‌ای امیر مؤمنان! قطع کن. فرمود: در این صورت گویا او را کشته‌ام؛ در حالی که جزای او کشتن نیست. اگر دست دیگر او را ببرم با چه غذا بخورد؟ چگونه برای نماز، وضو بگیرد؟ چگونه غسل جنابت کند؟ چگونه قضای حاجت کند؟ چند روزی او را زندانی کرد سپس او را بیرون آورد و باز با اصحاب دربار او مشورت کرد ایشان همان سخن قبل را تکرار کردند و حضرت هم همان جواب قبلی را به ایشان داد آن‌گاه او را تازیان سختی زد و رهایش کرد».

۲ – آرای فقیهان شیعه

۱. شیخ طوسی: کسی که واجب شده دست راستش قطع شود و آن دست معیوب و از کارافتاده باشد همان دست، قطع می‌شود نه دست چپش و همچنین کسی که واجب شده پای چپش قطع شود و پای چپش از کارافتاده باشد همان پا قطع می‌شود نه پای راستش؛ و کسی که دزدی کرده و دست راست ندارد اگر این دست در قصاص یا غیر قصاص قطع شده باشد و دست چپ دارد، دست چپ او قطع می‌شود … و امّا اگر پا ندارد، بنابر آنچه گفتیم، جز حبس کیفری بر او نیست.

[۶] طوسی، محمد بن حسن، النهایه، ص۷۱۷، نشر قدس، محمدی، قم.

[۷] نک:طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۸، ص۳۹.

[۸] طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۴۴۱، مسال ۳۷، مطبعه تابان، تهران.

۲. همو (در مسائل الحلبیه): کسی که هر دو دست و دو پایش قطع شده اگر چیزی دزدی کرد که موجب قطع است باید بگوییم: امام در تادیب و تعزیر او مخیّر است، هرچه خواست انجام می‌دهد؛ زیرا برای کیفر خاص دلیلی نداریم؛ و اگر بگوییم: واجب است حبس ابد شود؛ چون در اینجا قطع امکان ندارد و کار دیگری هم نمی‌شود انجام داد و ترک آن مای مخالفت و اسقاط حدود است، قوی است.

[۹] حلی، ابن ادریس، سرائر، ج۳، ص۴۸۹، المطبعه العلمیه، قم.

۳. قاضی ابن برّاج (در الکامل فی الفقه): اگر کسی که دست راستش قطع شده و دست چپ دارد دزدی کرد، دست چپش قطع می‌شود، اگر دست چپ نداشت پایش قطع می‌شود و اگر پا نداشت غیر از حبس، کیفری بر او نیست.

[۱۰] حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۹، ص۲۲۲، مسال ۷۸، چاپ سنگی، سال ۱۳۲۴ هجری.

[۱۱] نک:حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۹، ص۲۴۳، چاپ سنگی، سال ۱۳۲۴ هجری.

[۱۲] نک:حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۹، ص۲۵۰، چاپ سنگی، سال ۱۳۲۴ هجری.

۴. علّامه حلّی: اگر دست و پا ندارد، زندانی می‌شود.

[۱۳] حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۶۶، مؤسسه آل البیت، قم.

۵. همو: در مورد کسی که هر دو دست و پایش قطع شده … اگر بگوییم: واجب است حبس ابد شود؛ چون بریدن امکان ندارد و کار دیگری جز حبس نمی‌شود کرد و عدم اجرای حد هم جایز نیست این استدلال، قوی است و ابن ادریس تعزیر را انتخاب کرده است.

[۱۴] حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۵، ص۳۶۹.

۶. فاضل مقداد: در چند جا حبس واجب است: … کسی که پس از قطع دست و پایش در دو مرحل دزدی، بار سوم دزدی کند، یا این که شخص بی‌دست و پا دزدی کند.

[۱۵] سیوری، فاضل مقداد، نضد القواعد الفقهیه، ص۴۹۹، کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، قم.

۷. شهید ثانی: اگر پا نداشته باشد، حبس می‌شود.

[۱۶] شهید ثانی، زین‌الدین، روضه البهیّه، ج۹، ص۲۸۵.

۸. همو: البته در آن اشکالی است؛ چون نص به عنوان کیفر دزدی در مرتب سوم، پس از قطع دست و پای او وارد شده است و این معنا در اینجا انجام گرفته نشد پس این عقوبت (حبس) در سرقت اوّل، خروج از مورد اذن شرع است و قیاس مع الفارق است.

[۱۷] شهید ثانی، زین‌الدین، مسالک الافهام، ج۱۴، ص۵۲۴، چاپ سنگی، سال ۱۳۱۰ هجری.

۹. فاضل هندی (پس از نقل کلام حلّی در قواعد الاحکام): زیرا در شرع اجمالا مجازات دزدی، حبس قرار داده شده است.

[۱۸] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۱۰، ص۶۲۷، مؤسسه فراهانی، تهران.

۱۰. شیخ محمدحسن نجفی (در مقام توجیه کلام شیخ طوسی): حبس ابد می‌شود و شاید علت آن این است که اجمالا حبس، مجازات دزدی قرار گرفته است.

[۱۹] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۳۸، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

۳ – آرای دیگر مذاهب

۱۱. مدوّنه الکبری: گفتم: به من بگو: اگر کسی که نه دست دارد و نه پا، دزدی کرد و آدم فقیری بود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.