پاورپوینت کامل زمینههای دلداری به محمد (قرآن) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زمینههای دلداری به محمد (قرآن) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زمینههای دلداری به محمد (قرآن) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زمینههای دلداری به محمد (قرآن) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل زمینههای دلداری به محمد (قرآن) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
زمینههاى دلداری به پیامبر صلیاللهعلیهوآله عبارتند از:
فهرست مندرجات
۱ – ابتر خواندن پیامبر
۲ – اخراج پیامبر
۳ – اذیّت دشمنان
۳.۱ – بیان جان کندن کافران
۴ – ارتداد منافقان
۵ – استهزای کافران
۵.۱ – حمایت از پیامبر
۶ – اعراض مشرکان
۶.۱ – یاری در دینا و آخرت
۷ – اعراض منافقان
۷.۱ – اعراض از حق
۸ – افترا به پیامبر
۸.۱ – تهمت جنون
۸.۲ – سخنان ناروا
۹ – پیشبینی غصب حکومت
۱۰ – تکذیب کافران
۱۰.۱ – وعده نصرت
۱۰.۲ – بیان سرگذشت قوم نوح
۱۰.۳ – بیان نزدیکی قیامت
۱۱ – تکذیب یهود
۱۱.۱ – آزردگی از یهود
۱۲ – توطئه کافران
۱۳ – توطئه همسران
۱۴ – خیانت اسیران
۱۵ – دشمنی کافران
۱۵.۱ – امر به صبر
۱۶ – دشمنی ولید بن مغیره
۱۷ – دوری از وطن
۱۸ – رفاه منافقان
۱۹ – سرزنش دشمنان
۲۰ – ظلم ظالمان
۲۱ – کفر اهلکتاب
۲۲ – کفر منافقان
۲۳ – کفر یهود
۲۴ – لجاجت اهل کتاب
۲۵ – لجاجت کافران
۲۵.۱ – بشارت به مؤمنان پایدار
۲۶ – لجاجت مشرکان
۲۷ – مخالفت خویشاوندان
۲۸ – مکر مشرکان
۲۹ – مکر یهود
۲۹.۱ – خیانت در عهد
۳۰ – منکران معاد
۳۱ – منکران نزول وحی
۳۲ – پانویس
۳۳ – منبع
۱ – ابتر خواندن پیامبر
تسلّاى خاطر بخشیدن خداوند به محمّد صلیاللهعلیهوآله، با اعطاى کوثر کثرت نسل و ذریّه، در برابر ابتر خواندن آن حضرت از زبان دشمنان:
«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ • إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ؛
[۱] کوثر/سوره۱۰۸، آیه۱.
[۲] کوثر/سوره۱۰۸، آیه۳.
به یقین ما به تو کوثر و خیر و برکت فراوان عطا کردیم. و بدان دشمن تو به یقین ابتر و بریده نسل است.»
از معانى «کوثر»، کثرت نسل و ذریّه است.
[۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۸۳۶.
۲ – اخراج پیامبر
دلجویى خداوند از پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در قبال ستم مشرکان و ناگزیرى آن حضرت به ترک سرزمین خویش:
«وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَهٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّهً مِنْ قَرْیَتِکَ الَّتِی أَخْرَجَتْکَ أَهْلَکْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ؛
[۴] محمّد/سوره۴۷، آیه۱۳.
و چه بسیار شهرهایى که از شهر تو که بیرونت کرد نیرومندتر بودند؛ و ما همه آنها را به سزاى اعمالشان هلاک کردیم و هیچ یاورى نداشتند.»
۳ – اذیّت دشمنان
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مبنى بر یارى خداوند به وى، در برابر آزار و ارعاب دشمنان:
«أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ …؛
[۵] زمر/سوره۳۹، آیه۳۶.
آیا خداوند براى نجات و دفاع از بندهاش کافى نیست؟!….»
۳.۱ – بیان جان کندن کافران
تسلّا و دلجویى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در پى اذیّت منافقان با بیان چگونگى جان کندن کافران:
«إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِینُهُمْ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ • وَ لَوْ تَرى إِذْ یَتَوَفَّى الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَهُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ؛
[۶] انفال/سوره۸، آیه۴۹.
[۷] انفال/سوره۸، آیه۵۰.
و هنگامى را که منافقان، و بیمار دلان مىگفتند: این گروه مسلمانان را دینشان مغرور ساخته است. آنها نمىدانستند که هر کس بر خدا توکّل کند، پیروز مىگردد؛ خداوند توانا و حکیم است. و اگر ببینى کافران را هنگامى که (فرشتگان مرگ)، جانشان را مىگیرند، در حالى که بر صورت و پشت آنها مىزنند و مىگویند: بچشید عذاب سوزنده را، (به حال آنان تأسّف خواهى خورد)!»
با توجّه به آیه قبل که درباره اذّیتها و رفتارهاى ناراحتکننده منافقان است، این آیه تسلّاى خاطرى براى پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله است.
۴ – ارتداد منافقان
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان، به دنبال ارتداد جمعى از منافقان:
«وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ • إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیْمانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ • وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ؛
[۸] آلعمران/سوره۳، آیات۱۷۶-۱۷۸.
کسانى که در راه کفر، شتاب مىکنند، تو را غمگین نسازند! به یقین، آنها هرگز زیانى به خداوند نمىرسانند. و خدا مىخواهد آنها را به حال خودشان واگذارد؛ و در نتیجه، بهرهاى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! آرى، کسانى کهایمان را دادند و کفر را خریدارى کردند، هرگز به خدا زیانى نمىرسانند؛ و براى آنها، مجازات دردناکى است! آنها که کافر شدند، و راه طغیان پیش گرفتند، گمان نکنند مهلتى که به آنان مىدهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت مىدهیم فقط براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و براى آنها، عذاب خوارکنندهاى آماده شده است.»
«الّذین یسارعون …» منافقان و قومى از عرباند که مرتدشدند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله از این امر بسیار ناراحت بودند و گمان مىکردند که در جهت تبلیغ دین کمکارى کردهاند که آنان دست از ایمان کشیدند و مرتد شدند، لذا خداوند او را دلدارى داده که چنین نیست.
[۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۸۹۱.
۵ – استهزاى کافران
دلدارى خدا به محمّد صلیاللهعلیهوآله، از استهزای کافران نسبت به وى با یادآورى استهزاى انبیاى گذشته و سرنوشت شوم استهزاکنندگان:
۱. «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛
[۱۰] انعام/سوره۶، آیه۱۰.
با اینحال، نگران نباش. جمعى از پیامبران پیش از تو را نیز استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره مىکردند، دامانشان را گرفت؛ (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد).»
۲. «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ؛
[۱۱] رعد/سوره۱۳، آیه۳۲.
تنها تو را استهزا نکردند، بلکه پیامبران پیش از تو نیز مورد استهزا قرار گرفتند؛ من به کافران مهلت دادم؛ سپس آنها را مجازات کردم؛ و چه مجازات شدیدى بود؟!»
۳. «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛
[۱۲] انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۱.
اگر تو را استهزا کنند نگران نباش، پیامبران پیش از تو را نیز استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را استهزا مىکردند دامان استهزاکنندگان را گرفت (و مجازات الهى آنها را در هم کوبید).»
۴. «فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبؤُا ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛
[۱۳] شعراء/سوره۲۶، آیه۶.
آنان تکذیب کردند؛ امّا بزودى اخبار کیفر آنچه را استهزا مىکردند به آنان مىرسد!»
۵. «وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ • فَأَهْلَکْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ؛
[۱۴] زخرف/سوره۴۳، آیه۷.
[۱۵] زخرف/سوره۴۳، آیه۸.
ولى هیچ پیامبرى به سوى آنها نمىآمد مگر اینکه او را استهزا مىکردند. امّا ما کسانى را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان هلاکت پیشینیان گذشت.»
••• دلدارى خداوند به پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله، از استهزاى کافران نسبت به وى، با بیان همانندى کافران با چهارپایان:
«وَ إِذا رَأَوْکَ إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُواً أَ هذَا الَّذِی بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا • أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا؛
[۱۶] فرقان/سوره۲۵، آیه۴۱.
[۱۷] فرقان/سوره۲۵، آیه۴۴.
و هنگامى که تو را مىبینند، کارى جز مسخره کردن تو ندارند و مىگویند: آیا این همان کسى است که خدا او را به پیامبرى برانگیخته است؟! آیا گمان مىبرى بیشتر آنان مىشنوند یا مىفهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند.»
۵.۱ – حمایت از پیامبر
دلدارى خداوند به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، با بیان حمایت از وى در برابر استهزاى مشرکان:
«إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ • الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ • وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ؛
[۱۸] حجر/سوره۱۵، آیات۹۵-۹۷.
به یقین ما شرّ استهزاکنندگان را از تو دفع کردیم؛ همان کسانى که معبود دیگرى با خدا قرار مىدهند؛ امّا بزودى مىفهمند (که در اشتباه بودند)! ما مىدانیم سینهات از آنچه آنها مىگویند تنگ مىشود (و تو را سخت ناراحت مىکنند).»
۶ – اعراض مشرکان
دلدارى و تسلّاى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نسبت به رویگردانى کافران از دعوت او:
۱. «فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ … وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ؛
[۱۹] آلعمران/سوره۳، آیه۲۰.
اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، با آنها مجادله نکن؛ و بگو: من و پیروانم، با تمام وجود در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شدهایم. و به آنها که اهل کتابند (یهود و نصارى) و عوامان (مشرکان) بگو: … و اگر سرپیچى کنند، نگران مباش؛ زیرا وظیفه تو، تنها ابلاغ رسالت است؛ و خدا نسبت به اعمال و عقاید بندگان، بیناست.» «امیین» مشرکاناند.
[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۷۱۹.
[۲۱] زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۱، ص ۳۴۷.
۲. «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً؛
[۲۲] نساء/سوره۴، آیه۸۰.
کسى که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و هر کس که سرباز زند، تو را نگهبان و مراقب او نفرستادیم (و در برابر او، مسئول نیستى).» آیه شریفه در مقام تسلیت و دلدارى پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. مىفرماید: ما شما را نفرستادیم که آنان -مشرکان- را از ارتکاب معصیت حفظ کنى.
[۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۲۴.
[۲۴] فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۵۰.
۳. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکُوا وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ؛
[۲۵] انعام/سوره۶، آیه۱۰۷.
اگر خدا مىخواست، همه به اجبار ایمان مىآوردند، و هیچ یک مشرک نمىشدند؛ و ما تو را نگهبان اعمال آنها قرار ندادهایم؛ و وظیفه اجبار آنها را ندارى.» آیه شریفه در مقام تسلیت و دلدارى پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، به اینکه اگر زحماتش در هدایت مشرکان به جایى نمىرسد، اندوهگین نشود.
[۲۶] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۷، ص ۳۱۴.
۴. «وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ؛
[۲۷] یونس/سوره۱۰، آیه۹۹.
و اگر پروردگار تو مىخواست، تمام کسانى که روى زمین هستند، همگى به اجبار ایمان مىآوردند؛ آیا تو مىخواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟! ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!»
۵. «وَ إِنْ ما نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ عَلَیْنَا الْحِسابُ؛
[۲۸] رعد/سوره۱۳، آیه۴۰.
و اگر پارهاى از مجازاتها را که به آنها وعده مىدهیم به تو نشان دهیم، یا پیش از فرارسیدن این مجازاتها تو را بمیرانیم، در هر حال وظیفه تو فقط ابلاغ وحى الهى است؛ و حساب آنها بر ماست.»
۶. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ؛
[۲۹] نحل/سوره۱۶، آیه۸۲.
با این همه، اگر روى برتابند، نگران مباش؛ وظیفه تو تنها ابلاغ آشکار است.»
۷. «رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِنْ یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِنْ یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ وَ ما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا؛
[۳۰] اسراء/سوره۱۷، آیه۵۴.
پروردگار شما، از نیّات و اعمال شما آگاهتر است؛ اگر بخواهد (و شایسته باشید)، شما را مشمول رحمت خود مىسازد؛ و اگر بخواهد، مجازات مىکند؛ و ما تو را بعنوان مأمور بر آنان نفرستادهایم (که آنان را مجبور به ایمان کنى.)»
۸. «أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا؛
[۳۱] فرقان/سوره۲۵، آیه۴۳.
آیا دیدى کسى را که هواى نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو مىتوانى به دفاع از او برخیزى (و او را هدایت کنى)؟!»
۹. «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ • وَ ما أَنْتَ بِهادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛
[۳۲] نمل/سوره۲۷، آیه۸۰.
[۳۳] نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.
مسلّماً تو نمىتوانى صداى خود را به گوش مردگان برسانى، و نه سخنت را به گوش کران هنگامى که روى برگردانند و دور شوند. و نیز نمىتوانى نابینایان را از گمراهیشان هدایت کنى؛ تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش کسانىبرسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند.»
۱۰. «فَإِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ • وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْیِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛
[۳۴] روم/سوره۳۰، آیه۵۲.
[۳۵] روم/سوره۳۰، آیه۵۳.
به یقین تو نمىتوانى صداى خود را به گوش مردگان برسانى، و نه سخنت را به گوش کران هنگامى که روى برگردانند و دور شوند. و نیز نمىتوانى نابینایان را از گمراهیشان هدایت کنى؛ تو تنها مىتوانى سخنت را به گوش کسانى برسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند.»
۱۱. «إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ؛
[۳۶] زمر/سوره۳۹، آیه۴۱.
ما این کتاب آسمانى را براى مردم بحق بر تو نازل کردیم؛ هر کس در پرتو آن هدایت شود به نفع خود اوست؛ و هر کس گمراهى را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه مىگردد؛ و تو مأمور اجبارشان به هدایت نیستى.»
۱۲. «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ؛
[۳۷] شوری/سوره۴۲، آیه۶.
کسانى که غیر او را ولىّ خود انتخاب کردند، خداوند حساب اعمالشان را نگه مىدارد؛ و تو مأمور اجبار آنها بر قبول حق نیستى.»
۱۳. «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلاغُ …؛
[۳۸] شوری/سوره۴۲، آیه۴۸.
و اگر از آیین تو روىگردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان و مأمور اجبارشان قرار ندادهایم؛ وظیفه تو تنها ابلاغ است. و هنگامى که ما رحمتى از سوى خود به انسان بچشانیم به آن دلخوش مىشود، و اگر بلایى بخاطر اعمالى که انجام دادهاند به آنها رسد به ناسپاسى مىپردازند، چرا که انسان بسیار ناسپاس است.»
۱۴. «نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِیدِ؛
[۳۹] ق/سوره۵۰، آیه۴۵.
ما به آنچه آنها مىگویند آگاهتریم، و تو مأمور به اجبار آنها به ایمان نیستى؛ پس بوسیله قرآن، کسانى را که از عذاب من مىترسند متذکّر ساز (وظیفه تو همین است).»
۶.۱ – یاری در دینا و آخرت
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در برابر انکار و اعراض کافران به حمایت و یاری وى در دنیا و آخرت:
«إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ • یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ؛
[۴۰] غافر/سوره۴۰، آیه۵۱.
[۴۱] غافر/سوره۴۰، آیه۵۲.
ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آوردهاند، در زندگى دنیا و در آخرت روزى که گواهان به پا مىخیزند یارى مىدهیم. روزى که عذرخواهى ستمکاران سودى به حالشان نمىبخشد؛ و لعنت و دورى از رحمت الهى و جایگاه بد براى آنان است.»
۷ – اعراض منافقان
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان، به دنبال ارتداد جمعى از منافقان:
«وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ • إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیْمانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ • وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ؛
[۴۲] آلعمران/سوره۳، آیات۱۷۶-۱۷۸.
کسانى که در راه کفر، شتاب مىکنند، تو را غمگین نسازند! به یقین، آنها هرگز زیانى به خداوند نمىرسانند. و خدا مىخواهد آنها را به حال خودشان واگذارد؛ و در نتیجه، بهرهاى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! آرى، کسانى کهایمان را دادند و کفر را خریدارى کردند، هرگز به خدا زیانى نمىرسانند؛ و براى آنها، مجازات دردناکى است! آنها که کافر شدند، و راه طغیان پیش گرفتند، گمان نکنند مهلتى که به آنان مىدهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت مىدهیم فقط براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و براى آنها، عذاب خوارکنندهاى آماده شده است.»
«الّذین یسارعون …» منافقان و قومى از عرباند که مرتدشدند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله از این امر بسیار ناراحت بودند و گمان مىکردند که در جهت تبلیغ دین کمکارى کردهاند که آنان دست از ایمان کشیدند و مرتد شدند، لذا خداوند او را دلدارى داده که چنین نیست.
[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۸۹۱.
۷.۱ – اعراض از حق
دلدارى خدا به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در قبال حقستیزی و رویگردانى منافقان:
«وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَهٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ یَراکُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ • لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ • فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ؛
[۴۴] توبه/سوره۹، آیات۱۲۷-۱۲۹.
و هنگامى که سورهاى نازل مىشود، بعضى از آنها (منافقان) به یکدیگر نگاه مىکنند و مىگویند: آیا کسى شما را مىبیند؟ سپس منصرف مىشوند (و از حضور پیامبر بیرون مىروند)؛ خداوند دلهایشان را از حق منصرف ساخته؛ چرا که آنها، گروهى هستند که نمىفهمند (و بىدانشند). به یقین، پیامبرى از میان شما به سویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است. اگر آنها از حق روى بگردانند، نگران مباش! بگو: «خداوند مرا کفایت مىکند؛ هیچ معبودى جز او نیست؛ بر او توکّل کردم؛ و او پروردگار عرش عظیم است.»
آیات، درباره منافقان است.
[۴۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۲۹.
[۴۶] زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، ج ۱۱، ص ۸۴.
۸ – افترا به پیامبر
دلدارى و تقویت روحیّه پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله از جانب خداوند، نسبت به اتّهامات واهى کافران، علیه آن حضرت:
۱. «بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْیَأْتِنا بِآیَهٍ کَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ • وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ … • وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ ما کانُوا خالِدِینَ • ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَیْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ؛
[۴۷] انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.
[۴۸] انبیاء/سوره۲۱، آیات۷-۹.
آنها گفتند: (آنچه محمد آورده وحى نیست؛) بلکه خوابهایى آشفته است؛ اصلًا آن را به دروغ به خدا بسته؛ بلکه او یک شاعر است؛ اگر راست مىگوید باید معجزهاى براى ما بیاورد؛ همان گونه که پیامبران پیشین با معجزات فرستاده شدند. ما پیش از تو، جز مردانى که به آنان وحى مىکردیم، نفرستادیم. … آنان را پیکرهایى که غذا نمىخوردند قرار ندادیم و عمر جاویدان هم نداشتند. سپس وعدهاى را که به آنان داده بودیم، وفا کردیم. آنها و هر کس را که مىخواستیم از چنگ دشمنانشان نجات دادیم؛ و مسرفان را هلاک نمودیم!»
۲. «… وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَهٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ • کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ • فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ؛
[۴۹] روم/سوره۳۰، آیات۵۸-۶۰.
… و اگر معجزهاى براى آنان بیاورى، کافران مىگویند: شما اهل باطلید (و اینها سحر است.) اینگونه خداوند بر دلهاى آنان که آگاهى ندارند مُهر مىنهد. اکنون که چنین است صبر و استقامت پیشه کن که وعده خدا حق است؛ و هرگز کسانى که ایمان ندارند تو را خشمگین نسازند (و سبک نشمرند)!»
۸.۱ – تهمت جنون
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مقابل اتّهام جنون به او:
۱. «أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ؛
[۵۰] اعراف/سوره۷، آیه۱۸۴.
آیا فکر نکردند که همنشین آنها (پیامبر) هیچگونه اثرى از جنون ندارد؟! پس چگونه چنین نسبت ناروایى به او مىدهند؟! او فقط بیم دهندهاى روشنگر است. (که مردم را متوجّه وظایفشان مىسازد).»
۲. «وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ • وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛
[۵۱] حجر/سوره۱۵، آیه۶.
[۵۲] حجر/سوره۱۵، آیه۱۱.
و کافران گفتند: اى کسى که ذکر (قرآن) بر تو نازل شده، تو به یقین دیوانهاى! هیچ پیامبرى به سراغ آنها نمىآمد مگر اینکه او را مسخره مىکردند.»
۳. «أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّهٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ؛
[۵۳] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۰.
یا مىگویند او به جنون مبتلا است؟! چنین نیست بلکه او حق را براى آنان آورده؛ امّا بیشترشان از حق کراهت دارند (و گریزانند).»
۴. «أَفْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّهٌ بَلِ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ فِی الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِیدِ؛
[۵۴] سبأ/سوره۳۴، آیه۸.
آیا او بر خدا دروغ بسته یا به جنونى گرفتار است؟! (چنین نیست)، بلکه کسانى که به آخرت ایمان نمىآورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند.»
۵. «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ؛
[۵۵] سبأ/سوره۳۴، آیه۴۶.
بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز مىدهم، دو نفر دو نفر یا به تنهایى براى خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما (محمد) هیچ گونه جنونى ندارد؛ او فقط بیمدهنده شما در برابر عذاب شدید الهى است!»
۶. «وَ یَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِکُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ • بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ؛
[۵۶] صافّات/سوره۳۷، آیه۳۶.
[۵۷] صافّات/سوره۳۷، آیه۳۷.
و پیوسته مىگفتند: آیا مامعبودان خود را بخاطر شاعرى دیوانه رها کنیم؟! (چنین نیست)، بلکه او حق را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است.»
۷. «أَنَّى لَهُمُ الذِّکْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِینٌ • ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ • إِنَّا کاشِفُوا الْعَذابِ قَلِیلًا إِنَّکُمْ عائِدُونَ؛
[۵۸] دخان/سوره۴۴، آیات۱۳-۱۵.
چگونه ممکن است متذکّر شوند با اینکه رسول روشنگر با معجزات و منطق روشن به سراغشان آمد! سپس از او روىگردان شدند و گفتند: او تعلیم یافتهاى دیوانه است. ما عذاب را اندکى برطرف مىسازیم، ولى شما به کارهاى خود باز مىگردید.»
۸. «کَذلِکَ ما أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ • فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ؛
[۵۹] ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۲.
[۶۰] ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۴.
اینگونه است که هیچ پیامبرى به سوى کسانى که قبل از آنها بودند فرستاده نشد مگر اینکه گفتند: او ساحر است یا دیوانه! حال که چنین است از آنها روى بگردان که هرگز در خورِ ملامت نخواهى بود.»
۹. «فَذَکِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِکاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ؛
[۶۱] طور/سوره۵۲، آیه۲۹.
پس تذکّر ده، که به نعمت و لطف پروردگارت تو کاهن و مجنون نیستى.»
۱۰. «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ • ما أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ • وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ • وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ • فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ • بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ • إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛
[۶۲] قلم/سوره۶۸، آیات۱-۷.
ن، سوگند به قلم و آنچه مىنویسند، که به لطف و نعمت پروردگارت تو مجنون نیستى، و براى تو پاداشى بزرگ و همیشگى است. و تو اخلاق عظیم و برجستهاى دارى. و بزودى تو مىبینى و آنان نیز مىبینند، که کدام یک از شما مجنونید! به یقین پروردگارت بهتر از هر کس مىداند چه کسى از راه او گمراه شده، و نیز از هدایتیافتگان بهتر آگاه است.»
۱۱. «وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ • وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ؛
[۶۳] تکویر/سوره۸۱، آیه۲۲.
[۶۴] تکویر/سوره۸۱، آیه۲۳.
و همنشین شما (پیامبر) دیوانه نیست. به یقین او جبرئیل را در افق روشن دیده است.»
۸.۲ – سخنان ناروا
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در قبال سخنان نارواى دشمنان، با بیان آگاهى خدا به سخن آنان:
۱. «قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ • وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلى ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ؛
[۶۵] انعام/سوره۶، آیه۳۳.
[۶۶] انعام/سوره۶، آیه۳۴.
به یقین مىدانیم که گفتار آنها، تو را غمگین مىکند؛ ولى غم مخور؛ و بدان که آنها تو را تکذیب نمىکنند؛ بلکه ستمکاران، آیات خدا را انکار مىنمایند. به یقین پیش ازتو نیز پیامبرانى تکذیب شدند؛ و در برابر تکذیبها، صبر و استقامت کردند؛ و در این راه، آزار دیدند، تا هنگامى که یارى ما به آنها رسید. و هیچ چیز سنّتهاى خدا را تغییر نمىدهد؛ و به یقین اخبار پیامبران به تو رسیده است.»
۲. وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعاً هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ .
[۶۷] یونس/سوره۱۰، آیه۶۵.
آیه یاد شده در مقام تعزیت و تسلیت به پیامبر صلیاللهعلیهوآله در برابر طعنههاى مشرکان به دین پیامبر صلیاللهعلیهوآله و افتخار ورزیدن به معبودانشان است.
[۶۸] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۹۳.
[۶۹] زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، ج ۱۱، ص ۲۱۶.
۳. «وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ؛
[۷۰] حجر/سوره۱۵، آیه۹۷.
ما مىدانیم سینهات از آنچه آنها مىگویند تنگ مىشود (و تو را سخت ناراحت مىکنند).»
۴. «فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى؛
[۷۱] طه/سوره۲۰، آیه۱۳۰.
پس در برابر آنچه مىگویند، صبر کن؛ و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن، تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور؛ و در ساعاتى از شب و اطراف روز پرورردگارت را تسبیح گوى؛ باشد که از الطاف الهى خشنود شوى.»
۵. «فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ؛
[۷۲] یس/سوره۳۶، آیه۷۶.
پس سخنانشان تو را غمگین نسازد؛ ما آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشکار مىکنند مىدانیم.»
۶. «ما یُقالُ لَکَ إِلَّا ما قَدْ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِکَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِیمٍ؛
[۷۳] فصّلت/سوره۴۱، آیه۴۳.
آنچه به ناروا درباره تو مىگویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده؛ پروردگار تو هم داراى آمرزش و هم داراى کیفر دردناکى است!»
۷. «فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ؛
[۷۴] ق/سوره۵۰، آیه۳۹.
در برابر آنچه آنها مىگویند شکیبا باش، و پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بگوى.»
۸. «نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِیدِ؛
[۷۵] ق/سوره۵۰، آیه۴۵.
ما به آنچه آنها مىگویند آگاهتریم، و تو مأمور به اجبار آنها به ایمان نیستى؛ پس بوسیله قرآن، کسانى را که از عذاب من مىترسند متذکّر ساز (وظیفه تو همین است).»
۹. «وَ اصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلًا • وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَهِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلًا؛
[۷۶] مزمّل/سوره۷۳، آیه۱۰.
[۷۷] مزمّل/سوره۷۳، آیه۱۱.
و در برابر آنچه دشمنان مىگویند شکیبا باش و به طرزى شایسته از آنان دورى گزین. و مرا با تکذیبکنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمى مهلت ده.»
۹ – پیشبینى غصب حکومت
دلدارى به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در مورد نگرانى آن حضرت از پیشبینى بهدست گرفتن حکومت اسلامى از سوى بنیامیّه:
«وَ إِذْ قُلْنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَهً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً؛
[۷۸] اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰.
به یاد آور زمانى را که به تو گفتیم: پروردگارت احاطه و آگاهى کامل به مردم دارد؛ و رؤیایى را که به تو نشان دادیم و درخت نفرین شده را که در قرآن ذکر کردهایم، فقط براى آزمایش مردم بود. و ما آنها را بیم مىدهیم؛ امّا جز طغیان شدید، چیزى بر آنها نمىافزاید!»
از حضرت علی علیهالسلام روایت شده است: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر منبر بود که لحظهاى خواب، چشم او را ربود. در خواب، مردانى را دید که چون بوزینگان بر منبر آن حضرت مىجهند و مردم را به روش گذشتگان -دوران جاهلیّت- بازمىگردانند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله در حالى که نشسته بود به خود آمد و آثار حزن و اندوه در چهرهاش نمایان شد. جبرئیل این آیه را براى حضرت آورد: «و ما جعلنا الرّؤیا الّتى أریناک إلّافتنه للنّاس و الشّجره الملعونه فى القرآن …» یعنى بنىامیّه.
[۷۹] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۳۱، ص ۵۳۶.
[۸۰] شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج ۳، ص ۲۸۳-۲۸۴.
[۸۱] ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۹، ص ۲۲۰.
[۸۲] ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۱۷۵.
[۸۳] سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدّرّ المنثور، ج ۵، ص ۳۰۹.
در نقل دیگر از ابن عباس آمده است: «شجره ملعونه» بنىامیّه یعنى «حکم بن ابى العاص» است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در خواب دید فرزندان مروان بن حکم بر منبر پیامبر صلیاللهعلیهوآله بالا مىروند.
[۸۴] فخررزای، محمد بن عمر، التّفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص ۳۶۱.
[۸۵] بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل وأسرار التأویل، ج ۳، ص ۲۶۰.
[۸۶] قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۰، ص ۲۸۲-۲۸۳.
۱۰ – تکذیب کافران
تسلّا و دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در برابر تکذیب و مخالفتهاى مشرکان:
۱. «قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ • وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلى ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ • وَ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِینَ؛
[۸۷] انعام/سوره۶، آیات۳۳-۳۵.
به یقین مىدانیم که گفتار آنها، تو را غمگین مىکند؛ ولى غم مخور؛ و بدان که آنها تو را تکذیب نمىکنند؛ بلکه ستمکاران، آیات خدا را انکار مىنمایند. به یقین پیش ازتو نیز پیامبرانى تکذیب شدند؛ و در برابر تکذیبها، صبر و استقامت کردند؛ و در این راه، آزار دیدند، تا هنگامى که یارى ما به آنها رسید. و هیچ چیز سنّتهاى خدا را تغییر نمىدهد؛ و به یقین اخبار پیامبران به تو رسیده است. و اگر اعراض کردن آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنى، چنین کن تا آیه و نشانه دیگرى براى آنها بیاورى! امّا اگر خدا بخواهد، آنها را به اجبار بر هدایت جمع خواهد کرد. ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟ پس هرگز از جاهلان مباش.»
۲. «وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌّ وَ بُکْمٌ فِی الظُّلُماتِ مَنْ یَشَأِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَ مَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ • وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ.
[۸۸] انعام/سوره۶، آیه۳۹.
[۸۹] انعام/سوره۶، آیه۴۲.
کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، کر و لالهایى هستند که در تاریکیها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه مىکند؛ و هر کس را بخواهد (و شایسته ببیند)، در راه راست قرار خواهد داد. ما به سوى امّتهایى که پیش از تو بودند، پیامبرانى فرستادیم؛ و هنگامى که با این پیامبران به مخالفت برخاستند، آنها را با سختى و رنج مواجه ساختیم؛ شاید تسلیم گردند.»
۳. «وَ إِذا جاءَتْهُمْ آیَهٌ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى مِثْلَ ما أُوتِیَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُوا صَغارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما کانُوا یَمْکُرُونَ؛
[۹۰] انعام/سوره۶، آیه۱۲۴.
و هنگامى که آیهاى براى آنها بیاید، مىگویند: ما هرگز ایمان نمىآوریم، مگر اینکه همانند چیزى که به پیامبران خدا داده شده، به ما داده شود. خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را در کجا و به عهده چه کسى قرار دهد. بزودى کسانى که مرتکب گناه شدند، و مردم را از راه حق منحرف ساختند، در برابر مکر و فریب و نیرنگى که مىکردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و عذاب شدید خواهند شد.»
۴. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ؛
[۹۱] توبه/سوره۹، آیه۱۲۹.
اگر آنها از حق روى بگردانند، نگران مباش! بگو: خداوند مرا کفایت مىکند؛ هیچ معبودى جز او نیست؛ بر او توکّل کردم؛ و او پروردگار عرش عظیم است.»
۵. «وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ • وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ کانُوا لا یَعْقِلُونَ • وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْکَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَ لَوْ کانُوا لا یُبْصِرُونَ؛
[۹۲] یونس/سوره۱۰، آیات۴۱-۴۳.
و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: عمل من براى من، و عمل شما براى شماست. شما از آنچه من انجام مىدهم بیزارید و من نیز از آنچه شما انجام مىدهید بیزارم. گروهى از آنان، به تو گوش فرامىدهند؛ (امّا گویى کر هستند). آیا تو مىتوانى سخن خود را به گوش کران برسانى، هرچند نفهمند؟! و گروهى از آنان، به سوى تو مىنگرند (امّا گویى هیچ نمىبینند)! آیا تو مىتوانى کوران را هدایت کنى، هرچند نبینند؟!»
۶. «وَ کُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ وَ جاءَکَ فِی هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَهٌ وَ ذِکْرى لِلْمُؤْمِنِینَ • وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ؛
[۹۳] هود/سوره۱۱، آیه۱۲۰.
[۹۴] هود/سوره۱۱، آیه۱۲۲.
ما از سرگذشتهاى همه پیامبران براى تو شرح مىدهیم، تا بوسیله آن، قلبت را آرامش بخشیم؛ (و ارادهات قوى گردد.) و در این اخبار و سرگذشتها، براى تو حقّ آمده، و براى مؤمنان موعظه و تذکّرى است. و انتظار بکشید؛ ما هم منتظریم!»
۷. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرى أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَدارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛
[۹۵] یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۹.
و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانى از اهل آبادیها که به آنها وحى مىکردیم. آیا مخالفان دعوت تو، در زمین سیر نکردند تا ببینند سرانجام کسانى که پیش از آنها بودند چگونه شد؟! و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است! آیا فکر نمىکنید؟!»
۸. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّهً وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ • وَ إِنْ ما نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ عَلَیْنَا الْحِسابُ؛
[۹۶] رعد/سوره۱۳، آیه۳۸.
[۹۷] رعد/سوره۱۳، آیه۴۰.
وما پیش از تو نیز پیامبرانى فرستادیم؛ و براى آنها همسران و فرزندانى قرار دادیم؛ و هیچ پیامبرى نمىتوانست معجزهاى بیاورد، مگر به اذن خدا. و براى هر سرنوشتى موعد مقررى است. و اگر پارهاى از مجازاتها را که به آنها وعده مىدهیم به تو نشان دهیم، یا پیش از فرارسیدن این مجازاتها تو را بمیرانیم، در هر حال وظیفه تو فقط ابلاغ وحی الهى است؛ و حساب آنها بر ماست.»
۹. «… فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ • إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ؛
[۹۸] حجر/سوره۱۵، آیه۸۵.
[۹۹] حجر/سوره۱۵، آیه۸۶.
… پس، به نحو شایستهاى از آنها صرف نظر کن. به یقین، پروردگار تو، آفریننده آگاه است.» در روایتى از امام رضا علیهالسلام «صفح» به معناى «عفو بدون عتاب» است.
[۱۰۰] حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۸۵، ح ۱.
آیه شریفه در مقام تسلیت و دلدارى پیامبر صلیاللهعلیهوآله است که آن حضرت را در آنچه از قومش از آزارها و توهینها و استهزاها دید، تسلّا دهد.
[۱۰۱] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۱۹۰.
۱۰. «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ • إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ • وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ • فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ؛
[۱۰۲] حجر/سوره۱۵، آیه۹۴.
[۱۰۳] حجر/سوره۱۵، آیه۹۵.
[۱۰۴] حجر/سوره۱۵، آیه۹۷.
[۱۰۵] حجر/سوره۱۵، آیه۹۸.
آنچه را مأموریت دارى، آشکار ساز؛ و از مشرکان روى گردان (و به آنها اعتنا نکن). به یقین ما شرّ استهزاکنندگان را از تو دفع کردیم؛ ما مىدانیم سینهات از آنچه آنها مىگویند تنگ مىشود (و تو را سخت ناراحت مىکنند). براى دفع این ناراحتى پروردگارت را تسبیحگو و ستایش نما؛ و از سجدهکنندگان باش.»
۱۱. «تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ؛
[۱۰۶] نحل/سوره۱۶، آیه۶۳.
به خدا سوگند، به سوى امّتهاى پیش از تو پیامبرانى فرستادیم؛ امّا شیطان اعمال آنها را در نظرشان آراست؛ و امروز او ولىّ و سرپرستشان است؛ و در سراى آخرت مجازات دردناکى براى آنهاست!»
۱۲. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ؛
[۱۰۷] نحل/سوره۱۶، آیه۸۲.
با این همه، اگر روى برتابند، نگران مباش؛ وظیفه تو تنها ابلاغ آشکار است.» آیه شریفه در مقام دلدارى و تسلّاى پیامبر صلیاللهعلیهوآله است کهاگر از دعوت تو اعراض کردند و قبول ننمودند محزون نباش که بر تو عتاب و ملامتى نیست. وظیفه تو فقط ابلاغ رسالت است.
[۱۰۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۵۸۳.
۱۳. «فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى؛
[۱۰۹] طه/سوره۲۰، آیه۱۳۰.
پس در برابر آنچه مىگویند، صبر کن؛ و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن، تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور؛ و در ساعاتى از شب و اطراف روز پرورردگارت را تسبیح گوى؛ باشد که از الطاف الهى خشنود شوى.»
۱۴. «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَهً قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ هذا ذِکْرُ مَنْ مَعِیَ وَ ذِکْرُ مَنْ قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ • وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ؛
[۱۱۰] انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۴.
[۱۱۱] انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۵.
آیا آنها معبودانى جز او برگزیدند؟! بگو: دلیلتان را بیاورید. این سخن کسانى است که با من همراهى دارند، و سخن کسانى (پیامبرانى) است که پیش از من بودند. امّا بیشتر آنها حق را نمىدانند؛ و به همین دلیل از آن روىگردانند. ما پیش از تو هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم که: هیچ معبودى جز من نیست؛ پس فقط مرا پرستش کنید.»
۱۵. «قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَیْکُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ؛
[۱۱۲] نور/سوره۲۴، آیه۵۴.
بگو: اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر خدا را؛ و اگر سرپیچى نمایید، پیامبر مسؤول تکالیف خویش است و شما مسؤول تکالیف خود؛ و اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد؛ و بر پیامبر چیزى جز ابلاغ آشکار نیست.»
۱۶. «أَ فَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِینَ • ثُمَّ جاءَهُمْ ما کانُوا یُوعَدُونَ • ما أَغْنى عَنْهُمْ ما کانُوا یُمَتَّعُونَ؛
[۱۱۳] شعراء/سوره۲۶، آیات۲۰۵-۲۰۷.
آیا مىدانى که، اگر باز هم سالیانى آنها را از این زندگى بهرهمند سازیم، سپس عذابى که به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید، این تمتع و بهرهگیرى از دنیا براى آنها سودى نخواهد داشت!» خطاب در آیه، متوجّه پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. آیه نیز در مقامدلجویى از آن حضرت و بالتّبع از مؤمنان است، یعنى هر چند که ما کافران را به رغم سرکشیهاىشان مهلت مىدهیم و آنها را چند صباحى از متاع دنیا برخوردار مىکنیم، هر چند سالیانى طول بکشد، ولى پس از رسیدن عذاب حتمى، سودى به حالشان نخواهد داشت.
۱۷. «إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ • فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّکَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ • إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ؛
[۱۱۴] نمل/سوره۲۷، آیات۷۸-۸۰.
پروردگار تو میان آنها در قیامت به حکم خود داورى مىکند؛ و اوست توانا و دانا. پس بر خدا توکّل کن، به یقین تو بر حق آشکار هستى. مسلّماً تو نمىتوانى صداى خود را به گوش مردگان برسانى، و نه سخنت را به گوش کران هنگامى که روى برگردانند و دور شوند.»
۱۸. «وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛
[۱۱۵] نمل/سوره۲۷، آیه۹۳.
بگو: ستایش مخصوص خداست؛ بزودى نشانههایش را به شما نشان مىدهد تا آن را بشناسید؛ و پروردگار تو از آنچه انجام مىدهید غافل نیست.» آیه شریفه در مقام دلدارى پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. خداوند اعمال -مشرکان- را برمىشمارد و آنان را مجازات مىکند. -تو اى پیامبر- از نصرت خداوند مأیوس نباش.
[۱۱۶] ابن عاشور، طاهر بن محمد، تفسیر التحریر و التنویر، ج ۲۰، ص ۵۹.
۱۹. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ رُسُلًا إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ؛
[۱۱۷] روم/سوره۳۰، آیه۴۷.
و پیش از تو پیامبرانى را به سوى قومشان فرستادیم؛ آنها با دلایل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولى هنگامى که اندرزها سودى نداد مجرمان را مجازات کردیم؛ (و مؤمنان را یارى نمودیم)؛ و یارى مؤمنان، همواره حقّى است بر عهده ما.»
۲۰. «کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ • فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ؛
[۱۱۸] روم/سوره۳۰، آیه۵۹.
[۱۱۹] روم/سوره۳۰، آیه۶۰.
اینگونه خداوند بر دلهاى آنان که آگاهى ندارند مُهر مىنهد. اکنون که چنین است صبر و استقامت پیشه کن که وعده خدا حق است؛ و هرگز کسانى که ایمان ندارند تو را خشمگین نسازند (و سبک نشمرند)!»
۲۱. «وَ مَنْ کَفَرَ فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ • نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِیظٍ؛
[۱۲۰] لقمان/سوره۳۱، آیه۲۳.
[۱۲۱] لقمان/سوره۳۱، آیه۲۴.
و کسى که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد؛ بازگشت همه آنان به سوى ماست و ما آنها را از اعمالى که انجام دادهاند و نتایج شوم آن باخبر خواهیم ساخت؛ خداوند به آنچه درون سینههاست آگاه است. ما اندکى آنها را از متاع دنیا بهرهمند مىکنیم، سپس آنها را به تحمل عذاب شدیدى وادار مىسازیم!»
۲۲. «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ فَلا تَکُنْ فِی مِرْیَهٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِی إِسْرائِیلَ • وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ • إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ؛
[۱۲۲] سجده/سوره۳۲، آیات۲۳-۲۵.
و ما به موسى کتاب آسمانى دادیم؛ و شک نداشته باش که او آن را دریافت داشت؛ و ما آن را وسیله هدایت بنىاسرائیل قرار دادیم. و از آنان پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت مىکردند؛ چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند. البته پروردگار تو میان آنان روز قیامت در آنچه در آن اختلاف داشتند حکم مىکند (و هرکس را به سزاى اعمالش مىرساند).» ارتباط بین آیات موسى علیهالسلام و ماقبلش این است کهخطاب به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و براى تسلّاى آن حضرت و بیم به دشمنانش است و اینکه، اى پیامبر، همانطور که قرآنِ تو را انکار مىنمایند، پیش از این به تورات موسى نیز انکار مىورزیدند.
[۱۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۵۲۱.
۲۳. «وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلًا؛
[۱۲۴] احزاب/سوره۳۳، آیه۴۸.
و از کافران و منافقان اطاعت مکن، و به آزارهاى آنها اعتنا منما، بر خدا توکّل کن، و همین بس که خدا حامى و مدافع تو باشد.»
۲۴. «وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ؛
[۱۲۵] فاطر/سوره۳۵، آیه۴.
اگر تو را تکذیب کنند غم مخور، موضوع تازهاى نیست پیامبران پیش از تو نیز تکذیب شدند؛ و همه کارها به سوى خدا بازگشت داده مىشود.»
۲۵. «الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ • أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ؛
[۱۲۶] فاطر/سوره۳۵، آیه۷.
[۱۲۷] فاطر/سوره۳۵، آیه۸.
کسانى که راه کفر پیش گرفتند، براى آنان عذابى شدید است؛ و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، آمرزش و پاداشى بزرگ از آن آنهاست. آیا کسى که زشتى عملش براى او آراسته شده و آن را زیبا مىبیند( همانند کسى است که واقع را مىیابد)؟! خداوند هر کس را بخواهد و سزاوار باشد گمراه مىسازد و هر کس را بخواهد و شایسته ببیند هدایت مىکند؛ پس جانت بخاطر شدّت تأسّف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام مىدهند داناست.»
۲۶. «وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ • إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِیرٌ • وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْکِتابِ الْمُنِیرِ؛
[۱۲۸] فاطر/سوره۳۵، آیه۲۲.
[۱۲۹] فاطر/سوره۳۵، آیه۲۳.
[۱۳۰] فاطر/سوره۳۵، آیه۲۵.
و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند. خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مىرساند، و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان که در گور (خفته) اند برسانى. تو فقط انذارکنندهاى، (اگر ایمان نیاورند نگران نباش، وظیفهات را انجام ده.) اگر تو را تکذیب کنند (عجب نیست)؛ کسانى که پیش از آنان بودند نیز پیامبران خود را تکذیب کردند؛ آنها با دلایل روشن و نوشتههاى محکم و متین و کتاب آسمانى روشنگر به سراغ آنان آمدند امّا کوردلان ایمان نیاوردند.»
۲۷. «فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ یُهْرَعُونَ وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُنْذَرِینَ؛
[۱۳۱] صافّات/سوره۳۷، آیات۷۰-۷۳.
با این حال بسرعت و بدون اندیشه به دنبال آنان کشانده مىشوند. و قبل از آنها بیشتر پیشینیان نیز گمراه شدند. ما در میان آنها انذارکنندگانى فرستادیم،! ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!»
۲۸. «وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ • وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ؛
[۱۳۲] صافّات/سوره۳۷، آیه۱۷۸.
[۱۳۳] صافّات/سوره۳۷، آیه۱۷۹.
از آنان روى بگردان تا زمان معیّنى. و آنها را بنگر که بزودى نتیجه اعمال خود را مىبینند!»
۲۹. «کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ • فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ؛
[۱۳۴] زمر/سوره۳۹، آیه۲۵.
[۱۳۵] زمر/سوره۳۹، آیه۲۶.
کسانى که قبل از آنها بودند نیز آیات ما را تکذیب نمودند، و عذاب الهى از جایى که فکر نمىکردند به سراغشان آمد. پس خداوند خوارى را در زندگى این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر مىدانستند.»
۳۰. إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ • ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ • فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْکافِرِینَ؛
[۱۳۶] زمر/سوره۳۹، آیات۳۰-۳۲.
به یقین تو مىمیرى و آنها نیز خواهند مُرد. سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه مىکنید. چه کسى ستمکارتر است از آن کسى که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست و وحى الهى را هنگامى که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا درجهنم جایگاهى براى کافران نیست؟!»
۳۱. «إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ؛
[۱۳۷] زمر/سوره۳۹، آیه۴۱.
ما این کتاب آسمانى را براى مردم بحق بر تو نازل کردیم؛ هر کس در پرتو آن هدایت شود به نفع خود اوست؛ و هر کس گمراهى را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه مىگردد؛ و تو مأمور اجبارشان به هدایت نیستى.»
۳۲. «وَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ وَ إِذا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ • قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبادِکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ؛
[۱۳۸] زمر/سوره۳۹، آیه۴۵.
[۱۳۹] زمر/سوره۳۹، آیه۴۶.
هنگامى که خداوند به یگانگى یاد مىشود، دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند مشمئز و متنفّر مىگردد؛ امّا هنگامى که از معبودهایى غیر از او یاد مىشود، آنان خوشحال مىشوند. بگو: خداوندا! اى آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه درباره آن اختلاف داشتهاند داورى خواهى کرد.» مقصود از امر به دعا -قل الّلهم …- وعید به کافران وتسلیت به حبیب خود، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله است.
[۱۴۰] آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج ۱۲، ص ۲۶۷.
۳۳. «ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ • کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ کُلُّ أُمَّهٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ • وَ کَذلِکَ حَقَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ؛
[۱۴۱] غافر/سوره۴۰، آیات۴-۶.
تنها کسانى در آیات ما مجادله مىکنند که از روى عناد کافر شدهاند؛ پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها و قدرتنماییشان تو را فریب دهد! پیش از آنها قوم نوح و گروههایى که بعد از آنها بودند پیامبرانشان را تکذیب کردند؛ و هر امّتى در پى آن بودند که پیامبرشان را بگیرند (و آزار دهند)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند؛ امّا من آنها را مجازات کردم؛ دیدى که مجازات من چگونه بود! واین گونه فرمان پروردگارت درباره کسانى که کافر شدند مسلّم شده که آنها همه اهل آتشند.»
۳۴. «قالُوا أَ وَ لَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا بَلى قالُوا فَادْعُوا وَ ما دُعاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلالٍ؛
[۱۴۲] غافر/سوره۴۰، آیه۵۰.
آنها مىگویند: آیا پیامبران شما با دلایل روشن به سراغتان نیامدند؟! مىگویند: آرى (آمدند ولى ما نپذیرفتیم) آنها مىگویند: پس هر چه مىخواهید خدا را بخوانید؛ ولى دعاى کافران به اجابت نمىرسد و جز در گمراهى نیست.»
۳۵. «إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِیهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ؛
[۱۴۳] غافر/سوره۴۰، آیه۵۶.
کسانى که در آیات خداوند بدون دلیلى که براى آنها آمده باشد ستیزهجویى مىکنند، در سینههایشان فقط تکبّر و غرور است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست.»
۳۶. «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنا یُرْجَعُونَ • وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ؛
[۱۴۴] غافر/سوره۴۰، آیه۷۷.
[۱۴۵] غافر/سوره۴۰، آیه۷۸.
پس اى پیامبر صبر کن که وعده خدا حق است؛ و هرگاه قسمتى از مجازاتهایى را که به آنها وعده دادهایم در حال حیاتت به تو نشان دهیم، یا تو را پیش از آن از دنیا ببریم (مهم نیست)؛ چرا که آنان را فقط به سوى ما باز مىگردانند. ما پیش از تو پیامبرانى فرستادیم؛ سرگذشت گروهى از آنان را براى تو باز گفته، و سرگذشت گروهى را براى تو بازگو نکردهایم؛ و هیچ پیامبرى حق نداشت معجزهاى جز به فرمان خدا بیاورد. و هنگامى که فرمان خداوند براى مجازات کافران صادر شود، بحق داورى خواهد شد؛ و آن جا اهل باطل زیان خواهند کرد.»
۳۷. «لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ • ما یُقالُ لَکَ إِلَّا ما قَدْ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِکَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِیمٍ؛
[۱۴۶] فصّلت/سوره۴۱، آیه۴۲.
[۱۴۷] فصّلت/سوره۴۱، آیه۴۳.
که هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمىآید؛ چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است. آنچه به ناروا درباره تو مىگویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده؛ پروردگار تو هم داراى آمرزش و هم داراى کیفر دردناکى است!»
۳۸. «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ؛
[۱۴۸] شوری/سوره۴۲، آیه۶.
کسانى که غیر او را ولىّ خود انتخاب کردند، خداوند حساب اعمالشان را نگه مىدارد؛ و تو مأمور اجبار آنها بر قبول حق نیستى.»
۳۹. «وَ قِیلِهِ یا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ • فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ؛
[۱۴۹] زخرف/سوره۴۳، آیه۸۸.
[۱۵۰] زخرف/سوره۴۳، آیه۸۹.
و چگونه از شکایت پیامبر که مىگوید: پروردگارا! اینها قومى هستند که ایمان نمىآورند، غافل مىشوند؟! پس اکنون از آنان روى برگردان و بگو: سلام بر شما، امّا بزودى خواهند دانست!»
۴۰. «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ • بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ فَارْتَقِبْ • یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ؛
[۱۵۱] دخان/سوره۴۴، آیات۸-۱۰.
هیچ معبودى جز او نیست؛ زنده مىکند و مىمیراند؛ او پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست. ولى آنها در شکّند و با حقایق بازى مىکنند. پس منتظر روزى باش که آسمان دود آشکارى پدید آورد.»
۴۱. «فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ • فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ؛
[۱۵۲] دخان/سوره۴۴، آیه۵۸.
[۱۵۳] دخان/سوره۴۴، آیه۵۹.
به یقین ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختیم، شاید آنان متذکّر شوند. امّا اگر نپذیرفتند منتظر باش، آنها نیز منتظرند (تو منتظر پیروزى الهى و آنها منتظر عذاب و شکست)!»
۴۲. «کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ … کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ؛
[۱۵۴] ق/سوره۵۰، آیه۱۲.
[۱۵۵] ق/سوره۵۰، آیه۱۴.
پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ (قومى که در یمامه زندگى مىکردند و پیامبرى به نام حنظله داشتند) و قوم ثمود پیامبرانشان را تکذیب کردند، … هر یک از آنها پیامبران را تکذیب کردند و وعده عذاب درباره آنان تحقّق یافت.» خداوند با ذکر تکذیبگران امّتهاى گذشته، پیامبراعظم صلیاللهعلیهوآله را دلدارى مىدهد و کفّار را تهدید مىکند.
[۱۵۶] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۲۱۵.
۴۳. «نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِیدِ؛
[۱۵۷] ق/سوره۵۰، آیه۴۵.
ما به آنچه آنها مىگویند آگاهتریم، و تو مأمور به اجبار آنها به ایمان نیستى؛ پس بوسیله قرآن، کسانى را که از عذاب من مىترسند متذکّر ساز (وظیفه تو همین است).» آیه شریفه در تسلیت و دلدارى پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله از تکذیب و انکار نبوّت او به وسیله کافران است.
[۱۵۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۲۲۶.
۴۴. «فَذَرْنِی وَ مَنْ یُکَذِّبُ بِهذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ؛
[۱۵۹] قلم/سوره۶۸، آیه۴۴.
اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب مىکنند واگذار! ما آنان را از آن جا که نمىدانند بتدریج به سوى عذاب پیش مىبریم.» در این آیه شریفه، نوعى دلدارى براى پیامبر صلیاللهعلیهوآله و تهدید براى مشرکان است.
[۱۶۰] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۹، ص ۳۸۶.
۴۵. «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِیلًا • إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً • وَ نَراهُ قَرِیباً؛
[۱۶۱] معارج/سوره۷۰، آیات۵-۷.
پس صبر جمیل پیشه کن، زیرا آنها آن روز را دور مىبینند، و ما آن را نزدیک مىبینیم.»
۴۶. «وَ اصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلًا • وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَهِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلًا؛
[۱۶۲] مزمّل/سوره۷۳، آیه۱۰.
[۱۶۳] مزمّل/سوره۷۳، آیه۱۱.
و در برابر آنچه دشمنان مىگویند شکیبا باش و به طرزى شایسته از آنان دورى گزین. و مرا با تکذیبکنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمى مهلت ده.» منظور از «یقولون» تکذیب و اذیّت و نسبت سحر و کهانت دادن به پیامبر صلیاللهعلیهوآله است که در آیه بعدى پیامبر صلیاللهعلیهوآله را در مقابل این تکذیبگران دلدارى مىدهد.
[۱۶۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۵۷۱.
۴۷. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزِیلًا • فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ کَفُوراً؛
[۱۶۵] انسان/سوره۷۶، آیه۲۳.
[۱۶۶] انسان/سوره۷۶، آیه۲۴.
به یقین قرآن را ما بر تو نازل کردیم. پس در تبلیغ و اجراى حکم پروردگارت شکیبا و با استقامت باش، و از هیچ گنهکار یا کافرى از آنان اطاعت مکن.»
۱۰.۱ – وعده نصرت
دلدارى خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله با وعده نصرت در دنیا و پاداش در آخرت، در مقاب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 