پاورپوینت کامل دولت بنی عباس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دولت بنی عباس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دولت بنی عباس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دولت بنی عباس ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
بنیعباس
خاندانی حکومتگر از نوادگان عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و بانی برخی اقدامات در حرمین بودند.
فهرست مندرجات
۱ – شرح حال اجمالی
۲ – پیدایش عباسیان
۲.۱ – نسب عباسیان
۳ – دوران خلافت و ویژگیهای آن
۳.۱ – ویژگی دوره دوم
۳.۲ – توجه به شرق جهان اسلام
۴ – اقدامات عباسیان در حرمین
۴.۱ – کوششهای عمرانی
۴.۲ – اقدامات خلفای عباسی درباره حرمین
۴.۳ – ابوالعباس سفاح
۴.۴ – منصور
۴.۴.۱ – قیام نفس زکیه
۴.۵ – مهدی عباسی
۴.۵.۱ – جلب رضایت مردم مدینه
۴.۵.۲ – بازسازی مسجدالنبی
۴.۶ – هادی عباسی
۴.۷ – هارون الرشید
۴.۸ – امین
۴.۹ – مأمون
۴.۹.۱ – پوشش سالانه کعبه
۴.۱۰ – معتصم
۴.۱۱ – واثق
۴.۱۲ – متوکل
۴.۱۳ – معتمد
۴.۱۴ – موفق بالله
۴.۱۵ – معتضد
۴.۱۶ – مقتدر
۴.۱۷ – الناصر لدین الله
۴.۱۸ – مستنصر
۵ – خدمات عباسیان در مدینه
۵.۱ – گسترش مسجدالنبی
۵.۲ – طالبیها در مدینه
۶ – بستگان خلفا
۶.۱ – ام جعفر زبیده
۶.۲ – شجاع
۷ – امنیت راههای حج
۸ – رقابت دولتها برای تسلط بر حرمین
۸.۱ – طاهریان و احمد بن طولون
۸.۲ – عمرو بن لیث و ابن طولون
۸.۳ – آل بویه و اخشیدیان
۸.۴ – فاطمیان مصر
۸.۵ – عضدالدوله
۸.۶ – آلب ارسلان
۸.۷ – مستنصر خلیفه فاطمی
۸.۸ – سلطان سلجوقی
۸.۹ – ابوالقاسم رامشت بن حسین شیرویه فارسی
۹ – مناسبات عباسیان و علویان
۹.۱ – سختگیری بر علویان
۹.۲ – آزار عباسیان بر امامان شیعه
۹.۳ – شهید فخ
۹.۴ – قیام محمد بن ابراهیم طباطبا
۹.۵ – سیاستهای مأمون
۹.۶ – دوران امامت امام جواد و امام هادی
۹.۷ – شیعیان در خلافت متوکل
۹.۸ – شیعیان در خلافت منتصر
۹.۹ – شیعیان در خلافت مستعین
۱۰ – خلفای عباسی مصر
۱۰.۱ – رقبای امیران مملوکی
۱۰.۲ – روابط خلفا و حکمرانان مملوکی
۱۱ – انقراض حکومت عباسی
۱۲ – فهرست منابع
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
۱ – شرح حال اجمالی
بنیعباس از نسل عباس بن عبدالمطلب بودند که از سال ۱۳۲ تا ۶۵۶ق. به مدت ۵۲۴ سال به عنوان خلیفه بر جهان اسلام حکومت کردند. خلافت آنها با حکومت ابوالعباس سَفّاح آغاز شد و با قتل مستعصِم به دستور هولاکو خان مغول به پایان رسید. در این مدت ۳۷ خلیفه عباسی بر مسند خلافت نشستند.
۲ – پیدایش عباسیان
پیش از ظهور اسلام بین بنیهاشم و بنی امیه بر سر ریاست خانه کعبه اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلمهای معاویه و یزید نسبت به علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) و اولاد او، دامن این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت بنی امیه منجر شد، البته سقوط بنی امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد.
۲.۱ – نسب عباسیان
نسب عباسیان، به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنیهاشم ایران بود، زیرا ایرانیان به چند دلیل دشمن آشتی ناپذیر بنی امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر اینکه هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً خراسان دعوت خود را آغاز کنند.
[۱] بیات، عزیز الله، تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۰، ص۲۳۴.
تکیه گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقههای مختلف شیعه بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، علویان، زیدیه و پیروان محمد بن حنیفه بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام شیعه آل عباس مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود.
محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و ماوراء النهر فرستاد و بعد از درگذشت وی پسرش ابراهیم جانشین او شد.
ابتدا، دعوت سری بود و امور دعوت بوسیل مجمعی صورت گرفت که دارای ۱۲ نقیب و شورائی مرکب از ۷۲ نفر بود، زمانیکه ابراهیم امام به خراسان توجه کرد در آنجا بزرگان زیادی به او گرویدند از جمله بازرگان معروف، بکیر بن ماهان که در سال ۱۰۵ هـ ق در کوفه با عباسیان بیعت کرد، در سال ۱۲۶ هـ ق که بکیر بن ماهان به زندان افتاد با ابومسلم آشنا شد و بکیر بعد از آزادی از زندان ابومسلم را به ابراهیم معرفی کرد.
ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت میکرد و در آن جا بین دو طایفه بزرگ اعراب مضری و یمانی اختلاف افتاده بود که پیروان بنی عباس فرصت را مغتنم شمردند و مردم را با شعار «الرضا من آل رسول یا الرضا من آل محمد» دعوت مینمودند و ابومسلم توانست مرو را تصرف کند و در سال ۱۲۹ هـ.ق در روستای سفیدنج مرو دعوت خود را آشکار کرد، به گفته طبری، اهالی دهکدههای مرو دعوت را پذیرفته و به تدریج پیش ابومسلم میآمدند، مقارن این ایام ابراهیم به فرمان مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی در شام کشته شد.
بعد از قتل او طرفداران وی برادرش عبدالله سفاح را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از ۵۰۰ سال حکومت را بدست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از آنها که اتفاقات مهمی در زمانشان رخ داده اشاره میکنیم که به ۲ دوره تقسیم میشود، دور تسلط ایرانیان که خلفای عباسی با اقتدار و قدرت زیاد حکومت میکنند و دور تسلط ترکان که حکومت عباسی رو به ضعف و انحلال میرود.
[۲] خضری، احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی، تهران، سمت، چاپ چهارم، ۱۳۸۳، ص۱۰۵.
۳ – دوران خلافت و ویژگیهای آن
خلافت آنها با فراز و نشیب بسیار همراه بود. در مجموع، میتوان چهار دوره متفاوت را نشان داد:دوره اول (۱۳۲-۲۳۲ق.):دوره اقتدار خلافت و نفوذ ایرانیان؛ دوره دوم (۲۳۲-۳۳۴ق.):دوره ضعف حکومت و تسلط ترکان ؛ دوره سوم (۳۳۴-۴۴۷ق.):سلطه آل بویه و نفوذ و قدرتگیری دیگر بار ایرانیان؛ دوره چهارم (۴۴۷-۶۵۶ق.):سلطه ترکان سلجوقی؛ از ویژگیهای دوره اول میتوان به این موارد اشاره کرد:نیرومندی خلافت، استقلال کامل آن، تمرکز قدرت در دست خلفا، نفوذ ایرانیان در دستگاه، منازعات عربی و ایرانی، و پیشرفت علمی و نهضت ترجمه. در این دوره، نُه تن از عباسیان به خلافت نشستند که واثق واپسینشان بود.
۳.۱ – ویژگی دوره دوم
ضعف خلافت و از میان رفتن تدریجی هیبت آن بود. در این زمان، ترکها دستگاه حکومت را در اختیار گرفتند و در گزینش و نصب خلفا دخالت کردند. این دوران که با خلافت سیزده خلیفه همراه بود، با خلافت متوکل آغاز شد و در میان دوران مستکفی پایان یافت؛ در همین دوران، حکومتهایی در شرق و غرب قلمرو عباسیان سر برآوردند که در ظاهر تابع خلافت بودند. برخی از دولتهایی که در سرزمینهای خلافت شرقی پدید آمدند، عبارتند از:طاهریان (۲۰۵-۲۵۹ق.)، صفاریان (۲۵۴-۲۹۸ق.) و سامانیان (۲۶۱-۳۸۹ق.). حکومتهای غرب نیز عبارتند از: طولونیان (۲۵۴-۲۹۲ق.)، اخشیدیان (۳۲۳-۳۵۸ق.) و اغلبیان (۱۸۴-۲۹۶ق.) در شمال آفریقا؛ دوره سوم خلافت عباسی، دوران نفوذ آل بویه (۳۳۴-۴۴۷ق.) بود. ویژگی این دوران، فرمانروایی ظاهری و تشریفاتی خلفا بود، به گونهای که مقرری خود را از حکمرانان میگرفتند. در دوران آل بویه، ثبات سیاسی نسبی بر دستگاه خلافت حاکم شد. مدت طولانی خلافت خلفا، بیانگر این حقیقت است؛ دوره چهارم خلافت عباسی با ورود طغرل سلجوقی به بغداد در سال ۴۴۷ق. و از میان رفتن آل بویه آغاز شد. در این دوره نیز به رغم همسویی مذهبی سلجوقیان و خلفای عباسی و هضم آنها در بافت فرهنگی اسلام، به خلفا مجال احیا و بازسازی قدرت داده نشد و همچنان سلجوقیان قدرت سیاسی را در اختیار داشتند.
[۳] محمد تسهیل، دولت عباسیان، ج۱، ص۲۷ به بعد.
۳.۲ – توجه به شرق جهان اسلام
با مروری بر خلافت پنج سده عباسیان، میتوان توجه آنها به شرق جهان اسلام را دریافت که انتقال پایتخت از دمشق به بغداد و رونق گرفتن تجارت به سوی مشرق، از نشانههای آن بود. همچنین عباسیان سیاست و دین را به هم آمیختند و احیای سنت و برپایی عدالت را در شعارهای خویش گنجاندند. شکوفایی کامل تمدن اسلامی در سده چهارم و پنجم ق. در دوران عباسیان رخ داد. عباسیان در دوره اول و دوم خلافت خویش، در برابر علویان و به ویژه امامان شیعه مواضعی تند اتخاذ کردند که گاه منجر به دستگیری و حبس مخالفانشان شد. آنها قیامهای علوی را سخت سرکوب کردند.
۴ – اقدامات عباسیان در حرمین
مکه و مدینه به عنوان دو کانون مهم مسلمانان اهمیتی ویژه داشتند و حاکمان این مناطق نیز از جایگاهی خاص برخوردار بودند. از این رو، خلفای عباسی برای تسلط بر این شهر و رسیدگی به امور آن مانند انتخاب کارگزار، تعمیر و نگهداری راههای مکه و مدینه و جامه کعبه اهتمام کافی نشان میدادند. عباسیان تا جایی که قدرتشان اقتضا میکرد، خویشان خود را برای کارگزاری مکه و مدینه برمیگزیدند و در موارد فراوان تنها یک کارگزار برای این دو شهر نصب میکردند. بر پایه گزارشهای تاریخی، تنها سه تن از خلفای عباسی به زیارت و حج خانه خدا مشرف شدند:ابوجعفر منصور (حک:۱۳۶-۱۵۸ق.) یک بار پیش از خلافت و پنج بار در ۲۲ سال خلافت، مهدی (حک:۱۵۸-۱۶۹ق.) دو بار در ۱۱ سال خلافت، و هارون الرشید (حک:۱۷۰-۱۹۳ق.) نُه بار در ۲۳ سال خلافت.
[۴] شمس الدین السخاوی، التحفه اللطیفه، ج۱، ص۵۳.
[۵] محمد طاهر الکردی، التاریخ القویم، ج۴، ص۴۶۳.
به نظر میرسد نهی هارون از رفتن خلفای پس از خود به حج که دلیلش دانسته نیست، علت این امر باشد.
[۶] احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۳۴.
۴.۱ – کوششهای عمرانی
عباسیان برای جلب نظر مسلمانان، کوششهای عمرانی بسیار در مکه و مدینه انجام دادند؛ از جمله:گسترش مسجدالحرام و مسجدالنبی ، تزیین کعبه و طلاکاری درب آن، فرستادن هدایای ارزشمند برای آویختن در کعبه
[۷] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۲۵.
، فراهم کردن پرده برای کعبه
[۸] محمد لبیب البتنونی، سفرنامه حجاز، ج۱، ص۲۶۵.
[۹] محمد الدقن، کعبه و جامه آن، ج۱، ص۹۷.
، تزیین مقام ابراهیم، تعمیر و مرمت چاه زمزم، گسترش مطاف، تعمیر حِجر اسماعیل ، کشیدن چشمه و احداث برکههایی در مکه.
[۱۰] محمد بن احمد الصباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۱۴۶ به بعد.
منصب سقایت نیز، از مناصب خاندانی عباسیان به شمار میرفت که به استمرار از عصر نبوی تا نشستن عباسیان به خلافت و پس از آن در اختیار آنها بود. این منصب که پس از وفات عبدالمطلب در اختیار عباس فرزند وی قرار گرفته بود، از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) تنفیذ شد و از این رو، این منصب در خاندان عباسی ماندگار گشت و بیرون آوردن آن از دست ایشان جایز دانسته نمیشد.
[۱۱] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۵، ص۱۶۶.
[۱۲] علی بن تاج الدین السنجاری، منائح الکرم، ج۱، ص۴۰۳.
در میان خلفای عباسی، گسترش و تعمیرات دوره منصور و مهدی عباسی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
[۱۳] محمد طاهر الکردی، التاریخ القویم، ج۴، ص۴۴۰-۴۴۵.
۴.۲ – اقدامات خلفای عباسی درباره حرمین
اقدامات خلفای عباسی درباره حرمین را میتوان در موارد زیر دسته بندی کرد:
اول:تعیین امیر الحاج که معمولاً همان کارگزار حرمین بود. امیر الحاج تا نیمههای سده چهارم ق. بیشتر فردی از خاندان عباسی یا از وابستگان آنان بود
[۱۴] رسول جعفریان، آثار اسلامی، ج۱، ص۵۴-۵۵.
[۱۵] سلیمان صالح کمال، اماره الحج فی العهد العباسی، ج۱، ص۳۸.
؛ از جمله:داود بن علی، سلیمان بن علی و ابوجعفر منصور . از نیمه سده پنجم ق. مدتی خلفای عباسی امیران حج را از میان علویان برمیگزیدند؛ چنانکه ابوالغنائم علوی نقیب طالبیان در سالهای ۴۵۷ تا ۴۶۷ق. این سمت را عهدهدار بود.
[۱۶] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۲، ص۹۸- ۹۹.
[۱۷] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۲، ص۱۰۱.
[۱۸] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۲، ص۱۰۶.
پیش از آن نیز ابواحمد موسوی، پدر سید رضی و سید مرتضی، در سالهای پس از ۳۵۵ تا ۳۶۸ق. بارها به عنوان امیر الحاج برگزیده شد.
[۱۹] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۴۰۴-۴۱۱.
از سال ۴۶۸ تا اواخر سده ششم ق. این منصب را بر عهده ترکان نهادند.
دوم:خدمات عمرانی متنوع مانند اصلاح و تعمیر راههای حج، گسترش و تعمیر مسجدالحرام و مسجدالنبی و مکانهای دینی، آبرسانی به مکه و حفر چاهها، ساختن منازل و بازسازی مساجد و گسترش و تعمیر خیابانها و راههای داخلی مکه و مدینه.
سوم:رسیدگی به ساکنان حرمین شریفین از طریق پرداخت عطایا و دیگر نفقات که معمولاً به دست خلیفه یا امیر الحاج در ایام موسم انجام میگرفت.
[۲۰] سلیمان صالح کمال، اماره الحج فی العهد العباسی، ج۱، ص۲۵۴ به بعد.
چهارم:توجه به امنیت راههای حرمین. در دوره عباسیان، افزون بر این که امیر الحاج از سوی خلیفه تعیین میشد، به تدریج از سال ۲۳۰ق. سِمَتی جدید پدید آمد. فردی به عنوان کارگزار راه حج و رویدادهای موسم (والی طریق مکه و احداث الموسم ) برگزیده میشد
[۲۱] طبری، تاریخ طبری، ج۹، ص۱۹۶-۲۰۸.
[۲۲] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۰.
که امنیت راه حج بر عهده وی بود و همکار امیر الحاج به شمار میرفت.
[۲۳] سلیمان صالح کمال، اماره الحج فی العصر العباسی، ص۴۳.
[۲۴] سلیمان صالح کمال، اماره الحج فی العصر العباسی، ج۱، ص۱۷۲ به بعد.
بدین ترتیب، امنیت راههای حج در قلمرو خلافت عباسیان معمولاً ًبرقرار بود؛ اما در دورههای بعد، به دلیل ظهور حکومتهای اقماری در قلمرو عباسیان و رقابت وکشمکش قدرتها برای تسلط بر حرمین، نا امنیهایی در راههای حج پدید آمد. بخشی از مهمترین کوششها و رویدادهای رخ داده در حرمین شریفین در دوران خلفای عباسی را به تفکیک خلفا، میتوان به شرح زیر یاد کرد:
۴.۳ – ابوالعباس سفاح
(حک:۱۳۲-۱۳۶ق.) اولین آن “ابوالعباس سفاح” میباشد، وی در آغاز کار خطبهای ایراد کرد و در آن به وعده و وعید یاران و دشمنان پرداخت و خود را خونریزی بی باک و سفاح معرفی کرد که میخواهد انتقام خونهایی را که امویان از هاشمیان ریختهاند بگیرد.
[۲۵] سیوطی، جلال الدین، تاریخ خلفا، به تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۱- ۱۳۷۰ ه ق، ص۱۹۱.
استوار شدن قدرت عباسیان در دور سفاح انجام گرفت که موفق شد بر تمام قلمرو امویان به جز اندلس مسلط شود، سفاح عموی خویش عبدالله بن علی را مامور جنگ با مروان، آخرین خلیفه اموی کرد، دو گروه در کنار رود زاب درگیر شدند و سرانجام مروان کشته شد.
برای این خلیفه، کوششهای عمرانی در مکه و مدینه گزارش نشده است. بر پایه گزارشی، به سال ۱۳۴ق. راه میان کوفه تا مکه با استفاده از مناره و میل نشانهگذاری شد
[۲۶] طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۴۶۵.
[۲۷] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۴۵۴.
تا مسافران این راه به ویژه زیارت کنندگان خانه خدا، راه را گم نکنند. ابوالعباس برای کارگزاری مکه و مدینه به سال ۱۳۲ق. نخست عموی خود، داود بن علی ، را برگزید و پس از درگذشت وی به سال ۱۳۳ق. دایی خود، زیاد بن عبیدالله حارثی ، را به کارگزاری آن دو شهر گماشت و قضاوت مکه و مدینه را نیز به او سپرد.
[۲۸] طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۴۵۸- ۴۵۹.
[۲۹] طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۴۶۵.
داود بن علی کارگزار نخست مکه، وابستگان بنیامیه را در مکه و مدینه به سال ۱۳۳ق. قتل عام کرد.
[۳۰] طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۴۵۹.
به سال ۱۳۶ق. چون ابومسلم خراسانی از ابوالعباس برای حجگزاری کسب اجازه نمود، ابوالعباس از او خواست با نیروی اندک به حج رهسپار شود؛ زیرا راه حج برای حضور نیروی نظامی بسیار مناسب نبود. ابوالعباس با این توجیه که برادرش ابوجعفر پیش از ابومسلم تقاضای حج کرده و امارت حج را بدو سپرده، از دادن امارت به او پرهیز کرد.
[۳۱] طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۴۶۹-۴۷۰.
۴.۴ – منصور
(حک:۱۳۶-۱۵۸ق.) بعد از سفاح برادرش “ابوجعفر منصور” به خلافت رسید که شورشهایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از مرگ سفاح به خلافت برسد و شورشهای غلاه (سنباد)، شورش اسحاق ترک و راوندیان که به دنبال قتل ابومسلم به دست منصور شکل گرفت و نیز میتوان از شورش خوارج نام برد که توانسته بودند موفقیتهای چشمگیری در سیستان، خراسان، و شمال آفریقا به دست آورند.
منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر اینکه در حساب کارگزاران و عاملان خراج بدقت رسیدگی میکرد به همین خاطر به “دوانیقی” مشهور بود.
[۳۲] اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، انتشارات نگاه، چاپ اول، ۱۳۸۵، ص۳۶۵.
شهادت امام جعفر صادق (علیهالسلام) در سال ۱۴۸ هـ.ق در زمان منصور اتفاق افتاد.
منصور نخستین خلیفه عباسی است که تعمیر و گسترش مسجدالحرام را آغاز کرد. او به سال ۱۳۷ق. وسعت مسجد را به دو برابر افزایش داد و بخشهایی فراوان از دار الندوه را درون مسجد کرد.
[۳۳] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۷۲.
[۳۴] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۵۲.
وی نخستین کسی است که بر چاه زمزم شبکه نهاد و زمینش را با سنگ مرمر فرش کرد.
[۳۵] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص۶۹.
کوششهای منصور در سال ۱۴۰ق. به پایان رسید. از دیگر خدمات عمرانی وی، میتوان تعمیر مسجد البیعه در عَقبه منا
[۳۶] محمد بن ضیاء، تاریخ مکه المشرفه، ج۱، ص۱۸۱.
[۳۷] سلیمان صالح کمال، اماره الحج فی العصر العباسی، ج۱، ص۱۲۲.
[۳۸] محمد بن ضیاء، تاریخ مکه المشرفه، ج۲، ص۷۷.
[۳۹] سلیمان صالح کمال، اماره الحج فی العصر العباسی، ص۳۲۳.
[۴۰] محمد بن احمد الصباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۵۲۵.
و دستور ساخت مسجد خیف در منا را برشمرد.
[۴۱] احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۶۹.
۴.۴.۱ – قیام نفس زکیه
در دوران خلافت منصور، قیام نفس زکیه محمد بن عبدالله در مدینه به سال ۱۴۵ق. رخ داد و او مدتی بر مکه و مدینه چیره شد و حسن بن معاویه را به کارگزاری مکه برگزید. حسن بن معاویه با سپاهی وارد مکه شد و حکمران عباسی مکه، سری بن عبدالله، را از آن شهر راند و در مسجدالحرام به نفع محمد نفس زکیه خطبه خواند و نیروهایی را از آن شهر برای کمک به نفس زکیه گرد آورد.
[۴۲] طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۵۷۴-۵۷۵.
منصور پس از پایان بنای شهر بغداد به سال ۱۴۹ق. به حج رفت و در آن جا خطبهای خواند و خود را از بندگان صالح دانست که با وعده قرآن وارث زمین شدهاند.
[۴۳] ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۲۸.
۴.۵ – مهدی عباسی
(حک:۱۵۸-۱۶۹ق.) “ابوعبدالله مهدی” بعد از پدر به قدرت رسید از کار او میتوان به وسعت دادن مسجدالحرام، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد.
شورشهایی نیز در زمان او به وجود آمد، شورش یوسف البرم که به منظور امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد، شورش مقنع (سپید جامگان) و شورش عبدالسلام یشکری را میتوان نام برد. در میان خلفای عباسی، مهدی بیشترین کوشش را برای گسترش مسجدالحرام و مسجدالنبی انجام داد. او در ایام خلافت خود دو بار به گسترش مسجدالحرام پرداخت:بار اول به سال ۱۶۰ق. و بار دوم در سال ۱۶۴ق.
[۴۴] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۵.
ازرقی تغییرات و گسترش مسجدالحرام در این دوره را به تفصیل بازگو کرده است.
[۴۵] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۷۴.
در گسترش اول، وی وسعت مسجدالحرام را به دو برابر عصر منصور افزایش داد و پنج در جدید بر آن افزود. در گسترش دوم، ساختار هندسی مسجد را به گونهای افزایش داد که شکل مربع پذیرفت و کعبه در مرکزآن قرار گرفت.
[۴۶] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۷۹.
[۴۷] محمد طاهر الکردی، التاریخ القویم، ج۴، ص۴۶۳.
به سال ۱۵۹ق. پردههای گوناگون که از پیش بر کعبه قرار داشت، گردآوری شد و به جای آن، پردهای که به دستور مهدی در شهر تنیس مصر فراهم شده بود، برای پوشش کعبه استفاده شد
[۴۸] مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۳۵.
و دیوار کعبه با عطر و مشک و عنبر معطر گشت.
[۴۹] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۶۳.
هنگامی که مهدی به سال ۱۶۹ق. درگذشت، هنوز بنای جدید مسجدالحرام پایان نیافته بود و هادی، جانشین او، به تکمیل آن پرداخت.
[۵۰] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۷۰.
[۵۱] محمد بن احمد الصباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۳۴۵.
برخی از بناهای دوره گسترش مهدی تا سده نهم ق. همچنان پایدار ماند. فأسی (م.۸۳۲ق.) از وجود نام مهدی عباسی در سقف مسجدالحرام یاد میکند.
[۵۲] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۵۰.
۴.۵.۱ – جلب رضایت مردم مدینه
مهدی به سال ۱۶۰ق. در سفر حج خود کوشش کرد تا رضایت مردم مدینه را که پیش از آن به سبب حمایت از قیام محمد نفس زکیه (۱۴۵ق.) مورد غضب پدرش منصور قرار گرفته بودند، جلب نماید. وی با این هدف میان آنها اموال فراوان توزیع کرد و به آنان اجازه داد که غلات و حبوبات را از شام و مصر وارد نمایند. او برخی از سپاهیان حجازی را به نگهبانان ویژهاش افزود
[۵۳] ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۴۹.
و ایستگاههایی در راه مکه ایجاد کرد. نیز حوضچههایی برای آبرسانی به کاروانها ساخت
[۵۴] ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۵۵.
و چاپار میان مدینه، مکه و یمن را برقرار کرد.
[۵۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۱۷.
۴.۵.۲ – بازسازی مسجدالنبی
مهدی مسجدالنبی را بازسازی کرد و ۲۴۵۰ متر مربع بر مساحت آن افزود. همچنین شمار ستونها و درهای آن را افزایش داد. در این هنگام مسجد ۲۰ در داشت:چهار در شمالی، هشت در غربی و هشت در شرقی. ابن نجار (م.۶۴۳ق.) از نوشتهای که پس از گسترش مسجدالنبی بر صحن مسجد نصب شده بود، یاد میکند که طبق آن، گسترش دوره مهدی به سال ۱۶۲ق. آغاز شده و در سال ۱۶۵ق. به پایان رسیده است.
[۵۶] محمد بن نجار، الدره الثمینه، ج۱، ص۱۱۷.
۴.۶ – هادی عباسی
دوران خلافت هادی عباسی (حک:۱۶۹-۱۷۰) بسیار کوتاه بود و از این رو، کوششهای عمرانی در حرمین در دوران خلافت وی انجام نشد. در زمان “هادی” نیز با شورشهایی همراه بود از جمله مهمترین آن قیام حسین بن علی (شهید فخ) که علویان حجاز به پیشوایی او قیام کردند.
۴.۷ – هارون الرشید
(حک:۱۷۰-۱۹۳ق.) وی به حجگزاری عنایت بسیار داشت و گاه پیاده به حج میرفت.
[۵۷] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۲۲.
هارون الرشید به سال ۱۸۶ از رَقّه برای حج حرکت کرد. چون به شهر مدینه درآمد، عطایایی به مردم داد. سپس به مکه رفت و نسخههای ولایتعهدی امین و مأمون را که شاهدانی آنها را امضا کرده بودند، درون کعبه آویخت.
[۵۸] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۲۵.
[۵۹] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۴.
وی بار دیگر به سال ۱۸۸ق. به مکه آمد و قصد ماندن در آن جا داشت. وی به مکیان و مردم مدینه نیمی از عطایشان را پرداخت کرد. ساختن دار القواریر به دست حَمّاد بربری در مکه، از جمله خدمات عمرانی هارون به شمار میرود.
[۶۰] فاکهی، اخبار مکه، ج۴، ص۶۴.
[۶۱] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۷.
هارون در نُه حج، به سالهای ۱۷۳، ۱۷۴، ۱۷۵، ۱۷۷، ۱۷۹، ۱۸۱، ۱۸۵، ۱۸۶، ۱۸۸ق. به عنوان امیر الحاج در مراسم حج شرکت نمود.
[۶۲] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۸.
[۶۳] محمد طاهر الکردی، التاریخ القویم، ج۳، ص۵۱۳.
[۶۴] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۳۰-۲۳۱.
[۶۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۳۴-۲۴۵.
[۶۶] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۲۶-۲۲۷.
دو عمره نیز در سالهای ۱۷۹و ۱۸۹ق. برای وی گزارش شده است.
[۶۷] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۳۰.
[۶۸] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۴۶.
از اتفاقات مهم خلیفه پنجم عباسی “هارون” چنین میتوان یاد کرد، قیام یحیی بن عبدالله، تشکیل نخستین دولت مستقل شیعی به دست ادریس بن عبدالله در مراکش، تاسیس دولت نیمه مستقل اغالبه در جزایر سیسیل و شهادت امام موسی کاظم (علیهالسلام) و شورش حمزه آذرک و شورش مردم خراسان که از جمله مهمترین رویدادهای زمان هارون بودند.
۴.۸ – امین
(حک:۱۹۳-۱۹۸ق.) وی به جهت درگیریهای داخلی در دوران خلافت خود، خدمات فراوان در حرمین به انجام نرساند. تنها به سال ۱۹۴ق. اموالی را برای کارگزار خود در مکه برای طلاکوب کردن در کعبه فرستاد.
[۶۹] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۴۸.
۴.۹ – مأمون
(حک:۱۹۸-۲۱۸ق.) مامون بعد از کشتن برادرش به قدرت رسید و از اتفاقات مهم زمان او میتوان به شورش ابوالسرایا در کوفه و نصر بن شیث در جزیره و ولایتعهدی امام رضا (علیهالسّلام) بخاطر مشروعیت ببخشدن به حکومت خود و استقلال طاهریان اشاره کرد.
با پایان گرفتن حکومت مامون و خارج شدن قدرت و تسلط اوضاع از دست وزیران ایرانی، حکومت عباسیان نیز رو به ضعف و نابودی گذاشت و موجب تسلط ترکان بر دربار شد. در آغاز خلافت وی، به سال ۱۹۸ق.
[۷۰] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۴، ص۱۱۳.
[۷۱] مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۳۰۲.
علویان مخالف بر مکه و مدینه چیره شدند.
[۷۲] ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۸۷.
به سال ۲۰۱ق. مأمون هدایای پادشاه تازه مسلمان تبت را به مکه فرستاد تا در کعبه استفاده شود.
[۷۳] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۷۲.
همچنین به سال ۲۰۲ق. بر اثر سیلی بزرگ که به سیل ابن حنظله مشهور گشت، آسیبهایی به مسجدالحرام و کعبه وارد شد. مأمون پس از این رویداد، برای رفع خرابیها و تعمیر آسیبها اموالی به مکه فرستاد.
[۷۴] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۷۰.
۴.۹.۱ – پوشش سالانه کعبه
در سال ۲۰۶ق. مأمون با دریافت گزارشهایی از فرسودگی جامه کعبه دستور داد جامهای دیگر از ابریشم سفید بر جامههای دوگانه پیشین افزوده شود. برنامه پوشش سالانه کعبه از این سال، چنین تنظیم شد:اول جامهای از دیبای قرمز در روز ترویه (۹ ذیحجه) و عاشورا ؛ دوم جامهای از قُباطی در اول رجب ؛ و سوم جامه ابریشم سفید ابداعی مأمون در روز ۲۷ رمضان .
[۷۵] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۷.
[۷۶] محمد بن اسحق خوارزمی، اثاره الترغیب، ج۱، ص۲۲۵.
پس از وی، این رسم ادامه یافت.
[۷۷] فاکهی، اخبار مکه، ج۵، ص۲۳۳.
در این دوره، « ازار » یا جامه «پایینتنه» کعبه که زائران آن را لمس مینمودند، پس از دو یا سه ماه تجدید میشد.
[۷۸] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۶.
در سال ۲۰۸ق. مأمون برای ترمیم خرابیهای مسجدالحرام که بر اثر سیل آن سال ایجاد شده بود، اموالی فراوان به مکه فرستاد
[۷۹] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱.
و با ارسال نامهای مردم مکه را خوشحال کرد.
[۸۰] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۸۳.
بر پایه گزارشی، مأمون به سال ۲۱۲ق. حج گزارد.
[۸۱] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۸۶.
۴.۱۰ – معتصم
(حک:۲۱۸-۲۲۷ق.) بعد از مامون معتصم به قدرت رسید که او سیاست جذب ترکان را پیاده کرد و با ورود ترکان به دستگاه خلافت، رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی به وجود آمد که قیامهای دوران معتصم عبارتند از: ۱- قیام محمد بن قاسم ۲- شورش زُط ۳- شورش بابک خرم دین ۴- شورش عُجیف بن عنبسه و شورش مازیار و دیگر اینکه طولونیان اولین دولت مستقل ترکان را در قلمرو اسلامی تشکیل دادند و مصر را از پیکر خلافت عباسی جدا کردند.
[۸۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات اساطیر، چ ۱۳۶۳، ج۱۱، ص۴۵۴۵.
توطئه و فساد ترکان باعث شد معتصم پایتخت را از بغداد به سامره که خود آنجا را بنا نهاده بود منتقل کند و شهادت امام جواد (علیهالسّلام) نیز در زمان معتصم اتفاق افتاد. به سال ۲۱۹ق. طاهر بن عبدالله به دستور معتصم برای نخستین بار در شب عید قربان هنگام بازگشت حاجیان، چراغهایی (نفاطات) میان مأزمان (تنگه میان مزدلفه و عرفه) برافروخت و از آن پس این کار رسم شد.
[۸۳] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص ۲۸۶- ۲۸۷.
[۸۴] فاکهی، اخبار مکه، ج۳، ص۲۱۳.
همچنین معتصم به سال ۲۱۹ق. قفلی ارزشمند برای استفاده بر در کعبه ارسال کرد.
[۸۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۸۹.
نیز در این دوران، تغییراتی در چاه زمزم و حجرههای آن داده شد.
[۸۶] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص۷۲.
[۸۷] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۰۱.
او ستونهایی را که از قصر بابک خرمی برداشته شده بود، برای استفاده کنار خانه خدا به مکه فرستاد.
[۸۸] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۸۸.
به سال ۲۲۰ق. چاه زمزم تعمیر شد.
[۸۹] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص ۷۲.
[۹۰] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۰۲.
[۹۱] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۳۰۰.
در سال ۲۲۱ق. به دستور معتصم دار العجله که بر پایه گزارشی، از دار الندوه کهنتر بود
[۹۲] بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۶۰.
[۹۳] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۲۲.
، تعمیر شد.
[۹۴] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۹۴.
۴.۱۱ – واثق
(حک:۲۲۷-۲۳۲ق.) وی در نخستین سال خلافت خویش به سال ۲۲۷ق. قصد حج کرد و دستور داد تعمیراتی در مکه صورت پذیرد که از جمله آنها تعمیر بنای بیت الشراب ، احداث برکهها، افشاندن نور برای طوافکنندگان و تأمین روشنایی مسجدالحرام بود.
[۹۵] ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۸۷.
[۹۶] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص ۷۲.
همچنین سفارش ساخت منبرهایی را برای خود داد که تا سده سوم ق. وجود داشت.
[۹۷] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۰۰.
او چندان به ساکنان حرمین عطا نمود که رسم گدایی در روزگار وی در حرمین برچیده شد.
[۹۸] احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۸۳.
[۹۹] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۱.
۴.۱۲ – متوکل
(حک:۲۳۲-۲۴۷ق.) وی به سال ۲۳۶ق. مقام ابراهیم را با طلا آراست.
[۱۰۰] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۳۶.
[۱۰۱] محمد بن ضیاء، تاریخ مکه المشرفه، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱.
[۱۰۲] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۲۲۸.
به سال ۲۴۱ق. در پی دریافت اخباری درباره وخامت اوضاع ساختمان کعبه و برخی از مکانهای دینی مکه، گروهی از صنعتگران و معماران را همراه اموال بسیار به سرپرستی اسحق بن سلمه به مکه گسیل کرد. عملیات عمرانی آنها پس از یک سال به سال ۲۴۲ق. پایان یافت.
[۱۰۳] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۱۴.
[۱۰۴] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۲۲.
همچنین به سال ۲۴۶ ق. متوکل دستور داد که مشعر الحرام و مشاعر دیگر که روشناییشان با روغن و نفت تأمین میگشت، با شمع روشن شوند.
[۱۰۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۲۶.
برای چهار خلیفه میان متوکل و معتمد (منتصر، مستعین، معتز، مهتدی) خدماتی در حرمین ثبت و گزارش نشده است. این شاید به سبب ضعف و ناپایداری حکومتشان بوده باشد.
۴.۱۳ – معتمد
(حک:۲۵۶-۲۷۹ق.) او افزایشها و تعمیراتی در مسجدالحرام صورت داد .
[۱۰۶] محمد بن احمد نهروالی، الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص۱۶۹.
[۱۰۷] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۳۴۸.
و به سال ۲۵۷ق. مسجد خیف را تعمیر کرد.
[۱۰۸] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۳۴.
۴.۱۴ – موفق بالله
به سال ۲۶۳ق. موفق، برادر معتمد، به امیر مکه دستور داد تا پرده کعبه را میان قریشیان، پردهداران خانه خدا و مکیان تقسیم کند.
[۱۰۹] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۳۹.
به سال ۲۷۱ق. که مسجدالحرام به تدریج آسیب دیده و بخشی از سقف آن ویران شده بود، به فرمان موفق تعمیر شد و کتیبهای در آن جا نصب گشت که بیانگر دستور ابواحمد موفق ولیعهد مسلمانان برای تعمیر مسجدالحرام و انجام آن به دست هارون بن محمد بن اسحق ، کارگزار مکه، به سال ۲۷۲ق. بود.
[۱۱۰] فاکهی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۷۶.
۴.۱۵ – معتضد
(حک:۲۷۹-۲۸۹ق.) وی به سال ۲۸۱ق. در پی دریافت گزارشهایی از نابسامانی وضعیت ساختمان کعبه و مسجدالحرام، دستور تعمیر را صادر کرد. این تعمیرات سه سال طول کشید و به سال ۲۸۴ق. پایان یافت.
[۱۱۱] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۴۸-۳۵۲.
در این گسترش، دار الندوه به صورت کامل به مسجدالحرام افزوده شد.
[۱۱۲] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۵۱.
[۱۱۳] محمد بن احمد نهروالی، الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص۱۷۸.
[۱۱۴] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۳۴۹.
در این سال، در کعبه طلاکوب گشت.
[۱۱۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۵۲.
۴.۱۶ – مقتدر
(حک:چند نوبت از ۲۹۵ تا ۳۲۰ق.):در روزگار او، استوانههای کعبه تزیین شد.
[۱۱۶] محمد بن احمد نهروالی، الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص۸۸.
[۱۱۷] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۱۴۷.
وی هر سال در راه مکه و حرمین، اموالی بسیار هزینه میکرد
[۱۱۸] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۶۶.
و در تعمیر چاههای آب مکه پیشگام بود و دستور حفر دو چاه را در مکه صادر کرد.
[۱۱۹] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۸۷.
پس از ضعف خلافت عباسی، گروهها و قبایلی گاه با نا امن کردن راه مکه، در صدد کسب امتیاز از مقتدر برمیآمدند. قرمطیان در شمار این گروهها بودند که با هجوم بر حاجیان و غارت آنان، خلیفه را زیر فشار قرار میدادند. ابوطاهر قرمطی در هجوم بر حاجیان به سال ۳۱۲ق. از مقتدر عباسی تقاضای حکومت بصره و اهواز را کرد.
[۱۲۰] یزید بن محمد ازدی، تاریخ الموصل، ج۲، ص۲۱۳.
[۱۲۱] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۵، ص۲۰۶.
[۱۲۲] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۰.
منابع از کوششهای ۱۵ خلیفه عباسی میان مقتدر تا الناصر لدین الله در مکه و مسجدالحرام گزارشی ندادهاند.
۴.۱۷ – الناصر لدین الله
(حک:۵۷۵-۶۲۲ق.) به سال ۵۷۶ق. به دستور وی حِجر اسماعیل با سنگ مرمرتزیین شد.
[۱۲۳] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۵۴۴.
ابن نجار (م.۶۴۳ق.) از کمکهای شایسته و فراوان خلیفه برای بازسازی و تعمیر مسجدالنبی و اعزام صنعتگران و صاحبان حرفههای گوناگون برای تعمیر مسجدالنبی یاد میکند.
[۱۲۴] محمد ابن نجار، الدره الثمینه، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲.
به سال ۶۰۹ق. الناصر همراه کاروان حج عراقی، اموال و هدایا و پرده کعبه را به مکه فرستاد.
[۱۲۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۳، ص۱۴.
۴.۱۸ – مستنصر
(حک:۶۲۳-۶۴۰ق.) به دستور وی، به سال ۶۲۹ق. کعبه تعمیر شد
[۱۲۶] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۱۹.
[۱۲۷] محمد بن احمد الصباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۱۲۱.
و در سال ۶۳۱ق. مطاف گسترش یافت.
[۱۲۸] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۷۷.
[۱۲۹] محمد بن احمد الصباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۲۳۳.
از این رو، از خدمات او در کتیبهای به تاریخ ۶۳۱ق. یاد شده است.
[۱۳۰] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۶، ص۲۱۴.
[۱۳۱] محمد بن احمد الصباغ، تحصیل المرام، ج۱، ص۲۳۴.
همچنین مستنصر به سال ۶۲۷ق. بیمارستانی در مدینه ساخت.
[۱۳۲] ایوب صبری پاشا، موسوعه مرآه الحرمین، ج۲، ص۵۶۸.
[۱۳۳] عبدالعزیز کعکی، معالم المدینه، ج۳، ص۱۴۶.
۵ – خدمات عباسیان در مدینه
بر خلاف مسجدالحرام، گسترشها و تعمیرات در مسجدالنبی از سوی عباسیان کمتر بود. شاید بیتوجهی به آن شهر به سبب حضور علویان در مدینه و همراهی مردم آن با قیامهایی همچون قیام نفس زکیه بوده باشد که بر ضد عباسیان به وقوع پیوست. ابوجعفر منصور از مدنیها خرسند نبود. بدین جهت، به سال ۱۵۸ق. که برای ادای مناسک حج به حجاز آمد، به زیارت مرقد پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه نیامد؛ همچنانکه در حج پیشینش چنین کرده بود.
[۱۳۴] عبدالباسط بدر، التاریخ الشامل، ج۲، ص۶۳.
مهدی عباسی توجهی بیشتر به مدینه داشت. وی به گسترش مسجدالنبی پرداخت و به مردم مدینه رسیدگی کرد و از آنها دلجویی نمود.
[۱۳۵] عبدالباسط بدر، التاریخ الشامل، ج۲، ص۶۵.
۵.۱ – گسترش مسجدالنبی
پس از گسترش دوره مأمون در مسجدالنبی، تا سده هفتم ق. گزارشی از گسترش فضای مسجدالنبی در دست نیست و در این مدت، کاری مهم صورت نگرفت. البته خدماتی دیگر نیز از سوی عباسیان انجام گرفت. به سال ۳۱۰ق. به دستور مقتدر عباسی ، همه درهای مسجدالنبی از چوب ساج ساخته شد. نیز کشیدن دیوار و حصار برای شهر مدینه در دوران خلافت طائع عباسی (حک:۳۶۱-۳۸۱ق.) به دست عضدالدوله دیلمی انجام گرفت.
[۱۳۶] سمهودی، وفاء الوفاء، ج۲، ص۲۶۹.
همچنین عباسیان با توجه به وجود قبر جدشان عباس در قبرستان بقیع، به آن توجه میکردند. بقعهای که بر آرامگاه عباس و چهار امام شیعه ساخته شده بود، به دست مسترشد عباسی در سال ۵۱۹ق. و نیز به دست مستنصر عباسی در سال ۶۴۰ق. تعمیر و بازسازی شد.
[۱۳۷] سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۰۰.
[۱۳۸] محمد صادق نجمی، تاریخ حرم ائمه بقیع، ص۹۳.
۵.۲ – طالبیها در مدینه
به نظر میرسد تحولات سیاسی و اجتماعی مدینه بیشتر در پرتو حضور طالبیها در این شهر بوده است. خلفای عباسی در این شهر در صورتی موفق بودند که بتوانند رضایت طالبیها را جلب نمایند. اختلافات دو شاخه حسنی و حسینی درباره املاک و داراییها و دیگر موقعیتهای اجتماعی، گاه موجبات ناامنی در این شهر را در دوران عباسی پدید میآورد. این اختلافات و درگیریها گاه به قدری افزایش مییافت که حسنیها به دست حسینیها از مدینه رانده شدند.
[۱۳۹] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۹.
[۱۴۰] عبدالباسط بدر، التاریخ الشامل، ج۲، ص۱۱۸-۱۱۹.
[۱۴۱] عبدالباسط بدر، التاریخ الشامل، ج۲، ص۱۳۰-۱۳۴.
۶ – بستگان خلفا
افزون بر خلفای عباسی، برخی از بستگان آنها نیز همراه حضور در مراسم حج
[۱۴۲] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۶، ص۳۹۸-۳۹۹.
، به عمران و آبادانی در مکه و مدینه دلبسته بودند و در این راه خدماتی انجام دادند. میان زنان عباسی، چهار تن در این راه پیشگام بودند. خیزران همسر مهدی و مادر هارون الرشید به سال ۱۷۱ق. به حج رفت و سرای ارقم را که به «دار خیزران» معروف شد، خرید
[۱۴۳] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۲۵.
و به مسجد تبدیل کرد.
[۱۴۴] محمد طاهر الکردی، التاریخ القویم، ج۲، ص۸۳.
همچنین خانهای را که رسول خدا صلی الله علیه وآله در آن زاده شده بود، خرید و به مسجد تبدیل کرد.
[۱۴۵] ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۱۹۸.
[۱۴۶] محمد ابن ظهیره، الجامع اللطیف، ج۱، ص۲۸۵.
نیز استفاده از عطر و عود بر ستون مُخَلّقه در مسجدالنبی از خدمات خیزران بود
[۱۴۷] محمد بن ضیاء، تاریخ مکه المشرفه، ج۱، ص۲۷۷.
[۱۴۸] محمد بن ضیاء، تاریخ مکه المشرفه، ج۱، ص۱۸۴- ۱۸۵.
[۱۴۹] عبدالله مرجانی، بهجه النفوس، ج۱، ص۵۰۴.
که از آن پس نیز ادامه یافت. از خیزران به عنوان نخستین کسی یاد شده که بر آرامگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله، پردهای آویخت.
[۱۵۰] ابراهیم رفعت پاشا، مرآه الحرمین، ج۱، ص۴۷۶.
[۱۵۱] محمد طاهر کردی، التاریخ القویم، ج۱، ص۲۴۴.
[۱۵۲] سید محمد باقر نجفی، مدینهشناسی، ج۱، ص۸۳.
۶.۱ – ام جعفر زبیده
ام جعفر زُبیده، همسر هارون الرشید و مادر امین، خدماتی فراوان در مکه انجام داد و آثاری ماندگار از خود بر جای نهاد.
[۱۵۳] دفتر تبلیغات اسلامی قم، تاریخ اسلام، ش۱۹، ص۵- ۴۴، «حیات سیاسی و اجتماعی زبیده خاتون».
از جمله، چشمهای از حنین به مکه کشید و در این راه اموالی بسیار هزینه کرد.
[۱۵۴] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۲۴۸-۲۴۹.
[۱۵۵] علی عبدالقادر طبری، الارج المسکی، ص۸۳.
[۱۵۶] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۲، ص۶۱۰.
این چشمه که به چشمه زبیدی اشتهار داشت، همواره جوشان بود و پس از وی خلفا به تعمیر و اصلاح آن میپرداختند.
[۱۵۷] علی عبدالقادر طبری، الارج المسکی، ص۸۳.
او چشمهای دیگر از وادی نعمان به عرفات کشید که جز چاه زبیدی است.
[۱۵۸] محمد بن احمد صباغ، تحصیل المرام، ج۲، ص۶۱۲.
[۱۵۹] محمد طاهر کردی، التاریخ القویم، ج۵، ص۳۵۴.
به سال ۱۹۰ق. که خود به حج آمده بود، برای رفع کم آبی در مکه دستور «تَه زنی» چاه زمزم را داد و طول چاه را نُه ذراع افزایش داد.
[۱۶۰] احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۹.
ابن جبیر (م.۶۱۴ق.) در سفر خود، برکهها و چاهها و ابنیهای را که زبیده دستور ساخت آنها را داده یا به وی منسوب هستند، در راه بغداد تا عرفات در مکه دیده و از بهرهوری از این آثار در روزگار خود سخن گفته است.
[۱۶۱] محمد بن احمد، رحله ابن جبیر، ج۱، ص۱۶۵.
۶.۲ – شجاع
شجاع ، مادر متوکل، به سال ۲۳۷ق. دوازده هزار درهم برای هموارسازی وادی مکه هزینه کرد.
[۱۶۲] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۰۳.
به سال ۳۰۲ق. مقتدر عباسی همراه مادرش شَغَب، دستور تعمیر سقاخانه جوخی در مکه و چاههای پشت آن را داد و آن را وقف کرد.
[۱۶۳] محمد الفأسی، العقد الثمین، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷.
شغَب به سال ۳۱۰ق. دستور داد همه ستونهای کعبه با روکش طلا تزیین شود.
[۱۶۴] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۶۸.
همچنین به سال ۳۱۵ق. برکههایی را در سرزمین عرفه تعمیر و بازسازی کرد.
[۱۶۵] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۳.
۷ – امنیت راههای حج
به رغم کوشش عباسیان برای تأمین امنیت راههای منتهی به مکه، گاهی راههای حج از امنیت برخوردار نبودند و حج تعطیل میشد. راه حج با ظهور قرمطیان از سالهای ۳۱۲ تا ۳۲۷ق. ناامن بود و تنها در برخی از سالها با توافق قرمطیان، از راه عراق و خراسان حج انجام گرفت.
[۱۶۶] ابن فهد، اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۰-۳۸۷.
ناامنی راهها و تعطیلی حج گاه مورد اعتراض رقبای عباسی قرار میگرفت و بدین جهت، آنها مورد نکوهش بودند.
[۱۶۷] احمد عمری، مسالک الابصار، ج۲۴، ص۴۲.
۸ – رقابت دولتها برای تسلط بر حرمین
دولتهای مستقل و نیمه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 