پاورپوینت کامل حسنعلی نخودکی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حسنعلی نخودکی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حسنعلی نخودکی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حسنعلی نخودکی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل حسنعلی نخودکی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint اصفهانی

پاورپوینت کامل حسنعلی نخودکی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint اصفهانی (مقدادی اصفهانی) (۱۲۷۹-۱۳۶۱ ه.ق)، از علما و عرفای شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم بود.
وی تحصیلات علوم دینی را در اصفهان و نجف اشرف گذرانده و از اساتیدی چون جهانگیرخان قشقایی، سید مرتضی کشمیری، آخوند ملامحمد کاشی، میرزا حبیب‌الله رشتی، سیدمحمد فشارکی اصفهانی، سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، محمدحسن مامقانی و ملا اسماعیل قره‌باغی و دیگران دانش آموخته و در عرفان از مشرب عرفانی حاجی محمدصادق تخت پولادی، سید مرتضی کشمیری، سیدجعفر حسینی قزوینی بهره برده و به تهذیب نفس و ریاضت‌های شرعی پرداخته است.
نخودکی اصفهانی علوم ادبی، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ریاضی را فراگرفته و به علوم غریبه هم تسلط داشت. مسلک صوفیانه داشته و معتقد بود تصوف طریق وصول الی‌الله بوده و در همه ادیان وجود دارد و طریقه همه انبیاء و اولیاء بوده، ولی صورت کامل آن در اسلام به ظهور رسیده است.

فهرست مندرجات

۱ – ولادت
۲ – شهرت
۳ – الگوی تربیتی حسنعلی و پدرش
۴ – جامعیت علمی
۵ – تحصیلات و اساتید
۶ – شاگردان
۷ – تدریس
۸ – تهذیب نفس
۹ – سیر و سلوک عرفانی
۱۰ – مشرب عرفانی
۱۱ – کرامات
۱۲ – ویژگی‌های اخلاقی
۱۲.۱ – خدمت به مردم
۱۲.۲ – خدمت به سادات
۱۲.۳ – زهد و ساده‌زیستی
۱۳ – دستورالعمل‌های اخلاقی و عرفانی
۱۳.۱ – خلاصه‌ای از دستورالعمل
۱۴ – افکار
۱۵ – آثار
۱۶ – وفات
۱۷ – فهرست منابع
۱۸ – پانویس
۱۹ – منبع

۱ – ولادت

حاج شیخ حسنعلی فرزند علی‌اکبر فرزند رجبمقدادی اصفهانی، علی (رحمهالله‌علیه) در سال ۱۲۷۹ در نیمه ماه ذی‌القعده، در اصفهان چشم به جهان گشود. این ولادت، ملا علی‌اکبر را که از دوستان مرحوم محمدصادق درویش تخت پولادی و از عارفان صاحب‌نفس بود، بی‌اندازه خوشحال و مسرور کرد؛ زیرا او مدت‌ها آرزوی داشتن پسری را داشت و با خود عهد کرده بود که به زیارت معصومین (علیهم‌السلام) مشرف و در آن‌جا متوسل شود تا خداوند به او پسری عنایت کند. این سفر انجام شد و ملا علی‌اکبر به آرزوی خود رسید. پدر نام فرزند را به توصیه و سفارش مرادش حاجی صادق، حسنعلی برگزید.

۲ – شهرت

اشتهار حسنعلی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستا‌های ‌اطراف مشهد، بود.

[۱] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۴ـ ۱۵، ص۸۰ـ۸۱.

[۲] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۸۰ـ۸۱.

[۳] آشتیانی، جلال‌الدین، در حکمت و معرفت: مجموعه مقاله‌ها و مصاحبه‌های ‌حکمی معرفتی استاد جلال‌الدین آشتیانی، ص‌۱۳۶.

۳ – الگوی تربیتی حسنعلی و پدرش

پدر نخودکی، مرحوم ملا علی‌اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی و معاشر و دوست‌دار اهل علم و ملازم مردان حق و عارفان بزرگی چون حاج محمدصادق تخت پولادی (از مشایخ سلسله چشتیه، و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود.) بود.

[۴] امامی خویی، محمدامین، مرآهالشرق: موسوعه تراجم اعلام الشیعه الامامیه فی القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج‌۲، ص‌۹۶۵.

[۵] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۴.

[۶] رازی، محمدشریف، گنجین دانشمندان، ج‌۷، ص‌۱۱۱.

[۷] مرعشی، سیدمحمود، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌۳۰۷.

(محمدهادی امینی، از پدر نخودکی با عنوان آخوند و ملا یاد کرده‌اند.

[۸] امینی، محمدهادی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌۱۲۲۸.

)
علی‌اکبر مقدادی بر اثر مشاهده کراماتی از حاج محمدصادق در مورد همسرش و افزایش شیر در سینه او، تا آخر عمرش از ارادتمندان ویژه مرحوم حاجی محمدصادق گردید و مدت ۲۲ سال در خدمت او بود و شب‌های دوشنبه و جمعه نزد او می‌رفت و در تخت پولاد با او به عبادت و ریاضت می‌پرداخت. او، نیمی از آنچه، از راه کسب و کار به دست می‌آورد، در اختیار حاج محمدصادق می‌گذاشت و به همراه او به فقرا و مستمندان کمک می‌رساند. از دیگر افتخارات ملا علی‌اکبر خدمت به سادات و فرزندان حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود.

[۹] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۴.

[۱۰] همایی، جلال‌الدین، تاریخ اصفهان: مجلد ابنیه و عمارات فصل تکایا و مقابر، ج۱، ص‌۱۲۱.

[۱۱] مدرسی چهاردهی، نورالدین، سلسله‌های ‌صوفی ایران، ج۱، ص‌۱۸۲.

[۱۲] مدرسی چهاردهی، نورالدین، سلسله‌های ‌صوفی ایران، ج۱، ص‌۱۸۲.

مرحوم ملا علی‌اکبر، در تربیت و پرورش فرزندش، نهایت دقت و تلاش را به عمل آورد. وی فرزندش را از همان کودکی در هر سحرگاه که خود برای عبادت و شب‌زنده‌داری بر می‌خاست، بیدار می‌کرد تا او لذت مناجات، نماز، دعا و راز و نیاز را از همان سال‌های کودکی بچشد و ذکر و یاد خدا، شیره جانش شود. علی‌اکبر، فرزندش را از هفت سالگی نزد حاج محمدصادق تخت پولادی که دارای نفسی گرم بود، برد و تربیت و تهذیب وی را به او واگذار کرد. مرحوم حاج شیخ حسنعلی تا یازده سالگی که استادش وفات یافت، در خدمت او بود.
فرزند مرحوم شیخ حسنعلی در این‌باره می‌نویسد: «پدرم از همان کودکی زیر نظر حاجی به نماز و روزه و انجام مستحبات و نوافل شب و عبادت پرداخت و تا یازده سالگی که فوت آن مرد بزرگ اتفاق افتاد، پیوسته مورد لطف و مرحمت خاص مرشد و استاد خود بود…»

[۱۳] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۶.

۴ – جامعیت علمی

شیخ حسنعلی اصفهانی بر این باور بود که بعد از علم توحید و ولایت و احکام شریعت که تحصیل آن واجب است، باید به تحصیل دانش‌های دیگر پرداخت؛ چون جهل، در هر دانشی ناپسند است و مراد از حرمت برخی از علوم و فنون، به کار گرفتن آن‌هاست و نه آموزش آنها.
وی فقه، تفسیر، هیئت و ریاضیات را به طلبه‌ها می‌آموخت؛ ولی فلسفه و علوم الهی را به این شرط درس می‌داد که ابتدا طلبه با اخبار معصومین (علیهم‌السلام) آشنا باشد و در تزکیه نفس بکوشد؛ چون به نظر وی، برخی از مشکلات حکمت و فلسفه، با مکاشفه میسر است و اگر برخی شرایط مکاشفه در طالب علم نباشد، تحصیل آن بر وی نارواست و ممکن است او، را از جاده شریعت منحرف کند.
وی درباره فراگیری علم اصول گفت: «قسمتی از این علم واجب و بسیاری از آن اتلاف عمر است».

[۱۴] مجله حوزه، سال اول، شماره ۱۱، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۱.

۵ – تحصیلات و اساتید

نخودکی نزد استادان مشهور حوزه علمیه اصفهان، مانند جهانگیرخان قشقایی حاج سید مرتضی کشمیری، و آخوند ملامحمد کاشی، به آموختن علوم ادبی، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ریاضی و نزد سید سینا، فرزند سید جعفر کشفی، به آموختن تفسیر قرآن مشغول شد.

[۱۵] امامی خویی، محمدامین، مرآهالشرق: موسوعه تراجم اعلام الشیعه الامامیه فی القرنی الثالث عشر و الرابع عشر.

[۱۶] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۱۶ـ ۱۷.

[۱۷] رازی، محمدشریف، گنجین دانشمندان، ج‌۷، ص‌۱۱۲.

[۱۸] مرعشی، سیدمحمود، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌۳۰۷.

شیخ حسنعلی، تحصیل علم و دانش را همراه با سیر و سلوک معنوی و تهذیب اخلاق، از همان اوان کودکی، تحت نظارت پدر و مرحوم حاج محمدصادق تخت پولادی شروع کرد. وی در زادگاهش، اصفهان، مقدمات و ادبیات عرب را فرا گرفت. فقه، اصول، منطق و فلسفه را در همان شهر نزد استادان بزرگ آن عصر آموخت.
وی در ۱۳۰۳ به مشهد رفت و حدود یک سال در آن‌جا اقامت گزید و در یکی از حجره‌های ‌فوقانی صحن عتیق در حرم امام رضا (علیه‌السلام)، به ریاضت پرداخت. سپس به اصفهان بازگشت و در ۱۳۰۴ به نجف رفت و تا ۱۳۱۱ در آن‌جا ماند و نزد استادان حوزه علمیه نجف به تکمیل معلومات خویش در درس‌های ‌خارج‌ فقه و اصول پرداخت، استادانی چون مرحوم حاجی محمدصادق تخت پولادی خاتون آبادی، میرزا حبیب‌الله رشتی، سیدمحمد فشارکی اصفهانی، سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، محمدحسن مامقانی و ملا اسماعیل قره‌باغی.

[۱۹] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۱۷.

[۲۰] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۲۰ ـ ۲۱.

[۲۱] امینی، محمدهادی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌۱۲۲۸.

[۲۲] مرعشی، محمود، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌۳۰۷.

او در همین شهر به دیدار عالم و زاهد مشهور، سیدمرتضی کشمیری، رفت و مدت‌ها با او ارتباط داشت و در تهذیب نفس، از راهنمایی‌های ‌وی بهره برد.

[۲۳] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۱۷.

نخودکی از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ در مشهد اقامت گزید و به ریاضت‌های ‌شرعی پرداخت و از درس استادانی هم‌چون محمدعلی خراسانی (مشهور به حاجی فاضل)، سید علی حائری یزدی، حاج‌آقا حسین قمی و عبدالرحمن مدرس استفاده کرد.

[۲۴] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۱۷ـ ۱۸.

[۲۵] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌ ۲۱.

اقامت وی در شهر مشهد، چهار سال به طول انجامید و در سال ۱۳۱۵ ق. دوباره به اصفهان بازگشت و از آن‌جا راهی نجف‌ اشرف شد و تا سال ۱۳۱۸ ق. در آن‌جا ماند. در سال ۱۳۱۹ ق. به اصفهان و سپس به شیراز، سفر کرد و در آن‌جا عصرها به فراگیری کتاب قانون ابوعلی‌ سینا نزد طبیب مشهور عصر، حاج میرزا جعفر طبیب پرداخت و صبح‌ها نیز در مطب آن طبیب بزرگ به مداوای مریضان و نسخه‌نویسی مشغول بود.

[۲۶] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۲۳ـ۳۰.

[۲۷] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۲۲.

نخودکی در رمضان همان سال به بوشهر و از آنجا، از طریق دریا، به مکه رفت.

[۲۸] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۲۳.

وی چند بار دیگر نیز به نجف و اصفهان سفر کرد

[۲۹] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۲۲.

و سرانجام در ۱۳۲۹ به مشهد رفت و تا پایان عمر در آن‌جا ماند.

[۳۰] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۲۳ ـ ۲۴.

۶ – شاگردان

برخی از شاگردان و مریدان نخودکی عبارت بودند از:
فرزندش علی مقدادی اصفهانی، عبدالنبی خراسانی، ذبیح‌الله امیر شهیدی، محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی (مشهور به طبیب‌زاده)، سید علی رضوی، و ابوالحسن حافظیان.

[۳۱] بلاغی، عبدالحجت، مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ج۱، ص‌۲۲۰ ـ ۲۲۱.

[۳۲] صدوق، محمد بن علی، فضائل الاشهر الثلاثه، ج۱، ص‌۱۴۹ـ۱۵۰.

[۳۳] هاشمی خراسانی، حجت، مرآه الحجه شرح‌حال هاشمی خراسانی، ج۱، ص‌۳.

[۳۴] هاشمی خراسانی، حجت، مرآه الحجه شرح‌حال هاشمی خراسانی، ج۱، ص‌۱۱.

[۳۵] هاشمی خراسانی، حجت، مرآه الحجه شرح‌حال هاشمی خراسانی، ج۱، ص‌۳۳.

[۳۶] حافظیان، ابوالحسن، شرح و تفسیر لوح محفوظ، ج۱، ص‌۱۳.

[۳۷] مدرس‌گیلانی، مرتضی، منتخب معجم‌الحکماء، ج۱، ص‌۲۵ ـ ۲۶.

آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی

[۳۸] مرعشی، محمود، المسلسلات فی الاجازات.

و غلامرضا عرفانیان یزدی نیز از شاگردان وی در حدیث و از جمله کسانی بودند که از او اجازه نقل حدیث گرفتند.

[۳۹] کوفی، حسین‌ بن سعید، الزهد، ج۱، ص‌۴۲.

[۴۰] مرعشی، محمود، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌۳۰۷.

۷ – تدریس

نخودکی اصفهانی با وجود عبادت بسیار، گاه در فقه و اصول و ریاضیات، کتاب‌هایی چون شرح لمعه، معالم‌الدین و خلاصه الحساب را تدریس می‌کرد.

[۴۱] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌۲۴ ـ ۲۵.

[۴۲] آشتیانی، جلال‌الدین، در حکمت و معرفت مجموع مقاله‌ها و مصاحبه‌های ‌حکمی معرفتی استاد جلال‌الدین آشتیانی، ج۱، ص‌۱۳۶.

[۴۳] مرعشی، محمود، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌۳۰۷.

با این‌که شیخ حسنعلی اصفهانی را از عالمان بزرگ زمان خود دانسته‌اند، بسیاری از علوم را نزد فقها و عرفای بزرگ تحصیل کرد. و اما به دلیل توجه زیاد مردم و بیماران به او، می‌توان گفت او خود را وقف خدمت به مردم و مداوای بیمارانشان کرده است. یکی از شاگردان او آیت‌الله مروارید می‌گوید: «هر روز در جلوی منزل او و حتی در محل تدریس او…، بیماران صف می‌کشیدند و از او دعا می‌خواستند و آن بزرگ، همیشه با روی خوش با آن‌ها برخورد می‌کرد و گاه برای پیدا کردن نوعی از گیاهان دارویی، به کوه‌ها و نواحی اطراف مشهد مقدس می‌رفت و کمتر در شهر بود و همین عامل و عوامل دیگر، سبب می‌شد که نتواند به نحو دلخواه به تدریس علوم بپردازد، ولی با این حال، تا آنجا که فرصت داشته، به تدریس و پرورش شاگردانی پرداخته است؛ اما به دلیل شهرت او در استجابت دعا و مداوای بیماران، از شاگردان و کرسی تدریس او اطلاعات کمی در اختیار می‌باشد.

۸ – تهذیب نفس

حسنعلی از هفت سالگی تا یازده سالگی زیر نظر محمدصادق تخت پولادی به ریاضت‌های ‌شرعی مشغول شد.

[۴۴] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۴-۱۵.

در ۱۲۹۰ محمدصادق تخت پولادی درگذشت و حسنعلی سه سال دیگر نیز به ریاضت پرداخت، چنان‌که شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و هر روز، روزه می‌گرفت. پس از آن برای بهره بردن از محضر سیدجعفر حسینی قزوینی، که گویا از مجذوبان سالک بود، به شهرضا رفت.

[۴۵] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۵ـ۱۶.

[۴۶] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۸.

[۴۷] رازی، محمدشریف، گنجین دانشمندان، ج‌۷، ص‌۱۱۲.

(مصلح‌الدین مهدوی، حسینی قزوینی را از مریدان محمدجواد سرجوئی بیدآبادی دانسته است.

[۴۸] مهدوی، مصلح‌الدین، تذکرهالقبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص‌۱۸۴.

)(بلاغی، او را از مریدان عارفی به نام رستم از سلسله نعمت‌اللهی خوانده است.

[۴۹] بلاغی، عبدالحجت، مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ج۱، ص‌۲۱۷.

)
نخودکی در مشهد بیش‌تر اوقات خویش را به عبادت، ریاضت، اعتکاف و زیارت قبور عرفا، مانند ابوعلی فارمدی، شیخ محمد کارَندِهی (مشهور به پیر پالان‌دوز) و شیخ محمد مؤمن، گذراند. نخودکی به علوم غریبه نیز مسلط بود و در این رشته شاگردانی داشت. پار‌ه‌ای ‌از اوقاتِ او نیز صرف پاسخ‌گویی به سؤالات طالبان سیر و سلوک و دادن دعا و دوا به گرفتاران و بیمارانی می‌شد که از شهر‌های ‌دور و نزدیک به او مراجعه می‌کردند.

[۵۰] مدرس، عبدالرحمن، تاریخ علماء خراسان، ج۱، ص‌۲۵۲ ـ ۲۵۳.

۹ – سیر و سلوک عرفانی

شیخ حسنعلی اصفهانی، سیر انفسی و تهذیب روح و روان را از همان کودکی و به همت پدر خویش آغاز کرد، پدرش، ملا علی‌اکبر، حسنعلی را از همان کودکی در هر سحرگاه بیدار و او را به نماز، دعا، راز و نیاز و یاد خدا آشنا می‌کرد. وی تا یازده سالگی در خدمت حاجی محمدصادق تخت پولادی بود و از او دستور می‌گرفت. آن مرد خدا، او را به نماز، روزه و انجام مستحبات و نوافل شب آشنا نمود. حسنعلی به پیروی از استادش در تخت پولاد و کوه‌های اطراف اصفهان به ریاضت پرداخت.
او بیشتر شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و از پانزده سالگی تا پایان عمرش، هر ساله ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام‌البیض هر ماه را روزه‌دار بود.
وی در شهرضا با عارفی دل‌سوخته، به نام «سیدجعفر حسینی قزوینی» ملاقات کرد و با دیدن کرامات معنوی آن مرد خدا، شیفته او گردید. در این ملاقات، آن عارف بزرگ از باطن او خبر داد و گفت: نه روز است که چیزی نخورده‌ای؛ جز با آب روزه نگشوده‌ای؛ ولی در ریاضت هنوز ناقصی؛ زیرا که اثر گرسنگی در رخسارت هویدا و ظاهر گشته و آن را شکسته و فرسوده کرده است؛ در حالی که مرد کامل از چهل روز گرسنگی نیز چهره‌اش شکسته نمی‌شود.
سومین شخصی که در تکوین شخصیت عرفانی شیخ حسنعلی تاثیر داشته است، مرحوم حاجی سید مرتضی کشمیری

[۵۱] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج ۱، ص۱۸.

بوده است که حسنعلی در شهر نجف اشرف در مدرسه بخارائی‌ها با او آشنا شد و بعد از آن تحت تعلیمات و دستورات او قرار گرفت. سال‌ها بعد که حسنعلی، در مشهد و در کنار آستان قدس رضوی سکونت گزید و به حل مشکلات مردم و شفای بیماران مشغول شد، نیز استادش سید مرتضی کشمیری را فراموش نکرد و بسیاری از طالبان، نیازمندان و گرفتاران را به سوی آن مرحوم و فرزندانش راهنمایی می‌کرد.

۱۰ – مشرب عرفانی

شیخ حسنعلی اصفهانی از عارفانی است که شیوه او همان روش امامان معصوم (علیهم‌السلام) بوده است.
وجود او سرشار از عشق به ولایت بود و هیچ‌گاه از مسیر آن‌ها جدا نشد. او بیشتر عمر خویش را در نجف اشرف و بعد، از آن در کنار حرم شریف رضوی گذراند و تا آخرین لحظات عمر خود، ذکر علی بر لب داشت، چنان‌که در هنگام مرگ، زبانش به نام مقدس مولی گویا بود. وی شرط ورود به مباحث عرفانی و مکاشفات را آشنایی با اخبار ائمه (علیهم‌السلام) می‌دانست و سیر در این مسیر را بدون این مقدمه ضروری، غیر ممکن می‌دانست.
زندگی شیخ صاحب ترجمه ما شناخته می‌شود به زهد و کناره‌گیری از دنیا و مواظبت و مراقبه تام بر تهذیب نفس و ریاضت‌های مشروع و انواع عبادات و طاعت‌هایی که در احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) وارد شده است. او شب‌های جمعه از هفت سالگی تا هنگام وفاتش به انجام نوافل و نماز، احیا برپا می‌کرد.
شیخ حسنعلی درباره راه و روش عرفانی خود در جواب نامه یکی از سادات دزفول می‌نویسد:
«عرض می‌شود به تمام احباء اظهار فرمایید که طریقه فلانی غیر از طریقی است که شنیده‌اید، همه بدانید که طریقه حقیر، طریقی است که تمام مطالب شرع را نهایت اهتمام است؛ خلاف باقی طرق که به مطالب شرعیه خیلی بی‌اعتنا هستند. در طریقه حقیر، خصوصا نماز خیلی مورد توجه است که هرچه زحمت و توجه است، به نماز معطوف دارید.
بدانید که مدار و معیار امر و طریقه ما بر سه چیز است؛ شب‌زنده‌داری، لقمه حلال و توجه به نماز، به ویژه نماز اول وقت و حضور قلب در آن.»

[۵۲] مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۲۶.

او در جای دیگری می‌فرماید:
«روح طریقه حقیر، توجه به نماز و معانی و نکات آن درجه به درجه است؛ یعنی اشخاصی که مایل به طریقه حقیر هستند، اول باید معانی صوری نماز را بفهمند؛ بعد تاویلاتی که (در مباحث قبل) عرض شد و بعد نکاتی دیگر، به‌همان نحو که مولانا‌ الصادق (علیه‌السلام) در کلمه ایاک نعبد کرّرها حتی غشی علیه؛ یعنی آن‌قدر تکرار فرمودند که حال بیهوشی به آن حضرت دست داد، نه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.