پاورپوینت کامل حجاج بن یوسف ثقفی اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حجاج بن یوسف ثقفی اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجاج بن یوسف ثقفی اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حجاج بن یوسف ثقفی اموی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

حجاج بن یوسف ثقفی

برای دیگر کاربردها، حجاج (ابهام‌زدایی) را ببینید.

حَجّاج بن یوسف ثقفی، کنیه‌اش ابومحمد، مشهورترین ظالم‌ترین کارگزار عراق در عصر اموی می باشد .

فهرست مندرجات

۱ – زادگاه وتولد حجاج
۲ – حجاج در لغت
۳ – پدر و مادر حجاج
۴ – کودکی وجوانی
۵ – سفر به شام
۶ – فتح مصر
۷ – شکست از عبدالله ابن زبیر
۸ – ریاست شرطه ها
۹ – مذاکره با زفر
۱۰ – تصرف عراق
۱۱ – منجنیق بستن کعبه
۱۲ – تصرف حجاز
۱۳ – بد رفتاری با صحابه و مردم مدینه
۱۴ – حاکم حجاز و عراق
۱۵ – تحقق سخن امیرالمومنین
۱۶ – شورش ابن جارود
۱۷ – شورش خوارج
۱۸ – شورش کارگزار حجاج
۱۹ – قیام بزرگ ابن‌اشعث
۲۰ – فتوحات خراسان
۲۱ – سرسپردگی به امویان
۲۲ – مرگ حجاج
۲۳ – سخت‌گیری به خاندان حجاج
۲۴ – اوصاف حجاج
۲۵ – ظلم و ستم حجاج
۲۶ – کشتن مخالفان
۲۷ – گفتار و کردار کفر آمیز
۲۸ – کارهای عمرانی
۲۹ – مهاجرت خاندان اشعری به قم
۳۰ – ضرب سکه
۳۱ – نقطه گذاری حروف
۳۲ – توجه به شعرا
۳۳ – فهرست منابع
۳۴ – پانویس
۳۵ – منبع

۱ – زادگاه وتولد حجاج

او در روستای بنی‌صخر به‌دنیا آمد.

[۱] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۸۳، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

[۲] ابن‌تغری بردی، النجوم‌الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱، ص۲۳۰، قاهره (۱۳۸۳ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ـ۱۹۷۲.

[۳] احمدبن علی مقریزی، کتاب المقفّی‌الکبیر، ج۳، ص۱۵۶، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

درباره تاریخ تولد حجاج اختلاف وجود دارد؛ سال ۳۹، ۴۰ یا ۴۱،

[۴] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۲۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

[۵] ابوزرعه دمشقی، تاریخ أبی زرعه الدمشقی، ص۷۰۰، چاپ شکراللّه قوجانی، (دمشق،).

[۶] ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۱۱۵، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵۲۰۰۱.

[۷] ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۱۹۷، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵۲۰۰۱.

[۸] ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۱۹۸، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.

[۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۱۷۲.

و به روایتی منحصر، سال ۴۵ یا اندکی بعد

[۱۰] ابن‌حجر عسقلانی، کتاب تهذیب‌التهذیب، ج۲، ص۱۸۶، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

از آن را تاریخ تولد وی دانسته‌اند.

۲ – حجاج در لغت

حَجّاج در لغت به معنای کسی است که بسیار حج به جا می‌آورد و به مفهوم بریدن استخوان نیز هست.

[۱۱] ابن‌درید، الاشتقاق، ج۱، ص۱۲۳، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸

[۱۲] ذیل «حج»، ابن‌منظور، لسان العرب.

برخی گفته‌اند نام وی در کودکی کُلَیب بود و سپس حجاج نامیده شد.پاره‌ای نیز گفته‌اند کلیب لقبی بود که برای تفأل و خوش‌یمنی ، برحسب سنّت عرب ، به وی اطلاق گردید

[۱۳] عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۲۴، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت (۱۳۶۷/ ۱۹۴۸ .)

[۱۴] محمدبن یزید مبرّد، الکامل، ج۲، ص۱۰۴، ج ۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم و سید شحاته، قاهره، ج ۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره).

[۱۵] ابن‌درید، الاشتقاق، ص۳۰۷.، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.

۳ – پدر و مادر حجاج

پدرش، یوسف‌بن حکم ثقفی، از سران و اشراف قبیله ثقیف بود.

[۱۶] ابن‌خلدون، ج، ۱ مقدمه، ص۴۰.

دوستی محکمی با خاندان مروان‌بن حکم اموی داشت و در جنگ‌های وی و عبدالملک‌بن مروان شرکت کرد و در دوران خلافت عبدالملک، حکومت برخی نواحی را عهده‌دار شد تا این‌که در دوران ولایت پسرش حجاج بر حجاز ( مدینه )، وفات یافت.

[۱۷] ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۹۵ ۳۹۶، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۱۸] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۳۳۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

مادرش، فارعه/ فریعه، دختر هَمّام‌بن عروه ثقفی بود .

[۱۹] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۳۳۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

۴ – کودکی وجوانی

از آغاز زندگی و جوانی حجاج اطلاع چندانی در دست نیست، تنها از برخی اشعار و گزارش‌های پراکنده تاریخی چنین برمی‌آید که او، همانند نیاکانش، در طائف سنگ‌کشی و چاه‌کنی

[۲۰] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶ ، ص۴۱۱، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۲۱] ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۳۱، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱/ ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰.

چوپانی

[۲۲] ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۲۸۷.

و دباغی

[۲۳] ابن‌نباته، سرح‌العیون فی شرح رساله ابن‌زیدون، ج۱، ص۱۷۰ـ ۱۷۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.

می‌کرده است.ظاهرآ حجاج در کودکی قرآن و علوم دینی مقدماتی را در مکتب‌خانه پدرش در طائف فراگرفته

[۲۴] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۹۱، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

و سپس از استادانی مانند عبداللّه‌بن عباس و أَنس‌بن مالک و سَمُرَهبن جُندَب و ابوبُرْدَهبن ابی‌موسی اشعری بهره گرفته است.

[۲۵] بن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۱۱۳.، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵۲۰۰۱.

حجاج در طائف به معلمی کودکان پرداخت.

[۲۶] ابن‌حبیب، کتاب‌المُحَبَّر، ج۱، ص۴۷۵، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت.

[۲۷] ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۵۴۸، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۲۸] محمدبن یزید مبرّد، الکامل، ج۲، ص۱۰۴، ج ۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم و سید شحاته، قاهره، ج ۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره).

وی در روستای کوثر طائف، به کودکان تعلیم می‌داد

[۲۹] یاقوت حموی، ذیل «کوثر».

و ظاهراً مدتی نیز معلم فرزندان سلیمان‌بن نعیم حِمْیری، کاتب سلیمان‌بن عبدالملک، بود،

[۳۰] زکریابن محمد قزوینی، آثارالبلاد و اخبار العباد، ج۱، ص۹۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.

[۳۱] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۱۰۷، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

.

۵ – سفر به شام

تا بیست‌وچند سالگی در طائف بود، سپس همراه پدرش راهی شام شد

[۳۲] ابن‌تغری بردی، النجوم‌الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، قاهره (۱۳۸۳ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ـ۱۹۷۲.

[۳۳] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۹۳، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

[۳۴] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۹۷، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

و همان‌جا پرورش یافت

[۳۵] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب‌الوزراء و الکتّاب، ج۱، ص۲۴.، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.

۶ – فتح مصر

حجاج و پدرش از سپاهیان مروان‌بن حکم بودند که در سال ۶۴ عازم مصر شدند و آن‌جا را از دست عبدالرحمان‌بن جَحْدم فِهری، کارگزار عبداللّه‌بن زبیر ، خارج ساختند و بدین‌ترتیب مصر جزو قلمرو امویان شد.

[۳۶] ابن‌عبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، ج۱، ص۱۰۹، چاپ چارلز سی توری، نیوهاون ۱۹۲۲، چاپ افست بغداد (۱۹۶۸).

[۳۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۳۰.

[۳۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۰.

پس از حدود دو ماه اقامت در شهر فسطاط، حجاج و پدرش به همراه مروان به شام بازگشتند

[۳۹] ابن‌تغری بردی، النجوم‌الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، قاهره (۱۳۸۳ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ـ۱۹۷۲.

[۴۰] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۱۰۲.، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

۷ – شکست از عبدالله ابن زبیر

مروان‌بن حکم در شعبان یا رمضان ۶۵، سپاهی به فرماندهی حُبَیش‌بن دَلَجه (دُلجه) قَینی برای سرکوبی عبداللّه‌بن زبیر راهی حجاز کرد.
در این لشکرکشی حجاج و پدرش، که پرچم‌دار دسته‌ای از سپاه بود، شرکت داشتند.لشکریان در نزدیکی روستای رَبَذَه در اطراف مدینه

[۴۱] یاقوت حموی، ذیل «رَبَذَه».

از عبداللّه‌بن زبیر شکست خوردند و گریختند.
بعدها حجاج از این فرار ننگین به زشتی یاد می‌کرد.

[۴۲] ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۹۵ـ۳۹۶، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۴۳] ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۴۱۷، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۴۴] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۶.

[۴۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۶۱۱ـ ۶۱۲.

در این باره ابن‌قتیبه داستانی ذکر کرده که کاملا نادرست است.

[۴۶] ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۱۵، المعروف بتاریخ‌الخلفاء، چاپ طه محمد زینی، قاهره، (۱۳۸۷/ ۱۹۶۷)، چاپ افست بیروت.

۸ – ریاست شرطه ها

در زمان خلافت عبدالملک‌بن مروان، حجاج رئیس شُرطه اَبان‌بن مروان، برادر و کارگزار خلیفه در فلسطین ، شد.

[۴۷] ابن‌قتیبه، ج۱، ص۳۵۴، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۴۸] ، ابن‌قتیبه، ج۱، ص۳۹۶، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

و سپس جزو افراد شُرطه رَوح‌بن زنباع جُذامی، وزیر خلیفه و نزدیک‌ترین فرد به او، گردید.
چون خلیفه، عبدالملک‌بن مروان، از بی‌انضباطی اردوگاهش با روح‌بن زنباع سخن گفت، روح پیشنهاد کرد حجاج را مسئول انضباط و حرکت دادنِ به موقعِ سپاه کند.عبدالملک بلافاصله این پیشنهاد را پذیرفت.حجاج در این کار جدیت بسیار به خرج داد، به‌طوری که مورد توجه خاص عبدالملک قرار گرفت

[۴۹] ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۱۴، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱/ ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰.

[۵۰] ابن خلکان، ج۲، ص۳۰۳۱.

۹ – مذاکره با زفر

چون زُفَربن حارث کِلابی در قَرقیسیا در منطقه جزیره ابن‌عمر، بر ضد عبدالملک شورش کرد و محاصره زفر به درازا کشید، عبدالملک هیئتی را، به سرپرستی رجاءبن حَیوَه کندی، برای مذاکره و صلح بازفرستاد، که حجاج یکی از اعضای آن بود.او، برخلاف اعضای هیئت اعزامی، پشت سر زفربن حارث نماز نخواند و گفت با کسی که منافق است و از اطاعت خلیفه اموی سر باز زده، نماز نمی‌گزارد.
این مطلب شأن حجاج را در نزد عبدالملک بالاتر برد و خلیفه برای نخستین‌بار، حکومت شهرکی به نام تباله را به وی تفویض کرد، ولی چون حجاج نزدیک تباله رسید و آن را کوچک و بی‌اهمیت شمرد، نزد عبدالملک بازگشت و از پذیرفتن چنین ولایتی عذر خواست

[۵۱] عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۲۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت (۱۳۶۷/ ۱۹۴۸ (.

[۵۲] ابن‌نباته، سرح‌العیون فی شرح رساله ابن‌زیدون، ج۱، ص۱۷۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.

۱۰ – تصرف عراق

حجاج در سال ۷۲ در بسیج مردم شام برای رفتن به عراق و جنگ با مصعب‌بن زبیر سهم بسزایی داشت و در لشکرکشی عبدالملک‌بن مروان به عراق، در سپاه شام قرار داشت.در این جنگ، مصعب کشته شد و عراق جزو قلمرو خلافت اموی گردید

[۵۳] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۰۷ـ۳۰۸.

۱۱ – منجنیق بستن کعبه

عبدالملک پس از تصرف عراق، حجاج را از کوفه ، در رأس سپاهی که بیش‌تر آن از مردم شام بودند، برای سرکوبی عبداللّه‌بن زبیر روانه حجاز کرد.

[۵۴] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۰۴، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۵۵] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۱۲، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۵۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۴۲، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۵۷] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۳۳۱، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۵۸] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۶.

[۵۹] ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۴، ص۳۸۶ـ۳۸۷، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱/ ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰.

پاره‌ای روایات مبالغه‌آمیز شمار سپاهیان حجاج را از بیست هزار تا چهل هزار نفر ذکر کرده‌اند،

[۶۰] یعقوبی، تاریخ.

[۶۱] احمدبن یوسف قرمانی، کتاب اخبار الدّول و آثار الاول فی‌التاریخ، ج۱، ص۱۳۴، چاپ سنگی بغداد ۱۲۸۲، چاپ فست بیروت.

ولی روایت‌های مقبول شمار لشکریان حجاج را، با نیروهای کمکی که به وی پیوست، تا هفت هزار نفر برشمرده‌اند

[۶۲] ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۵، ص۲۲۸.

[۶۳] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۲۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۶۴] ابن‌اعثم کوفی، کتاب‌الفتوح، ج۶، ص۳۳۷ـ۳۳۸.، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

در جمادی الاولی ۷۲، حجاج کوفه را ترک کرد و در شعبان همان سال وارد طائف شد و در آن‌جا اردو زد.

[۶۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۷۴ـ۱۷۵.

ظاهرآ دلیل این کار آن بود که وی در آغاز مأمور بود به مکه و مسجدالحرام تعرض نکند.

[۶۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۲۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

پس از یک یا دو ماه اقامت در طائف و درگیری‌های جزئی با لشکریان عبداللّه‌بن زبیر در عرفات و در پی رسیدن نیروهای کمکی درخواستی و کسب اجازه از خلیفه اموی، وی راهی مکه شد و از اول ذیقعده ۷۲ شهر را به مدت هفت یا نُه ماه محاصره ، و کعبه را با منجنیق سنگ باران کرد .

۱۲ – تصرف حجاز

پس از نبردهای شدید، عبداللّه‌بن زبیر را در ۱۷ جمادی‌الاولی یا جمادی‌ الآخره ۷۳ کشت و مکه را گرفت و حجاز را به قلمرو امویان ملحق نمود

[۶۷] ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۵، ص۱۰۹.

[۶۸] ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۵، ص۲۲۸ـ۲۲۹.

[۶۹] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۲۰ـ۲۲۴، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۷۰] احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۱۴ـ ۳۱۵، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.

[۷۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۷۴ـ۱۷۵.

[۷۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۸۷ـ۱۹۳.

[۷۳] ابن‌اعثم کوفی، کتاب‌الفتوح، ج۶، ص۳۳۸ـ۳۴۲.، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

عبدالملک‌بن مروان، به پاس خدمات و اخلاص و زحمات حجاج در راه تثبیت خلافت اموی، او را کارگزار مکه و اندکی بعد کارگزار مدینه و طائف و سپس یمن و یمامه کرد

[۷۴] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

[۷۵] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۱۸.

[۷۶] مطهربن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۶، ص۲۶، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.

[۷۷] زکریابن محمد قزوینی، آثارالبلاد و اخبار العباد، ج۱، ص۹۹.، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.

حجاج در نخستین اقدام، مسجدالحرام را از آثار جنگ پاک کرد.او در اوایل ۷۴ به مدینه رفت و پس از یکی دو ماه اقامت در آنجا، به مکه بازگشت و به دستور خلیفه، کعبه را بازسازی کرد.

[۷۸] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۶۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

[۷۹] محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۱۰، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.

[۸۰] محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۱۴، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.

[۸۱] محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۸۹، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.

[۸۲] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۴۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۸۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۹۵.

۱۳ – بد رفتاری با صحابه و مردم مدینه

وی در مدت اقامتش در مدینه با مردم مدینه و به‌ویژه با صحابه پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌و سلم رفتار زشت و خشنی داشت

[۸۴] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۴۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۸۵] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۴۰، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۸۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۳۸۱، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۸۷] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۷۲.

[۸۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۹۵.

حجاج سپس همراه گروهی از بزرگان حجاز راهی شام شد و با خلیفه اموی دیدار کرد

[۸۹] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۴۱.، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

۱۴ – حاکم حجاز و عراق

پس از آن‌که حجاج دو سال (و به قولی سه سال) عملا حاکم حجاز بود، عبدالملک‌بن مروان وی را از این سمت برکنار و در رجب یا رمضان ۷۵ با اختیارات کامل و وسیعی وی را حاکم عراق کرد.از دلایل این امر، مرگ برادر خلیفه (بِشربن مروان‌بن حکم)، آشفتگی اوضاع عراق و افزایش خطر خوارج و نیز درخواست عده‌ای از بزرگان حجاز از عبدالملک مبنی بر عزل حجاج از حجاز بود.

[۹۰] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۹۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

[۹۱] ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۲۵، المعروف بتاریخ‌الخلفاء، چاپ طه محمد زینی، قاهره، (۱۳۸۷/ ۱۹۶۷)، چاپ افست بیروت.

[۹۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۲۰۲.

[۹۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۲۰۹.

[۹۴] ، مسعودی، ج۳، ص۳۱۸، مروج (بیروت).

[۹۵] ، مسعودی، ج۳، ص۳۳۰، مروج (بیروت).

۱۵ – تحقق سخن امیرالمومنین

بدین‌ترتیب، خطبه مشهور علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام خطاب به مردم کوفه و پیشگویی تسلط یافتن غلامی ستمگر از قبیله ثقیف بر آنان، محقق گردید

[۹۶] علی‌بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغه،خطبه ۱۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.

[۹۷] ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۶، ص۲۶۶، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱/ ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰.

[۹۸] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۴۹ـ۳۵۰.

[۹۹] ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۷، ص۲۷۷ـ۲۷۹، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.

[۱۰۰] مطهربن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۶، ص۲۷ـ۲۸، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.

حجاج شتابان راهی عراق شد و فقط با دوازده سوار وارد کوفه گردید و روز جمعه با چهره‌ای پوشیده به مسجد رفت و در خطبه‌ای مشهور تمام کسانی را که از سپاه مُهلَّب‌بن ابی‌صفره، فرمانده سپاهیان بشربن مروان برای جنگ با خوارج حروریه، گریخته بودند تهدید کرد که چنانچه تا سه روز به وی ملحق نشوند آنان را خواهد کشت

[۱۰۱] ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ج۱، ص۱۷۵ـ ۱۷۶، چاپ محمود محمد شاکر، جده (۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.

[۱۰۲] عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۳۰۷ـ ۳۱۰، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت (۱۳۶۷/ ۱۹۴۸)

[۱۰۳] ابن‌قتیبه، ج۱، جزء۲، ص۲۶۵، عیون‌الاخبار، چاپ یوسف علی طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت (۱۹۸۵ )

[۱۰۴] ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۲۵ـ ۲۶، المعروف بتاریخ‌الخلفاء، چاپ طه محمد زینی، قاهره، (۱۳۸۷/ ۱۹۶۷)، چاپ افست بیروت.

حجاج پس از تسلط بر کوفه به بصره رفت و خطبه تهدیدآمیزی، مانند خطبه کوفه، ایراد کرد و آنگاه به رُسْتَقُباذ رفت تا روحیه مُهلّب را در نبرد با خوارج تقویت کند

[۱۰۵] احمدبن یحیی بلاذری، ج۶، ص۳۹۵ـ۳۹۷، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۰۶] احمدبن یحیی بلاذری، ج۶، ص۵۳۰، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۰۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۲۱۰ .

[۱۰۸] احمدبن یحیی بلاذری، ج۶، ص۵۳۰، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۰۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۲۱۰ .

۱۶ – شورش ابن جارود

کارگزار جدید عراق در رستقباذ اردو زده بود که با اولین شورش مردم عراق به رهبری عبداللّه‌بن جارود روبه‌رو شد.این شورش بر اثر تهدیدهای حجاج مبنی بر لزوم پایداری در میدان‌های جنگ تا پیروزی کامل و نیز تصمیم وی مبنی بر کاهش حقوق جنگجویان به میزان صد درهم ، درگرفت.در این شورش که در ربیع‌الآخر سال ۷۶ روی داد، مردم عراق اموال و انبارهای اسلحه حجاج را به غارت بردند.حجاج، پس از مشورت با یارانش و رسیدن نیروهای کمکی، به جنگ آنان رفت و ابن‌جارود را کشت و یارانش را پراکنده ساخت

[۱۱۰] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۷۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

[۱۱۱] ابن‌حبیب، کتاب‌المُحَبَّر، ج۱، ص۴۸۲، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت.

[۱۱۲] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۷ـ۴۰۵، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۱۳] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۸۱ـ۳۸۸ .

هم‌زمان با شورش ابن‌جارود، زنگیان عراق نیز به سرکردگی رباح شیرزنجی (شارزنجی) شورش کردند و اطراف بصره را به تصرف خود درآوردند، اما حجاج با فرستادن لشکری از مردم بصره ، آنان را در دشت خوزستان (نزدیک دَورَق) سرکوب کرد

[۱۱۴] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۴۱۴ـ۴۱۵، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

۱۷ – شورش خوارج

در اواخر رمضان ۷۵، حجاج از مهلّب و عبدالرحمان‌بن مخنف خواست هرچه زودتر با خوارج ازارقه به رهبری قَطَری‌بن فُجاتره بجنگند.این نبردها تا اوایل سال ۷۸ ادامه یافت، تا این‌که میان خوارج اختلاف افتاد و به‌ش;عمر، بر ضد عبدالملک شورش کرد و محاصره زفر به درازا کشید، عبدالملک هیئتی را، به سرپرستی رجاءبن حَیوَه کندی، برای مذاکره و صلح بازفرستاد، که حجاج یکی از اعضای آن بود.او، برخلاف اعضای هیئت اعزامی، پشت سر زفربن حارث نماز نخواند وspan class= گفت با کسی که منافق اسtitrtag light_tagtag dark_tagت و از اطاعت خلیفه اموی سر باز زده، نماز نمیدت سرکوب شدند.

[۱۱۵] ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۴۱۱، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۱۱۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۵۳۳ـ۵۴۸، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۱۷] محمدبن یزید مبرّد، الکامل، ج۴، ص۳۶۶، ج ۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم و سید شحاته، قاهره، ج ۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره).

[۱۱۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۲۱۱ـ۲۱۲.

[۱۱۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۳۰۸ـ۳۱۱.

[۱۲۰] یعقوبی، تاریخ، ج۳، ص۲۷۵ـ۲۷۶.

در سال‌های ۷۶ و ۷۷، خوارج به رهبری شبیب‌بن یزید شیبانی، بر ضد حجاج قیام کردند و ده‌ها نبرد میان لشکریان حجاج و شبیب در عراق درگرفت که در تمامی آن‌ها سپاهیان حجاج شکست خوردند.حجاج سرانجام شبیب را از میان برداشت و یارانش را شکست داد

[۱۲۱] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۷۲ـ ۱۷۳، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

[۱۲۲] ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۴۱۰۴۱۱، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۱۲۳] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۵۷۹ـ۵۹۶، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۲۴] ابن‌اثیر، ج۴، ص۳۹۶ـ ۴۱۶، الکامل فی التاریخ.

[۱۲۵] ابن‌اثیر، ج۴، ص ۴۱۹ـ۴۳۳، الکامل فی التاریخ.

۱۸ – شورش کارگزار حجاج

در سال ۷۷ مُطَرّف بن مُغیرهبن شعبه، کارگزار حجاج در مداین ، بر ضدامویان قیام کرد و حجاج و عبدالملک‌بن مروان را از حکومت خلع کرد و قتل حجاج را حلال شمرد.حجاج نیز حمزه، برادر و حامی مطرّف، را در همدان زندانی کرد و سپاهی به مصاف مطرّف فرستاد و او و یارانش را در نبردی نزدیک اصفهان کشت و قیامش را سرکوب کرد

[۱۲۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۵۰۷ـ۵۱۵، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۲۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۲۸۴ـ۲۹۸.

۱۹ – قیام بزرگ ابن‌اشعث

بدون شک بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین شورشی که حجاج با آن روبه‌رو شد شورش عبدالرحمان‌بن اشعث کِندی بود که از سال ۸۱ تا ۸۴ به درازا کشید

[۱۲۸] احسان صدقی عمد، الحجاج‌بن یوسف الثقفی، ج۱، ص۲۵۹، حیاته و آراؤه السیاسیه، بیروت ۱۹۷۲.

پس از شکست سپاهیان اموی در سال ۷۹ در مصاف با رُتبیل (حاکم زابلستان ) و قتل هزاران مسلمان در این نبرد،

[۱۲۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۳۲۲ـ۳۲۴.

حجاج در اواخر سال ۷۹ یا اوایل ۸۰ سپاهی بیست تا چهل هزار نفری تدارک دید که به آن «سپاه طواویس» (طاووسان) می‌گفتند و فرماندهی آن را عبدالرحمان‌بن محمدبن اشعث برای نبرد با رتبیل و سرکوبی وی در سیستان برعهده داشت.ابن‌اشعث پس از پیروزی‌هایی تصمیم گرفت پیشروی خود را در قلمرو رتبیل، تا بهار سال بعد و مساعد شدن هوا، متوقف سازد و مدتی در شهر رُخَّج اردو بزند.اما حجاج این تصمیم را نپسندید و با نامه‌ای توهین‌آمیز بر ادامه عملیات نظامی تا فتح کابل اصرار ورزید.همین اختلاف نظر یکی از دلایل اصلی سرکشی و قیام ابن‌اشعث گردید.سپاهیان ابن‌اشعث که بالغ بر هفتاد هزار نفر بودند با وی بیعت کردند و او حجاج را در رُخّج خلع و با رتبیل سازش کرد وآنگاه راهی عراق شد

[۱۳۰] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۴۳۱، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۳۱] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۴۳۶، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

[۱۳۲]

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.