پاورپوینت کامل حج در فقه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حج در فقه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حج در فقه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حج در فقه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
حج
برای دیگر کاربردها، حج (ابهامزدایی) را ببینید.
حَجّ، از مهمترین احکام عبادی و از فروع دین و نیز یکی از ارکان اسلام، که در ماه ذیحجه هر سال با مراسمی مخصوص و باشکوه در مکه برگزار میشود.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف
۲ – اهمیت
۳ – معنای واژه حج
۴ – معنای اصطلاحی
۵ – تعریف مناسک حج
۶ – شعائر حج
۷ – حج اکبر
۸ – روز حج اکبر
۹ – اسامی روزهای خاص
۱۰ – حج در قرآن
۱۱ – حج در احادیث
۱۱.۱ – جایگاه
۱۱.۲ – حکمتهای تشریع
۱۱.۳ – مناسک
۱۲ – حج در کلام عرفا
۱۳ – آداب
۱۴ – شرائط قبولی
۱۵ – منبع احکام حج
۱۶ – آثار فقهی
۱۷ – وجوب
۱۷.۱ – دلیل
۱۷.۲ – نوع وجوب
۱۷.۳ – شرایط
۱۷.۳.۱ – استطاعت
۱۷.۳.۲ – کمال جسمی و عقلی
۱۷.۳.۳ – حرّیت و آزادی
۱۸ – استطاعت
۱۸.۱ – مستند فقها
۱۸.۲ – اختلاف دیدگاهها
۱۸.۳ – مالکیان
۱۸.۴ – شافعیان
۱۸.۵ – حنفیان و حنبلیان
۱۸.۶ – مشهور فقهای شیعه
۱۸.۷ – زاد و راحله
۱۸.۸ – داشتن دَین
۱۸.۹ – استطاعت بذلی
۱۸.۱۰ – دوام
۱۸.۱۱ – استطاعت بدنی
۱۸.۱۲ – راه سفر
۱۸.۱۳ – استطاعت زمانی
۱۸.۱۴ – زن
۱۹ – استحباب
۲۰ – اقسام
۲۰.۱ – تفاوتها
۲۰.۲ – تکلیف
۲۰.۲.۱ – اهل سنت
۲۰.۲.۲ – فقهای امامی
۲۱ – نوع حج پیامبر (ص)
۲۲ – حج تمتع
۲۲.۱ – نهی عمر
۲۲.۲ – معنای واژه
۲۲.۳ – وجه نامگذاری
۲۲.۴ – شرایط
۲۲.۵ – واجبات
۲۲.۵.۱ – عمره تمتع
۲۲.۵.۲ – حج تمتع
۲۳ – حج اِفراد و قران
۲۳.۱ – حج اِفراد
۲۳.۲ – حج قران
۲۳.۳ – عدول به حج تمتع
۲۴ – واجبات مشترک
۲۵ – حلیت
۲۶ – نیابت در حج
۲۷ – وصیت به حج
۲۸ – صَدّ و اِحصار
۲۹ – نرسیدن به وقوفین
۳۰ – فهرست منابع
۳۱ – پانویس
۳۲ – منبع
۱ – تعریف
حجّ در لغت به معنی قصد به شیء معظم است و در شرع مقدس اسلام اراده و قصد مکلف به بیت الله الحرام با اوصاف مخصوص در زمان مخصوص و با شرائط بالخصوص را میباشد.
[۱] التعریفات، السید الشریف علی بن محمد الجرجانی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ص ۳۶.
گروهی از مفسرین اسلامی حج را ‹‹قصد خانه خدا کردن برای انجام مناسک و اعمالی خاص در سرزمین خانه خدا›› تعریف کرده اند و برخی دیگر حج را اسمی برای مجموعه مناسکی اند که در مشاعری خاص ( منا، مشعر، عرفات) انجام می شود و در واقع حج در این معنی تنها قصد خانه خدا کردن نیست. با صرف نظر از اشکالات تعریف اول و دوم در سومین تعریف، برخی حج را قصد خانه خدا کردن و به جا آوردن اعمالی خاص در مشاعری خاص تعریف کردهاند.
در این تعریف هم ‹‹قصد›› آمده، هم ‹‹انجام اعمال›› و هم قید ‹‹مشاعر خاص›› که این تعریف کاملتر و جامعتر به نظر میرسد.
۲ – اهمیت
حجّ از ارکان دین است و ترک آن از گناهان کبیره میباشد و آن بر همه کسانی که شرائط حجّ در آنها جمع شود، واجب است.
در اهمیت حجّ و در مذمّت ترک آن روایات مختلفی وارد شده است که به یک نمونه اشاره میشود؛ امام صادق (ع) فرمودند: «مَن ماتَ و لم یحجّ حجّه الاسلام و لم یَمْنعه من ذلک حاجهٌ تجحف به أو مرضٌ لایطیق فیه الحج، او سلطان یمنعه، فلیمت یهودیاً او نصرانیاً»
[۲] وسایل الشیعه، ج۸، ص.۲۰″ name=”outlink” target=”_blank”> > وسایل الشیعه، ج۸، ص.۲۰
«کسی که بمیرد و حال آنکه حجهالاسلام را به جا نیاورده باشد در حالی که مانعی از بجا آوردن حج بوجود نیامده باشد از قبیل حاجتی که مانع انجام حج شود یا مرضی که در آن تحمل اعمال حج را نداشته باشد یا سلطان ظالمی مانع از حج شود، پس بمیرد یهودی یا نصرانی».
۳ – معنای واژه حج
معنای واژه عربیِ حَجّ یا حِجّ، دلیل و برهان آوردن و امری مهم را قصد کردن، ذکر شده است.
[۳] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «حجج»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
[۴] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حجج».
[۵] محمد بن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل «حجج»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴ – معنای اصطلاحی
مراد از حج در متون و منابع اسلامی، از جمله منابع فقهی، عازم شدن به سمت بیت اللّه الحرام به منظور به جا آوردن اعمال و عباداتی ویژه در زمانی خاص است.
به تعبیر برخی فقها، اصطلاح فقهیِ حج بر مجموعه اعمالی دلالت دارد که در مکانهایی خاص در مکه انجام میشوند.
[۶] ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۰۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
[۷] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۳، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.
[۸] علی بن حسین محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، ج۲، ص۱۴۹۱۵۰، چاپ محمد حسون، رساله:۱۸ رساله فی الحج، قم ۱۴۰۹۱۴۱۲.
۵ – تعریف مناسک حج
به مجموع کارهای عبادی آیین حج، مناسک حج میگویند.
[۹] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ج۱، ص۱۹۵، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ ش).
[۱۰] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ج۱، ص۱۹۸، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ ش).
[۱۱] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ج۱، ص۲۱۷، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ ش).
[۱۲] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۰۹، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
[۱۳] محمود بن احمد عینی، عمده القاری: شرح صحیح البخاری، ج۹، ص۱۲۱، بیروت (بی تا).
کلمه مناسک (جمع مَنْسَک) به معنای مکان یا زمان عبادت، عبادت کردن و محل ذبح است که توسع معنایی یافته و بر همه کارهایی که حجگزار در مکه انجام میدهد، اطلاق میشود.
[۱۴] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «نسک»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
[۱۵] ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «نسک»، چاپ محمود طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
[۱۶] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «نسک».
[۱۷] فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ذیل «نسک»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۶ – شعائر حج
همچنین تعابیر شعائر حج و شعائراللّه نیز به همین معنا به کار رفتهاند.
[۱۸] خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «شعر»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
[۱۹] طبری، جامع البیان، ذیل حج: ۳۳.
[۲۰] حج/سوره۲۲، آیه۳۳.
[۲۱] محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج۶، ص۳۱۰، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
در پارهای موارد، شعائر حج بر مظاهر و نشانههای حج اطلاق شده است.
[۲۲] ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۹۲، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۲۳] حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۴، ص۵۳، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
[۲۴] محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج۶، ص۳۱۰، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
از جمله معانی شایع واژه حج در منابع فقهی، به ویژه هنگامی که در برابر اصطلاح «عمره» به کار میرود، آن بخش از احکام و مناسک حج است که در چهارچوب مناسک عمره قرار نمیگیرد (مثلاً اصطلاح حج تمتع در برابر عمره تمتع به کار میرود
[۲۵] محمد بن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعدالاحکام، ج۵، ص۲۰، قم، ۱۴۲۲.
).
۷ – حج اکبر
در حدیثی، مراد از تعبیر قرآنیِ «حج اکبر»،
[۲۶] توبه/سوره۹، آیه۳.
حج سال نهم هجری که مسلمانان و مشرکان با یکدیگر حج گزاردند، ذکر شده است.
[۲۷] ابن بابویه، علل الشرایع، ج۲، ص۴۴۲، نجف ۱۳۸۵۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی تا).
[۲۸] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۲۶۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
به علاوه، گاه مراد از حج اکبر را حج پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم یا حجی که در آن روز عرفه با جمعه مصادف شود، دانستهاند، همچنین تعبیر مذکور بر حج تمتع یا بخشی از مناسک آن و در برابر، تعبیر حج اصغر بر عمره تمتع اطلاق شده است.
[۲۹] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۵.
[۳۰] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۹۰.
[۳۱] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۵۱، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
[۳۲] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۲۶۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۳] ابن عابدین، ردّالمحتار علی الدّر المختار، ج۲، ص۶۸۴، اپ سنگی مصر ۱۲۷۱ـ۱۲۷۲، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۸ – روز حج اکبر
منظور از روز حج اکبر (یومَ الحَجِّ الاَکبَر، برگرفته از آیه ۳ توبه
[۳۴] توبه/سوره۹، آیه۳.
) در احادیث، روز عید قربان
[۳۵] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۹۰.
[۳۶] محمد شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار: شرح منتقی الاخبار، ج۵، ص۲۹، بیروت ۱۹۷۳.
و نیز روز عرفه (روز نهم ذیحجه)
[۳۷] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۸، ص۲۲۳ـ۲۲۴، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۳۸] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸.
[۳۹] یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۲۰، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.
دانسته شده است.
۹ – اسامی روزهای خاص
در منابع فقهی، به تبع احادیث، برای روزهای مخصوصِ مناسک حج در ماه ذیحجه، نامها و تعبیرهای خاصی به کار رفته است، از جمله روز تَرْوِیه برای روز هشتم، روز عرفه و روز مشهود برای روز نهم، روز نَحر (قربانی کردن) برای روز دهم، ایام معدودات، ایام تشریق و ایام مِنا برای روزهای یازدهم تا سیزدهم، روز قبر برای روز یازدهم و روز تحصیب برای روز چهاردهم.
[۴۰] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۶۵، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
[۴۱] محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۴۸۷، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۱۰ – حج در قرآن
در قرآن، آیات متعددی درباره حج آمده و حج، تکلیفِ اشخاص مستطیع
[۴۲] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
و از شعائر بزرگ و شایسته تعظیم
[۴۳] حج/سوره۲۲، آیه۳۲.
به شمار رفته است.
بنا بر آیه ۲۷ حج،
[۴۴] حج/سوره۲۲، آیه۲۷.
حضرت ابراهیم علیهالسلام مأمور شد که حکم حج را به مردم ابلاغ کند.
قرآن حج را عبادتی معرفی کرده که زمانی معین دارد و هلال، نشانه حلول ماه جدید و فرا رسیدن موسم آن است.
[۴۵] بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.
همچنین در قرآن به معین بودن ماههای برگزاری حج تصریح شده است.
[۴۶] بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.
بر این اساس، رسم جاهلیِ تغییر ماههای حرام و جلو انداختن یا تأخیر اجرای مناسک حج (یا به تعبیر قرآن، نَسیءْ) مردود اعلام گردیده است.
[۴۷] توبه/سوره۹، آیه۳۷.
در آیات متعدد دیگری به مناسک و احکام فقهی و اخلاقی حج پرداخته شده است، از جمله تشریع حج تمتع برای غیر اهالی مکه و مجاوران حرم،
[۴۸] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.
وقوف در مشعرالحرام و عرفات همراه با آداب آن،
[۴۹] بقره/سوره۲، آیه۱۹۸۱۹۹.
احکام مربوط به قربانی کردن
[۵۰] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.
[۵۱] حج/سوره۲۲، آیه۲۸.
و شکار کردن (صید) در مناسک حج،
[۵۲] مائده/سوره۵، آیه۱۲.
[۵۳] مائده/سوره۵، آیه۹۵۹۶.
وجوب طواف خانه خدا
[۵۴] حج/سوره۲۲، آیه۲۹.
و سعی میان صفا و مروه،
[۵۵] بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.
جایز نبودن تراشیدن موی سر پیش از انجام قربانی،
[۵۶] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.
جواز کسب و تجارت در حج،
[۵۷] بقره/سوره۲، آیه۱۹۸.
برخی کارهای ممنوع یا مذموم در هنگام مراسم حج، مانند مجادله و مباشرت با همسر
[۵۸] بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.
و مخالفت با برخی سنّتهای ناپسند جاهلی در اعمال حج.
[۵۹] بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.
۱۱ – حج در احادیث
۱۱.۱ – جایگاه
در احادیث، حج از ارکان دین اسلام
[۶۰] ابن خُزیمه، صحیح ابن خزیمه، ج۱، ص۱۵۹، چاپ محمد مصطفی اعظیمی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۱] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۲۸۵ـ ۲۸۶، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).
[۶۲] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۳۲۰.
[۶۳] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۶۲۸.
و از برترین کارها و باارزش ترین فرایض
[۶۴] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۶۵] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۵۲۲۶۴.
[۶۶] ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۴۶۵۰، قم ۱۳۶۸ ش.
به شمار رفته است.
حضرت علی علیهالسلام حج را جهاد ناتوانان نامیده
[۶۷] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
و در وصیت خود، کمترین دستاورد آن را آمرزش گناهان دانسته است
[۶۸] کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۵۱۵۲.
(نیز برای نمونه احادیث اهل سنّت از پیامبر به این منبع رجوع کنید
[۶۹] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۰۹، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
).
ادا نکردن یا به تأخیر انداختن حج واجب در احادیث به شدت نکوهش و موجب بروز آثار و تبعات منفی دنیوی و اخروی اعلام شده است.
[۷۰] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۷۱] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۲، ص۱۵۳ـ۱۵۴، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
[۷۲] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۹۳۲.
حج در احادیث چنان اهمیتی دارد که بر زمامدار مسلمانان فرض شده که اگر مردم فریضه حج را وانهند، آنان را به انجام دادن آن وادارد و در صورت نیاز، هزینه سفر را از بیت المال تأمین کند.
[۷۳] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۵۹۲۶۰.
[۷۴] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۲.
[۷۵] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۳۲۴.
۱۱.۲ – حکمتهای تشریع
احادیث متعددی به حکمت تشریع حج پرداختهاند.
امام علی در موارد گوناگون، شماری از این حکمتها را یاد کرده است، از جمله تواضع مسلمانان در برابر عظمت و عزت خداوند، رهایی از تکبر، آزمایشی بزرگ برای تحمل سختیها، نزدیکی مسلمانان به یکدیگر، فراهم شدن اسباب تقرب به خداوند و رحمت الهی.
[۷۶] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۷۷] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۷۸] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۷۹] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
حضرت فاطمه سلاماللّهعلیها حج را عامل استوار ساختن دین شمرده است.
[۸۰] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۲۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
امام صادق علیهالسلام گرد آمدن مسلمانان از نقاط مختلف جهان، آشنا شدن آنان با یکدیگر، بهره بردن از منافع گوناگون تجاری و فراگیری معارف و احادیث رسول اکرم را از حکمتهای حج خوانده است.
[۸۱] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۴.
امام رضا علیهالسلام نیز برخی حکمتهای تشریع حج را چنین برشمرده است:
وارد شدن به مهمانسرای خداوند و توبه از گناهان گذشته، بازداشتن بدن از پیروی خواستها و لذایذ نفسانی، دورشدن از سنگدلی و ناامیدی، برآورده شدن نیازهای مردم، بهرهمندی انسانها از منافع اقتصادی حج، تفقه و آشنایی مردم با دین.
[۸۲] ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۹۰، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ ش.
۱۱.۳ – مناسک
علاوه بر احادیثی که به طور کلی به حکمت حج پرداختهاند، شماری از احادیث، حکمت هر یک از مناسک حج را ذکر کردهاند، از آن جمله است پرسشهای شبلی از امام سجاد و پاسخهای حضرت و نیز حدیثی از امام صادق.
[۸۳] حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۰، ص۱۶۶۱۷۳، قم ۱۴۰۷۱۴۰۸.
۱۲ – حج در کلام عرفا
برخی از عارفان و علمای اخلاق هم حکمتهای حج و اسرار و آداب اعمال آن را مطرح کردهاند.
[۸۴] علی بن محمد ماوردی، ادب الدنیا والدین، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۷۵/ ۱۹۵۵، چاپ افست بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۸۵] علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۴۲۲ـ۴۲۷، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.
[۸۶] محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۲، ص۱۸۹ـ۲۰۶، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۳ – آداب
توصیههای متعددی از پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهمالسلام درباره آداب سفر حج نقل شده است، از جمله پشیمانی و توبه از گناهان گذشته، داشتن زهدی که از گناه باز دارد و حلمی که موجب چیرگی بر خشم گردد، خوشخلقی با هم سفران، گشادهدستی در هزینه کردن برای مخارج سفر حج و پرهیز از چانهزنی در خرید آن،
[۸۷] ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۱۶۷، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
[۸۸] ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۱۹۷، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
[۸۹] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۴۵، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۹۰] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۴۹.
[۹۱] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۵۵۴۵۶.
سخن نیکو گفتن در طول سفر، احتراز از لغو و بیهودهگویی، و اطعام مستحقان.
[۹۲] ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه، ج۴، ص۳۳، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳۱۴۰۵/۱۹۸۳۱۹۸۵.
[۹۳] عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی، فتح العزیز شرح الوجیز، ، ص ۵۸۶ـ۵۸۸، (بیروت) : دارالفکر، (بی تا).
[۹۴] عبدالجبار بن زین العابدین شکوئی، مصباح الحرمین، ج۱، ص۹۹، چاپ جواد طباطبایی، تهران ۱۳۸۴ ش.
۱۴ – شرائط قبولی
در احادیث، پاداش حج و غفران الهی منوط به ادای آن با اخلاص و به دور از هرگونه ریا و خودنمایی قلمداد شده است.
[۹۵] ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۵۰۴، قم ۱۳۶۸ ش.
[۹۶] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۳۰۲، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).
[۹۷] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۰۹۱۱۰.
[۹۸] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۴۶.
پیامبر اکرم زمانی را پیشبینی کرده که ثروتمندان برای تفریح و خوشگذرانی، مردم عادی برای تجارت، قاریان برای خودنمایی و به دست آوردنِ اعتبار اجتماعی و فقرا برای تکدی به سفر حج میروند.
[۹۹] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۴۹.
[۱۰۰] علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۵، ص۱۳۳، چاپ بکری حیانی و صفوه سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۵ – منبع احکام حج
گفتنی است حدیث حج پیامبر اسلام در سال دهم هجری، به روایت امام صادق علیهالسلام، مهمترین سند احکام حج و منبع استنباط آنها در همه مذاهب اسلامی به شمار میرود.
[۱۰۱] ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۲۰ـ۳۲۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۱۰۲] ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۲۲ـ۱۰۲۷، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی تا).
[۱۰۳] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵۲۴۸.
[۱۰۴] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۵۴۴۵۷، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ ش.
در منابع جامع فقهیِ همه مذاهب اسلامی، همواره فصلی به مبحث حج اختصاص داشته است (برای نمونه به این منابع رجوع کنید
[۱۰۵] مالک بن انس، المُوَطَّأ، ج۱، ص۳۲۲ـ۴۲۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۴۰۶.
[۱۰۶] محمد بن حسن شیبانی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۶۹، مع شرحه النافع الکبیر لعبدالحی لکنوی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۰۷] محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، ج۲، ص۱۱۹ـ۲۴۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۰۸] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۱۸۴۵۸۹.
).
۱۶ – آثار فقهی
به سبب جایگاه مهم عبادتِ پاورپوینت کامل حج در فقه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint اسلامی، نگارش آثار فقهی و رسالههای مستقل درباره مبانی، احکام و مناسک حج از قرون نخستین هجری متداول بوده، که بخش مهمی از آنها را کتب مناسک، که برای عامه مردم تألیف شده است، تشکیل میدهد (برای نمونه به این منابع رجوع کنید.
[۱۰۹] ابن ندیم، الفهرست (تهران)، ج۱، ص۲۵۸.
[۱۱۰] ابن ندیم، الفهرست (تهران)، ج۱، ص۲۶۴.
[۱۱۱] ابن ندیم، الفهرست (تهران)، ج۱، ص۲۷۹.
[۱۱۲] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۱۳۰.
[۱۱۳] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۴۱۱.
[۱۱۴] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۶۶۳ـ۱۶۶۴.
[۱۱۵] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۸۲۹ـ۱۸۳۳.
[۱۱۶] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۱۵۰.
[۱۱۷] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۲۸۸.
[۱۱۸] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۵۵۷ـ ۵۵۸.
[۱۱۹] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۶، ص۲۴۹ـ۲۵۴.
[۱۲۰] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۲، ص۲۵۳ـ ۲۷۷.
بسیاری از شاگردان امامان شیعه علیهمالسلام نیز درباره حج و ابعاد گوناگون آن آثاری نگاشتند.
[۱۲۱] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۲۲] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۹۴۰، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۲۳] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۲۴] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۲۵] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۲۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۲۶] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۱۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۱۲۷] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
کتابهایی که به جنبههای خاصی از موضوع حج پرداختهاند نیز بسیارند، مانند حج در قرآن، اسرار و فضائل حج، آداب و ادعیه حج.
[۱۲۸] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۴۹ـ۵۱، ۵۸.
[۱۲۹] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۲، ستون ۹۵۰ـ۹۵۱.
[۱۳۰] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۷۴.
[۱۳۱] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۱۴۳.
[۱۳۲] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۳۴۸.
[۱۳۳] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۴۶۶.
[۱۳۴] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲، ص۴۳ـ۴۴.
[۱۳۵] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۵، ص۱۸.
[۱۳۶] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۲۵۷.
۱۷ – وجوب
۱۷.۱ – دلیل
آیه ۹۷ آل عمران به صراحت حج را، به مثابه یک عبادت با تحقق شرایط آن واجب شمرده است («و لِلّهِ عَلی النّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیهِ سَبیلاً»).
فقها با استناد به این آیه و احادیث،
[۱۳۷] احمد بن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، ج۲، ص۳۱۹، چاپ عبدالغفار سلیمان بن داری و سید کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۳۸] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۴ ۲۶۵.
[۱۳۹] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۲۵ـ۳۲۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
یک بار به جا آوردن حج را (با حصول شرایط آن) در طول زندگی واجب شمردهاند.
این نوع حج واجب را حِجّهُالاسلام مینامند.
[۱۴۰] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۵۹، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۱۴۱] حسن بن یوسف علامه حلّی، تحریرالاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج۱، ص۵۳۳، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰۱۴۲۱.
[۱۴۲] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۵۱۷، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
از فقهای شیعه، ابن بابویه،
[۱۴۳] ابن بابویه، علل الشرایع، ج۲، ص۴۰۵، نجف ۱۳۸۵۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی تا).
به استناد برخی احادیث، حج گزاردن را برای اهالی شهر جده در هر سال واجب دانسته است (برای تحلیلی دیگر از این احادیث به این منابع رجوع کنید
[۱۴۴] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۶۱۷، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۱۴۵] یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۲۱، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.
[۱۴۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.
).
۱۷.۲ – نوع وجوب
وجوب حج، به نظر بیشتر فقهای شیعه و برخی فقیهان اهل سنّت ، فوری است و تأخیر ادای آن از نخستین سال وجوب، جایز نیست، مگر در موارد ضرورت مانند وجوب جهاد بر مکلف.
در عین حال، حجی که با تأخیر انجام شود، به عنوان ادا (نه قضا) تلقی میشود.
[۱۴۷] محمد بن حسن طوسی، کتاب الخلاف، ج۲، ص۲۵۷ ۲۵۸، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.
[۱۴۸] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۹۵ـ۱۹۶، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۱۴۹] محسن حکیم، مستمک العروه الوثقی، ج۱۰، ص۸۱۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
بسیاری از فقهای اهل سنّت بدین استناد که پیامبر اکرم حج را به اختیار خود به تأخیر انداختند، ادای فوریِ حج را واجب ندانستهاند، هر چند آن را مستحب شمردهاند.
[۱۵۰] محمد بن حسن طوسی، کتاب الخلاف، ج۲، ص۲۵۷ ۲۵۸، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.
[۱۵۱] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۹۵، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۱۵۲] محمد بن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، ج۱، ص۴۶۰ـ۴۶۱، (قاهره) ۱۳۷۷/۱۹۵۸.
۱۷.۳ – شرایط
برای وجوب و حتی صحت عبادتِ حج، تحقق یافتن شرایط عام تکلیف یعنی بلوغ، عقل، اسلام و حریت (برده نبودن) لازم است.
[۱۵۳] تحریر الوسیله، امام خمینی (ره)، قم؛ انتشارات اسماعیلیان، چاپ سوم، ۱۴۰۸ هـ.ق، ص ۳۳۸ – ۳۷۱.
[۱۵۴] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۹۵، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
[۱۵۵] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۰ـ۱۲۱، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۱۵۶] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۱۸ـ۲۰، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۱۵۷] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۴۵، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.
۱۷.۳.۱ – استطاعت
استطاعت که شامل استطاعت مالی، بدنی، زاد و توشه سفر، باز بودن راه و امنیت آن و وسعت وقت و کفایت وقت از ایّام حجّ، میشود؛ بنا بر این قدرت عقلی در وجوب حج کافی نیست بلکه استطاعت شرعی که همان زاد و راحله و سائر لوازمات عرفی است، در وجوب حج شرط است.
در زاد و راحله وجود عینی آنها شرط نیست بلکه وجود مالی که انسان را متمکنّ از آنها کند، کافی است.
مراد از زاد و راحله هم چیزهایی است که عرفاً به حسب حالش از حیث قوّت و ضعف و موقعیت اجتماعی، به آنها احتیاج دارد.
در استطاعت، وطن و شهر خاصّ خود، شرط نیست بلکه اگر ایرانی یا عراقی در شام و یا حجاز مستطیع شد، حجّ بر او واجب است.
در وجوب حجّ داشتن نفقه برگشت به وطن شرط است؛ بنا بر این اگر پس از برگشت از سفر حج مجبور شود، منزل مسکونی و با لباسهای زینتی و یا لوازم منزل و کار و یا مرکب و یا سائر چیزهائی که بر حسب حال و موقعیتش احتیاج به آنها دارد مثل کتب علمی، را بفروشد، حجش صحیح نخواهد بود.
۱۷.۳.۲ – کمال جسمی و عقلی
پس بچهای که به سنّ بلوغ شرعی نرسیده و به جنون همیشگی و یا ادواری مبتلاست که زمان هشیاری او به اندازه اتمام اعمال حج نباشد، بر آنها حجّ واجب نیست.
در احادیث و فتاوای فقها، اعاده حج بر کودکی که پیش از بلوغ آن را به جا آورده، پس از بلوغ (در صورت استطاعت) واجب شمرده شده است.
[۱۵۸] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۸.
[۱۵۹] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۵، ص۱۵۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
[۱۶۰] محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۴۶، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.
[۱۶۱] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۴، ص۶۱، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).
با وجود این، بیشتر فقها به استناد احادیث،
[۱۶۲] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۵، ص۱۵۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
[۱۶۳] محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۴۶، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.
[۱۶۴] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۳۶.
حجِ کودک نابالغ را صحیح و مُحرم کردن او را به دست ولیّ او مستحب دانستهاند
[۱۶۵] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۲۱، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۱۶۶] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۲۴، قم ۱۴۱۴.
[۱۶۷] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۳۵، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(برای آرای دیگر و تفاصیل مطلب به این منابع رجوع کنید
[۱۶۸] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۲۲۹۲۴۱، بیروت ۱۹۸۱.
[۱۶۹] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۰ـ۲۵، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
).
۱۷.۳.۳ – حرّیت و آزادی
بنا بر این شرط صحّت حجّ عبد، اذن مولا است و لو این که عبد مدبّر یا مبعض باشد.
اگر بدون اذن مولا حجّ به جا بیاورد، فائدهای ندارد و لغو و بیهوده است.
[۱۷۰] الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقبه، شهید ثاانی؛ قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۲، ص ۱۶۰.
۱۸ – استطاعت
شرط مهم وجوب حج به نظر فقهای همه مذاهب اسلامی، به استناد آیه ۹۷ آل عمران،
[۱۷۱] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
استطاعت است.
واژه استطاعت از ریشه ط و ع به معنای قدرت و توانایی داشتن برای انجام دادن کاری است.
[۱۷۲] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «طوع»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
[۱۷۳] محمد بن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل «طوع»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۸.۱ – مستند فقها
مستند فقها برای این شرط، علاوه بر این آیه، مُفاد احادیث و نیز قبیح بودن عقلی تکلیف به شخص ناتوان است.
[۱۷۴] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۴۹، قم ۱۴۱۴.
[۱۷۵] محمد شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار: شرح منتقی الاخبار، ج۵، ص۱۲ـ۱۴، بیروت ۱۹۷۳.
[۱۷۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۷۷ ۸۳، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
با وجود این، به تصریح محققان، مراد از استطاعت در این آیه صرفآ تواناییِ عام که عقل آن را تأیید کند، نیست، بلکه با توجه به احادیثی که به تفسیر آیه پرداختهاند، مفهومی مضیقتر از قدرت عقلی یا اصطلاحاً «استطاعت شرعی» مراد است.
[۱۷۷] حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «طوع»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ ش).
[۱۷۸] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۷۷ ۷۸، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
۱۸.۲ – اختلاف دیدگاهها
اختلافات موجود در احادیث درباره مفهوم تعبیر استطاعت در آیه ۹۷ آل عمران،
[۱۷۹] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
موجب اختلاف دیدگاههای مفسران و فقها درباره حدود دقیق و ابعاد گوناگون استطاعت شده است.
منشأ این اختلاف نظر، ابهامی نسبی است که درباره معنای واژه «سَبیلاً» در این آیه وجود دارد
[۱۸۰] طبری، جامع البیان، ذیل آل عمران: ۹۷.
[۱۸۱] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آل عمران:۹۷، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت (بی تا).
[۱۸۲] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آل عمران:۹۷.
[۱۸۳] سعید بن هبهالله قطب راوندی، فقه القرآن، ج۱، ص۲۸۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۵.
که بنا بر احادیث بسیاری مراد از آن، «زاد» و «راحله» است.
[۱۸۴] ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۶۷، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی تا).
[۱۸۵] ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیهم، ج۱، ص۴۱۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
[۱۸۶] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۶.
معنای لغویِ زاد خوراک سفر است.
[۱۸۷] خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «زود»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
[۱۸۸] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «زود»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
برخی فقها مراد از آن را در این احادیث خوردنیها و آشامیدنیها دانستهاند، ولی شماری دیگر معنای وسیعتری به آن داده و آن را شامل البسه و حتی سایر نیازهای سفر مانند ظروف شمردهاند.
[۱۸۹] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۰۰، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
[۱۹۰] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۱، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۱۹۱] منصور بن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۴۴۹، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
[۱۹۲] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۶۴، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.
مراد از راحله، مَرکب و وسیله سفر است.
[۱۹۳] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۱، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۱۹۴] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۶۴، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.
در شماری دیگر از احادیث و منابع تفسیری، علاوه بر زاد و راحله، توانایی بدنی و دوامِ سلامت جسمانی هم مصداق استطاعت ذکر شدهاند.
[۱۹۵] ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۰۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
[۱۹۶] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۳۰ـ۳۳۱، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
[۱۹۷] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۵.
[۱۹۸] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۸.
[۱۹۹] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۴۳۵.
باز بودن مسیر حج و امنیت راه نیز در پارهای احادیث مطرح شده است.
[۲۰۰] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۷.
بر این اساس، فقها استطاعت را دارای ابعاد و وجوه مختلفی دانستهاند، از جمله استطاعت مالی، استطاعت بدنی و استطاعت امنیتی.
۱۸.۳ – مالکیان
مالکیان بر لزوم وجود زاد و راحله تأکید ندارند، بلکه به نظر آنان صرفاً داشتن پیشهای در طول سفر که بتواند هزینه سفر و نیازهای شخص را تأمین کند، برای دستیابی به استطاعت کافی است، حتی اگر وی پس از سفر حج فقیر شود و خود و اهلش نفقه نداشته باشند.
کسی که قادر است پیاده به مکه برود، نیاز به مرکب هم ندارد و با این ویژگی، مستطیع به شمار میرود.
[۲۰۱] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۲۰۲] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۸، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۸.۴ – شافعیان
به نظر شافعیان، داشتن هزینه رفت و برگشت لازم است و بر خلاف نظر مالکیان، داشتن شغل درآمدزا در طول سفر برای شخص کافی نیست، مگر آنکه وی ساکن مکه یا نزدیک آن و درآمدش زیاد باشد.
[۲۰۳] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۳ـ۶۷، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۰۴] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۰، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۸.۵ – حنفیان و حنبلیان
حنفیان و حنبلیان هم داشتن توشه سفر را (علاوه بر نفقه خانواده و مسکن مورد نیاز آنان) شرط تحقق استطاعت شمردهاند و درباره ضرورتِ در اختیار داشتنِ مرکب، جز در مورد ساکنان محدوده نزدیک مکه، با شافعیان هم رأیاند.
[۲۰۵] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۰۶] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۰ـ ۱۷۱، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۲۰۷] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۸۹ـ۹۰، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۰۸] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۶، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۰۹] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۰ـ۳۱، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۱۰] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۳ـ۳۴، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
حتی برخی فقها در فواصل نزدیک هم، با استناد به سیره پیامبر اکرم، حج سواره را بر پیاده به حج رفتن ترجیح دادهاند.
[۲۱۱] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۹۱، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۱۲] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۳۰۰ـ۳۰۱، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).
۱۸.۶ – مشهور فقهای شیعه
به نظر مشهور فقهای شیعه، مستطیعِ مالی کسی است که علاوه بر نیازهای عادی زندگی خود، مانند مسکن و اثاث منزل و مخارج کسانی که عرفآ و شرعآ نفقه آنها برعهده اوست، زاد و راحله یا قیمت آنها را پیش از سفر حج داشته باشد.
امکان تحصیل هزینه سفر در طول سفر حج، موجب استطاعت نیست.
[۲۱۳] ابن سعید، الجامع للشرائع، ص ۱۷۴، قم ۱۴۰۵.
[۲۱۴] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۵۳، قم ۱۴۱۴.
[۲۱۵] امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۷۳۳۷۴، نجف ۱۳۹۰.
[۲۱۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۹۰۹۱، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
البته نراقی
[۲۱۷] احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۷، قم ۱۴۱۷.
کسب درآمد در طول سفر را در صورتی که متناسب با شأن انسان باشد یا کاری باشد که در وطنش شغل اوست، مصداق استطاعت شناخته است.
۱۸.۷ – زاد و راحله
مقدار و کیفیت زاد و راحله در هر مکان با مکان دیگر و برای هر شخص با شخص دیگر متفاوت است و برای ارزیابی آنها شأن و اقتضائات زندگی هر شخص مستقلاً در نظر گرفته میشود.
[۲۱۸] محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۴۰، قم ۱۴۱۰.
[۲۱۹] محسن حکیم، دلیل الناسک، ج۱، ص۲۰، چاپ محمدقاضی طباطبایی، (بی جا) : مدرسه الحکمه، ۱۳۷۴ ش.
[۲۲۰] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۸۸، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
[۲۲۱] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۹۲۹۳، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
هزینه بازگشت از سفر هم باید برای برآورد استطاعت مورد توجه قرار گیرد.
[۲۲۲] احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۶، قم ۱۴۱۷.
[۲۲۳] امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۷۳، نجف ۱۳۹۰.
برخی از فقیهان امامی نیاز به زاد و راحله را برای تحقق استطاعت، مختص به موارد ضروری دانستهاند مانند وقتی که سفر حج مستلزم پیمودن مسافتی طولانی باشد، ولی در مواردی که زاد و راحله یا یکی از آنها مورد نیاز نیست، از جمله در مورد کسانی که در مکه یا نزدیکی آن ساکناند، این فقها بر آناند که استطاعت مالی بدون داشتن آنها هم تحقق مییابد
[۲۲۴] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۴، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.
[۲۲۵] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۵۲، قم ۱۴۱۴.
[۲۲۶] احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۸۳۲، قم ۱۴۱۷.
(برای نقد این نظر به این منابع رجوع کنید
[۲۲۷] محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۳۶، قم ۱۴۱۰.
[۲۲۸] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۶۴، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.
[۲۲۹] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۷۸۸۳، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
[۲۳۰] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۸۵، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
).
۱۸.۸ – داشتن دَین
تمام فقهای مذاهب اسلامی داشتن دَین (چه دین به مردم و چه دین الهی مانند زکات و خمس) را در صورتی که با ادای آن، امکان سفر حج از میان برود، مانع استطاعت مالی دانستهاند.
طلب شخص از دیگران، هرگاه قابل استیفا نباشد نیز موجب استطاعت نیست.
[۲۳۱] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۲ـ ۱۷۳، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۲۳۲] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۸ـ۶۹، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۳۳] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۵۶، قم ۱۴۱۴.
[۲۳۴] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۵۹، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۲۳۵] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۶۷، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۲۳۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۵، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.
البته برخی فقها داشتن دین مؤجَّل (دینی که تا رسیدن مهلت پرداخت آن امکان سفر حج باشد) یا دینی که بستانکار آن را مطالبه نکند، مانع استطاعت نمیدانند.
[۲۳۷] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۸، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۳۸] محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۴۳، قم ۱۴۱۰.
[۲۳۹] محمد بن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعدالاحکام، ج۵، ص۹۸، قم، ۱۴۲۲.
۱۸.۹ – استطاعت بذلی
ممکن است استطاعت مالی با بخشش یا در اختیار گذاشتنِ زاد و راحله از جانب شخصی دیگر حاصل شود، مانند بخشش هزینه سفر حج به فرزند از سوی پدر، که آن را استطاعت بَذْلی گفتهاند.
فقهای امامی به استناد آیه ۹۷ آل عمران
[۲۴۰] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
و احادیث، قبول هبه را در این حالت لازم و به جا آوردن حج را واجب شمردهاند
[۲۴۱] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۵، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.
[۲۴۲] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۵۸۱۶۲، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.
[۲۴۳] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.
اما بیشتر فقهای اهل سنّت پذیرش چنین هبهای را واجب به شمار نیاوردهاند.
البته شافعی بذل بدون منّت، مانند بذل حج از جانب فرزند را موجب استطاعت دانسته است.
همچنین مالکیان حج را برای کسانی که به درخواست کمک از دیگران عادت دارند و در طول سفر حج میتوانند به اندازه کافی از دیگران کمک بگیرند، واجب دانستهاند.
[۲۴۴] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۲، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۴۵] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۰، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۲۴۶] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۷۱ـ۴۷۲، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۲۴۷] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۸، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۴۸] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۳، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۸.۱۰ – دوام
به نظر برخی فقهای امامی از بین بردن استطاعت مالی، مثلاً بخشش مال به دیگران پس از حصول استطاعت و استقرار وجوب حج، جایز نیست، ولی حفظ استطاعت مالی بر کسی که از جهات دیگر استطاعت ندارد، واجب نیست.
[۲۴۹] ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، جامع الشتات، ج۱، ص۳۱۸ـ ۳۱۹، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۲۵۰] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۳۴، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.
۱۸.۱۱ – استطاعت بدنی
در مورد استطاعت بدنی و سلامت جسمانی، به نظر شماری از حنفیان، حج بر اشخاص بیمار، از پا افتاده، فلج و نابینا، حتی اگر راهنما داشته باشند، واجب نیست.
به نظر سایر فقهای اهل سنّت بر فرد نابینایی که راهنما دارد، حج واجب است.
شافعیان داشتن سلامت جسمی و نیروی بدنی را، در حد توانایی سوار شدن بر مرکب بدون مشقتِ بسیار، کافی دانستهاند.
مالکیان دارا بودن نیروی جسمانیای که بتواند شخص را، سواره یا پیاده، بدون مشقت غیرعادی به مکه برساند، موجب استطاعت بدنیِ او شمردهاند.
[۲۵۱] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۱، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۵۲] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۳، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۵۳] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۸۵، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۵۴] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۲۵۵] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۷ـ۲۹، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
فقهای شیعه نیز استطاعت بدنی را شرط وجوب حج دانسته و بر بیمارانی که به دشواری میتوانند سوار بر مرکب (از جمله اتومبیل و هواپیما) شوند، حج را واجب ندانستهاند.
[۲۵۶] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۵۱۶۶، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.
[۲۵۷] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۲۸۰ ۲۸۱، بیروت ۱۹۸۱.
[۲۵۸] امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۸۰، نجف ۱۳۹۰.
۱۸.۱۲ – راه سفر
نوع دیگر استطاعت در حج، ایمن بودن راه سفر است، یعنی اینکه جان و مال مسافر حج با مخاطرات جدی روبه رو نشود (برای فقه امامی به این منابع
[۲۵۹] ابن سعید، الجامع للشرائع، ص ۱۷۵، قم ۱۴۰۵.
[۲۶۰] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۷۸، قم ۱۴۱۴.
و برای فقه اهل سنّت به این منابع
[۲۶۱] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۷۹ـ۸۰، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۶۲] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۹، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۶۳] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۱، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۶۴] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۵، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
رجوع کنید).
تعبیر «مُخَلّی سَرْبُه» (باز و ایمن بودن راه) در احادیث،
[۲۶۵] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۷.
[۲۶۶] ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۲۹۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
به این نوع استطاعت اشاره دارد.
شافعیان اجاره نگهبان را در صورتی که به امنیت راه منجر شود، واجب شمردهاند.
به نظر مالکیان و شماری از شافعیان، در صورتی که تنها راه رسیدن به مکه، راه آبی و احتمال هلاکت در آن زیاد باشد، حج واجب نیست.
[۲۶۷] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۸۲ـ۸۳، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۶۸] محمد بن احمد دسوقی، حاشیه الدسوقی علی الشرح الکبیر، ج۲، ص۸، (بیروت) : داراحیاء الکتب العربیه، (بی تا).
[۲۶۹] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۷، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۷۰] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۹، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۲۷۱] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۱، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۸.۱۳ – استطاعت زمانی
شافعیان، حنبلیان و فقهای امامی گونه دیگری از استطاعت یعنی استطاعت زمانی را مطرح کردهاند که مراد از آن زمان کافی برای رسیدن به مراسم حج است.
[۲۷۲] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۵، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.
[۲۷۳] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۸۸ـ ۸۹، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲۷۴] احمد بن محمدم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 