پاورپوینت کامل حبس نگهدارنده مقتول برای قتل ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حبس نگهدارنده مقتول برای قتل ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حبس نگهدارنده مقتول برای قتل ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حبس نگهدارنده مقتول برای قتل ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :
حبس نگهدارنده شخص برای قتل
حبس نگهدارنده شخص برای قتل از مباحث فقهی و حقوقی و درباره کسی است که شخص سومی را برای قتل نگهمیدارد تا دیگری او را بکشد. روایاتی در مورد حبس ابدی نگهدارنده وارد شده است و امامیه به مضمونش فتوا دادهاند و اختلافی در آن ندارند، بلکه بعضی از آنان ادّعای اجماع کردهاند. سیّد مرتضی تصریح کرده که این، از نظریّات خاصّ امامیه است.
[۱] نک:علم الهدی، سید مرتضی، الانتصار، ص۵۳۹، شریف رضی، قم.
فقیهان اهل سنّت در این مطلب اختلاف کردهاند: بعضی همانند حنابله موافق رأی شیعه بوده و برخی به قتل یا تعزیر یا یک سال حبس و یا عدم مجازات نگهدارنده فتوا دادهاند.
حق الناس بودن، مدت حبس، حکم نگاه کننده به قتل و … از مباحثی است که در ضمن موضوع مورد بحث قرار میگیرد.
فهرست مندرجات
۱ – روایات
۱.۱ – روایت حلبی
۱.۲ – روایت سماعه
۱.۳ – روایت سکونی
۱.۴ – روایت ابیمقدام
۱.۵ – روایت درست بن ابیمنصور
۱.۶ – روایت امیرالمومنین
۱.۷ – روایات دیگر
۲ – آرای فقیهان شیعه
۳ – دیدگاه مذاهب دیگر
۴ – فروع بحث
۵ – پانویس
۶ – منبع
۱ – روایات
در اینجا به برخی از روایات مرتبط با موضوع بحث اشاره میکنیم:
۱.۱ – روایت حلبی
علی بن ابراهیم، عن ابیه و محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، جمیعا عن ابن ابی عمیر، عن حمّاد بن عثمان، عن الحلبی، عن ابیعبداللّه (علیهالسّلام) قال: «قضی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) فی رجلین امسک احدهما و قتل الآخر، قال: یقتل القاتل و یحبس الآخر حتی یموت غمّا، کما کان حبسه علیه حتی مات غمّا؛
[۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۷، ح۱، المطبعه الاسلامیه، تهران.
[۳] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۱۵، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[۴] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۲۱۹، ح۹، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
حلبی از امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده است که فرمود: امیر المؤمنین (علیهالسلام) در مورد دو مردی که یکی نگهدارنده است و دیگری قاتل، چنین قضاوت فرمود: قاتل کشته میشود و آن دیگر، آن قدر در زندان میماند تا از غصه بمیرد همچنان که با مقتول چنین کرد.
علّامه مجلسی فرمود: این حدیث، صحیح است.
[۵] مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۶، ص۴۶۲، کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، قم.
همو در مرآه العقول فرمود: صحیح است و اصحاب بر اساس آن فتوا دادهاند.
[۶] مجلسی، محمدباقر، مرآت العقول، ج۲۴، ص۳۹، کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، قم.
۱.۲ – روایت سماعه
علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن زرعه، عن سماعه قال: «قضی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) فی رجل شدّ علی رجل لیقتله، و الرجل فارّ منه فاستقبله رجل آخر، فامسکه علیه حتی جاء الرجل فقتله، فقتل الرجل الذی قتله، و قضی علی الآخر الذی امسکه علیه ان یطرح فی السجن ابدا حتی یموت فیه؛ لانّه امسکه علی الموت؛
[۷] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۷، ح۲، المطبعه الاسلامیه، تهران.
[۸] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۲۱۹، ح۷، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
سماعه بن مهران حضرمی کوفی روایت کرد: امیر المؤمنین (علیهالسلام) در مورد مردی که کسی را برای فرد دیگری نگه داشت تا او را بکشد و آن شخص از دست او گریخت آنگاه فرد دیگری، گریزنده را گرفت تا اینکه آن فرد آمد و او را کشت، چنین قضاوت کرد: قاتل کشته میشود و دیگری (نگهدارنده) در زندان میماند تا دق مرگ شود، همانگونه که مقتول را نگهداشت تا جان دهد.
شیخ از حسین بن سعید از امام باقر (علیهالسلام) مثل همین روایت را نقل کرده است.
[۹] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۲۱۹، ح۸، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
مجلسی فرمود: حدیث با سند اوّل، موثق و با سند دوم صحیح است و بر اساس آن فتوا دادهاند.
[۱۰] مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۶، ص۴۶۱، کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، قم.
۱.۳ – روایت سکونی
علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن النوفلی، عن السکونی، عن ابیعبداللّه (علیهالسلام): «انّ ثلاثه نفر رفعوا الی امیرالمؤمنین (علیهالسلام): و احد منهم امسک رجلا، و اقبل آخر فقتله، و الآخر یراهم، فقضی فی الرؤیه ان تسمل عیناه، و فی الذی امسک ان یسجن حتی یموت کما امسکه، و قضی فی الذی قتل ان یقتل؛
[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۸، ح۴، المطبعه الاسلامیه، تهران.
[۱۲] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: سه نفر را نزد امیر المؤمنین (علیهالسلام) آوردند که یکی از آنان مردی را نگه داشت، دیگری او را کشت و سومی مراقب بود که کسی پیدا نشود. پس دستور داد: بیننده را کور کنند؛ نگهدارنده را به زندان ابد بیفکنند تا بمیرد، همانطور که مقتول را نگه داشت و قاتل را بکشند.
مرحوم مجلسی گفته است: اصحاب به مضمونش عمل کردهاند.
[۱۳] مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین، ج۶، ص۸۸، نشر بنیاد فرهنگ اسلامی، کوشانپور، تهران.
لفظ «سمل» که در روایت آمده؛ یعنی با آهنی گداخته نابینایش کرد.
[۱۴] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۳۹۹، المکتبه المرتضویه، تهران
۱.۴ – روایت ابیمقدام
ابن ابیمقدام میگوید: در بیتالله الحرام شاهد بودم که مردی، ابوجعفر منصور دوانیقی را- که در حال طواف بود- صدا زد و گفت: ای امیر المؤمنین! این دو مرد، شبانه به منزل برادرم درآمدند و او را از منزلش خارج ساختند و دیگر او به نزد من بازنگشت. به خدا قسم، نمیدانم با او چه کردند! ؟ گفت: با او چه کردید؟ گفتند: با او سخن گفتیم، آنگاه او به منزلش بازگشت. منصور بدان دو گفت: فردا، موقع نماز عصر، در اینجا به دیدنم بیایید. آنان سر وعده آمدند و من (راوی) هم حاضر شدم. منصور به امام صادق (علیهالسلام) در حالی که دست آن حضرت را گرفته بود- گفت: ای جعفر! بین این دو حکم کن. فرمود: ای امیر المؤمنین! تو در میان اینان قضاوت کن. گفت: به حقّی که من بر تو دارم باید قضاوت کنی.
حضرت صادق (علیهالسلام) به جهت قضاوت از نزد منصور بیرون شد. برای حضرت جانمازی حصیری پهن کردند و حضرت بر آن نشست. آنگاه دو متهم آمدند و روبهروی آن امام نشستند. فرمود: چه میگویی؟ گفت: ای فرزند رسول خدا! این دو شبانه به در منزل برادرم آمدند و او را از منزل بیرون بردند و به خدا قسم! دیگر به نزد من برنگشت و به خدا قسم! نمیدانم چه بلایی بر سر او آوردند! ؟ فرمود: شما چه میگویید؟
گفتند: ای پسر رسول خدا! ما با او سخن گفتیم و بعد او به منزل بازگشت. حضرت فرمود: ای جوان! بنویس: به نام خداوند بخشند مهربان. رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «هر کسی که شبانه به نزد مردی درآید و او را از منزلش خارج گرداند ضامن است، مگر بینهای اقامه کند که او را به منزلش بازگردانده است». ای جوان! این شخص را دور کن و گردن او را بزن.
متهم گفت: ای فرزند رسول خدا! به خدا قسم! من او را نکشتم و تنها وی را نگهداشتم، آنگاه این شخص او را کشت. فرمود: من فرزند رسول خدا هستم. این شخص را دور کن و گردن آن دیگر را بزن. گفت: ای فرزند رسول خدا! به خدا قسم! من او را شکنجه ندادم و تنها یک ضربه به وی زدم. پس به برادر مقتول امر کرد که گردنش را بزند. آنگاه در مورد دیگری فرمود: تازیانه بر دو پهلویش نواخته شود و در زندان تا ابد بماند و چنین حکم کرد: تا پایان عمر زندانی میشود و در هر سال، پنجاه ضربه شلاق میخورد.
[۱۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۷، ح۳، المطبعه الاسلامیه، تهران.
[۱۶] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۲۲۱، ح۱، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
[۱۷] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام (به طور مرسل)، ج۲، ص۴۰۶، ح۱۴۱۹، آل البیت (علیهمالسّلام)، قم.
[۱۸] نوری، طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:دعائم الاسلام)، ج۱۸، ص۲۲۸، ح۱، آل البیت، قم.
[۱۹] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۸۱، المطبعه العلمیه، قم.
[۲۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۱، ص۳۹۷، ح۴۱، مؤسسه الوفاء، بیروت.
مجلسی فرمود: سند حدیث صحیح است.
[۲۱] مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۲۴، ص۳۹، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
در ملاذ الاخیار فرمود: در دیگر اخبار، علاوه بر حبس، تازیان سالیانه نیامده است و ندیدم عالمی شیعی متعرّض آن شود. شاید آن، از خصوصیات آن واقعه و حادثه بوده است.
[۲۲] مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۶، ص۴۶۸، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
آیتالله خوئی: حدیث معتبر است.
[۲۳] خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، ج۲، ص۱۱، مطبعه الآداب، نجف.
۱.۵ – روایت درست بن ابیمنصور
عن بعض اصحابنا، عن ابیعبداللّه، و عن ابیجعفر (علیهالسلام): «فی رجل عدا علی رجل و جعل ینادی: احبسوه! احبسوه! قال: فحبسه رجل و ادرکه فقتله؟ قال: فقال امیرالمؤمنین (علیهالسلام): یحبس الممسک حتی یموت، کما حبس المقتول علی الموت؛
[۲۴] نوری، طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۲۲۷، ح۴، آل البیت، قم.
از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) در مورد مردی که در پی مردی دوید و گفت:
بگیرید! بگیرید! آنگاه مردی او را نگهداشت و او رسید و وی را کشت، سؤال شد فرمود:
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: نگهدارنده زندانی میشود تا بمیرد همچنان که مقتول را نگهداشت تا جان دهد».
آیتالله طبسی: بدین حدیث به جهت ارسال و نیز چون به کتاب درست، طریق مورد اطمینانی نیست، نمیتوان استدلال کرد. به علاوه، بحث و تامل در مورد دلالت حدیث، یعنی اینکه آیا صرف نگهداشتن- اگر چه نداند که او قصد جانش را دارد- موجب زندان ابدی نگهدارنده میشود یا اطلاق روایت، بر صورت علم به قصد قتل، حمل میشود؟
۱.۶ – روایت امیرالمومنین
عن امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) «انّه قضی فی رجل قتل رجلا و آخر یمسکه للقتل، و آخر ینظر لهما لئلا یاتیهم بعد احد فقضی بان یقتل القاتل، و ان یمسک الممسک فی الحبس بعد ان یجلد و یخلد فی السجن حتی یموت، و یضرب فی کل عام خمسین سوطا نکالا، و تسمل عینا الذی کان ینظر لهما؛
[۲۵] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام (به طور مرسل)، ج۲، ص۴۰۹، ح۱۴۲۶، آل البیت (علیهمالسّلام)، قم.
[۲۶] نوری، طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:دعائم الاسلام)، ج۱۸، ص۲۲۷، ح۳، آل البیت، قم.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مورد نگهدارنده، قاتل و ناظر و مراقب ماجرا، چنین قضاوت کرد: قاتل کشته میشود؛ نگهدارنده بعد از تازیانه، در زندان ابد میماند و برای
شکنجه هر سال پنجاه ضربه تازیانه میخورد و شخص سوم، کور میشود.
۱.۷ – روایات دیگر
۱. ان النبی (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) قال فیمن قتل غیره و امسک الآخر: انّه یقتل القاتل و یصبر الصابر؛
[۲۷] علم الهدی، سید مرتضی، الانتصار، ص۵۴۰، شریف رضی، قم.
پیامبر اکرم (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نگهدارنده زندانی و قاتل کشته میشود.
۲. اخبرنا عبد اللّه، اخبرنا محمد، حدثنی موسی، قال: حدثنا ابی، عن ابیه، عن جدّه جعفر بن محمد، عن ابیه، عن جدّه، عن علی (علیهالسّلام) انّه اتی برجلین امسک احدهما و جاء الآخر فقتل، فقال: امّا الذی قتل فیقتل، و امّا الذی امسک، فانّه یحبس فی السجن حتی یموت؛
[۲۸] کوفی، محمد بن اشعث، الجعفریات، ص۱۲۵، مکتبه نینوی الحدیثه، تهران.
[۲۹] نوری، طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:جعفریات)، ج۱۸، ص۲۲۷، ح۱، آل البیت، قم.
روایت شده که نزد حضرت علی (علیهالسلام) دو مرد را آوردند که یکی از آنان فردی را نگه داشته و دیگری او را کشته بود. فرمود: قاتل کشته میشود و نگهدارنده در زندان میماند تا بمیرد.
۳. قضی علی (علیهالسّلام) فی رجل امسک رجلا حتی جاء آخر فقتله، و رجل ینظر، فقضی بقتل القاتل، و قلع عین الذی نظر و لم یعنه، و خلّد الذی امسک فی الحبس حتی مات؛
[۳۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۱، ص۳۹۸، ح۴۸، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[۳۱] نوری، طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:بحار الانوار)، ج۱۸، ص۲۲۸، ح۵، آل البیت، قم.
[۳۲] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۱۹۶، المطبعه العلمیه، قم.
علی (علیهالسلام) در مورد نگهدارنده، قاتل و مراقب حکم کرد که قاتل کشته میشود؛ چشم مراقب از حدقه درمیآید و نگهدارنده، آن قدر در زندان میماند تا بمیرد.
۴. [قال] النبی فی الذی امسک رجلا للآخر حتی قتله: «اقتلوا القاتل و اصبروا الصابر.» قال ابو عبید: یعنی احبسوا الذی حبسه للموت حتی یموت؛
[۳۳] ابن طلاع قرطبی، محمد بن یحیی، اقضیه رسول اللّه، ص۱۰.
[۳۴] فتّنی کجراتی، محمدطاهر بن علی، مجمع بحار الانوار، ج۳، ص۲۸۶، مطبعه مجلس دائره المعارف العثمانیه.
[۳۵] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمّال، ج۱۵، ص۱۰، ح۳۹۸۳۹، مؤسسه الرساله، بیروت.
پیامبر در مورد کسی که دیگری را برای کشته شدن نگهداشت، فرمود: «قاتل را بکشید و نگهدارنده را زندانی کنید.» ابو عبید گفته است: یعنی کسی را که مقتول را برای مرگ نگهداشته زندانی کنید تا در زندان بمیرد.
۵. نا ابو عبید، نا مسلم بن جناده، نا وکیع، عن سفیان، عن اسماعیل بن امیه، قال: قضی رسول اللّه (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) فی رجل امسک رجلا و قتله الآخر، فقال: یقتل القاتل و یحبس الممسک؛
[۳۶] دارقطنی، علی بن عمر، سنن دارقطنی، ج۳، ص۱۴۰، ح۳۲۷۱، موسسه رساله، بیروت.
[۳۷] نک:ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنّف، ج۵، ص۴۳۹، مکتبه الرشد، ریاض.
[۳۸] بیهقی، احمد بم حسین، سنن الکبری، ج۸، ص۹۰، دار الکتب العلمیه، بیروت.
[۳۹] صنعانی، عبدالرزاق، مصنّف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۲۷، مکتب اسلامی، بیروت.
[۴۰] ابن حزم، علی بن احمد، المحلّی، ج۱۱، ص۱۷۳، دار الآفاق الجدیده، بیروت.
[۴۱] نووی، یحیی بن شرف، شرح نووی، ج۱۸، ص۳۸۲، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
[۴۲] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمّال، ج۱۵، ص۱۱، ح۳۹۸۴۱، مؤسسه الرساله، بیروت.
پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) در مورد مردی که مرد دیگری را نگهداشت تا دیگری او را کشت چنین قضاوت کرد: قاتل کشته و نگهدارنده زندانی میشود.
۶. عیسی بن یونس، عن الاوزاعی، عن یحیی بن ابیکثیر، قال: انّ علی بن ابیطالب اتی برجلین قتل احدهما و امسک الآخر فقتل الذی قتل، و قال للذی امسک: امسکته للموت، فانا احبسک فی السجن حتی تموت؛
[۴۳] ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنّف، ج۵، ص۴۳۹، ح۷۸۴۸، مکتبه الرشد، ریاض.
[۴۴] ابن حزم، علی بن احمد، المحلّی (به نقل از:مصنّف ابن ابیشیبه)، ج۱۰، ص۵۱۲، دار الآفاق الجدیده، بیروت.
[۴۵] ابن طلاع قرطبی، محمد بن یحیی، اقضیه رسول اللّه، ص۱۱.
دو مرد را به نزد علی بن ابیطالب آوردند که یکی قاتل بود و دیگری نگهدارنده. حضرت قاتل را کشت و به نگهدارنده فرمود: تو او را برای مرگ نگهداشتی و من تو را آن قدر در زندان نگه میدارم تا بمیری.
۷. عن عطاء بن ابیریاح، عن علی انّه قال فی رجل قتل رجلا متعمّدا و امسکه آخر، فقال: یقتل القاتل و یحبس الآخر فی السجن حتی یموت؛
[۴۶] شافعی، محمد بن ادریس، کتاب الامّ، ج۷، ص۳۳۱.
[۴۷] نک:بیهقی، احمد بم حسین، سنن الکبری، ج۸، ص۵۱، دار الکتب العلمیه، بیروت.
[۴۸] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمّال (به نقل از:ابن حبّان در ثقات)، ج۱۵، ص۸۲، ح۴۰۱۹۴، مؤسسه الرساله، بیروت.
علی در مورد مردی که دیگری را به عمد کشت و شخص دیگری او را نگهداشت، فرمود: قاتل کشته میشود و دیگری در زندان میماند تا بمیرد.
۸. عن قتاده، قال: قضی علی ان یقتل القاتل و یحبس الحابس للموت؛
[۴۹] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمّال، ج۱۵، ص۸۲، ح۴۰۱۹۵، مؤسسه الرساله، بیروت.
قتاده روایت کرد: علی در این مورد قضاوت کرد که قاتل کشته شود و نگهدارنده تا دم مرگ در زندان بماند.
۹. اذا امسک الرجل و قتله الآخر یقتل الذی قتل و یحبس الذی امسک؛
[۵۰] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمّال، ج۱۵، ص۱۰، ح۳۹۸۳۸، مؤسسه الرساله، بیروت.
هرگاه مردی را نگهدارد و دیگری او را بکشد قاتل کشته و نگهدارنده به زندان ابد گرفتار میشود.
۲ – آرای فقیهان شیعه
۱. شیخ مفید: هرگاه سه نفر به جان انسانی بیفتند؛ یکی از آنان او را نگهدارد، دیگری او را بکشد و سومی مراقب باشد تا از آمدن کسی که به سوی آنان میآید یا آنان را میبیند آگاهشان گرداند، در اینجا قاتل کشته میشود و نگهدارنده پس از مجازات به زندان ابد میافتد و سومی نابینا میشود.
[۵۱] مفید، محمد بن محمد، مقنعه، ص۷۴۵، چاپ سنگی، در ضمن مجموع جوامع فقهیه.
۲. سیّد مرتضی: از فتاوا و نظریّات مختص شیعه این است که، از میان سه شخص قاتل، نگهدارنده و مراقب، اوّلی کشته میشود، دومی آن قدر در زندان میماند تا بمیرد و سومی کور میشود.
[۵۲] علم الهدی، سید مرتضی، الانتصار، ص۵۳۹، شریف رضی، قم.
۳. شیخ طوسی: هرگاه دو نفر در قتل یک فرد شریک باشند؛ یکی بکشد و دیگری نگهدارد، قاتل را میکشند و نگهدارنده به حبس ابد محکوم میشود. اگر نفر سومی با آنان باشد که به آن دو نگاه میکند (و مراقب است) کور میشود.
[۵۳] طوسی، محمد بن حسن، النهایه، ص۷۴۴، نشر قدس، محمدی، قم.
۴. همو: اصحاب ما روایت کردهاند که زندانی میشود تا بمیرد و برخی از عالمان غیر شیعی گفتهاند: تعزیر میشود و چیزی بر او نیست. برخی دیگر از آنان گفتهاند: اگر به شوخی نگهداشته باشد تعزیر میشود، امّا اگر به قصد کشتن نگهداشته باشد قصاص میشود.
[۵۴] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۷، ص۴۹، مکتبه المرتضویه، تهران.
۵. همو: در مورد نگهدارنده و قاتل، قاتل قصاص میشود و نگهدارنده به زندان ابد میافتد. ربیعه [از عالمان اهل سنّت] نیز قائل به همین مطلب است، تا اینکه فرمود: دلیل ما اجماع طایف شیعه و اخبار ایشان است؛ زیرا آنان خلافی برای آنچه بیان کردیم، روایت نکردهاند.
[۵۵] طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۱۷۳، مسال ۳۶، مطبعه تابان، تهران.
۶. سلّار بن عبد العزیز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 