پاورپوینت کامل تسمیه (علم کلام) ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تسمیه (علم کلام) ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تسمیه (علم کلام) ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تسمیه (علم کلام) ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل تسمیه (علم کلام) ۶۹ اسلاید در PowerPoint

برای اصطلاحات مشابه، تسمیه (علوم دیگر) را ببینید.

واژ تسمیه به مناسبت بحث، بر دو معنای متفاوت اطلاق می‌شود: نخست به معنای نامیدن و وضع لغات، که در این معنا بر فعل کسی که برای مسمایی اسمی وضع می‌کند، دلالت دارد، و دوم به معنای خواندن نام افراد و مخاطب ساختن آنان است.

[۱] محمد غزالی، المقصد الاسنی، ج۱، ص۶، قاهره، مطبعهالسعاده.

فهرست مندرجات

۱ – بحث متکلمان
۲ – کهن‌ترین عقیده
۳ – نظر اشاعره و معتزله
۴ – موضع بینابین
۵ – نظر غزالی
۶ – بحث توقیف و وضع
۷ – اصالت تسمیه
۸ – نظر حکمای مسلمان
۹ – گرایشهای نام‌انگاری
۱۰ – اسماء و صفات خداوند
۱۱ – شباهت میان صفات با اسماء
۱۲ – فهرست منابع
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع

۱ – بحث متکلمان

مباحث مربوط به اسم و تسمیه در جهان اسلام گذشته از برخی اشارات مختصر و پراکند فیلسوفان و نحویان، بیشتر در میان متکلمان مطرح بوده است. مسئل اسم و تسمیه، به تبع بحث از چگونگی نسبت اسماء و صفات خداوند با ذات او، به میان می‌آید. نفس وجود اسماء الاهی و اطلاق آن‌ها بر ذات خداوند، در نگاه اول مستلزم آن است که مسما و مابازائی مطابق با هریک از آن اسماء وجود داشته باشد. معنا و مسمای این اسماء از یک‌سو و کیفیت وضع و تسمی آن‌ها در مقابل این معانی، از سویی دیگر، میان متکلمان محل اختلاف بوده است، زیرا پذیرش مسماهای کثیر در ذات خداوند را برخی مستلزم قول به تکثر در ذات، و منافی توحید می‌انگاشتند. از طرفی دیگر، نفی این اسماء و صفات از ذات او نیز مغایر با نص صریح قرآن است.

[۲] محمد فخرالدین رازی، شرح اسماء الله الحسنی، ج۱، ص۱۹، به کوشش طه عبدالرئوف سعد، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.

[۳] علی آمدی، غایه المرام فی علم الکلام، ج۱، ص۳۸-۳۹، به کوشش حسن عبداللطیف، قاهره، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.

تبعات این منازعات متکلمان را برآن داشت تا به بحث از رابط اسم، مسما و تسمیه به‌طور عام بپردازند.

۲ – کهن‌ترین عقیده

از لحاظ تاریخی، کهن‌ترین عقیده در این موضوع از آنِ اصحاب حدیث است که در اطلاق اسماء کثیر بر ذات واحد خداوند، به اقتضای ظاهر نص، بر هویت متمایز هریک از صفات تأکید می‌کردند، بی‌آنکه خود را ملزم به پذیرش نتایج و لوازم منطقی این سخن بدانند.

[۴] احمد بیهقی، الاسماء والصفات، ج۱، ص۱۱۰، بیروت، احیاءالتراث العربی.

[۵] احمد ابن تیمیه، نقض المنطق، ج۱، ص۶، به کوشش محمد بن عبدالرزاق حمزه و سلیمان عبدالرحمان الضیع، قاهره، مکتبه السنه المحمدیه.

[۶] احمد ابن تیمیه، نقض المنطق، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمد بن عبدالرزاق حمزه و سلیمان عبدالرحمان الضیع، قاهره، مکتبه السنه المحمدیه.

[۷] احمد ابن تیمیه، نقض المنطق، ج۱، ص۱۲۵، به کوشش محمد بن عبدالرزاق حمزه و سلیمان عبدالرحمان الضیع، قاهره، مکتبه السنه المحمدیه.

۳ – نظر اشاعره و معتزله

درواقع، نخستین‌بار انتقادات معتزله از اقوال اصحاب حدیث بود که اشکالات ناشی از چنین طرز تلقی‌ای از اسماءالله را آشکار کرد. سپس معتزله برای اجتناب از این محذور، تا آن‌جا پیش رفتند که هم اسماء خداوند را به صرف تسمیه فرو کاستند، یعنی برای اسماء متعدد، مسمای واحد قائل شدند.

[۸] عبدالملک جوینی، الارشاد، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۲، به کوشش محمد یوسف موسی و علی عبدالمنعم عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.

اشاعره نیز می‌کوشیدند به جمع میان این دو رأی دست یابند، اما موضع آنان چندان روشن نیست. بنا بر گفت آمدی، اشاعره در نفی یکی انگاشتن تسمیه و مسما همداستان‌اند،

[۹] محمد اعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۰۸، کلکته، ۱۸۶۲م.

ولی دربار مدلول حقیقی اسماء، برخی، ازجمله ابن فورک و موافقان او عقیده داشته‌اند که مدلول هم اسماء الاهی اعم از اسماء ذات، فعل و اسم جلاله، عین مسما و عبارت از تمام ذات خداوند است. به عبارت دیگر، ایشان مدلول اسم را «مطابقی» لحاظ می‌کردند و از این‌رو، نظری شبیه به نظر اصحاب حدیث داشتند.

[۱۰] محمد ابن فورک، مشکل الحدیث و بیانه، ج۱، ص۱۳۱-۱۳۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۲ق.

[۱۱] محمد اعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۰۸، کلکته، ۱۸۶۲م.

۴ – موضع بینابین

برخی دیگر، همچون خود ابوالحسن اشعری، موضعی بینابین اتخاذ کردند. وی از سویی مخالفت ابوعلی جبایی با عقید اصحاب حدیث، مبنی بر واقعیت داشتن و عارض بودن صفات بر ذات حق را نادرست دانسته، و از سوی دیگر، خود را ملزم ندیده است که همچون معتزله، اسماء را به صرف تسمیه بکاهد و تناظر اسم و مسما را انکار کند. به اعتقاد او با آن‌که هر تسمیه‌ای اسم است، ولی هر اسمی صرفاً تسمیه نیست. در نظر وی مدلول برخی از اسماء، عین ذات مسما ست بدون اعتبار صفت یا معنایی در ذات، مانند اسم جلال «الله» نیز ممکن است غیر از مسما باشد، مانند اسمائی که بر نسبتی میان ذات خداوند و غیر او دلالت دارند؛ یعنی هم اسماء فعل همچون خالق و رازق. دربار اسماء ذات وی بر آن است که مدلول این اسماء نه عین ذات خداوند و نه غیرذات او ست.

[۱۲] محمد ابن فورک، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، ج۱، ص۳۸-۴۰، به کوشش دانیل ژیماره، بیروت، ۱۹۸۶م.

[۱۳] محمد اعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۰۸، کلکته، ۱۸۶۲م.

درواقع او نیز، همچنان‌که بعدها ابن فورک بر آن راه رفت، مدلول این اسماء را از نوع مطابقی می‌دانست، ولی برای اجتناب از محذور اصحاب حدیث، در عین حال، برای این اسماء، مدلولی تضمنی نیز قائل بود. تهانوی از برخی اشاعره نیز یاد کرده است که دربار اسماء ذات، مسما را عین ذات، اما مدلول را اعم از از مطابقی انگاشته‌اند.

[۱۴] محمد اعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۰۸، کلکته، ۱۸۶۲م.

نظری دیگر به ابونصر بن ایوب منسوب است که عقیده داشت لفظ اسم میان تسمیه و مسما مشترک است و بر هر دو اطلاق می‌شود و تنها برحسب قراین می‌توان آن‌ها را از یکدیگر بازشناخت.

[۱۵] محمد اعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۰۹، کلکته، ۱۸۶۲م.

۵ – نظر غزالی

غزالی در مقدم مقصدالاسنی پیش از ورود به بحث اسماء و صفات الاهی، مسئل ارتباط اسم، مسما و تسمیه را به نحو عام بررسی کرده است. وی بی‌آنکه از دیگران نامی ببرد، آراء معتزله، اصحاب حدیث و اشاعره را در این مسئله بیان می‌کند و به انتقاد از آن‌ها می‌پردازد.

[۱۶] محمد غزالی، المقصد الاسنی، ج۱، ص۳، قاهره، مطبعهالسعاده.

عمده‌ترین اشکال غزالی بر این آراء ــ که هریک به‌نحوی به این همانی اسم و مسما یا اسم و تسمیه قائل شده‌اند ــ این است که به هیچ معنای ممکنی، نمی‌توان این ۳ مفهوم را یکی دانست. غزالی سپس رأی خاص خویش را مبنی بر تباین کامل این ۳ مفهوم پیش می‌کشد

[۱۷] محمد غزالی، المقصد الاسنی، ج۱، ص۸، قاهره، مطبعهالسعاده.

که بعدها فخرالدین رازی نیز بر همین نظر رفته است.

[۱۸] محمد فخرالدین رازی، شرح اسماء الله الحسنی، ج۱، ص۱۸، به کوشش طه عبدالرئوف سعد، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.

غزالی ۳ معنای ممکن برای این همانی ۳ مفهوم یادشده ذکر می‌کند و یک یک به رد آن‌ها می‌پردازد. امکان نخست عبارت است از دو وصف که به لحاظ معنایی به نوعی موضوع واحد تعلق دارند، مانند تعلق مفهومهای بُرنده و مُهنَّد به شمشیر. امکان دوم مواردی است که دو وصف متفاوت بر موضوع واحدی که متصف به آن صفت است، به نحو عارضی حمل شوند، مانند سفیدی و سردی برای برف. امکان سوم نیز ترادف لفظی است. وی هر ۳ مورد را رد می‌کند و در انتقاد به یکی بودن اسم و مسما، هریک از این دو مفهوم را دارای صفاتی می‌انگارد که مختص به همان است و بر دیگری اطلاق نمی‌شود. برای مثال، اسم ممکن است فارسی، عربی یا یونانی باشد، ولی نمی‌توان این صفات را به مسما نیز نسبت داد.

[۱۹] محمد غزالی، المقصد الاسنی، ج۱، ص۶-۸، قاهره، مطبعهالسعاده.

به عقید غزالی

[۲۰] محمد غزالی، المقصد الاسنی، ج۱، ص۶-۱۳، قاهره، مطبعهالسعاده.

و به تبع او امام فخرالدین رازی،

[۲۱] محمد فخرالدین رازی، شرح اسماء الله الحسنی، ج۱، ص۱۸-۲۶، به کوشش طه عبدالرئوف سعد، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.

گذشتگان برای پرهیز از نتایج خلاف در باب اسماء و صفات، هریک به نحوی می‌کوشیده‌اند تا مسئله را در قالبی از نسبت مفاهیم سه‌ ‌گانه حل کنند. در حالی که بحث دربار نسبت اسم و مسما و تسمیه به این مقصود کمکی نکرده است. یکی شمردن اسم و مسما یا اسم و تسمیه دور شدن از بداهت عقل و حاصل تصدیق بلاتصور است.

[۲۲] محمد اعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۰۸، کلکته، ۱۸۶۲م.

۶ – بحث توقیف و وضع

مبحث دیگری که ذیل عنوان تسمیه در آثار متکلمان مطرح بوده، عبارت است از ملاک جواز استعمال اسماء و صفات دربار خداوند. آیا می‌توان خداوند را با هر نامی که نزد عقل و عرف شایسته است خواند؟ یا اطلاق هر نامی بر خداوند مشروط به اجازه و سابق اطلاق آن اسم در نصوص دینی است؟ در این مسئله، اشاعره به توقیف گرداییده‌اند و اسماء و صفات الاهی را محدود به اسماء و صفات مذکور در آیات قرآنی دانسته‌اند. در نظر آنان، اطلاق اسماء و صفات دیگر بر خداوند جایز نیست. اما معتزله که در برابر توقیف، به وضع یا اصطلاح گرایش داشتند، در این‌باره نیازی به اذن قرآن نمی‌دیدند و علاوه بر آنچه در قرآن آمده است، عقل را نیز در اطلاق اسماء و صفات شایسته بر خداوند روا می‌انگاشتند. در این میان، بسیاری از متکلمان نیز تلفیقی از دو نظری توقیف و اصطلاح را ترجیح داده‌اند.

[۲۳] محمد فخرالدین رازی، شرح اسماء الله الحسنی، ج۱، ص۳۶-۳۹، به کوشش طه عبدالرئوف سعد، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.

[۲۴] قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۵، ص۱۷۹-۱۸۲، به کوشش محمود خضیری، قاهره، ۱۹۵۸م.

[۲۵] قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۵، ص۱۹۵-۱۹۷، به کوشش محمود خضیری، قاهره، ۱۹۵۸م.

بحث از توقیف و وضع، هرچند در آغاز در زمین اسماء و صفات الاهی مطرح شده بود، در طی زمان، دامن گسترده‌تری یافت و به بحث عام دربار اصل واژه‌ها و خاستگاه زبان کشیده شد و توجه برخی فلاسفه و لغت‌شناسان را نیز به خود جلب کرد.

[۲۶] جابر بن حیان، «الاحجار»، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، مختار رسائل، به کوشش پل کراوس، قاهره، ۱۳۵۴ق.

[۲۷] جابر بن حیان، «التصریف»، ج۱، ص۳۹۳، مختار رسائل، به کوشش پل کراوس، قاهره، ۱۳۵۴ق.

[۲۸] جابر بن حیان، «التصریف»، ج۱، ص۳۹۷، مختار رسائل، به کوشش پل کراوس، قاهره، ۱۳۵۴ق.

[۲۹] سیوطی، المزهر، ج۱، ص۸، به کوشش احمد جاد مولی بک و دیگران، بیروت، ۱۹۸۶م.

[۳۰] محسن مهدی، «زبان و منطق در قرون نخستین اسلامی»، ج۱، ص۶۹، ترجم عبدالحسین آذرنگ، فرهنگ، کتاب ششم، تهران، ۱۳۶۹ش.

۷ – اصالت تسمیه

نام‌انگاری یا اصالت تسم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.