پاورپوینت کامل بنی حمدان ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بنی حمدان ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بنی حمدان ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بنی حمدان ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :

آل‌حمدان

آلِ حَمْدان، سلسله‌ای شیعی مذهب از قبیله ابن تَغْلِب که از حدود ۲۹۲ق/۹۰۵م تا ۳۹۴ق/۱۰۰۴م بر بخش‌هایی از شام و شمال عراق (جزیره) فرمان راندن.

فهرست مندرجات

۱ – آل حمدان و خلیفه عباسی
۲ – خاندان درباری
۳ – سرانجام حسین بن حمدان
۴ – شکست قرمطیان
۵ – مرگ ابوالهیجا
۶ – حمدانیان موصل
۶.۱ – حسن بن ابی الهیجا
۶.۱.۱ – پیروزی حسن
۶.۱.۲ – حسن و مسند امارت بغداد
۶.۱.۳ – صلح ناصرالدوله
۶.۱.۴ – مرگ توزون
۶.۱.۵ – تصرف بغداد
۶.۱.۶ – فرار ناصرالدوله
۶.۱.۷ – میانجیگری سیف الدوله
۶.۱.۸ – درگذشت ناصرالدوله
۶.۲ – ابوتغلب غضنفر
۶.۲.۱ – پیروزی ابوتغلب
۶.۲.۲ – مرگ ابوتغلب
۶.۳ – سقوط حمدانیان موصل
۷ – حمدانیان حلب
۷.۱ – سیف‌الدوله
۷.۱.۱ – پیروزی سیف‌الدوله
۷.۱.۲ – استیلا سیف‌الدوله
۷.۱.۳ – حلب در تصرف سیف‌الدوله
۷.۱.۴ – صلح سیف الدوله
۷.۱.۵ – فتوحات سیف الدوله
۷.۱.۶ – جنایات رومیان
۷.۱.۷ – وفات
۷.۲ – سعدالدوله ابوالمعالی شریف
۷.۳ – صلح سعدالدوله
۷.۴ – درگذشت سعدالدوله
۷.۵ – سعیدالدوله ابوالفضایل
۷.۶ – انقراض دولت حمدانیان در حلب
۸ – دربار خلفای فاطمی و آل‌حمدان
۹ – اوضاع اجتماعی آن دوران
۹.۱ – نیک‌نام‌ترین آل حمدان
۹.۲ – گزارش مورخان از آل حمدان
۱۰ – اوضاع فرهنگی
۱۰.۱ – نامداران علم و ادب
۱۰.۲ – شاگرد شیخ مفید
۱۱ – فهرست منابع
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

۱ – آل حمدان و خلیفه عباسی

نیای این سلسله، حمدان بن حَمْدون بن حارث نام داشت که با قبیله خویش در پیرامون موصل ساکن شده بود. او در ۲۵۴ق/۸۶۸م با تغلبیان دیگر به پیکار با خوارج، متّحد شد و بر قلعه ماردین یا قلعه صواره نزدیک عینِ زعفران چیره گردید. معتضد عبّاسی (خلافت، ۲۷۹-۲۸۹ق/۸۹۲-۹۰۲م) خود برای تصرّف قلعه به سوی حمدان رفت

[۱] ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص۱۵۰.

[۲] ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۳.

ولی او قلعه را رها کرد و آن را به پسر خود حسین واگذاشت و وی قلعه را به معتضد سپرد. اندکی بعد خلیفه حمدان را گرفت و به زندان افکند. برخی گفته اند، او امان گرفت و به بغداد آمد و گرفتار شد. وی در زندان بماند تا پسرش حسین در ۲۸۳ق/۸۹۶م لشکر هارونِ خارجی را شکست داد و از خلیفه خلعت گرفت و بدین سان بند از پای حمدان برداشته شد.

[۳] طبری محمّد بن جریر، تاریخ، ج۳، ص۲۱۴، به کوشش دوخویه، لیدن، ۱۸۹۰م.

[۴] طبری محمّد بن جریر، تاریخ، ج۲، ص۱۴۲، به کوشش دوخویه، لیدن، ۱۸۹۰م.

۲ – خاندان درباری

در ۲۹۲ق/۹۰۴م عبدالله بن حمدان از سوی خلیفه مکتفی (خلافت، ۲۸۹-۲۹۵ق/۹۰۲-۹۰۸م) فرمانروای موصل گشت. در ۳۰۷ق/۹۱۹م ابراهیم بن حمدان به حکومت رَبیعه گمارده شد. در ۳۰۹ق/۹۲۱م داوود، برادر دیگرش، به جای او نشست. برادر چهارم، ابوالعلاء سعید نیز در ۳۱۲ق/۹۲۴م به حکومت نهاوند رفت. همچنین برخی دیگر از افراد این خاندان در دستگاه خلافت مناصبی یافتند.

۳ – سرانجام حسین بن حمدان

حسین بن حمدان پس از پیروزی بر هارونِ خارجی در ۲۸۳ق/۸۹۶م با بکر بن عبدالعزیزبنابی دُلَف پیکار کرد و تا ۲۸۶ق/۸۹۹م ۲ بار با قرمطیان جنگید و در نبرد با آخرین فرمانروایان طولونی نیز شرکت کرد. او در ۲۹۶ق/۹۰۸م کوشید تا عبدالله بن معتز را بر مسند خلافت بنشاند، اما توفیق نیافت و از برابر خلیفه مقتدر (خلافت، ۲۹۵-۳۲۰ق/۹۰۸-۹۳۲م) گریخت. برادرش عبدالله به امر خلیفه در پی او رفت، اما بی نتیجه به بغداد بازگشت تا آن‌که خلیفه به وساطت برادر دیگر او ابراهیم، یا وساطت ابن فُراتِ وزیر، او را بخشید و به حکومت قم و کاشان فرستاد. او در ۳۰۳ق/۹۱۵م باز به مخالفت برخاست و این بار خلیفه وی را زندانی کرد تا در ۳۰۶ق/۹۱۸م بمرد. برخی گفته‌اند به امر خلیفه کشته شد.

۴ – شکست قرمطیان

ابوالهیجا عبدالله بن حمدان که در ۲۹۲ق/۹۰۴م حکومت یافت، از همان آغاز ورود با اکراد یزیدی به جنگ پرداخت و آنان را بپراکند. پس از آن در ۳۰۸ق/۹۲۱م پسر خود حسن را به نیابت حکومت آن دیار منصوب کرد و خود در بغداد نشست. در ۳۱۱ق/۹۲۳م مأموریت یافت تا زائران خانه خدا را در سفر مکه از گزند قرمطیان محافظت کند. در بازگشت، ابوطاهر سلیمان قرمطی بر او هجوم برد و اسیرش کرد، اما وی سال بعد آزاد شد و به بغداد رفت. در ۳۱۵ق/۹۲۷م قرمطیان به عَیْنُ التَّمْر نزدیک انبار رسیدند و بغداد را تهدید کردند. ابوالهیجا این بار بر آن‌ها تاخت و قرمطیان را عقب نشاند.

۵ – مرگ ابوالهیجا

وی در ۳۱۷ق/۹۲۹م به یاری مونس المظفّر و نازوک خادم، خلیفه مقتدر را از خلافت خلع کرد و محمد بن معتضد را با لقب «القاهر» به خلافت نشاند.

[۵] اصفهانی حمزه، تاریخ سنی ملوک الأرض والأنبیاء، ج۱، ص۱۳۳، برلین، ۱۳۴۰ق.

خلیفه جدید، ابوالهیجا را حکومت حُلْوان و دینور و همدان و کرمانشاهان داد. ولی اندکی بعد سپاهیان بغداد شوریدند و مقتدر دوباره بر مسند خلافت نشست و ابوالهیجا در گیرودار شورش به قتل رسید. از ابوالهیجا ۲ پسر باقی ماند که در موصل و حلب دولت‌هایی تشکیل دادند. از اینجاست که آل حمدان به ۲ شاخه حمدانیان موصل و حمدانیان حلب تقسیم می‌شود.

۶ – حمدانیان موصل

پایه‌گذار حمدانیان موصل ناصرالدوله حسن بن ابی‌الهیجا (د ۳۵۸ق/۹۶۸م) بود.

۶.۱ – حسن بن ابی الهیجا

ناصرالدوله، نخست در ۳۰۸ق/۹۲۰م به نیابت از پدر به امارت موصل گمارده شد، اما مقتدر در ۳۱۸ق/۹۳۰م پس از مرگ ابوالهیجا، حسن را از امارت موصل عزل کرد و ولایت آن‌جا را به عموهای وی، پسران حمدان سپرد و او را به امارت بخش غربی دیارِ ربیعه و نَصیبین، سَنْجار، خابور، مَیافارقین و اَرْزَن گماشت. در ۳۱۹ق/۹۳۱م دوباره اختلاف میان مونس مظفر، یکی از امیران بلند پایه بغداد، و خلیفه بالا گرفت و در ۳۲۰ق/۹۳۲م که مونس، خشمگین از خلیفه به سوی موصل می‌رفت، حسن و عموهایش راه را بر مونس بستند، اما شکست خوردند و پراکنده شدند. پس از آن حسن به خدمت مونس درآمد تا آن‌که مقتدر کشته شد.

۶.۱.۱ – پیروزی حسن

در ۳۲۲ق/۹۳۴م حسن، موصل و دیارِ ربیعه را تصرّف کرد و سپس عمویش ابوالعلای سعید را که قصد تصرف آن‌جا را داشت، به قتل رساند. این کار بر خلیفه راضی (خلافت، ۳۲۲-۳۲۹ق/۹۳۴-۹۴۰م) گران آمد و سپاهیانی فرستاد تا وی را گرفتار کنند. در نخستین برخورد، حسن دچار شکست شد و گریخت، ولی در نبرد دیگر آنان را شکست داد و بر موصل و اطراف آن استیلا یافت. در ۳۲۴ق/۹۳۶م راضی حکومت موصل، دیار ربیعه، دیار مُضَر و دیار بکر را به او داد. از این به بعد کار او بالا گرفت تا آنجا که در ۳۲۵ق/۹۳۷م سراسر جزیره را در دست داشت.

۶.۱.۲ – حسن و مسند امارت بغداد

در ۳۳۰ق/۹۴۱م ابن رایِق، امیرالأمرای بغداد، را به حیله بکشت

[۶] ابوعلی مسکویه احمد بن محمد، تجارب الامم، ج۲، ص۲۷، به کوشش آمدروز، ۱۹۱۶م، طبع افست.

و خود با لقب ناصرالدوله از سوی خلیفه متّقی (خلافت، ۳۲۹-۳۳۳ق/۹۴۱-۹۴۴م) به امیرالامراییِ بغداد منصوب شد و برادرش ابوالحسن علی نیز لقب سیف‌الدوله یافت. ناصرالدوله در مسند امارت بغداد کار را بر خلیفه تنگ گرفت و اموالش را مصادره کرد و از حقوق او و اهل حرم بکاست و بر مالیات‌ها بیافزود. همچنین میان وی با آل بویه و بریدیان جنگ برخاست.

۶.۱.۳ – صلح ناصرالدوله

در ۳۳۱ق/۹۴۲م توزون بر بغداد چیره شد و ناصرالدوله پس از ۱۳ ماه امارت ناچار با سران حمدانی به موصل گریخت و خلیفه نزد وی به موصل رفت. پس میان توزون و حمدانیان جنگ درگرفت. این جنگ ها به شکست سیف‌الدوله انجامید. سیف الدوله به موصل آمد و با برادرش ناصرالدوله، همراه خلیفه، به نصیبین رفتند و توزون وارد موصل شد. سرانجام میان آنان صلح افتاد و مقرّر شد منصرفات ناصرالدوله تا ۳ سال در دست خود او باشد و سالانه ۰۰۰‘۶۰۰‘۱ درهم برای توزون بفرستد.

۶.۱.۴ – مرگ توزون

اندکی بعد خلیفه از حمدانیان نیز دلتنگ شد و به رَقّه رفت و در آنجا اقامت گزید و سرانجام با توزون صلح کرد و به بغداد بازگشت، ولی در ۳۳۳ق/۹۴۴م توزون او را کور کرد و مستکفی (خلافت، ۳۳۳-۳۳۴ق/۹۴۵-۹۴۶م) را به خلافت نشاند و خود نیز در سال بعد (۳۳۴ق/۹۴۵م) درگذشت.

۶.۱.۵ – تصرف بغداد

در همان سال آل بویه وارد بغداد شدند و کوشیدند نفوذ خلیفه و امیران اطراف، از آن میان حمدانیان را محدود کنند، اما ابن شیرزاد که پس از توزون امیرالامرای بغداد بود، دل با ناصرالدّوله داشت و از یاری وی دریغ نمی‌کرد، و چون معزّالدوله دیلمی (۳۰۲-۳۵۶ق/۹۱۵-۹۶۷م) همراه با خلیفه مطیع (خلافت، ۳۳۴-۳۶۳ق/۹۴۶-۹۷۴م) برای جنگ با حمدانیان از بغداد بیرون رفت، ناصرالدّوله به اشاره ابن شیرزاد این شهر را تصرف کرد (۳۳۴ق/۹۴۵م).

۶.۱.۶ – فرار ناصرالدوله

از آن سوی معزالدوله تَکریت را که جزو قلمرو ناصرالدّوله بود غارت کرد و به سوی بغداد آمد و پس از ۴ ماه توانست آنجا را تصرف کند. ناصرالدّوله در ۳۳۵ق/۹۴۶م پنهان از ترکان (بازماندگان توزون)، پیمانی با معزّالدّوله بست. از این روی ترکان بر او شوریدند و ناصرالدوله ناگزیر با ابن شیرزاد به موصل رفت، ولی کشمکش او با معزالدوله پایان نیافت و این دو، بارها رودرروی یکدیگر ایستادند.

۶.۱.۷ – میانجیگری سیف الدوله

چنانکه در ۳۴۵ق/۹۵۶م وقتی معزّالدّوله برای سرکوبی شورش اهواز از بغداد بیرون رفت، ناصرالدوله به این شهر درآمد. در ۳۴۶ق/۹۵۷م معزالدوله به قصد گوش مالی ناصرالدوله آهنگ موصل کرد و او ناچار پذیرفت که سالانه ۰۰۰‘۰۰۰‘۱ درهم بپردازد، ولی چون از پرداخت آن سرباز زد، معزّالدّوله در ۳۴۷ق/۹۵۸م به موصل و نصیبین حمله کرد و بر آن شهرها چیره شد. ناصرالدوله به مَیّافارقین گریخت و از آنجا وارد حلب شد که سیف‌الدوله در آنجا به استقبال فرمان می‌راند. سیف‌الدوله به میانجیگری برخاست و متعهد شد که آن مال را به بغداد فرستد.

۶.۱.۸ – درگذشت ناصرالدوله

حمدالله مستوفی می گوید، «به خراجی معیّن صلح کردند که ماه به ماه سیف الدوله به معزّالدّوله رسانَد و او به ملک ابن‌حمدان تعلّق نسازد». معزّالدّوله در ۳۵۳ق/۹۶۴م در پی اختلاف نظر با ناصرالدوله بر سر شرایط پیمان نامه پیشین، دوباره به موصل لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد و حکومت ولایات ناصرالدوله را طبق پیمان پیشین به پسرش ابوتغلب غضنفربن ناصرالدّوله سپرد. اندکی بعد او پدر را دربند کشید و در موصل زندانی ساخت تا این‌که وی (ناصرالدوله) در ۳۵۸ق/۹۶۹م در زندان درگذشت.

۶.۲ – ابوتغلب غضنفر

ابوتغلب غضنفر (د ۳۶۹ق/۹۷۹م) فرزند ناصرالدوله بود، پس از ناصرالدوله میان فرزندانش اختلاف افتاد و آنان ۲ دسته شدند. دست‌هایی از ابوتغلب پشتیبانی می‌کردند و دست‌هایی به ابوالمظفر حمدان گرایش داشتند. در این کشاکش، ابوتغلب بر برادرش حمدان پیروز شد. حمدان در ۳۵۸ق/۹۶۹م به بختیار دیلمی در بغداد پناه برد. بختیار او را بزرگ داشت و ابواحمد موسوی پدر شریفِ رضی را که مورد احترام هر دو بود برانگیخت تا میان برادران صلح برقرار سازد.

۶.۲.۱ – پیروزی ابوتغلب

حمدان در ۳۵۹ق/۹۷۰م به رَحْبه که جزو قلمرو ابوتغلب بود، بازگشت، اما صلح دوم نیافت و کار به جنگ کشید و ابوتغلب برادر خود ابوالبرکات را به سوی حمدان گسیل داشت. ابوالبرکات در این برخورد کشته شد. ابوتغلب در نبردی دیگر در ۳۶۰ق/۹۷۱م حمدان و دیگر برادران را درهم شکست، و حمدان با برادرش ابراهیم به بغداد رفت و به بختیارِ دیلمی پناهنده شد. پس از شکست حمدان، ابوتغلب استقرار یافت و حَرّان را تصرف کرد، اما نتوانست در برابر رومیان که تا دیاربکر و نصیبین (۳۶۱ق/۹۷۱م) پیش رانده بودند، پایداری کند، و ازاین‌رو در همانجا متوقف شد.

۶.۲.۲ – مرگ ابوتغلب

در ۳۶۲ق/۹۷۲م رومیان که از پیروزی های پیشین خود گستاخ شده بودند، عازم فتح «آمِد» شدند. «هزار مرد» غلام ابوالهَیجاءِ بن حمدان که درآمِد بود، از ابوتغلب یاری خواست. وی برادرش هبه‌الله بن ناصرالدوله را گسیل داشت. رومیان شکست خورد و عضدالدّوله موصل، دیار ربیعه، میافارقین، آمِد و دیار مضر را از او گرفت و ابوتغلب به اَخلاط گریخت و از آنجا آهنگ دمشق کرد، ولی به شهر راه نیافت. وی از خلیفه فاطمی عزیز (خلافت، ۳۶۵-۳۸۶ق/۹۷۶-۹۹۶م) برای گشادن دمشق یاری خواست. خلیفه پیغام داد که باید به قاهره آید تا او را به مال و مرد مدد رساند، اما ابوتغلب از این کار خودداری کرد و به طَبَریّه رفت. در این وقت دَغْفَل طایی که حکومت رَمّله داشت از خطر او بیمناک شد و با او جنگید و نیرویش را شکست و خود وی را بگرفت و بکشت (۳۶۹ق/۹۷۹م).

۶.۳ – سقوط حمدانیان موصل

این زمان را باید زمانِ انقراض حمدانیان موصل به شمار آورد، اگرچه ابوطاهر ابراهیم و ابوعبدالله حسین، برادران ابوتغلب، به یاری آل بویه رفتند. در ۳۷۹ق/۹۸۹م، یک چند بر موصل دست یافتند، ولی بیش از یک سال دوام نیاوردند و در آن مدت نیز مطیع آل بویه بودند.

[۷] ابن اثیر عزّالدین، الکامل، ج۹، ص۶۶، به کوشش تورنبرگ، ۱۸۶۲م.

[۸] ابن اثیر عزّالدین، الکامل، ج۹، ص۷۱، به کوشش تورنبرگ، ۱۸۶۲م.

[۹] ابن اثیر عزّالدین، الکامل، ج۹، ص۷۲، به کوشش تورنبرگ، ۱۸۶۲م.

در ۳۸۰ق/۹۹۰م ابوطاهر و ابوعبدالله بر ابوعلی بن مروان کُرد که بر میافارقین چیره شده بود، هجوم بردند. ابوعلی پیروز شد و ابوعبیدالله را اسیر کرد، و با شفاعت خلیفه فاطمی روانه مصر ساخت. خلیفه او را به فرمانروایی حلب گماشت که تا پایان عمر در آنجا بود. در همان سال ابوذَوّاد امیرِ عقیلیان، ابوطاهر را نیز شکست داد و نصیبین و بَلَد را تصرف کرد و سال بعد بر موصل نیز دست یافت، اما آل بویه آنان را واپس راندند. در ۳۸۶ق/۹۹۶م باز مُقَلّد عقیلی موصل را تصرّف کرد و آل بویه به حکومت پرداخت و حمدانیان به کلّی برافتادند.

۷ – حمدانیان حلب

نخستین فرد از حمدانیان حلب سیف‌الدوله، ابوالحسن علی (د ۳۵۶ق/۹۶۷م)بود.

۷.۱ – سیف‌الدوله

در ۳۳۰ق/۹۴۱م پس از آ‌نکه خلیفه، ابوالحسن علی را لقب سیف‌الدوله داد، در بغداد بماند. او به برادرش ناصرالدوله در برابر بریدیان و ترکان مدد می رسانید و نیز می‌کوشید قلمرو مستقل برای خود پدید آورد. سرانجام میان وی و ابوالحسین بریدی جنگ افتاد و کار به شکست سیف‌الدوله انجامید. او بار دیگر به یاری ناصرالدّوله به جنگ پرداخت و لشکر ابوالحسین را شکست داد و واسط را از دست بریدیان بیرون آورد و کوشید که بصره را نیز تصرف کند، اما در ۳۳۱ق/۹۴۲م که ترکان در بغداد بر ناصرالدوله شوریدند، سیف‌الدوله نیز در واسط آماج تاخت و تاز آنان گشت.

[۱۰] ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص۱۶۵.

[۱۱] ابن عبری ابوالفرج، تاریخ مختصرالدّول، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۳.

پس به بغداد درآمد و از آنجا در پی ناصرالدّوله که بغداد را به قصد موصل ترک کرده بود، روانه شد.

۷.۱.۱ – پیروزی سیف‌الدوله

در جریان آن اختلاف‌ها که میان ناصرالدوله و خلیفه و توزون بود، سیف‌الدوله به برادر مدد می‌کرد و می‌کوشید که بغداد را تصرف کند، اما موفق نشد و توزون بر او پیشدستی کرد. از این رو، در ۳۳۳ق/۹۴۴م به شام رفت و حاکم حلب ، یانِسِ مونسی را که از طرف محمّد بن طُغج، معروف به اِخْشید (د ۳۳۴ق/۹۴۵م)، امارت حلب داشت، گریزاند و آنجا را تصرف کرد و به سوی حِمُص رفت و با سپاه اخشید و غلامش کافور پیکار کرد و پیروز شد و بر حمص دست یافت. آنگاه به دمشق رفت و آنجا را به محاصره گرفت، اما نتوانست شهر را بگشاید و بازگشت.

۷.۱.۲ – استیلا سیف‌الدوله

گفته‌اند که در آغاز میان سیف‌الدوله و اخشید صلح برقرار شد

[۱۲] ابن تغری بردی یوسف، النّجوم الزّاهره، ج۳، ص۲۵۵، مصر، وزاره الثّقافه والارشادالقومی.

[۱۳] ابن تغری بردی یوسف، النّجوم الزّاهره، ج۳، ص۲۹۱، مصر، وزاره الثّقافه والارشاد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.