پاورپوینت کامل امارت اسلامی افغانستان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امارت اسلامی افغانستان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امارت اسلامی افغانستان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امارت اسلامی افغانستان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
طالبان
طالبان جنبش و سازمان نظامی متشکل از طلبههای افغانستانی پشتونتبار و با عقاید دیوبندی، سال ۱۳۷۳ش (۱۹۹۴م) در فرایند جنگهای داخلی افغانستان، در منطقه قندهار ظهور کرده و در مدت کوتاهی، به نیروی چند هزار نفری تبدیل شد و تا اواخر سال ۱۹۹۶م، جنگجویان آن به حدود ۳۵ هزار نفر رسید.
این گروه با استفاده از اوضاع آشفته داخلی و کمک کشورهای خارجی توانستند در مدت دو سال، حکومت برهانالدین ربانی در کابل را در سال ۱۳۷۵ش (۱۹۹۶م) ساقط نموده و حکومت طالبان را با عنوان «پاورپوینت کامل امارت اسلامی افغانستان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint» به رهبری «ملا محمد عمر» تشکیل دهند. برخی از کشورهای منطقه همچون عربستان، پاکستان و امارات متحده عربی بلافاصله حکومت طالبان را به رسمیت شناخته و به حمایت از آن پرداختند.
آنان تربیت یافته مدارس علمیه سازمان مذهبی پاکستانی تحت رهبری مولوی فضل الرحمن از قوم پشتون با تفکر دیوبندی و با تعصبات قبیلهای بودند. طالبان دختران را از درس خواندن و زنان را از کارهای اجتماعی محروم کردند و به قتل عام شیعیان هزاره پرداخته و با اهل سنت تاجیک و ازبک رویکرد خصمانهای داشتند.
طالبان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ بر بیش از نود درصد از خاک افغانستان حکومت کردند تا اینکه حادثه ۱۱ سپتامبر در آمریکا اتفاق افتاد. متهم اصلی این حادثه، القاعده معرفی شد و به خاطر حضور اسامه بن لادن، رهبر القاعده در افغانستان، آمریکا به این کشور لشکرکشی نموده و حکومت طالبان را ساقط کردند، اما طالبان هیچ گاه از بین نرفت و هر روز توانست سرزمینهای بیشتری را به تصرف خود درآورد. مطابق نقشهای در سال ۲۰۱۷ میلادی حدود ۵۰ درصد از خاک افغانستان در دست طالبان بود و هر روز از اعتبار و جایگاه دولت حامد کرزای و اشرف غنی کاسته شده و به اعتبار طالبان اضافه میشد.
آمریکا که برای حضور خود در افغانستان هزینه فراوانی کرده بود، اما نتوانست به اهدافش برسد و هر روز ضعیفتر شد. به همین علت طرح صلح با طالبان را در دستور خود قرار داد و اعلام کرد از ۱۱ اردیبهشت تا ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ تمام نیروهای خود را از افغانستان خارج میکند. طالبان که مترصد فرصت بود، عزم خود را جزم کرده تا دوباره حکومت کابل را از آن خود کند. لذا در عرض کمتر از یک ماه از قندهار خود را به کابل رساند و با فرار اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان، عملا در پایان مردادماه ۱۴۰۰ شمسی حکومت دوباره به دست طالبان افتاد.
فهرست مندرجات
۱ – پیشزمینههای پیدایش طالبان
۲ – ظهور طالبان
۳ – نقش پاکستان و عربستان در حمایت از طالبان
۴ – حمایتهای معنوی آمریکا و انگلیس از طالبان
۵ – فتح قندهار
۶ – فتح هرات و امیرالمومنین نامیدن ملاعمر
۷ – فتح جلال آباد و بیعت بن لادن با ملاعمر
۸ – فتح کابل و رفتارهای خشونتآمیز
۹ – کشورهای موافق و مخالف طالبان
۱۰ – فتح شمال افغانستان
۱۱ – شکست در مزار شریف
۱۲ – جنایات در شمال
۱۳ – جنایت در مزار شریف
۱۴ – جنایت در بامیان
۱۵ – سقوط طالبان
۱۶ – تاسیس شورای کویته
۱۷ – تلاش برای ایجاد طالبان میانهرو
۱۸ – انشعاب در طالبان
۱۹ – طالبان در دوره جدید
۲۰ – اعتقادات و مناسبات طالبان
۲۰.۱ – رویکرد مذهبی
۲۰.۲ – آموزش و پرورش
۲۰.۳ – جهاد
۲۰.۴ – عقاید دیوبندیه
۲۰.۵ – وهابیت
۲۰.۶ – اخوان المسلمین
۲۰.۷ – القاعده
۲۰.۸ – داعش
۲۰.۹ – شیعیان
۲۱ – فهرست منابع
۲۲ – پانویس
۲۳ – منبع
۱ – پیشزمینههای پیدایش طالبان
بعد از حمله شوروی به افغانستان، یک سازمان مذهبی پاکستانی تحت رهبری مولوی فضل الرحمن از قوم پشتون، مسئول امداد رسانی پناهندگان افغان در پاکستان شد. در همین راستا عدهای از جوانان پشتوی افغانی به حوزههای علمیه این سازمان رفته و به صورت رایگان مشغول تحصیل و فراگیری قرآن و احکام اسلامی شدند. نیز بسیاری از مادرانی که همسر خود را از دست داده بودند، فرزندان خود را به این مدارس دینی فرستادند تا از تحصیل محروم نمانند. این مدارس تابع نظام آموزشی رسمی کشور پاکستان نبود و شاخصه اصلی این مدارس، تدریس تفکر دیوبندی با تعصبات قبیلهای پشتون بود. این مسائل موجب شد تا این مدارس در سرحد پاکستان به شدّت افزایش یافته و کمکهای مالی عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کمکهای مردمی به سمت این مدارس سرازیر گردد که نقش بسزایی در رشد سریع و افزایش تعداد این مدارس داشت. فارغ التحصیلان این مدارس تعصب دینی آشکاری داشتند و با هر نوع فکر و اندیشهای که مخالف عقیده و افکارشان بود با شیوههای خشونتآمیز برخورد میکردند. جهاد از نظر این مدارس، به معنی مبارزه با هر فکر و عقیدهای که مخالف عقاید آنها باشد بود. لذا خیلی سریع مخالف خود را به کفر متهم میکردند.
[۱] میبدی، علی ملاموسی، طالبان، ص۱۱-۱۲.
مولوی سمیع الحق از رهبران جمعیت علمای اسلام بر این امر تاکید دارد که ۸۰ درصد از فرماندهان جهاد ضدّ شوروی در نواحی پشتون نشین افغانستان در مدرسه حقّانیه که خود مدیریت این مدرسه را بر عهده داشته درس خوانده بودند.
[۲] سجّادی، سید عبدالقیوم، گفتمان جهانی شدن و اسلام سیاسی در افغانستان پسا طالبان، ص۳۱۵.
[۳] رشید، احمد، طالبان زنان تجارت و پروژه عظیم نفت در آسیای مرکزی، ص۱۹۱.
[۴] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۴۸.
به همین علت مدرسه مولوی سمیع الحق بعدها به مرکز اصلی تربیت طالبان تبدیل شد؛ بطوریکه در سال ۱۹۹۹م، دست کم هشت وزیر حکومت طالبان در مدرسه دارالعلوم حقانی، متعلّق به مولوی سمیع الحق آموزش دیده بودند.
[۵] رشید، احمد، کابوس طالبان، با یادداشتی از اولیویه روا، ص۱۲۵.
۲ – ظهور طالبان
در سال ۱۹۹۴ ملامحمد عمر به همراه سی نفر از هم قطارانش، از زیاده رویهای گروههای متجاوز که در جادههای ولایت قندهار از مردم باج میگرفتند و دزدی و تجاوز را از حد گذرانده بودند، به خشم آمدند و تصمیم گرفتند در مقابل آنها بایستند. این موفقیت باعث همراهی بسیاری از طلاب و مردم پشتون زبان از ملاعمر شد.
[۶] دیویز، آنتونی، نحوه شکل گیری گروه طالبان به عنوان یک نیروی نظامی، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۶۸.
ملاعمر با ۲۰۰ نفر از یارانش به قرارگاه نظامی حزب اسلامی حکمتیار حمله کرد و بزرگترین پایگاه نظامی منطقه را به تصرف خود در آورد. در این عملیات هیجده هزار قبضه اسلحه به دست طالبان افتاد. این برای اوّلین بار بود که نام طالبان روی صفحه اصلی روزنامهها و خبرگزاریهای جهان نقش بست.
[۷] مجددی، شاه آغا صدیق، لمحات سرنوشت ساز، ص۳۴.
۳ – نقش پاکستان و عربستان در حمایت از طالبان
کارشناس ارشد آمریکا در امور افغانستان معتقد است: سیاست تشکیل و تقویت طالبان برای امنیت راهها و انتقال خط لوله نفت و گاز از کشورهای آسیای مرکزی از طریق پاکستان نه ایران، از اهداف آمریکا بود.
[۸] مکنزی، ریچارد، ایالات متحده و طالبان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۴۶.
تنها مانع این امر، جنگهای داخلی مجاهدین افغان بود. سیاستمداران آمریکا و پاکستان با یک معضل استراتژیک مواجه بودند. آنها دو راه داشت، یا باید یکی از جناحهای پشتون افغانستان را مورد حمایت قرار داده تا یک گروه پشتون طرفدار پاکستان در کابل به قدرت برسد و یا در پی ایجاد توافق تقسیم قدرت بین تمام گروههای افغانی باشد.
[۹] رشید، احمد، پاکستان و طالبان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۲۰.
در سال ۱۹۹۳ موقعیت سیاسی مناسبی برای جمعیت علمای اسلام پاکستان که از نظر فکری دیوبندی بودند، فراهم شد. برای اولین بار این حزب با حزب مردم پاکستان به رهبری بی نظیر بوتو متحد گردید و جزئی از ائتلاف حاکم شد و مولوی فضل الرحمان رئیس جمعیت علمای اسلام به ریاست کمیته دائمی امور خارجه مجلس ملی منصوب شد. او در سال ۱۹۹۴ از واشنگتن و پایتختهای اروپایی دیدن کرد تا حمایت آنها را جلب کند. وی به عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس رفت و آمد میکرد تا کمک مالی و نظامی بگیرد.
[۱۰] رشید، احمد، پاکستان و طالبان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۱۴-۱۱۵.
در این راستا جمعیت علمای اسلام توانست نگرش دولت بی نظیر بوتو را نسبت به قوم پشتون تغییر دهد و با همکاری اداره اطلاعات ارتش پاکستان، طالبان افغانستان را تاسیس نمودند.
[۱۱] سرافراز، محمّد، جنبش طالبان از ظهور تا افول، ص۱۱۲.
در سال ۱۹۹۵ شاهزاده ترکی، رئیس سازمان اطلاعات عربستان، به توصیه مولوی فضل الرحمان چندین بار به قندهار سفر کرد و قبول کرد تا هزینه حمله طالبان به کابل را پرداخت کند
[۱۲] رشید، احمد، طالبان، زنان، تجارت مافیا و پروژه عظیم نفت در آسیای مرکزی، ص۴۱۱.
و این چنین عربستان به مهمترین حامی مالی طالبان تبدیل شد.
[۱۳] رشید، احمد، پاکستان و طالبان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۱۵.
پس از ظهور طالبان، مقامات پاکستان و عربستان در بیشتر موارد حمایت از طالبان را حق مسلّم خود میدانستند. ژنرال مشرف رئیس جمهور پیشین پاکستان قائل است: «طالبان پشتون هستند. امنیت ما حکم میکند که در جانب ما باشند. طالبان یک حقیقت مسلم در افغانستان است و خاتمه دادن به آنها امری است غیرممکن».
[۱۴] فرزان، احمدشاه، افغانستان، ص۴۳۱.
[۱۵] فرزان، احمدشاه، افغانستان، ص۴۸۰.
طالبان هم حمایتهای پاکستان از جنبش خود را انکار نمیکردند، اما مدعی بودند که در عین برخورداری از حمایتها و تاییدهای پاکستان، برای دستیابی به اهداف خود مستقل عمل میکنند و هدفشان یاری رساندن به دین خداست.
[۱۶] مرکز الدراسات و البحوث الاسلامی، المیزان لحرک طالبان، ص۲۶.
حتی کمکهای پاکستان را نیز نوعی امدادهای الهی میدانستند.
[۱۷] مرکز الدراسات و البحوث الاسلامی، المیزان لحرک طالبان، ص۲۸-۲۹.
«مدرسه اقتصاد لندن» (LSE) در ژوئن ۲۰۱۰، ادعا کرد که حمایتهای ISI از طالبان در افغانستان فراتر از تصورات قبلی است و علاوه بر پول، آموزش و پناهگاه، نمایندگان سازمان اطلاعات پاکستان در جلسات شورای رهبری طالبان افغان نیز حاضر میگردند.
[۱۸] نک: جمعی از نویسندگان، کتاب آسیا (۵)، ص۱۴۸-۱۵۰.
۴ – حمایتهای معنوی آمریکا و انگلیس از طالبان
از همان ابتدای ظهور طالبان، رادیوهای BBC و صدای آمریکا به صورت غیر مستقیم این امیدواری را در افغانها ایجاد میکردند که طالبان همان گروهی هستند که قادرند صلح و امنیت را به افغانستان بازگردانند.
[۱۹] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۲۸-۲۷.
هنگام ورود طالبان به کابل، دولت کلینتون با شتاب بیسابقه به حمایت از طالبان پرداخت.
[۲۰] مکنزی، ریچارد، ایالات متحده و طالبان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۳۸.
شاید معتبرترین مدرکی که دال بر حمایت ایالات متحده و عربستان از طالبان است، اظهارات بی نظیر بوتو نخست وزیر پاکستان است. او طی مصاحبهای با رادیو بی بی سی گفت: «ایالات متحده و بریتانیا با پول عربستان تامین کننده اسلحه طالبان هستند».
[۲۱] احدی، انورالحق، عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۷۷.
۵ – فتح قندهار
در سال ۱۹۹۴ کاروان تجاری پاکستان به مقصد ترکمنستان در حال عبور از قندهار بود که گروه نظامی حکمتیار از ورود این کاروان به قندهار ممانعت کرد. پاکستان مستقیما از رهبران طالبان کمک خواست و طالبان با ۳۰۰۰ نفر و تسلیحات فراوان به سوی شهر قندهار حرکت کرد و قندهار در ۵ نوامبر ۱۹۹۴ به تصرف طالبان درآمد. به دنبال این موفقیت چشمگیر، سران طالبان در ۱۵ اکتبر ۱۹۹۴ تاسیس «تحریک اسلامی طالبان» را اعلام کردند.
[۲۲] رفیعی، محمدطاهر، طالبان، ص۱۹.
به زودی آوازه تشکیل طالبان از قندهار به سراسر جهان انتشار یافت
[۲۳] مجددی، شاه آغا صدیق، لمحات سرنوشت ساز، ص۳۵.
و جاذبه آن باعث شد طلاب پاکستانی مدارس جمعیت العلماء برای پیوستن به طالبان اعلام آمادگی کنند و تا دسامبر ۱۹۹۴ حدود ۱۲۰۰۰ طلبه به طالبان پیوستند.
[۲۴] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۵۷.
با پیوستن این نیروها به طالبان و کمکهای کشورهای منطقه، آنها توانستند ۱۲ ولایت از ۳۱ ولایت افغانستان را در کمتر از سه ماه به تصرف خود درآورند و به پشت دروازههای کابل برسند.
[۲۵] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۵۹.
۶ – فتح هرات و امیرالمومنین نامیدن ملاعمر
طالبان در ادامه پیشرویهای خود در ۵ سپتامبر ۱۹۹۵ شهر هرات را تصرف کرد.
[۲۶] علمی، حامد، روز شمار وقایع افغانستان از احمد شاه درانی تا سال ۲۰۰۳ میلادی، ص۷۱.
این حرکت موجب ناراحتی شدید کابل شد و پاکستان را متهم به مداخله نظامی در امور افغانستان کرد. ایران نیز آن را تهدیدی برای امنیت خود دید و اعلام کرد آمریکا، عربستان و پاکستان در ایجاد طالبان با هم تبانی کردهاند. به اعتقاد ایران، پاکستان مسئول تدارکات طالبان، عربستان مسول تامین مالی و ایالت متحده مسئولیت حمایت سیاسی و استراتژیک از آنها را به عهده دارند.
[۲۷] احدی، انورالحق، عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان، ص۱۷۱-۱۷۰.
در چهارم آوریل ۱۹۹۶ ملاعمر بر بام یکی از ساختمانهای شهر هرات رفت و خرقه منسوب به پیامبر اسلام را که پس از ۶۰ سال برای نخستین بار از محلّش خارج میشد (خرقه منسوب به پیامبر اکرم در پشت آرامگاه احمدشاه درانی در هرات نگهداری میشود و یکی از مقدّسترین اماکن افغانستان است. این خرقه کمتر از محل خود خارج میشود. به عنوان نمونه هنگام شیوع بیماری وبا در سال ۱۹۳۵م که شهر را فرا گرفته بود، این خرقه را از باب تبرک و تیمن از محل خود خارج کردند.)
[۲۸] ر. ک: رشید، احمد، کابوس طالبان، ص۴۴.
بر دوش انداخت و آن را چنان در معرض باد قرار داد که به اهتزاز درآمد. ملایانی که در صحن ساختمان اجتماع کرده بودند به وجد آمدند و با هلهله و فریاد وی را امیرالمؤمنین خواندند.
[۲۹] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۷۶.
۷ – فتح جلال آباد و بیعت بن لادن با ملاعمر
در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۶ شهر جلال آباد به دست طالبان افتاد.
[۳۰] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۷۳.
بعد از سیطره طالبان بر این شهر اسامه بن لادن با رهبر طالبان بیعت کرد
[۳۱] عطوان، عبدالباری، سازمان سری القاعده، ص۹۰.
و بنا به برخی گزارشها اسامه بن لادن برخی از هزینههای تصرف کابل را بر عهده گرفت.
[۳۲] مکنزی، ریچارد، ایالات متحده و طالبان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۵۲.
پس از دیدارهای ترکی الفیصل از اسلام آباد و قندهار در ژوئیه ۱۹۹۶، عربستان برای حمله موفقیتآمیز طالبان به کابل، هزینه سوخت و وسایط نقلیه را در اختیار طالبان قرار داد. دو شرکت «دلتا» و «ننگارکو» عربستان که در این زمان درگیر طرح احداث خط لوله گاز از مسیر افغانستان بودند بر ریاض فشار وارد میکردند تا پیروزی نهایی طالبان را تعجیل بخشد.
[۳۳] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۳۱۲.
۸ – فتح کابل و رفتارهای خشونتآمیز
در شب سه شنبه ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶م مصادف با ۵ مهر سال ۱۳۷۵، طالبان وارد شهر کابل شد.
[۳۴] پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ص۲۱۳-۲۱۸.
ورود طالبان به کابل از طریق منارههای مساجد به اطلاع مردم رسید. با سقوط شهر کابل، عملا ۷۰ درصد از خاک افغانستان به دست طالبان افتاده بود.
[۳۵] احدی، انورالحق، عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۷۸-۱۷۷.
اوّلین و خشنترین عمل طالبان پس از ورود به کابل به دار آویختن نجیب الله (نجیب الله سالهای ۱۹۸۶-۱۹۹۲م رئیس جمهور افغانستان بود.) رئیس جمهور پیشین افغانستان است.
[۳۶] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۸۷.
طالبان بعد از شکنجه و کشتن نجیب الله و برادرش، هر دو جسد را از یک ستون سیمانی چراغ راهنمایی در نزدیکی قصر و تنها با فاصله چند ساختمان از دفتر سازمان ملل، به دار آویختند. به نمایش گذاشتن اجساد با نشانههای فراوان از شکنجه، نفرت بسیاری از کابلیها را از این عمل برانگیخت.
[۳۷] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۸۸.
بنا به گزارش سازمان عفو بین الملل، طالبان شش روز پس از تصرف کابل حکومت ترور برقرار کرد. طرفداران برهان الدین ربانی رئیس جمهور افغانستان به زندان افتاده و هر کس را که مشکوک به همکاری با دولت ربانی و احمد شاه مسعود بود، دستگیر کردند. طالبان عکس گرفتن را ممنوع اعلام کرده و مغازههای عکاسی و فیلم برداری را بستند. به مردان شش هفته وقت دادند تا ریش بگذارند و به ماموران خود اختیار دادند کسانی را که از نماز طفره میروند مجازات کنند. آنان به محض ورود به کابل، مدارس دخترانه را بستند و در نهایت آنچه طالبان در شهری چون کابل به نام اسلام به اجرا گذاشتند، چیزی نبود مگر قوانین خشک قوم پشتون که به اسم اسلام مطرح میشد.
[۳۸] پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ص۲۱۹-۲۲۳.
۹ – کشورهای موافق و مخالف طالبان
رژیم طالبان را فقط سه کشور عربستان، پاکستان و امارت متحده عربی به رسمیت شناختند.
[۳۹] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۱۱۹.
در این میان عربستان در صریحترین اقدام، در تاریخ ۲۶/۵/۱۹۹۷ از طالبان حمایت سیاسی کرد و سفارت افغانستان در ریاض را به طالبان تحویل داد.
[۴۰] عصمت الهی، محمدهاشم و وحید بینش، محمد قاسم، جریان پرشتاب طالبان، ص۲۶۰.
ایران هرگز دولت طالبان را به رسمیت نشناخت و همچنان برهان الدین ربانی را رئیس دولت مشروع افغانستان میدانست.
[۴۱] احدی، انورالحق، عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۷۵.
مسکو بر این باور بود دولت تندرو اسلامی در کابل، باعث تقویت موج اسلامخواهی در آسیای میانه خواهد شد. روسها همچنین بر این باور بودند که دولت تحت رهبری برهان الدین ربانی و احمد شاه مسعود سد محکمی در مقابل گسترش سلفیگری در آسیای مرکزی است.
[۴۲] احدی، انورالحق، عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۱۷۰.
لذا این کشور با ارسال سلاح به کمک نیروهای ضد طالبان شتافت.
[۴۳] سیکل، امین، دولت ربانی ۱۹۹۶-۱۹۹۲، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۶۵.
دولت هند معتقد بود اداره اطلاعات پاکستان (آی اس آی) در صدد است تا از طالبان در مساله کشمیر بر ضد حکومت هند استفاده نماید.
[۴۴] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۱.
به همین دلیل هند نیز همگام با روسیه کوشید فشار دیپلماتیک بر پاکستان وارد ساخته و جامعه بین المللی را از به رسمیت شناختن طالبان باز دارد.
[۴۵] سیکل، امین، دولت ربانی ۱۹۹۶-۱۹۹۲، افغانستان طالبان و سیاستهای جهانی، ص۶۵.
بنابراین در اوایل ۱۹۹۵م منافع هند و شوروی به هم گره خورد و این دو کشور در مقابل طالبان از ربانی و مسعود حمایت کردند.
[۴۶] احدی، انورالحق، عربستان سعودی، ایران و جنگ در افغانستان، ص۱۷۰.
۱۰ – فتح شمال افغانستان
طالبان از عربستان سعودی و پاکستان درخواست کرد تا آنها را در تسخیر شمال یاری رساند. اداره اطلاعات پاکستان (آی اس آی) بودجه دو میلیارد روپیهای معادل پنج میلیون دلار برای تامین نیازهای لجستیکی طالبان اختصاص داد. در عین حال هزاران داوطلب افغان و پاکستانی از اردوگاههای مهاجرین به صفوف طالبان پیوستند.
[۴۷] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۳.
طالبان به سرعت از هرات و کابل به سوی شمال دست به پیشروی زدند و ولایات شمالی یکی پس از دیگری سقوط کرد.
[۴۸] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۰۱.
فتوحات طالبان در تابستان ۱۹۹۸م در شمال افغانستان به گونهای شد که آنان بر بیش از ۹۰ درصد کشور تسلّط یافتند؛
[۴۹] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۲۵.
اما طالبان نتوانستند بیش از این به پیشرویهای خود ادامه دهند. نیروهای احمد شاه مسعود با همان تاکتیکی که علیه شوروی جنگیدند، سختترین ضربهها را به طالبان وارد کردند. نیروهای طالبان در هندوکش گیر کرده بودند.
[۵۰] پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ص۲۳۷.
۱۱ – شکست در مزار شریف
طالبان با فتح مزار شریف شروع به خلع سلاح سربازان مسلح هزاره و ازبک نمودند،
[۵۱] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۰۲.
امّا یک گروه مسلح هزاره در برابر خلع سلاح از خود مقاومت نشان داد. همین مساله باعث شد مردم سر به شورش برداشته و طالبان شکست سختی را متحمل شد. حدود ۶۰۰ طالب کشته و بیش از هزار نفر در فرودگاه شهر به دام افتادند. شکست در مزار شریف بدترین شکست طالبان از زمان ظهورشان در طول ۳۰ ماه جنگافروزی آنان بود.
[۵۲] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۰۳-۱۰۲.
همین مساله باعث شد تا ملاعمر طی یک پیام اضطراری از طلبههای ساکن پاکستان بخواهد تا به کمک طالبان بشتابند و پنج هزار نفر از طلاب افغان و پاکستانی به صفوف طالبان پیوستند.
[۵۳] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۰۴.
۱۲ – جنایات در شمال
آنان در ماه ژوئن ۱۹۹۸ با کشتن حدود ۶۰۰ تن از روستائیان ازبک، نسلکشی دیگری را خلق کردند. مؤسّسات کمکرسانی غربی بعدها پس از تحقیق درباره این حادثه اظهار داشتند، طالبان روستائیان را به زور از خانههایشان بیرون کشیده و سپس در صف کرده و به سویشان آتش گشوده بودند.
[۵۴] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۱۹.
۱۳ – جنایت در مزار شریف
در هشتم اوت ۱۹۹۸ طالبان دوباره به مزار شریف حمله کرده و از ۱۵۰۰ نفر از مدافعان هزاره که تا آخرین گلوله جنگیده بودند، تنها صد نفر از آنان زنده ماندند. طالبان در ساعات اولیه اشغال مزار شریف، از مساجد این شهر اعلان کردند: شیعیان سه راه بیشتر ندارند: یا سنی شوند، یا به کشور ایران بروند و یا کشته شوند.
[۵۵] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۵.
فرمانده طالبان از مسجد جامع شهر خطاب به شیعیان گفت: هزارهها مسلمان نیستند و ما باید آنان را بکشیم یا باید مسلمان شوید و یا افغانستان را ترک کنید.
[۵۶] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۶.
احمد رشید از زبان یکی از فرماندهان طالبان، ماجرای ورود طالبان به مزار شریف را این چنین به تصویر میکشد:
ملاعمر به ما اجازه داده بود دو ساعت کشتار کنیم، ولی ما دو روز مشغول این کار بودیم، طالبان دیوانهوار دست به کشتار زدند. آنان به سوی زنان، مردان، مغازهداران، گاریداران و کودکان و حتّی الاغها و بزغالهها تیراندازی میکردند. جسدهای کشتهشدگان در خیابانها به حال خود رها شده بودند. مردم تا ۶ روز حق نداشتند اجساد نزدیکانشان را دفن کنند. سربازان طالبان به زور وارد خانهها میشدند و اگر معلوم میشد که اعضای خانواده هزاره هستند، تمام اهل خانه را قتل عام میکردند.
[۵۷] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۴.
طالبان، دستگیر شدگان را در کانتینرها جا داده و درهای آنها را قفل میکردند، تا زندانیان خفه شوند. آنان بعضی از این کانتینرها را به دشت لیلی برده و در آنجا زندانیان را قتل عام میکردند، یکی از شاهدان عینی در این باره میگوید:
هنگامی که درب یکی از کانتینرها را باز کردند، تنها سه نفر از زندانیان زنده مانده و حدود سیصد نفر دیگر در داخل آن مرده بودند.
[۵۸] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۵.
سازمان ملل بعدها تخمین زد شش هزار نفر از شیعیان به بدترین وضع و بسیار کینه توزانه کشته شدهاند. به تصریح احمد رشید، روزنامه نگار معروف پاکستانی، در جریان حمله طالبان به مزار شریف حدود ۴۰۰ زن هزاره به کنیزی گرفته شدند. بعدها وقتی همسر ملادوست محمد در قندهار از وی نزد ملاعمر شکایت کرد که ملادوست محمد، دو زن هزاره را به عنوان کنیز همراه خود به منزل آورده است، ملا عمر او را به زندان انداخت، اما خیلی زود آزاد شد و هیچگاه زنان هزاره به وطن خود بازنگشتند.
[۵۹] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۷.
طالبان در مزار شریف دست به جنایت دیگری زدند که آنان را تا آستانه جنگ با ایران پیش برد. یک واحد از طالبان به همراه چند تن از شبه نظامیان سپاه صحابه پاکستان، به فرماندهی ملادوست محمّد وارد کنسولگری ایران در این شهر شده و یازده دیپلمات ایرانی را به همراه یک خبرنگار به شهادت رساندند.
[۶۰] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۶.
جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این جنایت طالبان برای حمله، صدها هزار سرباز در مرز مستقر کرد و خطر یک درگیری نظامی تشدید شده بود
[۶۱] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۱۲۴.
که با میانجیگری اخضر ابراهیمی در تاریخ ۱۴ اکتبر ۱۹۹۸ تنش نظامی بین ایران و افغانستان فروکش کرد.
[۶۲] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۹.
۱۴ – جنایت در بامیان
بامیان در ۲۲ شهریور ۱۳۷۷ش مصادف با ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۸م سقوط کرد. در پی درخواستهای مکرر بین المللی درباره احترام به حقوق بشر، این بار ملاعمر به نیروهایش دستور داد که از برخورد با شهروندان هزاره پرهیز کنند. مع الوصف در بامیان طی چند هفته پس از ورود طالبان کشتارهای وسیعی صورت گرفت. در روستایی نزدیک بامیان پنجاه نفر از سالخوردگان که پس از فرار جوانان، در روستا باقی مانده بودند توسّط نیروهای طالبان به قتل رسیدند.
[۶۳] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۸.
ملانیازی پس از حمله طالبان به بامیان و قتل عام مردم این منطقه نیز چنین گفته است:
ما ۷۰۰ تن از مخالفان را از خانههایشان بیرون کشیدیم و پس از کشتن در ریگزارهای بیابان دفن کردیم. هر کس با ما مخالف است میتواند سری به گور آنها بزند.
[۶۴] وحید بینش، محمد، و انصاری، فاروق، و خلوصی، محمدحسین، آشنایی با مسلمانان جهان اسلام شیعیان افغانستان روابط جایگاه جریانها و احزاب، ص۴۳۳.
در ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۸، درست پنج روز پس از تسخیر بامیان، طالبان در یک تراژدی دیگر سر مجسمه کوچکتر بودا را با دینامیت منفجر کردند و صورت آن را کاملا از بین بردند و قسمت پایین تنه مجسمه را هدف گلولههای راکت قرار دادند. دو مجسمه بودا که بزرگترین میراث فرهنگی افغانستان به شمار میرفت و تقریبا دو هزار سالی بود که بر پا ایستاده بود، اکنون توسط طالبان نابود شده بود.
[۶۵] رشید، احمد، طالبان اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ص۱۲۸.
تخریب مجسمههای بامیان نفرت و انزجار شدیدی را علیه طالبان در سطح بین المللی موجب گردید. در حالی که طالبان مدعی بودند که فتوای این عمل از طرف دیوان عالی کشور صادر شده است. مولوی نور محمد ثاقب قاضی القضات طالبان از تایید این موضوع خودداری کرد. وزارت امر به معروف نیز جوابی به سؤالات خبرنگاران نداد. زیرا در این رابطه هیچ دلیل شرعی قانع کنندهای وجود نداشت. فاجعهای بزرگ به وقوع پیوسته بود که یونسکو آن را به «وحشت فرهنگی» تعبیر کرد.
[۶۶] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۸۹.
۱۵ – سقوط طالبان
بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و فرو ریختن برجهای دو قلوی تجارت جهانی، شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ۱۳۶۸ خویش از تمام کشورهای عضو خواست که هرچه سریعتر مجریان و حامیان این عملیات تروریستی محاکمه شوند. کالین پاول وزیر امور خارجه وقت آمریکا انگشت اتهام را به سوی «اسامه بن لادن» و القاعده نشانه گرفت و اسامه را متهم اصلی این حادثه خواند. جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در بیستم سپتامبر در جلسه مشترکی اسامه بن لادن و القاعده را متهم اصلی این جریان خواند و در طی این جلسه اولتیماتومی به طالبان داد و از آنان خواست که تمام رهبران القاعده از جمله اسامه بن لادن را تحویل آمریکا دهد. در غیر این صورت طالبان در سرنوشت القاعده شریک خواهد بود.
[۶۷] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۶۸.
در همان روز ناتو اعلام آمادگی کرد که با ایالات متحده آمریکا در مبارزه با تروریسم همکاری میکند. «تونی بلر» نخست وزیر انگلیس هم اعلام کرد که با ایالات متحده در عملیات نظامی همکاری کرده و از مسئولین طالبان خواست که بن لادن را تحویل دهند. در غیر این صورت با جنگ روبرو خواهند شد. بدین ترتیب یک ائتلاف غربی که از حمایت سازمان ملل و ناتو برخوردار بود تحت رهبری آمریکا علیه طالبان ایجاد گردید.
[۶۸] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۶۹.
طالبان پس از تهدید آمریکا در جهان تنها ماند؛ حتی عربستان سعودی و امارت متحده و پاکستان که آنرا برسمیت شناخته بودند، به طالبان پشت کرده و با آمریکا همراهی نمودند.
[۶۹] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۷۶.
ترکی فیصل در جریان ملاقاتی که با ملاعمر داشت، با لحن شدید از او خواست که بن لادن و اطرافیانش را تحویل دهد، امّا ملاعمر اظهار داشت: «نه اسلام و نه پشتونوالی (غیرت مخصوص پشتونها) اجازه نمیدهد که آنها را تسلیم شما کنیم». ترکی فیصل که هواپیمای بزرگی برای انتقال بن لادن و سایر مخالفان نظام سعودی با خود آورده بود، خالی به عربستان بازگشت.
[۷۰] عصمت الهی، محمدهاشم و وحید بینش، محمدقاسم، جریان پرشتاب طالبان، ص۲۶۱.
بعضی از ناظران سیاسی معتقدند که ترکی فیصل به مجرد رسیدن به فرودگاه عربستان، از فرودگاه تلفنی به مقامهای مسئول دستور داد که نماینده طالبان را از عربستان اخراج نمایند.
[۷۱] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۶۲.
پاکستان که در جهان یگانه کشوری بود که رهبران طالبان فکر میکردند که میتوانند روی کمکهای آن حساب کنند، به خاطر منافع ملی کشور از حمایت طالبان دست کشید. پرویز مشرف پس از آنکه دو هیات را به خاطر تسلیم بن لادن نزد ملاعمر فرستاده بود، به مقصود خود نرسید و اظهار داشت که هیچ چیزی بالاتر از منافع ملی پاکستان نیست. پاکستان بدون آنکه مناسباتش را بطور رسمی قطع کند دیپلماتهایش را از افغانستان خارج کرد و به این ترتیب طالبان در مقابل یک ائتلاف غربی تنهای تنها ماند.
[۷۲] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۷۶.
کمتر از یکماه از حادثه ۱۱ سپتامبر، بمباران آمریکا در افغانستان آغاز شد
[۷۳] کاکر، محمدحسن، سفری به وطن طالبان و بنیادگرایی اسلامی، ص۲۷۶.
و طالبان چند هفتهای در برابر این بمبارانها مقاومت کرد، اما در شمال وضع به وخامت کشید و به همین علت عدهای از داوطلبان پاکستانی که به تازگی به افغانستان آمده بودند به مزار شریف اعزام شدند، ولی مشکل این جنگجویان این بود که با محیط و محل کاملا بیگانه بودند. ملاعمر امیدوار بود که با تقویت مزار شریف مشکل رفع خواهد شد. در قندهار گمان بر این بود که مقاومت ادامه خواهد یافت، ولی بمبارانهای قندهار به تدریج عرصه را بر ملاعمر تنگ ساخت. او در شرایطی قرار گرفت که شبها را در فضای باز و در جاهایی که قبلا در آنجاها دیده نشده بود، سپری میکرد. او در هیچ فرستندهای به خاطر اینکه نمیخواست محل اقامتش برای آمریکاییها فاش گردد صحبت نمیکرد. ملاعمر به صورت رسمی فرمانده کل نیروهای طالبان بود، ولی در چنین شرایط دشواری که جنگ بزرگی به راه افتاده بود او عملا هیچ ارتباطی با جبهههای جنگ نداشت. وضعیت در مزار شریف برای طالبان به گونهای شده بود که دیگر نمیتوانستند در برابر حملات هوایی شدید هواپیماهای B-52 مقاومت نمایند. فرماندهان نظامی طالبان در مزار شریف با هم به مشورت نشستند و بالاخره تصمیم به خروج از مزار شریف گرفتند، در حالی که هر لحظه خطر قیام عمومی در داخل شهر نیز متصور بود.
[۷۴] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۱۷۵-۱۷۴.
در این لحظات خبر رسید که بامیان سقوط کرده و راه شمال به جنوب کشور نیز مسدود شده است. خبر سقوط بامیان به این معنی بود که همه نیروهای طالبان در شمال کشور در محاصره قرار گرفتهاند. طالبان بیش از هر چیز از مردم در هراس بود. آنها هرگز در صدد جلب حمایت مردم بر نیامده بودند و میدانستند مردمی که از آنها جز شکنجه و فشار چیزی ندیدهاند مترصد فرصتی هستند تا انتقام بگیرند. هر کس به فکر نجات خود بود و عدهای از نیروهای داوطلب پاکستانی که تازه به این شهر آمده بودند بیخبر از عقبنشینی در شهر مزار شریف آنجا ماندند. در این عقبنشینی بود که طالبان بزرگترین تلفات در طول جنگ را متحمل شد. هواپیماهای آمریکایی از صبح تا غروب آفتاب بلاوقفه بر ماشینهای حامل طالبان بمب و راکت فرو ریختند. راکتهای «گرمایاب» وسائل نقلیه طالب را که روشن بودند هدف قرار میدادند و به این ترتیب نیروی بسیار بزرگ طالبان را عملا زمینگیر کردند. وسعت دامنه این کشتار بسیار وسیع بود و فقط عده کمی موفق به فرار شدند.
[۷۵] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۱۷۶-۱۷۵.
سقوط مزار شریف سر آغاز سقوط آنان در سراسر افغانستان بود. در قندهار ملاعمر به اطرافیان خود میگفت که تسلیم نشوید. زیرا آمریکا در همین چند روز نابود خواهد شد. اما در مقابل، قندهار در آستانه نابودی قرار گرفت و ملاعمر آمادگی خود را برای تسلیم قندهار اعلام نمود. با سقوط قندهار «امارت به اصطلاح اسلامی» که طالبان آن را بنیان نهاده بودند به صورت کامل فرو ریخت.
[۷۶] مژده، وحید، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، ص۱۷۷-۱۷۶.
۱۶ – تاسیس شورای کویته
با شکست طالبان در سال ۲۰۰۱ دیگر خبری از طالبان نیست تا اینکه در سوم سپتامبر سال ۲۰۰۵ ملاعمر رهبر طالبان پس از چهار سال زندگی پنهانی، در گردهمایی بزرگی از هواداران خود در منطقهی باجور پاکستان حاضر شد. وی آنجا با سخنرانی در حضور اعضای القاعده و طالبان، تلاش کرد ضمن رد شبهههای مطرح شده درمورد سرنوشت خود، جایگاه خود را دوباره تثبیت کند. در ضمن پیشنهاد داد کمیتهای شش نفره از میان علمای بزرگ تشکیل شود تا دلایل شکست طالبان را بررسی و به شبهههای مربوط به اعمال و رفتار طالبان پاسخ دهد که به شورای کویته معروف شد. از اعضای این کمیته خواسته شد از تماس با بیگانگان و دریافت کمک از آنها اجتناب کنند. وی شخصاً عوامل شکست و فروپاشی طالبان را اینگونه برشمرد: ۱. رد رهبری ملاعمر از سوی برخی اعضاء؛ ۲. کمرنگ شدن انگیزههای طالبان برای مقابله با بیگانگان؛ ۳. اختلافهای داخلی؛ ۴. دست برداشتن پاکستان از حمایت طالبان و تلاش برای جمع کردن پایگاههای طالبان در خاک پاکستان.
[۷۷] جوادی ارجمند، مجمدجعفر، تحرکهای طالبان و تاثیر آن در روابط پاکستان، افغانستان و آمریکا، ص۴۵.
از همینجا «شورای کویته» به رهبری ملاعمر شکل گرفت که مقر اصلی آن شهر کویته، مرکز ایالت بلوچستان پاکستان بود. این شورا که حوزه عملیاتی آن افغانستان و علیه نیروهای غربی است، هدایت چهار شورای نظامی منطقهای طالبان و ده کمیته آن را در مناطق مختلف افغانستان بر عهده دارد.
[۷۸] نک: جمالی، جواد، افراطیگری در پاکستان، ص۱۲۳.
در قضیه مذاکرات صلح دولت افغانستان با طالبان، «شورای کویته» به دلیل مشروعیت سیاسی و نفوذ بالای آن میان طالبان، به عنوان طرف اصلی گفتوگوها مطرح شد.
[۷۹] جمالی، جواد، مذاکره با طالبان پندارها و واقعیتها، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، ش ۴۶، ص۱۷.
سازمانها، کشورها و حلقات سیاسی بیرون افغانستان نیز با همین شورا در ارتباطند و کنترل حلقات و شخصیتهای اصلی طالبان هم در اخت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 