پاورپوینت کامل ابوعبداللّه محمد بن ادریس حلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابوعبداللّه محمد بن ادریس حلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوعبداللّه محمد بن ادریس حلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوعبداللّه محمد بن ادریس حلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ابن‌ ادریس حلی

ابن‌ ادریس حلّی، از فقهای نامدار و تاثیرگذار شیعه و محدثان قرن ششم هجری قمری بود.
نام او محمد و کنیه‌اش ابوعبداللّه، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. برخی از منابع ابن ‌ادریس را نوه دختری شیخ ‌طوسی دانسته‌اند. ابن زهره حلبی و ابن شهرآشوب از اساتید معروف او بودند. وی باب نقد آرای شیخ طوسی را گشوده و در حرکت اجتهادی فقه شیعه که بعد از شیخ طوسی رو به افول می‌رفت، تاثیر گذاشت؛ عده‌ای وی را به خاطر نپذیرفتن خبر واحد و مخالفت با آرای شیخ طوسی، مورد سرزنش قرار داده‌اند و عده‌ای دیگر او را به خاطر این شهامت که اجتهاد را دوباره احیا کرد، مورد ستایش قرار داده‌اند. وی دارای تالیفات بسیاری است که مهم‌ترین آنها کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی می‌باشد. مرقد او در محله جامعین حلّه قرار دارد.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – تاریخ ولادت
۳ – اساتید
۴ – شاگردان
۵ – پیروان مکتب فقهی
۶ – حرکت اجتهادی در فقه
۷ – آرای فقهی
۸ – شیوه طرح مباحث فقهی
۹ – از نگاه دیگران
۹.۱ – قاضی نورالله شوشتری
۹.۲ – محدث نوری
۹.۳ – یوسف بحرانی
۹.۴ – سید محمدباقر صدر
۹.۵ – شهید مطهری
۹.۶ – محمد بن سلیمان
۹.۷ – ابن فوطی
۹.۸ – ابن حجر عسقلانی
۹.۹ – عبدالرحمن صفدی
۹.۱۰ – از دیدگاه رجالیان
۱۰ – وفات
۱۱ – آثار
۱۱.۱ – السرائر
۱۱.۱.۱ – هدف از تألیف
۱۱.۱.۲ – نقد آثار شیخ ‌طوسی
۱۱.۱.۳ – ویژگی‌ها
۱۱.۱.۴ – فتاوای نادر
۱۱.۱.۵ – نسخ و چاپ
۱۱.۲ – المنتخب من تفسیر القرآن
۱۱.۳ – تعلیقات بر التبیان
۱۱.۴ – سایر آثار
۱۲ – فهرست منابع
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع

۱ – معرفی اجمالی

ابن‌ ادریس حلّی منسوب به حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنی‌ عجل، قبیله‌ای از بکر بن وائل از شاخه ربیعه

[۱] سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۹، ص۲۳۹.

) نیز خوانده‌اند.

[۲] مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۸، ص۱۰۶.

[۳] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۳، ص۱۳۸.

نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است.

[۴] ابن ‌فوطی، عبدالرزاق بن احمد، تلخیص مجمع‌ الآداب فی معجم الالقاب، ج۴، قسم ۳، ص۳۰۸، چاپ مصطفی جواد، (دمشق ۱۹۶۵).

[۵] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ج۱، ص۳۸۵، تهران (۱۳۲۷ش).

[۶] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۲۰.

از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.

[۷] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۲۰.

[۸] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۹] مشار، خان‌بابا، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۵، ستون ۲۸۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.

ابن ‌ادریس در پایان نسخه کتاب مصباح‌ المتهجد شیخ‌ طوسی نسب خود را به‌طور کامل ذکر کرده و نام پدرش را منصور بن احمد بن ادریس آورده است. از این‌رو، شهرت او از جد اعلایش ادریس گرفته شده است.

[۱۰] افندی اصفهانی، عبداللّه‌ بن عیسی، ریاض‌ العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۳۱، پانویس ۱، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.

[۱۱] افندی اصفهانی، عبداللّه‌ بن عیسی، تعلیقه امل‌ الآمل، ج۱، ص۲۴۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۰.

[۱۲] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

در عین‌حال، در پاره‌ای منابع، نام پدرش احمد بن ادریس، ادریس بن محمد و ادریس‌ بن احمد بن ادریس ذکر شده است.

[۱۳] قمی، عباس، فوائدالرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران (۱۳۲۷ش).

[۱۴] مشار، خان‌بابا، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۵، ستون ۲۸۷، تهران ۱۳۴۰-۱۳۴۴ش.

[۱۵] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴۲، ص۳۱۴، حوادث و وفیات ۵۹۱۶۰۰ه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.

درباره نسب مادری ابن ‌ادریس نیز اختلاف وجود دارد. برخی منابع ابن ‌ادریس را نوه دختری شیخ ‌طوسی دانسته و گفته‌اند که او از طریق دایی خود، ابوعلی طوسی، از شیخ روایت کرده است،

[۱۶] حرّ عاملی، محمد بن حسن، امل‌ الآمل، ج۱، ص۲۴۳، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.

[۱۷] یوسف ‌بن احمد بحرانی، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۳۷، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

[۱۸] یوسف ‌بن احمد بحرانی، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۷۸، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

[۱۹] موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۴.

اما محققان با توجه به فاصله زمانی زیاد میان سال وفات شیخ ‌طوسی (۴۶۰) و سال تولد ابن ‌ادریس و ادله دیگر، این نظر را نپذیرفته‌اند.

[۲۰] محدث نوری، حسین‌، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۴۵، قم ۱۴۱۵-۱۴۲۰.

[۲۱] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ج۱، ص۳۸۶، تهران (۱۳۲۷ش).

برخی منابع ابن‌ ادریس را نوه دختری شیخ‌ مسعود ورّام دانسته‌اند،

[۲۲] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۳۷، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

[۲۳] علیاری تبریزی، علی ‌بن عبداللّه، بهجه‌ الآمال فی شرح زبده‌المقال، ج۶، ص۲۷۱، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.

اما اگر مراد، ورّام‌ بن ابوفراس (متوفی ۶۰۵) باشد، در درستی این نظر باید تردید کرد، مگر آن‌که شخص دیگری مراد باشد.

[۲۴] محدث نوری، حسین‌، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۴۵، قم ۱۴۱۵-۱۴۲۰.

۲ – تاریخ ولادت

با توجه به آن‌که خود ابن‌ ادریس زمان بلوغش را ۵۵۸ ق دانسته است،

[۲۵] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.

حدس زده‌اند که وی در ۵۴۳ ق به دنیا آمده باشد.

[۲۶] مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی‌ المقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۸، قم ۱۴۱۶.

[۲۷] علیاری تبریزی، علی ‌بن عبداللّه، بهجه‌ الآمال فی شرح زبده‌ المقال، ج۶، ص۲۷۴، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.

۳ – اساتید

فهرست فقیهان و دانشمندان بزرگ اسلامی که ایشان نزد آنان به تحصیل پرداخت و به درجه بالایی از فقاهت و کمال رسید. عبارتند از:
۱. ابوالمکارم حمزه بن علی بن زهره ‌حسینی، ‌معروف به سید ابوالمکارم ابن ‌زهره حلبی (صاحب غنیه‌ النزوع) (متوفا: ۵۸۵ ه ق.)

[۲۸] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۳، ص۴۱۸.

[۲۹] امانی، محمدحسن، سیمای حله، ص۲۶.

[۳۰] حرّ عاملی، محمد بن حسن، امل‌ الآمل، ج۲، ص۱۰۶، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.

۲. محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی معروف به ابن ‌شهرآشوب (متوفا: ۵۸۸ ه ق)

[۳۱] گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقهاء.

۳. عبدالله بن جعفر دوریستی:‌ از شاگردان شیخ مفید، سید مرتضی و سید رضی است و از آنها نقل روایت می‌کند. ابن ادریس و شاذان بن جبرئیل از وی نقل روایت می‌کنند. کفایه در عبادات، یوم و لیله و کتاب اعتقادات از آثار اوست.

[۳۲] قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۲۳۳.

۴. شیخ ابوعلی طوسی فرزند شیخ طوسی و از فقیهان قرن پنجم و ششم هجری است.

[۳۳] جرفادقانی، محمد، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص۳۰.

۵. عمادالدین محمد بن علی طبری از شیخ ابوعلی بن شیخ الطائفه و قطب راوندی روایت می‌کند. بشاره المصطفی لشیعه المرتضی اثر او است.

[۳۴] قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۴۴۲.

[۳۵] افندی اصفهانی، عبداللّه‌ بن عیسی، ریاض‌ العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۳۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.

۶. حسین بن هبهالله بن رطبه سوراوی از ابن ادریس روایت می‌کند.

[۳۶] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۱۲۵.

[۳۷] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، ص۸۳.

[۳۸] حرّ عاملی، محمد بن حسن، امل‌ الآمل، ج۲، ص۸۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.

۷. شیخ عربی بن مسافر عبادی حلی.

[۳۹] حرّ عاملی، محمد بن حسن، امل الآمل ج۲، ص۱۶۹.

[۴۰] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۲۶۲.

[۴۱] افندی اصفهانی، عبداللّه‌ بن عیسی، تعلیقه امل‌الآمل، ج۱، ص۲۴۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۰.

۸. شیخ الیاس بن ابراهیم حائری از شیخ ابوعلی طوسی نقل روایت می‌کند.

[۴۲] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص ۵۴.

۹. راشد بن ابراهیم بحرانی.

[۴۳] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۲۱، ص۳۳۲، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱۱۴۰۹/ ۱۹۸۱- ۱۹۸۸.

۱۰. سید عزالدین شرفشاه بن محمد افطسی.
۱۱. ابوالحسن علی‌ بن ابراهیم علوی عُرَیضی.
۱۲. سید نظام‌الشرف ابن عریضی.
۱۳. عمیدالرؤسا هبه‌اللّه ‌بن حامد.

[۴۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۶، ص۶۹.

[۴۵] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۲۰، ص۱۷۵، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱-۱۴۰۹/ ۱۹۸۱- ۱۹۸۸.

۴ – شاگردان

برخی شاگردان ابن ‌ادریس و راویان حدیث از او عبارت بودند از:
فخار بن مَعْد موسوی (متوفای: ۶۳۰ ه ق) از فقیهان شهر تاریخی حله است. او وارث‌ اندوخته‌های علمی ابن ادریس است.

[۴۶] امانی، محمدحسن، سیمای حله، ص۷۹.

[۴۷] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۴۰.

کتاب معروف او، «الحجه الذاهب الی تکفیر ابی طالب» درباره ایمان ابی‌طالب، پدر امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) است.
نجیب‌الدین محمد بن جعفر بن نما و پدربزرگش جعفر بن نما؛

[۴۸] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۷۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

[۴۹] موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷.

ابوالحسن علی ‌بن یحیی خیاط؛

[۵۰] حرّ عاملی، محمد بن حسن، امل‌ الآمل، ج۲، ص۲۱۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.

[۵۱] حسینی‌ اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۱، ص۳۹۱، قم ۱۴۱۴.

[۵۲] علیاری تبریزی، علی ‌بن عبداللّه، بهجه‌ الآمال فی شرح زبده‌ المقال، ج ۶، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.

سید محیی‌الدین حسینی حلبی، برادرزاده ابن‌ زهره حلبی؛
جعفر بن احمد قمرویه حائری؛
بهاءالدین ورّام؛

[۵۳] حسینی‌ اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۸۵۷، قم ۱۴۱۴.

حسن‌ بن یحیی بن سعید حلّی، پدر محقق حلی؛

[۵۴] قمی، عباس، هدیه‌ الاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، ج۱، ص۲۷۲، تهران ۱۳۶۳ش.

[۵۵] افندی اصفهانی، عبداللّه‌ بن عیسی، ریاض‌ العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۳۵۱، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.

[۵۶] جناتی، محمدابراهیم، ادوار اجتهاد، ص۲۸۵.

[۵۷] گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقهاء، ص۲۲۲.

محیی‌الدین محمد بن عبدالله بن علی بن زهره؛
احمد بن مسعود اسدی.

۵ – پیروان مکتب فقهی

فقیهانی که از روش فقهی ابن ادریس پیروی می‌کردند، عبارتند از:
۱. ابوالقاسم جعفر بن حسن، معروف به محقق حلی؛
۲. یحیی بن سعید هذلی (متوفای: ۶۹۰ ه ق)؛
۳. ابومنصور جمال‌الدین حسن بن سعید بن سدیدالدین یوسف بن علی بن طالب حلّی. (متوفای: ۷۲۶ ه ق)؛
۴. جمال‌الدین مقداد بن عبدالله سیوری (متوفای: ۷۲۶ ه ق)؛
۵. زین‌الدین جباعی عاملی، (معروف به شهید ثانی) (متوفای: ۹۶۶ ه ق)؛
۶. ابومنصور جمال‌الدین حسن بن زین‌الدین، ‌فرزند شهید ثانی (متوفای: ۱۰۱۱ ه ق)؛
۷. شیخ بهایی (متوفای: ۱۰۳۱ ه ق)؛
۸. علامه عبدالله بن محمد بشروی خراسانی، معروف به فاضل تونی (متوفای: ۱۰۷۱ ه ق)؛
۹. علامه سید جمال‌الدین، فرزند سید حسین خوانساری (متوفای: ۱۱۲۵ ه ق).

[۵۸] جناتی، محمدابراهیم، ادوار اجتهاد، ص ۲۷۸ -۲۸۱.

۶ – حرکت اجتهادی در فقه

به نظر محققان، بیشتر فقیهانِ پس از شیخ‌ طوسی، به‌سبب اعتماد و حسن اعتقادی که به شیخ طوسی داشتند، در آرای فقهی و غیرفقهی، از او پیروی می‌کردند، از این‌رو استنباط و اجتهاد در فقه شیعه، رو به افول نهاد. در این میان شماری معدود از فقها مانند ابن‌ ادریس، که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ‌ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید.

[۵۹] ابن‌ طاووس، کشف المَحَجَّه لثمره‌ المُهْجَه، ج۱، ص۱۸۵، چاپ محمد حسون، قم ۱۳۷۵ش.

[۶۰] شهید ثانی، الرعایه فی علم الدرایه، ج۱، ص۹۳، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.

[۶۱] شوشتری،‌ نورالله، مجالس المؤمنین، ج۹، ص۹۴.

[۶۲] صدر، محمدباقر، پیدایش و تطور علم اصول، ج۱، ص۴۳، حوزه، ش ۹ (فروردین ۱۳۶۴).

۷ – آرای فقهی

آرای فقهی ابن‌ ادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است

[۶۳] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۱، ص۵۱۴، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹-۱۴۲۳.

[۶۴] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۹، ص۹، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹-۱۴۲۳.

[۶۵] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۱۰، ص۵۷، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹-۱۴۲۳.

[۶۶] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۱۰، ص۱۷۷، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹-۱۴۲۳.

[۶۷] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۱۰، ص۳۳۶، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.

[۶۸] نجفی، محمدحسن ‌بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۳، ص۷۷-۷۸، بیروت ۱۹۸۱.

و گاهی آرای او همراه با نظر گروهی از فقهای حلّه (اصطلاحاً : حِلّیون) ذکر شده است.

[۶۹] شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۴۲۰، قم ۱۴۱۲-۱۴۱۴.

[۷۰] شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۱۵، قم ۱۴۱۲-۱۴۱۴.

[۷۱] شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۲، ص۱۴۴، قم ۱۴۱۲-۱۴۱۴.

[۷۲] شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۲، ص۲۰۶، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.

[۷۳] شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۳، ص۲۳۲، قم ۱۴۱۲-۱۴۱۴.

[۷۴] شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۳، ص۲۳۷، قم ۱۴۱۲-۱۴۱۴.

[۷۵] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۶، ص۱۵۳، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹-۱۴۲۳.

[۷۶] نجفی، محمدحسن ‌بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۵، ص۳۲۱، بیروت ۱۹۸۱.

۸ – شیوه طرح مباحث فقهی

نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابن‌ ادریس را نادرست شمرده‌اند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت می‌دانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی می‌کرده است

[۷۷] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۷، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

که برخی علمای پیش از او، مانند سید مرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶ ق

[۷۸] علم‌الهدی، علی‌ بن حسین، رسائل‌ الشریف المرتضی، ج۱، ص۵۰-۵۱، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۵۱۴۱۰.

) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابن‌ شهرآشوب (ذیل إسراء: ۳۶)، طَبْرِسی (ذیل حجرات: ۶) و ابن ‌زهره

[۷۹] ابن ‌زهره، غنیه‌ النزوع الی علمی الاصول و الفروع، ج۱، ص۳۲۹، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۱۷.

هم بدان قائل بوده‌اند و پذیرش این نظر به هیچ‌وجه نمی‌تواند موجب طعن و ضعف ابن ‌ادریس باشد.

[۸۰] مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی‌ المقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۶، قم ۱۴۱۶.

[۸۱] تفرشی، مصطفی ‌بن حسین، نقد الرجال، ج۴، ص۱۳۲، قم ۱۴۱۸.

[۸۲] همت بناری، علی‌، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، ج۱، ص۲۶۳، قم ۱۳۸۱ش.

هرچند ابن ‌ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده

[۸۳] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۲۷، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۸۴] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۹۵، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

و آن را علم‌آور ندانسته است،

[۸۵] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۲۷، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۸۶] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۳۰، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست

[۸۷] خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۱۶، ص۶۸.

زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است.

[۸۸] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۴۲، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۸۹] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۷۵، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۹۰] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۷۸، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۹۱] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۳۷۵، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابن‌ ادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.

[۹۲] همت بناری، علی‌، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۵، قم ۱۳۸۱ش.

به نقل منتجب‌الدین رازی،

[۹۳] منتجب‌الدین رازی، علی ‌بن عبیداللّه، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش.

شیخ‌ سدیدالدین محمود حِمِّصی (از فقهای معاصر ابن‌ ادریس) معتقد بود که ابن ‌ادریس دچار خلط بوده و از این‌رو، تصانیف او قابل اعتماد نیست. این نظر را برخی محققان تا حدودی صحیح دانسته‌اند، زیرا مثلا ابن ‌ادریس در بخش مُستَطْرَفات السرائر از اَبان ‌بن تَغْلِب با واسطه کسی که یک یا دو طبقه متأخر از اوست، از امام حدیث نقل کرده

[۹۴] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۵۶۳، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

یا سیّاری (احمد بن محمد بن‌ سیّار) را از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهماالسلام) ذکر کرده

[۹۵] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۵۶۸، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.

در حالی که او از اصحاب دوران امام هادی و امام حسن عسکری (علیهماالسلام) بوده است. در عین‌حال گفته‌اند که آثار او در خور اعتماد است، زیرا می‌توان به تألیفات عالمان بزرگ اعتماد نمود، مگر در مواردی که خلاف آن ثابت شود.

[۹۶] خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۱۶، ص۶۸.

[۹۷] شوشتری،‌ نورالله، مجالس المؤمنین، ج۴، ص۳۸۱.

[۹۸] شوشتری،‌ نورالله، مجالس المؤمنین، ج۹، ص۹۳.

۹ – از نگاه دیگران

فقها و شرح‌حال‌نگاران، از اهل سنّت و شیعه، ابن ‌ادریس را به علو مقام و کثرت فهم و علم ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانه عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند.

[۹۹] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴۲، ص۳۱۴، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.

[۱۰۰] ابن‌ حجر عسقلانی، لسان‌ المیزان، ج۵، ص۶۵.

[۱۰۱] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۷۶، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

[۱۰۲] قمی، عباس، سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار، ج۳، ص۳۹.

وی با برخی از عالمان اهل سنّت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت.

[۱۰۳] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۶۷۸، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

اظهار نظرهای مختلفی درباره ابن ادریس وجود دارد؛ عده‌ای وی را به خاطر نپذیرفتن خبر واحد و مخالفت با آرای شیخ طوسی، مورد سرزنش قرار داده‌اند و عده‌ای دیگر او را به خاطر این شهامت که اجتهاد را دوباره احیا کرد، مورد ستایش قرار داده‌اند، در ذیل، چند نمونه از سخنان بزرگان را متذکر می‌شویم:

۹.۱ – قاضی نورالله شوشتری

«در اشتغال فهم و بلند پروازی، از فخرالدین رازی پیش و در علم فقه و نکته طرازی (پردازی) از محمد بن ادریس شافعی در پیش است. کتاب السرائر که از جمله مصنفات شریفه اوست، در دقت فهم و کثرت او، دلیلی ظاهر و برهانی باهر است و او را بر تصانیف شیخ اجل ابوجعفر طوسی، ابحاث بسیار است و در اکثر مسایل فقهی او را خلافی یا اعتراضی و یا استدراکی هست.»

[۱۰۴] شوشتری،‌ نورالله، مجالس المؤمنین، ص۵۶۹.

۹.۲ – محدث نوری

«ابوعبدالله محمد بن احمد بن ادریس عجلی حلی عالم بزرگوار و معروفی است که بزرگان فقها در اجازه‌های خود به عظمت مقام علمی، فهم و دقت او اعتراف کرده‌اند و او را ستوده‌اند.»

[۱۰۵] عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۱۰۹.

۹.۳ – یوسف بحرانی

«شیخ فقیه و اصولی خالص و مجتهدی صرف و او اولین فردی بود که باب طعن (منظور از طعن، عبارت است از انتقاد سخت و تندی که ابن ادریس نسبت به شیخ طوسی بیان داشته است.) بر شیخ طوسی را گشود.

[۱۰۶] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ص۲۷۶.

۹.۴ – سید محمدباقر صدر

«در نگاهی گذرا این مقارنه و تطبیق دست یازیده و یادآوری کرده‌اند که السرائر ابن ادریس در بکارگیری قواعد اصول و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری از استدلال و توسّع در احتجاج، بر المبسوط شیخ الطائفه برتری دارد.»

[۱۰۷] مهدوی‌راد، محمدعلی، تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن، ج۱، ص۲۴.

۹.۵ – شهید مطهری

«ابن ادریس حلی از فحول علمای شیعه است … و به حریت فکر معروف است. صولت و هیبت جدّش، شیخ طوسی را شکست و به علما و فقهاء تا حد اهانت، انتقاد می‌کرد.»

[۱۰۸] مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی ج۱، ص۸۵.

شهید مرتضی مطهری شجاعت ابن ادریس در نقد آرای شیخ طوسی را می‌ستاید و می‌فرماید:
«ابن ادریس با این عمل خود اولاً ثابت کرد که از ضمیری آگاه برخوردار است و نیاز عصر خویش را درک می‌کند. ثانیاً ثابت کرد که از موهبت شجاعت عقلی و ادبی بهره‌مند است او از کسانی نیست که فقط نیاز را احساس کند، ولی جرأت اقدام را نداشته باشد. با جرأت و جسارتی کم‌نظیر این گام خطیر را برمی‌دارد.»

[۱۰۹] مهدوی‌راد، محمدعلی، تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن، ج۱، ص۲۴.

۹.۶ – محمد بن سلیمان

«این بزرگوار در بیست و پنج سالگی به درجه اجتهاد رسید و صحیفه سجادیه را روایت می‌کند.»

[۱۱۰] تنکابنی، محمد بن سلیمان، تذکره العلماء، ص۲۲۷.

۹.۷ – ابن فوطی

ابن فوطی، دانشمند مشهور سنی در کتاب «تلخیص مجمع الاداب فی معجم الالقاب» از ابن ادریس این‌گونه یاد می‌کند:
«فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس بن محمد عجلی حلی، فقیه شیعه از فضلاء و فقهای شیعه و دانایان اصول شریعت است.»

[۱۱۱] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۱۹.

۹.۸ – ابن حجر عسقلانی

ابن حجر عسقلانی، عالم شهیر سنی در کتاب «تاریخ اسلام» خود این‌گونه از ابن ادریس یاد می‌کند:
«محمد بن ادریس عجلی حلی فقیه شیعه و دانشمند بزرگ آنان است. او راست تصانیفی در فقه امامیه، شیعه در زمان وی دانشمندی چون او را نداشتند.»

[۱۱۲] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۱۹.

۹.۹ – عبدالرحمن صفدی

عبدالرحمن صفدی، دانشمند سنّی در کتاب «الوافی بالوفیات» می‌گوید:
«وی را در فقه عدیم‌النظیر دانسته.»

۹.۱۰ – از دیدگاه رجالیان

برخی رجالیان با استناد به عبارتی در السرائر، بر آن‌اند که ابن ‌ادریس به شیخ‌ طوسی بی‌احترامی نموده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانسته‌اند

[۱۱۳] مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، بخش ۲، ص ۷۷، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹-۱۳۵۲.

[۱۱۴] مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی‌ المقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۷، قم ۱۴۱۶.

اما چنین تعبیر اهانت‌آمیزی در السرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است،

[۱۱۵] خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۱۶، ص۶۸.

حتی ابن ‌ادریس بارها از شیخ‌ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه‌عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است.

[۱۱۶] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۲، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۱۷] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۹، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۱۸] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۱۹] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۲۰] هدائی، علیرضا، ابن‌ ادریس حلّی و کتاب السرائر، ج۱، ص۱۲۶، مقالات و بررسی‌ها، دفتر ۵۹ـ۶۰ (زمستان ۱۳۷۵).

وی از التبیان شیخ‌ طوسی به عظمت یاد نموده

[۱۲۱] بحرالعلوم، محمدمهدی‌ بن مرتضی، الفوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۲۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ش.

و هنگام نقد دیدگاه‌های شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوالِ به ظاهر متعارضِ او را به گونه‌ای جمع کرده است.

[۱۲۲] مهدوی‌راد، محمدعلی، تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن، ج۱، ص۲۴.

[۱۲۳] هدائی، علیرضا، ابن‌ ادریس حلّی و کتاب السرائر، ج۱، ص۱۲۶، مقالات و بررسی‌ها، دفتر ۵۹-۶۰ (زمستان ۱۳۷۵).

[۱۲۴] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۱۴، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.

[۱۲۵] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۵۴، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۲۶] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۶۳، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۲۷] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۴۳۰، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

محقق حلّی

[۱۲۸] محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۵۱، قم ۱۳۶۴ش.

[۱۲۹] محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۴۲، قم ۱۳۶۴ش.

[۱۳۰] محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۲، ص۷۰۲، قم ۱۳۶۴ش.

گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن‌ ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری،

[۱۳۱] موسوی خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷.

علامه‌ حلّی از او با عنوانی طعنه‌آمیز (الشاب المترف) یاد کرده است، ولی مدرک این سخن معلوم نیست. به‌علاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن ‌ادریس را نقل کرده و پذیرفته است

[۱۳۲] علامه‌ حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۸، ص۱۵۳، قم ۱۴۱۲-۱۴۲۰.

[۱۳۳] علامه‌ حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۸، ص۱۶۸-۱۶۹، قم ۱۴۱۲-۱۴۲۰.

[۱۳۴] علامه‌ حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۸، ص۱۷۰، قم ۱۴۱۲-۱۴۲۰.

[۱۳۵] علامه‌ حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۹، ص۷۶، قم ۱۴۱۲-۱۴۲۰.

[۱۳۶] علامه‌ حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۹، ص۲۹۹-۳۰۰، قم ۱۴۱۲-۱۴۲۰.

و چه‌بسا از او با احترام نام برده است.

[۱۳۷] علامه‌ حلّی، تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج۴، ص۶۲۲، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰-۱۴۲۲.

[۱۳۸] علامه‌ حلّی، تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج۵، ص۶۰۰، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰-۱۴۲۲.

به نظر ابن ‌داوود حلّی

[۱۳۹] ابن‌ داوود حلّی، الرجال، ص۲۶۹، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم.

ابن ‌ادریس به‌طور کلی از احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی

[۱۴۰] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۷۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علو مرتبه علمی و فضل ابن‌ ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی

[۱۴۱] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۸۰، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

با توجه به این‌که خودِ ابن‌ داوود حلّی

[۱۴۲] ابن‌ داوود حلّی، الرجال، ص۲۶۹، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم.

ابن ‌ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر می‌کرد.

۱۰ – وفات

به نظر برخی مؤلفان، ابن ‌ادریس در حدود ۵۹۷ ق،

[۱۴۳] منتجب‌الدین رازی، علی ‌بن عبیداللّه، الفهرست، ج۱، ص۳۹۸، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش.

[۱۴۴] ابن‌ حجر عسقلانی، لسان‌ المیزان، ج۵، ص۶۵.

و به گفته فرزندش صالح

[۱۴۵] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

در حدود ۵۹۸ ق درگذشته است، بنابراین، وفات او در ۲۵ یا ۳۵ سالگی، که در بعضی منابع به آن اشاره شده،

[۱۴۶] مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی‌ المقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۸، قم ۱۴۱۶.

[۱۴۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.

نادرست است و به نظر برخی ناشی از تصحیف کلمه تسعین به سبعین بوده است.

[۱۴۸] محدث نوری، حسین‌، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۲، قم ۱۴۱۵-۱۴۲۰.

[۱۴۹] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، مقدمه، ص۱۹۸.

به‌علاوه، این مطلب با گفته خود ابن ‌ادریس

[۱۵۰] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۷۷، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۵۱] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۲۵۸، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

درباره سال تألیف السرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او، که در ۵۹۳ ق از او حدیث شنیده

[۱۵۲] مجلسی، بحار الانوار، مقدمه، ص۱۹۸.

ناسازگار است.
ابن ‌ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» حلّه قرار دارد و در ۱۳۴۰ ش تجدید بنا شده است.

[۱۵۳] بحرانی، یوسف ‌بن احمد، لؤلؤه‌ البحرین، ج۱، ص۲۷۷ـ۲۷۸، پانویس۲۰، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.

۱۱ – آثار

ابن ادریس چندین تالیف دارد.

۱۱.۱ – السرائر

مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ابن ‌ادریس، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، معروف به السرائر،

[۱۵۴] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۱۲۹.

[۱۵۵] آقا بزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است که آن را در ۵۸۷ ق و ۵۸۸ ق تألیف کرد.

[۱۵۶] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۷۷، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۵۷] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۲۵۸، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است.

[۱۵۸] همت بناری، علی‌، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، ج۱، ص۱۳۵، قم ۱۳۸۱ش.

[۱۵۹] همت بناری، علی‌، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، ج۱، ص۳۱۸، قم ۱۳۸۱ش.

در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده می‌شود.

[۱۶۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۱۶.

(برای منابع مورد استفاده در مستطرفات رجوع شود به،

[۱۶۱] همت بناری، علی‌، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، ج۱، ص۹۴-۹۵، قم ۱۳۸۱ش.

) مستطرفات السرائر در ۱۴۰۸ در قم جداگانه چاپ شده است.

۱۱.۱.۱ – هدف از تألیف

ابن ‌ادریس حلّی

[۱۶۲] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۱، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاه‌های خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانا نقد کرده که گاه واکنش آن‌ها را برانگیخته است

[۱۶۳] صدر، محمدباقر، پیدایش و تطور علم اصول، ج۱، ص۴۲، حوزه، ش ۹ (فروردین ۱۳۶۴).

(برای مناظره ابن ‌ادریس با حمصی رجوع شود به

[۱۶۴] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص۱۹۰-۱۹۱، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

و برای مناظره ابن ‌ادریس با ابن‌ زهره رجوع شود به

[۱۶۵] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص۴۴۳، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

)

۱۱.۱.۲ – نقد آثار شیخ ‌طوسی

هرچند ابن ‌ادریس در السرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده، (برای نام فقها رجوع شود به

[۱۶۶] همت بناری، علی‌، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، ج۱، ص۲۱۶-۲۲۳، قم ۱۳۸۱ش.

) اما عمدتاً به نقد و بررسی آرای فقهی و احیاناً اصولی شیخ ‌طوسی پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آن‌ها را پذیرفته

[۱۶۷] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۲۳، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۶۸] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

و شماری دیگر را نپذیرفته است،

[۱۶۹] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۶، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۷۰] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۷۱] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۲۶، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

به‌طوری که می‌توان السرائر را کتابی در نقد آثار شیخ به‌شمار آورد.

[۱۷۲] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۶۰، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۷۳] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۵۲، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۷۴] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۵۲۳، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

[۱۷۵] ابن ‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۵۶۳، قم ۱۴۱۰-۱۴۱۱.

تألیف این کتاب و نیز کتاب غنیه ‌النزوع (اثر ابن زهره) در چند سال پیشتر، که به نقد آرای اصولی شیخ ‌طوسی در عده‌ الاصول پرداخته بود، بیانگر پیشرفت علم فقه و اصول تا مرحله مناقشه‌جویی و نقادی در آرای شیخ بود.

[۱۷۶] صدر، محمدباقر، پیدایش و تطور علم اصول، ج۱، ص۴۴، حو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.