پاورپوینت کامل ابوجعفر محمد بن امام علی النقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابوجعفر محمد بن امام علی النقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوجعفر محمد بن امام علی النقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوجعفر محمد بن امام علی النقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ابوجعفر محمد بن علی الهادی

ابوجعفر محمد بن علی الهادی (علیه‌السّلام) (درگذشته ۲۵۲ه.ق)، معروف به امامزاده سید محمد، فرزند امام هادی (علیه‌السّلام) و برادر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) است. برای سید محمد، کنیه‌ها و القاب فراوانی گزارش شده که شناخته شده‌ترین کنیه او «ابوجعفر» و مشهورترین لقبش «سَبْعُ الدجیل» است. او فرزند بزرگ امام‌ هادی (علیه‌السّلام) و یار و یاور حضرت در احیای ارزش‌های الهی و سنّت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود، به‌طوری که بسیاری می‌پنداشتند سید محمد، جانشین و امام پس از پدر است. اما با رحلت او پیش از امام‌ هادی (علیه‌السّلام)، جانشینی امام عسکری (علیه‌السّلام) بر همگان آشکار شد.
سید محمد در میان شیعیان عرب زبان، جایگاهی همچون حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السّلام) نزد ایرانیان شیعه دارد، چنان‌که بسیاری از بزرگان و مراجع شیعه در آبادانی آستان مقدس او کوشیده‌اند و علمای شیعه نیز در وصف مقامات و کرامت او مطالبی نوشته و شاعران شیعه در تکریم او اشعاری سروده‌اند. علما و مردم عراق، سید محمد را صاحب کرامت و قدرت معنوی می‌دانند.
آستان امامزاده سید محمد در پنجاه کیلومتری جنوب سامرا، در شمال بغداد، نزدیک قریه‌ای به نام بلد در استان صلاح‌الدین، واقع شده است.
این نوشتار پس از معرفی و بیان نسب سید محمد، به سجایای اخلاقی، جایگاه او نزد مردم زمان خود و علما و شیعیان عراق و کرامات و مقامات این بزرگوار و فضای سیاسی و اجتماعی عصر او اشاره کرده است.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – ولادت
۲.۱ – اجرای آداب شرعی بر نوزاد
۳ – مادر
۴ – کنیه‌ها
۵ – تحت تربیت پدر
۶ – کودکی و تبعید پدر
۷ – برادرها
۷.۱ – امام حسن عسکری
۷.۲ – سید حسین
۷.۳ – جعفر کذاب
۸ – فرزندان و نوادگان
۹ – فضایل و کرامت‌ها
۹.۱ – وصف فضایل از زبان علما
۹.۱.۱ – شجاع‌الدین موصلی
۹.۱.۲ – حرزالدین
۹.۱.۳ – سیبویه
۹.۱.۴ – علامه صدر
۹.۱.۵ – محدث نوری
۹.۱.۶ – بحرالعلوم
۹.۱.۷ – سید محسن امین
۹.۱.۸ – شیخ عباس قمی
۹.۲ – شفای مرد شل
۱۰ – فضای عصر سید محمد
۱۱ – رحلت یا شهادت
۱۲ – مرقد و مزار
۱۲.۱ – عمارت اول
۱۲.۲ – عمارت دوم
۱۲.۳ – عمارت سوم
۱۲.۴ – عمارت چهارم
۱۲.۵ – عمارت پنجم
۱۲.۶ – عمارت جدید
۱۳ – تکریم امامزاده توسط علما
۱۴ – آثار نگاشته‌شده در مقام امامزاده
۱۵ – جانشین امام هادی
۱۵.۱ – حدیث اول
۱۵.۲ – حدیث دوم
۱۵.۳ – حدیث سوم
۱۵.۴ – حدیث چهارم
۱۵.۵ – رفع اندیشه نادرست
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع

۱ – مقدمه

یکی از چهره‌های خاندان اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، حضرت ابوجعفر محمّد، فرزند ارشد حضرت امام علی النّقی (علیه‌السّلام) می‌باشد؛ امامزاده‌ای که با تربیت امام دهم به شکوفایی رسید. جوانی وارسته و پارسا و دارای جلالت قدر که مورد احترام اصحاب والد خویش بود. او افزون بر تزکیه درون، در حمایت از ولایت، احیای ارزش‌های الهی و زنده نمودن سنت محمدی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با پدر بزرگوار خویش همکاری و همراهی داشت.
متاسفانه با وجود مقام والای امامزاده سیدمحمّد، درباره زندگی، تلاش‌های فکری و فرهنگی، خلق و خو و کارنامه سیاسی اجتماعی ایشان به دلیل‌ اندک بودن منابع و مصادر و ناچیز بودن آگاهی‌های معتبر و مستند، نگاشتن درباره حیات این امامزاده بسیار دشوار است. اگرچه ایشان نامی آشنا برای ساکنین سرزمین عراق و حتی برخی کشورهای حوزه خلیج فارس می‌باشد، ولی نامش برای شیعیان ایرانی آن‌چنان شناخته شده نیست. امید آن که نوشتار حاضر بتواند با تکیه بر منابع معتبر و شواهد مستند، زوایایی از زندگی این امامزاده جلیل‌القدر را روشن نماید.
امامزاده سید محمد برای شیعیان عرب زبان همان مقامی را دارد که حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السّلام) نزد ایرانیان شیعه دارد. مزارش در منطقه بَلَد دُجیل زیارتگاه علاقه‌مندان و مشتاقان می‌باشد و کرامت‌های بسیاری از ایشان نقل می‌کنند.

۲ – ولادت

سال ۲۲۸ هجری، نزدیک به ده سال از دوران امامت ابوالحسن علی بن محمد (علیه‌السّلام)، مشهور به‌ هادی و نقی می‌گذشت. آن حضرت در مدینه که شهر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و زادگاه نیاکانش بود، اقامت داشت. در یکی از روزها در دهکده «صرایا» در سه فرسخی مدینه که حضرت امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) آن‌را بنیان نهاده بود، امام دهم، از بانویی پارسا و ارجمند دارای فرزندی گردید که محمّد نامیده شد.

[۱] ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۳۸۲.

[۲] جمعی از نویسندگان، دائره المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.

بنابر این قول، سیدمحمد، فرزند اول امام است. ولی طبق برخی روایات، سید محمد فرزند دوم و از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) کوچک‌تر بود.
برخی مورخان و رجالیون تاریخ تولد این امامزاده را به سال ۲۳۶ یا ۲۳۸ هجری نوشته‌اند؛ در صورتی که در این منابع آمده است وقتی امام‌ هادی (علیه‌السّلام) به سال ۲۳۳ هجری به سامراء فرا خوانده شد، سید محمد که سنین خردسالی را می‌گذراند، در مدینه اقامت داشت. شگفت آن که مدارک مزبور زمان تولد امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) را که از نظر سنی کوچک‌تر از سید محمد بوده، ۲۳۱ یا ۲۳۲ هجری در مدینه نوشته‌اند.

[۳] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری با علام الهدی، ص۳۶۷.

[۴] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۸۹.

با این وصف، تاریخ یاد شده دقیق نبوده و همان سال ۲۳۸ یا ۲۳۹ هجری درست است.

۲.۱ – اجرای آداب شرعی بر نوزاد

در زمان ولادت برای سید محمد، آداب شرعی و سنت‌های مذهبی به اجرا درآمد و همان‌گونه که رسم دیرینه ائمه هدی (علیهم‌السّلام) بود، والدش در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و دستور داد تا در هفتمین روز تولد محمد، مراسم ختنه به جای آورند. سر کودک را بتراشند و هم‌وزن آن‌را نقره به مستمندان صدقه بدهند و گوسفند نری را نیز عقیقه ایشان کردند.
از سنت‌های دیگری که برای این کودک به‌جا آوردند، تعیین کنیه برای او بود. مزیت این سنت در آن است که کودک از همان سنین مورد تکریم قرار می‌گیرد و در میان خانواده و خویشاوندان اعتماد به نفس افزون‌تری می‌یابد. همچنین وقتی او را با کنیه می‌خوانند، محبوب‌تر شده و آرامش می‌یابد و خود می‌آموزد که دیگران را با احترام خطاب کند و در بزرگسالی با لقب‌های ناگوار مشهور نمی‌گردد.

[۵] مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین، ج۸، ص۶۲۶.

۳ – مادر

نام مادر سید محمد، سلیل، حدیثه، سوسن و جدّه گفته شده است. ایشان بانویی امّ ولد می‌باشد. سوسن در وطن خویش اعتبار و منزلت بسیار داشت و خاندان و خانواده‌اش به اسارت درآمدند. این بانو هم در زمره آن اسرا بود که به عنوان کنیز به مدینه آورده شد. سپس بر امام‌ هادی (علیه‌السّلام) وارد شد و به عقد ازدواج آن حضرت درآمد، او که ظرفیت‌ها و لیاقت‌هایی برای رشد معنوی داشت، در پرتو برنامه‌های ارشادی امام از کمالاتی تحسین برانگیز برخوردار شد، به گونه‌ای که امام‌ هادی (علیه‌السّلام) درباره‌اش فرموده‌اند: «همانا سلیل (سوسن) از هرگونه آفت، پلیدی و آلودگی برحذر داشته شده است.» سپس حضرت به وی مژده داد که به زودی مادر امام یازدهم خواهد گردید.
سوسن به دلیل پارسایی، پرهیزگاری، وارستگی و رسیدگی به محرومان و رنج دیدگان، زنی عارف و صالح شناخته می‌شد، چنان‌که در «عیون المعجزات» و «جلاء العیون»، آمده است: «سلیل کانت من العارفات الصالحات.» مورخان دیگر نیز از ورع، تقوا، عفاف و پاکی او سخن گفته‌اند. در جلالت قدرش همین بس که امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) وی را وصی خویش قرار داد و حتی زمان شهادت خود را به او گفت. سوسن با شنیدن این خبر به شدت گریست و آه و ناله سر داد. امام یازدهم فرمود: «ای مادر! جزع مکن که تقدیر الهی جاری خواهد شد.» و چون آن حضرت شهید شد، در سامراء ساکن گردید و وصیت کرد که پس از مرگش او را در کنار شوهر و فرزندانش دفن کنند.
افتخار دیگر این بانو آن است که جدّه حضرت مهدی (علیه‌السّلام) می‌باشد و سبب اشتهارش به «جدّه» از این جهت است.

[۶] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۳.

[۷] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲، ص۱۳۱.

[۸] قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۲، ص۴۴۳.

[۹] محلاتی، ذبیح‌الله، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۲۴- ۲۵.

[۱۰] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۲۳۵.

[۱۱] طبری آملی، محمد بن جریر، دلایل الامامه، ص۴۲۴.

[۱۲] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۳، ص۱۹۷.

این بانو از اهالی منطقه «نوبه» از توابع سودان کنونی بود و با وجود آن که کنیزی بیش نبود، به مرتبه‌ای از شایستگی رسید که امام دهم و یازدهم به برخی اصحاب، دوستان و پیروان خود سفارش می‌نمودند که در برخی امور، هنگامی که به آن دو بزرگوار دسترسی نداشتند، به ایشان مراجعه کنند. از فضل و بزرگواری این بانو آن است که پناه و دادرس شیعیان، پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) و حلقه وصل آن حضرت و شیعیان بوده است.

[۱۳] شعرانی، حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص۱۳۴.

[۱۴] امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۸۹.

۴ – کنیه‌ها

برای سید محمد کنیه‌های بسیاری برشمرده‌اند که عبارتند از:
ابوجعفر، ابوجاسم، ابواشارات، ابوبرهان، ابوعلی و ابواحمد. همچنین آن حضرت با لقب‌هایی چون سَبْعُ الدّجیل (شیر دجیل)، اسَد الدجیل، سَبع الجزیره، باب الحوائج، حامی الجار (پشتیبان همسایگان) و اخوالعباس شناخته می‌شود، این کنیه‌ها و القاب از کرامت‌های اخلاقی، شجاعت، سخاوت، گذشت و دیگر خصال پسندیده سید محمد حکایت دارد. البته معروف‌ترین و شناخته شده‌ترین کنیه‌اش «ابوجعفر» و لقب مشهورش «سَبْعُ الدجیل» می‌باشد.

[۱۵] غریفی، سید محمود، سبع ‌الدجیل مناخ القاصد الی سامراء، ص۴- ۵.

علت اشتهارش به این لقب آن است که مزارش در منطقه دجیل قرار گرفته و روح مطهرش فریادرس بی‌پناهان می‌باشد؛ چنان‌که ادیبی گفته است: «ای ملجا افراد بی پناه! اگر مظلومی از دست اشرار نزد شما آمد، ناامیدش نمی‌کنی و حقش را از ستمگر می‌گیری و هر مستبد خودخواه را بر جای خود می‌نشانی.» و سخنور دیگری می‌گوید: «از صلابت این شیر دجیل تمام بیابان‌های تهامه و نجد (در شبه جزیره) در هراسند».

[۱۶] سعید ملامحسن اککیم، کرامات السید محمد بن الامام علی الهادی المعروف بسبع الدجیل، ص۱۱- ۱۲.

[۱۷] فاطمه علی جعفر، مجلس السید محمد سبع الدجیل، ص۲۵- ۲۶.

۵ – تحت تربیت پدر

امام‌ هادی (علیه‌السّلام) در تعلیم و تربیت سید محمد نظارت دقیق، مداوم و جدّی داشت و همواره می‌کوشید تا وی را متدین، متعهد و آراسته به خصال پسندیده پرورش دهد. امام، سید محمّد را ارج می‌نهاد و کمک می‌کرد تا شخصیت او شکل بگیرد و به ارزش وجودی خویش واقف گردد. در معاشرت‌ها و مجالست‌ها جایگاه والایی به او می‌داد و به هنگام نام بردن از او، الفاظی همراه با احترام به کار می‌برد. با آموزش حکمت‌ها، بیان شگفتی‌های جهان هستی و فضل و رحمت خداوند و برشمردن نعمت‌های الهی، رابطه او را با آفریدگار استوار می‌ساخت و با تشریح حکمت عبادات، انگیزه‌های دینی را در ذهن وی تقویت می‌کرد و باورهایش را تعمیق می‌بخشید.
نوافل، ادعیه و عباراتی را که در جلای روح و روان این طفل مؤثر بود، برایش بازگو می‌کرد و چون خود عملًا ملتزم این امور بود، فرزند نیز در انجام این اعمال شائق می‌گردید. این برنامه‌های تربیتی موجب گردید تا سید محمّد از همان دوران کودکی ارزش‌ها را تقدیس نموده و اعماق وجودش را نور معنویت فرا گیرد و دریافت‌ها و ادراک‌هایش به سوی فضایل و مکارم عالی گرایش یابد. (این نکات تربیتی بر اساس سیره و سنت ائمه درباره تربیت فرزندان که در کتب روایی مندرج است، ذکر گردیده است.)
مراقبت‌های تربیتی امام‌ هادی (علیه‌السّلام) درباره فرزند ارشدش به‌اندازه‌ای بود که شیعیان، اصحاب و برخی علویان تصور می‌کردند سید محمّد، جانشین والدش در امر امامت خواهد بود، اما علی‌رغم انتظار عمومی، وی پیش از شهادت پدر درگذشت و امام دهم در همان مجلس تعزیت سید محمد، حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) را به عنوان جانشین پس از خود معرفی نمودند.

[۱۸] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۰۳.

[۱۹] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۲۰- ۱۲۱.

[۲۰] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۷.

[۲۱] خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص۳۸۵.

۶ – کودکی و تبعید پدر

سید محمد سنین خردسالی را می‌گذراند که عبدالله بن محمد که از طرف متوکل عباسی برای اقامه نماز و دیگر امور در مدینه تعیین شده بود، تصمیم به آزار امام‌ هادی (علیه‌السّلام) گرفت و نزد متوکل از آن حضرت به بدگویی و سخن‌چینی پرداخت و هشدار داد که افراد زیادی اطراف امام جمع شده‌اند و احتمال می‌رود قیام بزرگی برای نابودی دستگاه خلافت شکل گیرد و چون اموال زیادی از سرزمین‌های مختلف جهان اسلام به جانب امام سرازیر است، بعید نیست با این مبالغ، سلاح‌هایی تدارک دیده شود و علویان و شیعیان به رهبری امام دهم در برابر تشکیلات حکومتی به مقاومت برخیزند.
اگرچه امام از طریق نامه‌ای خطاب به متوکل دلایلی برای دروغ بودن تهمت‌های این امام جمعه مدینه آورد و متوکل هم به راستی گفتار حضرت اطمینان یافت، اما در پاسخ نامه امام، از ایشان خواست که به مرکز حکومت (سامرّاء) بیاید و در آن‌جا به اجبار، اقامت گزیده و زیر نظر باشد. تاریخ این فراخوانی سال ۲۳۳ هجری است و این‌که برخی منابع ۲۴۳ هجری نوشته‌اند، واقعیت ندارد.
یحیی بن هرثمه که دستور داشت راهی مدینه شود و ماموریت انتقال امام به سامراء را انجام دهد، به شهر پیامبر وارد گردید. فرزند خردسال امام، دید که هرثمه وارد خانه شد و آن‌را مورد بازرسی دقیق قرار داد. گویا تصور می‌کرد آن حضرت سلاح‌هایی فراهم آورده است تا در فرصت مناسب علیه حکومت قیام کند، اما پس از این تجسّس چند ساعته چیزی جز قرآن و کتاب‌های دعا به دست نیاورد و دروغ بودن اتهامات به امام آشکار گردید.
آن‌گاه که امام، مدینه را ترک می‌نمود، سید محمّد در مدینه نزد خویشاوندان باقی ماند و در غم جدایی از والدش محزون و متالم گردید و اگرچه در ایام شکوفایی، با رنج‌ها و دشواری‌هایی روبه رو شد و از برنامه‌های تربیتی و ارشادی پدر محروم گشت، ولی با این همه، به برکت تربیت در بیت امامت، نسبت به کسب مکارم و تحصیل معارف مشتاق گردید و در مسیر رشد معنوی و رسیدن به کمالات ملکوتی گام‌های مؤثر و ارزنده‌ای برداشت. مردم مدینه و شیعیان آن حوالی که دیگر از وجود امام محروم شدند، ارادت و علاقه خود را نسبت به این امامزاده که مورد توجه پدرش بود، بروز می‌دادند و آن یادگار حضرت را ذخیره‌ای معنوی و برکتی ماندگار برای دیار خویش می‌دانستند.

[۲۲] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۵۱۲- ۵۱۳.

[۲۳] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۸۴.

[۲۴] سبط بن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، ص۳۲۲.

[۲۵] سبط بن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، مرآه الزمان، ج۹، ص۵۵۳.

[۲۶] صدر حاج‌ سیدجوادی، احمد، دائره المعارف تشیع، ج۲، ص۳۷۰.

۷ – برادرها

سیدمحمد سه برادر و یک خواهر به اسامی و مشخصات ذیل داشته است:

۷.۱ – امام حسن عسکری

امام ابومحمد حسن بن علی العسکری (علیه‌السّلام): امام یازدهم شیعیان که در ۲۳۲ هجری در سامرّاء متولد شد. بیست و دو ساله بود که بعد از پدرش به امامت رسید. اما مدت امامت آن حضرت حدود شش سال بود.
آن حضرت گندم‌گون، درشت چشم، خوش صورت، نیکواندام و با هیبت و جلال بود و فضایل و مکارمش چنان پرتوافشان بود که حتی مخالفان به عظمت و جلالش اعتراف کرده‌اند. امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) در سال ۲۶۰ هجری و در ۲۹ سالگی به شهادت رسید.

[۲۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۳۶.

[۲۸] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۳۹.

[۲۹] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۰، ص۳۲۵.

[۳۰] ابن ‌صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمه، ج۲، ص۱۰۸۹.

۷.۲ – سید حسین

سید حسین: سیدی جلیل‌القدر و عظیم‌الشان بوده و از برخی منابع به دست می‌آید که از او و امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به «سبطین» تعبیر می‌کرده‌اند و این دو برادر را به دو سبط جدشان، امام حسن و امام حسین (علیه‌السّلام) تشبیه می‌کردند. در کتاب «شجره الاولیاء» به قلم سید احمد اردکانی آمده است که حسین از عابدان و زاهدان بوده و به امامت حضرت عسکری (علیه‌السّلام) اعتراف داشته و در روایت ابوالطیب آمده است که صدای حضرت مهدی قائم آل محمد (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) به صدای حسین شباهت داشته است.
حسین چهار فرزند به اسامی جعفر، محمود، باقر و زین‌العابدین داشته که پس از ارتحال برادرشان، از سامراء عازم یکی از مناطق فارس شدند، اما به محض رسیدن به لار، توسط کارگزار وقت عباسی دستگیر و به شهادت رسیدند. مرقد سیدحسین نزدیک قبر والد ماجد و برادرش در سامراء در همان قبّه سامیه می‌باشد.

[۳۱] قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۶۸۷.

[۳۲] دریائی، محمدرسول، امام‌ هادی و نهضت علویان، ص۵۷، به نقل از عمده الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، طبع هند.

۷.۳ – جعفر کذاب

جعفر کذّاب: مَثَل او همچون فرزند نوح نبی می‌باشد؛ زیرا به دروغ ادعای امامت کرد و گروهی از مردم را دچار سردرگمی و گمراهی نمود و به حمایت از افرادی که توسط پدر و برادرش طرد شده بودند، از جمله فارس بن حاتم قزوینی پرداخت. برخی منابع گفته‌اند او آشکارا مرتکب فسق، فجور و فساد شده است. جعفر تا پایان عمر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به فتنه‌انگیزی و شرارت خود ادامه داد.
در پاره‌ای روایت تصریح شده است که امام‌ هادی (علیه‌السّلام) فرموده‌اند: «از جعفر حذر کنید که او نسبت به من چون نمرود نسبت به نوح است. حضرت عسکری نیز به اصحاب خود هشدار داده‌اند: هرگز مبادا که برادرم جعفر از رازهای شما مطلع گردد. مَثَل من و او چون‌ هابیل و قابیل فرزندان آدم است. اگر جعفر بتواند، مرا به قتل می‌رساند، ولی خداوند بر امور خود غالب است».

[۳۳] بحرانی، سید‌هاشم، مدینه معاجز الائمه الائنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۸، ص۱۳۴.

[۳۴] بحرانی، سید‌هاشم، مدینه معاجز الائمه الائنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۷، ص۵۲۷.

[۳۵] علوی، علی بن محمد، المجدی فی الانساب الطالبین، ص۱۳۰.

[۳۶] ابن‌عنبه، جمال‌الدین احمد، الفصول الفخریه، ص۱۳۴.

[۳۷] قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.

۸ – فرزندان و نوادگان

درباره تعداد فرزندان سید محمد بین نسب‌شناسان و محدثان اختلاف است. برخی عقیده دارند او تشکیل خانواده نداد، در حالی که امام‌ هادی (علیه‌السّلام) پس از رحلت وی توصیه کردند که بخشی از عایدات اراضی اطراف سامراء برای تامین معاش خانواده و فرزندان او اختصاص یابد. برخی گفته‌اند سید محمد ازدواج کرده و دخترانی از وی باقی مانده است.
برخی برای او، دو فرزند به‌ ‌نام‌های حسین و علی، معروف به صاحب العسکر، می‌دانند.

[۳۸] ابراهیم بن ناصر، منتقله الطالبیه، ص۳۳۶.

[۳۹] بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶.

[۴۰] حسینی مدنی، ضامن بن شدقم، تحفه الازهار، ج۳، ص۴۶۱.

شیخ عباس قمی، فرزند دیگری را به‌ نام احمد، برای سید محمد برشمرده است که این نام، مقتضای کنیه او می‌باشد که ابواحمد است.
در اصفهان، بقعه زیارتگاه امامزاده‌ هارون ولایت وجود دارد که نسب وی را مورخان محلی به حضرت امامزاده سید محمد رسانده‌اند.

[۴۱] شجره‌نامه سادات اصفهان، ص۲۰.

[۴۲] فتاحی، محمدرضا، امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶-۹۷.

در برخی منابع برای سید محمد نُه پسر شمرده‌اند که چهار نفر از آنان به منطقه آذربایجان و شمال غربی ایران رفتند و در خوی و سلماس اقامت گزیدند و همان‌جا توسط حاکمان منصوب از سوی عباسیان به شهادت رسیدند. پنج نفر دیگر هم در خطه فارس کشته شدند.
نویسنده کتاب «بحر الانساب» که کتابش از اعتبار خاصی برخوردار نیست، تعداد فرزندان محمد را نُه تن برشمرده است که عبارت‌اند از: جعفر، عبدالله، احمد، علی، محمود، اسکندر، لطف‌الله، عنایت‌الله و هدایت‌الله. وی اضافه می‌کند که برخی از فرزندان آنان، در خوی و سلماس می‌زیسته‌اند.

[۴۳] سیدمرتضی، علم الهدی، بحر الانساب، ص۱۰۲.

[۴۴] فاطمه علی جعفر، مجلس السید محمد سبع الدجیل، ص۱۳.

مرحوم محدث قمی به نقل از «تحفه الازهار» و «زلال الانهار فی نسب ابناء الائمه الاطهار» نگاشته سید ضامن بن شدقم حسینی (متوفا ۱۰۹۰ ق) می‌نویسد:
سید شمس‌الدین محمد از اعقاب سید محمد مذکور است و نسبش به طریق ذیل به این امامزاده می‌رسد: محمد بن علی بن محمد بن حسین بن محمد بن علی بن محمد بن الامام الهادی (علیه‌السّلام) که به میر سلطان بخاری موسوم است؛ زیرا ولادت و نشو و نمای وی در شهر بخارا، از توابع جمهوری ازبکستان انجام پذیرفته است و این شمس‌الدین محمد، سیدی با ورع، اهل عبادت و ذکر، صالح و وارسته بوده و با علمای بزرگ و فضلای نامدار مصاحب و معاشر بوده و از معارف و علوم آنان بهره گرفته است. او از بخارا متوجه مرکز حکومت دولت عثمانی (ترکیه کنونی) گردیده و در شهر بورسا اقامت گزید و کرامات بسیاری درباره او نقل گردیده است. او بعد از عمری با برکت و توام با تزکیه و اخلاص، در همین ناحیه به سال ۸۳۲ ق رحلت کرد و همان‌جا مدفون گردید و بقعه‌اش معروف و از کانون‌های مهم زیارتی دیار یاد شده به شمار می‌رود و اهالی آن منطقه و توابع، ضمن این‌که به زیارتش می‌روند، نذورات، هدایا و موقوفاتی برایش اختصاص می‌دهند. به گفته سید حسن براقی، نسل سید محمد از طریق همین سید شمس‌الدین محمد ادامه یافته است و اعقابش در نقاط گوناگون جهان اسلام انتشار یافته‌اند و از پسران اوست علاءالدین ابراهیم، پسرش علی و نواده‌اش یوسف که منتهی می‌گردند به سید محمد بعّاج.

[۴۵] قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۶۸۹- ۶۹۰.

سید محمد بعّاج نسبش این‌گونه به شمس‌الدین مورد اشاره می‌رسد: سید محمد، فرزند حمزه، فرزند یوسف، فرزند علاءالدین ابراهیم. علت نامیدن سید محمد به بعّاج این است که فرزند حاکم عثمانی به اختلالی در دستگاه گوارش مبتلا گردید و بر اثر این عارضه شکمش بسیار متورم گردید و با کرامت سید محمد مذکور او از این بیماری رهایی یافت.

[۴۶] اردوبادی، محمدعلی، ستاره دجیل، ص۱۸۷.

[۴۷] نگین دجیل، ص۳۰.

مرحوم قمی، می‌نویسد: «سادات آل بعاج، نسب شریف خود را به سید محمد بن احمد بن محمد بن امام‌ هادی می‌رسانند».

[۴۸] فاطمه علی جعفر، مجلس السید محمد سبع الدجیل، ص۳۵-۳۶.

[۴۹] قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.

عده‌ای از نسب‌شناسان ادعا کرده‌اند که آل نازوک از اعقاب جعفر کذاب‌اند، در حالی که اولاد جعفر به «اباکرین» مشهورند، اما ابن طقطقی (متوفا ۷۰۹ ه) در کتاب خود، گفته است.

۹ – فضایل و کرامت‌ها

مقام سید محمد از این‌جا دانسته می‌شود که امام یازدهم در فقدانش گریبان شکافت و در پاسخ کسی که این کار برایش حیرت‌آور بود، فرمود: «حضرت موسی نیز برای برادرش‌ هارون گریبان پاره کرد.» این رفتار و سخن امام، بزرگ‌ترین گواه در حق ابوجعفر محمد است که جایگاه و منزلتش نزد برادرش امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) و پدر معصومش می‌رساند.

[۵۰] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۲۲.

علمای بزرگ، عرفا و شخصیت‌های نامی و نیز سایر اهالی سرزمین عراق بر این باورند که حضرت ابوجعفر محمّد صاحب کرامت‌های بسیار است و حتی اهل سنّت و اعراب بادیه و عشایر منطقه بی‌نهایت به او احترام می‌گذارند و پیوسته از اطراف و اکناف برایش نذورات می‌برند و از جلالت قدرش به قدری خوف دارند که هرگز قسم دروغ به او نمی‌خورند و اگر کسی ادعایی داشته باشد و به سید محمد سوگند بخورد، آنچه می‌گوید را باور می‌کنند و معتقدند به این امامزاده «سبع الدجیل» می‌گویند و او می‌تواند کسی را که به ناحق سوگند یاد کند، به شدت مجازات نماید. غالب دعواها و نزاع‌های ناحیه دجیل و حوالی آن با سوگند به مقام این امامزاده، یا کاهش می‌یابد یا به صلح و آرامش مبدّل می‌گردد و بارها دیده شده که اگر بنای قسم خوردن به وی مطرح باشد، آن کس که اموالی را غصب کرده یا دارایی دیگران را به سرقت برده، به صاحب اصلی او باز می‌گرداند و اگر سوگند دروغ یاد کند، دچار بلاها و گرفتاری‌هایی گردیده و مورد خشم و غضب این بزرگوار واقع می‌شود.

[۵۱] محدث نوری، حسین، النجم الثاقب، ص۱۶۱.

۹.۱ – وصف فضایل از زبان علما

از مواردی که مؤید مقامات علمی و معنوی این امامزاده است، وصف فضایل وی توسط علما، فقها، محدثان، مورخان، نسب‌شناسان، ادبا و عرفا می‌باشد که به نمونه‌هایی در ذیل اشاره می‌کنیم:

۹.۱.۱ – شجاع‌الدین موصلی

شجاع‌الدین موصلی، از مشاهیر قرن هفتم هجری: جلالت شان و عظمت امامزاده سید محمّد چنان است که نمی‌توان به تمامی جنبه‌های کمالاتش پرداخت.

[۵۲] موصلی، عمر بن شجاع، نعیم المقیم لعتره النبا العظیم، ص۸۶.

۹.۱.۲ – حرزالدین

محمد حرزالدین: ابوجعفر محمد جلیل‌القدر و رفیع‌المنزله و نیز عالم عامل به شمار می‌رفت.

[۵۳] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۸۱.

۹.۱.۳ – سیبویه

محمدرضا سیبویه: سید محمد امامزاده‌ای با شرافت و جلالت می‌باشد و شئون معنوی و معرفتی وی در این مجال قابل بیان و احصا نیست.

[۵۴] سبع الدجیل مناخ القاصد الی السامراء، ص۱۳.

۹.۱.۴ – علامه صدر

علامه سید محمدمهدی صدر: جناب سید محمد اگر امامت از شما گذشت، ولی از فضایل شما چیزی کم نمی‌شود و کسی نمی‌تواند رفعت مقام شما را تنزل دهد. همین‌که شما در سنین جوانی از اقران سبقت گرفته‌اید، کفایت می‌کند. شما سینه‌ای آکنده از علوم و مکارم و سرچشمه معارف بودید.

[۵۵] نگین دجیل، ص۳۹.

۹.۱.۵ – محدث نوری

محدث نوری (میرزا حسین نوری): سید محمد از اجلاء سادات و صاحب کرامات متوات

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.