پاورپوینت کامل آیت الله سید محمدرضا سعیدی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیت الله سید محمدرضا سعیدی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت الله سید محمدرضا سعیدی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت الله سید محمدرضا سعیدی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :
سید محمدرضا سعیدی
سید محمدرضا سعیدی (۱۳۰۸-۱۳۴۹ ه ش)، مشهور به شهید آیتالله سعیدی، از عالمان مبارز شیعی علیه حکومت پهلوی در قرن چهاردهم هجری شمسی بود.
او در مشهد و قم دانش آموخته و از محضر امام خمینی و آیتالله بروجردی بهره برده و به درجه اجتهاد رسید. ایشان ضمن تحصیل، تدریس و تبلیغ دین اسلام به فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی علیه حکومت پهلوی پرداخته و در پیشبرد نهضت امام خمینی نقش موثری ایفا نمودند و از یاران انقلابی نزدیک امام خمینی قرار گرفت، از اینرو تحت تعقیب ساواک قرار گرفته و پس از شکنجههای بسیار در زندان، در شب ۲۱ خرداد در سن ۴۱ سالگی به مقام شهادت نائل آمد.
[۱] لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، ص۵۹، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – تحصیلات
۳ – اساتید
۴ – تبلیغ
۵ – آثار
۶ – خصوصیات اخلاقی
۷ – علاقه امام و سعیدی به یکدیگر
۸ – مبارزات
۸.۱ – ممنوع المنبر
۸.۲ – اعتراض به تبعید امام
۸.۳ – تاثیر ملاقات با امام
۸.۴ – امام جماعت و تبلیغ
۸.۵ – پیشبرد نهضت امام
۹ – فعالیتهای سیاسی
۹.۱ – مبارزات دهه ۱۳۳۰
۹.۲ – مبارزات دهه ۱۳۴۰
۹.۳ – مبارزات پس از قیام ۱۵ خرداد
۹.۴ – اقدامات دوران مبارزه
۹.۵ – برخی از فعالیتها
۹.۶ – اعلامیه فریاد
۹.۷ – دستگیری پس از اعلامیه
۱۰ – شهادت
۱۱ – پیام امام درباره سعیدی
۱۲ – پیام سعیدی درباره امام
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
۱ – معرفی اجمالی
«سید محمدرضا سعیدی» در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸ ه ق. در «نوغان» مشهد متولد گردید.
ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزشهای پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب اهلبیت آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «میرزای شیرازی» (تحریمکننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود.
[۲] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۴۸-۴۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۲ – تحصیلات
پدر سید محمدرضا، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامه تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژهای در حوزه علمیه مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام خمینی شد.
[۳] جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش.
۳ – اساتید
سید محمدرضا ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی استفاده کرد.
به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه علیمه قم شد و در آن شهر در محضر آیتالله العظمی بروجردی «قدس سره» و امام خمینی «قدس سره» حاضر شد و سرانجام با تلاشهای پیگیر به مرحله استنباط و اجتهاد رسید.
۴ – تبلیغ
آیتالله سعیدی ضمن ادامه تحصیل و تدریس طلاب، به مسافرتهای تبلیغی نیز میرفت و در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد. اما در اثر تلاش آیتالله العظمی برجرودی «قدس سره» از زندان آزاد شد.
پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم کویت برای تبلیغ اسلام، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیتالله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود امام (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصفناپذیر از شاه و خانوادهاش انتقاد میکرد و از شکنجه و زندان رژیم نمیهراسید. همچنین در دفاع از خمینی کبیر هماهنگی مواضع علمای شیعه با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود.
آیتالله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،
[۴] حائری، علی، روز شمار شمسی، ص۱۹۴، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، اول، قم.
کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیتالله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید.
۵ – آثار
عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و… در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد.
ایشان صاحب حاشیه بر عروه الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند.
[۵] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۵۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
برخی از جزوات ایشان عبارت است از: اتحاد در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ آزادی زن؛ کار در اسلام؛ رساله امر به معروف و نهی از منکر امام و…
[۶] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۵۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۶ – خصوصیات اخلاقی
ایمان عمیق به خدا و اهلبیت، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیفگرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و فروتنی، تاکید بر آموزش احکام، (به گونهای که در وصیتنامه ایشان آمده است که در عوض فاتحهخوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید)
[۷] روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، ج۲، ص۶۲۱-۶۲۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، .
گشادهرویی و خوشخلقی، شوخطبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگیناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار میآید.
[۸] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۵۶ـ۷۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامی دارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها… اسارتها… غارتگریها، صبر کردن… صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان… است.
[۹] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۶۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۷ – علاقه امام و سعیدی به یکدیگر
شهید سعیدی با همه ارادت خود به امام، در یکی از بازجوییهای خود اذعان میکند که از هیچ کس تبعیت نمیکند، بلکه مقام امام را شایسته تمجید میداند. «… من شخصی هستم مستقل و از کسی تبعیت نمیکنم و تحت تاثیر هم قرار نمیگیرم. البته آدمی ماجراجو و آشوبطلب نمیباشم، ولی معتقدم که آیتالله خمینی یک روحانی واقعی و شریف و پاک و صحیحالعمل و قابل احترام میباشد و از مقام و شخصیت ایشان باید در هر محفل و مجلسی تقدیر و تمجید نمود…»
[۱۰] گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسناد ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، ج۱، ص۷، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶.
درباره رهبری جامعه نیز معتقد بودند، هر مجتهدی که لیاقت تقلید دارد، اینطور نیست که لیاقت رهبری داشته باشد. تنها فقیه سیاستمدار است که به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد. از نظر ایشان مصداق چنین مقام تنها در امام خمینی (رحمهاللهعلیه) بود.
[۱۱] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۹۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
در مقابل امام خمینی (رحمهاللهعلیه) نیز به وی ارادت خاصی داشتند و در یکی از نامههایشان خطاب به شهید سعیدی میفرمایند: «… من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم میآید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که هست ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم…»
[۱۲] خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۱، ص۲۰۲.
ایشان سرانجام در سال ۱۳۴۴ ش. به دعوت اهالی منطقه غیاثی در جنوب تهران به این شهر نقل مکان کرده، فعالیت خود را در مسجد موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را ادامه میدهد.
[۱۳] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۴۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
امام (رحمهاللهعلیه) در نامهای به ایشان میفرمایند: «از اینکه به تهران تشریف بردهاید از جهتی خوشوقت شدم، چون مرکز از هرجا بیشتر احتیاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.»
[۱۴] خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۲۲، ص۶۵.
۸ – مبارزات
آیتالله سید محمدرضا سعیدی، گام به گام و با پیروی از استاد خود حضرت امام خمینی (رحمهاللهعلیه) و همزمان، اندوختههایش را به کار میبست. وی، با مشاهد نابسامانیهای ناشی از استبداد و اختناق رضاخانی، فشار شدید حکومت بر مردم و حوزههای علمیه به مبارزه روی آورد. همچنین وجود محرومیتها، او را بر آن داشت که یاور محرومان و دردمندان باشد.
ساواک تلاش میکرد فعالیتهای ایشان را محدود کند، ولی او به ساواک اعتنایی نمیکرد و بیپروا در نشر افکار امام خمینی (رحمهاللهعلیه) میکوشید. او معتقد بود که برای مبارزهکردن با دشمن، باید تشکیلات داشت.
آیتالله سعیدی، بسیار شجاع بود و بیپرده، علیه شاه سخن میگفت. همین امر، سبب شد، جاسوسان ساواک با حضور دائم در مسجد مذکور، گزارش تمام رخدادها را تسلیم مقامات کنند.
۸.۱ – ممنوع المنبر
در ۲۹ اردیبهشت سال ۴۵. یکی از ماموران ساواک با مراجعه به منزل آیتالله سعیدی، به او هشدار داد مراقب گفتار و رفتار خود باشد؛ اما ایشان، پاسخ داد: «من مستقل هستم و از کسی پیروی نمیکنم… آیتالله خمینی یک روحانی واقعی، شریف، پاک، صحیحالعمل، و قابل احترام است..» وقتی مزدوران شاه، دیدند او از تهدید آنها نمیترسد، او را در هشتم مرداد ۱۳۴۵ به اتهام «اقدام علیه امنیت داخلی مملکت» دستگیر کردند. پس از مدتی او، آزاد شد، ولی نه تنها از فعالیتهای خود نکاست، بلکه بر شدت آنها افزود، در نتیجه آن رادمرد، ممنوع المنبر شد.
[۱۵] سعیدی، سید محمدرضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ر».
از آن پس وی نتوانست به منبر برود، ولی در هر حال به جمعی که ممکن بود، سخنرانی میکرد. روزی عدهای از بازاریها با ایشان ملاقات کردند و او، به ترویج افکارش پرداخت.
۸.۲ – اعتراض به تبعید امام
با فرا رسیدن سال ۱۳۴۱ ش و شکلگیری نهضت روحانیت، ایشان به همراه بسیاری دیگر از روحانیان، به گرد حضرت امام «قدس سره» در آمدند و در راه نیل به اهداف متعالی آن پیشوای بزرگ، از هیچ کوششی دریغ نورزیدند.
پس از آن که، حرکت روحانیت رشد یافت و در راس همه، سخنان و اعلامیههای امام خمینی «قدس سره» در همهجا شور و هیجان و قیام و انقلاب به وجود آورد، رژیم شاه امام را دستگیر نمود و در پادگان عشرتآباد، زندانی کرد. شاگردان امام، حوزههای درسی را تعطیل. و در منزل مراجع تقلید تحصّن نمودند. این تحصّن با سخنرانی آیتالله سعیدی، پس از اقامه نماز جماعت همراه بود. آن سخنرانی و مشورتها منجر به اتخاذ تصمیمی از جانب علما و فضلا و مراجع تقلید قم و سایر شهرستانها، مبنی بر هجرت به سوی تهران و اعتراض همهجانبه، علیه دستگیری امام «قدس سره» شد و رژیم شاه به هراس افتاد و پس از مدتی امام را آزاد ساخت.
نهضت امام خمینی «قدس سره» راه پر مخاطرهای در پیش داشت و امام مصمم بود که، تا پای جان از اسلام دفاع کند و از هیچ مانعی ترس و بیم به خود راه ندهد. آیتالله سعیدی از تصمیم و اراده راسخ امام «قدس سره» و قدرت عجیب و عظمت ایشان و توکل آن بزرگوار، نیرویی تازه گرفت و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با میل و اشتیاق پیمود.
۸.۳ – تاثیر ملاقات با امام
آیتالله سعیدی درباره دمیدهشدن روح امید و مبارزه در خود، ملاقاتی را که با امام «قدس سره» داشته است را مؤثر دانسته و عامل اصلی معرفی میکند. و چنین میگوید:
«هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام رفتم، میخواستم با ایشان مذاکره کنم، امام خمینی آماده نماز بودند، وقتی منظورم را فهمید، اندکی نماز را به تاخیر انداخت. به عرض رساندم: آقا! طبق برداشتی که من کردهام، از این به بعد شما در مبارزات خود، یاوران کمتری خواهید داشت.»
امام فرمودند:
«سعیدی! چه میگویی؟! به خدا قسم، اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بدهند و در مقابل من بایستند، من چون این راه را حق یافتهام، از پای نخواهم نشست.»
مرحوم سعیدی پس از این دیدار و استماع سخنان جانبخش امام «قدس سره» میگوید:
«با شنیدن سخنان امام، چنان دلگرم شدم، که روح تازهای در وجودم دمیده شد و ایمان بیشتری به قیام و حرکت امام پیدا کردم.»
۸.۴ – امام جماعت و تبلیغ
مرحوم سعیدی پس از مراجعت از نجف با صلاحدید امام (رحمهاللهعلیه) به امامت جماعت مسجد موسی بن جعفر (علیهالسلام) در تهران برگزیده شد و این مسجد بود که، به صورت سنگری برای مبارزه آن شهید سعید در آمد. جوانان به گرد او جمع شدند و در سایه فعالیتهای علمی وی، از چشمههای معارف اسلامی، جرعهها برگرفتند. تلاشهای وی در این پایگاه هدایت و مبارزه، عبارت بود از: تفسیر قرآن کریم، سخنرانیهای متعدد، که بیشتر آن توسط خود او صورت میگرفت، ایجاد کتابخانه، دعوت سخنران از قم و…
افزون بر فعالیتهایی که در مسجد داشت، برای گروهی از بانوان در منزل خویش، جلساتی تشکیل داد و به تدریس جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و نیز، عروه الوثقی پرداخت که این تلاشها سبب شد، شاگردان او پس از مدتی با طی دورههای معارف اسلامی، به عنوان مبلّغه اسلامی، جلسات زنانه تشکیل دهند و به معرفی اسلام همّت گمارند.
۸.۵ – پیشبرد نهضت امام
نقش سعیدی در پیشبرد نهضت امام خمینی (رحمهاللهعلیه) هیچگاه از خاطر نمیرود. وی یکی از بارزترین و نامدارترین یاران حضرت خمینی کبیر (قدسسره) بود. وی به شدت به رهبر کبیر انقلاب، عشق میورزید؛
[۱۶] سید محمد سعیدی و حسن ابراهیمزاده، شهید سعیدی فریادی در سکوت، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۲ش.
برای مثال وقتی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حضرت امام، دستگیر و زندانی شد، آیتالله سعیدی برای تبلیغ به کویت رفته بود. وی از طریق رادیو، از این موضوع و سایر اخبار این واقعه، آگاه شد. او با هماهنگی سایر علمای حاضر در کویت، مانند آیتالله سید عباس بهری، به مراجع مقیم نجف، نامه نگاشت و آنان را از خطری مطلع کردند که جان امام را تهدید میکرد. وی به این کار، بسنده نکرد و با آنکه از حضور ماموران امنیتی شاه آگاه بود، در حسینی «فحیعل» به منبر رفت و دستگاه شاه را به باد انتقاد گرفت. سخنرانی آن روز وی، ایرانیان مقیم کویت و حتی نیروهای اطلاعاتی شاه را به شگفتی واداشت.
[۱۷] جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۷.
همچنین اعلامیههایی که پایان آنها، امضای آیتالله سعیدی هم به چشم میخورد، رژیم را به وحشت و انفعال کشاند. این در حالی بود که امام در نجف بود، اما این امر سبب نشد که او از فعالیت خود بکاهد. او نامهای همراه دیگر یاران امام به امیر عباس هویدا نوشت و تاکید کرد: «شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی از ترکیه به عراق میشود، میتوانید احساسات افروخت این ملت را خاموش کنید.»
[۱۸] سعیدی، سید محمدرضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ح».
۹ – فعالیتهای سیاسی
شهید سعیدی در یکی از بازجوییهای ساواک منبع اصلی دیدگاههای خود را اسلام و انگیزه اصلیاش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام میکند.
[۱۹] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۷۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بیعفتی در جامعه و نابودکننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه میداند.
[۲۰] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۸۰-۸۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
روحانیون را هم از حافظان و مروجان دین دانسته که همواره در مقابل ظلم میایستند. جدایی انداختن بین مردم و روحانیت را نیز از توطئههای دشمنان میدانست تا جایی که برای رسیدن به اهداف خود عدهای را به لباس روحانیت در آوردهاند.
[۲۱] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ص۸۷-۹۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۹.۱ – مبارزات دهه ۱۳۳۰
فعالیتهای تبلیغی و سیاسی و ظلمستیزانه شهید سعیدی را در دو مقطع زمانی قبل از سال ۳۸ـ۱۳۳۷ ش. و بعد از آن میتوان مورد بررسی قرار داد. به عنوان نمونه ایشان در زمان حیات «آیتالله بروجردی» برای تبلیغ به آبادان رفت که به دلیل حضور انگلیسیها و آمریکاییها به لحاظ امنیتی برای رژیم مهم بود و در آنجا از شاه و خانواده وی که رژیم نسبت به آن حساسیت داشت، انتقاد نمود.
[۲۲] رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 