پاورپوینت کامل آل برید ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آل برید ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آل برید ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آل برید ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
آلبریدی
پاورپوینت کامل آل برید ۶۳ اسلاید در PowerPointی، خاندانی شیعه مذهب منسوب به ابوعبدالله محمد بریدی که از ۳۱۶ق/۹۲۸م تا ۳۳۸ق/۹۴۹م بر واسط و اهواز و بصره فرمان راند.
فهرست مندرجات
۱ – نسب مردود
۲ – زمینه تاریخی
۲.۱ – نخستین دوره حکومت
۲.۲ – وزیر مقتدر
۲.۳ – شکست یاقوت
۲.۴ – اختلاف با بغداد
۲.۵ – دومین دوره حکومت
۲.۶ – مخالفت با ابن رائق
۲.۷ – شکست بجکم
۲.۸ – پیروزی بجکم
۲.۹ – بجکم وامیرالامرایی
۲.۱۰ – وزارت بریدی
۲.۱۱ – خلع از وزارت
۲.۱۲ – ورود به بغداد
۲.۱۳ – غلبه بر بفداد
۲.۱۴ – تسلیم بغداد
۲.۱۵ – نبرد با حمدانیان و آل بویه
۲.۱۶ – فرار بریدیان
۲.۱۷ – پایان کار بریدیان
۲.۱۸ – قتل ابوالحسین
۲.۱۹ – تصرف بصره
۲.۲۰ – علت قتل ابوالحسین
۳ – فهرست منابع
۴ – پانویس
۵ – منبع
۱ – نسب مردود
روایت دیگری که نام آنها را یزیدی
[۱] سیوطی، جلالالدین، تاریخ خلفاء، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، مصر، مطیعهالسّعاده، ۱۹۵۲.
منسوب به یزید بن منصور حِمیَری یا جَهیری
[۲] ابن کثیر، اسماعیل بنعمر، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۱۵۸، مصر، مطیعهالسّعاده، ۱۳۵۱ق، ۱۸۷، ۱۹۲.
مخدوم نیای این خاندان میداند، مردود است.
۲ – زمینه تاریخی
بریدیان در آغاز، صاحب منصبانی کشوری و کاتب یا روزگاری که خلافت عباسی در شیب ناتوانی افتاده بود و امیرالامراها برای دست یافتن بر بغداد با هم در کشاکش بودند و خلیفگان را عزل و نصب میکردند، بریدیان یک چند پرچم استقلال برافراشتند و بغداد را تصرف کردند و در واسط واهواز و بصره فرمان راندند. این سلسله حکومتی منتشکل از ۳ برادر به نام های ابوعبدالله احمد، ابوالحسین عبدالله (علی)، ابو یوسف یعقوب، به اضافه ابوالقاسم پسر ابوعبدالله بریدی مُقطِع بود. لقب مقطع، که در برخی منابع آمده، میتواند حاکی از اقطاع داری اینان باشد. اگرچه ابوعلی مِسکَوَیه در ضمن وقایع ۳۱۱ق/۹۲۳م از ابوعبدالله احمد، برادر بزرگ تر یاد میکند، ولی او از ۳۱۶ق/۹۲۸م در صحنه سیاست پدیدار شد.
۲.۱ – نخستین دوره حکومت
بخش یکم ـ نخستین دوره حکومت ۳۱۶-۳۲۳ق/۹۲۸-۹۳۵م.
حکومت واسط و اهواز و بصره: در ۳۱۶ق/۹۲۸م ابوعبدالله احمد، برادر خود ابوالحسین را به بغداد فرستاد تا به وزیر جدید خلیفه رشوه دهد که حکومت اهواز را به نام او کند. ابوالحسین ۰۰۰‘۲۰ دینار به ابوعلی بن مُقله وزیر مقتدر (خلافت: ۲۹۵-۳۲۰ق/۹۰۸-۹۳۲م) داد و حکومت اهواز ـ جز شوش و جندیشاپور ـ را برای ابوعبدالله گرفت و خود به حکومت فُراتیه منصوب شد. ابوعبدالله در همین سال به فرمان ابن مقله مأمور شد به شوشتر رود و ابن ابیالسَّلاسِل، از این کار چشم پوشید.
پس از عزل ابن مقله از وزارت، خلیفه فرمان داد ابوعبدالله و ابوالحسین و برادر دیگرشان، ابویوسف، دستگیر و زندانی شوند. سپس به بغداد احضار شدند و خلیفه از آنان ۰۰۰‘۴۰۰ دینار طلب کرد. آنان برخلاف انتظار خلیفه آن مال را پرداختند و به کار خویش بازگشتند.
[۳] ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۸، ص۲۱۹، بیروت دارصادر، ۱۹۷۹م.
۲.۲ – وزیر مقتدر
در ۳۱۹ق/۹۳۱م ابویوسف بریدی از سوی حسین ابن قاسم عبیدالله بن سلیمان بن مُذهِب، وزیر مقتدر، بصره و توابع آن را به اقطاع گرفت و مقرر شد هر ساله مالی به بغداد فرستد. در ۳۴۰ق/۹۳۲م ابن مقله که مجدداً به وزارت رسیده بود، بریدیان را از ولایتهایی که داشتند برداشت و اموالشان را مصادره کرد. سال بعد ابوعبدالله بریدی، قاهر (خلافت: ۳۲۰-۳۲۲ق/۹۳۲-۹۳۴م) و مونس امیرالامرای بغداد را تشویق کرد که برای سرکوب عبدالواحد بن المقتدر که به قصد مخالفت با خلیفه به اهواز رفته بود، لشکر کشد، همچنین ۰۰۰‘۵۰ دینار بداد تا پس از پیروزی بر ابنالمقتدر حکومت اهواز را در دست گیرد. پس از آن با سپاهی که مونس آراسته بود، روانه اهواز شد. گرچه میان خلیفه و شورشیان صلح افتاد، ولی بریدی بر اهواز و دیگر شهرهای ناحیه چیره شد و دست ستم گشود و با مردم چنان کرد که فرنگان نکنند
[۴] ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۸، ص۲۵۰، بیروت دارصادر، ۱۹۷۹م.
۲.۳ – شکست یاقوت
در ۳۲۲ق/۹۳۴م، یاقوت رئیس حاجیان خلیفه برای مقابله با مرداویج که لشکری به اهواز فرستاده بود، فرمانروایی آن دیار یافت. وی ابوعبدالله بریدی را به عنوان کاتب خود برگزید و برادر او ابوالحسین را به جای خود در بغداد نشاند. پس از آنکه مرداویج اهواز را تصرف کرد، ابوعبدالله به بصره رفت و آنگاه در واسط به یاقوت پیوست. پس از قتل مرداویج، آن دو به اهواز روانه شدند. در اَرَّجان میان آنان و علی بن بویه پیکار شد که به شکست یاقوت انجامید. ابوعبدالله پس از جلب موافقت خلیفه (الراضی) با آل بویه صلح کرد و با یاقوت در اهواز مستقر شد.
۲.۴ – اختلاف با بغداد
اختلاف با بغداد: در ۳۲۳ق/۹۳۵م که یاقوت روانه فتح فارس شد. ابوعبدالله بریدی در اهواز بود. در آن وقت برادرانش ابوالحسین و ابویوسف که مالیات شوش و جندیشاپور را به اقطاع داشتند مال به بغداد نفرستادند و به دروغ ادعا کردند که آل بویه مالیات را گردآورده و بردهاند. آنگاه با نماینده ابن مقله که برای آگاهی از حقیقت حال به آنجا رفته بود، هم داستان شدند و آن رسول به سود آنان رأی داد. اگرچه گفتهاند که از ابوالحسین ۰۰۰‘۱۰۰ دینار گرفتند، مع هذا بریدیان از این راه ۴ میلیون دینار فراهم آوردند و کارشان بالا گرفت.
۲.۵ – دومین دوره حکومت
بخش دوم ـ دومین دوره حکومت (۳۲۳-۳۳۸ق/۹۳۵-۹۴۹م.
چیرگی بر واسط و اهواز و بصره: ابوعبدالله بریدی پس از استقرار در اهواز به مولای خود یاقوت که پس از شکست از آل بویه در عسکر مُکرَم اقامت داشت خیانت کرد و موجب قتل او شد. آنگاه اموال او را از شوشتر بیاورد و تصاحب کرد. گفتهاند که وی به فرمان خلیفه (الراضی) او را کشت
[۵] صولی، محمد بن یحیی، اخبارالراضی، ج۱، ص۵۷، به کوشش ج. هیورث دین، مصر ۱۹۳۶م.
در ۳۲۵ق/۹۳۷م ابن رائق امیرالامرای بغداد با خلیفه به قصد سرکوب ابوعبدالله بریدی که مال به بغداد نمیفرستاد و مردم از ستمگری او نالهها داشتند، روانه اهواز شد. اما کار به تجدید پیمان انجامید و ابوعبدالله پذیرفت که هر ساله ۰۰۰‘۳۶۰ دینار به بغداد فرستد و لشکریان اهواز را به نماینده خلیفه تسلیم کند تا روانه فارس شوند. با این همه بدعهد کرد و حتی از نماینده خلیفه که برای گرفتن سپاه به اهواز آمده بود، زر خواست و سرانجام او را واداشت که شبانه از شهر بگریزد.
۲.۶ – مخالفت با ابن رائق
در همان سال به مخالفت با ابن رائق، سپاهی به فرماندهی غلام خود اقبال، به حصن مهدی، نزدیک بصره فرستاد، و در پاسخ ابن رائق ادعا کرد که آن سپاه را برای مقابله با قَرمَطیان که بصریان از آنان بیمناکند فرستاده است. چون میان آن دو کار به دشمنی کنید، ابن رائق سپاه به واسط برد و بریدی به اقبال فرمان داد که وارد شهر شد. ابن رائق نیز بَدرِ خَرشَنی و بَجکَم را در رأس سپاهی برای سرکوب ابوعبدالله روانه کرد. بجکم تا شوش باز نایستاد و بریدی به مقابله شتافت و سپاهی به فرماندهی غلامش محمد، معروف به حمال روانه کرد، اما شکست خورد.
بار دیگر سپاهی با حمال به پیکار فرستاد که بدون جنگ واپس گریختند و بریدی به بصره رفت و در اُبُلّه ساکن شد. اقبال که در بصره بود به مقابله سپاه ابن رائق رفت و آن را بشکست و گروهی را به اسارت گرفت. ابوعبدالله بریدی اسیران را آزاد ساخت و با ارسال نامه و گسیل داشتن گروهی از بزرگان بصره نزد ابن رائق، کوشید او را بر سر مهر آورد، ولی ابن رائق روی خوش نشان نداد. پس بریدیان در بصره گذاشت. ابوالحسین سپاه ابن رائق را بشکست. ابن رائق با سپاهی دیگر شخصاً آهنگ پیکار کرد و بجکم نیز از اهواز به او پیوست. از آن سوی ابوعبدالله به نزد عماد الدوله بویهای رفت و او را به تصرف عراق برانگیخت.
۲.۷ – شکست بجکم
عماد الدوله سپاهی به سرکردگی برادرش معزالدوله با بریدی روانه اهواز کرد. ابن رائق به سرعت بجکم را به اهواز بازگرداند و سپس خود نیز به دنبال او روانه شد. ابوعبدالله در اَرجان، سپاه بجکم را بشکست و بر اهواز دست یافت (۳۲۶ق/۹۳۸م). چندی بعد معزالدوله از ابوعبدالله خواست که سپاهش را از بصره به نزد رکن الدوله به اصفهان فرستد تا به جنگ وُشمگیر بروند. ابوعبدالله ۰۰۰‘۴ تن از سپاهیان خود را احضار و آماده کرد، ولی معزالدوله باز از او خواست تا سپاهیان حاضر در حصن مهدی را نیز به واسط روانه کند.
۲.۸ – پیروزی بجکم
ابوعبدالله از عاقبت خویش بیمناک شد و از این کار سر باز زد و با تهدید، معزالدوله را وا داشت که به عسکر مکرم رود. وی سپس شخصی را به نیابت از خود در اهواز گماشت. بجکم از این اختلاف ها سود برد و سپاهی روانه کرد. این سپاه بر شوش و جندیشاپور چیره شد و جز عسکر مکرم در دست معزالدوله نماند. پس آل بویه از عماد الدوله یاری خواستند و او سپاهی فرستاد و اهواز را از دست بریدی خارج ساخت و قلمرو بریدیان به بصره محدود شد.
۲.۹ – بجکم وامیرالامرایی
همان سال ابن رائق امیرالامرای بغداد، از بیم بجکم با ابو عبدالله صلح کرد و مقرر شد، او واسط را از دست بجکم خارج سازد و در مقابل هر سال ۰۰۰‘۶۰۰ دینار به امیر دهد، امّا بجکم پیش دستی کرد و بر ابوعبدالله تاخت و او را شکست داد. با این همه وی از بریدی پوزش خواست و با او پیمان کرد که اگر بر بغداد دست یابد، واسط را به وی دهد. چندی بعد بجکم به بغداد رفت و به جای ابن رائق، امیرالامرایی یافت (۳۲۶ق/۹۳۸م) و واسط را به بریدی داد.
۲.۱۰ – وزارت بریدی
وزارت و تصرف بغداد: در ۳۲۷ق/۹۳۹م ابن فُرات وزیرالراضی (خلافت ۳۲۲-۳۲۹ق/۹۳۴-۹۴۱م) درگذشت و ابوعبدالله بریدی به پایمردی ابوجعفر محمد بن شیرزاد، به وزارت برگزید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 