توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آثار استکبار (قرآن) ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آثار استکبار (قرآن) ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل آثار استکبار (قرآن) ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل آثار استکبار (قرآن) ۸۱ اسلاید در PowerPoint

آثار استکبار با توجه به آیات قرآن عبارتند از:

فهرست مندرجات

۱ – احساس غرور
۲ – استبداد
۳ – استحقاق سرزنش
۴ – استمرار شرک
۵ – اعراض از انبیاء
۵.۱ – اعراض از استغفار پیامبر
۶ – ترس
۷ – تکذیب آخرت
۸ – تکذیب انبیاء
۸.۱ – تکذیب موسی و هارون
۹ – تکذیب قرآن
۹.۱ – سحر خواندن قرآن
۹.۲ – افسانه خواندن قرآن
۱۰ – تکذیب قیامت
۱۱ – تکذیب معاد
۱۲ – حق‌ناپذیری
۱۲.۱ – عدم درک آیات خدا
۱۲.۲ – عدم درک آموزه‌های انبیاء
۱۲.۳ – جادو خواندن معجزات
۱۲.۴ – عدم پذیرش دعوت انبیاء
۱۳ – درخواست رؤیت خدا
۱۴ – درخواست نزول ملائکه
۱۵ – زیان‌کاری
۱۶ – عصیان
۱۷ – عهدشکنی
۱۸ – قتل انبیاء
۱۹ – کفر
۲۰ – مبارزه با انبیاء
۲۱ – محرومیت از آمرزش
۲۲ – محرومیت از امداد خدا
۲۳ – محرومیت از برکت
۲۴ – محرومیت از بهشت
۲۵ – محرومیت از محبت
۲۶ – محرومیت از ولایت خدا
۲۷ – محرومیت از هدایت
۲۸ – ممانعت از ایمان
۲۹ – پانویس
۳۰ – منبع

۱ – احساس غرور

وجود روحیه استکباری، عامل غرور و احساس قدرت فراوان:
«فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّهً …؛

[۱] فصلت/سوره۴۱، آیه۱۵.

امّا قوم عاد بناحق در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: چه کسى از ما نیرومندتر است؟!….»

۲ – استبداد

استکبار، زمینه ساز استبداد و زورگویی:
«قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا …؛

[۲] اعراف/سوره۷، آیه۸۸.

اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: اى شعیب! به یقین، تو و کسانى را که به تو ایمان آورده‌اند، از شهر و دیار خود بیرون خواهیم کرد، یا به آیین ما بازگردید!….»

۳ – استحقاق سرزنش

استکبار، از اسباب استحقاق سرزنش در قیامت:
«وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَکُنتُمْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ؛

[۳] جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۱.

امّا کسانى که کافر شدند (به آنها گفته مى‌شود:) مگر آیات من بر شما خوانده نمى‌شد و شما استکبار کردید و قوم مجرمى بودید؟!»

۴ – استمرار شرک

استکبار در برابر توحید، عامل بقا بر شرک و بت‌پرستی:
«إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ • وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ؛

[۴] صافات/سوره۳۷، آیه۳۵.

[۵] صافات/سوره۳۷، آیه۳۶.

چرا که وقتى به آنها گفته مى‌شد: معبودى جز خدا وجود ندارد، تکبّر و سرکشى مى‌کردند و پیوسته مى‌گفتند: آیا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى دیوانه رها کنیم؟!»

۵ – اعراض از انبیاء

روحیه برتری جویی، سبب روی گردانی از انذارها و هشدارهای انبیاء:
«وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِیرٌ لَّیَکُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِیرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا • اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ …؛

[۶] فاطر/سوره۳۵، آیه۴۲.

[۷] فاطر/سوره۳۵، آیه۴۳.

آنان سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که اگر پیامبر انذارکننده‌اى به سراغشان آید، هدایت یافته‌ترین امّتها خواهند بود؛ امّا چون پیامبر انذار کننده‌اى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله گرفتن از حق چیزى بر آنها نیفزود. اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود….»
«نفور»، مصدر «نفر» به معنای روی گردانی است.

[۸] المصباح فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۳۱۷، ذیل نفر.

۵.۱ – اعراض از استغفار پیامبر

استکبار منافقان، باعث روى‌گردانى آنان از استغفار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله براى آنان:
«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ؛

[۹] منافقون/سوره۶۳، آیه۵.

هنگامى که به آنان گفته شود: بیایید تا پیامبر خدا براى شما طلب آمرزش کند.، سرهاى خود را از روى استهزا و غرور تکان مى‌دهند؛ و آنها را مى‌بینى که از سخنان تو اعراض کرده و تکبّر مى‌ورزند.»

۶ – ترس

برترى‌جویى و استکبار فرعون، باعث وحشت و ترس قوم موسی از شکنجه و آزار کارگزاران او:
«فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّهٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأَرْضِ …؛

[۱۰] یونس/سوره۱۰، آیه۸۳.

در آغاز، هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او؛ آن هم با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شکنجه کنند؛ زیرا فرعون، برترى‌جویى در زمین داشت؛ و از اسرافکاران بود.»
با توجه به جمله «و ان فرعون لعال فی الارض» که در مقام بیان علت برای ما قبل خود است، نکته یاد شده برداشت می‌شود. زیرا «علا» به معنای طغیان کرد و بزرگی نمود.

[۱۱] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۲۴۵، ذیل علو.

[۱۲] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۸۵، ذیل علا.

و سیاق آیه، این معنا را می‌فهماند.

۷ – تکذیب آخرت

استکبار، زمینه تکذیب آخرت:
«… فَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَهِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَهٌ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ؛

[۱۳] نحل/سوره۱۶، آیه۲۲.

… امّا کسانى که به آخرت ایمان نمى‌آورند، در حالى که مستکبرند دلهایشان حق را انکار مى‌کند….»

۸ – تکذیب انبیاء

استکبار در برابر حق، زمینه‌ساز تکذیب پیامبران الهی:
«… أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ؛

[۱۴] بقره/سوره۲، آیه۸۷.

… آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبرى چیزى برخلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تکبّر کردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید)؛ پس عدّه‌اى را تکذیب کرده، و جمعى را به قتل رساندید؟!»

۸.۱ – تکذیب موسی و هارون

برترى‌طلبى فرعون و کارگزاران وى، سبب تکذیب موسی و هارون علیهماالسلام از سوى آنان:
«ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ • إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ • فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ؛

[۱۵] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۵.

[۱۶] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۶.

[۱۷] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۷.

سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلى روشن فرستادیم، به سوى فرعون و اطرافیان اشرافى او؛ امّا آنها تکبّر کردند، و آنها مردمى برترى جوى بودند. آنها گفتند: آیا ما به دو بشر همانند خودمان ایمان بیاوریم، درحالى که قوم آنها ما را مى‌پرستند (و بردگان ما هستند)؟!»

۹ – تکذیب قرآن

از آثار استکبار، تکذیب قرآن است.

۹.۱ – سحر خواندن قرآن

استکبار ولید بن مغیره در برابر آیات خدا، باعث ردّ اعجاز قرآن و سحر خواندن آن:
«ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا • کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا • سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا • إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ • فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ • ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ • ثُمَّ نَظَرَ • ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ • ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ • فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ • إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ؛

[۱۸] مدثر/سوره۷۴، آیه۱۱.

[۱۹] مدثر/سوره۷۴، آیه۱۶.

[۲۰] مدثر/سوره۷۴، آیه۱۷.

[۲۱] مدثر/سوره۷۴، آیه۱۸.

[۲۲] مدثر/سوره۷۴، آیه۱۹.

[۲۳] مدثر/سوره۷۴، آیه۲۰.

[۲۴] مدثر/سوره۷۴، آیه۲۱.

[۲۵] مدثر/سوره۷۴، آیه۲۲.

[۲۶] مدثر/سوره۷۴، آیه۲۳.

[۲۷] مدثر/سوره۷۴، آیه۲۴.

[۲۸] مدثر/سوره۷۴، آیه۲۵.

مرا با کسى که او را به تنهایى آفریده‌ام واگذار! هرگز. چنین نخواهد شد؛ چرا که او نسبت به آیات ما دشمنى مى‌ورزد. و بزودى او را مجبور مى‌کنم که از قله زندگى بالا رود. (پس او را به زیر مى‌افکنم)! او براى مبارزه با قرآن اندیشه کرد و نقشه‌اى شیطانى کشید! مرگ بر او! چگونه نقشه‌اى کشید؟! باز هم مرگ بر او، چگونه نقشه کشید؟! پس نگاهى کرد، و چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد؛ سپس پشت کرد و تکبّر ورزید، و سرانجام گفت: «این قرآن چیزى جز سحر پیشینیان نیست! این فقط سخن انسان است.»
برداشت یاد شده بر اساس شان نزول آیات در مورد «ولیدبن مغیره» است.

[۲۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۱۷۹.

۹.۲ – افسانه خواندن قرآن

استکبار، سبب اتّهام افسانه بودن به قرآن:
«… فَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَهِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَهٌ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ • … إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ • وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ؛

[۳۰] نحل/سوره۱۶، آیه۲۲.

[۳۱] نحل/سوره۱۶، آیه۲۳.

[۳۲] نحل/سوره۱۶، آیه۲۴.

… امّا کسانى که به آخرت ایمان نمى‌آورند، در حالى که مستکبرند دلهایشان حق را انکار مى‌کند. … او مستکبران را دوست نمى‌دارد. و هنگامى که به آنها گفته شود: پروردگار شما چه نازل کرده است؟ مى‌گویند: اینها افسانه‌هاى پیشینیان است.»

۱۰ – تکذیب قیامت

استکبار، عامل تکذیب قیامت:
«أَمَّنْ هَذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ • وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ؛

[۳۳] ملک/سوره۶۷، آیه۲۱.

[۳۴] ملک/سوره۶۷، آیه۲۵.

یا اگر خدا روزیش را بازدارد کیست آن کس که شما را روزى دهد؟! ولى آنها در سرکشى و فرار از حقیقت لجاجت مى‌ورزند. آنها مى‌گویند: اگر راست مى‌گویید این وعده قیامت چه زمانى است؟!»
«عتو» به معنای استکبار آمده است.

[۳۵] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۲۲۶، ذیل «عتو».

۱۱ – تکذیب معاد

استکبار، عامل انکار معاد:
«وَاسْتَکْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنَا لَا یُرْجَعُونَ؛

[۳۶] قصص/سوره۲۸، آیه۳۹.

سرانجام فرعون ولشکریانش به ناحق در زمین تکبر ورزیدند، و پنداشتند به سوى ما بازگردانده نمى‌شوند.»

۱۲ – حق‌ناپذیری

از آثار استکبار، حق‌ناپذیری است.

۱۲.۱ – عدم درک آیات خدا

روحیه استکباری و خود بزرگ‌بینی، مانع از درک و پذیرش آیات الهی:
«وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِرًا کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا …؛

[۳۷] لقمان/سوره۳۱، آیه۷.

و هنگامى که آیات ما بر او خوانده شود، با تکبر روى برمى‌گرداند، چنانچه گویى آن را نشنیده است؛ گویا اصلًا گوشهایش سنگین است….»

۱۲.۲ – عدم درک آموزه‌های انبیاء

روحیّه استکبارى، عامل پرهیز از پذیرش حق و عامل ادّعاى درک نکردن آموزه‌هاى انبیا:
«… أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ • وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ …؛

[۳۸] بقره/سوره۲، آیه۸۷.

[۳۹] بقره/سوره۲، آیه۸۸.

… آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبرى چیزى برخلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تکبّر کردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید)؛ پس عدّه‌اى را تکذیب کرده، و جمعى را به قتل رساندید؟! و آنها از روى استهزا گفتند: دلهاى ما در غلاف است….»
احتمال دارد «و قالوا…» عطف بر «استکبرتم» یا عطف بر «کذبتم» باشد. بنابر احتمال دوم، معنا چنین می‌شود: «شما روحیه استکباری یافتید و برای گریز از قبول آموزه‌های انبیا، مدعی شدید که آن‌ها را نمی‌فهمید».

۱۲.۳ – جادو خواندن معجزات

استکبار در برابر آیات و معجزات الهى، عامل جادو خواندن آن‌ها و نپذیرفتن حق:
۱. «ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُواْ … • فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِینٌ؛

[۴۰] یونس/سوره۱۰، آیه۷۵.

[۴۱] یونس/سوره۱۰، آیه۷۶.

بعد از آنها، موسى و هارون را با نشانه‌هاى خود به سوى فرعون و اطرافیانش فرستادیم؛ امّا آنها تکبّر کردند و زیرِ بارِ حق نرفتند. … و هنگامى که حقّ از جانب ما به سراغ آنها آمد، گفتند: این، سحرى است آشکار!»
۲. «وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ … • فَلَمَّا جَاءتْهُمْ آیَاتُنَا مُبْصِرَهً