فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی ۵۳ صفحه در word


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی ۵۳ صفحه در word دارای ۵۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی ۵۳ صفحه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی ۵۳ صفحه در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی ۵۳ صفحه در word :

فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق حیطه های رشد مغرب زمین، عوامل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی ۵۳ صفحه در word در ۳۹ صفحه در قالب ورد قابل ویرایش

بخشی از متن :

حیطه‌های رشد مغرب زمین (غرب)

غرب در برهه‌ای از تاریخ قرار دارد که واقعا از جنب علمی و فنی و صنعتی درخشیده است، و درخشش بسیار چشم گیر هم بوده است. فاصله بین عهد نوزایی تا شکوفایی صنعتی غرب شاید از دویست یاسیصد سال تجاز نکند، اما تفاوت میان این دو مرحله بسیار بارز و خیره کننده است. پیشرفت غرب در سده۲۰ در زمینه های صنعتی و به خصوص در انتهای قرن بسیار اعجاب برانگیز است. و توانسته به تبع رشد علمی‌اش در سایر جنبه ها هم از باقی تمدن هها ر زمینه های سیاسی ،اقتصادی و در برخی مقام های تربیتی نیز پیشی بگیرد.

الف – فرهنگی- علمی

عرصه علم و فرهنگ، بی شک یکی از مهمترین حوزه‌هایی است که غرب در آن حیطه به سرعت به رشد دست یافت.عمده دلایل این پیشرفت را می توان در عوامل زیر جستجو کرد.

۱- شکل گیری دانشگاه ها و نظام آموزش کارآمد

پیدایش انقلابهای گوناگون و پیشرفت علوم و صنعت به ناچار نیروهای کارگری را لازم داشت که با انتقال جمعیت روستاها به شهرها در قرن ۱۱و ۱۲ مدارس شهری از انواع مختلف، که تا این زمان در کارتعلیم و تربیت مشغول بودند، از زیر سایه مدارس رهبانی قد برافراشتند و به صورت نیروهای عمده‌ای بیرون آمدند. نهضت‌های اصلاحی تعلیم و تربیت رهبانیت با هدف کاستن نفش رهبانیت در امور دنیوی و تاکید نهادن بر سرشت معنوی دعوت روحانی, به این تحولات کمک رسانید. و انواع مختلف مدارس دولتی, چه دبستان و چه دبیرستان، پدید آمدند که گر چه مستقیما با نیازها و احتیاجات کلیسایی ارتباطی نداشتند اما به روی هر کسی که تواناییش را داشت باز بودند[۱]

اهداف تربیتی مدارس جدید گسترده‌تر از مدرسه‌های رهبانی بود؛ مشتریان آن ها در کل، از میان کسانی بودند که پس از تحصیل می خواستند مناصب رهبری را در کلیسا عهده دار شوند و هم کسانی که به دنبال مشاغل دولتی بودند؛ لذا طیف وسیعتری از آموزش‌ها را شامل می‌شد؛ منطق, فنون چهارگانه(موسیقی, حساب, هندسه, الهیات, حقوق و طب موادی بودند که در مدارس شهری بیش از آنچه در صومعه‌ها تدریس می شد به ترویج آن می پرداختند.

گرچه بسیاری از این مدارس به ویژه در فرانسه وابسته به کلیسای جامع بود اما مدارسی هم پیدا می شدند که وابستگی کمتری به کلیساها داشتند، به عنوان نمونه مدارس بولونیا و آکسفورد در قرن ۱۲ به دلیل مطالعات پیشرفته آن ها در حقوق و هنرهای آزاد شهرت فراوانی داشت.

این مدارس با رشد اقتصادی در اروپا و تحولات اجتماعی و فرهنگی که به وقوع پیوست به تدریج تبدیل به دانشگاه های اروپایی شدند. بدین ترتیب، بولونیا در ۱۱۵۰ و پاریس در ۱۲۰۰و آکسفورد ۱۲۲۰ مقام دانشگاهی را به ست آوردند.وسپس در بقیه شهرهای اروپا به تقلید از آنان دانشگاه‌هایی به وجود آمدند.

ظهور این دانشگاهها مصادف شده بود با افول تدریجی علوم به ویژه علوم طبیعی در دنیای اسلامی بنابراین در حالی که شرق به مرور پژوهشهای علمی رو به کاستی می رفت؛ استادان و شاگردان این دانشگاهها با ولع هر چه تمام‌تر میراث علمی مسلمین را دریافت کردند و پس از ترجمه به توسعه و تکمیل آن پرداختند.[۲]

۲- تغییر نظام آموزشی در غرب

توجه زیاد مردم به عقل و کارکرد کاربرد عقل ابزاری برای خدمت به انسان عصر دگرگونی فکری غرب، باعث شد رویکردی جدیدی به مقوله علم آموزی پیدا کند. و توجه مردم به سوی دانشگاه های مختلف غرب، تغییراتی در نظم و اهداف تدریس در دانشگاه ها داده شد عقل گرایی ابزاری به وجود آمد، که در طول زمان موجبات ترقی جامعه غربی را پدید آورد ؛ در قرون ۱۶ و ۱۷ تحقیقات علمی مردانی پون گالیله نیوتن و هایجنس و بویل چنان بنیان محکمی را تشکیل داد که توانستند به یاری مردم برای استفاده از این علوم بیایند. در واقع تحقیقات اینها، به گونه ای بود که دیگران می‌توانستند از آنها بهره برداری کنند[۳]

۱) سازمان حقوقی مستقل

با تشکیل شکل نوین اداره دانشگاه، هسته اولیه دانشگاهها در غرب را یک انجمن صنفی متشکل از اساتید و دانشجویان بر عهده گرفت و امور مربوط به دانشگاه وابسته با اعضا بود. گرچه بسیاری از دانشگاههای اروپایی از میان مدارس کلیسایی رشد کردندو درابتدا، محتوای آموزشی آنها تا حد زیادی با تعلیم دینی اختصاص داشت, اما این دانشگاهها مشروعیت خود را از کلیسا نمی گرفتند و در تنظیم قواعد به صورت خود مختار عمل می کردند و شاید به همین خاطر بود که در راستای جذب اساتید , کسانی که مورد اتهام کلیسا و در معرض دستگاهها تفتیش قرار می گرفتند جذب می شدند و حتی در مواردی برای جذب یک استاد , سه دانشگاه برای استفاده از او به رقابت پرداختند. و چنین به نظر می‌آید که در توافقی نانوشته کلیسا سخت‌گیری کمتری را نسبت به دانشگاهها و و استادان آنجا روا می داشتند. [۴]

۲) جای دادن رسمی علوم طبیعی و عقلی در آموزش

از مواردی که در شکل‌گیری دانشگاه، به عنوان یکی از ارکان موفقیت علمی غرب به شمار می آید؛ یکی، جدا شدن از آموزش های خرافی کلیسا بود و دیگری جایگزین کردن علوم کاربردی به جای دروس کلیسایی است. برای این کار در قرن ۱۲و ۱۳ بود که هسته یک آموزش دانشگاهی بر مبنای علوم طبیعی قرار گرفت؛ واز طریق این فرایند بهترین های حکمت علمی گرد آمده در سنت های یونانی و عربی به اروپا آورده شد, ظرف حدود یک‌صد سال مجموعه آثار ارسطو و مفسران او همچنین آثار برجسته دیگر یونانی و عربی را در اختیار غرب قرار داد. به گفته پروفسور گرانت این تحول که به سبب ترجمه‌های جدید به وقوع پیوست«بنیان های حقیقی را برای تحول مستمر علوم تا زمان حاضر ایجاد کرد.»[۵]

در دانشگاه‌های این دوره، آثار ارسطو در محور اصلی برنامه درسی دانشگاه‌ها قرار گرفت و سپس نجوم و ریاضیات نیز بدان اضافه شدند و پس از آن نیز آثار بنیادین علمی که از منابع یونانی و اسلامی رسیده بود مشتاقانه مورد استقبال قرار گرفتند. به ویژه آن که مطالعه این کتاب‌ها در برنامه درسی دانشگاه نهادینه شد. بدین ترتیب عقل گرایی و دانش طبیعی در مرکز برنامه ها قرار گرفت.

البته، اینکه دانشگاهها به سوی علوم عقلی کشیده شدند به این معنی نیست که دانشگاههای غربی از همان ابتدا راه خود را از آموزشهای دینی جدا کردند بلکه تا قرن ها هم چنان الهیات در مرکز برنامه های درسی قرار داشت ولی اتفاق مهم نهادینه شدن آموزش علوم طبیعی و عقلی در این مراکز بود که با تداوم این سنت علمی و پس از طی بیش از ۵قرن در قرن ۱۷و ۱۸ منتج به انقلاب علمی در غرب و شکل گیری دانش جدید شد؛ برنامه درسی جدید به سرعت آثار خود را آشکار کرد و نوعی عقل گرایی و طبیعت گرایی را در میان داشمندان اروپایی ایجاد کرد و تمایل آن ها را برای کشف علل طبیعی اشیا تقویت کرد.[۶]


[۱] – لیندبرگ, دیوید سی؛ سرآغاز علم در غرب, ترجمه فریدون بدره ای, شرکت انتشارات علمی و فرهنگی, تران ۱۳۷۷, ص۲۵۹

[۲]- عباس نژاد، محسن ،پیشرفت علم، ص۲۵۱و ۲۵۲ با تلخیص

[۳] – هنری نیلسون لیتل فیلد، تاریخ اورپااز سال ۱۸۱۵ به بعد، مترجم فریده قره‌چه داغی،انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، ۱۳۸۱، ص ۳و ۴

[۴] – پیشین

[۵] – هاف, توبی. ای, خاستگاه نخست علم جدید, ترجمه حمید تقوی پور, موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی, تهران, ۱۳۸۴, ص ۳۱۰-۳۱۱

[۶] – عباس نژاد، محسن ، پیشرفت علم ،ص۲۵۷و۸

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.