پاورپوینت کامل سخنرانی جالب استیو جابز در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سخنرانی جالب استیو جابز در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخنرانی جالب استیو جابز در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل سخنرانی جالب استیو جابز در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ ۱۸ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۴: مادر بیولوژیکی من بعداً فھمید که مادر من ھیچ وقت از دانشگاه فارغ التحصیل نشده و پدر من ھیچ وقت دبیرستان را تمام نکرده است. مادر اصلی من حاضر نشد که مدارک مربوط به فرزند خواندگی مرا امضا کند تا اینکه آن ھا قول دادند که مرا وقتی که بزرگ شدم حتمًا به دانشگاه بفرستند. این جوری شد که ھفده سال بعدش من وارد کالج شدم و به خاطر این که در آن موقع اطلاعاتم کم بود دانشگاھی را انتخاب کردم که شھریه ی آن تقریبًا معادل دانشگاه استنفورد بود و پس انداز عمر پدر و مادرم را به سرعت برای شھریه ی دانشگاه خرج می کردم بعد از شش ماه متوجه شدم که دانشگاه چه جوری می خواھد به من کمک کند نداشتم و به جای این که پس انداز عمر پدر و مادرم را خرج کنم ترک تحصیل کردم ولی ایمان داشتم که ھمه چیز درست می شود.

اسلاید ۵: اولش یک کمی وحشت داشتم ولی الآن که نگاه می کنم می بینم که یکی از بھترین تصمیم ھای زندگی من بوده است. لحظه ای که من ترک تحصیل کردم به جای این که کلاس ھایی را بروم که به آن ھا علاقه ای نداشتم شروع به کارھایی کردم که واقعًا دوستشان داشتم. زندگی در آن دوره خیلی برای من آسان نبود. من اتاقی نداشتم و کف اتاق یکی از دوستانم می خوابیدم. قوطی ھای خالی پپسی را به خاطر پنج سنت پس می دادم که با آن ھا غذا بخرم. بعضی وقت ھا ھفت مایل پیاده روی می کردم که یک غذای مجانی توی کلیسا بخورم. غذا ھایشان را دوست داشتم. من به خاطر حس کنجکاوی و ابھام درونی ام تو راھی افتادم که تبدیل به یک تجربه ی گران بھا شد. کالج رید آن موقع یکی از بھترین تعلیم ھای خطاطی را تو کشور می داد. تمام پوستر ھای دانشگاه با خط بسیار زیبا خطاطی می شد و چون از برنامه ی عادی من ترک تحصیل کرده بودم، کلاس ھای خطاطی را برداشتم. سبک آن ھا خیلی جالب، زیبا، ھنری و تاریخی بود و من خیلی از آن لذت می بردم.

اسلاید ۶: امیدی نداشتم که کلاس ھای خطاطی نقشی در زندگی حرفه ای آینده ی من داشته باشد ولی ده سال بعد از آن کلاس ھا موقعی که ما داشتیم اولین کامپیوتر مکینتاش را طراحی می کردیم تمام مھارت ھای خطاطی من دوباره تو ذھن من برگشت و من آن ھا را در طراحی گرافیکی مکینتاش استفاده کردم. مک اولین کامپیوتر با فونت ھای کامپیوتری ھنری و قشنگ بود. اگر من آن کلاس ھای خطاطی را آن موقع برنداشته بودم مک ھیچ وقت فونت ھای ھنری الآن را نداشت. ھم چنین چون که ویندوز طراحی مک را کپی کرد، احتما ًلا ھیچ کامپیوتری این فونت را نداشت. خب می بینید آدم وقتی آینده را نگاه می کند شاید تأثیر اتفاقات مشخص نباشد ولی وقتی گذشته را نگاه می کند متوجه ارتباط این اتفاق ھا می شود. این یادتان نرود شما باید به یک چیز ایمان داشته باشید، به شجاعتتان، به سرنوشتتان، زندگی تان یا ھر چیز دیگری. . این چیزی است که ھیچ وقت مرا نا امید نکرده است و خیلی تغییرات در زندگی من ایجاد کرده است

اسلاید ۷: داستان دوم من در مورد دوست داشتن و شکست است. من خرسند شدم که چیزھایی را که دوستشان داشتم خیلی زود پیدا کردم. من و ھمکارم ھواز شرکت اپل را درگاراژ خانه ی پدر و مادرم وقتی که من فقط بیست سال داشتم شروع کردیم ما خیلی سخت کار کردیم و در مدت ده سال اپل تبدیل شد به یک شرکت دو بیلیون دلاری که حدود چھارھزار نفر کارمند داشت. ما جالب ترین مخلوق خودمان را به بازار عرضه کرده بودیم؛ مکینتاش. یک سال بعد از درآمدن مکینتاش وقتی که من فقط سی ساله بودم ھیأت مدیره ی اپل مرا از شرکت اخراج کرد.

اسلاید ۸: چه جوری یک نفر می تواند از شرکتی که خودش تأسیس می کند اخراج شود، خیلی ساده. شرکت رشد کرده بود و ما یک نفری را که فکر می کردیم توانایی خوبی برای اداره ی شرکت داشته باشد استخدام کرده بودیم. ھمه چیز خیلی خوب پیش می رفت تا این که بعد از یکی دو سال در مورد استراتژی آینده ی شرکت من با او اختلاف پیدا کردم و ھیأت مدیره از او حمایت کرد و من رسمًا اخراج شدم. احساس می کردم که کل دستاورد زندگی ام را از دست داده ام. حدود چند ماھی نمی دانستم که چه کار باید بکنم.

اسلاید ۹: من رسمًا شکست خورده بودم و دیگر جایم در سیلیکان ولی نبود ولی یک احساسی در وجودم شروع به رشد کرد. احساسی که من خیلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خیلی تغییرش نداده بودند. احساس شروع کردن از نو. شاید من آن موقع متوجه نشدم اخراج از اپل یکی از بھترین اتفاقات زندگی من بود. سنگینی موفقیت با سبکی یک شروع تازه جایگزین شده بود و من کام ًلا آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقیت بود. در طول پنج سال بعد یک شرکت به اسم نکست تأسیس کردم و یک شرکت دیگر به اسم پیکسار و با یک زن خارق العاده آشنا شدم که بعداً با او ازدو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.