پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۴: د) سقراط به دو دلیل خود را فیلسوف نامید نه سوفیست: ۱- تواضع و فروتنی ۲ -هم‌ردیف نشدن با سوفیست‌ها ه) تحولات کلمه‌های فلسفه، فیلسوف، سوفیست:معنای جدیدمعنای نخستینکلمهدانشدوستداری داناییفلسفهدانشمنددوستداری داناییفیلسوفمغالطه کاردانشمندسوفیست

اسلاید ۵: اصطلاح فلسفه در بین مردم:اصطلاح فلسفه :۱) در نزد عامه ی مردم: چرایی حادثه‌ها و توضیح و تبیین آن‌ها و به عبارت دیگر «تبیین عقلانی» یک واقعه یا پدیده است. فلسفه به دنبال پاسخ به چیستی و چرایی حادثه‌ها است.چه زمان مردم از فلسفه‌ی یک امر سؤال می‌کنند؟ زمانی که :۱- با اموری مواجه شوند که برخلاف انتظار و عادت آ‌ن‌هاست. ۲- از عواملی که سبب پیدایش امری شده است، اطلاع درستی نداشته باشند.ارسطو می‌گوید: اعجاب و حیرت است که نخستین اندیشمندان و هم‌چنین مردم امروز را به بحث‌های فلسفی کشانیده است.ورود به فلسفه زمانی اتفاق می‌افتد که آدمی در مقابل حوادث جهان دچار حیرت شود و فلسفه می‌خواهد به وضع حیرت و زدودن آن با تبیین عقلانی دست یابد.۲) فلسفه به عنوان دانش خاص : الف) به معنای عام : فلسفه‌ی علوم فلسفه‌ی علوم تجربی فلسفه‌ی علوم انسانی ب) به معنای خاص: مابعد الطبیعهمعنای فلسفه به‌عنوان یک دانش : شکل خاصی از تکاپوی پایان‌ناپذیر عقلانی برای پی بردن به راز و رمز امور که حوزه‌های مختلفی را دربرمی‌گیرد. مانند : پدیده‌های طبیعی، اجتماعی، تاریخی و …..معنای مشترک میان فلسفه در نزد توده‌ی مردم و فلسفه به معنای دانش خاص «تبیین عقلانی» است.

اسلاید ۶: مبانی فلسفی علوم تجربی :از آن‌جا که هر علمی نیازمند پایه‌ها و مبانی محکمی است که به آن تکیه کرده و با هر شبهه‌‌ای فرو نریزد علوم تجربی نیز به مبانی کلی عقلانی نیازمند است که در فلسفه‌ی علوم طبیعی بیان می‌شود.سؤال‌هایی مانند «چرا طبیعت قابل شناخت است؟» و یا « چرا با این‌که حواس خطا می‌کنند، به آن‌ها اعتماد داریم؟ و …. در علوم تجربی مطرح می‌شود که پاسخ آن در خود علوم تجربی قابل تحقیق نیست. پاسخ این سؤالات در قلمرو دیگری که همان فلسفه‌ی علوم طبیعی است با تبیین عقلانی صورت می‌گیرد.اصل اول: واقعیت داشتن جهان :کاربرد مفاهیمی مانند فلز، رادیم، اشعه و ….. توسط یک دانشمند علوم تجربی نشان‌دهنده‌ی این است که آنان معتقدند، این عناصر خیالی نبوده و ساخته‌ و پرداخته‌ی ذهن نمی‌باشد. بلکه اموری واقعی است.× بیشتر بدانیماصل واقعیت داشتن جهان یک اصل بدیهی است که هر انسان عاقلی آن را قبول می‌کند و در عمق ذهن و ادراک خویش به آن معترف است. کسانی‌که این اصل را انکار می‌کنند در عمق وجود خود به آن باور دارند ولی در مقام بحث و سخن آن را نمی‌پذیرند.

اسلاید ۷: اصل دوم : قابل شناخت بودن طبیعت :کاربرد مفاهیم علمی توسط دانشمند علوم تجربی بیانگر آن است که این مفاهیم حکایت از عناصر در عالم طبیعت دارند که قابل شناخت است و آدمی قادر به شناخت طبیعت و موجودات و قوانین آن است.× بیشتر بدانیمقدرت بر شناخت طبیعت در انسان به معنای آن است که نیروهایی در درون انسان وجود دارد که به کمک آن می‌تواند پدیده‌ها را بشناسد. مانند عقل و حواساصل سوم : درستی روش تجربه و آزمایشدانشمندان قبول دارند که به حواس انسان می‌توان اعتماد کرد و تجربه و آزمایش روشی مطمئن برای کشف اسرار طبیعت است.تعریف علوم تجربی : مجموعه‌ی منظمی از نتایج تلاش‌های تجربی انسان برای درک بهتر پدیده‌های طبیعت است.

اسلاید ۸: اصل چهارم: اصل یکنواخت عمل کردن طبیعتیکی از نشانه‌های قانون طبیعت آن است که از پدیده‌ای خبر می‌دهد که تکرار می‌شود. پس مفهوم قانون به ما می‌فهماند که انتظار داریم طبیعت همواره به‌صورت یکنواخت عمل کند یعنی در شرایط مشابه نتایج مشابه به‌دست آید و این یکی از فرض‌های اولیه و مقدماتی است که دانشمندان در همه‌ی علوم تجربی آن‌را پذیرفته‌اند. (به این اصل در فلسفه، اصل سنخیت علت و معلول می‌گویند.)اصل پنجم : اصل علیتامکان ندارد حادثه‌ای در این جهان بی علت اتفاق افتد و یا موجودی خود‌به‌خود و بدون دخالت یک عامل دیگر به‌وجود آید. به عبارت دیگر هر قانونی، بیان یک رابطه‌ی علیت است. لذا :۱) تمام تحقیقات علمی در پرتو قاعده‌ی علیت معنا پیدا می‌کند.۲) رنج و زحمت طاقت‌فرسای دانشمندان برای دست‌یابی به علل پدیده‌هاست.۳) همه‌ی قوانین علمی بر پایه‌ی قانون علیت بنا شده است.کار فلسفی: هرگاه ما یک موضوع جدی را مقابل دیدگان عقل قرار دهیم و با روش عقلی و منطقی سعی در شناخت ابعاد آن بنماییم.کار فلسفه‌ی علوم طبیعی : دانش‌های تجربی را در مقابل دیدگان عقل قرار داده و با روش عقلی و منطقی به تعمق در آن‌ها می‌پردازد تا :۱) به تببین عقلانی مبادی و نقاط اتکای علوم تجربی۲) به تبیین عقلانی روش‌های تجربی دست یابد.

اسلاید ۹: نتیجه : هر علمی دارای قوانین مخصوص به خود است. در همه‌ی قوانین اصول مشترکی وجود دارد که در نزد دانشمندان پذیرفته شده است. بنابراین علوم تجربی برای اثبات اصول و مبانی کلی نیازمند فلسفه است و این اصول کلی خود غیر‌تجربی است.مقایسه‌ی علوم تجربی و فلسفه‌ی علوم تجربی:علوم تجربی : مسأله‌ی علوم تجربی یافتن رابطه بین پدیده‌هاست. روش علوم تجربی، تجربه است. هدف علوم تجربی، شناخت طبیعت و بهره‌مندی از آن می‌باشد.فلسفه‌ی علوم تجربی : مسأله‌ی فلسفه‌ی علوم تجربی سؤال‌هایی از قبیل «چرا طبیعت قابل شناخت است؟»، «چرا می‌توان به حواس انسان اعتماد کرد؟» و ……روش فلسفی علوم تجربی، تبیین عقلانی است.هدف فلسفه‌ی علوم تجربی، تبیین عقلانی مبادی و نقاط اتکای علوم تجربی است.

اسلاید ۱۰: درس دوم فلسفه : پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint؟ (۲)رابطه‌ی فلسفه و جامعه شناسیرابطه‌ی فلسفه و علم سیاسترابطه‌ی فلسفه و علم اخلاقرابطه‌ی فلسفه و علم هنررابطه‌ی فلسفه و علم حقوقبرای مطالعهدرس سوم

اسلاید ۱۱: درس دوم فلسفه : پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint؟ (۲)الف) شالوده‌ی[۱] علوم انسانی عقایدی است که یک دانشمند نسبت به حقیقت و ماهیت انسان دارد.ب) نظریات دانشمندان علوم انسانی (جامعه‌شناس، روان‌شناس و ….) در رشته‌های علمی خود متأثر از نظریات آن‌ها درباره‌ی ماهیت انسان است. یعنی عقاید آن‌ها درباره‌ی انسان موجب نظریات مختلف می‌شود.ج) اثبات عقاید مختلف دانشمندان علوم انسانی درباره‌ی انسان از راه‌های علمی و تجربی امکان‌پذیر نیست.رابطه‌ی فلسفه و روان‌شناسیتعریف روانشناسی : علمی که در آن حالات روانی و رفتار آدمی تحقیق و بررسی می‌شود.پیشرفت روانشناسی : از قرن ۱۸ میلادی با استفاده از روش تجربی و اندازه‌گیری شروع شد.دو مسأله رابطه‌ی فلسفه و روان‌شناسی را برقرار می‌کند:۱) ماهیت انسان (روح غیرمادی): الف) روانشناسی که نگرش فلسفی‌اش نسبت به انسان این است که انسان علاوه بر جسم مادی، صاحب روح غیرمادی است باب) روانشناسی که نگرش فلسفی‌اش این است که انسان چیزی جز جسم مادی نمی‌باشد، متفاوت است.۲) بحث شناخت و معرفت : یکی از بحث‌های مهم فلسفه است که در آن سخن از حقیقت ذهن آدمی و قواعد آن در شناخت عالم خارج سخن به میان آید.از آن‌جا که شناخت یکی از افعال روانی انسان است، این بحث در روانشناسی هم مطرح می‌شود.

اسلاید ۱۲: رابطه‌ی فلسفه و جامعه شناسیتعریف جامعه : تجمع گسترده‌ای از مردم با عقاید و سنت‌ها و روش‌های زندگی و منافع اقتصادی و سیاسی مشترک، که برای رسیدن به هدف‌های مشترک خود، آگاهانه با یکدیگر تعاون عمومی دارند.دو مسأله‌ی ارتباط دهنده‌ی فلسفه و جامعه شناسی :۱) اصالت فرد و اصالت جامعه : الف) اصالت فرد : جامعه چیزی جدا از افراد نیست و برای جامعه جدای از افراد هویت مستقلی وجود ندارد..ب) اصالت جامعه : جامعه چیزی جدای از افراد است و برای جامعه جدای از افراد هویت مستقلی وجود دارد.این بحث که آیا جامعه وجود مستقلی غیر از افراد دارد یا خیر؟ یک بحث فلسفی است.۲) انسان و پایگاه طبقاتی او :این مسأله که آیا انسان موجودی است که کاملاً تابع پایگاه طبقاتی (جامعه) است و یا این‌که انسان می‌تواند خود را از تأثیر مطلق و بی‌قید و شرط پایگاه طبقاتی آزاد کند؟ دو پاسخ دارد:الف) دیدگاه مارکسیسم: انسان کاملاً تابع پایگاه طبقاتی خود است.در‌کدام‌دوره‌ی‌تاریخی و به کدام طبقه‌ی اقتصادی تعلق دارد، دارای عقاید، فرهنگ، ارزش‌ها وآرمان‌های خاصی است.۲- انسان مانند یک موم فرض شده که نمی‌تواند به خودش شکلی بدهد و در دست شرایطاقتصادی و اجتماعی زمان خود شکل می‌گیرد. (همان‌طور که موم قابل انعطاف و شکل‌پذیری فراوان است، انسان ماهیتی مانند آن دارد. پس انسان یک موجود مجبور است. )ب) دیدگاه فیلسوفان الهی : انسان می‌تواند خود را از قید و بند پایگاه طبقاتی‌اش برهاند زیرا :۱. انسان به دلیل روح غیرمادی و فطرت الهی دارای اراده‌ی آزاد است.۲. انسان با عقل و منطق می‌تواند به ارزیابی اندیشه‌ها، ارزش‌ها و آرمان‌ها بپردازد و برای خود فرهنگ خاصی را انتخاب کند.آزاد بودن یا مجبور بودن انسان به شرایط طبقاتی یک بحث فلسفی است.

اسلاید ۱۳: رابطه‌ی فلسفه و علم سیاستیکی از مسائل علم سیاست : حکومت بر مردم حق چه کسانی است؟ و مردم باید از چه کسی یا کسانی اطاعت کنند؟ پاسخ به این سؤالات زمانی امکان‌پذیر است که بتوانیم به حوزه‌ی دیگری از معرفت که فلسفه‌ی علم سیاست است وارد شویم تا در آنجا به مبانی و اصولی درباره ی ماهیت و حقیقت انسان و جامعه است دست یابیم و بتوانیم مسأله‌ی حکومت را تبیین عقلانی کنیم.دیدگاه‌های مختلف در خصوص مشروعیت سیاسی و اقتدار حکومت‌ها۱) مارکسیسم :‌حکومت حق طبقه‌ی «پرولتاریا» (طبقه‌ی کارگر) است و آن‌چه پرولتاریا بگوید مشروعیت سیاسی دارد.۲) جامعه شناسان غربی : حکومت حق اکثریت مردم است و اقلیت باید تابع اکثریت باشد یعنی مشروعیت سیاسی متعلق به اکثریت است.۳) اسلام: حکومت و اقتدار تنها از آن خدا است و کسی مشروعیت سیاسی و «ولایت» پیدا می‌کند که حکم خدا را بیان می‌کند و از سخن کسی که برخلاف حکم خدا فرمان دهد نباید اطاعت کرد.۴) دیکتاتوری یا استبدادی: حکومت حق فرد دیکتاتور است و مشروعیت سیاسی به فرد دیکتاتور بستگی دارد.

اسلاید ۱۴: رابطه‌ی فلسفه و علم اخلاقدر علم اخلاق از خوبی و بدی و باید و نباید صحبت می‌شود و این‌که باید درستکار، وفادار، عفیف بود و از تکبر و ناپاکی و بی‌ادبی دوری جست. اما سوالاتی مطرح می‌شود که پیوند بین فلسفه و علم اخلاق ایجاد می‌کند. این سؤالات عبارتند از :۱) چرا برخی از صفات خوب و اخلاقی و برخی دیگر از صفات اخلاقی بد هستند؟۲) آیا ارزش‌های اخلاقی : الف) مطلق هستند؟ یعنی انسان در همه‌ی شرایط و همیشه باید راستگو باشد یا نه ؟ب) نسبی هستند؟ یعنی ارزش‌های اخلاقی تابع اموری است مانند سود فرد یا سود جامعه و …..پاسخ این سؤالات در «فلسفه‌ی علم اخلاق» مطرح می‌شود. در فلسفه‌ی علم اخلاق به دنبال شالوده‌های عقلانی هستیم تا بتوانیم براساس آن احکام و قواعد علم اخلاق را تبیین عقلانی کنیم.

اسلاید ۱۵: رابطه‌ی فلسفه و علم هنردر هنر سؤالاتی مانند چه چیز زیبا و چه چیز زشت است؟ چه چیز را باید زیبا و چه چیز را باید زشت دانست؟ چرا یک گل در طبیعت زیباست؟ و ….در کنار این سؤالات، سؤال‌های دیگری مطرح است که جایگاه آن در هنر نیست و پاسخ آن‌ها را باید در فلسفه‌ی هنر جست‌و جو کرد. نمونه‌ای از این سؤالات :۱) حقیقت و ماهیت زیبایی چیست؟۲) فرق هنرمند با دیگران در چیست؟۳) چرا برخی از مردم همانند شاعران زبان زیبایی و هنری اشیاء را می‌فهمند ولی برخی دیگر از درک آن عاجزند؟۴) آیا همه‌ی مردم با نگاه به اشیاء و زیبایی آن‌ها را درک می‌کنند؟فلسفه ی هنر به تبیین عقلانی این سؤالات می‌پردازد.

اسلاید ۱۶: رابطه‌ی فلسفه و علم حقوقعلم حقوق با جرم و مجازات سر و کار دارد اما سؤالات دیگری مطرح می‌شود که جایگاه پاسخ به آنها فلسفه‌ی علم حقوق است. مانند :چرا باید اشخاص مجرم «مجازات» و «تنبیه» شوند؟در پاسخ به این سؤال دو نگرش وجود دارد :الف) نگرش فلسفی حقوق‌دانی که انسان را صاحب روح و فطرت و اراده‌ی آزاد می‌داند.ب) نگرش فلسفی حقوق‌دانی که انسان را مجبور و تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی بداند.مسلماً تفاوت در این دو نگرش به تفاوت نظر درباره‌ی جرم و مجرم و مجازات منتهی می‌شود.این مسائل در فلسفه‌ی علم حقوق تبیین عقلانی می‌شود.

اسلاید ۱۷: برای مطالعهضمیمه درس دوم فلسفه : پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint؟ (۲) دیالکتیک : Dialectique , dialecticجست‌و جوی حقیقت از راه مباحثه است و به معنی مباحثه‌ی منطقی از طریق سؤال و جواب نیز می‌باشد. گفته‌اند اول بار زنون الئایی به آن دست زد و افلاطون آن‌را گسترش داد. مارکسیسم : Marxismeفلسفه‌ی تاریخ و نظریه‌ی سیاسی و اقتصادی کارل مارکس (۸۳-۱۸۱۸) فیلسوف آلمانی است که فردریک انگلس (۹۵-۱۸۲۵) در توضیح و بسط این مکتب، با او یار بود.مارکسیسم در درجه‌ی اول یک نظریه‌ی تاریخی است که روش تحلیل دیالکتیکی را برای توضیح تطورات جامعه‌ی بشری به کار می‌برد. اساس فلسفه‌ی مارکس ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی است. یعنی تفسیر مادی عالم که مبنای آن دیالکتیک هگلی است و برطبق آن یک تضاد درونی در همه‌ی اشیاء و پدیده‌های طبیعت وجود دارد و مبارزه‌ی این به مرحله‌ی خاصی رسیده و یک جهش ناگهانی اتفاق می‌افتد و این جهش محتوای ذاتی جریان تکامل در طبیعت است.منظور از ماتریالیسم تاریخی تفسیر مادی تاریخ است. یعنی تکامل تاریخی بشر نتیجه‌ی تکامل وسایل تولید است و وسایل تولید نیازمندی‌های مادی انسان و روابط اجتماعی‌اش را برآورده ساخته و زیربنای ساختمان جامعه است و سایر نهادهای اجتماعی (مذهب، اخلاق، دولت، سیاست، تعلیم و تربیت، اصول عقاید، خانواده و ….) براساس این زیربنا شکل می‌گیرد و روبنای اجتماعی را می‌سازند. در هر جامعه برحسب ساختمان اقتصادی و نحوه‌ی رفع احتیاجات مادی، نوع خاصی از نهادهای روبنایی شکل می‌گیرد.

اسلاید ۱۸: دموکراسی : (حاکمیت : Kratia + مردم demos)تاکنون معنای جامعی از دموکراسی نشده است زیرا رژیم‌های مختلف آن را به معانی نسبتاً متفاوت به‌کار می‌برند. ولی عام‌ترین معنای آن برابری فرصت‌ها برای افراد یک جامعه به منظور برخورداری از آزادی‌ها و ارزش‌های اجتماعی است و در معنای محدودتر، شرکت آزادانه‌ی افراد در گرفتن تصمیم‌هایی که در زندگی فرد و جامعه مؤثر است. محدودترین معنای این کلمه، شرکت آزادانه‌ی افراد در گرفتن تصمیم‌های سیاسی مهم جامعه (مستقیم یا غیرمستقیم) است. معنای دموکراسی در طول تاریخ از محدودترین به وسیع‌ترین معنای آن گسترش یافته و این کلمه امروزه، خارج از حدود سیاست، به صورت دموکراسی اجتماعی و دموکراسی اقتصادی نیز به کار می‌رود.دموکراسی سیاسی در عمل به معنای حکومت اکثریت یا نصف به‌علاوه‌ی یک مجموع رأی‌دهنگان است و آبراهام لینکلن آن را «حکومت مردم، به دست مردم و برای مردم» تعریف کرده است.دموکراسی به‌عنوان فلسفه‌ی سیاسی، مردم را در اداره‌ی امور خود و نظارت بر دولت شایسته، توانا و محق می‌شناسد و وجود دولت را ناشی از اداره‌ی مردم می‌شمارد.

اسلاید ۱۹: دیکتاتوریعنوان دیکتاتور در روم باستان به کسانی اطلاق می‌شد که در مواقع بحرانی برای مدت شش ماه با اختیارات فوق‌العاده حکومت می‌کردند. بنابراین دیکتاتوری رومی نوعی قدرت قانونی بود. ولی در اواخر دوره‌ی جمهوری سردارانی که قدرت حکومت را با وسایل غیرقانونی تصاحب کردند، این عنوان را به خود بستند و دیکتاتوری صورت غیرقانونی یافت. سولار ویولیوس قیصر محدودیت‌های دیکتاتوری را برداشتند و غیرقانونی حکومت کردند. دیکتاتوری نوع قدرتی است که چند مشخصه از مشخصات زیر را داراست :۱. نبودن قوانین یا سنت‌هایی که فرمانروا آن‌ها را در اعمال خود در نظر داشته باشد.۲. نامحدود بودن قدرت.۳. به دست آوردن قدرت مالی با نقض قوانین قبلی.۴. نبودن مقررات منظم برای جانشینی.۵. به کار بردن قدرت در جهت منافع گروه اندک.۶. اطاعت اتباع تنها به سبب ترس از قدرت دولت.۷. تمرکز قدرت در دست یک نفر.۸. به کار بردن ترور.بعضی از این معیارها را می‌توان عمومی‌تر و شاخص‌تر دانست. چنان که می‌توان صفات دیکتاتوری را در مطلق بودن قدرت، به زور به دست آوردن قدرت عالی دولت و نبودن قواعدی منظم برای جانشینی خلاصه کرد.

اسلاید ۲۰: پرولتاریا : Proletariatدر رُم باستان پرولتاریا به معنای پایین‌ترین طبقات جامعه بود که فاقد مالکیت بودند و گاهی به معنای طبقات پست هر جامعه به‌کار می‌رود و در این استعمال تحقیرآمیز است. در مفهوم جدید پرولتاریا در طبقه‌ی کارگران صنعتی اطلاق می‌شود. این مفهوم را بیشتر مارکسیسم اشاعه داد و این طبقه در فلسفه‌ی تاریخی آن دارای اهمیت خاص است.مارکس وانگلس مقصود خود را از این اصطلاح در «مانیفست کمونیست» چنین توضیح می‌دهند. مقصود از پرولتاریا طبقه‌ی کارگران مزد بگیر جدید است که مالک هیچ وسیله‌ی تولیدی نیستند و نیروی کار خود را به خاطر تأمین زندگی می‌فروشند.رسالت تاریخی پرولتاریا در ماکسیسم این است که با اکثریت یافتن در جامعه از راه انقلاب، قدرت سیاسی را به دست می‌گیرد و مالکیت وسایل تولید را اجتماعی می‌کند. بدین ترتیب جامعه‌ی بی‌طبقه و سوسیالیزم مستقر شود.انقلاب پرولتاریا : به عقیده‌ی مارکس انقلاب کارگر یعنی بیداری و فشار توده‌های متشکل برای بالا بردن سطح زندگی نه برای تحصیل قدرت سیاسی.جامعه‌ی بی‌طبقه : پس از انقلاب پرولتاریا دوره‌ای به وجود می‌آید به نام دیکتاتوری پرولتاریا که دوره حد فاصل بین کاپیتالیسم و دوره‌ی ایده‌آل است و دوره‌ی ایده‌آل دوره‌ای است که جامعه بی‌طبقه به‌وجود می‌آید و دیکتاتوری پرولتاریا به خودی خود از بین می‌رود. منابع :۱. فرهنگ سیاسی – داریوش آشوری- جلد دهم – نشر مرواری۲. فرهنگ تفسیری اسم‌ها – محمد حاجی زاده- نشر جامه‌دران[۱] شالوده به معنای بنیاد، طرح و نقشه و پی دیوار است.

اسلاید ۲۱: درس سوم:پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint؟(۳)مسائل فلسفه ی اولیمهم‌ترین مصداق فلسفهدرس چهارم

اسلاید ۲۲: درس سوم:پاورپوینت کامل فلسفه چیست ۸۶ اسلاید در PowerPoint؟(۳)تعریف فلسفه : کوشش برای فهم علت حقیقی رویدادها و درک مبانی و اصولی که علوم تجربی و علوم انسانی بر آن‌ها استوار شده است.نگاه فلسفی : نگاهی ریشه‌یاب است و فیلسوف همواره می‌کوشد تا از ظاهر پدیده‌ها فراتر رود و آنچه را که در بُن و باطن پدیدارهاست بشناسد.مهم‌ترین بخش فلسفه به‌عنوان دانش خاص مابعد‌الطبیعه است. مابعد‌الطبیعه همان متافیزیک فلسفه‌ی عُلیا، فلسفه‌ی اولی، هستی شناسی است.در جهان طبیعت با موجودات مختلفی سروکار داریم که پرداختن به ویژگی‌های آنان اختصاص به یکی از علوم دارد. به‌عنوان مثال:۱) موضوع علم ریاضیات: کمیت یا مقدار است.۲) موضوع علم فیزیک : خواص ماده است.۳) موضوع علم زیست شناسی: موجود زنده است.موجودات عالم طبیعت علی‌رغم اختلاف در خصوصیات و ویژگی‌ها در یک چیز شریک‌اند و آن این است که همگی «وجود دارند» و «هستند». مابعدالطبیعه نیز موجودات را از حیث «بودن» بررسی می‌کند.تعریف مابعدالطبیعه : علم به احوال موجودات صرفاً از آن جهت که دارای وجود‌اند نه از جهتی دیگر.موضوع مابعدالطبیعه : مطلق وجود، وجود بماهو وجود، وجود بدون قید و شرط.

اسلاید ۲۳: مسائل فلسفه ی اولی :۱) ثابت بودن یا متغیر بودن اصل هستی: بررسی این مسأله که موجودات علی‌رغم تغییر و دگرگونی در خصوصیات مختلف آیا هستی یا وجودشان نیز متغیر است یا ثابت یک بحث فلسفی است.بررسی تغییر در سایر خصوصیات اشیا بر عهده‌ی علوم مختلف است. مانند سردی و گرمی که در مبحث حرارت در علم فیزیک و حرکت و سکون در مبحث مکانیک و سبزی و سرخی سیب در علم بیوشیمی بررسی می‌شود.۲) وجود و ماهیت : در قضایایی مانند سنگ وجود دارد. درخت وجود دارد. انسان وجود دارد و ….همه ی موجودات علی‌رغم اختلافاتی که در چیستی یا ماهیت و خصوصیات دارند، در یک چیز شریکند و آن وجود داشتن است. بحث از وجود و ماهیت یک بحث فلسفی است.۳) علت و معلول :علت : آنچه باعث به وجود آمدن معلول می‌شود.معلول : آنچه در وجود و هستی نیازمند علت است.علیت : رابطه‌ی واقعی میان علت و معلولاگر رابطه ی علیت به اصل هستی بازگردد یک بحث فلسفی است و در فلسفه اولی بررسی می‌شود و اگر علیت به‌عنوان یکی از خصوصیات هستی مورد توجه قرار گیرد جایگاه بررسی آن علوم دیگر است.۴) وحدت و کثرت: یکی دیگر از مسائل فلسفه ی اولی است.وحدت : وحدت میان اشیاء موجب همانندی و مشابهت آن‌ها شده و براساس این همانندی‌ها می‌توان آن‌ها را دسته‌بندی کرده و نام واحدی بر هر دسته بگذاریم.کثرت : کثرت میان اشیاء موجب تمییز آنها از یکدیگر می‌شود.

اسلاید ۲۴: مهم‌ترین مصداق فلسفه :مقدمه ۱ : فلسفه کوششی برای شناختن ریشه، پایه و علت اصلی و حقیقی و باطنی هر پدیده تا بتوان آن را تبیین عقلانی کرد.مقدمه ۲ : هستی و وجود،‌حقیقی‌ترین‌و‌اصلی‌ترین‌مبنایی‌است‌که‌همه‌ی خصوصیات اشیاء و پدیده‌ها به آن باز می‌گردد.مقدمه ۳ : مابعدالطبیعه همان شناخت احکام مطلق وجود است.نتیجه : مابعدالطبیعه مهم‌ترین مصداق فلسفه است که سراسر هستی را عرصه‌ی مطالعه‌ی خویش قرار می‌دهد تا به تبیین عقلانی احکام آن بپردازد.

اسلاید ۲۵: درس چهارم : آغاز فلسفهیونان مهد تفکر فلسفینحوه‌ی ظهور سوفسطاییانعقاید پروتاگوراس،گرگیاسنمونه‌ای از مغالطه‌ی گرگیاس،مقایسه‌ی نظر پروتاگوراس و گرگیاستأثیر سوفسطاییاناحیای تفکر اصیلسخنگوی فلسفهدرس پنجم

اسلاید ۲۶: درس چهارم : آغاز فلسفهمقدمه : ۱- آغاز اندیشه بشر به زمان و مکان خاصی مربوط نمی‌باشد زیرا تفکر هم‌زاد بشر است.۲- تأملات بشر پیرامون هستی و آغاز و انجام جهان در ابتدا :الف) همراه با باورهای دینی بود.ب) به زبان رمزی بیان می‌شد.ج) سرچشمه‌ی آن صبغه‌ی مابعد‌الطبیعه داشته است.د ) خاستگاه آن در میان پندارهای دینی مردم مشرق زمین است.

اسلاید ۲۷: یونان مهد تفکر فلسفی۱. نخستین مجموعه‌ها یا قطعه‌هایی که به زبان فلسفی نگاشته شده و یا جنبه‌ی فلسفی در آن‌ها غلبه داشته از یونان باستان به یادگار مانده است.۲. فلسفه در آن‌جا رسمیت یافت و زبان رمز و افسانه در تفسیر جهان جای خود را به زبان تعقّل داد.۳. مدارس فلسفی بنیان‌گذاری شده و تعلیم و تعلّم فلسفه عمومیت یافت.نکته : برتراند راسل در کتاب تاریخ فلسفه‌ی غرب، ظهور ناگهانی تمدن در یونان را شگفت‌انگیز و دشوار می‌داند زیرا بیشتر عوامل سازنده‌ی تمدن از هزاران سال پیش از تمدن یونان، در مصر و بین‌النهرین پدیدار گشته و از آن‌جا به سرزمین‌های دیگر اشاعه یافت.- زادگاه فلسفه‌ی یونانی ایونیا بود واقع در غرب آسیای صغیر در حدود ۶ قرن پیش از میلاد .- نخستین مسأله‌ای که ذهن اندیشمندان نخستین را به خود مشغول می‌داشت،دگرگونی‌های عالم طبیعت مانند رشد و پژمردگی، کودک و کهولت، روز و شب و … از همه مهم‌تر، زندگی و مرگ بود. آن‌ها در پی تبیین عقلانی این دگرگونی‌ها بودند مانند طالس، فیثاغورث و ….. این اندیشمندان هر کدام دستگاه‌های فلسفی متفاوتی طراحی نمودند و به نحوه‌ی خاصی به تفسیر جهان پرداختند.

اسلاید ۲۸: نحوه‌ی ظهور سوفسطاییانآرا و نظرات متفاوت و غالباً متضاد چهان‌شناسان باستان سبب شد تا نوعی تشویش و نگرانی در مردم آن زمان به‌وجود آید و بذر بی‌اعتمادی نسبت به دانش و اندیشه پدید آید. ثمره‌ی این آشفتگی، به وجود آمدن سوفسطاییان بود که منادی بی‌اعتباری علم و اندیشه بودند.سوفسطاییان دنبال کردن کار جهان‌شناسان را بیهوده می‌دانستند زیرا :۱. سخنان آن‌ها با یکدیگر تعارض داشت.۲. جهان شناسان نتوانستند تفسیر صحیحی از جهان ارائه کنند.- سوفسطاییان با باطل دانستن دنبال کردن شیوه‌ی جهان‌شناسان، آموزش علوم سیاست و فن سخنوری را ترویج کردند و مغالطه می‌کردند یعنی از مقدمات صحیحی شروع می‌کردند و با سخن‌پردازی، نتایج مهمل از آن می‌گرفتند.گزنفون : سوفسطاییان در برابر مزد خود به قصد فریب سخن می‌گویند و می‌نویسند و هیچ کمکی به کسی نمی‌کنند زیرا هیچ‌یک از آن‌ها دانا نبوده و نیست.- کارهای سوفسطاییان این شبهه را در اذهان تقویت کرد که چون با بس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.