پاورپوینت کامل خلاصه کتاب نظام حقوق زن در اسلام ۱۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خلاصه کتاب نظام حقوق زن در اسلام ۱۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلاصه کتاب نظام حقوق زن در اسلام ۱۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل خلاصه کتاب نظام حقوق زن در اسلام ۱۷۶ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۴: باسمه تعالی مقتضیات عصر ما ایجاب می‏کند که بسیاری از مسائل مجددا مورد ارزیابی‏ قرار گیرد نظام حقوق و تکالیف‏ خانوادگی از جمله این سلسله مسائل است . در این عصر چنین فرض شده‏ که مسأله اساسی در این زمینه آزادی زن و تساوی حقوق او با مرد است ، همه مسائل دیگر فرع این دو مسأله است . ولی اساسی‏ترین مسأله در مورد نظام حقوق خانوادگی – و لا اقل در ردیف مسائل اساسی – اینست که آیا نظام خانوادگی نظامی است‏ مستقل از سایر نظامات اجتماعی و منطق و معیار ویژه‏ای دارد جدا از منطقها و معیارهائی که در سایر تأسیسات اجتماعی به کار می‏رود ؟ ریشه این تردید دو جنسی بودن دو رکن اصلی این واحد از یک طرف و توالی نسلی والدین و فرزندان از جانب دیگر است.

اسلاید ۵: دستگاه آفرینش اعضاء این واحد را در وضعهای نامشابه و ناهمسانی و با کیفیات و چگونگیهای مختلفی قرار داده است . اجتماع‏ خانوادگی ، اجتماعی است طبیعی قراردادی یعنی حد متوسطی است میان‏ یک اجتماع غریزی مانند اجتماع زنبور عسل و موریانه که همه حدود و حقوق و مقررات از جانب طبیعت معین شده و امکان سرپیچی نیست و یک اجتماع‏ قراردادی مانند اجتماع مدنی انسانها که کمتر جنبه طبیعی و غریزی دارد . در مورد حقوق زن در اجتماع نیز طبعا چنین تردید و پرسشی هست که آیا حقوق طبیعی و انسانی زن و مرد همانند و متشابه است یا ناهمانند و نامتشابه. ‏ آیا ذکوریت و انوثیت در حقوق و تکالیف اجتماعی راه یافته است یا از نظر طبیعت و در منطق تکوین و آفرینش ، حقوق یک جنسی است ؟ . در دنیای غرب ، از قرن هفدهم به بعد ، پا به پای نهضتهای علمی و فلسفی‏ ، نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی و به نام حقوق بشر صورت گرفت . نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره حقوق طبیعی‏ و فطری و غیر قابل سلب بشر با پشتکار قابل تحسینی در میان مردم پخش‏ کردند . ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویسندگان و متفکرانند .

اسلاید ۶: اصل اساسی مورد توجه این گروه این نکته بود که انسان بالفطره و به‏ فرمان خلقت و طبیعت ، واجد یک سلسله حقوق و آزادیها است . این حقوق و آزادیها را هیچ فرد یا گروه به هیچ عنوان و با هیچ نام نمی‏توانند از فرد یا قومی سلب کنند ، حتی خود صاحب حق و نیز نمی‏تواند به میل و اراده خود ، آنها را به غیر منتقل نماید .در قرن نوزدهم افکار تازه‏ای در زمینه حقوق انسانها در مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی پیدا شد و تحولات دیگری رخ داد که منتهی به ظهور سوسیالیزم و لزوم تخصیص منافع به طبقات زحمتکش و انتقال حکومت از طبقه سرمایه‏دار به مدافعان طبقه کارگر گردید . در قرن بیستم مسأله حقوق زن در برابر حقوق مرد مطرح‏ شد و برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر که پس از جنگ جهانی دوم‏ در سال ۱۹۴۸ میلادی از طرف سازمان ملل متحد منتشر گشت تساوی حقوق زن و مرد صریحا اعلام شد . در همه نهضتهای اجتماعی غرب ، از قرن هفدهم تا قرن حاضر ، محور اصلی‏ دو چیز بود : آزادی و تساوی .

اسلاید ۷: و نظر به اینکه نهضت حقوق زن در غرب ، دنباله سایر نهضتها بود ، و بعلاوه تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادیها و برابریها فوق العاده‏ مرارتبار بود ، در این مورد نیز ، جز درباره آزادی و تساوی سخن نرفت . پیشگامان این نهضت ، آزادی زن و تساوی حقوق او را با مرد مکمل و متمم‏ نهضت حقوق بشر که از قرن هفدهم عنوان شده بود دانستند و مدعی شدند که‏ بدون تأمین آزادی زن و تساوی حقوق او با مرد سخن از آزادی و حقوق بشر بی‏ معنی است ، و بعلاوه ، همه مشکلات خانوادگی ناشی از عدم آزادی زن و عدم‏ تساوی حقوق او با مرد است و با تأمین این جهت ، مشکلات خانوادگی یک جا حل می‏شود . طرفدار تساوی و آزادی به عنوان حقوق فطری انسانها نیز دلیلی جز این‏ نداشتند . طبعا در مسأله اساسی نظام خانوادگی نیز مرجع و مأخذی جز طبیعت‏ نیست . اکنون باید ببینیم چرا مسأله‏ای که ما آنرا مسأله اساسی در نظام حقوق‏ خانوادگی نامیدیم مورد توجه واقع نشد ؟ منشأ این بی توجهی شاید اینست که این نهضت خیلی عجولانه صورت گرفت . لذا این نهضت در عین اینکه یک سلسله بدبختیها را از زن گرفت ، بدبختیها و بیچارگیهای دیگری برای او و برای جامعه بشریت به ارمغان آورد . زن غربی تا اوایل قرن بیستم از ساده‏ترین و پیش پا افتاده‏ترین حقوق محروم بوده است .

اسلاید ۸: و تنها در اوایل‏ قرن بیستم بود که مردم مغرب زمین به فکر جبران مافات افتادند و چون این‏ نهضت دنباله نهضتهای دیگر در زمینه تساوی و آزادی بود همه‏ معجزه‏ها را از معنی این دو کلمه خواستند . غافل از اینکه تساوی و آزادی‏ مربوط است به رابطه بشرها با یکدیگر از آن جهت که بشرند ، و به قول‏ طلاب تساوی و آزادی حق انسان بماهو انسان است زن از آن جهت که‏ انسان است مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده است و از حقوق مساوی‏ بهره‏مند است ، ولی زن انسانی است با چگونگیهای خاص و مرد انسانی است‏ با چگونگیهای دیگر . زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند ، با دو گونه‏ خصلتها و دو گونه روانشناسی . و این اختلاف ناشی از عوامل جغرافیائی و یا تاریخی و اجتماعی نیست ، بلکه طرح آن در متن آفرینش ریخته شده . طبیعت‏ از این دو گونگیها هدف داشته است و هر گونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت‏ عوارض نامطلوبی به بار می‏آورد . در این نهضت به این نکته توجه نشد که مسائل دیگری هم غیر از تساوی و آزادی هست . تساوی و آزادی شرط لازم‏اند نه شرط کافی . تساوی حقوق یک‏ مطلب است و تشابه حقوق مطلب دیگر ، برابری حقوق زن و مرد از نظر ارزشهای مادی و معنوی یک چیز است‏و همانندی و همشکلی و همسانی چیز دیگر. در این نهضت عمدا یا سهوا تساوی به جای تشابه به کار رفت‏ و برابری با همانندی یکی شمرده شد ، کیفیت تحت‏ الشعاع کمیت قرار گرفت . انسان بودن زن موجب فراموشی زن بودن وی گردید . این بی توجهی را نمی‏توان تنها به حساب یک غفلت‏ فلسفی ناشی از شتابزدگی گذاشت . عوامل دیگری نیز در کار بود که می‏خواست‏ از عنوان آزادی و تساوی زن استفاده کند .

اسلاید ۹: یکی از آن عوامل این بود که مطامع سرمایه‏داران در این جریان بی دخالت‏ نبود . کارخانه داران برای اینکه زن را از خانه به کارخانه بکشند و از نیروی اقتصادی او بهره‏کشی کنند ، حقوق زن ، استقلال اقتصادی زن ، آزادی زن‏ ، تساوی حقوق زن با مرد را عنوان کردند و آنها بودند که توانستند به این‏ خواسته‏ها رسمیت قانونی بدهند .هنگامی که از اختلافات فطری و طبیعی زن و مرد سخن می‏رود ، گروهی آنرا به عنوان نقص زن و کمال مرد تلقی می‏کنند ، غافل از اینکه نقص و کمال مطرح نیست ، دستگاه آفرینش نخواسته یکی را کامل و دیگری را ناقص ، یکی را برخوردار و دیگری را محروم و مغبون‏ بیافریند . اتفاقا قضیه برعکس است ، عدم توجه به وضع طبیعی و فطری زن بیشتر موجب پایمال شدن حقوق او می‏گردد . اگر مرد در برابر زن جبهه ببندد و بگوید تو یکی و من یکی ، کارها ، مسؤولیتها ، بهره‏ها ، پاداشها ، کیفرها همه باید متشابه و همشکل باشد ، در کارهای سخت و سنگین باید با من‏ شریک باشی ، به فراخور نیروی کارت مزد بگیری ، توقع احترام و حمایت از من نداشته باشی ، تمام هزینه زندگیت را خودت بر عهده بگیری ، در هزینه‏ فرزندان با من شرکت کنی ،به همان اندازه که من برای تو خرج می‏کنم تو باید برای من خرج کنی و. . . در این وقت است که کلاه زن ، سخت پس معرکه است .

اسلاید ۱۰: زیرا زن بالطبع‏ نیروی کار و تولیدش از مرد کمتر است و استهلاک ثروتش بیشتر ، به علاوه‏ بیماری ماهانه ، ناراحتی ایام بارداری ، سختیهای وضع حمل و حضانت کودک‏ شیرخوار ، زن را در وضعی قرار می‏دهد که به حمایت مرد و تعهداتی کمتر و حقوقی بیشتر نیازمند است . اختصاص به انسان ندارد همه جاندارانی که به‏ صورت زوج زندگی می‏کنند چنینند در نظر گرفتن وضع طبیعی و فطری هر یک از زن و مرد ، با توجه به تساوی‏ آنها در انسان بودن و حقوق مشترک انسانها ، زن را در وضع بسیار مناسبی‏ قرار می‏دهد که نه شخصش کوبیده شود و نه شخصیتش « لا الشمس ینبغی لها ان تدرک‏ القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون »شرط اصلی سعادت هر یک از زن و مرد و در حقیقت ، جامعه بشری ، اینست که دو جنس هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند . آزادی و برابری آنگاه سود می‏بخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند . آنچه در آن‏ جامعه ناراحتی آفریده است قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است نه چیز دیگر . اینکه ما مدعی هستیم مسأله نظام حقوقی زن در خانه و اجتماع از مسائلی است که مجددا باید مورد ارزیابی قرار گیرد و به ارزیابیهای گذشته‏ بسنده نشود به معنی اینست که اولا طبیعت را راهنمای خود قرار دهیم ، ثانیا از مجموع تجربیات تلخ و شیرین ، چه در گذشته و چه در قرن حاضر ، حداکثر بهره‏برداری نمائیم و تنها در این وقت است که نهضت حقوق زن به‏ معنی واقعی تحقق می‏یابد . قرآن کریم ، به اتفاق دوست و دشمن ، احیا کننده حقوق زن است . مخالفان ، لااقل این اندازه اعتراف دارند که قرآن در عصر نزولش گامهای‏ بلندی به سود زن و حقوق انسانی او برداشت . ولی قرآن هرگز به نام احیای‏ زن به عنوان انسان و شریک مرد در انسانیت و حقوق انسانی ، زن‏ بودن زن و مرد بودن مرد را به فراموشی نسپرد .

اسلاید ۱۱: پیشگفتار

اسلاید ۱۲: مشکل جهانی روابط خانوادگی ۱- مشکل روابط خانوادگی در عصر ما نه آنچنان ساده است که بتوان‏ با پر کردن کوپن از طرف پسران و دختران یا تشکیل سمینارهائی از نوع‏ سمینارهائی که دیدیم و شنیدیم که در چه سطح فکری است آنرا حل کرد و نه‏ مخصوص کشور و مملکت ماست و نه دیگران آنرا حل کرده‏اند و یا مدعی حل‏ واقعی آن هستند . ویل دورانت فیلسوف و نویسنده معروف تاریخ تمدن میگوید : اگر فرض کنیم در سال ۲۰۰۰ مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثه ربع اول قرن بیستم چه بوده است ، متوجه خواهیم‏ شد ، که این حادثه ، جنگ و یا انقلاب روسیه نبوده است ، بلکه همانا دگرگونی وضع زنان بوده است ، تاریخ چنین تغییر تکان دهنده‏ای در مدتی به‏ این کوتاهی کمتر دیده است و خانه مقدس که پایه نظم اجتماعی ما بود ، شیوه زناشوئی که مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان بود ، قانون اخلاقی‏ پیچیده‏ای که ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده بود همه‏ آشکارا در این انتقال پرآشوبی که همه رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فرا گرفته است گرفتار گشته‏اند .

اسلاید ۱۳: اکنون نیز که ما در ربع سوم قرن بیستم بسر میبریم ناله متفکران غربی از بهم خوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ازدواج ، از شانه خالی کردن‏ جوانان از قبول مسئولیت ازدواج ، از منفور شدن مادری ، از کاهش علاقه‏ پدر و مادر و بالاخص علاقه مادر نسبت بفرزندان ، از ابتذال زن دنیای‏ امروز و جانشین شدن هوسهای سطحی بجای عشق ، از افزایش دائم التزاید طلاق‏ ، از زیادی سرسام آور فرزندان نامشروع ، از نادر الوجود شدن وحدت و صمیمیت میان زوجین ، بیش از پیش بگوش میرسد . مستقل باشیم یا از غرب تقلید کنیم ؟ موجب تأسف است که گروهی از بی خبران می‏پندارند مسائل مربوط بروابط خانوادگی سالهاست که در میان اروپائیان بنحو احسن حل شده و باید هر چه زودتر از آنها تقلید و پیروی کنیم . این ، پندار محض است ، آنها از ما در این مسائل بیچاره‏تر و گرفتارتر و فریاد فرزانگان‏شان بلندتر است.از مسائل مربوط بدرس و تحصیل زن که‏ بگذریم در سایر مسائل خیلی از ما گرفتارترند و از سعادت خانوادگی کمتری برخوردار میباشند .

اسلاید ۱۴: جبر تاریخبعضی دیگر تصور دیگری دارند ، تصور میکنند که سستی نظم خانوادگی و راه‏ یافتن فساد در آن ، معلول آزادی زن است و آزادی زن نتیجه قهری زندگی‏ صنعتی و پیشرفت علم و تمدن است ، جبر تاریخ است و چاره‏ای نیست از اینکه به این فساد و بی نظمی تن دهیم و از آن سعادت خانوادگی که در قدیم‏ بود برای همیشه چشم بپوشیم . ولی عامل عمده از هم گسیختگی نظم خانوادگی در اروپا دو چیز دیگر است . یکی رسوم و عادات و قوانین ظالمانه که قبل از این قرن در میان آنها درباره زن جاری و حاکم بوده است تا آنجا که زن برای اولین بار در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در اروپا ، دارای حق مالکیت شد . دیگر اینکه کسانیکه به فکر اصلاح اوضاع و احوال زنان افتادند از همان‏ راهی رفتند که بعضی از مدعیان روشنفکری امروز ما میروند .بیش از آنکه زندگی صنعتی مسئول این آشفتگی و بی نظمی باشد ، آن قوانین‏ قدیم متقدمان اروپا و اصلاحات جدید متجددانشان مسئول است . لهذا ما باید بزندگی غربی ، هوشیارانه بنگریم . ضمن استفاده و اقتباس علوم و صنایع و تکنیک و پاره‏ای مقررات اجتماعی قابل تحسین از اخذ و تقلید رسوم و عادات و قوانینی که برای خود آنها هزاران بدبختی‏ بوجود آورده است که تغییر قوانین مدنی ایران و روابط خانوادگی و تطبیق‏ آن با قوانین اروپائی یکی از آنهاست پرهیز نمائیم .

اسلاید ۱۵: بخش اول : خواستگاری و نامزدی

اسلاید ۱۶: بخش اول نظر به اینکه قوانین مربوط به خواستگاری و نامزدی که در قانون مدنی آمده است قوانین مستقیم اسلامی نیست و قانون مدنی آنچه در این زمینه گفته طبق استنباطی است که از قواعد کلی اسلامی کرده است،اما از دو مطلب در اینجا نمیتوانیم صرفنظر کنیم . آیا خواستگاری مرد از زن اهانت به زن است ؟ ۱- پیشنهاد کننده میگوید : قانون گذار ما حتی در این چند ماده کذائی )مربوط بخواستگاری و نامزدی ( هم این نکته ارتجاعی و غیر انسانی را فراموش نکرده است که مرد اصل است و زن فرع ، در تعقیب فکر مزبور ماده ۱۰۳۴ را که اولین ماده‏ قانون در کتاب نکاح و طلاق است بنحو زیر تنظیم نموده است : ( ماده ۱۰۳۴ ( ۲-از هر زنیکه خالی از موانع نکاح باشد میتوان خواستگاری نمود ) بطوریکه ملاحظه میشود بموجب ماده مزبور با اینکه هیچگونه حکم و الزامی‏ بیان نشده است. ‏ این قبیل تعبیرات در قوانین اجتماعی اثر روانی بسیار بد و ناگوار ایجاد میکند و مخصوصا تعبیرات مزبور در قانون ازدواج بر روی رابطه زن و مرد اثر میگذارد و بمرد ژست مالکیت و بزن وضع بندگی‏ میبخشد ”

اسلاید ۱۷: غریزه مرد طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز اتفاقا یکی از اشتباهات بزرگ همین است . همین اشتباه سبب پیشنهاد الغاء مهر و نفقه شده است . طبیعت ، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن . طبیعت زن را گل ، و مرد را بلبل‏ قرار داده است . این یکی از تدابیر حیکمانه‏ و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است . برای مرد قابل تحمل‏ است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری‏ خواستگاری کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت خود را بهمسری با او اعلام کند ، اما برای زن که میخواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد قابل تحمل نیست که مردی را بهمسری خود دعوت کند و احیانا جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود .

اسلاید ۱۸: رسم خواستگاری یک تدبیر ظریفانه و عاقلانه برای حفظ حیثیت و احترام زن است اینکه در قانون خلقت ، مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری ، و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگوئی آفریده شده است ، بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنهاست . این ، نوعی امتیاز طبیعی است که به زن داده شده و نوعی تکلیف طبیعی است که‏ بدوش مرد گذاشته شده است . قوانینی که بشر وضع میکند ، مبنی بر یکسان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستاری بر زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست ، و تعادل را بظاهر بنفع مرد ، و در واقع بزیان هر دو بهم میزند .

اسلاید ۱۹: بخش دوم : ازدواج موقت

اسلاید ۲۰: یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری که مذهب رسمی کشور ماست اینست که ازدواج به دو نحو میتواند صورت بگیرد : دائم و موقت : ازدواج موقت و دائم در پاره‏ای از آثار با هم یکی هستند و در قسمتی‏ اختلاف دارند . آنچه این دو را از هم متمایز میکند یکی‏ اینست که زن و مرد تصمیم میگیرند بطور موقت با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت ، اگر مایل بودند تمدید میکنند و اگر مایل نبودند از هم جدا میشوند . دیگر اینکه از لحاظ شرایط ، آزادی بیشتری دارند که بطور دلخواه بهر نحو که بخواهند پیمان می‏بندند . مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده‏دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود ، ولی در ازدواج موقت بستگی دارد بقرارداد آزادی که میان‏ طرفین منعقد میگردد . ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج‏ بشود ، یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند ,… پس تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در اینست که‏ ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود آزاد است ، یعنی وابسته باراده‏ و قرارداد طرفین است در ازدواج دائم ، هیچکدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارند از بچه‏دار شدن و تولید نسل جلوگیری کنند ، ولی در ازدواج موقت جلب‏ رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد مهر ، هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این‏ تفاوت که در ازدواج موقت ، عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم ، عقد باطل نیست . مهرالمثل تعیین میشود .

اسلاید ۲۱: بدیهی است که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم ، و اما اینکه مردم ما بنام این قانون سوءاستفاده‏هائی کرده و میکنند ، ربطی‏ بقانون ندارد . لغو این قانون ، جلوی آن سوء استفاده‏ها را نمیگیرد بلکه‏ شکل آنها را عوض میکند . بعلاوه صدها مفاسدی که از خود لغو قانون‏ برمیخیزد . اکنون ببینیم با بودن ازدواج دائم ، چه ضرورتی هست که قانونی بنام‏ قانون ازدواج موقت بوده باشد الف- زندگی امروز و ازدواج موقت . ب – مفاسد و معایب ازدواج موقت .

اسلاید ۲۲: زندگی امروز و ازدواج موقتازدواج دائم مسئولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین‏ تولید میکند ، بهمین دلیل پسر یا دختری نمیتوان یافت که از اول بلوغ‏ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار میگیرد آماده ازدواج دائم باشد . خاصیت‏ عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماع و قدرت تشکیل‏ عائله زیادتر کرده است .

اسلاید ۲۳: ازدواج آزمایشیاین ضرورت ، اختصاص بایام تحصیل ندارد ، در شرایط دیگر نیز پیش‏ میاید . اصولا ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم بطور دائم ازدواج‏ کنند و نتوانسته‏اند نسبت بیکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند بعنوان ازدواج‏ آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند . اگر اطمینان کامل بیکدیگر پیدا کردند ادامه میدهند و اگر نه از هم جدا میشوند .

اسلاید ۲۴: ازدواج موقت: اکنون میخواهیم ببینیم‏ ازدواج موقت چه زیانهائی ممکن است در برداشته باشد . مقدمه میخواهم‏ معایب و مفاسدی که برای نکاح منقطع ذکر شده از این قرار است : ۱ – پایه ازدواج باید بر دوام باشد .اینکه پایه ازدواج باید بر دوام باشد بسیار مطلب درستی است ، ولی این‏ ایراد وقتی وارد است که بخواهیم ازدواج موقت را جانشین ازدواج دائم‏ کنیم و ازدواج دائم را منسوخ نمائیم۲– ازدواج موقت از طرف زنان و دختران ایرانی که شیعه مذهب میباشند استقبال نشده است و آنرا نوعی تحقیر برای خود دانسته‏اند ، پس افکار عمومی خود مردم شیعه نیز آنرا طرد میکند . جواب اینست که:اولا منفوریت متعه در میان زنان ، مولود سوء استفاده‏هائی است که مردان هوسران در این زمینه کرده‏اند و قانون باید جلو آنها را بگیرد. ثانیا انتظار اینکه ازدواج موقت باندازه ازدواج دائم استقبال شود در صورتیکه‏ فلسفه ازدواج موقت ، عدم آمادگی یا عدم امکان طرفین با یکطرف برای‏ ازدواج دائم است انتظار بیجا و غلطی است . ۳ – نکاح منقطع . بر خلاف حیثیت و احترام زن است ، زیرا نوعی کرایه‏ دادن آدم و جواز شرعی آدم فروشی است . خلاف حیثیت انسانی زن است که در مقابل وجهی که از مردی میگیرد وجود خود را در اختیار او قرار دهد . .

اسلاید ۲۵: فقها تصریح کرده‏اند و قانون مدنی نیز بر همان اساس مواد خود را تنظیم کرده است که ازدواج موقت و ازدواج دائم از لحاظ ماهیت قرارداد هیچگونه تفاوتی با هم ندارند و نباید داشته باشند . هر دو ازدواجند و هر دو باید با الفاظ مخصوص ازدواج صورت بگیرند و اگر نکاح منقطع را با صیغه‏های مخصوص اجاره و کرایه بخوانند باطل است . در پاسخ باید گفت زن کرایه‏ای آن زنی است که برای جلب مشتری برای یک مؤسسه اقتصادی با هزاران اطوار که اغلب آنها تصنعی و بخاطر انجام وظیفه مزدوری است روی‏ صفحه تلویزیون ظاهر میشود و بنفع یک کالای تجارتی تبلیغ میکند . ۴ – نکاح منقطع ، چون بهرحال نوعی اجازه تعدد زوجات است و تعدد زوجات محکوم است پس نکاح منقطع محکوم است . ۵- نکاح منقطع ، از نظر اینکه دوام ندارد ، آشیانه نامناسبی برای‏ کودکانی است که بعدا بوجود می‏آیند . ‏ ‏ پیش از این گفتیم که یکی از تفاوتهای ازدواج موقت و ازدواج دائم مربوط به‏ تولید نسل است . در ازدواج دائم هیچیک از زوجین بدون جلب رضایت دیگری نمی تواند از زیر بار تناسل شانه خالی کند . بر خلاف ازدواج موقت که هر دو طرف‏ آزادند .

اسلاید ۲۶: اگر زوجین در ازدواج موقت مایل باشند تولید فرزند کنند و مسئولیت نگهداری و تربیت فرزند آتیه را بپذیرند تولید فرزند می‏کنند . بدیهی است که از نظر عاطفه طبیعی فرقی میان فرزند زوجه دائم با زوجه‏ موقت نیست و اگر فرضا پدر یا مادر از وظیفه خود امتناع کند قانون آنها را مکلف و مجبور می‏کند. اگر مایل نباشند که تولید فرزند نمایند و هدفشان از ازدواج موقت فقط تسکین غریزه است از بوجود آمدن‏ فرزند جلوگیری میکنند . اینکه فقهای شیعه می‏گویند هدف ازدواج دائم تولید نسل است و هدف‏ ازدواج موقت ، استمتاع و تسکین غریزه است همین منظور را بیان می‏کنند .

اسلاید ۲۷: ازدواج موقت و مسأله حرمسرا یکی از سوژه‏هائیکه مغرب زمین علیه مشرق زمین در دست دارد و برخ او میکشد و برایش فیلمها و نمایشنامه‏ها تهیه کرده و میکند ، مسئله تشکیل‏ حرمسراست که متأسفانه در تاریخ مشرق زمین نمونه‏های زیادی میتوان از آن‏ یافت . میگویند – مجاز شمردن ازدواج موقت مساوی است با مجاز دانستن تشکیل‏ حرمسرا که نقطه ضعف و مایه سرافکندگی مشرق زمین در برابر مغرب زمین‏ است . این مسئله را از دو جهت باید بررسی کرد : یکی از این نظر که عامل‏ تشکیل حرمسرا از جنبه اجتماعی چه بوده است ؟ دوم اینکه آیا منظور از تشریع قانون ازدواج موقت این بوده است که‏ ضمنا وسیله هوسرانی و حرمسرا سازی برای عده‏ای از مردان فراهم گردد ، یا نه ؟

اسلاید ۲۸: علل اجتماعی حرمسراسازیپیدایش حرمسرا معلول دست بدست دادن دو عامل است . اولین عامل حرمسرا سازی تقوا و عفاف زن است ، یعنی شرائط اخلاقی و اجتماعی محیط باید طوری باشد که بزنان اجازه ندهد در حالی که با مرد بخصوصی رابطه جنسی دارند با مردان دیگر نیز ارتباط داشته باشند . عامل دیگر ، نبودن عدالت اجتماعی است . فقر گروه زیادی از مردان از تشکیل عائله و داشتن همسر محروم میمانند و عدد زنان‏ مجرد افزایش مییابد و زمینه برای حرمسرا سازی فراهم میگردد . یک نگاه مختصر به تاریخ نشان میدهد که قانون ازدواج موقت کوچکترین‏ تأثیری در تشکیل حرمسرا نداشته است .

اسلاید ۲۹: آیا تشریع ازدواج موقت برای تأمین هوسرانی است ؟در این جهت نمیتوان‏ تردید کرد که ادیان آسمانی عموما بر ضد هوسرانی و هواپرستی قیام کرده‏اند ، تا آنجا که در میان پیروان غالب ادیان ترک هوس رانی و هواپرستی‏ بصورت تحمل ریاضتهای شاقه درآمده است . قرآن کریم‏ هواپرستی را در ردیف بت پرستی قرار داده است . در اسلام آدم ذواق یعنی کسی که هدفش اینست که زنان گوناگون را مورد کامجوئی و چشش قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است . امتیاز اسلام از برخی شرایع دیگر به اینست که ریاضت و رهبانیت را مردود میشمارد ، نه اینکه هواپرستی را جایز و مباح میداند . از نظر اسلام‏ تمام غرائز اعم از جنسی و غیره باید در حدود اقتضاء و احتیاج طبیعت‏ اشباع و ارضاء گردد .

اسلاید ۳۰: حرمسرا در دنیای امروز دنیای امروز کاری کرده است که مرد عیاش این قرن نیازی به تشکیل‏ حرمسرا با آنهمه خرج و زحمت ندارد . برای مرد این قرن از برکت تمدن‏ غرب همه جا حرمسراست .

اسلاید ۳۱: منع خلیفه از ازدواج موقتازدواج موقت از مختصات فقه جعفری است ، سایر رشته‏های فقهی اسلامی‏ آنرا مجاز نمیشمارند . مسلمانان اتفاق و اجماع دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده‏ است و رسول اکرم در برخی از سفرها که بانها اجازه ازدواج موقت میداده‏ است . و همچنین مورد اتفاق مسلمانان از همسران خود دور میافتادند و در ناراحتی بسر میبردند به آنها اجازه ازدواج موقت میداده است . و همچنین‏ مورد اتفاق مسلمانان است که خلیفه دوم در زمان خلافت خود نکاح منقطع را تحریم کرد. گروهی از اهل تسنن عقیده دارند که نکاح منقطع را پیغمبر اکرم خودش در اواخر عمر ممنوع کرده بود و منع خلیفه در واقع اعلام ممنوعیت آن از طرف‏ پیغمبر اکرم بوده است . توجیه صحیح این مطلب همان است که علامه کاشف الغطاء بیان کرده‏اند . خلیفه از آنجهت بخود حق داد این موضوع را قدغن کند که تصور میکرد این‏ مسئله داخل در حوزه اختیارات ولی امر مسلمین است هر حاکم و ولی امری‏ میتواند از اختیارات خود بحسب مقتضای عصر و زمان در این گونه امور استفاده کند بهر حال نفوذ و شخصیت خلیفه و تعصب مردم در پیروی از سیرت و روش‏ کشور داری او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشی قرار گیرد و این سنت که مکمل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها بوجود می‏آورد برای همیشه متروک بماند . ائمه اطهار که پاسداران دین مبین هستند بخاطر اینکه این سنت اسلامی ، متروک و فراموش نشود آنرا ترغیب و تشویق فراوان کردند . ‏

اسلاید ۳۲: بخش سوم : زن و استقلال اجتماعی

اسلاید ۳۳: اسلام بزرگترین خدمتها را نسبت بجنس زن انجام داد . خدمت اسلام بزن‏ تنها در ناحیه سلب اختیار داری مطلق پدران نبود . بطور کلی به او حریت‏ داد ، شخصیت داد ، استقلال فکر و نظر داد ، حقوق طبیعی او را برسمیت‏ شناخت . اول در ناحیه روانشناسی زن و مرد .تفاوت دوم اینکه در اینست که اسلام در عین آنکه زنانرا بحقوق‏ انسانیشان آشنا کرد و به آنها شخصیت و حریت و استقلال داد هرگز آنها را به تمرد و عصیان و طغیان و بدبینی نسبت بجنس مرد وادار نکرد . در کشور ما نیازمندی به نهضت زن هست . اما نهضت سفید اسلامی نه نهضت‏ سیاه و تیره اروپائی . نهضتی که براستی از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد ، نه اینکه بنام‏ تغییر قانون مدنی ، قوانین مسلم اسلامی دستخوش هوا و هوس قرار گیرد.

اسلاید ۳۴: مسأله اجازه پدر مسئله‏ای که از نظر ولایت پدران بر دختران مطرح است اینست که آیا در عقد دوشیزگان که برای اولین بار شوهر میکنند اجازه پدر نیز شرط است یا نه ؟ از نظر اسلام چند چیز مسلم است : پسر و دختر هر دو از نظر اقتصادی استقلال دارند . هر یک از دختر و پسر اگر بالغ و عاقل باشند و بعلاوه رشید باشند یعنی از نظر اجتماعی آن اندازه‏ رشد فکری داشته باشند که بتوانند شخصا مال خود راحفظ و نگهداری کنند ثروت آنها را باید در اختیار خودشان قرار داد . مطلب مسلم دیگر مربوط به امر ازدواج است . پسران اگر بسن بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند خود اختیاردار خود هستند و کسی حق دخالت ندارد . دختر اگر یکبار شوهر کرده است و اکنون بیوه است ، قطعا از لحاظ اینکه کسی حق دخالت در کار او ندارد مانند پسر است . و اگر دوشیزه‏ است و اولین بار است که میخواهد با مردی پیمان زناشوئی ببندد چطور ؟ در اینکه پدر اختیاردار مطلق او نیست و نمیتواند بدون میل و رضای او ، او را به هر کس که دلش می‏خواهد شوهر بدهد حرفی نیست .راجع باینکه آیا موافقت پدر شرط است یا نه ؟ چنانکه گفتیم میان فقهاء اختلاف است و شاید اکثریت فقها خصوصا فقهای متأخر موافقت پدر را شرط نمیدانند ولی عده‏ای هم آنرا شرط میدانند . قانون مدنی ما از دسته دوم که‏ فتوای آنها مطابق احتیاط است پیروی کرده است . چون مطلب یک مسئله مسلم اسلامی نیست از نظر اسلامی درباره آن بحث‏ نمیکنیم ولی از نظر اجتماعی لازم میدانم در این‏باره بحث کنم .

اسلاید ۳۵: مرد بنده شهوت است و زن اسیر محبت فلسفه اینکه دوشیزگان لازم است – یا لااقل خوب است – بدون موافقت‏ پدران با مردی ازدواج نکنند ناشی از این نیست که دختر قاصر شناخته شده و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد بحساب آمده است . این مطلب به قصور و عدم رشد عقلی و فکری زن مربوط نیست . به گوشه‏ای‏ از روانشناسی زن و مرد مربوط است . مربوط است بحس شکارچی‏گری مرد از یک طرف و به خوش باوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از طرف دیگر . مرد بنده شهوت است و زن اسیر محبت . آنچه مرد را میلغزاند و از پا در می‏آورد شهوت است ، و زن باعتراف روانشناسان صبر و استقامتش در مقابل شهوت از مرد بیشتر است . اما آن چیزی که زن را از پا در می‏آورد و اسیر می‏کند اینست که نغمه محبت و صفا و وفا و عشق از دهان مردی بشنود . رسول اکرم این حقیقت را چهارده قرن پیش به وضوح بیان کرده است . می‏فرماید : سخن مرد به زن‏ تو را دوست دارم ، هرگز از دل زن بیرون نمی‏رود مردان شکارچی از این احساس زن همواره استفاده میکنند . دام عزیزم ، از عشق تو میمیرم برای شکار دخترانی که درباره مردان تجربه‏ای ندارند بهترین دامها است . اینجاست که لازم است دختر مرد ناآزموده ، با پدرش که از احساسات‏ مردان بهتر آگاه است مشورت کند و لزوما موافقت او را جلب کند . پس در اینجا قانون بهیچوجه زن را تحقیر نکرده است ، بلکه دست حمایت خود را روی شانه او گذاشته است .

اسلاید ۳۶: بخش چهارم :اسلام و تجدد زندگی

اسلاید ۳۷: اسلام و تجدد زندگی )۱. مقتضیات زمان( موضوع مذهب و پیشرفت از موضوعاتی است که بیشتر و پیشتر از آنکه برای‏ ما مسلمانان مطرح باشد برای پیروان سایر مذاهب مطرح بوده است . بسیاری‏ از روشنفکران جهان فقط از آن جهت مذهب را ترک کرده‏اند که فکر میکرده‏اند میان مذهب و تجدد زندگی ناسازگاری است . وخاصیت مذهب را ثبات ویک نواختی و حفظ شکلها و صورتهای موجود میدانسته‏اند . نهرو نخست وزیر فقید هند عقاید ضد مذهبی داشته است و بهیچ دین و مذهبی معتقد نبوده است . از گفته‏های وی چنین بر می‏آید که چیزی که وی را از مذهب متنفر کرده است ، جنبه دگم و یکنواختی مذهب است . اما در اواخر عمر در وجود خودش و در جهان یک ( خلاء ) احساس میکند و معتقد میشود این خلاء را جز نیروی معنوی نمیتواند پر کند . در عین حال از نزدیک شدن به مذهب بخاطر همان حالت جمود و یکنواختی که فکر میکند در هر مذهبی هست وحشت میکند .

اسلاید ۳۸: اسلام و مقتضیات زماندر میان ادیان و مذاهب هیچ دین و مذهبی مانند اسلام در شئون زندگی مردم‏ مداخله نکرده است.همانطوریکه روابط بندگان با خدا را بیان کرده است خطوط اصلی روابط انسانها و حقوق و وظایف افراد را نسبت بیکدیگر نیز در شکلهای گوناگون بیان کرده است .

اسلاید ۳۹: خصلت انطباق اسلام با زمان از نظر خارجیاناتفاقا بسیاری از دانشمندان و نویسندگان خارجی ، اسلام را از نظر قوانین‏ اجتماعی و مدنی مورد مطالعه قرار داده‏اند و قوانین اسلامی را بعنوان یک‏ سلسله قوانین مترقی ستایش کرده اند. برنارد شاو نویسنده معروف و آزاد فکر انگلیسی گفته است : من همیشه‏ نسبت بدین محمد بواسطه خاصیت زنده بودن عجیبش نهایت احترام را داشته‏ام . بنظر من اسلام تنها مذهبی است که استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیر زندگی و مواجهه با قرون مختلف را دارد . چنین پیش بینی میکنم و از همین اکنون آثار آن پدیدار شده است که‏ ایمان محمد مورد قبول اروپای فردا خواهد بود .

اسلاید ۴۰: اشکالات گاهی میگویند در این جهان همه چیز در تغییر است ، هیچ چیزی ثابت و یکنواخت باقی نمیماند . چگونه ممکن است یک سلسله قوانین اجتماعی‏ برای همیشه بتواند ثابت و باقی بماند ؟ آنچیزی که همواره در تغییر است ، نو و کهنه میشود ، رشد و انحطاط دارد ، ترقی و تکامل دارد همانا مواد و ترکیبات مادی اینجهان است . و اما قوانین جهان ثابت است . در اینجهت فرق نمیکند که قانون مورد نظر یک قانون طبیعی‏ باشد یا یک قانون وضعی و قراردادی ، زیرا ممکن است یک قانون وضعی و قراردادی‏ از طبیعت و فطرت سرچشمه گرفته باشد . و تعیین کننده خط سیر تکاملی‏ افراد و اجتماعات بشری باشد . ولی پرسشی که بیش از هر پرسش دیگر تکرار میشود اینست که قوانین در زمینه احتیاجات وضع میشود و احتیاجات اجتماعی بشر ثابت ‏ نیست ، پس قوانین اجتماعی نیز نمی‏تواند ثابت و یکنواخت باشد . در پاسخ باید گفت: اتفاقا یکی از جنبه‏های‏ اعجازآمیز دین مبین اسلام اینست که اسلام در مورد احتیاجات ثابت فردی یا اجتماعی قوانین ثابت و در مورد احتیاجات موقت و متغیر وضع متغیری در نظر گرفته است.

اسلاید ۴۱: خود زمان با چه چیز منطبق شود ؟ اکثر افرادی که از پیشرفت و تکامل و تغییر اوضاع زمان دم‏ میزنند خیال میکنند هر تغییری که در اوضاع اجتماعی پیدا میشود خصوصا اگر از مغرب زمین سرچشمه گرفته باشد باید بحساب تکامل و پیشرفت گذاشت . به خیال این گروه چون علم و صنعت در حال پیشرفت است پس‏ تمام تغییراتی که در زندگی انسان‏ها پیدا میشود نوعی پیشرفت و رقاء است‏ و باید استقبال کرد .در صورتیکه نه همه تغییرات نتیجه مستقیم علم و صنعت است و نه ضرورت‏ و جبری در کار است . انسان که بر مرکب زمان سوار است و در حال حرکت است نباید از هدایت و رهبری این مرکب ، آنی غفلت کند .

اسلاید ۴۲: انطباق یا نسخ ؟بعضی از افراد ، مشکل اسلام و مقتضیات زمان را با فورمول بسیار ساده و آسانی حل‏ کرده‏اند . میگویند دین اسلام یک دین جاودانی است و با هر عصر و زمانی‏ قابل انطباق است . نویسنده ۴۰ پیشنهاد میگوید قوانین دنیوی ادیان باید حالت نرمش و انعطاف داشته و با پیشرفت علم و دانش و توسعه تمدن هماهنگ و سازگار باشد . نویسنده مزبور میگوید – تعلیمات اسلام بر سه قسم است . قسم اول اصول‏ عقائد است از قبیل توحید و نبوت و معاد و غیره . قسم دوم عبادات است‏ از قبیل مقدمات و مقارنات نماز و روزه و وضو و طهارت و حج و غیره . قسم سوم قوانینی است که به زندگی مردم مربوط است . قسم اول و دوم جزء دین است و آنچیزی که مردم باید برای همیشه برای خود حفظ کنند همانها هستند . اما قسم سوم جزء دین نیست ، زیرا دین با زندگی‏ مردم سر و کار ندارد و پیغمبر هم این قوانین را بعنوان اینکه جزء دین‏ است و مربوط بوظیفه رسالت است نیاورده ، بلکه چون اتفاقا آنحضرت‏ زمامدار بود باین مسائل هم پرداخت و گرنه شأن دین فقط اینست که مردم را بعبادت و نماز و روزه وادار کند .

اسلاید ۴۳: مگر قرآن هدف انبیاء و مرسلین را بیان نکرده است ؟ مگر قرآن در کمال‏ صراحت نمیگوید : « لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط »ما همه پیغمبران را با دلائل روشن فرستادیم‏ و با آنها کتاب و مقیاس فرود آوردیم تا مردم بعدالت قیام کنند . قرآن‏ عدالت اجتماعی را بعنوان یک هدف اصلی برای همه انبیاء ذکر میکند . ما با این نغمه که اسلام خوب است اما بشرط اینکه محدود به مساجد و معابد باشد و به اجتماع کاری نداشته باشد . در حدود نیم قرن است که‏ آشنائیم . این نغمه از ماوراء مرزهای کشورهای اسلامی بلند شده و در همه‏ کشورهای اسلامی تبلیغ شده است . مقررات عبادی اسلام از نظر مردم مغرب زمین باید باقی باشد تا در مواقع لزوم بتوان مردم را علیه کمونیسم بعنوان یک سیستم الحادی و ضد خدا بحرکت آورد . اما مقررات اجتماعی اسلامی که فلسفه زندگی مردم مسلمان‏ بشمار میرود و مسلمانان با داشتن آنها در مقابل مردم مغرب زمین احساس‏ استقلال و شخصیت میکنند و مانع هضم شدن آنها در هاضمه حریص مغرب زمین است باید از میان برود . مردم مسلمان پی برده‏اند که تبلیغ علیه قوانین اسلامی جز یک نیرنگ‏ استعماری نیست .

اسلاید ۴۴: اسلام و تجدد زندگی ( ۲ )انسان تنها جانداری نیست که اجتماعی زندگی میکند . زنبور عسل و بعضی از مورچه‏ها و موریانه‏ها از تمدن و نظامات و تشکیلاتی‏ برخوردارند که سالها بلکه قرنها باید بگذرد تا انسان که خود را از اشرف‏ مخلوقات میشمارد بپایه آنها برسد . آنها از اولی که پا به این دنیا گذاشته‏اند دارای همین تمدن و تشکیلات بوده‏اند که امروز هستند و تغییری در اوضاع آنها رخ نداده است . این انسان است که بمصداق « و خلق الانسان‏ ضعیفا » زندگیش از صفر شروع شده و بسوی بی نهایت پیش میرود . برای حیوانات ، مقتضیات زمان همیشه یک جور است ، اقتضاهای زمان‏ زندگی آنها را دگرگون نمیکند . اما انسان : زندگی اجتماعی انسان دائما دستخوش تغییر و تحول است . طبیعت ، انسان را بالغ شناخته و آزاد گذاشته و سرپرستی خود را از او برداشته است . برای انسان همانطور که راه پیشرفت و ترقی باز است ، راه فساد و انحراف و سقوط هم بسته نیست این دو استعداد در انسان ، استعداد تکامل و استعداد انحراف ، از یکدیگر تفکیک ناپذیرند .

اسلاید ۴۵: جامدها و جاهلها از جمله خاصیتهای بشر افراط و تفریط است. ، انسان اگر در حد اعتدال‏ بایستد کوشش‏ میکند زمان را با نیروی علم و ابتکار و سعی و عمل جلو ببرد ، کوشش میکند خود را با مظاهر ترقی و پیشرفت زمان تطبیق دهد و هم کوشش میکند جلو انحرافات زمان را بگیرد و از همرنگ شدن با آنها خود را برکنار دارد . اما متأسفانه همیشه اینطور نیست ، دو بیماری خطرناک همواره آدمی را در این زمینه تهدید میکند بیماری جمود و بیماری جهالت ، نتیجه بیماری‏ اول توقف و سکون و باز ماندن از پیشروی و توسعه است و نتیجه بیماری دوم‏ سقوط و انحراف است . جامد از هر چه نو است متنفر است و جز با کهنه خو نمیگیرد و جاهل هر پدیده نوظهوری را بنام مقتضیات زمان ، بنام تجدد و ترقی موجه میشمارد . جامد و جاهل متفقا فرض میکنند که هر وضعی که در قدیم بوده است ، جزء مسائل و شعائر دینی است ، با این تفاوت که جامد نتیجه میگیرد این شعائر را باید نگهداری کرد و جاهل نتیجه میگیرد اساسا دین ملازم است با کهنه پرستی و علاقه به سکون و ثبات . جامدهای متدین نما همانطوریکه به پاره‏ای مسائل فلسفی بی جهت رنگ‏ مذهبی دادند شکل ظاهری مادی زندگی را هم میخواستند جزء قلمرو دین بشمار آورند ، افراد جاهل و بی خبر نیز تصور کردند که واقعا همین طور است و دین برای زندگی مادی مردم شکل و صورت خاصی در نظر گرفته است . و چون به‏ فتوی علم باید شکل مادی زندگی را عوض کرد پس علم فتوای منسوخیت دین را صادر کرده است .جمود دسته اول و بی خبری دسته دوم فکر موهوم تناقض علم و دین را بوجود آورد .

اسلاید ۴۶: تمثیل قرآناسلام دینی است پیشرو و پیش برنده ، قرآن کریم برای اینکه مسلمانانرا متوجه کند که همواره باید در پرتو اسلام در حال رشد و نمو و تکامل باشند ، مثلی می‏آورد ، میگوید : مثل پیروان محمد مثل دانه ای است که در زمین کاشته می شود ان دانه ابتدا به صورت برگ نازکی از زمین می روید سپس خود را نیرومند میسازد ،سپس روی ساقه خویش می ایستد آنچنان با سرعت قوت این مراحل را طی می کند که کشاورزان را به شگفت می آورد.قرآن اجتماعی را پی ریزی می کند که دائما در حال رشدوتوسعه باشد.اسلام هم با جمود مخالف است هم با جهالت. جمود جامدها به جاهلها میدان تاخت و تاز میدهد و جهالت جاهلها جامدها را در عقاید خشکشان متصلب‏تر میکند . بشر همانطوریکه تحت تأثیر تمایلات علمی ، اخلاقی ، ذوقی ، مذهبی ، قرار دارد و هر زمان ابتکار تازه‏ای در طریق صلاح بشریت میکند ، تحت تأثیر تمایلات خودپرستی ، جاه طلبی ، هوسرانی ، پولدوستی ، استثمارگری هم هست‏ .

اسلاید ۴۷: اسلام و تجدد زندگشی ( ۳) دلیل عمده کسانیکه می‏گویند در حقوق خانوادگی باید از سیستمهای غربی‏ پیروی کنیم اینست که وضع زمان تغییر کرده و مقتضیات قرن بیستم اینچنین‏ اقتضا میکند ، از اینرو اگر ما نظر خود را درباره این مسئله روشن نکنیم‏ بحثهای دیگر ما ناقص خواهد بود . فعلا کافی است که دو مطلب روشن شود : یکی اینکه هماهنگی با تغییرات زمان به این سادگی نیست که مدعیان بی‏ خبر پنداشته و ورد زبان ساخته‏اند . در زمان هم پیشروی وجود دارد و هم انحراف ، باید با پیشرفت زمان پیش رفت و با انحراف زمان مبارزه کرد .

اسلاید ۴۸: راز و رمز تحرک و انعطاف در قوانین اسلامیمتفکران اسلامی عقیده دارند که این دین با پیشرفتهای زمان و توسعه فرهنگ و تغییرات حاصله از توسعه هماهنگ است .راز اینکه دین مقدس اسلام با قوانین ثابت و لا یتغیری که دارد با توسعه‏ تمدن و فرهنگ سازگار است و با صور متغیر زندگی قابل انطباق است چند چیز است و ما قسمتی از آنها را شرح میدهیم .

اسلاید ۴۹: توجه به روح و معنی و بی تفاوتی نسبت به قالب و شکل۱- اسلام به شکل ظاهر و صورت زندگی که وابستگی تام و تمامی بمیزان‏ دانش بشر دارد نپرداخته است . دستورهای اسلامی مربوط است به روح و معنی‏ و هدف زندگی و بهترین راهی که بشر باید برای وصول به آن هدفها پیش‏ بگیرد . اسلام با قرار دادن هدفها در قلمرو خود و واگذاشتن شکلها و صورتها و ابزارها و در قلمرو علم و فن از هرگونه تصادمی با توسعه فرهنگ و تمدن‏ پرهیز کرده است ، بلکه باتشویق بعوامل توسعه تمدن یعنی علم و کار و تقوا و اراده و همت و استقامت ، خود نقش عامل اصلی پیشرفت تمدن را بعهده گرفته است.قانون ثابت برای احتیاج ثابت و قانون متغیر برای احتیاج متغیر ۲- یکی دیگر از خصوصیات دین اسلام که اهمیت فراوانی دارد اینست که‏ برای احتیاجات ثابت بشر ، قوانین ثابت و برای احتیاجات متغیر وی وضع‏ متغیری در نظر گرفته است . مسأله اهم و مهم ۳- یکی دیگر از جهاتی که به اسلام امکان انطباق با مقتضیات زمان می‏دهد جنبه عقلانی دستورهای این دین است ، اسلام به پیروان خود اعلام کرده است‏ که همه دستورهای او ناشی از یک سلسله مصالح عالیه است.

اسلاید ۵۰: قوانینی که حق وتو دارند۴- یکی دیگر از جهاتی که به این دین خاصیت تحرک و انطباق بخشیده و آنرا زنده و جاوید نگه میدارد اینست که یک سلسله قواعد و قوانین در خود این دین وضع شده که کار آنها کنترل و تعدیل قوانین دیگر است . فقها این‏ قواعد را قواعد حاکمه مینامند . مانند قاعده لا حرج و قاعده‏ لا ضرر که بر سراسر فقه حکومت می‏کنند کار این سلسله قواعد ، کنترل‏ و تعدیل قوانین دیگر است . در حقیقت اسلام برای این قاعده‏ها نسبت به‏ سایرقوانین و مقررات حق وتو قائل شده است . اینها نیز داستان درازی‏ دارد که نمی‏توانم وارد آن بشوم .

اسلاید ۵۱: اختیارات حاکمعلاوه بر آنچه گفته شد یک سلسله پیچ ولولا های دیگر نیز در ساختمان دین مقدس اسلام بکار رفته است که به این دین خاصیت ابدیت و خاتمیت بخشیده است . مرحوم آیه الله نائینی و حضرت علامه طباطبائی در این جهت بیشتر بر روی اختیاراتی که اسلام به حکومت صالحه اسلامی تفویض‏ کرده است تکیه کرده‏اند .

اسلاید ۵۲: اصل اجتهاد عمده اینست که در ساختمان این دین عجیب آسمانی چه‏ رمزهائی بکار رفته است که اینگونه به آن خاصیت هماهنگی با پیشرفت تمدن داده است . ‏نکته‏ای که لازم است تذکر دهم این است که اجتهاد به مفهوم واقعی‏ کلمه ، یعنی تخصص و کارشناسی فنی در مسائل اسلامی ، چیزی نیست که هر از مکتب گریخته‏ای به بهانه اینکه چند صباحی در یکی از حوزه‏های علمیه‏ بسر برده است بتواند ادعا کند . قطعا برای تخصص در مسائل اسلامی و صلاحیت اظهار نظر یک عمر اگر کم‏ نباشد زیاد نیست . آنهم بشرط اینکه شخص از ذوق و استعداد نیرومندی‏ برخوردار و توفیقات الهی شامل حالش بوده باشد . گذشته از تخصص و اجتهاد ، افرادی می‏توانند مرجع رأی و نظر شناخته شوند که از حداکثر تقوا و خداشناسی و خداترسی بهره‏مند بوده باشند ، تاریخ اسلام‏ افرادی را نشان می‏دهد که با همه صلاحیت علمی و اخلاقی ، هنگامی که‏ می‏خواسته‏اند اظهار نظری بکنند مانند بید بر خود میلرزیده‏اند .

اسلاید ۵۳: بخش پنجم :مقام انسانی زن از نظر قرآن

اسلاید ۵۴: اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع‏ مجازات قائل نشده است . پاره‏ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای‏ مرد مناسبتر دانسته و پاره‏ای از آنها را برای زن . و در نتیجه در مواردی‏ برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است در نطقها و سخنرانیها و نوشته‏های پیروان سیستمهای غربی شنیده و خوانده‏اید که مقررات اسلامی را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اینها بعنوان تحقیر و توهینی نسبت بجنس زن یاد کرده‏اند . چنین‏ وانمود میکنند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است . میگویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است‏ که مرد جنساً شریف‏تر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده‏ شده است ، حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور میزندفلسفه خاص اسلام دربارشه حقوق خانوادگی

اسلاید ۵۵: تساوی یا تشابه ؟ اصلی که در این استدلال بکار رفته اینست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی ، یکسانی و تشابه آنها در حقوق است لازمه اشتراک زن‏ و مرد در حیثیت انسانی چیست ؟ آیا لازمه‏اش اینست که حقوقی مساوی‏ یکدیگر داشته باشند . ، یا لازمه‏اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری ، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچگونه تقسیم کار و تقسیم وظیفه‏ای در کار نباشد لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری‏ آنها از لحاظ انسانیت ، برابری آنها در حقوق انسانی است تساوی برابری است‏ و تشابه یک نواختی . مثلا پدری ثروت خود را بطور متساوی میان‏ فرزندان خود تقسیم کند اما بطور متشابه تقسیم نکند . مثلا ممکن است این‏ پدر چند قلم ثروت داشته باشد ، هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک‏ مزروعی و هم مستغلات اجاری ، ولی نظر باینکه قبلا فرزندان خود را استعدادیابی کرده است ، در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگری‏ علاقه بکشاورزی و در سومی مستغل داری ، هنگامی که میخواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند با در نظر گرفتن اینکه آنچه بهمه‏ فرزندان میدهد از لحاظ ارزش مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد ، بهر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را میدهد که قبلا در آزمایش استعدادیابی آنرا مناسب یافته است . کمیت غیر از کیفیت است ، برابری غیر از یکنواختی است

اسلاید ۵۶: اسلام حقوق یک جور و یک نواختی برای زن و مرد قائل‏ نشده است . ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت بزنان‏ قائل نیست ، اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نیز رعایت‏ کرده است . اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست ، با تشابه حقوق‏ آنها مخالف است . آنچه مسلم است اینست که اسلام در همه جا برای زن و مرد حقوق مشابهی‏ وضع نکرده است ، همچنانکه در همه موارد برای آنها تکالیف و مجازاتهای‏ مشابهی نیز وضع نکرده است. برای بررسی‏ کامل این مطلب لازم است که در سه قسمت بحث کنیم : ۱ – نظر اسلام درباره مقام انسانی زن از نظر خلقت و آفرینش . ۲ – تفاوتهائیکه در خلقت زن و مرد هست۳- تفاوتهائی که در مقررات اسلامی میان زن و مرد هست

اسلاید ۵۷: مقام زن در جهان بینی اسلامی قرآن تنها مجموعه قوانین نیست ، محتویات قرآن صرفا یک سلسله مقررات و قوانین خشک بدون تفسیر نیست ، در قرآن هم قانون‏ است و هم تاریخ و هم موعظه و هم تفسیر خلقت و هم هزاران مطلب دیگر ، قرآن همانطوریکه در مواردی بشکل بیان قانون دستورالعمل معین میکند در جای‏ دیگر وجود و هستی را تفسیر میکند . راز خلقت زمین و آسمان و گیاه و حیوان و انسان راز موتها و حیاتها ، عزتها و ذلتها ، ترقی‏ها و انحطاط ها ، ثروتها و فقرها را بیان میکند . قرآن کتاب فلسفه نیست ، اما نظر خود را درباره جهان و انسان و اجتماع‏ که سه موضوع اساسی فلسفه است بطور قاطع بیان کرده است ، قرآن ، به‏ پیروان خود تنها قانون تعلیم نمیدهد و صرفا بموعظه و پند و اندرز نمیپردازد ، بلکه با تفسیر خلقت به پیرامون خود طرز تفکر و جهان بینی‏ مخصوص میدهد ، زیر بناء مقررات اسلامی درباره امور اجتماعی از قبیل‏ مالکیت ، حکومت ، حقوق خانوادگی و غیره همانا تفسیری است که از خلقت‏ و اشیاء میکند .

اسلاید ۵۸: مسائلی که در قرآن کریم تفسیر شده موضوع خلقت زن و مر قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی میفرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت‏ مردان آفریده‏ایم . قرآن درباره آدم اول میگوید : همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم ، (سوره نساء آیه ۱ ( درباره همه آدمیان میگوید خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید .سوره نساء و سوره آل عمران و سوره روم است ، در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایه‏ای پست‏تر از مایه مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی و چپی داده‏‏اند از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است اینست که زن عنصر گناه است ، از وجود زن شر و وسوسه برمیخیزد ، زن‏ شیطان کوچک است شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمییابد و فقط از طریق زن است که مردان را میفریبد ، شیطان‏ زن را وسوسه میکند و زن مرد را ، میگویند آدم اول که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد از طریق زن بود ، شیطان حوا را فریفت‏ و حوا آدم را.

اسلاید ۵۹: قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده قرآن نه حوا را بعنوان مسئول اصلی معرفی‏ میکند و نه او را از حساب خارج میکند ، قرآن میگوید به آدم گفتیم خودت‏ و همسرت در بهشت سکنی گزینید و از میوه‏های آن بخورید ، قرآن آنجا که‏ پای وسوسه شیطانی را بمیان میکشد ضمیرها را به شکل تثنیه میاورد ، میگوید « فوسوس لهما الشیطان ». شیطان آن دو را وسوسه کرد . « فدلاهما بغرور »شیطان آن دو را بفریب راهنمائی کرد ، « و قاسمهما انی لکما من‏ الناصحین »یعنی شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیر آنها را نمیخواهد . یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که نسبت به زن وجود داشته است در ناحیه استعدادهای روحانی و معنوی زن است ، میگفتند زن به‏ بهشت نمیرود ، زن مقامات معنوی و الهی را نمیتواند طی کند ، زن‏ نمیتواند بمقام قرب الهی آنطور که مردان میرسند ، برسد. قرآن در آیات‏ فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست ، به ایمان و عمل مربوط است ، خواه از طرف زن باشد یا از طرف‏ مرد ، قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدیسی از یک زن بزرگ و قدیسه یاد میکند .

اسلاید ۶۰: قرآن درباره مادر موسی میگوید ما بمادر موسی وحی فرستادیم که کودک را شیر بده و هنگامی که بر جان او بیمناک شدی او را بدریا بیافکن و نگران‏ نباش که ما او را بسوی تو باز پس خواهیم گردانید .قرآن درباره مریم مادر عیسی میگوید کار او به آنجا کشیده شده بود که در محراب عبادت همواره ملائکه با او سخن میگفتند و گفت و شنود میکردند ، از غیب برای او روزی میرسید ، کارش از لحاظ مقامات معنوی آنقدر بالا گرفته بود که پیغمبر زمانش را در حیرت فرو برده او را پشت سر گذاشته‏ بود ، زکریا در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بوددر تاریخ خود اسلام زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند . کمتر مردی است بپایه خدیجه برسد ، و هیچ مردی جز پیغمبر و علی بپایه حضرت‏ زهرا نمیرسد ، حضرت زهرا بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیا برتری دارد . ، تفاوتی که اسلام‏ قائل است در سیر من الحق الی الخلق است ، در بازگشت از حق بسوی مردم و تحمل مسئولیت پیغامبری است که مرد را برای اینکار مناسبتر دانسته است‏ یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته است ، مربوط است به ریاضت جنسی و تقدس تجرد و عزوبت. یکی از پیشوایان معروف مذهبی جهان میگوید : با تیشه بکارت درخت‏ ازدواج را از بن بر کنید

اسلاید ۶۱: اسلام با این خرافه سخت نبرد کرد ، ازدواج را مقدس ، و تجرد را پلید شمرد ، اسلام دوست داشتن زن را جزء اخلاق انبیا معرفی کرد و گفت« من اخلاق الانبیاء حب النساء » . پیغمبر اکرم میفرمود : من به سه چیز علاقه دارم ، بوی خوش ، زن ، نماز . یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که درباره زن وجود داشته اینست که‏ میگفته‏اند زن مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است . اسلام هرگز چنین سخنی ندارد ، اسلام اصل علت غائی را در کمال صراحت‏ بیان می‏کند ، اسلام با صراحت کامل می‏گوید ، زمین و آسمان ، ابر و باد ، گیاه و حیوان ، همه برای انسان آفریده شده‏اند ، اما هرگز نمیگوید زن برای‏ مرد آفریده شده است ، اسلام میگوید هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده‏اند ، « هن لباس لکم و انتم لباس لهن ». زنان زینت و پوشش‏ شما هستند و شما زینت و پوشش آنها.

اسلاید ۶۲: یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که در گذشته درباره زن وجود داشته این‏ است که زن را از نظر مرد یک شر و بلای اجتناب ناپذیر میدانسته‏اند . قرآن کریم مخصوصا اینمطلب را تذکر میدهد که وجود زن‏ برای مرد خیر است ، مایه سکونت و آرامش دل او است یکی دیگر از آن نظریات تحقیرآمیز اینست که سهم زن را در تولید فرزند بسیار ناچیز میدانسته‏اند در قرآن ضمن آیاتی که میگوید شما را از مرد و زنی آفریدیماسلام از نظر فکر فلسفی و از نظر تفسیر خلقت‏ نظر تحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته است بلکه آن نظریات را مردود شناخته‏ است

اسلاید ۶۳: تشابه ، نه و تساوی ، آری آنچه از نظر اسلام مطرح است اینست که زن و مرد بدلیل اینکه یکی زن‏ است و دیگری مرد ، در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند ، جهان برای آنها یکجور نیست ، خلقت و طبیعت آنها را یکنواخت نخواسته است . و همین‏ جهت ایجاب میکند که از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازاتها وضع‏ مشابهی نداشته باشند . در دنیای غرب اکنون سعی میشود میان زن و مرد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.