پاورپوینت کامل مبانی نظام سیاسی اسلام ۱۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مبانی نظام سیاسی اسلام ۱۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی نظام سیاسی اسلام ۱۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها
پاورپوینت کامل مبانی نظام سیاسی اسلام ۱۳۳ اسلاید در PowerPoint
اسلاید ۴: اهمیت و ضرورت بحث نظام سیاسی اسلام در طول تاریخ، همواره اقلیت دنیاپرست سلطهجو و زورگو منشأ اغلب فتنهها بودهاند.با پیچیدهتر شدن دنیا، فتنهانگیزیها نیز عملیتر و پیچیدهتر شد.در مقابل، انبیاء و مصلحان مقاومت کردهاند؛ جنگ حق و باطل.تقسیم دنیا به دو قطب قدرت سرمایهداری غرب و کمونیستی شرق، پس از جنگ جهانی دوم و مواظبت از عدم به وجود آمدن قدرتی دیگر.۴
اسلاید ۵: اهمیت و ضرورت بحث نظام سیاسی اسلاماز سوی دیگر، خارج کردن کلیسا و مسیحیت از صحنه سیاست، یعنی مظهر قدرتِ دین در اروپا و عدم تصور رقیبی جدی از ناحیه دین برای خود.انقلاب اسلامی و غافلگیر کردن آنان؛ انقلابی به نام خدا و دین.تصور اولیه: همچون حرکتهای جزئی دیگرِ اسلامخواهی، میتوان آن را خنثی و سرکوب کرد. اما هر چه گذشت این نهال تنومندتر و پردردسرتر شد.تهدید، تطمیع، مبارزه مستقیم (جنگ)، توطئه (انواعش)، تحریم، کمک به گروهکها، لیبرالها، منافقین، روشنفکران و … هیچکدام موفقیتآمیز نبود.۵
اسلاید ۶: اهمیت و ضرورت بحث نظام سیاسی اسلامپرسش: چرا مردم در مقابل انواع سختیها: جنگ، تحریم، کمبود، تورم، بمباران، موشکباران و … مقاومت میکنند؟پاسخ: دین و اعتقادات.پس باید باور مردم، به ویژه نسل جوان را هدف گرفت (جنگ فرهنگی، جنگ نرم).نسلی کهرژیم شاه و ظلمها و فسادهایش را ندیده، مبارزه و انقلاب و فداکاریها و جنگ را ندیده. نسل خواهان خواستههای خود، گاهی با محوریت مادیات و هوسها.نسل بیاطلاع از حقایق اسلام و دین.۶
اسلاید ۷: اهمیت و ضرورت بحث نظام سیاسی اسلامجنگ فرهنگیایجاد شک در باورها ترویج جدایی دین از سیاست. انکار نظام سیاسی اسلام (حکومت مبتنی بر ولایت فقیه). ۷
اسلاید ۸: اهمیت و ضرورت بحث نظام سیاسی اسلامالبتهچالشهای عملی، اشکال را به مبانی و ناکارآمدی میکشاند!ناشی از:تجربه جدید حکومت دینی کارشناسان دینتجربه جدید مردم در مواجهه با چنین نظام سیاسیعدم هماهنگی فرهنگ سیاسی جامعه با ساختار سیاسیدشمنان داخلی و خارجی: جنگ، تحریمها، جریان نفاق بنیصدر، منافقین، نفاق جدید، پشیمانشدههای از انقلاب، روشنفکران بیدین و …اختلافات داخلی و زیادهخواهیها و انحصارطلبیها۸
اسلاید ۹: ۹اندیشه سیاسی
اسلاید ۱۰: اندیشه سیاسی چیستی اندیشه سیاسیمجموعه باورهای فلسفی، که به طور مستقیم به اداره امور جامعه و حیات جمعی مرتبط است.ویژگیهااندیشه سیاسی عام و کلی است؛ هرگونه تأمل در باب سیاست.بهطور مستقیم با اداره جامعه و مردم مرتبط است.از خصلت ایدئولوژیکی برخوردار است.در پی حل بحرانی از جامعه انسانی است.۱۰
اسلاید ۱۱: اندیشه سیاسیمتفکران اندیشه سیاسی در اسلامفارابی (تولد ۲۵۸ ق)، کتاب السیاسه المدنیهابوعلی مسکویه، کتاب الهوامل و الشواملاخوانالصفا، (ق ۴)، اسماعیلی مسلک. دوره انحطاط سیاسی جامعه و فساد و تباهی حکومت و دستگاه خلافت و دوره اعتلای عقلی جهان اسلام. همچون دوران امام باقر (ع) و صادق (ع). کتاب رسائل اخوان الصفا (۵۲ رساله)، دائره المعارفی از علوم و فنون، طبیعیات، ریاضیات، نجوم، موسیقی، هندسه، سیاست، روانشانسی و …۱۱
اسلاید ۱۲: چیستی اندیشه سیاسی خواجه نصیر طوسی (۵۹۷-۶۷۲ ق)، در دوران حمله مغول و سرنگونی خلافت عباسی و دولت مستحکم اسماعیلیان و از بین بردن آثار علمی عظیم جهان اسلام و …خواجه نظام الملک طوسی، سیاستنامهشیخ طوسی، المبسوطعلامه حلی، تذکره الفقهاءعلامه نراقی، عوائد الایاممرحوم محقق نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله.امام خمینی، ولایت فقیه و کتاب البیع و …۱۲
اسلاید ۱۳: ۱۳رابطه دین و سیاست
اسلاید ۱۴: رابطه دین و سیاستتعریف حکومت، سیاست و دینحکومت: رهبری منسجمی که در سطح کلان جامعه امر و نهی و اعمال قدرت میکند. وجود حکومت و قانون مورد پذیرش همگان است. زندگی با آنارشیسم فلج میشود. دیرینهشناسان: حتی جوامع ابتدایی نیز از قوانینی پیروی میکردهاند. حتی خوارج، در ادامه با عبدالله بن وهب راسبی بیعت کردند.سیاست: روش اداره و هدایت جامعه و آئین کشورداری است. یا مدیریت، تدبیر و تصمیمگیری در باب مسائل و رویدادهای کلان جامعه است.دین (اسلام): مجموعهای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسانها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است. (نسبت دین و دنیا، استاد جوادی آملی، ۲۰).۱۴
اسلاید ۱۵: رابطه دین و سیاست اهداف و کارویژههای حکومت پس از رنسانس: هدف و وظیفه حکومت تنها برقراری نظم و امنیت در جامعه است (امنیت داخلی و خارجی) (کسانی چون هابز)در ادامه، هدف قانون و حکومت، علاوه بر تأمین و حفظ امنیت، عدالت نیز دانسته شد. (آغاز بحث عمیق رابطه قانون، عدالت و آزادی، بهخصوص میان جامعهشناسان سیاسی).به طور خلاصه، هدف حکومتهای سکولار، امنیت، رفاه، نظم و آزادی و در ادامه، قدرت و شهرت است (ارزشهای انسانی و نه آسمانی) (خداوندان اندیشه سیاسی، مایکل فاستر، ۱/ ۵۲۱).(نقش حداقلی دولت، یا دولت حداقل؛ تأمین سعادت، اخلاق و معنویت در حیطه وظایف دولت نیست؛ حیطه خصوصی مردم است) (رویکرد لیبرالیسم).۱۵
اسلاید ۱۶: رابطه دین و سیاستدر اسلام هدف از تشکیل حکومت، علاوه بر تأمین عدالت، امنیت و نیازهای مادی، تأمین نیازهای معنوی و روحانی، نظیر سعادت، اخلاق و معنویت نیز است. به بیان دیگر، هدف از تشکیل حکومت، در مرحله اول، انسانسازی و تأمین سعادت ابدی انسانها، یعنی تقرب آنان به خدای متعال است. «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ» (آلعمران: ۱۶۴)«… یُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» (مائده: ۱۶)پیامد این سیاست: دست کشیدن انسانها از ناهنجاریها و ایجاد امنیت و رفاه و عدالت (جامعه آرمانی و مدینه فاضله اسلام).۱۶
اسلاید ۱۷: رابطه دین و سیاستدر اسلام، حکومت کردن اصل نیست؛ حکومت ابزاری در دست دین، برای تحقق آرمانهای الهی و بشری است. حکومت یکی از راههای مهم دستیابی به اهداف ترسیم شده دین و امانت الهی در دست انسانهای شایسته و کارآمد است. امام علی (ع) به قاضی اهواز: «اعْلَمْ یَا رِفَاعَهُ أَنَّ هَذِهِ الْإِمَارَهَ أَمَانَهٌ فَمَنْ جَعَلَهَا خِیَانَهً فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللَّهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ مَنِ اسْتَعْمَلَ خَائِناً فَإِنَّ مُحَمَّداً ص بَرِیءٌ مِنْهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ» (دعائم الاسلام، ۲/ ۵۳۱؛ نیز ر. ک: نهج البلاغه، نامه ۵). حضرت امیر (ع) ۱۳ سال دیگر حکومت را رها میکند و روش دو خلیفه اول را نمیپذیرد، تا هنگامی که بتواند با حکومت، آرمانهای اسلام را پیاده کند. به همین دلیل است که حتی پس از پذیرش آن هم میفرماید: «حکومت بر شما از کفش پارهای هم نزد من بیارزشتر است، مگر آنکه با آن بتوانم حقی را به پا دارم یا باطلی را دفع کنم»؛ ۱۷
اسلاید ۱۸: رابطه دین و سیاست«قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاس دَخَلْتُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) بِذِی قَارٍ وَ هُوَ یَخْصِفُ نَعْلَهُ فَقَالَ لِی مَا قِیمَهُ هَذَا النَّعْلِ فَقُلْتُ لَا قِیمَهَ لَهَا فَقَالَ (ع) وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا» (نهجالبلاغه، خ ۳۳).«أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّهَ وَ بَرَأَ النَّسَمَهَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَهِ عَنْزٍ» (همان، خ ۳). حضرت در جای دیگر، ضمن رد جاهطلبی و تحصیل مال و منال دنیا، هدف حکومت را اینگونه بیان میدارد: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَهً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ» (همان، خ ۱۳۱).۱۸
اسلاید ۱۹: رابطه دین و سیاستدشمنسازی یا سیاست ثابتاسلام خشک و غیر قابل انعطاف است و با مقتضیات زمان یعنی با سیاست جور در نمیآید.همان ایراد بر سیاست امیر المؤمنین (ع): علی همه چیزش خوب است، ولی یک عیب بزرگ دارد؛ سیاستمدار نیست، چون انعطاف ندارد؛ مصالح سیاسی را در نظر نمیگیرد. باید با همه ساخت، سختگیر نبود، وعده داد و عمل نکرد، دروغ گفت و …پاسخاسلام آمده که با این نوع سیاستمداریها مبارزه کند. اسلام پاسدار انسانیت است. اگر اسلام این مقدار انعطاف داشته باشد که دیگر اسلام نیست، شیطنت است. ۱۹
اسلاید ۲۰: رابطه دین و سیاستاسلام پاسدار درستی، حقیقت و عدالت است (فلسفه اسلام). صلابت و استحکام در این جهات، لازمه اسلام است. افتخار اسلام جلوگیری از این انطباقها است.علی (ع) به گونهای رفتار کرد که قرنها بر دل مردم حکومت میکند. به همین سبب است که روش حضرت به صورت ایمان در میان افراد وجود دارد (پیروزی در سیاست). حسین بن علی (ع)، امروز بر دلها حکومت میکند، زیرا رنگ زمان به خود نگرفت؛ در زمان حکومت پیغمبر، رنگ پیغمبر، حکومت معاویه، رنگ معاویه و حکومت یزید، رنگ او را بگیرد.(استاد مطهری، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج ۲۱، ص: ۶۰)۲۰
اسلاید ۲۱: رابطه دین و سیاستقلمرو دینبحث از رابطه دین و سیاست، ما را به قلمرو دین میکشاند؛ اینکه اساساً قلمرو دین و در ادامه قلمرو اسلام تا کجاست.انتظار از دینحداقلی: امور خاص (نظیر اخلاق، معنویت و عبادت).در فرهنگ غرب امروز، دین جامع نیست و فقط بیانگر رابطه انسان با خدا و ترسیمکننده رابطه شخصی با خدا است، یا دین برابر با اخلاق است (کانت). دین مسیحیت نیز برای اجتماع و سیاست برنامه و طرحی ندارد.حداکثری: همه عرصههای زندگی انسان، اعم از معنویت و اخلاق، اجتماع، خانواده، سیاست و …اسلام شامل همه مسائل فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تعلیم و تربیت، مدیریت و … است.۲۱
اسلاید ۲۲: رابطه دین و سیاستتعریف حکومت دینیحکومتی که مجموعه قدرت سیاسی جامعه به دست متدینان باشد (حکومت دینداران و متدینان (تعبیری مسامحی)). بسیاری از صاحبمنصبان دولتهای سکولار، دیندار فردی هستند.حکومتی که اقتدار سیاسی جامعه به دست طبقه خاصی به نام «رجال دین» باشد (حکومت اولیای کلیسا در قرون وسطی) حکومتی که در آن احکام دینی رعایت میشود (بدل اضطراری فقدان حکومت دینی مقبول). حکومتی که تمام ارکان آن بر اساس تعالیم دین شکل گرفته است (تنظیم کلیه روابط فرهنگی، اقتصادی،سیاسی و نظامی بر اساس دین).طبق این تعریف، دین مرجع همهجانبه در عرصه سیاست و اداره جامعه است. در اینجا احکام دینی نیز مراعات میشود و دینداران نیز متولی حکومت هستند (حکومت اسلامی، احمد واعظی، ۲۹-۳۲).۲۲
اسلاید ۲۳: ۲۳سکولاریزم
اسلاید ۲۴: سکولاریزمتعریف سکولاریزمسکولاریسم برگرفته از واژه لاتینی secularis مشتق از seculum به معنای دنیا یا گیتی است، یعنی چیزی که به این جهان تعلق دارد و به همان اندازه از خدا دور است؛ عرفیگرایی، اینجهانی.نظامی اجتماعی که اجازه نمیدهد دین در حکومت تأثیر بگذارد یا نظامی که معتقد است دین نباید بر حکومت تأثیر بنهد (Longman Dictionary)تفکیک دین از سیاست، تفوق دولت بر کلیسا و در نهایت، کنار نهادن آگاهانه دین از صحنه معیشت و سیاست و طرد آن؛ دین نه مبنای مشروعیت است، نه مبنای عمل.۲۴
اسلاید ۲۵: سکولاریزمبه نظر تیلر در کتاب دوران سکولار، دو شیوه عمده برای تعریف سکولاریزم وجود دارد: الف) تعریف نهادی و حقوقی: اینکه دولت، دانشگاه و … غیردینی هستند؛ یعنی محیطهای اجتماعی، مستقل و تهی از دین هستند.ب) تعریف شخصی: اینکه فعل و باور مذهبی قابل پذیرش نیست؛ دین انتخابی شخصی است (Charles Taylor, A Secular Age, p. 1)25
اسلاید ۲۶: سکولاریزممراحل تطور سکولاریزمواژه «سکولار» نخست در درون تشکیلات کلیسا به کشیشانی اطلاق میشد که در خدمت عموم مردم بودند (کشیشان عرفی)، در مقابلِ کشیشان کلیسایی و دینی. سپس به ترخیص و معاف کردن کشیشان از قید عهد و پیمان کلیسا به کار رفت.تفکیک علم از دین و حذف سلطه و مرجعیت کلیسا بر شئون علمی، حتی متافیزیکی). مدارس سکولار: تعلیم ریاضیات و علوم تجربی و نه دینی، توسط غیر کشیشان. هنر، فلسفه، اخلاق و حقوق سکولار.تفکیک دین از سیاست. با پیشرفت علوم تجربی و عقلی و ظهور نهضت رفورم.۲۶
اسلاید ۲۷: سکولاریزمحذف مرجعیت دین در حیات علمی و اجتماعی (عقلانیت سکولار؛ استقلال عقل و دانش از دین).تفوق دولت بر کلیسا. منادیان سکولار تنها راضی به حاشیه راندن دین و کلیسا و تفکیک حکومت و دین نبودند، بلکه خواهان سلطه و سیطره حکومت بر آبای کلیسا و روحانیان مسیحی بودند (ویل دورانت، تاریخ تمدن، ۱۰/ ۹۵).حذف و کنار نهادن دین و آموزههای فراطبیعیدر اینجا، دین حتی نه منحصر به اعتقاد و بینش، آن هم در شکل خاص و فردی، بلکه صرفاً یک احساس و ذوق و سلیقه شخصی شد. ۲۷
اسلاید ۲۸: سکولاریزمدر ادامه، دین را زاییده ترس و جهل بشر دانستند. گوهر دین را، که ماوراء طبیعت باشد انکار کردند، زیرا تجربهناپذیر است. پس اکنون، نه تنها حکومت و سیاست با دین کار ندارد، بلکه تقابل هم دارد. جدایی دین از سیاست، آتشبس یکطرفه:اگر بتوانند دین را نابود و الا استحاله میکنند.حکومت پهلوی و چاپ قرآن و به آتش کشیدن مسجد کرمان با قرآنهایش!معاویه و شهید کردن مالک اشتر در راه مصر و دعا در مسجد برای دفع شر او!سپس: ما مستجاب الدعوه هستیم!۲۸
اسلاید ۲۹: سکولاریزمزمینههای پیدایی سکولاریزم در جهان غرب۱. مبانی دینی مسیحیتمسیحیت تا ق ۱۴ دارای اقتدار معنوی و مادی بود ( نفوذ در دلها و قدرت و ثروت). امروزه مسیحیت این جدایی را به صورت رسمی پذیرفته است (محدود شدن کلیسا به موعظه و نصیحت برای جمعی اندک).الف) سنت خود حضرت عیسی (مطابق بیان اناجیل) «پادشاهی من از آن این جهان نیست …» (یوحنا، ۱۹: ۳۶) «مال قیصر را به قیصر ردّ کنید و مال خدا را به خدا» (متی، ۲۲: ۲۲) هنگام دستگیری: «شمشیر خود را غلاف کن زیرا هرکه شمشیر گیرد به شمشیر هلاک گردد» (متی، ۲۶: ۵۲)۲۹
اسلاید ۳۰: سکولاریزمب) رسولان:«هر شخص مطیع قدرتهای برتر بشود، زیرا که قدرتی جز از خدا نیست و آنهایی که هست از جانب خدا مرتب شده است» (رومیان، ۱۳: ۱) «هر منصب بشری را به خاطر خدا اطاعت کنید، خواه پادشاه را که فوق همه است و خواه حکام را …» (اول پطرس، ۲: ۱۴).ج) الهیدانان:آگوستین: «شهر خدا، شهر زمین». ما از آن شهر خداییم (آگوستین، شهر خدا، ترجمه حسین توفیقی).مطابق آراء پولس و لوتر، هیچ کس نمیتواند به مخالفت با فرمانروایان خود، خوب یا بد، برخیزد، بلکه باید به هر گونه بیدادی تن داد. هر کس مخالفت کند لعن خواهد شد. (بارنز وبکر، تاریخ اندیشه اجتماعی، ۲۸۲)۳۰
اسلاید ۳۱: سکولاریزم البته از منظر اسلام، عیسی (ع) فرصت نیافت و امکانات برایش مهیا نبود و الا به سمت مقابله با حاکمان فاسد هم میرفت: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ» (نحل:۳۶)شواهدی هم بر انقلابی بودن حضرت عیسی وجود دارد. برخی بر این باورند که شخصیت حضرت تحریف شده است. (ر. ک: قراملکی، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، ۴۱-۴۳)د) الاهیات جزمگرا و عقلگریزگناه نخستینمسأله فدیه تثلیث و تجسد۳۱
اسلاید ۳۲: سکولاریزم۲. عملکرد کلیسافروش آمرزشنامه؛ حراج بهشتخود را یگانه مرجع علمی، دینی و … دانستنبه عنوان نمونه، در سال ۱۶۱۶ شورای مقدس کلیسای روم تئوری حرکت زمین به دور خورشید را محکوم کرد و آن را خلاف کتاب مقدس دانست.دینانگاری فسلفه یونان (ارسطو)تفتیش عقاید و تحجر و تکفیر مشروعیت الهی حکومت امپراتورانسران مسیحیت حاکمان را وزیر و خادم خدا خوانده، خواستار اطاعت مردم از آنان بودند. آکویناس: «لازم است پیروان مسیح مطیع اوامر فرمانروایان دنیوی خود باشند» (…) (تئوری فوق، کلیسا را همساز حکومت و شریک ظلم آنان نشان میداد).۳۲
اسلاید ۳۳: سکولاریزم ۳. مبانی تاریخی و اجتماعیالف) فساد مالی کلیسابرخلاف توصیههای اناجیل و عیسی و روش عیسی (ع) در سادهزیستی و …، سران کلیسا به قشر متمول جامعه تبدیل شدند.ب) فساد اخلاقیفساد در کلیساها، صومعهها: قمار، عیاشی، بادهخواری و حتی زنا. (ویلدورانت، تاریخ تمدن، ۶/ ۲۳-۶۲)در ادامه، جریان سکولاریزم به دست مخالفان دین و کلیسا افتاد.۳۳
اسلاید ۳۴: سکولاریزم۴. علمپرستی (Scientism)، (حسگرایی و پوزیتویسم)پیشرفت سریع و چشمگیر علوم طبیعی، نظیر ریاضی، نجوم، فیزیک از زمان گالیله و کپلر و نیوتن و … (ق ۱۷).آنان خود به ماوراء طبیعت باور داشتند، ولی در ادامه کار از دستشان خارج شد و اوضاع دگرگون شد. تا جایی که عدهای نیوتن را به عنوان پیامآور علم تا مرز ستایش ستودند (ایان باربور، علم و دین، ۷۱).به تدریج کسی مثل پییر لاپلاس Laplace (1749-1827) اعلام کرد: طبیعت دستگاهی بیجان و بیتشخص و بیهدف و مجموعهای از همکنشهای طبیعت است. هر کدام از رخدادهای طبیعی علتی مادی و طبیعی دارد و با ماوراء طبیعت مرتبط نیست. اعتقاد به ماوراء توهمی از سر جهل بشر بوده است (Brendan Sweetman, Religion and Science)34
اسلاید ۳۵: سکولاریزمتفاوت ماهوی انسان جدید با انسان قدیماز زمان فرانسیس بیکن به این سو، هدف علم، تصرف در طبیعت، شد (برتراند راسل، تاریخ فلسفه غرب، ۷۴۹).انسان جدید نه تفسیرگر عالم، که متصرف آن است.در نظر او هیچ چیز قطعی وجود ندارد.متعرض و منتقد است نه مطیع.به فکر زندگی است نه مرگ.طالب حق است نه تکلیف.غافل از بندگی است و اهل لذت.مغالطه: پیشرفتهای علمی در ساخت تلویزیون، کامپیوتر، ماهواره، هواپیما، انرژی هستهای و کشف قوانین طبیعت، انسان را به این سمت کشاند که پس اخلاق، سیاست و ایدئولوژی را هم باید خود بسازد.۳۵
اسلاید ۳۶: سکولاریزم۵. عقلگراییعقلگرایی الهیات طبیعی، مکتب دئیسم. حتی خدا را با عقل میتوان یافت، نیازی به وحی و کلیسا نیست.عقلگرایی افراطی (rationalism). از اواخر ق ۱۸ (امور ماورائی با عقل ناسازگار است)انسان سرمست از پیشرفت علمی، تصور کرد که از دین بینیاز است و با عقل خود میتواند همه مشکلات و مسائل را حل کند و دین دستوپاگیر و مانع پیشرفت است. خرافه و افسانه است.ق ۱۸ را «عصر عقل» نامیدند.بهتدریج به شکگرایی و طرد دین انجامید.۳۶
اسلاید ۳۷: سکولاریزم۶. انسانمحوری (Humanism)بشر مغرور از پیشرفت علم و عقل، احساس بینیازی و استقلال کرد. انسان شد همهکاره عالم و معیار همه چیز. ارزشها و بایدها را خود باید بسازد، نه از عالم بالا و از سوی دیگری بیاید، یعنی تسلط بتپرستی تمامعیار، در شکل «انسانگرایی» در همه زمینههای فکری (ویلدورانت، تاریخ تمدن، ۱۶/ ۳۲۰) و سقوط به پستترین درجات وجود بشری (رنه گنون، بحران دنیای متجدد، ۱۹).بنیان این فکر در سخن پروتاگوراس، فیلسوف یونانی: «انسان معیار همه چیز است» و نیز سخن ماکیاول (۱۵۲۷-۱۴۶۹) در کتاب شهریار است: «صدای مردم صدای خداست»! سرانجام اومانیستهای افراطی در ۱۹۳۳ طی بیانیهای (و بازبینی در ۱۹۷۳)، وجود خدا، زندگی سرمدی و امور فراطبیعی را انکار کردند و ایمان به انسان و استعدادهای او را جایگزین ساختند.۳۷
اسلاید ۳۸: سکولاریزمآغاز جدایی دین از سیاست در اسلامدوران حکومت بنیامیهمعاویه: «من با شما بر سر نمار و روزه نجنگیدم، بلکه میخواستم بر شما حکومت کنم».علامه طباطبایی: «معاویه با این سخن اشاره کرده که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و همه نیروی خود را صرف احیاء حکومت خود میسازد». (شیعه در اسلام، ۲۱)امام خمینی (ره): طرح مسأله جدا بودن سیاست از روحانیت چیز تازهای نیست؛ این مسأله در زمان بنیامیه طرح شد و در زمان بنیعباس قوت گرفت. (صحیفه نور، ۱۶/ ۲۴۸)تبدیل خلافت به سلطنت: حضوریابندگان نزد معاویه، وی را «پادشاه» خطاب میکردند: «السلام علیک ایها الملک»! (تاریخ یعقوبی، ۲/۲۱۷). حتی خود در برخی از مجالس سخن از پادشاهی خود را مطرح میکرد (همان/ ۲۷۷)، هرچند در ظاهر خود را «خلیفه» مینامید.امپراتوری دیکتاتوری عربی استبدادی یزید و عبدالملک و … (طرد حافظان و حاملان دین از صحنه سیاست و اداره جامعه).۳۸
اسلاید ۳۹: سکولاریزمجدایی دین از سیاست در دوران اخیرالف) استبداد داخلیترفند حاکمان مستبد برای توجیه و ادامه دیکتاتوری خود. آنان که دین را مانع دستیابی به منافع و مطامع خود میدانند.ناصرالدین شاه در فرمانی: «وظیفه و تکلیف مجتهدین و علمای دینی این است که موعظه نمایند، نماز بخوانند، درس بگویند، مباحثه علمی نمایند، مرافعه شرعیه نمایند، سبب ربط خلق با خدا باشند، نه اینکه مداخله در کار حکومتی نمایند و حکم بدهند و بخواهند حکمشان را اجراء کنند» (فریدون آدمیت، افکار اجتماعی و سیاسی در آثار منتشر نشده دوره قاجار، ۱۸۳).رئیس سازمان امنیت شاه پس از دوران زندان امام: «سیاست پدرسوختگی است، این را شما بگذارید برای ما». امام: «سیاست به این معنا که شما میگویید، مال شماست!» (صحیفه نور، ۷/ ۱۲۷).۳۹
اسلاید ۴۰: سکولاریزمب) استعمار خارجیآگاهی استعمارگران از پتانسیل جهان اسلام: قرآن؛ کتاب زنده، نفت، منابع غنی و اقتصاد، دین پویا و سرزنده و اتحاد مسلمانان.گلادستون، نخستوزیر اسبق انگلیس در مجلس عوام، قرآن را محکم بر روی میز کوبید و گفت: «تا این کتاب در میان مسلمانان است، راه نفوذ و استیلای ما بر آنان بسته خواهد بود» (ایدئولوژی و فرهنگ اسلام از دیدگاه ژول لابوم، ۱۶).حمایت از آتاتورک در ترکیه؛ تغییر قانون اساسی اسلام به سکولاریزم، انحلال سازمانهای اسلامی و …حمایت از رضاشاه و محمدرضا در ایران.۴۰
اسلاید ۴۱: سکولاریزمج) روشنفکران وابسته به بیگانهفتحعلی آخوندزاده به میرزا حسینخان نوشت: «همه کارهای قانونی را زیر نفوذ و اداره مستقیم وزارت عدلیه درآورید و عالمان را بگذارید تا به کارهایی مانند نماز و روزه بپردازند.» (حامد الگار، دین و دولت در ایران، ۲۶۳)میرزا ملکمخان: «دشمنترین اشخاص برای نظم مملکت و تربیت ملت و آزادی آنها، طایفه علما و اکابر فناتیکند (متعصب)» (طباطبایی، مجموعه آثار میرزاملکمخان، ۱۷۴).جمیل معروف، روشنفکر لبنانی: «تکیه شرقیها بر دین در مسائل جهانی، کار بینتیجهای است که آنان را از مسیر ترقی دور میکند. من معتقدم که بلای شرق تماماً از دین است… جد ا کردن دین از دنیا برای پیشرفت شرق واجب است».د) برخی از عالمان و متدیناننتوانستن دستیابی به نظر اسلام در باب سیاست و کجفهمی از دین. ترس و وازدگی و کنارهگیری از سیاست و عدم تحمل ناملایمات مبارزه (بهائیت، انجمن حجتیه، محمد عبده و کنار نهادن سیاست و جدا شدن از سید جمال).۴۱
اسلاید ۴۲: سکولاریزمانگیزهها و دلایل سکولارها۱. دین باطل است و خرافه، و باطل را نباید در عرصه سیاست وارد کرد، زیرا زیانبار و ویرانگر است.۲. دین امر شخصی و سلیقه افراد است و سلیقه افراد نباید بر جمع حاکم شود.۳. دین در برهههایی از زمان امتحان پس داده و ناموفق بوده است (کلیسای قرون وسطی و دوران بنیامیه و بنیعباس و …). ۴. دین حق است، ولی حق و امر مقدس را نباید با ناپاکیها یا مصلحتاندیشیهای سیاست آلوده کرد. امر قدسی در خدمت امور دنیوی قرار میگیرد (استبداد دینی).حاکمان و سیاستمداران معمولاً فساد و دغلکاری میکنند (سوء استفاده از حکومت).۴۲
اسلاید ۴۳: سکولاریزم۵. سرخوردگی از حکومت مستبدانه خلفا و پادشاهان و … (تجربه کلیسا، حکومت بنیامیه و بنیعباس). علی عبدالرزاق: «غیر از دوره خلفای راشدین و یکی دو خلیفه دیگر، خلافت همیشه بر قهر و غلبه و زور و ارعاب و ستم استوار بوده و علتِ عقبماندگی علم سیاست و نظام سیاسی بوده است… خلافت جز جنگ و خونریزی و زیانهای اجتماعی بسیار، نتیجه دیگری برای مسلمانان به بار نیاورده است؛ نظیر ماجرای عاشورا و قیام حره» (الاسلام و اصول الحکم، ۳۱).۶. دین امری ثابت است و حکومتداری امری متغیر و وابسته به زمان (مشکل تطبیق شریعت با زمان). ۷. دین فاقد بعد سیاسی است. اسلام صرفاً برای هدایت معنوی و اخلاقی بشر و راه و رسم عبودیت است و به تشکیل حکومت ترغیب نکرده است.۴۳
اسلاید ۴۴: سکولاریزمپیامبر تنها رهبر مذهبی بود نه سیاسی؛ او ولایت سیاسی نداشت. حکومت پیامبر نیز صرفاً رخدادی تاریخی بود، نه از سوی خدا. خواست مردم و تفویض آنان بود. قرآن پیامبر را صرفاً یک مبلغ و پیامرسان میداند، نه حاکم: «فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ» (غاشیه: ۲۱-۲۲)«وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ» (انعام: ۱۰۷)«مَّا عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ» (مائده: ۹۹)۸. مخالفت با رویه افراطی مشروعیتبخشی به حکومت خلفا و حاکمان ظالم و فاسق از سوی عالمان جهان تسنن عموماً.در نظر غالب فقها و متکلمان اهل سنت، خیلفه مسلمین به واسطه ظلم یا فسق صلاحیت زمامدرای را از دست نمیدهد و نمیتوان علیه او خروج و شورش کرد. (ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ۲۰)ابوهریره: «اولی الامر» در آیه شریفه، فرمانروایان مسلمان هستند (سیوطی، الدر المنثور، ۲/۱۷۶).۴۴
اسلاید ۴۵: سکولاریزمپاسخ به سکولارها۱. نه دین کاملاً ثابت است و نه سیاست و حکومت کاملاً متغیر؛ اسلام هم ثابتات دارد، هم متغیرات (اصول (ثابت)، ساختار و شکل (متغیر): اجتهاد، حکم حکومتی و …)، حکومت و سیاست نیز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 