پاورپوینت کامل مبانی حکمت مشاء ۷۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبانی حکمت مشاء ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی حکمت مشاء ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل مبانی حکمت مشاء ۷۲ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۴: علیت چیست؟اشیا و موجودات با یکدیگر روابط گوناگونى دارند؛ مثالاً به تناسب جرم و فاصله، یکدیگر را جذب می‌کنند؛ این رابطه‌ای است که به قانون جاذبه‌ی عمومی معروف است. در یک پل، بدنه به ستون‌های نگاه دارنده تکیه دارد وگرنه فرو می‌ریزد؛ این رابطه‌ی اتکا است. در میان اجزای یک ساعت یا دستگاه دوربین عکاسى رابطه‌ی نظم برقرار است. رابطه‌ی بین هوای دو طرف شیشه‌ی پنجره رابطه‌ی تعادل است. میان آدمیان نیز روابط و نسبت‌هاى زیادى هست. رابطه‌ی والدین با فرزندان، استاد و شاگرد، دوست با دوست، کارگر و کارفرما و … . حال، پرسش این است که در روابط یاد شده، کدام ویژگى، مشترک به نظر می‌رسد؟۴

اسلاید ۵: با کمى تأمل معلوم می‌شود که همه‌ی این روابط، بعد از وجود دو طرف رابطه، پیدا می‌شوند. تا بدنه‌ی پل و ستون‌ها وجود نداشته باشند، رابطه اتکا هم در کار نیست. تا استاد و شاگرد نباشند، رابطه‌ی آموزش هم پیدا نمی‌شود و به همین ترتیب، در همه‌ی این روابط همیشه رابطه، فرع بر وجود دو طرف رابطه و قائم به هر دو طرف است و از این رو، می‌توان این روابط را روابط بعد از وجود نامید. در این میان، نوعى رابطه وجود دارد که نه بعد از وجود دو طرف رابطه، بلکه درست در خود وجود آن دو برقرار می‌شود. چنین رابطه‌اى از روابط دیگر عمیق‌تر است و به آن رابطه علیت گفته می‌شود. ۵

اسلاید ۶: رابطه‌ای که در آن طرف اول (علت) به طرف دوم (معلول) وجود می‌دهد. این رابطه‌ای نیست که بین معلول و علت آن، بعد از وجود پدید آید؛ بلکه تمام هستى و واقعیت معلول با همین رابطه تحقق می‌یابد. به طورى که اگر علت نباشد، معلول هم نخواهد بود. ما در هیچ مورد دیگرى چنین رابطه‌اى را سراغ نداریم که در آن وجود و هستى دادوستد شود. از این‌رو، می‌توان گفت که این رابطه، چیزى جز نیازمندى معلول به علت در اصل هستى و واقعیت خود نیست.بنابراین، در تعریف علت باید گفت:«علت آن چیزى است که معلول در هستى خود به آن نیازمند است.»فعالیت به نظر شما چه چیز ما را به پرسش از چرایی امور می‌کشاند؟ بین «حیرت»، «علیت»، «چرایی» و «عقالنیت» امور چه رابطه‌ای وجود دارد؟۶

اسلاید ۷: اهمیت اصل علیتبنابر اصل علیت هیچ چیز در جهان خود به خود و از روی «صدفه» و «اتفاق» پدید نمی‌آید. قبول صدفه و اتفاق و نفی قانون علیت، مستلزم این است که هیچ‌گونه نظم و قاعده و ترتیبی در جهان وجود نداشته باشد و هیچ چیزی شرط چیز دیگر نبوده و بین امور و حوادث عالم، ترتیب وجودی برقرار نباشد. چنین عقیده‌اى بر روى تمامى علوم و دانش‌ها خط بطلان می‌کشد. به طورکلی، وظیفه هر علمی عبارت است از بیان مجموعه‌اى از قواعد و روابط موجود بین اشیا و اگر پیدایش یک حادثه بدون دلیل و علت جایز باشد، در همه وقت و تحت هر شرایطى می‌توان وقوع هر حادثه‌اى را انتظار داشت؛ بنابراین، هیچ ضابطه و قانونى در کار نخواهد بود و درنتیجه، هیچ علمى پدید نخواهد آمد. پس، نفى اصل علیت مرادف با نفى هر نوع علم و دانش و عین شکاکیت و سوفسطایی‌گری است.۷

اسلاید ۸: تأملکدام چراها ما را با حیرت روبه‌رو می‌کنند؟ کدام چراها را نمی‌توان با تبحر در علوم تجربی جواب داد؟ چرا؟ تحقیق چه رابطه‌ای بین پیشرفت علوم و چراهای دانشمندان وجود دارد؟ ملاک نیازمندی معلول به علتاز جمله مسائل مهمى که در فلسفه اسلامى مطرح می‌شود، اما در آراى حکماى یونان مشاهده نمی‌شود، ملاک نیازمندى معلول به علت است؛ یعنى اینکه دریابیم در یک شیء کدام خصوصیت، نشانه‌ی معلولیت آن است و گواهى می‌دهد که شیء دیگرى باید حتما به عنوان علت آن شیء وجود داشته باشد؛ این بحث در فلسفه اسلامی به دلیل نزاع میان متکلمان و فلاسفه اسلامی مطرح شده است.۸

اسلاید ۹: جست و جو و پژوهشچرا برای فلاسفه یونان «ملاک نیازمندی معلول به علت» مطرح نبوده است؟ آیا بین علت فاعلی و علت غایی، با خداوند خالق در ادیان ابراهیمی رابطه‌ای وجود دارد؟ با مراجعه به کتاب سوم خود در خصوص فیلسوفان یونان به پرسش بالا پاسخ دهید.نظریه حدوث: متکلمان اسلامى پیشتر براى این مسئله که «چرا یک شیء محتاج به علت است؟ چرا باید وجود خود را از ناحیه علت دریافت کند و در چه شرایطى چیزى می‌تواند بی‌نیاز از علت باشد؟» پاسخى ابراز داشته بودند که به نظریه حدوث معروف است.۹

اسلاید ۱۰: حادث و قدیم: حادث در عرف و لغت به معناى «نو» و قدیم به معناى «کهنه» است. ولى معناى حادث و قدیم در اصطلاح فلسفه و کلام با معناى عرفى آنها تفاوت دارد. مقصود فلاسفه از حادث بودن و نو بودن یک چیز این است که آن چیز پیش از آنکه موجود بشود، نابود بوده است؛ یعنى اول نبوده و بعد موجود شده است. مقصود ایشان از قدیم بودن و کهنه بودن هم این است که آن چیز همیشه بوده و هیچ زمانى نبوده است که موجود نباشد.پس اگر ما درختى را فرض کنیم که چندهزار سال عمر کرده باشد، آن درخت در عرف عام، کهن و بسیار کهن و به اصطلاح قدیمى است، اما در اصطلاح فلسفه و کلام، حادث است؛ زیرا همان درخت قبل از آن چند هزار سال نبوده است. بنابراین، حادث عبارت است از چیزى که «نیستی‌اش بر هستی‌اش» تقدم داشته باشد و قدیم عبارت است از موجودى که «نیستى مقدم بر هستى» براى او فرض نمی‌شود. متکلمان اسلامی معتقدند که فقط خداوند قدیم است و هرچه غیر از خداست (که «جهان» یا «ماسوی» نامیده می‌شود) ـ اعم از مجرد و مادی ـ همه حادث‌اند. ۱۰

اسلاید ۱۱: متکلمان می‌گویند اگر چیزی حادث نباشد و قدیم باشد ـ یعنی همیشه وجود داشته باشد و هیچ زمانى را نتوان تصور کرد که وجود نداشته باشد ـ آن چیز هرگز به خالق و علت نیازمند نیست. پس اگر فرض کنیم که غیر از ذات حق اشیاى دیگرى هم قدیم‌اند، طبعاً و در حقیقت مانند خداوند واجب الوجودند. از طرف دیگر، براهینى که حکم می‌کند واجب الوجود واحد است، اجازه نمی‌دهد که وجود «ماسوى» را واجب بدانیم. پس، بیش از یک قدیم وجود ندارد و هرچه غیر از اوست حادث است. پس جهان ـ اعم از مجرد و مادی و اعم از پیدا و ناپیدا ـ حادث و در نتیجه معلول است.۱۱

اسلاید ۱۲: تفکر نقدیچگونه می‌توان پی برد موجوداتی حادث‌اند و موجودی می‌تواند قدیم باشد؟ برای نیستی موجودات مادی می‌توان زمانی فرض کرد. آیا برای موجودات مجردی مثل فرشتگان هم می‌توان زمانی فرض کرد که نبوده‌اند؟ به نظر شما از نظر متکلمان که زمان را ظرف اشیای مادی می‌دانند چگونه می‌توانند با ملاک زمان به سراغ همه موجودات رفت؟ نظریه امکان ذاتى: فلاسفه نظر متکلمان را در زمینه تبیین عقلانی نیازمندی معلول به علت، قانع کننده نمی‌دانند و اشکالات چندى را بر آن وارد ساخته‌اند. حکما معتقدند که ملاک نیازمندى یک معلول به علت در خود شیء (معلول) است. باید خصوصیتى در شیء یافت که همچون نشانى دائمى، معلولیت آن را نمایان سازد، نه اینکه براى تحقیق در معلولیت شیء لازم باشد به گذشته آن مراجعه کنیم و ببینیم که آیا زمانى بوده که آن شیء نبوده باشد؟ ۱۲

اسلاید ۱۳: وجود معلول ـ صرف نظر از گذشته و حال آینده‌اش ـ ذاتاً به علت نیاز دارد و دلیل این نیاز را باید در خود آن پیدا کنیم. حکما منشأ این نیازمندى را «امکان ذاتی» می‌دانند. هر شیء حادثى مقدم بر وجود و عدم خویش ذاتاً یک ممکن الوجود است و این صفت هرگز از او جدا نمی‌شود. «امکان ذاتى» عبارت است از اینکه شیء به حسب ذات و ماهیت نه ضرورت وجود داشته باشد و نه امتناع و وجود، بلکه ذاتاً هم قابل موجود شدن باشد و هم قابل معدوم شدن؛ نظیر همه پدیدارهایی که در این جهان پدید می‌آیند و از بین می‌روند. پس چیزی که ذاتاً ممکن الوجود است، با وجود و عدم نسبتى متساوى دارد و به همین جهت، می‌طلبد که موجودى دیگر ـ به مثابه علت ـ آن را از حد تساوى خارج سازد و به عرصه وجود وارد کند؛ بنابراین حجت، نیاز معلول به علت، در همین امکان ذاتی یا تساوی ماهیت معلول نسبت به وجود و عدم نهفته است.۱۳

اسلاید ۱۴: بررسیـ آیا موجودات عالم را می‌توان به ممکن و واجب تقسیم نمود؟ آیا این تقسیم در مورد خود وجود است؟ اگر موجودی نسبتش با وجود و عدم مساوی باشد می‌تواند بدون علت به وجود آید؟«علت تامه» و «علت ناقصه»گفتیم که در رابطه علت و معلول، علت «وجود دهنده» به معلول است؛ اما باید دانست که در همه جا و در همه تعابیر «علت» به معناى ذکرشده به کار نمی‌رود؛ بلکه معناى عام‌ترى نیز دارد. گاهى معنای علیت را توسعه می‌دهند و میان دو چیز که یکى در وجود خود به نحوى وابسته به دیگرى است نیز، رابطه علیت قائل می‌شوند. ۱۴

اسلاید ۱۵: علت را آنگاه که وجود دهنده و هستی بخش است،«علت تامه» یا «علت حقیقی» گویند و آنگاه که وجود معلول به نحوى به آن وابسته است، «علت ناقصه» می‌نامند. این تقسیم‌بندى را در قالب یک مثال توضیح می‌دهیم:پدید آمدن میوه‌اى بر شاخسار یک درخت وابسته به عوامل متعددى از قبیل زمین حاصلخیز، آب و هوا، نور، درخت، دفع آفات و … است. اگر هریک از این عوامل وجود نداشته باشند، میوه‌اى حاصل نخواهد شد، اما هیچکدام از آنها به تنهایى یا عده‌اى از آنها با هم نیز براى رویش میوه کافى نیست. درنتیجه، هریک از این عوامل را (که وجود میوه به نحوى وابسته به آنهاست اما هیچ یک به تنهایى به وجود آورنده میوه نیست) می‌توان «علت ناقصه» میوه دانست و مجموعه این عوامل را «علت تامه» آن به حساب آورد. در واقع، علت تامه شرط لازم و کافی برای تحقیق معلول است و علت ناقصه فقط شرط لازم. هرگاه علت ناقصه موجود نباشد، حتماً معلول نیز وجود نخواهد کرد و از این جهت، وجود معلول متکى بر آن است؛ اما در عین حال، «علت ناقصه» براى ایجاد معلول «ناقص» است و به تنهایى نمی‌تواند به معلول هستى ببخشد. ۱۵

اسلاید ۱۶: تطبیق و مقایسهبه نظر شما در یک تیم فوتبال که با تیم‌های سختی به رقابت برخاسته و همه را با پیروزی پشت سر گذاشته کدام عامل سهم بیشتری دارد؟ الف) مربی ب) بازیکنانبه نظر شما خوب بازی کردن یک ورزشکار به چه چیزهایی بستگی دارد؟وجوب على و معلولىیکى از احکام و فروع قانون علیت که به مبحوث وجوب و امکان مربوط می‌شود و در این بحث مورد استفاده قرار می‌گیرد، این است که: «علت وجوب دهنده به معلول است.» ۱۶

اسلاید ۱۷: آموختیم که علت (مطابق تعریف خاص حکما)، وجود دهنده به معلول است. حال می‌خواهیم بررسى کنیم که آیا همانطورکه علت به معلول، وجود می‌دهد، به آن وجوب و ضرورت نیز می‌بخشد؟ به بیان دیگر، آیا با فرض وجود علت یک شیء، تحقق یافتن معلول ضرورى و تخلف ناپذیر است یا نه؟ آیا در این مسئله میان علت تامه و علت ناقصه تفاوتی هست؟اگر نسبت علت ناقصه را با معلول در نظر بگیریم، قطعاً هیچ ضرورت و وجوبی در کار نخواهد بود؛ زیرا علت ناقصه تنها جزئى از علت تامه است، و به خودی خود نمی‌تواند موجب وجود معلول باشد؛ به طورى که فرض وجود بنا شرط لازم برای خانه و علت ناقصه آن است، ولی به تنهایی سبب ساخته شدن خانه نمی‌شود، اما اگر نسبت علت تامه را با معلول ملاحظه کنیم، پاسخ مثبت است؛ یعنی علت تامه همان‌گونه که به معلول وجود می‌بخشد، ضرورت بخش آن نیز هست. با توجه به این تذکر، چون بحث ما در مورد ضرورت بخشی علت به معلول بر محور علت تامه دور می‌زند، برای اختصار هرجا که لفظ علت را به کار می‌بریم مراد، علت وجود دهنده و علت تامه است. ۱۷

اسلاید ۱۸: کشف رابطهآیا می‌توان به جای کلمه «باید» و «حتماً» از کلمات دیگری استفاده کرد؟ به جملات زیر توجه کنید و بگویید »«باید» در جمله‌های ۱ و ۲ چه تفاوتی با «باید« در جمله‌های ۴ و ۵ دارد؟۱ـ وقتی درجه حرارت آب به صد درجه برسد آب باید به جوش آید.۲ـ وقتی فلزی حرارت ببیند باید منبسط گردد۳ـ وقتی کاری خیر با ایمان به خداوند انجام شود حتماً موجب پاداش است.۴ـ برای نماز خواندن باید وضو گرفت.۵ـ انسان برای زندگی کردن بر روی زمین باید از اکسیژن کافی برخوردار باشد.۱۸

اسلاید ۱۹: ژرف نگریبه نظر شما قبل از اینکه آب به جوش آید یا فلزی منبسط شود چه چیزی این امور را لازم و واجب یا حتمی و ضروری می‌سازد؟بارى، با اندک تأملى آشکار می‌شود که اگر علت، ضرورت دهنده معلول نباشد، وجو دهنده آن نیز نخواهد بود؛ زیرا چنان‌که دانستیم، معلول با قطع نظر از علت، داراى «امکان ذاتى» است؛ یعنی نسبت به وجود و عدم متساوى است. اگر همین تساوى نسبت با وجود و عدم، براى ایجاد شیء کافى بود، دیگر به علت نیازى نبود و هر حادثه ممکن الوجودی بدون علت و موجبی خود به خود به وجود می‌آمد. چنین فرضى همان صدفه و اتفاق است که مساوی با نفی قانون علیت است و چنان‌که گفته شد، نفی قانون علیت، با نفی هر علم و شناخت و فرو رفتن در ورطه سوفسطایی‌گرى مساوى است.۱۹

اسلاید ۲۰: بعد از اینکه امکان ذاتى شیء به تنهایی براى موجود شدن آن کافى نیست، اگر فرض کنیم معلول مورد نظر ما از ناحیه علت خویش نیز ضرورت وجود دریافت نمی‌کند و هنوز هم در مرحله امکان ذاتی است (یعنی با فرض تحقق علت، ضرورتاً موجود نمی‌شود و حال آن همان حالی است که پیش از تحقق علت داشت) پس، فرض تحقق و عدم تحقق علت نسبت به معلول مساوی است؛ یعنی، می‌توان فرض کرد که علت تحقق دارد، ولی معلول به وجود نمی‌آید. این فرض، تخلف معلول از علت خویش و در واقع همان صدفه و اتفاق است. به دیگر سخن، چه فرض کنیم که امکان ذاتی معلول برای ایجاد آن کفایت می‌کند و نیازی به علت نیست و چه فرض کنیم علت حاضر است، اما معلول از آن تخلف نمی‌کند و به وجود نمی‌آید، در هر دو صورت در دام صدفه و اتفاق اسیر خواهیم شد.۲۰

اسلاید ۲۱: بنابراین، فقط یک راه باقی است و آن اینکه علت هم ضرورت‌بخش معلول و هم وجود دهنده آن باشد. علت تا به معلول وجوب و ضرورت ندهد، وجود نیز نخواهد داد؛ یعنی واقعاً علت نخواهد بود. پس، نتیجه می‌گیریم که قانون علیت مستلزم اصل وجوب و ضرورت بخشی علت به معلول است و نظام جهان که یک نظام علی و معلول است، قهراً نظامی ضروری و لایتخلف خواهد بود.تأملآیا می‌توانید عالمی را فرض کنید که علت‌ها وجود دارند و معلول‌ها وجود ندارند؟ آیا می‌توانید فردی را تصور

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.