پاورپوینت کامل آموزش ادبیات پایه نهم درس یازدهم همراه با صوت متن ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آموزش ادبیات پایه نهم درس یازدهم همراه با صوت متن ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزش ادبیات پایه نهم درس یازدهم همراه با صوت متن ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها
پاورپوینت کامل آموزش ادبیات پایه نهم درس یازدهم همراه با صوت متن ۳۱ اسلاید در PowerPoint
اسلاید ۳: زن پارسا نقل است آن شب که رابعه در وجود آمد، در خانه ی پدرش چندان جامه نبود که او را در آن بپیچند و چراغ نبود. پدر او را سه دختر بود. رابعه، چهارم بود. از آن، رابعه گویند. پس عیال با او گفت: « به فلان همسایه رو و چراغی روغن بخواه». پدر رابعه عهد کرده بود که از مخلوق هیچ نخواهد. برخاست و به در خانه ی آن همسایه رفت و بازآمد و گفت: «خفته اند».
اسلاید ۴: ادامه درس پس دلتنگ بخفت و پیغمبر[را] – علیه الصّللاه والسّللام – به خواب دید. گفت: « غمگین مباش که این دختر، سیّده ای است که هفتاد هزار[از] امّت من در شفاعت او خواهند بود ». چون رابعه بزرگ شد، پدر و مادرش بمردند و در بصره قحطی عظیم پیدا شد و خواهران متفرّق شدند و رابعه به دست ظالمی افتاد. او را به چند درم بفروخت. آن خواجه او را به رنج و مشقّت، کار می فرمود. روزی، بیفتاد و دستش بشکست. روی بر خاک نهاد و گفت: « الهی! غریبم و بی مادر و پدر، اسیرم و دست شکسته.
اسلاید ۵: ادامه درسمرا از این همه، هیچ غم نیست، الّا رضای تو؛ می باید تا بدانم که راضی هستی یا نه؟» آوازی شنید که « غم مخور، فردا جاهیت خواهد بود، چنان که مقرّبان آسمان به تو نازند». پس رابعه به خانه رفت و دایم روزه داشتی و همه شب نماز کردی و تا روز بر پای بودی.شبی خواجه از خواب درآمد. آوازی شنید. نگاه کرد، رابعه را دید در سجده، که می گفت: « الهی! تو می دانی که هوای دل من در موافقت فرمان توست و روشنایی چشم من در خدمت درگاه تو. اگر کار به دست من استی،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 