پاورپوینت کامل تحلیل داستان رستم و اسفندیار ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحلیل داستان رستم و اسفندیار ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیل داستان رستم و اسفندیار ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل تحلیل داستان رستم و اسفندیار ۲۶ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۳: مقدمه ای برداستان رستم و اسفندیار هزار سال از زندگی تلخ و بزرگوار فردوسی میگذرد. در تاریخ ناسپاس و سفله پرور ما، بیدادی که بر او رفته است، مانندی ندارد . و در این جماعت قوادان و دلقکان که ماییم با هوسهای ناچیز و آرزوهای تباه، کسی را پروای کار نیست و جهان شگفت شاهنامه همچنان بر ارباب فضل در بسته و ناشناخته مانده است.اما در این دوران دراز، شاهنامه زندگی صبور خود را در میان مردم عادی این سرزمین ادامه داده است. و هنوز هم صدای گرمش گاه بگاه اینجا و آنجا در خانه ای و قهوه خانه ای شنیده میشود. و در هر حال این زندگی خواهد بود. و این صدا خاموش نخواهد شد. و هر زمان به آوایی و نوایی سازگار مردم همان روزگار فراگوش می رسد.. . .

اسلاید ۴: اظهارات دکتر خالقی مطلق پیرامون رستم و اسفندیار این مقاله به انگیزه ی بررسی بخشهایی از مصاحبه ی روزنامه ی اعتماد ملی با استاد خالقی مطلق نوشته میشود. نخست آن بخشهایی از مصاحبه ی استاد گرامی که مورد نظر است عیناً نقل میشود:خبرنگار روزنامه اعتماد ملی :برای خود من جالب است که بدانم شخصیت محبوب شما در شاهنامه کیست؟ استاد خالقی مطلق :اسفندیار. او یک پهلوان بدوی نیست در رستم برخی عناصر بدوی باقی مانده مثل پر خوری, پر گویی و پر آشامی. در حالی که اسفندیار پهلوان متفکرشاهنامه است؛ بر خلاف تجزیه و تحلیل های نادرستی که از شخصیت اسفندیار در زبان فارسی انجام شده است.

اسلاید ۵: -اسفندیار فقط به جنگ فکر میکند و رستم حتی زمانی که تیر گز در دست دارد و به یاری سیمرغ, راه کشتن اسفندیار را فهمیده است, باز هم اسفندیار را به سازش دعوت میکند؛ در حالی که اسفندیار میگوید که غیر از رزم و بند چیزی به من نگو؟-شخصیت رستم در داستان «رستم و اسفندیار» تا زمانی که به نیرنگ دست نزده یک شخصیت مثبت است. بعد از آن یک شخصیت منفی از نظر حماسه است چون به جادو پناه میبرد و ارزش پهلوانی اش را از دست میدهد. این اسفندیار است است که یکبار بر رستم پیروز میشود ولی او را نمیکشد و به او میگوید« بخشیدمت اما فردا که آمدی یا دست به بند بده یا بجنگ, اما به جادو پناه مبر». رستم قول میدهد که چنین کند اما قول خودش را میشکند و به جادو پناه میبرد و اسفندیار در اثر تعللش در اینکه یک پهلوان خودی را نباید کشت, کشته میشود. اسفندیار در عین اینکه میخواهد وظیفه ای را که شاه به او محول کرده, انجام دهد، نمیخواهد پهلوانی را که در راه ایران خدمت کرده بکشد هرچند که میتواند؛ هم میتواند دستش را ببندد و هم میتواند او را بکشد و البته همین تعلل و خرد و احساسات باعث از بین رفتن او میشود.

اسلاید ۶: -ادعای حکومت و جاه طلبی اسفندیار هم از ساخته های پژوهشگران امروزی است. در شاهنامه شش بار پدر اسفندیار, گشتاسپ به او قول میدهد که اگر تو این کار را بکنی تو را به حکومت منصوب میکنم اما هیچگاه اسفندیار به او نمیگوید که تو به چیزی که گفتی باید عمل کنی. آخرین بار برای بار ششم اسفندیار مورد توهین واقع شده چون گشتاسپ به عنوان شاه, پیمان شکن است و دروغ میگوید و این بار وقتی به پسرش میگوید که باید بروی رستم را دست بسته بیاوری و در این صورت تو پادشاه ایران خواهی شد در جواب پدرش میگوید که رستم پهلوانی است که به ایران خدمت کرده تو او را بهانه میکنی که مرا به کشتن بدهی. من تاج و تخت از تو نمیخواهم و میروم در یک گوشه ای در جهان زندگی میکنم اما چون تو فرمان را صادر کردی, برای اجرای فرمان تو این کار را میکنم.مسأله اسفندیار در این است که اجرای فرمان شاه برای او یک حکم دینی است. او نمیتواند فرمان شاه را اجرا نکند حتی اگر به ناحق باشد. بنابراین مسأله تاج و تخت نیست و وقتی رستم به او میگوید که تو را به طمع تاج و تخت به جنگ من فرستادند در جواب میگوید که در دین و آیین و من نیست«که ایرانیان را به کشتن دهم/ خود اندر جهان تاج بر سر نهم» این از بیتهایی است که مو را برتن دشنه میکند. اسفندیار میگوید من کسی نیستم که که ایرانیان را به کشتن بدهم که خودم پادشاه بشوم و مساله من, تاج و تخت نیست. البته رستم هم حق دارد که دستش را به بند ندهد ولی پهلوانانه نمیجنگد. اگر اسفندیار را به زور خودش و نه به نیرنگ کشته بود, تفاوت داشت.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.