پاورپوینت کامل حکایت‌های مدیریتی ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکایت‌های مدیریتی ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایت‌های مدیریتی ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل حکایت‌های مدیریتی ۳۴ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۴: آنگاه ندا آمد :اکنون بهشت را نظاره کن او به اتاق دیگری که درست مانند اولی بود وارد شد دیگ غذا..جمعی از مردم …همان قاشقهای دسته بلند … ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند آن مرد گفت : نمی فهمم !!!چرا مردم اینجا شادند در حالی که در اتاق دیگر بد بختند؟ با آنکه همه چیزشان یکسان است؟ ندا آمد که در اینجا آنها یاد گرفته اند که یکدیگر را تغذیه کنند هر کسی با قاشقش غذا در دهان دیگری می گذارد چون ایمان دارد که کسی هست که در دهانش غذایی بگذارد

اسلاید ۵: گام های کوچک یکی از مربیان بسیار موفق ورزشی، پیروزی های خود را دستاورد پیشرفت تدریجی و مداوم می دانست.تیم او در سال پیش با تمام کوشش و تلاشی که به خرج داد، به تیم حریف باخت.وی برای جبران این شکست، طرحی بر پایه پیشرفت های کوچک و مستمر ریخت و بازیکنان را متقاعد کرد که اگر هر یک از آنها توانایی های خود را در یک مهارت ورزشی تنها به میزان یک درصد بالا ببرند، با اختلاف زیادی از حریف جلو خواهند افتاد.مربی به بازیکنان گفت که یک درصد رقم بسیار ناچیزی است، اما اگر ۱۲ بازیکن، هر یک در ۵ زمینه ورزشی به میزان یک درصد بهتر بازی کنند، مجموعه این ارقام به معنی ۶۰ بازی بهتر است.در حالی که برای قهرمانی تنها ۱۰ پیشرفت کافی است!

اسلاید ۶: این که این استدلال تا چه اندازه درست یا نادرست است،اصلا مهم نیست. مهم این است که افراد این هدف را قابل دسترس می دیدند. همه اطمینان داشتند که می توانند قدرت خود را به میزان حداقل یک درصد افزایش دهند. این احساس اطمینان و نزدیک بودن به هدف، موجب شد که از این حد نیز فراتر رفتند. جالب این است بدانید که اکثر آنها رکورد خویش را بیش از ۵ ترقی دادند و بسیاری از آنها تا ۵۰ بهتر از گذشته شدند. ، آنها در سال بعد آسانتر از همیشه مسابقه را بردند

اسلاید ۷: باز سازی دنیابر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: «کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!!!»

اسلاید ۸: مرد بالن‌سوار و مرد روی زمین مردی در یک بالن در حال پرواز کردن بود که متوجه شد گم شده است. در حالی که ارتفاع بالن را کم می‌کرد، مردی را دید.مرد بالن‌سوار فریاد زد: ببخشید، می‌توانید به من کمک کنید. من به دوستم قول دادم که نیم ساعت پیش او را ملاقات کنم، اما حالا نمی‌دانم کجا هستم.مرد روی زمین پاسخ داد: بله. شما در یک بالن در ارتفاع حدود ۱۰ متر از سطح زمین معلق هستید. شما از شمال بین ۴۰ و ۴۲ درجه عرض جغرافیایی و از غرب بین ۵۸ و ۶۰ درجه طول جغرافیایی قرار دارید.مرد بالن‌سوار پاسخ داد: شما باید مهندس باشید.مرد روی زمین گفت: بله. از کجا فهمیدی؟

اسلاید ۹: مرد بالن‌سوار گفت: خوب، همه چیزهایی که گفتی از نظر فنی درست است، اما من نمی‌دانم با اطلاعاتی که دادی چکار کنم و در حقیقت هنوز گمشده هستم. مرد روی زمین پاسخ داد: شما باید مدیر باشید. مرد بالن‌سوار گفت: بله من مدیر هستم، اما از کجا فهمیدی؟ مرد روی زمین گفت: خوب، شما نمی‌دانی کجا هستی و نمی‌دانی کجا می‌روی. شما قولی داده‌ای اما نمی‌دانی آن را چگونه عملی کنی و انتظار داری من مشکلت را حل کنم. واقعیت این است که شما دقیقاً در همان موقعیت پیش از برخوردمان قرار داری اگر چه ممکن است در بیان آن مقداری خطا داشته باشم.

اسلاید ۱۰: آلیس و گربه آلیس: لطفاً به من بگو از کدام راه باید بروم؟”گربه: بستگی به این دارد که کجا می‌خواهی بروی؟”آلیس: خیلی برایم مهم نیست کجا بروم.”گربه: پس مهم نیست از کدام راه بروی.

اسلاید ۱۱: ارزش های محوری سازمان کشتی جنگی مأموریت یافته بود برای آموزش نظامی به مدت چند روز در هوایی طوفانی مانور بدهد. هوای مه‌آلود سبب شده بود که کارکنان کشتی دید کمی داشته باشند. در نتیجه ناخدا در پل فرماندهی عرشه ایستاده بود تا همه فعالیت‌ها را زیر نظر داشته باشد.پاسی از شب نگذشته بود که دیده‌بان روی پی فرمانده گزارش داد: نوری در سمت راست کشتی به چشم می‌خورد.ناخدا فریاد زد: آیا آن نور ثابت است یا به طرف عقب حرکت می‌کند؟دیده‌بان جواب داد: ثابت است؛‌ و مفهوم این بود که در مسیری هستیم که به هم تصادم خواهیم کرد.

اسلاید ۱۲: ناخدا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.